بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
خب این تابو هم باید یه روز شکسته بشه. ضمن اینکه تو نظرسنجی انتخاب بهترین سایلنت هیل ساخته شده خارج از تیم‌سایلنت هیل قرار بر این بود اگه دانپور رای بیاره از لیست اسپویلر خارج بشه


خوب مسعود جان اون اسپویل رو برای افراد خارج از تاپیک گذاشتم به هر حال باید به کاربران مهمان هم حق بدیم، ولی شما امر فرمودید دیگه اسپویلر رو هم حذف کردم :d

اینطور که از محتویات نامه پیداس, Carol, مورفی رو مقصر مرگ پسرشون میدونه! و به شدت هم از مورفی متنفره!
به نظرم این رفتار مورفی منطقی هست! اگر همچین رفتاری نداشته باشه غیر منطقیه! و اینکه تا حدودی به نظرم مورفی خشن تر از جیمز هست!:d

به نظر من این شیوه رفتار کارل ناشی از تصمیم اشتباه مورفی بوده. مورفی راه انتقام رو انتخاب کرده، حتی با وجود اینکه همسرش مخالف این کار بوده! بعد از زندانی شدن مورفی همسرش ازش می‌خواد که کاملاً رابطش رو باهاش قطع کنه. کارل میگه که ما بچمون رو از دست دادیم و به تو به خاطر تصمیم نادرستت حتی منم از دست دادی!
نوع رفتار مورفی منطقی بوده چون به هر حال از دست دادن پسرش به بدترین نحو ممکن فشار روحی زیادی رو بهش وارد کرده ولی تصمیمش اشتباه بوده و همون راهی رو انتخاب کرد که آنجلا توش قدم گذاشته بود!

خشن‌تر از جیمزه؟
اگر همسر بانوی محترم رو هم با بالش خفه می‌کرد لابد خشونتش کمتر بود؟ :d مورفی در برابر جیمز طفل نوپایی بیش نیست، شک نکن :d
 
آخرین ویرایش:
توی زندان (مراحل آخر بازی) نامه ای از همسر مورفی یعنی کارول پیدا میکنیم, ترجمش:

ببخشمت؟ چطور جرات میکنی که چنین چیزی از من بخوای؟ من چطور میتونم ببخشمت وقتی که تو هر چیزی که من توی این دنیا داشتم رو نابود کردی؟
هر موقعه که به صورتت نگاه میکنم, چهره او را به یاد میارم. من فقط ازت یه چیزی خواستم, اونم این بود که پدر خوبی برای پسرمون باشی.
تو منو مایوس کردی, مورفی. تو منو مایوس کردی, تو نتونستی از چارلی مراقبت کنی, و حالا هم ما هیچ راهی نداریم تا بتونیم اون رو برگردونیم.


بهم زنگ نزن. برام نامه نفرست. من هرگز نمیخواهم تو رو ببینم.


اینطور که از محتویات نامه پیداس, Carol, مورفی رو مقصر مرگ پسرشون میدونه! و به شدت هم از مورفی متنفره!
به نظرم این رفتار مورفی منطقی هست! اگر همچین رفتاری نداشته باشه غیر منطقیه! و اینکه تا حدودی به نظرم مورفی خشن تر از جیمز هست!:d
 
درود بر هم قطارا، احوالتون؟دوست خوب شما اصلاً خودت تلاشی برای پیشروی در بازی می‌کنی؟:d لذت بازی به اینه که خودت و بدون کمک بتونی پازل‌ها و معماها رو حل کنی! به هر حال من کمکتون می‌کنم:بسته به درجه سختی معمایی که انتخاب کردید، پاسخ این معما تفاوت داره:
آسان: قرمز/آبی/نارنجینرمال: آبی/سبز/خاکستری/نارنجیسخت: خاکستری/قرمز/سبز/آبیبه متن‌ها هم دقت کن و حالا که جواب‌ها رو داری سعی کن از متن این موارد رو کشف کنی!
بعد از این مرحله هم تازه وارد شهر سایلنت هیل می‌شید ... راهنمایی پیشاپیش بنده هم اینکه همیشه به نقشه نگاه کنید تا مأموریت‌هاتون رو پیدا کنید.----------------------دوستان حالا که توافق کردیم بحث راجع به Downpour آزاد باشه یکم بیشتر راجع به داستان بازی و نکاتش گفتگو می‌کنیم، البته همه تو این بحث شرکت کنند حتی اگر این نسخه رو بازی نکردند. اگر موافق هستید بحث رو با شخصیت‌ها شروع کنیم.
راستش اصلا تلاش نميكنم چون در مورد اين سري مدام به خودم ميگم نميتونم اين بازي رو تموم كنم و پازل ها و راه هاي بازي واسم سخته ميترسم يه جا رو اشتباه برم يا چيزي رو جا بزارم و بعدا مشكل ساز بشه!!رمزش رو خودم بر اساس الگريتمي كه درست كردم تونستم بدستش بيارم:d(E-A-C)حالا بعد از ترن ديدم دختره زندست و يه شيء رو بزور ازم گرفت و بعدش آزادم كرد حالا به يه گاوصندوق رسيدم رمز ميخواد منم ولش كردم رفتم(رمزش چيه؟)بعدش ماشين پليس ايستاد جلوم و 4 موجود رو كشتم بعدش يه ماشين ديگه اومد 4 تاي ديگه رو كشتم(جلوي اداره پليس بودم ظاهرا بايد برم اداره پليس ولي جلوش يه پارچه زرد رنگ قرار داشت كه نميزاشت برم!منم دسته چپ اداره پيچيدم و ديدم اداره يه حفره بزرگ داره كه بوسيله يه تخت چوب بايد ميرفتم اونور ولي افتادم پايين و مردم!!Checkpointe ريستارت شد و منم ديگه حوصله نداشتم از اول برم!:dراستي رو EASY دارم ميرم بازي رو.3و4و هاوم كامينگ رو تموم كردم البته همش لطف مسعود جون بود كه من واقعا ازش ممنونم.2و1 هم چون مشكل سيو داشتن نتوستم برم!اوريجينز هم بدليل در جا زدن نتوستم تمومش كنم تو بيمارستان گير كردم همونجا كه كليد ميوفته تو توالت و بايد شير توالت رو باز كني بعدش توسط Other world بايد كليد رو برداري از زير زمين كه كليد رو هم پيدا كردم ولي نميدونستم چجوري بايد برش دارم چون زير يه نرده بود اينجا هم سوالم رو مطرح كردم ولي ظاهرا اون موقع مدعيان سايلنت هيل هنوز اين نسخه رو تموم يا حتي بازيش نكرده بودن:d
 
من که نتونستم رگبار رو تموم کنم(به دلیل اشتباحات فاحش سازنده!!!) و از دوستان میخوام در مورد داستان و پایانِ بازی حسابی افشاگری کنند،باشد تا هم ما از عاقبت بازی خبردار شویم و هم سازنده از کار خویش عبرت بگیرد!

واقعا ممنونم از سازنده ی سایلنت هیل4 و3 و 2و1 و خانواده ی محترم رجــــ. . . تیــــم ســــایلنت :)
 
ببخشید حالا که درمورد SH:Dpبدون اسپویل حرف میزنین.. میشه یه خلاصه ای از داستان بگین؟ چون تا قبل از این من خودم سعی میکردم پست های مربوط به اون رو نخونم
مچکرم پیشاپیش :)
 
خیلی خوبه این تابو شکسته بشه اما ....
من در حال حاضر در حال بازی کردن SH:DP هستم ... خواهشا یه خورده دیگه دندون رو جیگر بزارین ...
albums2757-picture42687.jpg

از اعضای رأی دهنده به بهترین سایلنت هیل بعد از تیم سایلنت می شه این مطلب رو استخراج کرد که بیشتر بچه هایی که تحلیل می نویسن و یا مدتهاست در این تاپیک مشغول هستن متفق القول SHO رو انتخاب کردن و کسانی که اکثرا به DP رای دادن کسانی هستن که فعالیت انچنانی در این تاپیک نداشتن و صرفا اومدن و رأی دادن البته نمیشه گفت در جریان بازی نبودن اما احساس می شه که ممکنه سابقه گیمشون به SHO نرسیده باشه یا تاحالا اونو بازی نکرده باشن . به هرحال فکر می کنم یه جورایی چون SHDP جدید ترین عنوان سری هست و در اختیار اکثر گیمرها بوده واسه همین بهش رأی دادن ...
فقط بودن اسم Heart Broken تو لیست رأی دهنده ها به DP برام جای سئوال داشت !!!! علی چرا؟!!!
البته این تنها نظر شخصی منه ...
 
آخرین ویرایش:
شهام جان این حرف شما اصلا درست نیستا
من همه ی شماره های کلاسیک سایلنت هیل رو حداقل 2-3 بار بازی کردم سایلنت هیل: سرآغاز رو هم بازی کردم یعنی بعد از تیم سایلنت هم هر چی اومده من بازی کردم و همیشه تو این تاپیک فعالیت داشتم ( حالا شاید به چشم شما نیومدم نمی دونم :دی) ولی به نظر من از نظر پایه و اساس داستانی رگبار خیلی بهتر از سرآغازی بود که صرفا تقلیدی از شماره اول کلاسیک بود ;)

------------
دوستان تاپیک راهنمای رگبار به روز شد :دی
 
آخرین ویرایش:
الان داشتم کتاب خاطرات گمشده ترجمه امیر رو میخوندم و به این نتیجه رسیدم درسته که شهر مکان مقدسی بوده و قبلا دچار بحران های مختلفی بوده و فرقه هم توش دخیل بوده ولی خود مردم شهر هم همچین آدم نبودن:biggrin1: قبول دارین؟:biggrin1: نمونه-ش هم همون ماموریت فرعی توی DP که امیر قبلا راجع بهش گفته بود:biggrin1: همون زنه که برای بچه-ش توی راه برگشت به خونه علامت میگذاشته و در نهایت توی رودخونه غرق میشه:biggrin1:
 
خیلی خوبه این تابو شکسته بشه اما ....
من در حال حاضر در حال بازی کردن SH:DP هستم ... خواهشا یه خورده دیگه دندون رو جیگر بزارین ...


از اعضای رأی دهنده به بهترین سایلنت هیل بعد از تیم سایلنت می شه این مطلب رو استخراج کرد که بیشتر بچه هایی که تحلیل می نویسن و یا مدتهاست در این تاپیک مشغول هستن متفق القول SHO رو انتخاب کردن و کسانی که اکثرا به DP رای دادن کسانی هستن که فعالیت انچنانی در این تاپیک نداشتن و صرفا اومدن و رأی دادن البته نمیشه گفت در جریان بازی نبودن اما احساس می شه که ممکنه سابقه گیمشون به SHO نرسیده باشه یا تاحالا اونو بازی نکرده باشن . به هرحال فکر می کنم یه جورایی چون SHDP جدید ترین عنوان سری هست و در اختیار اکثر گیمرها بوده واسه همین بهش رأی دادن ...
فقط بودن اسم Heart Broken تو لیست رأی دهنده ها به DP برام جای سئوال داشت !!!! علی چرا؟!!!
البته این تنها نظر شخصی منه ...
اتفاقا شهام جان من ميتونم برعكس برداشت شما رو داشته باشم و بگم اكثر كساني كه به SHO راي دادن به احتمال قوي اصلا DP رو بازي نكردن يا دراون برهه از زمان به طور كامل DP رو تجربه نكردن كه برايه اين حرفم مدرك هم دارم.
خودمنم همه SILNT HILL هارو به طور كامل ده ها بار در زمان خودشون تموم كردم شايد فعاليت آنچناني تو اين تاپك هم نداشتم ولي به اندازه كافي حتي قبل از خوندن تحليل هايه اين تاپيك با فلسفه SILENT HILL آشنايي داشتم و SHO رو هم تجربه كردم ولي به قول دوستمون Devil-Girl روايت يك داستان جديد در شهر سايلنت هيل بهتر از يك داستان تقليدي و بي مغز از نسخه اول بازي هست.
در مورد علي جان HEART BROKEN هم اگه ايشون به رگبار راي نميداد جاي تعجب بود.
بعد خيلي از دوستان هم شايد بخاطر حضور يامائوكا در SHO به اين نسخه راي داده باشن.
 
اومدم حرف شهام رو نقل قول بگیرم بگم برعکسش هم ممکنه دیدم رضا این کارُ کرده ، البته رضا جان دلیل هم نمیشه که اگه بازی میکردن حتما به dp رای میدادن حداقل با شناختی که از خودم دارم و چیزهائی که در مورد بازی شنیدم و تریلرهائی که ازش دیدم بعید میدونم که خیلی از dp لذت ببرم ولی خب حرفت کاملا درسته که خیلی از بچه هائی که به origins رای دادن dp رو بازی نکردن .

خیلی خوبه این تابو شکسته بشه اما ....
من در حال حاضر در حال بازی کردن SH:DP هستم ... خواهشا یه خورده دیگه دندون رو جیگر بزارین ...
خوبه تابو شکسته بشه ولی وقتی برای خودت مشکلی ایجاد نکنه دیگه ، نه ؟:d:d:d
==========

یه خواهش : اگر پست هاتون چند بخشیه و بعضی از بخش هاش به dp مربوط نمیشه لطفا یه‌جوری مشخص کنین ، چون من تو پست ها وقتی اثری از dp میبینم کلا پست رو بیخیال میشم .
مرسی که توجه نخواهین کرد;)
 
شهام جان این حرف شما اصلا درست نیستا
من همه ی شماره های کلاسیک سایلنت هیل رو حداقل 2-3 بار بازی کردم سایلنت هیل: سرآغاز رو هم بازی کردم یعنی بعد از تیم سایلنت هم هر چی اومده من بازی کردم و همیشه تو این تاپیک فعالیت داشتم ( حالا شاید به چشم شما نیومدم نمی دونم :دی) ولی به نظر من از نظر پایه و اساس داستانی رگبار خیلی بهتر از سرآغازی بود که صرفا تقلیدی از شماره اول کلاسیک بود ;)

------------
دوستان تاپیک راهنمای رگبار به روز شد :دی

من واقعا قصد جسارت نداشتم . شاید منظورم رو بد گفتم . منظور من بازی نکردن SHO بود نه چیز دیگه ... منظورم این بود که امکان داره SHO رو اکثر کاربرها بازی نکرده باشن همونطور که SHDP رو خیلی ها بازی نکردن ...
درضمن درمورد این قضیه که SHDP یه داستان جدید از یه دید جدید و یه موقعیت مکانی جدید از سایلنت هیل باشه باید عرض کنم که به جرأت می گم اکثر فن های SH متفق القول بر این نظرن که سایلنت هیل به ریشه هاش برگرده یعنی به همون جو همون فضا سازی و همون محیط ها ... مثلا شما تو سایلنت هیل 2 محیطی رو تجربه کردین که هنگام بازی کردن سایلنت هیل 3 باهاش دوباره برخورد کردین . آیا این جذابیت برای شما نداشت ؟
یا مثلا تو رزیدنت اویل 2 وارد ساختمان RPD می شین و همین قضیه تو شماره سوم هم اتفاق می افته . این برای شما لذت نداره ؟
علت اعتراض اکثر فن ها به رزیدنت اویل هم همین بوده . مثلا توی رزیدنت ORC خیلی ها به نوع بازی و تغییرات کلی در گیم پلی ایراد گرفتن اما یه چیزی که باعث شد که من این بازی رو انجام بدم این بود که منو بر می گردوند به همون محیط قدیمی و همون محیطهایی که ازش خاطره داشتم ( بعنوان مثال RPD ) ...
درمورد سایلنت هیل هم منظور این نیست که بگم تو همون محیط یه داستان جدید روایت بشه . نه !!! منظورم این نیست اما حداقل به بدنه و ریشه ها احترام گذاشته بشه که به نظر من SHO بیشتر تو این زمینه موفق بوده تا SHDP ...
بازم می گم این نظر شخصی منه ...
 
آخرین ویرایش:
من واقعا قصد جسارت نداشتم . شاید منظورم رو بد گفتم . منظور من بازی نکردن SHO بود نه چیز دیگه ... منظورم این بود که امکان داره SHO رو اکثر کاربرها بازی نکرده باشن همونطور که SHDP رو خیلی ها بازی نکردن ...
درضمن درمورد این قضیه که SHDP یه داستان جدید از یه دید جدید و یه موقعیت مکانی جدید از سایلنت هیل باشه باید عرض کنم که به جرأت می گم اکثر فن های SH متفق القول بر این نظرن که سایلنت هیل به ریشه هاش برگرده یعنی به همون جو همون فضا سازی و همون محیط ها ... مثلا شما تو سایلنت هیل 2 محیطی رو تجربه کردین که هنگام بازی کردن سایلنت هیل 3 باهاش دوباره برخورد کردین . آیا این جذابیت برای شما نداشت ؟
یا مثلا تو رزیدنت اویل 2 وارد ساختمان RPD می شین و همین قضیه تو شماره سوم هم اتفاق می افته . این برای شما لذت نداره ؟
علت اعتراض اکثر فن ها به رزیدنت اویل هم همین بوده . مثلا توی رزیدنت ORC خیلی ها به نوع بازی و تغییرات کلی در گیم پلی ایراد گرفتن اما یه چیزی که باعث شد که من این بازی رو انجام بدم این بود که منو بر می گردوند به همون محیط قدیمی و همون محیطهایی که ازش خاطره داشتم ( بعنوان مثال RPD ) ...
درمورد سایلنت هیل هم منظور این نیست که بگم تو همون محیط یه داستان جدید روایت بشه . نه !!! منظورم این نیست اما حداقل به بدنه و ریشه ها احترام گذاشته بشه که به نظر من SHO بیشتر تو این زمینه موفق بوده تا SHDP ...
بازم می گم این نظر شخصی منه ...

خب بحث محیطها و اون حس نوستالوژیک که جداس و حق با شما ;)
ولی من از نظر پایه و اساس داستانی عرض کردم که dp خیلی خیلی منطقی تر از بازی هایی بود که بعد از تیم سایلنت ساخته شد و منم فکر می کنم دلیل رأی بیشتر این بازی نسبت به سرآغاز همین بوده

---------- نوشته در 01:21 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 01:16 PM ارسال شده بود ----------

انقدر در مورد dp حرف نزدیم که من به کل فراموشش کردم :دی
آقا در مورد نامه ی کارول حرف می زدین و تصمیم مورفی می خواستم بگم که به نظرم مورفی حق داشت! چنین آدم مریضی (منظورم قاتل چارلی که به نظر مشکلات هم داشت!) باید کشته میشد و اونم به بدترین نحوش و هنوزم میگم اگه دارین با آنجلا مقایسه می کنین آنجلا هم حق داشت که پدر و برادرش رو بکشه! به نظرتون باید چیکار می کرد ؟ صبر می کرد مراجع قانونی رسیدگی کنن یا بازم می ذاشت که اونا اذیتش کنن! باید نابودشون می کرد و شهر هم به همون دلایل ( سادیسمی بودن !) نباید حداقل آنجلا یا حتی مورفی رو فراخوانی می کرد !
 
شهر هم به همون دلایل ( سادیسمی بودن !) نباید حداقل آنجلا یا حتی مورفی رو فراخوانی می کرد !
آتوسا شهر سادیسمی نیست!(یا حداقل به نظر من نیست)
اصلاََ این که چه کسانی به شهر دعوت میشند, قضیه پیچیده ای هست!
فعلاََ این جمله رو داشته باش, تا سر فرصت با بچه ها بحث کنیم تا این قضیه روشن بشه!

(شهر تبدیل به مکانی شده است برای فراخوانی افرادی که در قلبشان تاریکی عمیقی رخنه کرده. به نظر میرسد کسانی که ذهنی پریشان و خاطری غم زده دارند به راحتی به “دنیایی دیگر” کشیده میشوند.)
 
آخرین ویرایش:
(شهر تبدیل به مکانی شده است برای فراخوانی افرادی که در قلبشان تاریکی عمیقی رخنه کرده. به نظر میرسد کسانی که ذهنی پریشان و خاطری غم زده دارند به راحتی به “دنیایی دیگر” کشیده میشوند.)
ذهنی پریشان مثل جیمز....خاطری غم زده مثل هری ...شاید؟
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or