بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
اومدم حرف شهام رو نقل قول بگیرم بگم برعکسش هم ممکنه دیدم رضا این کارُ کرده ، البته رضا جان دلیل هم نمیشه که اگه بازی میکردن حتما به dp رای میدادن حداقل با شناختی که از خودم دارم و چیزهائی که در مورد بازی شنیدم و تریلرهائی که ازش دیدم بعید میدونم که خیلی از dp لذت ببرم ولی خب حرفت کاملا درسته که خیلی از بچه هائی که به origins رای دادن dp رو بازی نکردن .

خیلی خوبه این تابو شکسته بشه اما ....
من در حال حاضر در حال بازی کردن SH:DP هستم ... خواهشا یه خورده دیگه دندون رو جیگر بزارین ...
خوبه تابو شکسته بشه ولی وقتی برای خودت مشکلی ایجاد نکنه دیگه ، نه ؟:d:d:d
==========

یه خواهش : اگر پست هاتون چند بخشیه و بعضی از بخش هاش به dp مربوط نمیشه لطفا یه‌جوری مشخص کنین ، چون من تو پست ها وقتی اثری از dp میبینم کلا پست رو بیخیال میشم .
مرسی که توجه نخواهین کرد;)
 

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
شهام جان این حرف شما اصلا درست نیستا
من همه ی شماره های کلاسیک سایلنت هیل رو حداقل 2-3 بار بازی کردم سایلنت هیل: سرآغاز رو هم بازی کردم یعنی بعد از تیم سایلنت هم هر چی اومده من بازی کردم و همیشه تو این تاپیک فعالیت داشتم ( حالا شاید به چشم شما نیومدم نمی دونم :D) ولی به نظر من از نظر پایه و اساس داستانی رگبار خیلی بهتر از سرآغازی بود که صرفا تقلیدی از شماره اول کلاسیک بود ;)

------------
دوستان تاپیک راهنمای رگبار به روز شد :D

من واقعا قصد جسارت نداشتم . شاید منظورم رو بد گفتم . منظور من بازی نکردن SHO بود نه چیز دیگه ... منظورم این بود که امکان داره SHO رو اکثر کاربرها بازی نکرده باشن همونطور که SHDP رو خیلی ها بازی نکردن ...
درضمن درمورد این قضیه که SHDP یه داستان جدید از یه دید جدید و یه موقعیت مکانی جدید از سایلنت هیل باشه باید عرض کنم که به جرأت می گم اکثر فن های SH متفق القول بر این نظرن که سایلنت هیل به ریشه هاش برگرده یعنی به همون جو همون فضا سازی و همون محیط ها ... مثلا شما تو سایلنت هیل 2 محیطی رو تجربه کردین که هنگام بازی کردن سایلنت هیل 3 باهاش دوباره برخورد کردین . آیا این جذابیت برای شما نداشت ؟
یا مثلا تو رزیدنت اویل 2 وارد ساختمان RPD می شین و همین قضیه تو شماره سوم هم اتفاق می افته . این برای شما لذت نداره ؟
علت اعتراض اکثر فن ها به رزیدنت اویل هم همین بوده . مثلا توی رزیدنت ORC خیلی ها به نوع بازی و تغییرات کلی در گیم پلی ایراد گرفتن اما یه چیزی که باعث شد که من این بازی رو انجام بدم این بود که منو بر می گردوند به همون محیط قدیمی و همون محیطهایی که ازش خاطره داشتم ( بعنوان مثال RPD ) ...
درمورد سایلنت هیل هم منظور این نیست که بگم تو همون محیط یه داستان جدید روایت بشه . نه !!! منظورم این نیست اما حداقل به بدنه و ریشه ها احترام گذاشته بشه که به نظر من SHO بیشتر تو این زمینه موفق بوده تا SHDP ...
بازم می گم این نظر شخصی منه ...
 
آخرین ویرایش:

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
من واقعا قصد جسارت نداشتم . شاید منظورم رو بد گفتم . منظور من بازی نکردن SHO بود نه چیز دیگه ... منظورم این بود که امکان داره SHO رو اکثر کاربرها بازی نکرده باشن همونطور که SHDP رو خیلی ها بازی نکردن ...
درضمن درمورد این قضیه که SHDP یه داستان جدید از یه دید جدید و یه موقعیت مکانی جدید از سایلنت هیل باشه باید عرض کنم که به جرأت می گم اکثر فن های SH متفق القول بر این نظرن که سایلنت هیل به ریشه هاش برگرده یعنی به همون جو همون فضا سازی و همون محیط ها ... مثلا شما تو سایلنت هیل 2 محیطی رو تجربه کردین که هنگام بازی کردن سایلنت هیل 3 باهاش دوباره برخورد کردین . آیا این جذابیت برای شما نداشت ؟
یا مثلا تو رزیدنت اویل 2 وارد ساختمان RPD می شین و همین قضیه تو شماره سوم هم اتفاق می افته . این برای شما لذت نداره ؟
علت اعتراض اکثر فن ها به رزیدنت اویل هم همین بوده . مثلا توی رزیدنت ORC خیلی ها به نوع بازی و تغییرات کلی در گیم پلی ایراد گرفتن اما یه چیزی که باعث شد که من این بازی رو انجام بدم این بود که منو بر می گردوند به همون محیط قدیمی و همون محیطهایی که ازش خاطره داشتم ( بعنوان مثال RPD ) ...
درمورد سایلنت هیل هم منظور این نیست که بگم تو همون محیط یه داستان جدید روایت بشه . نه !!! منظورم این نیست اما حداقل به بدنه و ریشه ها احترام گذاشته بشه که به نظر من SHO بیشتر تو این زمینه موفق بوده تا SHDP ...
بازم می گم این نظر شخصی منه ...

خب بحث محیطها و اون حس نوستالوژیک که جداس و حق با شما ;)
ولی من از نظر پایه و اساس داستانی عرض کردم که dp خیلی خیلی منطقی تر از بازی هایی بود که بعد از تیم سایلنت ساخته شد و منم فکر می کنم دلیل رأی بیشتر این بازی نسبت به سرآغاز همین بوده

---------- نوشته در 01:21 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 01:16 PM ارسال شده بود ----------

انقدر در مورد dp حرف نزدیم که من به کل فراموشش کردم :D
آقا در مورد نامه ی کارول حرف می زدین و تصمیم مورفی می خواستم بگم که به نظرم مورفی حق داشت! چنین آدم مریضی (منظورم قاتل چارلی که به نظر مشکلات هم داشت!) باید کشته میشد و اونم به بدترین نحوش و هنوزم میگم اگه دارین با آنجلا مقایسه می کنین آنجلا هم حق داشت که پدر و برادرش رو بکشه! به نظرتون باید چیکار می کرد ؟ صبر می کرد مراجع قانونی رسیدگی کنن یا بازم می ذاشت که اونا اذیتش کنن! باید نابودشون می کرد و شهر هم به همون دلایل ( سادیسمی بودن !) نباید حداقل آنجلا یا حتی مورفی رو فراخوانی می کرد !
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
شهر هم به همون دلایل ( سادیسمی بودن !) نباید حداقل آنجلا یا حتی مورفی رو فراخوانی می کرد !
آتوسا شهر سادیسمی نیست!(یا حداقل به نظر من نیست)
اصلاََ این که چه کسانی به شهر دعوت میشند, قضیه پیچیده ای هست!
فعلاََ این جمله رو داشته باش, تا سر فرصت با بچه ها بحث کنیم تا این قضیه روشن بشه!

(شهر تبدیل به مکانی شده است برای فراخوانی افرادی که در قلبشان تاریکی عمیقی رخنه کرده. به نظر میرسد کسانی که ذهنی پریشان و خاطری غم زده دارند به راحتی به “دنیایی دیگر” کشیده میشوند.)
 
آخرین ویرایش:

OgIoN

کاربر سایت
Jun 7, 2012
313
نام
(شهر تبدیل به مکانی شده است برای فراخوانی افرادی که در قلبشان تاریکی عمیقی رخنه کرده. به نظر میرسد کسانی که ذهنی پریشان و خاطری غم زده دارند به راحتی به “دنیایی دیگر” کشیده میشوند.)
ذهنی پریشان مثل جیمز....خاطری غم زده مثل هری ...شاید؟
 

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
ماشالا کم نیستن کسایی که خاطری غم زده دارن...هری هم زنشو از دست داده بود داغدیده بود.
با این اوصاف منم باید یه سر برم سایلنت هیل!:d

هممون باید پاشیم بریم سایلنت هیل :D
ولی فکر نمی کنم هری جز اون دسته باشه که خاطرشون غم زدس می دونی چرا ؟ چون هری توسط شریل به سایلنت هیل فراخوانی شد پس فکر نمی کنم جز اون دسته که امیر گفت باشه
 

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
از اعضای رأی دهنده به بهترین سایلنت هیل بعد از تیم سایلنت می شه این مطلب رو استخراج کرد که بیشتر بچه هایی که تحلیل می نویسن و یا مدتهاست در این تاپیک مشغول هستن متفق القول SHO رو انتخاب کردن و کسانی که اکثرا به DP رای دادن کسانی هستن که فعالیت انچنانی در این تاپیک نداشتن و صرفا اومدن و رأی دادن البته نمیشه گفت در جریان بازی نبودن اما احساس می شه که ممکنه سابقه گیمشون به SHO نرسیده باشه یا تاحالا اونو بازی نکرده باشن . به هرحال فکر می کنم یه جورایی چون SHDP جدید ترین عنوان سری هست و در اختیار اکثر گیمرها بوده واسه همین بهش رأی دادن ...
فقط بودن اسم Heart Broken تو لیست رأی دهنده ها به DP برام جای سئوال داشت !!!! علی چرا؟!!!
البته این تنها نظر شخصی منه ...

شهام جان من وقتی تو نظر سنجی شرکت می‌کنم دلیل رأی دادنم رو حتماً اعلام می‌کنم:


و اما نظر سنجی:

به ترتیب گزینه‌ها:

HC:
:|
تقلید و تقلید. داستان مقوا و روایت افتضاح. عدم وجود منطق و اکشن بیش از اندازه! قیافه الکس شبیه به مرغ مریض بوده و شخصیت پردازی غیر قابل درکی دارد!

Org: خودم این نسخه رو به طور کامل بازی نکردم ولی تا اونجایی که اطلاع دارم بازی از لحاظ اتمسفر شباهت زیادی به چهار نسخه اول داره. استفاده از المان‌ها و طراحی هیولاها منطقیه. داستان و روایت داستان خوبه ولی شخصیت پردازی تراویس چندان جالب نیست.

SM: بدعت! گند زدن به خاطرات خوش نسخه اول! اتمسفر یخ و نه چندان جالب و گیم پلی نچسب!

DP: داستان متوسط ولی روایت خیلی خوب (پایان‌های افتضاح!). شخصیت پردازی خوب مورفی. استفاده منطقی از المان‌ها و صد البته نوآوری منطقی و گیم پلی خوب و قابل قبول.

BOM:
:-j

اگر Origins رو تموم می‌کردم بهتر می‌تونستم در موردش نظر بدم. رأی ندادنم به این نسخه دلیلی بر این نیست که بد بدونمش. با این حساب DP رو بهترین SH این نسل و بهترین SH ساخته شده خارج از تیم سایلنت می‌دونم. به امید روزی که نسخه‌ای ساخته بشه که خوب بودنش رو با 4 نسخه اول مقایسه کنیم! (اصلاً داریم؟)



همون طور که تو پستم گفته بودم، دلیل رأی ندادنم به Origins، نادیده گرفتن این نسخه نیست. اتفاقاً به نظرم Origins با وجود اینکه به دست خالقان اصلی سری ساخته نشده، باز هم نسخه باکیفیتی هست. اما DP رو انتخاب کردم چون سازنده‌های بازی از عناصر و منطق داستانی سری به خوبی استفاده کردند ولی عیناً فرمول‌های موفق نسخه‌های ساخته تیم سایلنت رو تکرار نکردند که این ارزش کارشون رو به شدت بالا برد. DP در عین متفاوت بودن، وفادار به ریشه‌هاست، در حالی که هیچ بدعت غیر منطقی هم وارد سری نکرده. نسخه origins یک کپی برابر اصل موفق بود ولی این روند نمی‌تونست بیشتر از این ادامه پیدا کنه، در واقع Origins هیچ نوآوری‌ای نداشت، پس این نسخه برای من جایگاه بهتری از DP نداره.

تنوع و نوآوری در کنار وفاداری به ریشه‌ها و المان‌ها در ساخت نسخه‌های جدید از یک فرانچایز عامل موفقیته. حتی اعضای تیم سایلنت هم تنوع طلب و مشتاق برای خلق تجارب جدید بودند، به همین دلیل ما چیزی شبیه به نسخه چهارم دیدیم و مطمئنم اگر کار این گروه ادامه پیدا می‌کرد، نسخه‌هایی به مراتب ساختار شکنانه‌تر از نسخه چهارم ازشون می‌دیدیم. به نظرت خروج از شهر سایلنت هیل و حذف خیابان‌های مه گرفته و البته خلق دشمنان جدید، لطمه‌ای به موفقیت نسخه چهارم وارد کرد؟ تکرار فرمول‌های موفق یک عنوان بدون ارائه محتوای جدید در واقع کلیشه پردازی میشه. شهام جان به نظرت استفاده صرف از المان‌های شناخته شده در یک سری به چه اندازه میتونه به موفقیت یک عنوان جدید کمک کنه؟ نمادها و المان‌ها در صورت استفاده به جا و منطقیشون جذابیت و محبوبیت رو بالا می‌برند ولی این موارد بدون نوآوری و تحول نمی‌تونند تضمین کننده موفقیت باشند.

-------------------------------------------------------------------------
و اما در مورد هری. قبل از ورود هری به شهر هنوز موتور پایه سایلنت هیل ساخته نشده بود! ایشون به واسطه آلسا به شهر دعوت شدند!

جیمز، آنجلا، ادی و مورفی (ویا حتی سبیل و داگلاس) افرادی بودن که دعوت ذهنی شدند. طبق جمله امیر قلب تاریک، ذهن پریشان و خاطر غم زده فقط مقدمه‌ای برای حضور این افراد در شهر هستند. در ضمن حضور این افراد رو مربوط به شهر ندونیم (شهر به خودی خود قدرتی نداره). این افراد وقتی از درون آماده پذیرش حقیقت میشن، به شهر راه پیدا می‌کنند.

در مورد مورفی:

مورفی به 2 دلیل وارد شهر میشه. یکی به دلیل اینکه خودش رو در مقام قضاوت گذاشته (بدون در نظر گرفتن پایان Execution) و دیگری به خاطر احساس گناهی که راجع به فرنک داشت.
 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
همونطور که علی گفت, در شماره اول هنوز موتور پایه سایلنت هیل ساخته نشده بود.
در شماره اول, سایلنت هیل به طور نسبتاََ زیادیی در دنیای دیگه فرو میرفت, به همین علت کم کم شهر تبدیل میشه به یه کاتالیزور بزرگ برای نشون دادن ضمیر ناخودآگاه افراد.
طبق گفته سازنده ها شهر صرفاََ کابوس های افراد رو بهشون نشون نمیده, بلکه در حقیقت عناصری از ضمیر ناخودآگاهشون رو بهشون نشون میده.
به عقیده یونگ (روانپزشک و متفکر سوئیسی) ضمیر ناخودآگاه علاوه بر این که حاوی امور ناپسند, نامقبول و واپس زده هست, شامل خاطرات فراموش شده, افکار ملال انگیز و همه چیزهایی که هنوز شرایط لازم به خودآگاه آمدن ندارند هم میشه!
در ادامه یونگ ناخودآگاه رو به دو لایه تقسیم کرده: "ناخودآگاه فردی و شخصی" و "ناخودآگاه همگانی"

ناخودآگاه شخصی دربرگیرندهٔ عناصر زیر است: تجارب شخصی فراموش‌شده یا سرکوب‌شده - آثار به‌جامانده از محرک‌های بیرونی و درونی و آمیزه‌ای از اندیشه‌ها که خواه به دلیل ضعف و ناروشنی بیش از حد یا به دلیل سرکوب‌شدن هرگز به خودآگاه نرسیده‌اند.

ناخودآگاه جمعی از غرایز و اشکال موروثی ادراک یا اندریافت تشکیل می‌شود که هرگز فرد به آنها آگاهی نداشته و در طول زندگی او به دست نیامده‌اند، بلکه وجه مشخص گروه کامل از افراد - خانواده، ملت و یا همهٔ نوع بشر - می‌باشد
دیگه بیشتر از این نمیشه وارد این موضوعات شد, چون خیلی تخصصی میشه و از توان من و حوصله همگی هم خارجه...
 
آخرین ویرایش:

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
یاالله
سلام.اقا ما یع وقت گیر اوردیم دوباره نشستیم دل سیر پستاتونو خوندیم و کلی لذت بردیم.خداییش این همه چیزی که شماها از بازی میفهمیدو باید بهتون ایول گفت.
چیز دیگه اینکه من پلی استیشن 3م رو فروختم چون اصلاً دیگه وقت بازی ندارم.اما یه پی اس پی واسه یکی از دوستامه الان دستمه.ولی رمش 2 گیگه.بهش گفتم سایلنت هیلایی که واسه پی اس پی اومده رو برام بریزه.میگه جا نمیشه. حالا نمیدونم چی چی ممرویزو بریزه برام یا اوریجینزو؟ کدوم بهتره؟
حاجی خداییش میبینین قسمت نمیشه ما این شماره 3 رو بازی کنیم.چه حکمتی داره نمیدونم بخدا.
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
یاالله
سلام.اقا ما یع وقت گیر اوردیم دوباره نشستیم دل سیر پستاتونو خوندیم و کلی لذت بردیم.خداییش این همه چیزی که شماها از بازی میفهمیدو باید بهتون ایول گفت.
چیز دیگه اینکه من پلی استیشن 3م رو فروختم چون اصلاً دیگه وقت بازی ندارم.اما یه پی اس پی واسه یکی از دوستامه الان دستمه.ولی رمش 2 گیگه.بهش گفتم سایلنت هیلایی که واسه پی اس پی اومده رو برام بریزه.میگه جا نمیشه. حالا نمیدونم چی چی ممرویزو بریزه برام یا اوریجینزو؟ کدوم بهتره؟
حاجی خداییش میبینین قسمت نمیشه ما این شماره 3 رو بازی کنیم.چه حکمتی داره نمیدونم بخدا.

درود بر آفا حمید گل, خوب هستید؟
شما به دوستتون بگید براتون silent hill origins رو بریزه! اون بهتره و بیشتر شبیه نسخه های کلاسیکه!
شترد مموریز هم بازی خوبی هست ولی با نسخه های قبلی تفاوت زیادی داره.
 
آخرین ویرایش:

Electronic Arts

کاربر سایت
Aug 24, 2010
4,908
نام
ناصر
به سوال تايپك جواب بدم
به نظر من بهترين سايلنت هيل نسخه 2 بود.به شدت احساسي ، فلسفي و درگير كننده بود! تك تك كاراكترهاي بازي روح داشتن و گمير ميتونست باهاشون ارتباط برقرا كنه!
موزيك بازي فراموش نشدني بود.آكيرا بهترين موزيكهاي سايلنت هيل رو واسه قسمت 2 ساخت! من هنوزم ost هاي بازي رو گوش ميدم.فنا ناپذيره
معماهاي بازي خيلي خوب بود و جو بازي عالي بود.هيچ وقت اون تيكه اولش رو يادم نميره كه تو جنگل سراسر مه بايد جيمز رو هدايت ميكردي.آدم واقعا سردش ميشد
روايت داستان خيلي خوب بود.همه ي كاراكترها تو داستان دخيل بودن و با حرفاشون يا يك تيكه از ابهام داستان رو برميداشتن يا برعكس واسه همينه كه ميگم با تك تكشون ميتونستم ارتباط برقرار كنم
كله هرمي رو كه واسه بار اول ديدم واقعا هنگ كردم.خيلي استرس زا بود مخصوصا اون قسمت بازي كه دنبال جيمز و ماريا كرد و ماريا به خيال ما كشته شد! چقد اونجا گريه كردم :( هيچ وقت فراموش نميكنم.بعدش هم آهنگ فوق العاده Magdalene پخش شد و باعث شد من تا چند كلا هيچ حركتي نكنم! ميخكوب كننده بود
خلاصه فراموش نشدني بود.ميشه از رو اين قسمت داستان يك كتاب نوشت و يك فيلم ساخت
بهترين عكس سري بازي هاي سايلنت هيل هم واسه همين نسخه هست.اونجايي كه اول بازي جيمز تو آينه صورتش رو بررسي ميكنه!
sh2-art-char-15.jpg
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
در مورد اینکه کدوم یکی از دوستان که SH:O رو بازی کردن و به SH:DP‌ رای دادن خیلی راحت میشه تفحص کرد.
فکر کردید این نظرسنجی ها الکیه؟!>:):shrewd:
کی چی رو بازی کرده!
albums2757-picture40452.jpg
کی به چی رای داده!
albums2757-picture42687.jpg
 

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
سلام بچه ها...یک هفته بخاطر امضام بن بودم...تحملش سخت بود!
silent hill 4 original memories

ریچارد...19121...قابل بیش بینی بود...
8-035.jpg
th...th...th...that's no kid...

8-038.jpg

ایلین...robbie...خدا جفتشونو از ما نگیره...!
8-049.jpg
بهتره نگاهی هم به بیرون بندازم...والتر...داره روی شیشه مینویسه اتاق 303...اتاق ایلین...عالی شد...:|
8-052.jpg
لوکیشن بعدی...دنیای ابارتمان ها...let's do this!
9-002.jpg
مادر والتر...اتاق 303!
9-003.jpg
اینجاس که باید گفت:
exactly:-?
9-006.jpg
بچه ها جو و فضا رو ببینین...چیزی که توی sh های امروز وجود نداره...
9-007.jpg


---------- نوشته در 10:38 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:29 PM ارسال شده بود ----------

تذکر: این پست دارای اسپویل داستانی نسخه Downpour است.

خوب بحث شخصیت‌ها رو با مورفی که کرکتر اصلی بازی هست شروع می‌کنیم، امیدوارم همه تو بحث شرکت کنند.



64113964522464507754.png


مورفی پندلتون - Murphy Pendleton



مورفی پندلتون شخصیت اصلی Downpour است. از خانواده مورفی اطلاعاتی در دست نیست. او بچگی خودش رو در یک یتیم خانه گذراند، مکانی که او و دیگر یتیمان از فضا و رفتار مسئولانش راضی بودند. مورفی در دوران نوجوانی در سینما کار می‌کرد. او پس از بیرون آمدن از پرورشگاه رفتار اجتماعی چندان مناسبی نداشت تا با کارل پندلتون آشنا شد. بعد از ازدواجش با کارل رفتارهای گذشته را کنار گذاشت تا اینکه پسرش چارلی به دنیا آمد. مورفی پدر خوبی برای چارلی بود و وقت زیادی را با او می‌گذراند. مورفی و چارلی هر دو به ماشین‌ها علاقه زیادی داشتند و مورفی، اطلاعات زیادی را در مورد ماشین‌ها به چارلی می‌آموخت. زندگی خوب مورفی ادامه داشت تا اینکه روزی جنازه پسرش چارلی را در حالی که درون یک گونی بسته شده بود از آب دریاچه بیرون کشیدند. پتریک نیپیر، همسایه مورفی، به اتهام قتل چارلی دستگیر شد. نیپیر که به خاطر رفتارهای ضد اخلاقیش سابقه دار بوده خیلی زود در دادگاه محکوم می‌شود. بعد از این ماجرا حس انتقام در مورفی به وجود می‌اید، بنابراین مورفی بر خلاف میل همسرش برای انتقام از نیپر تصمیم به ارتکاب جرم می‌گیرد. مورفی یک ماشین پلیس رو به مدت 10 ساعت می‌دزدد و در برابر نیروهای پلیس مقاومت می‌کند. مورفی بعد از دستگیر شدنش به زندان ایالت رایل فرستاده می‌شود و تا به اینجا اولین قدم رو برای هدفش بر می‌دارد. بعد از ماجرای دستگیری مورفی رابطه‌اش با همسرش به هم می‌خورد و از هم جدا می‌شوند. مورفی در زندان با یک افسر به نام جورج سول آشنا می‌شود. جورج به هدف مورفی پی می‌برد و او رو وسیله‌ای برای تحقق اهداف خودش قرار می‌دهد. جورج سول وعده همکاری برای کشتن نیپیر رو به مورفی می‌دهد در صورتی که مورفی هم تعهد دهد تا در کشتن افسر دیگری با نام فرنک کالریج (افسری که رابطه خوبی با مورفی داشته)، کمک او کند. بعد از مرگ نیپر و مرگ مشکوک فرنک، مورفی به اتهام قتل نیپر و افسر فرنک، به همراه گروه دیگری از زندانی‌ها تحت تدابیر شدید امنیتی راهی زندان دیگری برای محاکمه می‌شود. افسر آن کانینگهام مسئول نگهبانی زندانیان با اآن‌ها هم‌سفر می‌شود. در راه اتوبوس حامل زندانی‌ها بر اثر حادثه‌ای به دره سقوط می‌کند و مورفی بعد از به هوش آمدن متوجه باز شدن دستبندش می‌شود. او حالا بهترین فرصت رو برای فرار بدست آورده و البته این تازه شروع کابوس مورفی است ... .


مورفی در ظاهر انسان منطقی و خوش برخورد، با گفتاری نرم است ولی ابعاد شخصیتی تاریک و پندار پلیدش، شخصیت او را پیچیده می‌کند، درست همانند جیمز ساندرلند.

او در طول مکالمه‌ها رفتار طبیعی دارد ولی در صورتی که به پاسخ مطلوبش نرسد سریعاً عصبانی شده و رفتار پرخاشگرانه‌ای از خودش نشان می‌دهد. این رفتار تند و این حالت عصبی مورفی ممکن است ناشی از مرگ پسرش باشد.

مورفی همیشه بلند فکر می‌کند! او همیشه شرایط و راهکارهایش را با صدای بلند برای خودش بازگو می‌کند!

شخصیت مبهم مورفی به واسطه انتخاب بازیکن‌ها شکل کامل‌تری به خودش می‌گیرد.


نظر شما راجع به مورفی چیست؟ آیا او شبیه به شخصیت آشنای جیمز ساندرلند است؟ گناه‌کار است یا بی‌گناه؟ رفتارهای او منطقی است یا خیر؟

اینم یه شخصیت بیچیده ست که نظر دادن راجع به گناهکار بودن یا نبودنش سخته...کاش بقیه المان های dpهم مثل شخصیت بردازیش خوب بود...
خب اگه به نظرتون مورفی تا حدودی گناهکار نبوده و این رفتارش منطقی بوده بس چطور به شهر فراخونده شده؟

---------- نوشته در 10:45 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:38 PM ارسال شده بود ----------

اتفاقا شهام جان من ميتونم برعكس برداشت شما رو داشته باشم و بگم اكثر كساني كه به SHO راي دادن به احتمال قوي اصلا DP رو بازي نكردن يا دراون برهه از زمان به طور كامل DP رو تجربه نكردن كه برايه اين حرفم مدرك هم دارم.
خودمنم همه SILNT HILL هارو به طور كامل ده ها بار در زمان خودشون تموم كردم شايد فعاليت آنچناني تو اين تاپك هم نداشتم ولي به اندازه كافي حتي قبل از خوندن تحليل هايه اين تاپيك با فلسفه SILENT HILL آشنايي داشتم و SHO رو هم تجربه كردم ولي به قول دوستمون Devil-Girl روايت يك داستان جديد در شهر سايلنت هيل بهتر از يك داستان تقليدي و بي مغز از نسخه اول بازي هست.
در مورد علي جان HEART BROKEN هم اگه ايشون به رگبار راي نميداد جاي تعجب بود.
بعد خيلي از دوستان هم شايد بخاطر حضور يامائوكا در SHO به اين نسخه راي داده باشن.

رضا جان منم همه شماره هارو بازی کردم و اتفاقا همون روزی هم که dp اومد بازیش کردم و همچنین origins ولی به نظرم درسته که dp در بعضی موارد خوب عمل کرده مثل شخصیت بردازی و بعضی تیکه های بازی ولی جو و تم و اصلالتش یک دهم origins هم نیست

---------- نوشته در 10:50 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:45 PM ارسال شده بود ----------

من واقعا قصد جسارت نداشتم . شاید منظورم رو بد گفتم . منظور من بازی نکردن SHO بود نه چیز دیگه ... منظورم این بود که امکان داره SHO رو اکثر کاربرها بازی نکرده باشن همونطور که SHDP رو خیلی ها بازی نکردن ...
درضمن درمورد این قضیه که SHDP یه داستان جدید از یه دید جدید و یه موقعیت مکانی جدید از سایلنت هیل باشه باید عرض کنم که به جرأت می گم اکثر فن های SH متفق القول بر این نظرن که سایلنت هیل به ریشه هاش برگرده یعنی به همون جو همون فضا سازی و همون محیط ها ... مثلا شما تو سایلنت هیل 2 محیطی رو تجربه کردین که هنگام بازی کردن سایلنت هیل 3 باهاش دوباره برخورد کردین . آیا این جذابیت برای شما نداشت ؟
یا مثلا تو رزیدنت اویل 2 وارد ساختمان RPD می شین و همین قضیه تو شماره سوم هم اتفاق می افته . این برای شما لذت نداره ؟
علت اعتراض اکثر فن ها به رزیدنت اویل هم همین بوده . مثلا توی رزیدنت ORC خیلی ها به نوع بازی و تغییرات کلی در گیم پلی ایراد گرفتن اما یه چیزی که باعث شد که من این بازی رو انجام بدم این بود که منو بر می گردوند به همون محیط قدیمی و همون محیطهایی که ازش خاطره داشتم ( بعنوان مثال RPD ) ...
درمورد سایلنت هیل هم منظور این نیست که بگم تو همون محیط یه داستان جدید روایت بشه . نه !!! منظورم این نیست اما حداقل به بدنه و ریشه ها احترام گذاشته بشه که به نظر من SHO بیشتر تو این زمینه موفق بوده تا SHDP ...
بازم می گم این نظر شخصی منه ...

دقیقا همینه...dp به جز چند مورد جزئی نشانی از یه sh با اصالت قدیمی رو نداره و انگار اصل ایه بازی دیگه ست
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر