بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
دلایلت کلاََ تو حلقم!:d علاوه بر دلایلی که علی گفت, یک دلیل دیگش هم اینه که چندتا از اعضای تیم سایلنت توی Kojima Productions هستند! (البته نمیدونم هنوز هم اونجا هستند یا نه!):d
آقای Kazuhide Nakazawa کارگردان سایلنت هیل 3
آقای Suguru Murakoshi نویسنده و کارگردان سایلنت هیل 4 و Drama director سایلنت هیل 2
آقای Gozo Kitao تهیه کننده سایلنت هیل 1,2, 3 در Kojima Productions کار میکنند

حداقل Nakazawa میدونم که هنوز اونجاست و برای سری MGS هم کار کرده. علاوه بر اینا Masahiro Ito هم هست که روابط حسنه‌ای با Kojima داره، هنوزم در دسترسه :d کلهم خرجشون یه تلفن برای همکاریه :d
همونجا كه اون يارو خودكشي ميكنه ديگه نميدونم برم كجا چيكار كنم !:d

بعد از اون کات سین که راه مشخصه! شما برو داخل غار، اونجا اتاقی وجود داره و تو اتاق یک اهرم که با استفاده از اون مواد منفجره راه شما رو باز می‌:کنه. بعد از اون هم می‌رسید به پنل کنترل ترن و ادامه ماجرا ... . امیدوارم کمکی کرده باشم.
 
آخرین ویرایش:

GPSY

کاربر سایت
Dec 30, 2010
2,019
نام
اسماعیل
درود بر همشهریادوست خوب شما حداقل بگو برای کدوم قسمت راهنمایی نیاز داری شاید بشه همینجا کمکتون کنیم :dسؤالتون رو با ابهام پرسیدید تا بچه‌ها رو تخلیه اطلاعاتی کنید؟:d یکم بیشتر توضیح بدید:dاحساست درست میگه:d ولی کلاً موافقم، موضوع "های لولی" هم هست :dمسعود جان بقیه رو نمیدونم ولی خودم مشتاقانه منتظر تأیید این خبر هستم که نسخه جدید بازی به دست کوجیما ساخته میشه، البته دلایل خودم رو دارم:1- کوجیما یک کارگردان فوق‌العاده است و این موضوع رو تو کارهاش ثابت کرده.2- تنها کسیه که تو کونامی میشه بهش اعتماد کرد. بازی‌هایی که به هر نحوی ایشون تو ساختشون دخالت داشته محبوبیت زیادی داره.3- یک ژاپنیه و بلد یک بازی اصیل ژاپنی بسازه.4- در ادامه مورد سوم مغز مریضی داره :d5- Kojima Productions خیلی قابل اعتماد تر از استودیوهای دسته چندمی مثل Double Helix و Vatra هست.6- چون به این سری بازی علاقه داره، پس قاعدتاً بهش اهمیت میده!7- Fox Engine ;;) :d
همونجا كه اون يارو خودكشي ميكنه ديگه نميدونم برم كجا چيكار كنم !:d
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
سلام سلام سلام سلام سلااااااااااااااااااام
:d
به خدا اولین تاپیکی که بعد از جواب دادن کلی پیام میام اومدم اینجا بود. لامصب نمیدونم این سایلنت هیل چه مرگی داره که من عاشق شهرشم :d
راستی سلاملکم خوبین حال شما؟عیدتون مبارک.صد سال به این سالها. نه تو رو خدا نمیخورم. شیرینی تعارف نکنید این مدته همش هله هوله خوردیم داریم چاق میشیم :d
اینم بگم تنها جایی که همه پستاشو میخونم بعد از این همه مدت فقط اینجاست :> پس با اجازه برویم و برگردیم با پست های خوانده شده پس همچنان پای گیرنده های خود تیون بمانید b-)

---------- نوشته در 05:31 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:33 PM ارسال شده بود ----------

یعنی این پستم تاریخی ترین پست اینجاستا. اولش که کلی خوندمو نوشتم بعد که زدم ارسال بشه میدونید چی شد؟ از سایت افتاده بودم بیرون :| حالا فکرشو کن دوباره نشستم خوندم و نوشتم. دارید پشتکارو :d
ایول، چقدر باحالن اینا. اینا ولی بیشتر به گوشواره میخورنا!فکرشو کن از اینا آویزون کنی بری مهمونی. مثل اون خانم معلمه بود تو کارتون اتوبوس مدرسه هر دفعه گوشواره های عجیب غریب مینداخت تو گوشش ;))
لذتش به اینه که خودت حقیقت داستانو کشف کنی;)
بعله ولی واقعاً باید قبول کنی بعضی جاها اصلاً آدم سر در نمیاره :(

کونامی جان یه فروشگاه اسلحه بذاره تو Silent Hill خیلی خوب میشه.:d

ولی گرافیک اینی که رو PS Vita(همین عکسای چند پست قبل) دیدم از ماله SH های PS2 هم پایین تره!
خداییش شما هم گیر دادیا :d

چرا اینقدر با HD Collection بد تا می‌کنید؟!
کی اینجا بد تا کرده :d
از دوستان عزیز خواهشمندیم خوب تا بزنید تا احیاناً روی دی وی دی هایتان خط تا نیافتد :))
آقای غمگین به دل نگیریدا :p

من امروز فیلم silent hill revelations رو دیدم. واقعا مسخره بود . فیلم قبلیش خیلی بهتر بود.
یعنی ببین نشدا. بخوای به بانو heather توهین کنی نمیشه ها :|

من فقط اینجا اومدم به اشکان جان بگم ما بازنده سربلند هستیم دوست من !!!!
زنده باد آرسنال !!!
ببخشیدا ولی نتونستم خودمو کنترل کنم. یعنی میخواید بگید بارسلونا و مسی :x هم نقش هویج دارن دیگه :d

سلام


12942_%2836%29.gif
:)) :))
این کیه دیگه؟ شکلک *****ی در شهری به نام سایلنت هیل :d

درود

نظر سنجی هم عوض شد [فکر کنم 4 !]
منم درود :d
نظرسنجی هم عوض شد [فکر کنم 5 !]
:d
خب معلومه منم به کدوم شماره رای دادم دیگه. heather و این حرفا دیگه :d

منم بازی؟!
با اینکه 4 فوق االعاده بود ولی دو تو زمان خودش و حتی الان غوغا کرد و یه انقلابی تو سبک روایت داستان و بردن بازی ها به سمت فیلم بود پس منم 2
به به به آقا لیون. بابا شما کجا و اینجا کجا. شما باید الان راکون سیتی باشی که.تو سایلنت هیل چیکار میکنی شوما :d نکنه اومدی اینجا کار دست دختراش بدی ;))


سلام مجدد به همگی دوستای گلم>:d<
خواستم اول مقدمه ای خدمتتون عرض کنم و بعدش اون سورپرایزی که قولشو داده بودم براتون بذارم...
آقا یعنی فکر کنم شما جداً دیوونه سایلنت هیلیا؟؟؟؟؟؟

وای وای تند تندی نوشتم که fix سر وقت برسم و دقیقاً سر سال تحویل برسم... ای وای الان سال تحویییییییییییل شد...
به همین خاطر عذرخواهی می کنم اگه جفنگه...
سِلین سِلین :p
سال نو مبارک...!

Mystery is yet UNRELIEVED
آممممم... نمیدونم چی باید بگم!؟ تنها چیزی که به ذهنم می رسه اینه که من تمام تلاشم رو کردم تا لحظه تحویل سال، کنار خانوادم باشم. از اونجایی که مطمئنم بیشتر شما می دونید، من تنها زندگی می کنم و دوستان و رفقای من همون خانواده من هستند. فقط نمیدونم چه چیزی باعث شد تا امروز رو بخوام در کنار شما باشم.
میدونم که این مدت رفتن و اومدن های من ممکنه اندکی رو اعصاب باشه اما...
می دونید چیه، فکر کنم فصل جدیدی از زندگی برای من آغاز شده، در حالیکه فصول گذشته، چه زیبا و چه زشت، همراه همیشگی ما به عنوان خاطرات تلخ و شیرین خواهند بود. و مطمئناً خاطرات در کنار شما بودن همیشه برای من درخشان خواهد ماند. چرا که با هر ملاقاتی تو دنیای GAME و FANTASY LAND بی شک یاد شما خواهم افتاد...
It's strange! That I owe people I barely know
جداً اگر پیش خودتون فکر کردید که Leon با اینکه دیگه تو سایت نیست ممکنه این دنیای خارق العاده رو فراموش کرده باشه، باید بگم که سخت در اشتباهید... :p
Anyway
کلامی هم با رفیق محافظه کارم...
سلام مسعود جان...
در ابتدا بگم که وقتی بهت زنگ زدم، یکی گفت خط موبایلت رو واگذار کردی...
Come on, I don’t buy it… so pick it up and give it a GO
Cause I'm waiting
;)
بعدشم رفیق واقعاً فکر میکنی این رویه ای که پیش رو گرفتی، درسته؟ یعنی من واقعاً ...
Am I that monster? Who do u think I am, a mysterious serial killer
به هر حال من به خاطر تمام سوء تفاهم ها ازت عذرخواهی میکنم و امیدوارم برای تو هم این سوء تفاهم ها رفع شده باشه... اگر بهم زنگ بزنی مطمئن باش همه چیز حل خواهد شد!
;)
بچه ها من این Silent Hill: Book of Memories رو دو بار تموم کردم و 2 تا از Ending هاش رو هم دیدم (The best and the worse)
میدونم که این حرفم برای خیلی از SH Super Fans کمی نا خوشاینده (که خود منم یکی از SF ها هستما :p ) و ممکنه دوباره لقب منحوس Betrayer رو به من ابلاغ کنید اما به نظر من اگه نگرشتون رو عوض کنید و صرفاً فکر نکنید دارید یک Silent Hill بازی می کنید با تمام اون انتظاراتی که از یک SH دلنشین دارید، اونقدرها هم بازی بدی نیست...
فکر کنم اون پستچیه هم که اول بازی میاد و اون کتابه... (BLA BLA BLA :D) رو میده بهتون همون پستچیه بازی SH: Downpour باشه...
در هر صورت من که زیاد بدم نیومد، هرچند من اصولاً از هیچکدوم از شماره های سری بدم نمیاد ;)
خُب... به ساعت من الان بیش از یه ربع به تحویل سال نمونده... جداً امیدوارم در کنار FANTASY و DREAMهاتون سال فوق العاده ای رو داشته باشید...
Don't let them take away your FANTASY and DREAM… that's all we have left in this cruel real world. Unleash your PERSONA, let the army of our PERSONA's change the world

PS1:
میرم میام ویرایش میکنم
:p
PS2:
کاکو خیلی مارمولکه
:d

After that the RED fragments are one, the path to the HELL will open... by stepping backward of each Fallen Phoenix one step
Vzhshmf Enq Rsqhjd
ای بابا عجب روزیه امروز. یه لیونه دیگه تو سایلنت هیل. والا به خدا تو خود راکون سیتی هم این همه لیون پیدا نمیشه :x
ببخشیدا ولی باید بگم من معماتونو حل کردم هر چی باشه به قول معلم زبانمون من
MISHA MISHA, SMART MISHA
هستم دیگه :d
جوابش اینه درسته؟: hiding in shadows waiting for strike
:>
یعنی من دیوونه اینجور معماهام :d

شرمنده دیگه، هر کاری از دستم بر میومد کردم.
--
من یک سوال داشتم از فن های بازی "Silent Hill"؛
اسم Silent Hill شما رو یاد چه چیزی میندازه ؟ ( هر کسی باید یه خاطره ای داشته باشه دیگه خلاصه )
من وقتی اسم Silent Hill رو می شنوم یاد یه روز مه آلود که از آسمون نم نم بارون پنجره رو خیس کرده و بخاری شده می افتم، در حالی که
کنار یک شومینه روی یک مبل چرم و نرم لم دادم و دارم نسکافه می خورم.

نمی دونم، شاید بیشتر بچه ها یاد این صحنه می افتن، یا یاد گناهایی که کردن... :d
پسر این اسم افسانه ایه!
دقیقاً. منم یاد مه میافتم و گناهانم. یه خاطره تعریف کنم؟ خاطره که چه عرض کنم برای همین امسال عیده. باورتون میشه یه اتفاقی افتاد که یه جمع از خانواده که به نظرم هممون یه جوری گناهکار بودیم بر اساس یه اتفاق با هم جمع شدیم و یه اتفاق خیلی بد توی جنگلای نمک آبرود برامون افتاد؟ یعنی هممون اون لحظه توی تله کابین نشسته بودیم و داشتیم از هم دیگه حلالیت میطلبیدیم و به گناهانمون اعتراف میکردیم. بعد من به خودم اومدم دیدم ای واااااااااااااای زیر پاهامون فقط مه و نوک درختا معلومه. نکنه جداً اینجا سایلنت هیله و ماها هم اومدیم تقاص پس بدیم.
خیلی خلاصه تعریف کردم ترسیدم مسخرم کنین. ولی به من که خیلی حال داد.
تازه اونجا فهمیدم چه خونواده صادقی دارم با اون همه گناه :d

با سلام
دوستم بهم پیشنهاد داد گفت که بازی Dead Space 3 خیلی‌ ترسناکه
حتما بازیش کن
من که با قسمتهای قبلیش نترسیده بودم,بهش پیشنهاد دادم Silent Hill بازی کنه
اونم از من لینک واسه دانلود خواست
دوستان لطف کنید لینک دانلود Silent Hill ۱ تا ۳ رو واسه PC بدید
ممنون:x
به نظر من dead space رو هم بازی کنید شما. منکه بازی کردم و خیلیم خوشم اومد. مخصوصا شماره یکش.


من فكر ميكنم كه اين حفره ها براي ورود به دنياهايه موازي و خطوط زماني مختلف هست مثلا زماني كه جيمز وارد قسمت زندان سايلنت هيل ميشه در اون زمان اصلا اين زندان وجود نداشته واز بين رفته بوده و جيمز از طريق اين گودال وارد يك دنياي موازي ديگه ميشه.
يا هنري در سايلنت هيل 4 از طريق اين گودال ها وارد دنياهايه موازي ساير افراد از قيبل والتر ميشه .
بيشتر به نظر مياد كه اين گودال ها يه كانكشن بين دنياهاي موازي اشخاص متفاوت در خطوط زماني متغير هست.
من میگم این گودال ها نشون دهنده ی عمق گناه افرادیه که تو شهر گیر افتادن.
 
آخرین ویرایش:

dark souls

کاربر سایت
May 19, 2012
1,025
نام
رضا
خب رضاجان سوالی که پیش میاد اینه که بعد از بسته شدن گودال و باز شدن در آپارتمان این ارتباط چطوری شکل میگیره ، یعنی به نظر شما وقتی در باز میشه و ما قدم به دنیای آپارتمان برای بار دوم میذاریم توی دنیای حقیقی هستیم یا دنیای موازی از خود شخصیت هنری؟
اشكان جان چيزي كه مسلمه زماني كه هنري در آپارتمان خودش هست ما در دنيايه حقيقي به سر ميبريم! هنري از پنجره به بيرون نگاه ميكنه ماشين هايه در حال رفت و آمد رو ميبينه حتي سنتيا ويلاسكز رو ميبينه كه جلوي ورودي مترو ايستاده.
هنري از طريق حفره هايه روي ديوار وارد يك دنياي موازي ميشه كه اين دنيا رو والتر ساليوان ايجاد كرده و يك به يك قرباني هاي خودش رو وارد اين دنيا ميكنه مثلا سينتيا به خواب فرو ميره و هنري هم از طريق اين حفره ها وارد اين دنياي موازي ميشه اما هنري هم براي ورود به اين دنيا به خواب فرو ميره و دراولين ملاقات سينتيا با هنري ميبينيم كه سينتيا به هنري ميگه كه تويه خواب من چيكار ميكني.
خوب در اصل اين دوشخصيت دريك دنياي موازي گير ميوفتن اما نكته اينجاست كه اين دنياي موازي كه هنري وسينتيا در درونش گير افتادن يك خواب نيست وحقيقي هست تا جايي كه وقتي والتر سينتيا رو به قتل ميرسونه ميبينيم كه از طريق راديو اعلام ميشه كه سينيا در دنيايه حقيقي به قتل رسيده حتي اون شماره هم در سمت چپ سينه سينتيا وجود داره.
پس ميتونيم اين گونه استلال كنيم كه اين دنياهايه موازي و حقيقي كاملا با هم در ارتباط هستن وحالا طريقه ورود به اين دنياها ميتونه از طريق پريدن تويه گودال و يا به خواب رفتن نمايش داده بشه مثل خوابي كه هري ميسون يا هدر در ابتداي بازي ميبينند يك خواب نيست بلكه در اون زمان در يك دنياي موازي حضور داشتن.
كاملا ميشه بين دنياي موازي و حقيقي اتباط برقرار كرد مثلا هنري وارد دنياي موازي بيرون از اتاق 302 ميشه و پيغام هايي رو از زير در وارد اتاق 302 ميكنه و هنگامي كه از طريق اين حفره ها وارد دنياي حقيقي ميشه اين نوشته ها رو ميتونيم از زير در برداريم و بخونيم.
البته اشكان جان شما استاد ما هستيد بنده هم اين موارد رو از سري سايلنت هيل درك كردم كه ميتونه يك تئوري درست يا غلط باشه.

---------- نوشته در 05:17 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 05:09 PM ارسال شده بود ----------

 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
کلاََ Room 302 خیلی جای عجیبیه!:|
پنجره ها هیچکدوم شکسته نمیشند, دیوار ها خراب نمیشند, ساعت کار نمیکنه ولی بعضی اوقات دیوانه بار کار میکنه, سیم تلفن قطع شده ولی با این حال زنگ میخوره
همسایه ها در میزنند, ما صداشون رو میشنویم ولی اونا نه صدای ما و نه صدای لگدهایی که به در میزنیم رو میشنوند!
میتونیم از توی سوراخی که روی در هست بیرون اتاق و دنیای واقعی رو نگاه کنیم ولی وقتی در اتاق رو باز میکنم سر از دنیای والتر در میاریم و ....
به قول جوزف, به نظر میرسه Room 302 توی یه بعُد دیگه گیر کرده!
 

OgIoN

کاربر سایت
Jun 7, 2012
313
نام
سلام سلام سلام سلام سلااااااااااااااااااام
:d
بعله ولی واقعاً باید قبول کنی بعضی جاها اصلاً آدم سر در نمیاره :(
علیک سلام:d
خب مزه ش به همینه دیگه . هرچی بیشتر بفهمی بیشتر و بیشتر گیج میشی و تازه کشف میکنی نصفیشو هنو نفهمیدی! :|حالا دوباره برو از اول بازی کن!!!! هر بار که بازی میکنی تازه یه نکته جدیدو درش کشف میکنی!>:)
کلاََ Room 302 خیلی جای عجیبیه!:|
پنجره ها هیچکدوم شکسته نمیشند, دیوار ها خراب نمیشند, ساعت کار نمیکنه ولی بعضی اوقات دیوانه بار کار میکنه, سیم تلفن قطع شده ولی با این حال زنگ میخوره
همسایه ها در میزنند, ما صداشون رو میشنویم ولی اونا نه صدای ما و نه صدای لگدهایی که به در میزنیم رو میشنوند!
میتونیم از توی سوراخی که روی در هست بیرون اتاق و دنیای واقعی رو نگاه کنیم ولی وقتی در اتاق رو باز میکنم سر از دنیای والتر در میاریم و ....
به قول جوزف, به نظر میرسه Room 302 توی یه بعُد دیگه گیر کرده!

کلا این اپارتمان عجیب میزد. آخرای بازی وقتی هنری زنجیرا و قفلا رو میشکنه میاد بیرون باز همون وضعیته! همسایه ها کوشن؟ هنری کوجیه؟ آیلین از کجا یهو پیداش شد!!!!!:blink:
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
علیک سلام:d
خب مزه ش به همینه دیگه . هرچی بیشتر بفهمی بیشتر و بیشتر گیج میشی و تازه کشف میکنی نصفیشو هنو نفهمیدی! :|حالا دوباره برو از اول بازی کن!!!! هر بار که بازی میکنی تازه یه نکته جدیدو درش کشف میکنی!>:)

کلاََ توی سایلنت هیل و در طول بازی اطلاعات زیادی در مورد داستان گفته نمیشه و بیشتر جاهای خالی رو خود بازیکن باید پر بکنه.
مثلاََ توی سایلنت هیل 3, در مورد ولتیل هیچ توضیحی خاصی داده نمیشه! چه در یادداشتهایی که در طول بازی پیدا میکنم و چه در دیالوگ هایی که در بازی بین کرکتر ها رد ُ بدل میشه! حتی اسمش هم گفته نمیشه!:d
یا مثلاََ توی سایلنت هیل 2 و در مرحله زندان, دو تا هیولا پشت میله های زندان هستند که قابل دیدن نیستند, و هی صداهای عجیب و غریب از خودشون در میارند که اگر توجه کنید انگار دارند میگند "Are You Sure" یا "ritual" هیچ جای بازی توضیح داده نمیشه که اینها کی هستند, برای چی توی زندانند, چرا همچین چیزایی میگند, چرا جیمز اونها رو نمیتونه ببینه...این جاهای خالی باید توسط بازیکن پر بشه...
مثلاََ در مورد زندانی ها که میگند ritual...اگر توجه کنید توی زندان کتابهایی پیدا میکنیم که مربوط میشه به مراسم ها و چیزهای عجیب و غریب...مثلاََ عنوان چندتا از کتابها اینه: جادوی سیاه از مغاک, رستاخیز مردگان,کتاب پیشگویی... شاید بشه گفت کتابهایی که در زندان پیدا میکنیم یجورایی به این زندانیان نامرئی ربط داره...

و در انتها بنده دوباره توجهتون رو به حرف ناکازاوا کارگردان سایلنت هیل 3 جلب میکنم...:d

[LTR]Well, it's easy to make an "easy" story, something that's easy to understand. What you don't know is what can be really scary, though. That's why we try not to explain so much of the story in the game -- I'll leave it at that.[/LTR]
 

Urinal Mint

کاربر سایت
Jul 23, 2011
236
نام
ETSPACE
درود. هه، دست تو ( تو بود یا رو ؟:-/).. دلم نزارید که حالم گرفته شد. خدایی بچه ها قبول دارین نسخه downpour چقدر آشغال بود؟ اون حس survival horror رو اصـــــلا نداشت.
اینا اومدن فکراشون رو ریختن رو هم تا به حساب حس اون نسخه های قبل رو دوباره به طرفدار های بازی منتقل کنند اما بدتر بی حسش کردند رفت تو کما :d
 
آخرین ویرایش:

havan

کاربر سایت
Feb 11, 2012
415
همچنان منتظر يه راهنما...:dتاپيك Devil-girl هم ناقصه از اول راهنما تا آخرش همش ميشه 12%بازي!!!دوستان راهنماییم كنيد كه بد جور تو كف بازيم:d
خانم Devil-Girl تو تاپیک راهنمای قدم به قدم Silent Hill: Downpour نوشته اند:
دوستان گفتم که اگه سوالی داشتین به صورتِ pm با من در میون بزارین لطفا پستِ اضافه نزارین و حتما پستِ اول رو بخونین
پیامهای خصوصی من برای دوستانی که در مراحلِ جلوتر بازی دچار مشکل شدن بازه، دوستان می تونن سوالاتشون رو به صورت خصوصی از من یا از طریق تاپیک
Silent Hill Game Community (خلاصه داستان در پست اول) مطرح کنن و اینجوری دوستان دیگر هم می تونن بهشون پاسخ بدن
شما میتونید سوألتان را در این تاپیک نیز مطرح نمایید.
 
آخرین ویرایش:

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
شما درست ميفرماييد.:d
یعنی واقعاً متاسفم و خیلی بهم برخورد. این جمله طعنه آمیز چه معنی ای داره؟

علیک سلام:d
خب مزه ش به همینه دیگه . هرچی بیشتر بفهمی بیشتر و بیشتر گیج میشی و تازه کشف میکنی نصفیشو هنو نفهمیدی! :|حالا دوباره برو از اول بازی کن!!!! هر بار که بازی میکنی تازه یه نکته جدیدو درش کشف میکنی!>:)
خیلی دوست دارم بازی کنم اما وقت نمیشه که :( درس و مدرسه و امتحانا رو هم که کشیدن جلو :((
 

dark souls

کاربر سایت
May 19, 2012
1,025
نام
رضا
یعنی واقعاً متاسفم و خیلی بهم برخورد. این جمله طعنه آمیز چه معنی ای داره؟

من منظوري نداشتم گفتم حرف و تئوري شما هم درسته من خدايي نكرده آدمي نيستم كه بخوام به كسي حرف با كنايه و طعنه بگم ميتونيد بريد از دوستانم يا از همين كاربران اين تاپيك بپرسيد كه آيا من همچين شخصيتي دارم كه بخوام كسي رو ناراحت كنم يا بهش طعنه بندازم؟!!!.
جمله من مشخص بود گفتم حرف شما درسته من اومدم پست شما رو تاييد كردم ولي شما اشتباه برداشت كردي من معذرت ميخوام كه منظورمو اشتباه رسوندم اون قسمت از پستم رو هم پاك كردم.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
من منظوري نداشتم گفتم حرف و تئوري شما هم درسته من خدايي نكرده آدمي نيستم كه بخوام به كسي حرف با كنايه و طعنه بگم ميتونيد بريد از دوستانم يا از همين كاربران اين تاپيك بپرسيد كه آيا من همچين شخصيتي دارم كه بخوام كسي رو ناراحت كنم يا بهش طعنه بندازم؟!!!.
جمله من مشخص بود گفتم حرف شما درسته من اومدم پست شما رو تاييد كردم ولي شما اشتباه برداشت كردي من معذرت ميخوام كه منظورمو اشتباه رسوندم اون قسمت از پستم رو هم پاك كردم.
بله تایید میشه. :)
==================================================================================
من فکر می کنم خود سازندگان هم نمی دونن چی خلق کردند. برای همین هیچی درباره‌ی بعضی چیزاش نمیگن گندش در نیاد. :))
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
فرم دهن‌شون خیلی باحاله:d
از راست به چپ میشه : /\ ــــ \/
دهن آیلین مثل سبیل دیده میشه.:))
مسعودخان دارم رو یه پروژه کار می‌کنم خفن سورپرایزت کنم;)
 

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
سلام
فرم دهن‌شون خیلی باحاله:d
از راست به چپ میشه : /\ ــــ \/
دهن آیلین مثل سبیل دیده میشه.:))
مسعودخان دارم رو یه پروژه کار می‌کنم خفن سورپرایزت کنم;)
وای اره توجه نکرده بودم راست میگی=)) یه جوری ان میمونن خوراکی باشن!

خیلی مشتاقم ببینم چیه مسعود جان:x>:d
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر