بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

mostafaamiri

کاربر سایت
Feb 3, 2012
793
نام
مصطفی
سلام.
مرسی (msbazicenter) عزیز
من تمام cut scene های بازی silent hill 2 و 3 و origins رو دانلود کردم. به جای بازی میشینم امشب همرو میبینم. بعدش میرم shattered memories رو بازی میکنم و در نهایت همsilent hill 4
بازم از راهنماییت ممنونم.
 

GPSY

کاربر سایت
Dec 30, 2010
2,021
نام
اسماعیل
سلام.
مرسی (msbazicenter) عزیز
من تمام cut scene های بازی silent hill 2 و 3 و origins رو دانلود کردم. به جای بازی میشینم امشب همرو میبینم. بعدش میرم shattered memories رو بازی میکنم و در نهایت همsilent hill 4
بازم از راهنماییت ممنونم.
مصطفی جان بنظرم نسخه 2 و 3 رو بازی نکنی نصف عمرت بر باد رفته!!!
بهترین سایلنت هیل ها همین نسخه های 2,3,4 هستن نسخه 1 و origins هم خوب بودن ولی بقیه شون واقعا در حد این نسخه ها نبودن...
 

mostafaamiri

کاربر سایت
Feb 3, 2012
793
نام
مصطفی
مصطفی جان بنظرم نسخه 2 و 3 رو بازی نکنی نصف عمرت بر باد رفته!!!
بهترین سایلنت هیل ها همین نسخه های 2,3,4 هستن نسخه 1 و origins هم خوب بودن ولی بقیه شون واقعا در حد این نسخه ها نبودن...

عزیز از راهنماییت ممنونم. silent hill 2 و 3 رو قبلا بازی کردم. (تقریبا 6 -7 سال پیش) به نظر من هم بهترین silent hill یکی از همین دوتاست. البته 4 رو یه کم بازی کرده بودم... نمیدونم در چه حده..
اومدم اینجا بپرسم ببینم بین این سه تا نسخه که من بازی نکردم(1و4وshattered memories ) کدومو باید اول بازی کنم....که دوستان زحمت کشیدن و راهنمایی کردن.. منم فعلا یکو تموم کردم... ایشالا از فردا هم shattered memories رو شروع میکنم و بعدشم میرم سراغ silent hill 4
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,300
نام
shahab
سلام..:d
خوب من از این که با توهم مخالفم بخاطر این که هر چیزی هم غیر واقعی باشه ولی عنصر اصلی شهر است که وجود دارد و این رو هم میدونیم که شهر این کارایی رو داره که در ذهن افراد اشفتگی ها و ترسشان را پیدا کنه و به شکلی در طی بازی به او نشان دهد. البته بگم که شهر فقط یک وسیله است و استفاده از قدرتش بنظرم توست فراخواننده کنترل بشه...
==================================================================================
مصطفی جان..
بنظرم اگه می خوای یک بازی در حد نام سایلنت هیل بازی کنی شماره4 الویت دارد.
خیلی روک بگم shattered memoriesفقط یاداور اهنگ های زیبای استاد است وهیچی نداره...اول های بازی بنظر زیبا میاد ولی کمی بعد به اوج نابودی این سایلنت هیل پی می بری.....کلا اسم بازی رو باید می گذاشتن فرار .:d
======
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
سوال اصلی اینه که هری چطوری به جایی که آمده بیرون میرود؟!

ما تو تمام سایلنت هیل ها جز نسخه اول همچین موضوعی رو نمیبینیم که شخصیت اصلی به وضوح از دنیای ذهن اونجایی که فراخوانده شده بیرون بره ولی تو نسخه اول چنین اتفاقی میفته(با توجه به ادامه داستان در نسخه سوم) به نظر شما دلیلش میتونه چی باشه؟

ما میتونیم با توجه به رهایی هری از این کابوس ها به یک نتیجه برسیم اونم اینه که ما با جسم فیزیکی(بدن هری) در دنیای آلسا میچرخیم بعد سوال پیش میاد آیا آدمهایی که ما میبینیم اونا هم مثل ما جسم فیزیکی دارند؟برای مثال خود داهیلا یا لیزا رو مثال میزنیم! آیا اینها واقعا در جریان بازی وجود خارجی دارند یا فقط مانند دیگر هیولاها نمادین هستند؟ اما بازم تو این نتیجه ای که گفتم ابهام وجود داره ولی بهتره که بگیم این چنین فرض میکنیم تا به سوال اصلی جواب بدیم!
در تمام 4 سایلنت هیلی که توسط تیم اصلی ساخته شده پایان‌هایی وجود داره که شخصیت‌ها از دنیای ذهن خارج میشن.
فعلاً چون قراره در مورد هری و شماره 1 حرف بزنیم به اونها اشاره نمی‌کنم.
ببین از نظر بنده بعد از اتحاد روح آلسا با شریل و موجودیت مادر خدا، دیگه آلسا به تنهایی وجود نداره. به عبارتی آلسا از بین رفت. الان دنیای ذهنش باقی مونده.
یه توضیح داخل پرانتز: قدرت ذهن می‌تونه روی اجسام اثرگذار باشه. این قانون اثبات شده‌ست. حتی بدون استفاده از متافیزیک. خاصیت انرژیک قدرت ذهن.
اما در مورد هری: مادر خدا قبل از خرابی ذهنش،‌ راه خروج رو به هری نشون میشه و اون رو به همراه نوزاد از مهلکه فراری میده. با این حال، اثرات مخرب ذهنی آلسا بر پیرامونش باقی می‌مونه. به عبارتی راه خلق دنیاهای ذهن باز شده. یا به عبارت دیگه «Silent Engine» ایجاد شده حالا می‌خواد خالق اولیه‌اش وجود داشته باشه یا نه.
بنده نگفتم شما گفتین گفتم بر طبق نظریه تون این چنین فرض میکنیم شاید بهتر بود جور دیگه ای بیان میکردم:-b:d
بازم میگم اون نظریه، هیچ مرزی بین واقعیت و توهم تعریف نمی‌کنه. یعنی اصلاً با این مساله کاری نداره.
دلیل این حرفمم اینه که افرادی که دنیاهایی که ما درش پرسه میزنیم جدا از اینکه توش پر از اتفاقات غیر منطقی هست بلکه خیلی هم به گذشته و داستانهای گوناگون اون شخصی که تو دنیایش قرار داریم برمیگرده همونطور که گفتین زمان در سایلنت هیل مفهومی نداره پس میشه گفت واقعیت هم مفهومی نداره البته این فقط یه نظریه هست با دلایل زیادی میشه گفت همچین چیزی امکان نداره اما خوب همین نظریه ها باعث میشه که به خیلی چیزها فکر کرد و دربارشون نتیجه گیری کرد
می‌خوای بحث رو فلسفی کنی!;)
زمان و واقعیت به هیچ وجه لازم و ملزوم هم نیستند چون از جنس هم نیستند.(حتی در دنیای خودمون و با قوانین فیزیکی البته از بُعد مادی)
زمان یک عنصر فیزیکی و بُعدی برای ماده‌ست در حالی که واقعیت یک مفهوم انتزاعی. این دو می‌تونند کنار هم باشند و روی هم اثر بگذارند اما با کنار گذاشتن یکی، اون یکی از بین نمی‌ره.
ما تو سری سایلنت هیل با دید شخصیت اصلی بازی رو طی میکنیم ما دقیقا همون چیزی رو میبینیم که شخصیت اصلی اون رو میبینه حقیقت بر دید ما و تحلیل خودمون هست وقتی تو یک جایی قانون و حد مرزی وجود نداره چطوری میتونیم حقیقت رو پیدا کنیم؟ مثلا شما فرض کن دو داستان از یک ماجرا میشنوی شما تا وقتی اون ماجرا رو ندیده باشی و تجربه نکرده باشی نمیتونی بگی کدوم حقیقته پس دنبال اون داستانی میری که بیشتر منطقی باشه در اصل موضوع سایلنت هیل همینه اینکه بگیم ما چیزی رو اشتباه متوجه میشیم و درک مفهوم این موضوع از حد شخصیت بازی یا خودمون خارجه حرف درستی حساب نمیشه بیشتر شبیه یکجور فکتیه که نیاز به دلیل مدرک داره با اینکه مثال هایی که زدید با این موضوع همخوانی داره اما من اینجور فکر نمیکنم چون هیچ چیزی برای چیزایی که ما درباره سایلنت هیل میدونیم تعیین نشده و ما نمیتونیم کاملا بگیم این درسته یا اون مگر با سند مدرک!
شرمنده اما متوجه منظورت از این بخش نشدم. الان دقیقاً مشکل کجاست. یعنی چالش یا سوال یا صورت مساله چیه؟:-/
اما
باز داری حرف برای بنده درست می‌کنی!:d
حقیقت و واقعیت دو مفهوم متفاوت هستند. حقیقت مفهومی به مراتب بالاتر از واقعیته. واقعیت می‌تونه بر حقیقت منطبق باشه یا نه و از اون طرف هم حقیقت می‌تونه واقعیت رو پوشش بده یا نه. خیلی دیگه داره فلسفی میشه.
همونطور که عرض کردم در این نظریه هیچ حرفی از این مفاهیم نیست و با منطق سایلنت هیل و قوانین دنیای ذهن میره جلو. حد و مرز وجود داره. این حد و مرز رو ذهن خالق دنیای ذهن مشخص می‌کنه.
این مطلب رو هم بگم. همونطور که آلسا دنیای ذهن خودش رو داره، دالیا هم می‌تونه داشته باشه. اگه این رو قبول کنیم، این دنیاها می‌تونن نقاط اشتراک و هم‌پوشانی و نقاط متضاد داشته باشند. یکی از سوءاستفاده‌های دالیا از هری، گذشتن از دروازه‌های بسته‌ی ذهن آلسا بود. این مطلب رو تو فیلم به زیبایی نشون دادند.
=======================================
راستی تا یادم نرفته اینم بگم دارم رو یه تحلیل از فیلم های سایلنت هیل کار می‌کنم. اولش آسان نمود ولی افتاد مشکل‌ها. یعنی وقتی شروع کردم به نظرم میشد 1 هفته‌ای جمع‌ش کنم ولی الان می‌بینم چه کار سختیه. امیدوارم زودتر تموم بشه و به مرور همین جا قرارش بدم تا بعداً به تاپیکی مستقل منتقلش کنم.
=======================================
سلام.
مرسی (msbazicenter) عزیز
من تمام cut scene های بازی silent hill 2 و 3 و origins رو دانلود کردم. به جای بازی میشینم امشب همرو میبینم. بعدش میرم shattered memories رو بازی میکنم و در نهایت همsilent hill 4
بازم از راهنماییت ممنونم.
خواهش می‌کنم.
همونطور که دوستان هم فرمودند، بازی کردنش کجا و دیدش میان‌پرده‌هاش کجا.
مصطفی جان بنظرم نسخه 2 و 3 رو بازی نکنی نصف عمرت بر باد رفته!!!
به‌به! اسماعیل‌جان:bighug:
خیلی روک بگم shattered memoriesفقط یاداور اهنگ های زیبای استاد است وهیچی نداره...اول های بازی بنظر زیبا میاد ولی کمی بعد به اوج نابودی این سایلنت هیل پی می بری.....کلا اسم بازی رو باید می گذاشتن فرار .:d
======
از اسمش معلومه، خاطرات خوب ما رو از شماره اول درب و داغون کرد.:d
 

.:BigBoss:.

کاربر سایت
Nov 8, 2007
1,025
نام
حسین
65846025061299938375.png



The Top 10 Scariest Silent Hill Moments
 

sawman

کاربر سایت
Feb 25, 2013
1,049
نام
Matin
;)) وافعن؟ نظرت چیه که شما خودت صحنه های ترسناک بازی را اسم ببری تا ببینیم آقای پسر شجاع از چه چیزایی میترسه :))

Just Dead Space 1-2
حتما خودت اینقدر ترسیدی که ****** ت* ****** :))
بخدا اصلا بدم میاد این حرفا میزنم ولی مجبورم میکنی .
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
Just Dead Space 1-2
حتما خودت اینقدر ترسیدی که ****** ت* ****** :))
بخدا اصلا بدم میاد این حرفا میزنم ولی مجبورم میکنی .
عزیز من توی پروفایلت جوابتا دادم دیگه. گفتم که اگه جواب بدی، جواب هم میگیری. با لال طرف نیستی پسر جون. منم اونقدر نترسیدم که کاری را که خودت تو هر حالت انجامش میدی را انجام بدم. میبینی که خیلیا از اون 10 صحنه ترسیده. حالا شما میخوای ادای پسر شجاع را در بیاری دیگه مشکل من نیست.
dead space ها را هم بازی کردم. فکر نکن با یه آماتور طرفی آقای متین. جنس ترس این دو تا بازی کاملن متفاوته. بیخیال باو حوصله بحث با تو یکی را دیگه ندارم :|
ویرایش:
پی نوشت: به لایک دادن افرادی که به هر پستی چه مربوط چه غیر مربوط لایک میدن دلت را خوش نکن و توهم نزن که پستت با مزه ست. یه کم منطق داشتی متوجه میشدی که سیم ها برق روی سر فرفری ها فقط فرود نمیاد :))
 

sawman

کاربر سایت
Feb 25, 2013
1,049
نام
Matin
عزیز من توی پروفایلت جوابتا دادم دیگه. گفتم که اگه جواب بدی، جواب هم میگیری. با لال طرف نیستی پسر جون. منم اونقدر نترسیدم که کاری را که خودت تو هر حالت انجامش میدی را انجام بدم. میبینی که خیلیا از اون 10 صحنه ترسیده. حالا شما میخوای ادای پسر شجاع را در بیاری دیگه مشکل من نیست.
dead space ها را هم بازی کردم. فکر نکن با یه آماتور طرفی آقای متین. جنس ترس این دو تا بازی کاملن متفاوته. بیخیال باو حوصله بحث با تو یکی را دیگه ندارم :|
ویرایش:
پی نوشت: به لایک دادن افرادی که به هر پستی چه مربوط چه غیر مربوط لایک میدن دلت را خوش نکن و توهم نزن که پستت با مزه ست. یه کم منطق داشتی متوجه میشدی که سیم ها برق روی سر فرفری ها فقط فرود نمیاد :))
نگاه میفهمی خوشم نمیاد اینجوری باها م صحبت میکنی .
یکی هم بود تو انلاین دوستم بهش میگفت فلان بازی خریدم میگفت میخوای بگی بچه پولداری جالا تو هم اینجوری میگم نترسیدم تو میپری این پست رو میدی !
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
نگاه میفهمی خوشم نمیاد اینجوری باها م صحبت میکنی .
یکی هم بود تو انلاین دوستم بهش میگفت فلان بازی خریدم میگفت میخوای بگی بچه پولداری جالا تو هم اینجوری میگم نترسیدم تو میپری این پست رو میدی !
yeah yeah u r right
=d>;)):-j
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر