بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 118
آخرین ویرایش:

Jaquar

کاربر سایت
Dec 31, 2012
181
نام
Friend of Jaquars, The Third
این سری بنظر من یکی از مهمل ترین و متوهم نرین داستان ها رو داره. من فقط با شماره های 1 و 2 یخرده حال کردم اونم چون 11 سالم بود. :))

اما بعدها فهمیدم قضیه از چه قراره. اولا که بازی کار یه مشت چشم بادومی خیال پردازه! ژاپونی ها تو کارهای فوق تخیلی و افراطی خیلی خبره ان. :))

بعدشم که دیدم اساس داستان های سایلنت هیل رو بر پایه گناه نوشتن!! درصورتی که من خیلی به اصطلاح گناهکارانی رو می شناسم بدون هیچ عذاب وجدانی دارن زندگیشونو سیر میکنن. چه برسه بخوان اینطور مثل شخصیت های سایلنت هیل متوهم و روانی بشن!!! :)) کسی که خوب باشه از همون اول گناه نمیکنه. کسیم که بد باشه کارشو میکنه و عین خیالشم نیست!! آره اینطوریاس.

بنظرم کارای غربی مثل آلن ویک بهتره باز.

خوش باشید.:))
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
این سری بنظر من یکی از مهمل ترین و متوهم نرین داستان ها رو داره. من فقط با شماره های 1 و 2 یخرده حال کردم اونم چون 11 سالم بود. :))
اما بعدها فهمیدم قضیه از چه قراره. اولا که بازی کار یه مشت چشم بادومی خیال پردازه! ژاپونی ها تو کارهای فوق تخیلی و افراطی خیلی خبره ان.
اول ورودتون رو به تاپیک خوش‌آمد میگم:welcome:
در ادامه
نوع طراحی ژاپنی‌ها توام با اغراقه و این به خودی خود بد نیست. سبکی هست برای خودش. اما این سبک تو سری سایلنت هیل به هیچ وجه وارد نشده. کجای بازی اغراق‌آمیز بوده؟:-/
بعدشم که دیدم اساس داستان های سایلنت هیل رو بر پایه گناه نوشتن!! درصورتی که من خیلی به اصطلاح گناهکارانی رو می شناسم بدون هیچ عذاب وجدانی دارن زندگیشونو سیر میکنن. چه برسه بخوان اینطور مثل شخصیت های سایلنت هیل متوهم و روانی بشن!!! :)) کسی که خوب باشه از همون اول گناه نمیکنه. کسیم که بد باشه کارشو میکنه و عین خیالشم نیست!! آره اینطوریاس.
اگه بحث خیال و توهم هم باشه، بازی AW دست کمی از اون نداره. وانگهی، کجای خیال‌پردازی ایراد داره. اصلاً خود بازی نوعی خیال‌پردازیه. یه واقعیت مجازی. ;)
به طور حتم همه‌ی ما از این دست آدما می‌شناسیم اما سری سایلنت هیل به هیچ وجه قصد نداره درس اخلاق اون هم بر پایه اعتقادات دینی بده.
بنظرم کارای غربی مثل آلن ویک بهتره باز.
در کل این نظر شماست و قابل احترام.
 
آخرین ویرایش:

Big Band

کاربر سایت
Jul 25, 2012
2,596
این سری بنظر من یکی از مهمل ترین و متوهم نرین داستان ها رو داره. من فقط با شماره های 1 و 2 یخرده حال کردم اونم چون 11 سالم بود. :))

اما بعدها فهمیدم قضیه از چه قراره. اولا که بازی کار یه مشت چشم بادومی خیال پردازه! ژاپونی ها تو کارهای فوق تخیلی و افراطی خیلی خبره ان. :))

بعدشم که دیدم اساس داستان های سایلنت هیل رو بر پایه گناه نوشتن!! درصورتی که من خیلی به اصطلاح گناهکارانی رو می شناسم بدون هیچ عذاب وجدانی دارن زندگیشونو سیر میکنن. چه برسه بخوان اینطور مثل شخصیت های سایلنت هیل متوهم و روانی بشن!!! :)) کسی که خوب باشه از همون اول گناه نمیکنه. کسیم که بد باشه کارشو میکنه و عین خیالشم نیست!! آره اینطوریاس.

بنظرم کارای غربی مثل آلن ویک بهتره باز.

خوش باشید.:))
The Second Wave of Silent Hill Hate
====
در واقع Mary سه سال پیش نمرده است! هنگامی که هتل تغییر دنیا می دهد اگر به اتاق مطالعه آن بروید هدفون هایی را مشاهده خواهید کرد. با گوش دادن به آن مکالمه ای بین جیمز و دکتری پخش می شود. دکتر به او می گوید که بیماری Mary غیر قابل درمان هست. جمیز باور نمی کند و دومرتبه با استرس از دکتر راه درمان را جویا می شود ولی دکتر باز هم با اظهار تاسف بیان می کند که راهی وجود ندارد. جمیز نامیدانه از او سوال می کند که همسرش تا کی زنده می ماند. دکتر به او می گوید: " شاید سه سال و شاید هم شش ماه دیگر". از آنجا که جیمز واقعا شوکه شده بود و نمی خواست به این زودی همسرش را از دست دهد بازه سه سال در ذهنش ماند. از آن زمان به بعد جیمز دچار مرگ عاطفی شد. افکار منحرف و خودخواهانه به سراغش آمدند و دیگر کم کم Mary را به دست فراموشی سپرد. به همین علت است که تصور می کند همسرش سه سال پیش مرده است.
Ooooh:D
رفتم یه خورده تو نت گشتم،میگفتن ظاهرا جیمز جسد مری رو با خودش به SH برده بوده.(پایان REbirth)
اینجوری خیلی راحت تر میشه پایان منطقی تر SH رو فهمید(یا In Water یا REbirth،ولی Rebirth زیادی تخیلیه:D)
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
The Second Wave of Silent Hill Hate
:arrowd:
پ.ن : احساس میکنم اخیرا یکسری اتفاقات بصورت دوره ای توی تاپیک تکرار میشند . که البته مقصر اصلیش هم خودمونیم .
بحث سکند ویو و این صحبت ها نیست ، طول بازه ی دوره ها داره کوتاه و کوتاه تر میشه .
 

Kiddo_hunter

Lilith
کاربر سایت
Aug 23, 2011
303
این سری بنظر من یکی از مهمل ترین و متوهم نرین داستان ها رو داره. من فقط با شماره های 1 و 2 یخرده حال کردم اونم چون 11 سالم بود. :))

اما بعدها فهمیدم قضیه از چه قراره. اولا که بازی کار یه مشت چشم بادومی خیال پردازه! ژاپونی ها تو کارهای فوق تخیلی و افراطی خیلی خبره ان. :))

بعدشم که دیدم اساس داستان های سایلنت هیل رو بر پایه گناه نوشتن!! درصورتی که من خیلی به اصطلاح گناهکارانی رو می شناسم بدون هیچ عذاب وجدانی دارن زندگیشونو سیر میکنن. چه برسه بخوان اینطور مثل شخصیت های سایلنت هیل متوهم و روانی بشن!!! :)) کسی که خوب باشه از همون اول گناه نمیکنه. کسیم که بد باشه کارشو میکنه و عین خیالشم نیست!! آره اینطوریاس.

بنظرم کارای غربی مثل آلن ویک بهتره باز.

خوش باشید.:))

:p
ببار ای بارون ببار!
با دلُم گریه کن خون ببار!
هق هق هق هق

+ینی سرمو همچین کوبیدم به میز که کبود شد!

++من رسما دچار یاس فلسفی شدم
+++میرم که خودمو حلق آویز کنم
++++خدافس شما:p

:|
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
:arrowd:

بحث سکند ویو و این صحبت ها نیست ، طول بازه ی دوره ها داره کوتاه و کوتاه تر میشه .

:p
ببار ای بارون ببار!
با دلُم گریه کن خون ببار!
هق هق هق هق

+ینی سرمو همچین کوبیدم به میز که کبود شد!

++من رسما دچار یاس فلسفی شدم
+++میرم که خودمو حلق آویز کنم
++++خدافس شما:p

:|
جداً شما چرا ناراحت میشید.
از مشخصات عناوین بزرگ همینه که دوست و دشمن زیاد داره. چه اشکالی داره.
 

ninja1

کاربر سایت
Aug 27, 2010
135
این سری بنظر من یکی از مهمل ترین و متوهم نرین داستان ها رو داره. من فقط با شماره های 1 و 2 یخرده حال کردم اونم چون 11 سالم بود. :))

اما بعدها فهمیدم قضیه از چه قراره. اولا که بازی کار یه مشت چشم بادومی خیال پردازه! ژاپونی ها تو کارهای فوق تخیلی و افراطی خیلی خبره ان. :))

بعدشم که دیدم اساس داستان های سایلنت هیل رو بر پایه گناه نوشتن!! درصورتی که من خیلی به اصطلاح گناهکارانی رو می شناسم بدون هیچ عذاب وجدانی دارن زندگیشونو سیر میکنن. چه برسه بخوان اینطور مثل شخصیت های سایلنت هیل متوهم و روانی بشن!!! :)) کسی که خوب باشه از همون اول گناه نمیکنه. کسیم که بد باشه کارشو میکنه و عین خیالشم نیست!! آره اینطوریاس.

بنظرم کارای غربی مثل آلن ویک بهتره باز.

خوش باشید.:))

imk6x5p90tdyblmwo7p.gif
 

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
بچه ها زیاد خودتونو ناراحت نکنین با مسعود جان موافقم... من وقتی این بازی رو میکردم همه اطرافیان و دوستام بهم حمله میکردن و سرزنشم میکردن ولی اصل اینه که خودت درک کنی...ما قبلا راجع به این موضوع که اینکه درصد خیلی کمی از گیمرها میتونن s h رو درک و هضم کنن حرف زدیم...یکی از دلایلی که این بازی رو متفاوت کرده اینه که هر کسی طرفدارش نیست و طرفداراش نسبت به بازی های دیگه کم ان که نشان از خاص بودن این گروه از طرفدارانه...
یه مثال دیگه ش موسیقی راک و متال هست که نسبت به موسیقی pop طرفدارای کمتری داره و عامه بسند نیست...ولی من مثلا یک اهنگ راک یا hiphop رو ترجیح میدم به صد تا pop...
 

OgIoN

کاربر سایت
Jun 7, 2012
313
نام
بالاخره رولیشین رو هم زیارتش کردیم
از اول تا آخرش اینجوری بودم::|/:)=))=))
خوب بود اگه صبح ها برای خردسالان بصورت سریالی پخشش میکردن!!!
 

ghargharak

کاربر سایت
Jul 14, 2012
264
سلام

واسه نسل بعدی SH قرار نیست ساخته بشه؟خبری چیزی؟

بنظرتون ممکنه فروشگاه اسلحه هم تو نسخه بعدی بذارن!(الان باز گیر بدین):d

بالاخره رولیشین رو هم زیارتش کردیم
از اول تا آخرش اینجوری بودم:
:|/:)=))=))
خوب بود اگه صبح ها برای خردسالان بصورت سریالی پخشش میکردن!!!

الان این یعنی اینکه شما از این فیلم خوشتون نیومد؟
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
imk6x5p90tdyblmwo7p.gif


ضمن خوش‌آمدگویی :welcome:
این یعنی چی؟
واسه نسل بعدی SH قرار نیست ساخته بشه؟خبری چیزی؟
از خود نسل بعد خبرای درست و حسابی نیست چه برسه با سایلنت هیل نسل بعد
بنظرتون ممکنه فروشگاه اسلحه هم تو نسخه بعدی بذارن!(الان باز گیر بدین):d
فعلاً که شما گیر دادی به فروشگاه اسلحه:))
 
آخرین ویرایش:

ghargharak

کاربر سایت
Jul 14, 2012
264
سلام



ضمن خوش‌آمدگویی :welcome:
این یعنی چی؟

از خود نسل بعد خبرای درست و حسابی نیست چه برسه با سایلنت هیل نسل بعد

فعلاً که شما گیر دادی به فروشگاه اسلحه:))

اون یارو عجب رقصی میکنه!:d

چرا الان کلی بازی برای نسل بعد معرفی شده مطمئنا Konami هم برنامه هایی برای SH داره.
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
بالاخره رولیشین رو هم زیارتش کردیم
از اول تا آخرش اینجوری بودم::|/:)=))=))
خوب بود اگه صبح ها برای خردسالان بصورت سریالی پخشش میکردن!!!
و به نظرم یکی از مسخرترین صحنه های فیلم هم صحنه
مبارزه کله هرمی و کلادیا بود! واقعاََ خندم گرفت وقتی این قسمت رو دیدم!
به قول یه بابایی:
[LTR]I expect to feel something from a Silent Hill story, whether it be sadness, empathy for the situation, or contempt for a character. The only feeling that Revelation left me with was disappointment.[/LTR]
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر