بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    62

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

در ژاپن دهه ۱۹۶۰، نوجوانی به نام شیمیزو هیناکو در شهر کوچک و دورافتاده ابیسوگااوکا زندگی می‌کند، شهری که در گذرگاهی کوهستانی پنهان شده است. زندگی او چیزی جز روزمرگی‌های یک نوجوان معمولی نیست و روزهایش بدون اتفاقی ویژه سپری می‌شود.
تا آنکه مهی غلیظ بر ابیسوگااوکا فرومی‌نشیند و همه آنچه هیناکو می‌شناسد، در هم فرو می‌پاشد. خانه‌ای که زمانی برایش آشنا بود، حال به مکانی پر از تهدیدی ناشناخته تبدیل شده، خیابان‌های شهر خالی از سکنه‌اند، و آنچه در دل این مه می‌خزد، چیزی جز وحشتی ناملموس نیست.
اکنون، هیناکو باید از میان مسیرهای پیچ‌درپیچ ابیسوگااوکا عبور کند، معماها را حل کرده و برای زنده ماندن بجنگد. تلاشی برای رسیدن به تصمیمی که گریز از آن ممکن نیست. تلاشی برای پایان دادن به چیزی که باید نابود شود.
آیا او زیبایی و ظرافت را برمی‌گزیند؟ یا مسیرش او را به ورطه جنون و وحشت خواهد کشاند؟
داستانی از تصمیم‌هایی ناممکن، از زیبایی در دل وحشت، و وحشتی که از زیبایی زاده می‌شود.
======
شخصیت ها
Shimizu Hinako (شیمیزو هیناکو)
shimizu_hinako-.png
شخصیت اصلی بازی.
دختری نوجوان که زیر فشار انتظارات دوستان، خانواده و جامعه گرفتار شده است. او در کودکی شاد و پرانرژی بود، اما با گذر زمان به فردی آرام و محتاط‌تر تبدیل شده و اکنون به‌ندرت لبخند می‌زند.
======​
  1. نویسنده این اثر ریوکیشی۰۷ است، نویسنده‌ی نام‌آشنای رمان‌های تصویری ژاپنی که آثارش اغلب بر محور معماهای قتل، وحشت روان‌شناختی و عناصر فراطبیعی می‌چرخند.
  2. Kera طراحی موجودات و شخصیت‌های بازی را بر عهده داشته است.
  3. محل وقوع داستان، شهر خیالی ابیسوگااوکا (Ebisugaoka)، برگرفته از مکانی واقعی به نام کانایاما (Kanayama) در شهر گرو، واقع در استان گیفو (Gifu) است.
  4. دنیای دیگر در این بازی با نام معبد تاریک (Dark Shrine) شناخته می‌شود.
  5. موسیقی متن بازی توسط تیمی متشکل از دو آهنگساز ساخته شده است. موسیقی دنیای مه‌آلود (Fog World) توسط آکیرا یامائوکا، آهنگساز قدیمی این مجموعه، ساخته شده است، در حالی که کنسوکه ایناگه، کهنه‌کار صنعت موسیقی، مسئول موسیقی دنیای دیگر (Otherworld) است. علاوه بر این، آهنگسازان dai و xaki، که در دیگر آثار ریوکیشی۰۷ نیز نقش داشته‌اند، در برخی صحنه‌های خاص همکاری کرده‌اند.
  6. Silent Hill f نخستین بازی در این مجموعه است که در ژاپن رتبه‌بندی CERO:Z (مخصوص افراد ۱۸ سال به بالا) را دریافت کرده است.
=======
Staff Comments
ریوکیشی۰۷ - نویسنده‌ داستان:
«تا به امروز، هنوز احساسی را که هنگام نخستین مواجهه‌ام با جو خفقان‌آور و سرکوبگر سایلنت هیل داشتم، به خاطر می‌آورم. این حس همچنان مرا عمیقاً تسخیر کرده و به‌شدت مجذوبم می‌کند. افتخار بزرگی است که در مجموعه‌ای دخیل باشم که این‌همه خاطره از آن دارم. من تمام تلاش و توانم را در این داستان به کار گرفته‌ام، آن‌قدر که حتی اگر این آخرین چیزی باشد که می‌نویسم، برایم اهمیتی ندارد. برای من، مجموعه‌ی سایلنت هیل تنها یک مجموعه‌ی داستانی نیست؛ بلکه رسانه‌ای است—راهی شگفت‌انگیز و خارق‌العاده برای کاوش و تجربه‌ی قلب و ذهن انسان. امیدوارم که بازیکنان نیز بتوانند آن را به همین شکل درک و تحسین کنند. و به تمامی دوستانمان در آن سوی مرزها، امیدوارم از تجربه‌ی سایلنت هیل در فضایی متفاوت، جایی همچون ژاپن، لذت ببرید.»

Kera - طراح موجودات و شخصیت‌ها:
«من عاشق مجموعه سایلنت هیل هستم و این سری تأثیر بزرگی بر من داشته است. به‌ویژه، همیشه سایلنت هیل ۲ را به خاطر می‌آورم—پیام‌های روی دیوارها، موسیقی، و طراحی هیولاها. بنابراین، وقتی نوبت به سایلنت هیل f رسید و قرار شد فضای بازی را به ژاپن منتقل کنیم، باید چیزی خلق می‌کردیم که اندکی متفاوت به نظر برسد، و من واقعاً باید درباره‌ی چگونگی انتقال آن احساس فکر می‌کردم. طراحی هیولاها سخت‌ترین بخش کار بود. من باید همه‌ی آنچه پیش‌تر در سایلنت هیل آمده بود را در نظر می‌گرفتم و راهی می‌یافتم تا این بازی را به مسیری متفاوت ببرم، بدون اینکه جوهره‌ی سایلنت هیل را از دست بدهد. شاید این بار با همان مناظر خون‌آلود و زنگ‌زده روبه‌رو نباشید، اما صمیمانه امیدوارم از دیدگاه ما و جهانی که خلق کرده‌ایم، لذت ببرید.»

=======​
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: 25 سپتامبر 2025
پلتفرم‌ها: PC. PS5. Xbox Series X/S
سیستم مورد نیاز:
system.jpg

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,614
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 181
آخرین ویرایش:
فیلمشو بسازن اما داستان شریل یا هری میسون نباشه مثلا داستان جیمز تو شماره 2 واسه ساخت فیلم عالیه! (یه آدم مریض که زنشو می کشه و بعدش شما تا اواخر فیلم فکر می کنی چقدر طرف به زنش اهمیت می داده و دوستش داشته ولی در پایان با این رو به رو میشی که جیمز واقعا یه بیمار روانیه) یا مثلا شماره ی 4 رو بسازن (هنری یه جوان مجرد تنهاست که چون تو اتاق 302 زندگی می کنه گرفتار والتر سالیوان قاتل زنجیره ای میشه وهنری مجبور برای نجات جونش مدام درفرار باشه و در نهایت مثلا خیلی غیر منتظره توسط والتر کشته میشه یا مثلا می تونه والتر رو نابود کنه)
جالب میشه ، به خدا جالب میشه:d(مثل فیلم Shining ، که خداییش یه اثر هنری بود با بازی آقای جک نیکلسون:x)

راستی فیلم سایلنت هیل رو که قبلا ساختن مگه شما ندین؟ تازه برگرفته هم بود از داستان هری و دخترش حالا توی فیلم مادره (اسمش رز بود) دنبال دختر (شارون) می گشت و شارون همزاد آلسا بود!
 
آخرین ویرایش:
دوست من لینچ ، فیلم معناگرا میسازه بعنی چی؟ یعنی باید 5 بار دید تا نقاط کور داستان رو باز کرد.
طرفداران سایلنت هیل فقط به موضوعی فکر میکنن به این مضمون ( اینجا چه اتفاقی افتاذه ؟ اینا کیان؟ من کجام؟)وقتی به جواب اینا برسن اون قسمت تموم شده.
ولی در فیلمهای لینچ یک شخصیت معرفی میشه که بعد شخصیتی چند گانه داره
، گیر کرده بین خودش و زندگی، افسردس و.................این هنری یا آلکس یا جیمز یا هری هست؟
مثلا ، هری میسون ، چند بعدیه؟ پارانوید داره؟ از زندگی سیره؟
هری فقط به دنبال عزیزش میگرده ، تا پای جان همین ، بقیه داستان مکاشفه در شخصیت اول سری(سایلنت هیل )هست.
 
آخرین ویرایش:
سلام
به نظر حقیر،‌این که بازی و فیلم در دو دنیای متفاوق سیر می‌کنند مشخصه،‌اما این وسط بعضی وقتا این دو دنیا به هم نزدیک میشن. مثل دو خط موازی که تو بی‌نهایت به هم میرسن. باز به نظر حقیر بی تردید بهترین برداشت چه بازی از فیلم و چه فیلم از بازی متعلق به فیلم سایلنت هیل بوده و هست.

دقیقا همین طوره...هیچ فیلمی رو ندیدم که تا این حد به بازیی که از روش ساخته شده وفادار مونده باشه و همین تجربه دلالت بر موفقیت سایلنت هیل مووی داره(البته اگر ساخته بشه)

به نظر بنده می شه از این بازی فیلم ساخت اما ...
بهتره یک انیمیشن بسازن تا فیلم می دونید چرا ...
چون افتضاحی مثل هری پاتر درست نشه که تمام بچه ها یهو سنشون بره بالا !!!
فکرشو بکنین شریل که مثلا 7 سالشه تو شماره 1 ، تو شماره 2 سنش میشه 13 سال تو شماره مثلا 3 سنش می شه 17 سال !!! بچه هارو نمی شه سنشون رو کنترل کرد درحالیکه بزرگترهارو یه جورایی می شه کنترل کرد . مثل فیلم بیگانه Alien . ببینین هنرپیشه زن فیلم چند سال نقش اول فیلم بوده و با گریم سرپا نگهش می داشتن !!!

به نظر من اگه همچین اتفاقی بیفته(ساختن انیمیشن) تجربه ای بیشتر از اویل و فاینال فانتزی نخواهیم داشت!!

با این نظر موافق هستم.
بله میشه یک انیمیشن عالی ساخت با دنباله هایی بسیار .
اما فیلم ،اونم یکی یا دو تا نمیشه ، چون همه چی ناقص میمونه ، تو روایت ، مضامین روانشناسی و نماد شناسی خیلی باید وقت صرف بشه که به یک قسمت قد نمیده.:)
اما چرا هری پاتر : چون همه منتظر بودن از یک داستان خوب و اتمسفری جذاب (به نظر بعضیها!!!)یک بازی خوب یا فیلم خوب بیاد، قسمت اول خیلی خوب بود، دوم خوب و سوم.............................

بازم معتقدم بازی تمام شرایط رو در اختیار فیلمساز قرار داده و محدودیتی چه از لحاظ داستان و چه از نظر انتخاب کاراکتر وجود نداره.
در مورد ساخته نشدن ادامه ای برای sh;movie یه احتمال وجود داره و اون پایین اومدن ریسک پذیری هالیوود هست به این شکل که فقط روی کارگردانهای خاص و ایده های اونها سرمایه گذاری میکنن و یا دنباله ای برای عناوین قدیمی و جواب پس داده میسازن(shrlok holmz )
 
دوستان گلم
به طور کامل قبول دارم بهترین تجربه ساخت از روی بازی هست اما در برابر چه معیاری؟
خوب یادم هست ساله پیش بود ، داشتم مجله الکترونیکی میخوندم (الان نمیدم پاک شده یا نه) دیدم:راجر آواری که پالپ فیکش (Pulp Fiction) رو نویسندگی کرده و بخاطرش از اسکار جایزه بهترین فیلم غیر اقتباسی رو گرفته، فیلمنامه نویس این فیلم هم هست ، خوب پس باید از آوازه خودش دفاع و یک اثر خوب تحویل میداد که درجه B هم نگرفت متاسفانه. برای همین وقتی قسمت دوم پیشنهاد شد ، اون در پاسخ در نشریه هالیوود نیوز میگه: (تجربه جالبی بود ، اما نوشتن یه خط داستانی منسجم با فراز و فرود منطقی از روی یک بازی مثله سایلنت هیل ممکن نیست! با توجه به اینکه لحظه لحظه این بازی باید تکرار بشه! من و دوستانم برای نگارش این داستان (قسمت اول) کل 3 گانه این بازی رو انجام دادیم ، واقعا تاثیر گذار بود ، ولی تعداد زیاد شخصیتهای تاثیر گذار در داستان مانع از سد بندی در داستان میشد یعنی یا باید قسمتی از داستان و شخصیتهای کلیدی حذف یا قسمتهایی اضافه میشد(که همینطور هم شد) من و همکارانم تصمیم گرفتیم با ترکیب عناصر و نمادها و روان انگاریهای داستان یک خط مشی جدید به وجود بایریم، هفته ها وقت گذاشتیم تا پیکر بندی داستان شکل بگیره ، شروعی مناسب ، و در گیری تماشاگر از همون اول موفق بود ، اما زیاد بودن محتوی ما رو مجبور کرد داستان رو بسته و انتزاعی تموم کنیم که واقعا دلم این رو نمیخواست) او در جواب این که چرا نگارش قسمت دوم رو نپذیرفته میگه؟( قسمت اول با استقبال رو به رو نشد و حتی با دید من از داستان خیلی فرق داشت که البته برای داستانی با این پیچیدگی نمیشه انتظار دیگری داشت )
اما چرا نمیشه واقعا چنین چیزی در حد کمال ساخت ؟
یک مثال میزنم : دوستانی که سریال لایت (LOST) رو تماشا کردن ، میتونن بگن که ،
میشه یک فیلم یا بازی 2 ساعته از کل مجموعه با تمام شخصیتها ،بدون اینکه تجربه ای از قبل برای این داستان و محتواش باشه (یعنی از سقوط هواپیما تا آخرین قسمت مجموعه بدون کاستی) ساخت؟
چه کسی میتونه این داستان رو تعریف کنه در حالی که از تمام شخصیتهای کلیدی و اتفاقات مهمش بگذره؟
نمیدونم شما چی میگید؟;)
 
دیشب شبکه 4 هنرمندی به خرج داد و فیلم چشم رو ( نسخه چینی ) پخش کرد . باید بگم این فیلم رو قبلا دیدم بودم نه به این دقت . فکر می کنم با بحث ما یه خورده همخونی داشته باشه . فیلم ترسناک بود ولی در مقایسه با نسخه آمریکایی که سال 2008 اگه اشتباه نکنم ساخته شد ، فکر می کنم نسخه آمریکایی بهتر از آب در اومده بود ... البته نمی شه ترس آسیای شرقی رو هیچوقت با اروپا و آمریکا مقایسه کرد اما غربیا می تونن همون ترسی که از وجود فیلم یا بازی درک می کنن رو تو فیلماشون یا بازیاشون بیارن اما باید نقطه های کور و ضعف این بازیهارو بدونن و اونارو برطرف کنن نه اینکه گند بزنن هم به یه مجموعه موفق یا یه فیلم موفق ( نمونه اش سایلنت هیل یا فیلم کینه و حلقه ... ) البته هر گردی گردو نیست و نمی شه ترس ژاپنی رو با ترس چینی مقایسه کرد ...
راستی یه چیزی رو بگم ...
چرا نمیان از روی سایلنت هیل سریال بسازن ...
به نظر شما موفق تر نمی شه ؟
البته باید قبول کرد که سایلنت هیل چیزی نیست که پایان خاصی داشته باشه ... شاید بشه اپیزود بندیش کرد و هر چند قسمت یه اپیزود رو مطرح کرد . دقیقا مثل سریال لاست که تو هر قسمت یه اپیزود مربوط به یه شخصیت بود . اینطوری می شه اپیزودهای مختلف رو حول محور اصلی داستان بررسی کرد . مثلا سریال لاست حول محور سقوط پایه ریزی شده بود و همه شخصیت ها با قضیه سقوط در ارتباط بودن . تو سریال سایلنت هیل هم همه چیز می تونه حول محور آلیسا برنامه ریزی بشه و دید همه نسبت به سایلنت هیل مورد بررسی قرار بگیره . البته باید بگم تنها کسی که می تونه سناریوی موفق و کاملا حرفه ای درمورد این سریال بنویسه بدون شک تنها و فقط خود تیم سایلنت هست ...
 
آخرین ویرایش:
منم با ساخت سریال کاملا موافقم حتی فکرش رو هم کردم که چجوری میشه داستانش ، من به عنوان یه نویسنده(من تا به حال حدود 10 داستان ترسناک نوشتم که یکیش چون کوتاه بود تو مجله ی مدرسمون چاپ شد) همه ی داستانام هم بر داشتی بوده از بازی زیبای سایلنت هیل حتی به نظر من سایلنت هیل:بازگشت به خانه هم برای خودش داستانی با ریزه کاریها و ترس خاصی داشته ، من یه سناریوی کوتاه در مورد شخصیت های سایلنت هیل نوشتم(البته برداشت شخصی خودمه) که به افراد مختلف نشون دادم و اکثرا گفتن اگه سریال سایلنت هیل اینجوری ساخته بشه قشنگ میشه ! (اگر مشتاق باشین می تونم بعدا یه قسمتهایی ازش رو براتون بزارم)
 
سلام
ps1for ever جان عقاید و نظرات شما محترمه اما فکر نمیکنید با مثالهای اینچنینی بحث به نتیجه ای نمیرسه؟
پالفیکشن یک اثر ناب و تحسین شده در زمان خودش بود اما ایا این دلیل بر موفقیتهای بعدی یک نویسنده میشه؟ویا اگر یک فیلم یا سریال یا بازی توسط شخصی نزول کرد باید پیشینه ی این اثر زیر سوال بره...بله درسته راجر اواری در پالفیکشن تحسین شد اما اگه توی سایلنت هیل خراب کرد(به گفته ی شما)مقصر اثری بود که در اون شخصیتهای تاثیر گذار زیاد بودن و پیچیدگی داستان بیش از حد بود؟از این صعود و نزولها مخصوصا در سینما به وفور یافت میشه/سکوت بره های انتونی هاپکینز رو مقایسه کنید با فرکچر او-بنجامین باتن برد پیت رو مقایسه کنید با اینگلوریوس بسترد وی-چشمهای کاملا بسته یا ماموریت غیر ممکن تام کروز رو مقایسه کنید با valkyrie او...)اما مهم تر از این افت و خیزها مرز و حریم هر اثر هنریست که باید رعایت بشه .
 
سلام
فیلمشو بسازن اما داستان شریل یا هری میسون نباشه مثلا داستان جیمز تو شماره 2 واسه ساخت فیلم عالیه!
برای من یکی از جذابیت‌های فیلم این بود که یه بازسازی صرف از بازی نبود. من با این که فیلم باید بازسازی از بازی باشه و صحنه‌های اون رو تکرار کنه مخالفم.
چرا نمیان از روی سایلنت هیل سریال بسازن ...
ساخت سریال به مراتب سنگین‌تر از یه فیلم نهایت 3 ساعته میشه. هیچ کدوم از سریال‌های غربی زیر 50 اپیزود نیستند. فکر می‌کنید بشه از سایلنت هیل نصف این مقدار اپیزود در‌آورد؟ من که بعید می‌دونم.
اما بحث موفق بودن یا نبودن SH: Movie رو میشه از سه زاویه بررسی کرد.
1- منتقدین و بینندگان خاص سینما
2- بینندگان عام سینما
3- ساکنین این شهر جذاب (منظورم خودمون بیده)
دسته اول و دوم خیلی ملاک نیستند. دسته اول معمولاً‌ با دید فنی به سراغ فیلم میرن و از همون اول شمشیر رو از رو می‌بندن. یه مدت یکی از علایق من خوندن نقدهای راجر ایبرت بود. به جرات میگم توی 3-2درصد نقدهاش نظرش نسبت به فیلم مثبت بود. بینندگان عام هم که چیزی از بازی نمی‌دونن و حق دارن از فیلم خوششون نیاد. مخصوصاً که توی این فیلم از کلیشه‌های هالیوودی خبری نیست.
این فیلم برای بازی‌کننده‌ها ساخته شده پس باید دید نظر اون چیه؟
از اینجا به بعد به مقاله دوستمون آقا سهیل مربوط میشه.
Open-World است و برخلاف سایلنت هیل های قبلی می توانید در گوشه و کنار شهر جستجو کرده و ماموریت های جانبی که ارتباط مستقیمی به داستان بازی ندارند را انجام دهید. ماموریت های جانبی بازی وابسته به نحوه بازی کردن بازیباز بوده و تغییر می کنند. بنابراین وابسته به نحوه بازی کردنتان ماموریت های جانبی خاصی را می توانید انجام دهید و در این ماموریت ها با هیولاهای مختلفی در شهر مواجه شوید.
به حق چیزای ندیده! بخش چند نفره برای بازی شنیده بودیم اما این دیگه توهین مستقیم بود.
 
آخرین ویرایش:
دسته اول و دوم خیلی ملاک نیستند. دسته اول معمولاً‌ با دید فنی به سراغ فیلم میرن و از همون اول شمشیر رو از رو می‌بندن. یه مدت یکی از علایق من خوندن نقدهای راجر ایبرت بود. به جرات میگم توی 3-2درصد نقدهاش نظرش نسبت به فیلم مثبت بود. بینندگان عام هم که چیزی از بازی نمی‌دونن و حق دارن از فیلم خوششون نیاد. مخصوصاً که توی این فیلم از کلیشه‌های هالیوودی خبری نیست.
فکر کن !!!!!
فراستی بخواد سایلنت هیل رو تحلیل کنه !!!
 
  • Like
Reactions: msbazicenter
حالا از این بحثا که بگذریم در مورد سایلنت هیل : دون پور نمب کنین ممکنه داستانش ادامه ای از داستان هنری یا حتی جیمز باشه؟ آخه کراکتر اصلی از یه جهاتی شبیه جیمزه (چهره اش)
 
حالا از این بحثا که بگذریم در مورد سایلنت هیل : دون پور نمب کنین ممکنه داستانش ادامه ای از داستان هنری یا حتی جیمز باشه؟ آخه کراکتر اصلی از یه جهاتی شبیه جیمزه (چهره اش)

من که شباهتی ندیدم...در ضمن سازنده ی بازی هم گفته این نسخه از حیث داستان کاملا متناقضه(همون متفاوت)
 
منم با ساخت سریال کاملا موافقم حتی فکرش رو هم کردم که چجوری میشه داستانش ، من به عنوان یه نویسنده(من تا به حال حدود 10 داستان ترسناک نوشتم که یکیش چون کوتاه بود تو مجله ی مدرسمون چاپ شد) همه ی داستانام هم بر داشتی بوده از بازی زیبای سایلنت هیل حتی به نظر من سایلنت هیل:بازگشت به خانه هم برای خودش داستانی با ریزه کاریها و ترس خاصی داشته ، من یه سناریوی کوتاه در مورد شخصیت های سایلنت هیل نوشتم(البته برداشت شخصی خودمه) که به افراد مختلف نشون دادم و اکثرا گفتن اگه سریال سایلنت هیل اینجوری ساخته بشه قشنگ میشه ! (اگر مشتاق باشین می تونم بعدا یه قسمتهایی ازش رو براتون بزارم)

استقبال میکنیم(از سناریو ی کوتاه شما!!)اینجوری تاپیک Back stories هم از خواب تابستونی بیرون میاد :d
 
سلام
یه طرح
فرض کنید کونامی مسئولیت طرح اولیه و پرداخت داستان عنوان بعدی سایلنت هیل رو به شما پیشنهاد میده.
طرح شما چیه؟

با تشکر از کونامی عزیز :d که این مسئولیت خطیر رو به عهده ی من گذاشت:در مورد اقدامات اولیه باید عرض کنم که ...که...سخته خداییش ...اقا امتیاز بازی به بالا ترین پیشنهاد فروخته میشه!!
 
  • Like
Reactions: Emperor visari

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or