بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
بچه ها من شديدا می خوام فيلم Silent Hill: Revelation 3D رو سه بعدی ببينم ولی تلويزيون و مانيتور 3D ندارم!:دی البته يكی از دوستام داره ولی پليرش رو نداره:دی با پلی استيشن 3 می شه ديدش؟ كابل HDMI 1.4 لازمه برای سه بعدی ديدنش يا نه؟

چه فیلمی هم برای دسته جمعی دیدن انتخاب کردید :d من اصلاً به خاطر همین Vincent دیگه از فیلم خوشم نمیاد! :| اوایل حساب ویژه‌ای روش باز کرده بودم! کلاً باید این شماره از فیلم رو در کنار فیلم‌های ساخته شده از بازی دیگه‌ای که هیچ وفاداری‌ای به داستانشون ندارند قرار بدیم.

تا اونجایی که می‌دونم برای دیدن فیلم 3D روی PS3 حتماً کابل HDMI 1.4 + فرم ور 3.56 به بالا نیازه.
 
بچه ها من شديدا می خوام فيلم Silent Hill: Revelation 3D رو سه بعدی ببينم ولی تلويزيون و مانيتور 3D ندارم!:دی البته يكی از دوستام داره ولی پليرش رو نداره:دی با پلی استيشن 3 می شه ديدش؟ كابل HDMI 1.4 لازمه برای سه بعدی ديدنش يا نه؟
Silenthill3Dposter.jpg

پ.ن: كاش می شد دسته جمعی دور هم فيلمش رو ببينيم:دی
کابلش از من بقیه ش از شما:دی بلوریش 100 تومنه از کجا آوردی کلک:دی
 
درود
اینم لیست Trophies بازی BOM!
خطر اسپویل داستان(؟) LOL
کلاََ 58 تروفی دارد, 48 تا برنز, 8 تا نقره, 1 طلا و 1 پلاتنیوم!
[TABLE="width: 100%"]
[TR]
[TD="colspan: 2"][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 4%"]
sh_bom_trophy_01.png
[/TD]
[TD="width: 96%"]Hyperthymesiac
Earn every trophy in the game
Platinum[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_02.png
[/TD]
[TD]Creator
Create a character
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_03.png
[/TD]
[TD]Consumer
Make a purchase in Howard's shop
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_04.png
[/TD]
[TD]Light Napper
Complete Zone 1
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_05.png
[/TD]
[TD]Deep Sleeper
Reach Zone 50
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_06.png
[/TD]
[TD]Comatose
Reach Zone 100
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_07.png
[/TD]
[TD]Novice
Level up to LVL 2
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_08.png
[/TD]
[TD]Apprentice
Level up to LVL 25
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_09.png
[/TD]
[TD]Master
Level up to LVL 50
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_10.png
[/TD]
[TD]Choice Meat
Defeat 25 Butchers with the Great Cleaver
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_11.png
[/TD]
[TD]Disorderly Conduct
Defeat 25 Nurses with the Steel Pipe
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_12.png
[/TD]
[TD]Hammer Time
Defeat 25 Bogeymen with the Bogeyman's Hammer
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_13.png
[/TD]
[TD]Pyramid Scheme
Completed "The Gramophone" side quest.
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_14.png
[/TD]
[TD]Light Heal Me
Use Heal Me Karma Ability to restore 25% or more health
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_15.png
[/TD]
[TD]Light Heal You
Use Heal You Karma Ability to restore 50% or more health to a friend (multiplayer)
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_16.png
[/TD]
[TD]Light Heal Us
Use Heal Us Karma Ability to restore 50% or more health each to 3 players (multiplayer)
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_17.png
[/TD]
[TD]Blood Barrage
Use Blood Barrage Karma Ability to kill 5 or more enemies
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_18.png
[/TD]
[TD]Blood Beam
Use Blood Beam Karma Ability on 5 or more enemies at once
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_19.png
[/TD]
[TD]Blood Burn
Use Blood Burn Karma Ability to damage 4 different enemy types at once
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_20.png
[/TD]
[TD]Power Breaker
Use Weapon Breaker Power Move with a weapon that's about to shatter
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_21.png
[/TD]
[TD]Power Charger
Use Charge Tackle Power Move to knock one enemy into another
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_22.png
[/TD]
[TD]Power Flasher
Use Flash Burst Power Move to kill 5 or more stunned enemies in a row
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_23.png
[/TD]
[TD]Power Inverter
Use Karma Flip Power Move to flip 8 or more enemies at once
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_24.png
[/TD]
[TD]Power Repeller
Use Push Force Power Move to knock 8 or more enemies back at once
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_25.png
[/TD]
[TD]Power Savior
Use Health Siphon Power Move to bring a dying friend back to life (multiplayer)
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_26.png
[/TD]
[TD]Power Switcher
Use 360 Attack Power Move to strike 4 or more enemies at once
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_27.png
[/TD]
[TD]Beast Master
Defeat any Guardian without taking damage
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_28.png
[/TD]
[TD]Beat Maniac
Earn a 30 or greater timed hit combo
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_29.png
[/TD]
[TD]Blacksmith
Level up 10 different weapons
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_30.png
[/TD]
[TD]Bleeder
Lose more than 400% health in one Zone without dying
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_31.png
[/TD]
[TD]Bouncer
Complete a Zone using only your fists (no weapons)
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_32.png
[/TD]
[TD]Brainiac
Complete any 5 puzzles without using the hint lever
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_33.png
[/TD]
[TD]Executioner
Perform a timed execution on 10 enemies in one Zone
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_34.png
[/TD]
[TD]Klutz
Trigger every kind of trap in the game
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_35.png
[/TD]
[TD]Medic
Drop a health pack after a friend requests one (multiplayer)
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_36.png
[/TD]
[TD]Moneybags
Spend over 250,000 MR in Howard's shop
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_37.png
[/TD]
[TD]Ninja
Complete a Zone without turning on your flashlight
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_38.png
[/TD]
[TD]Sugar High
Complete a Zone without stopping for more than 30 seconds total
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_39.png
[/TD]
[TD]Tommfoolery
Perform every in-game VO clip for one character
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_40.png
[/TD]
[TD]Wingman
Defeat any Guardian with all four players still alive (multiplayer)
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_41.png
[/TD]
[TD]Saint
Achieve the LIGHT ending in every Forsaken Room
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_42.png
[/TD]
[TD]Sinner
Achieve the BLOOD ending in every Forsaken Room
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_43.png
[/TD]
[TD]Agnostic
Achieve the NEUTRAL ending in every Forsaken Room
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_44.png
[/TD]
[TD]Fireman
Defeat the Fire Guardian
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_45.png
[/TD]
[TD]Lumberjack
Defeat the Wood Guardian
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_46.png
[/TD]
[TD]Sandman
Defeat the Light Guardian
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_47.png
[/TD]
[TD]Plumber
Defeat the Water Guardian
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_48.png
[/TD]
[TD]Miner
Defeat the Earth Guardian
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_49.png
[/TD]
[TD]Phlebotomist
Defeat the Blood Guardian
Bronze[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_50.png
[/TD]
[TD]Author
Defeat the Steel Guardian and complete the game
Gold[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_51.png
[/TD]
[TD]Emissary
Complete Valtiel's missions in Zones 1 through 21
Silver[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_52.png
[/TD]
[TD]Storyteller
Achieve all 6 of the game's endings
Silver[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_53.png
[/TD]
[TD]Architect
Complete your Rooms Checklist 100%
Silver[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_54.png
[/TD]
[TD]Antiquarian
Complete your Artifacts Checklist 100%
Silver[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_55.png
[/TD]
[TD]Arms Dealer
Complete your Weapons Checklist 100%
Silver[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_56.png
[/TD]
[TD]Couch Potato
Complete your Broadcasts Checklist 100%
Silver[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_57.png
[/TD]
[TD]Librarian
Complete your Notes Checklist 100%
Silver[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]
sh_bom_trophy_58.png
[/TD]
[TD]Veterinarian
Complete your Bestiary Checklist 100%
Silver[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
 
درود
بچه ها یادتونه چند وقت بعد از عرضه Silent Hill 4, شایعه شده بود که سایلنت هیل بعدی در حال ساخته و اسمش Shadows of the Past هست؟
میگفتند داستانش در مورد یه بیمار روانیه که توی یه تیمارستان بستری شده.
دکترها این شخص رو میخواستند معاینه کنند و ازش میخواند که وقایعی که براش در سایلنت هیل رخ داده رو تعریف کنه!
البته Team Silent این شایعات رو تکذیب کرد...
ولی اگر توجه کنید, کمی شبیه داستانه SM هست....به گمونم ایده داستان SM رو از همین Shadows of the Past کش رفتند!:d
 
سلام
SILENT HILL 4خیلی وقته تو استور PSNهستش!..البته تو استور آمریکا:دی..نمیدونم شاید باز من اشتباه دیدم:دی..
ولی موندم چرا نسخه 2 نیست تو PSN!
ورودتون رو خوش‌امد میگم:welcome:
درود
بچه ها یادتونه چند وقت بعد از عرضه Silent Hill 4, شایعه شده بود که سایلنت هیل بعدی در حال ساخته و اسمش Shadows of the Past هست؟
میگفتند داستانش در مورد یه بیمار روانیه که توی یه تیمارستان بستری شده.
دکترها این شخص رو میخواستند معاینه کنند و ازش میخواند که وقایعی که براش در سایلنت هیل رخ داده رو تعریف کنه!
البته Team Silent این شایعات رو تکذیب کرد...
ولی اگر توجه کنید, کمی شبیه داستانه SM هست....به گمونم ایده داستان SM رو از همین Shadows of the Past کش رفتند!:d
خب من SM‌ رو بازی نکردم ولی بعید می‌دونم ایده کاملاً منطبق با Shadows of the Past باشه.
من خیلی رو ایده‌ی ساخت بازی در فضای شلوغ فکر کردم. اول احمقانه به نظرم اومد. ولی الان شدیداً شیفته‌ی بازی شدم.
 
یه خواهشی دارم از بچه های تاپیک اینکه توی تاپیک های دیگه سعی کنند کمتر بحث کنند چون اصولا این جور بحث ها فایده ای نداره ، ما بازی رو از زاویه ای نگاه میکنیم که کمتر کسی میبینه ، شاید حرف های اون ها هم تا حدودی درست باشه ولی خب ، همدرد نیستند و توقعی نداریم که مثل ما فکر کنند .

======
Original Memories 2

Last Memory

======
Leave Ending:

83853142991026155244.jpg
جیمز: مری...
مری: جیمز...
جیمز: منو ببخش...
مری: خودم بهت گفتم که میخوام بمیرم. میخواستم این درد همیشگی تموم بشه.
جیمز: به خاطر همین بود که اونکار رو کردم عزیزم. نمیتونستم درد کشیدن تو رو تماشا کنم.
نه! این حقیقت ماجرا نیست.
79812043308501497247.jpg
تو این رو هم گفتی که نمیخوای بمیری. حقیقت اینه که ازت متنفر بودم.
میخواستم تو رو از سر راه بردارم. میخواستم دوباره زندگی خودم رو داشته باشم.
مری: جیمز، اگر این حقیقته... پس چرا اینقدر غمگین به نظر میای؟
60964783674011967162.jpg
جیمز: مری...
مری: جیمز... خواهش میکنم... خواهش میکنم کاری به خاطر من انجام بده...
برو سمت زندگیت...
74683729044502418259.jpg
مری:
93002776812111489485.jpg
*بنده عاجزم از درآوردن لحن مری موقع خوندن این نامه. لطف کنید خودتون از قوه‌ی تخیّلتون استفاده کنید:d*

در رویاهای ناآرامم من آن شهر را میبینم. سایلنت هیل.
تو قول دادی تا باز هم من رو اونجا ببری ولی هیچ وقت این کار رو نکردی.
من الان اونجا تنهام... توی مکان مخصوصمون... منتظر تو... منتظرت تا برای دیدنم بیای... ولی تو هیچ وقت نخواهی اومد.
پس انتظار میکشم. پیچیده توی پیله‌ی تنهائی و درد. میدونم که کار وحشتناکی در حقت کردم. کاری که هیچ وقت من رو به خاطرش نخواهی بخشید. آرزومه که میتونستم تغییرش بدم، ولی نمیتونم. اینجا با احساسی توأم با زشتی و بدبختی دراز کشیده‌ام و انتظار تو رو میکشم. هر روز به ترک‌های روی دیوار اتاقم خیره میشم و به تنها چیزی که میتونم فکر کنم این هست که چقدر همه‌ی این داستان ناعادلانه است. دکتر امروز اومد. گفت که میتونم برای یه مدت کوتاه برم خونه. معنیش این نیست که دارم بهتر میشم، معنیش اینه که احتمالاً این آخرین شانسم هست. فکر کنم منظورم رو میفهمی... اگر چه، خوشحالم که دارم میام خونه. دلم خیلی برای تو تنگ شده. اما من میترسم جیمز. میترسم که تو واقعاً دلت نخواهد من برگردم خونه. هر وقت به دیدنم میای، متوجه میشم که این موضوع چقدر برای تو سخته. نمیدونم که ازم متنفری یا دلت برام میسوزه یا فقط حالت رو بهم میزنم. از این بابت متأسفم.
19550467379360880195.jpg
زمانی که اولین بار فهمیدم دارم میمیرم نمیخواستم این موضوع رو بپذیرم.
تمام مدّت خیلی عصبی بودم. همه‌ی کسائی رو که دوست داشتم عذاب دادم، مخصوصاً تو رو جیمز... به همین خاطر هست که اگر ازم متنفر باشی درک میکنم.
میخوام این رو بدونی جیمز... همیشه عاشقت خواهم بود. اگر چه زندگی مشترکمون اینطور به پایان رسید، باز هم با دنیا عوضش نمیکردم. ما سال‌های فوق‌العاده‌ای کنار هم داشتیم. خب این نامه خیلی بیراهه رفت... پس ازت خداحافظی میکنم. به پرستار گفتم که این نامه رو بعد از رفتن من بهت بده. این به این معنیـه که اگر داری این نامه رو میخونی من مرده‌ام. نمیتونم بهت بگم من رو به خاطرت بسپار. ولی تحمّل این رو هم ندارم که فراموشم کنی. این سال‌های اخیر که مریض بودم... خیلی متأسفم از کاری که با تو کردم، با ما کردم. تو خیلی چیزها به من دادی که من نتونستم حتّی کوچکترینش رو جبران کنم. برای همین هست که میخوام حالا دیگه برای خودت زندگی کنی. جیمز کاری رو بکن که بهترین هست برات...
جیمز، تو باعث شادی من بودی...
97173538468652118947.jpg

63391327866474801040.jpg
======
Maria Ending:

69069132828808898781.jpg
ماریا: باز مری رو کشتی؟
جیمز: اون مری نبود... مری رفته...
91168336689457169124.jpg
اون فقط چیزی بود که من... ماریا!
ماریا: چیه جیمز؟
جیمز: ماریا، من تو رو میخوام... میخوام که کنارم باشی...
92726186334446836029.jpg
ماریا: تو مطمئنی؟
جیمز: بجنب، بیا از این جهنم بریم بیرون.
ماریا: ولی مری چی؟
جیمز: مشکلی نیست. من تو رو دارم.
41834420011129299860.jpg

64325514566144549941.jpg
مری:
60079788440333483020.jpg
در رویاهای ناآرامم من آن شهر را میبینم. سایلنت هیل.
تو قول دادی تا باز هم من رو اونجا ببری ولی هیچ وقت این کار رو نکردی.
من الان اونجا تنهام... توی مکان مخصوصمون... منتظر تو... منتظرت تا برای دیدنم بیای... ولی تو هیچ وقت نخواهی اومد.
پس انتظار میکشم. پیچیده توی پیله‌ی تنهائی و درد. میدونم که کار وحشتناکی در حقت کردم. کاری که هیچ وقت من رو به خاطرش نخواهی بخشید. آرزومه که میتونستم تغییرش بدم، ولی نمیتونم. اینجا با احساسی توأم با زشتی و بدبختی دراز کشیده‌ام و انتظار تو رو میکشم. هر روز به ترک‌های روی دیوار اتاقم خیره میشم و به تنها چیزی که میتونم فکر کنم این هست که چقدر همه‌ی این داستان ناعادلانه است. دکتر امروز اومد. گفت که میتونم برای یه مدت کوتاه برم خونه. معنیش این نیست که دارم بهتر میشم، معنیش اینه که احتمالاً این آخرین شانسم هست. فکر کنم منظورم رو میفهمی... اگر چه، خوشحالم که دارم میام خونه. دلم خیلی برای تو تنگ شده. اما من میترسم جیمز. میترسم که تو واقعاً دلت نخواهد من برگردم خونه. هر وقت به دیدنم میای، متوجه میشم که این موضوع چقدر برای تو سخته. نمیدونم که ازم متنفری یا دلت برام میسوزه یا فقط حالت رو بهم میزنم. از این بابت متأسفم.
زمانی که اولین بار فهمیدم دارم میمیرم نمیخواستم این موضوع رو بپذیرم.
تمام مدّت خیلی عصبی بودم. همه‌ی کسائی رو که دوست داشتم عذاب دادم، مخصوصاً تو رو جیمز... به همین خاطر هست که اگر ازم متنفر باشی درک میکنم.
میخوام این رو بدونی جیمز... همیشه عاشقت خواهم بود. اگر چه زندگی مشترکمون اینطور به پایان رسید، باز هم با دنیا عوضش نمیکردم. ما سال‌های فوق‌العاده‌ای کنار هم داشتیم. خب این نامه خیلی بیراهه رفت... پس ازت خداحافظی میکنم. به پرستار گفتم که این نامه رو بعد از رفتن من بهت بده. این به این معنیـه که اگر داری این نامه رو میخونی من مرده‌ام. نمیتونم بهت بگم من رو به خاطرت بسپار. ولی تحمّل این رو هم ندارم که فراموشم کنی. این سال‌های اخیر که مریض بودم... خیلی متأسفم از کاری که با تو کردم، با ما کردم. تو خیلی چیزها به من دادی که من نتونستم حتّی کوچکترینش رو جبران کنم. برای همین هست که میخوام حالا دیگه برای خودت زندگی کنی. جیمز کاری رو بکن که بهترین هست برات...
جیمز، تو باعث شادی من بودی...
54266200426429877468.jpg
*سرفه های ماریا*
جیمز: بهتره یک فکری برای این سرفه‌هات بکنی.
94391325381507719272.jpg
======
In water Ending:

93808226204936091204.jpg
جیمز: مری...
مری: جیمز...
جیمز: منو ببخش...
مری: خودم بهت گفتم که میخوام بمیرم... میخواستم این درد همیشگی تموم بشه.
جیمز: به خاطر همین بود که اونکار رو کردم عزیزم. نمیتونستم درد کشیدن تو رو تماشا کنم.
نه! تمام ماجرا این نیست.
72556650675236998489.jpg
تو این رو هم گفتی که نمیخوای بمیری. حقیقت اینه که... بخشی از وجودم از تو به خاطر گرفتن زندگیم متنفر بود.
مری: من رو کشتی و حالا از این بابت زجر میکشی...
کافیه جیمز.
79659470693132741853.jpg
جیمز: مری...
مری: جیمز...
26925591626331308715.jpg

03761978121291425336.jpg

21705636271853261341.jpg

92749712743997596136.jpg
جیمز: حالا دلیل اصلی اومدنم به این شهر رو میفهمم.
03209719347055999092.jpg
*صدای روشن شدن ماشین*
جیمز: نمیدونم از چی ترسیده بودم؟ مری بدون تو، من هیچی ندارم...
*صدای حرکت ماشین، زیادتر و زیادتر شدن سرعت و سقوط*
جیمز: حالا، میتونیم باهم باشیم.

مری:
47170195449037203789.jpg
در رویاهای ناآرامم من آن شهر را میبینم. سایلنت هیل.
تو قول دادی تا باز هم من رو اونجا ببری ولی هیچ وقت این کار رو نکردی.
من الان اونجا تنهام... توی مکان مخصوصمون... منتظر تو... منتظرت تا برای دیدنم بیای... ولی تو هیچ وقت نخواهی اومد.
پس انتظار میکشم. پیچیده توی پیله‌ی تنهائی و درد. میدونم که کار وحشتناکی در حقت کردم. کاری که هیچ وقت من رو به خاطرش نخواهی بخشید. آرزومه که میتونستم تغییرش بدم، ولی نمیتونم. اینجا با احساسی توأم با زشتی و بدبختی دراز کشیده‌ام و انتظار تو رو میکشم. هر روز به ترک‌های روی دیوار اتاقم خیره میشم و به تنها چیزی که میتونم فکر کنم این هست که چقدر همه‌ی این داستان ناعادلانه است. دکتر امروز اومد. گفت که میتونم برای یه مدت کوتاه برم خونه. معنیش این نیست که دارم بهتر میشم، معنیش اینه که احتمالاً این آخرین شانسم هست. فکر کنم منظورم رو میفهمی... اگر چه، خوشحالم که دارم میام خونه. دلم خیلی برای تو تنگ شده. اما من میترسم جیمز. میترسم که تو واقعاً دلت نخواهد من برگردم خونه. هر وقت به دیدنم میای، متوجه میشم که این موضوع چقدر برای تو سخته. نمیدونم که ازم متنفری یا دلت برام میسوزه یا فقط حالت رو بهم میزنم. از این بابت متأسفم.
زمانی که اولین بار فهمیدم دارم میمیرم نمیخواستم این موضوع رو بپذیرم.
تمام مدّت خیلی عصبی بودم. همه‌ی کسائی رو که دوست داشتم عذاب دادم، مخصوصاً تو رو جیمز... به همین خاطر هست که اگر ازم متنفر باشی درک میکنم.
میخوام این رو بدونی جیمز... همیشه عاشقت خواهم بود. اگر چه زندگی مشترکمون اینطور به پایان رسید، باز هم با دنیا عوضش نمیکردم. ما سال‌های فوق‌العاده‌ای کنار هم داشتیم. خب این نامه خیلی بیراهه رفت... پس ازت خداحافظی میکنم. به پرستار گفتم که این نامه رو بعد از رفتن من بهت بده. این به این معنیـه که اگر داری این نامه رو میخونی من مرده‌ام. نمیتونم بهت بگم من رو به خاطرت بسپار. ولی تحمّل این رو هم ندارم که فراموشم کنی. این سال‌های اخیر که مریض بودم... خیلی متأسفم از کاری که با تو کردم، با ما کردم. تو خیلی چیزها به من دادی که من نتونستم حتّی کوچکترینش رو جبران کنم. برای همین هست که میخوام حالا دیگه برای خودت زندگی کنی. جیمز کاری رو بکن که بهترین هست برات...
جیمز، تو باعث شادی من بودی...
68284587167376022536.jpg
======
Rebirth Ending:
جیمز: مری، تو سرشار از آرامش به نظر میای. ببخش که بیدارت میکنم.
98653887035666306618.jpg
ولی بدون تو، من نمیتونم ادامه بدم. این شهر، سایلنت هیل.
خدایان باستان این شهر رو ترک نکردند...
51989100846751640975.jpg
و هنوز به کسائی که میپرستندشون قدرت میدند.
قدرتی که حتی میتونه بر مرگ غلبه کنه .
18635612823907129643.jpg
آه مری...
72747270282270119214.jpg
======
آخرین...
40216972107064596814.jpg

The End

پ.ن : یک سری عکس ها بنداگشتی هست که دیکه میدونید خودتون چه جوری کاملش رو ببینید .
پ.ن 2: این هم آخرین قسمت از om2 ممنون از مسعود به خاطر پیشنهادش ، سعی شد تمام مطالبی که فکر میکردم خاطره انگیز هست قرار بگیره، تقریبا تمامی مکالمات بازی هم تو قالب این قسمت ها ترجمه شد همینطور خیلی از نت های بازی ، امیدوارم زیاد چرت و پرت نگفته باشم وسط عکس ها .

ادامه ندارد ...

پاینده باشید .
 
آخرین ویرایش:
مری :
در رویاهای ناآرامم من آن شهر را میبینم . سایلنت هیل .
تو قول دادی تا باز هم من رو اونجا ببری ولی هیچ وقت این کار رو نکردی .
من الان اونجا تنهام ... توی مکان مخصوصمون... منتظر تو ... منتظرت تا برای دیدنم بیای ... ولی تو هیچ وقت نخواهی اومد .
پس انتظار میکشم . پیچیده توی پیله ی تنهائی و درد . من میدونم که کار وحشتناکی در حقت کردم . کاری که هیچ وقت من رو به خاطرش نخواهی بخشید. آرزومه که میتونستم تغییرش بدم، ولی نمیتونم . اینجا با احساسی توام با زشتی و بدبختی دراز کشیده ام و انتظا تو رو میکشم . هر روز به ترک های روی دیوار اتاقم خیره میشم و به تنها چیزی که میتونم فکر کنم این هست که چقدر همه ی این داستان ناعادلانه است. دکتر امروز اومد . گفت که میتونم برای یه مدت کوتاه برم خونه. فکر نکنم به این معنی باشه که دارم بهتر میشم معنیش اینه که احتمالا این آخرین شانسم هست . فکر کنم منظورم رو میفهمی ... اگر چه ... خوشحالم که دارم میام خونه . دلم خیلی برای تو تنگ شده. اما من میترسم جیمز . میترسم که تو واقعا دلت نخواهد من برگردم خونه . هر وقت به دیدنم میای ، میتونم بگم که این موضوع چقدر برای تو سخته . نمیدونم که ازم متنفری یا دلت برام میسوزه یا فقط حالت رو بهم میزنم. من در این مورد متاسفم. زمانی که اولین بار فهمیدم که دارم میمیرم نمیخواستم این موضوع رو بپذیرم.
تمام این مدت من خیلی عصبانی بودم. همه ی کسائی رو که دوست داشتم عذاب دادم ، مخصوصا تو رو جیمز ... به همین خاطر هست که اگر ازم متنفر باشی درک میکنم . میخوام این رو بدونی جیمز ... همیشه عاشقت خواهم بود. اگر چه زندگی مشترکمون اینطور به پایان رسید ، باز هم با دنیا عوضش نمیکردم . ما سال های فوف العاده ای کنار هم داشتیم . خب این نامه خیلی بیراهه رفت ... پس ازت خداحافظی میکنم . من به پرستار گفتم که این نامه رو بعد از رفتن من بهت بده . این به این معنی هست که اگر داری این نامه رو میخونی من مرده ام . نمیتونم بهت بگم من رو به خاطرت بسپار . ولی تحمل این رو هم ندارم که فراموشم کنی. این سال های اخیر که من مریض بودم خیلی متاسفم برای کاری که با تو کردم . با ما کردم. تو خیلی چیزها به من دادی که من نتونستم حتی کوچکترینش رو جبران کنم . برای همین هست که میخوام حالا دیگه برای خودت زندگی کنی حالا کاری رو بکن که بهترین هست برات ... جیمز ، جیمز ، تو باعث شادی من بودی ...

خدا بگم چی کارت نکنه اشکان ...
باور کن وقتی داشتم دوباره بعد از مدتها این قسمت رو می خوندم بغض سنگینی گلومو گرفته بود ...
جدی می گم ...
 
خب من SM‌ رو بازی نکردم ولی بعید می‌دونم ایده کاملاً منطبق با Shadows of the Past باشه.
من خیلی رو ایده‌ی ساخت بازی در فضای شلوغ فکر کردم. اول احمقانه به نظرم اومد. ولی الان شدیداً شیفته‌ی بازی شدم.
خب مسعود جان توی SM, هری میره پیشه یه روانپزشک. روانپزشک هم ازش میخواد که اتفاقاتی که توی سایلنت هیل براش رخ داده رو تعریف کنه! در حین اینکه داره تعریف میکنه, فلش بک میخوره به گذشته و ما اونجا کنترل کارکتر رو در دست میگیریم. بازی SOTP هم در مورد یه بیمار روانیه که دکترها ازش میخواند اتفاقاتی که در سایلنت هیل براش رخ داده رو تعریف کنه و در حین این که داره تعریف میکنه, فلش بک میخوره به گذشته, و ما اونجا کنترل کارکتر رو در دست میگیریم.
در مورد ایده فضای شلوغ و روز روشن, این ایده در SM به کار گرفته نشد. شاید توانایی ساخت چنین چیزی رو نداشتند و خب واقعاََ هم یه ریسک خیلی بزرگی بود!
Team Silent هم قبل از ساخت SH2 این ایده به ذهنشون رسیده بوده! ولی خب تا سایلنت هیل 4, از این فضای شلوغ و روز روشن خبری نبود...
البته توی سایلنت هیل 4, فضای بازی روشن شده بود...شاید داشتند زمینه سازی میکردند!:d
 
درود!
بالاخره برای نسخه 360 دان پور پچ عرضه شد, فعلا خبری از نسخه PS3 نیست!
این پچ بسیاری از مشکلات بازی رو رفع میکنه!
لیست ساند ترک های Silent Hill: Revelation هم اعلام شد:

01. Silent Hill Revelation – Jeff Danna & Akira Yamaoka
02. Early Birthday Present – Jeff Danna & Akira Yamaoka
03. Armless/The Missionary Attacks – Jeff Danna & Akira Yamaoka
04. Vincent and Heather Open the Box – Jeff Danna & Akira Yamaoka
05. Born and Raised In Silent Hill – Jeff Danna & Akira Yamaoka
06. Heather in the Fog World – Akira Yamaoka
07. Alessa’s Mother/No Ordinary Spider – Jeff Danna & Akira Yamaoka
08. Vincent Condemned – Jeff Danna
09. Master of the Order – Jeff Danna & Akira Yamaoka
10. Red Pyramid/The Nurses – Akira Yamaoka
11. The Carousel/Red Pyramid Battles the Missionary – Jeff Danna & Akira Yamaoka
12. Lost Souls – Jeff Danna & Akira Yamaoka
13. Rain of Brass Petals Three Voices Edit – Akira Yamaoka
14. Silent Scream – Akira Yamaoka

Film Music Reporter
 
یادش به خیر یه زمانی قرار بود دسته جمعی بریم سایلنت هیل بازی کنیم. از شماره اول. باز خوبه من و امیر یه حرکتی زدیم. بقیه که اصلا....
امیر همچنان توی شهر سرگردانه. هری من هم از بس توی ورودی مدرسه منتظر هری امیر موند جلبک ازش رشد کرد.

---------- نوشته در 03:21 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 03:11 PM ارسال شده بود ----------

Team Silent returns for Silent Hill 9 (April Fools) | Rely on Horror
=))
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or