بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
من دیگه نمیدونم چطوری باید داخل این تاپیک پست بدم:d رو که نیست، آفتابه ست:d به هرحال، خودتون به بزرگی خودتون ببخشید و خیر مقدم عرض کنید:d

با اینکه نمیشناسم، ورودت رو تبریک میگم:d

بچه ها اگه میدونستم نظرسنجی به این عنوان مهم تغییر یافته زودتر میومدم! بنده هم به عنوان طرفدار سرسخت SH1 بهش رای دادم، اما انصافا گذشته از طرفدار بودن واقعا موسیقی های زیبا و تاثیر گذاری داشت، مخصوصا اول بازی داخل کوچه!
سلام آرشام جان ايول كه به سايلنت هيل 1 راي دادي خوشحالم كه نسخه اول افتاد جلو و نسخه چهارم به زير كشيده شد.:d

---------- نوشته در 11:24 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:51 PM ارسال شده بود ----------

خوب من این نمره رو نسبت به بازی‌های سبک survival horror بین بازی‌های این نسل دادم، واقعاً هم در این حد بود، اگر مشکلات فنی نداشت راحت بهش 9 می‌دادم :d

به نظرم تجربه این بازی از HC بی منطق و SM شرم آور بهتره!

كاملا موافقم علي جان اصلا اون آهنگ اول بازي رو شنيدم زماني كه مورفيرو داشتن از زندان خارج ميكردن يه لحظه گفتم خدايا اين آهنگ مال يامائوكا نيست!
به نظرم بهترين نمره هم همين 7.5 هستش كه به بازي دادي!
بازي خيلي نكات مثبت داشت كه دوستان نبايد به همين راحتي ازش بگذرن بايد با ديد باز به اين بازي نگاه كرد تا به محاسنش پي برد.
 
خوب نبود آکیرا که نمره منفی حساب نمیشه! کیفیت موسیقی این نسخه نسبت به بقیه نسخه‌ها کمه ولی در نوع خودش خوبه، من از کار Daniel Licht راضی بودم چون کارش رو هیچ وقت با کار یامائوکا مقایسه نمی‌کنم.
کاملاَََ مخالفم!!!:d
نصفه اتمسفر سایلنت هیل کلاسیک به خاطر موسیقیش بود که با رفتن آکیرا توی نسخه جدید از بین رفت بعد این نمره منفی حساب نمیشه؟!!!
موسیقی اصلاََ حرفی برای گفتن نداشت!!! فقط همون قسمت زندانش زیبا بود و اگر نه بقیه بازی که اصلاََ جالب نبود!!!
بعدشم موسیقی فقط به آهنگهای احساسی و غم انگیز نمیگند!:d
توی سایلنت هیل کلاسیک وقتی یه هیولا میومد, این موسیقی بود که نیمی از ترس رو به بازیکن منتقل میکرد!!
ولی توی این نسخه متاسفانه وقتی هیولا میومد بازی یادش میرفت اصلاََ موسیقی پخش کنه, القا ترس پیش کش!!:)
سایلنت هیل قدیمی چی داشتند؟
1-داستان بسیار قوی 2-موسیقی شاهکار
حالا بزار بیینیم توی سایلنت هیل DP چی داریم!!
1- داستان کاملاََ معمولی و ضعیف 2- موسیقی کاملاَُ معمولی
حالا اینا رو ولش کن!!!
سایلنت هیل های قدیمی گیم پلی تقریباََ معمولی داشتند ولی DP واقعا ضعیف بود از این نظر, پر از باگهای مسخره هم که بود, گرافیکشم چنگی به دل نمیزد!
خب پس این بازی چی داره اصلاََ که بخوایم بشینیم بازیش کنیم؟!!!
سایلنت هیلی که باعث بشه من عاشقش بشم باید این مشخصات رو داشته باشه:
1- داستان عالی 2- موسیقی شاهکار
DP علاوه بر اینکه این 2 تا رو نداشت, یه گیم پلی کاملاََ ضعیف(خیلی) به علاوه باگهایی مسخره رو داشت!!
سایلنت هیلی که نه داستان درست ُ حسابی و نه موزیکی زیبایی داشته باشه به درد لای جرز دیوار میخوره به نظره من!
این حرفها رو هم قبلاََ زدم و بحث هم کردیم در موردش علی جون, فکر کنم ادامش ندیم بهتر باشه!:d
 
نصفه اتمسفر سایلنت هیل کلاسیک به خاطر موسیقیش بود که با رفتن آکیرا توی نسخه جدید از بین رفت بعد این نمره منفی حساب نمیشه؟!!!
اينو موافقم امير جون نصف چه عرض كنم بيشتر از نصف اتمسفر سايلنت هيلا تا نسخه 4 بخاطر همين موسيقي خاص وصداگذاري خوبش بود مثلا صحنه اي كه هري قدم در "راهروي مرگ"ميزاشت چه موسيقي وصداي عجيبي پخش ميشد آدمو قبض روح ميكرد وقتي صداي كشيده شدن قطعه هايه آهن بر روي هم رو ميشنيد.يا در سايلنت هيل 2 آهنگ betrayal چه آهنگ سازي عجيبي داشت انگار صداي بيلو كلنگ وخردن ستون هايه آهن از دور شنيده ميشد.
به نظرم Daniel Licht حتي به اندازه 20% از موسيقي هايه استاد يامائوكا هم نتونست عمل كنه درود بر فرا استاد اكيرا يامائوكا.1
- داستان کاملاََ معمولی و ضعیف 2- موسیقی کاملاَُ معمولی
اينو مخالفم داستان به هيچ عنوان ضعيف نبود وحتي بالاتر از معمولي بود چون كاملا ترس روان شناختي در بازي وجود داشت و در ده ها جايه بازي به اين نكته اشاره شد.
سایلنت هیل های قدیمی گیم پلی تقریباََ معمولی داشتند ولی DP واقعا ضعیف بود از این نظر, پر از باگهای مسخره هم که بود, گرافیکشم چنگی به دل نمیزد!
اينم مخالفم گيم پلي بازي معمولي وقابل قبول بود اين باگ ها هم بيشتر مربوط به گرافيك ميشد نه گيم پلي...در مورد گرافيك به نظرم اگه يه افكت مه و بارون درستوحسابي تو بازي پياده ميشد وبازي مشكل فزيم ريت نداشت با يك گرافيك خوب وقابل قبول طرف بوديم هر چند كه الان هم گرافيك بازي به هيچ وجه ضعيف نيست.
خب پس این بازی چی داره اصلاََ که بخوایم بشینیم بازیش کنیم؟!!!
كلي چيز تو وقايع داستانيش و ماموريت هاش اتفاق ميوفته كه ميتونيم در موردش مفصلا بحث كنيم...خيلي اين بازي رو دست كم گرفتي اميرجون در صورتي كه اينجور كه فكر ميكني نيست.
سایلنت هیلی که نه داستان درست ُ حسابی و نه موزیکی زیبایی داشته باشه به درد لای جرز دیوار میخوره به نظره من!
بله يه سايلنت هيل مثل BOM نه اين سايلنت هيل كه به ريشه هايه خودش پايبند بود.
 
سلام

امیر تا حالا ندیده بودم این موقع پست بدی، سنت شکنی کردی :d
کاملاَََ مخالفم!!!:d
این حرفها رو هم قبلاََ زدم و بحث هم کردیم در موردش علی جون, فکر کنم ادامش ندیم بهتر باشه!:d

سلام مخالف :d

حرفات رو میزنی بعدش ختم کلام می‌کنی؟ :d


نصفه اتمسفر سایلنت هیل کلاسیک به خاطر موسیقیش بود که با رفتن آکیرا توی نسخه جدید از بین رفت بعد این نمره منفی حساب نمیشه؟!!!

خوب دیگه این کمبود امکاناته :d همیشه به این موضوع توجه کن این بازی خارج از تیم سایلنت ساخته شده، یامائوکایی در کار نبود، آیا تقصیر تیم توسعه بود یا سیاست‌های ناشر بازی؟

تو که هیچ وقت توقع نداری یک پراید از لحاظ سرعت بتونه یک لامبورگینی رو بگیره! Daniel Licht تجربه یامائوکا رو نداره ولی کارش خودش رو بلده.


ولی توی این نسخه متاسفانه وقتی هیولا میومد بازی یادش میرفت اصلاََ موسیقی پخش کنه, القا ترس پیش کش!!:)

امیر ... تو چشمای من نگاه کن /:) موقع مبارزه با هیولاها یا موقع حضورشون موسیقی نداشتیم؟! الآن ریتم موسیقیش هم تو ذهنه منه!

سایلنت هیل قدیمی چی داشتند؟
1-داستان بسیار قوی 2-موسیقی شاهکار
حالا بزار بیینیم توی سایلنت هیل DP چی داریم!!
1- داستان کاملاََ معمولی و ضعیف 2- موسیقی کاملاَُ معمولی
حالا اینا رو ولش کن!!!
سایلنت هیل های قدیمی گیم پلی تقریباََ معمولی داشتند ولی DP واقعا ضعیف بود از این نظر, پر از باگهای مسخره هم که بود, گرافیکشم چنگی به دل نمیزد!
خب پس این بازی چی داره اصلاََ که بخوایم بشینیم بازیش کنیم؟!!!
سایلنت هیلی که باعث بشه من عاشقش بشم باید این مشخصات رو داشته باشه:
1- داستان عالی 2- موسیقی شاهکار
DP علاوه بر اینکه این 2 تا رو نداشت, یه گیم پلی کاملاََ ضعیف(خیلی) به علاوه باگهایی مسخره رو داشت!!
سایلنت هیلی که نه داستان درست ُ حسابی و نه موزیکی زیبایی داشته باشه به درد لای جرز دیوار میخوره به نظره من!

امیر به قول خودت در مورد همه این مسائل حرف زدیم، فکر نکنم دیگه نیازی باشه بحث کنیم چون من نظرم رو گفتم، ولی به حرف مسعود توجه کن:

همیشه باید یه پای قضیه بلنگه.

این یه حقیقته، اگر بخوایم مو رو از ماست بکشیم بیرون، راحت میشه سایلنت هیل‌های کلاسیک رو که از نظر من و تو پرفکت هست زیر سؤال برد.

مثلا گیم پلی و کنترل بد هنگام مبارزات تو نسخه اول
طراحی بد هیولاها تو نسخه سوم
گرافیک تکنیکی ضعیف نسخه چهارم نسبت به سوم
هوش مصنوعی ضعیف دشمنان تو تمامی نسخه‌ها
و ...

به هر حال تو نسخه‌های قبل مسائلی بوده که باعث شده تمامی نمراتشون کامل نباشه.

از نظر منم داستان و موسیقی دو رکن اساسی برای یک سایلنت هیل خوب هستند، من منطق رو هم جزو ارکان اصلی می‌دونم.

به نظرم سعی شده بود تو DP به همه این موارد پرداخته بشه، ولی مطمئناً اون‌ها نمی‌تونستند چیزی شبیه به نسخه‌های کلاسیک بسازند!

بازی از نظر فنی مشکلات زیادی داشت و این کم کاری سازنده‌ها رو نشون میده ولی تو از یک تیم توسعه‌ی کم تعداد و تازه کار با بودجه کم چه توقعی داری؟ این مسائل همه تقصیر کونامیه. کونامی هیچ اهمیتی به این فرانچایز نمی‌ده وگرنه می‌تونست بهترین تیم توسعه مثل MercurySteam رو برای این بازی انتخاب کنه.

به هر حال این نسخه رو با همین شرایط که داره قبول کنیم، نیمه پر لیوان رو هم ببین، این بازی چیزهایی داره که عنوان‌های هم سبک خودش بهش نیاز دارند.

پ.ن: حرف‌های رضا هم به شدت تأیید میشه :d
 
آخرین ویرایش:
اينو مخالفم داستان به هيچ عنوان ضعيف نبود وحتي بالاتر از معمولي بود چون كاملا ترس روان شناختي در بازي وجود داشت و در ده ها جايه بازي به اين نكته اشاره شد.
ریشه های روانشناسانه ی این کجا!!!!!! و اون ها کجا!!!! داستان کاملاََ معمولی و ضعیف از نظر من!!
اينم مخالفم گيم پلي بازي معمولي وقابل قبول بود اين باگ ها هم بيشتر مربوط به گرافيك ميشد نه گيم پلي...در مورد گرافيك به نظرم اگه يه افكت مه و بارون درستوحسابي تو بازي پياده ميشد وبازي مشكل فزيم ريت نداشت با يك گرافيك خوب وقابل قبول طرف بوديم هر چند كه الان هم گرافيك بازي به هيچ وجه ضعيف نيست.
منم نگفتم گیم پلی باگ داره!!!
گرافیک بازی ضعیف و پر از باگهای ریز و درشته!!
گیم پلی هم به معنای واقعی کلمه عذاب آور بود, حالا گفتیم سایلنت هیل های کلاسیک هم گیم پلی آنچنانی نداشتند ولی دیگه این شکلی هم نبودند!!
كلي چيز تو وقايع داستانيش و ماموريت هاش اتفاق ميوفته كه ميتونيم در موردش مفصلا بحث كنيم...خيلي اين بازي رو دست كم گرفتي اميرجون در صورتي كه اينجور كه فكر ميكني نيست.
باور کن بحث کردن در مورد این چیزها برای من جذابیتی نداره!!! این نظره شخصی منه رضا جون!! اصلاََ به هیچ وجه قابل قیاس نیست با SH های کلاسیک!!!
بله يه سايلنت هيل مثل BOM نه اين سايلنت هيل كه به ريشه هايه خودش پايبند بود.
این هم از ریشه هاش به دور بود!!! BOM که اصلاََ حرفش رو نزن!!
خوب دیگه این کمبود امکاناته
yahoo_4.gif
همیشه به این موضوع توجه کن این بازی خارج از تیم سایلنت ساخته شده، یامائوکایی در کار نبود، آیا تقصیر تیم توسعه بود یا سیاست‌های ناشر بازی؟
تو که هیچ وقت توقع نداری یک پراید از لحاظ سرعت بتونه یک لامبورگینی رو بگیره! Daniel Licht تجربه یامائوکا رو نداره ولی کارش خودش رو بلده.
خب HC, SM, Origin اینا هم خارج از تیم ساخته شد ولی یامائوکو حضور داشت!:d
Daniel Licht کاره خودش رو بلده ولی توی بازی سایلنت هیل متاسفانه خوب عمل نکرد!:d
من اینجا هم ناشر و هم سازنده رو با هم برات میبرم زیر سوال!!:d
مثلا گیم پلی و کنترل بد هنگام مبارزات تو نسخه اول
طراحی بد هیولاها تو نسخه سوم
گرافیک ضعیف نسخه چهارم نسبت به سوم
با این قسمت حرفت موافق نیستم "طراحی بد هیولاها تو نسخه سوم"
ببین اون 4 قسمت قبلی چه داستان زیبا و موسیقی هایی داشتند که باعث شد من به این چیزها اصلاََ توجه نکنم!!!
مطمئناََ اگر DP هم یه داستان عالی و موسیقی پرفکت داشت اصلاََ به باگ ها و اینجور چیزها توجهی نمیکردم!! ولی متاسفانه نداره!!!
بازی از نظر فنی مشکلات زیادی داشت و این کم کاری سازنده‌ها رو نشون میده ولی تو از یک تیم توسعه‌ی کم تعداد و تازه کار با بودجه کم چه توقعی داری؟ این مسائل همه تقصیر کونامیه. کونامی هیچ اهمیتی به این فرانچایز نمی‌ده وگرنه می‌تونست بهترین تیم توسعه مثل MercurySteam رو برای این بازی انتخاب کنه.
خب همین دیگه!!! این بازی دیگه سایلنت هیل نیست!!! تموم شد رفت!!!
و در کل بهتر این بحث ادامه پیدا نکنه!!! حس خوبی ندارم!!!
yahoo_4.gif
:>
 
آخرین ویرایش:
با این قسمت حرفت موافق نیستم "طراحی بد هیولاها تو نسخه سوم"

منطقی بودند ولی طراحی بسیار بدی داشتند، در بعضی از موارد خنده دار هم بودند! از طرفدارها بپرس، ببین نظرشون چیه! :d

-----------------------------------------------------------------------------------------------

امیر جون الآن کل بحث رو سلیقه‌ای کردی، خوب هیچ ایرادی نداره، بالاخره هر کسی یک سلیقه‌ای داره ولی سلیقه رو نباید هیچ وقت فکت جلوه بدی!
به هر حال هر کسی نظری داره و نظرش تا وقتی که از منطق دور نباشه برای همه محترمه.

بحثمون منطقی و دوستانست. پس هیچ ایرادی نداره، ولی اگر احساس می‌کنی دوست نداری بحث رو ادامه بدی، از نظر من مشکلی نیست.
 
آخرین ویرایش:
امیر جون الآن کل بحث رو سلیقه‌ای کردی، خوب هیچ ایرادی نداره، بالاخره هر کسی یک سلیقه‌ای داره ولی سلیقه رو نباید هیچ وقت فکت جلوه بدی!
ای بابا من کی فکت جلوه دادم!!!8-|
من حتی توی این پست هم گفتم:http://forum.bazicenter.com/thread55/page523/#post2136498
سایلنت هیلی که نه داستان درست ُ حسابی و نه موزیکی زیبایی داشته باشه به درد لای جرز دیوار میخوره به نظره من!
من دیگه باید چیکار کنم که بگم اینا نظرات شخصیه نه فکت!!!/:)
تازه من این حرفها رو هم قبلاََ زده بودم, دیگه کاملاََ معلومه که اینا نظرات شخصی خودم بوده!!
منطقی بودند ولی طراحی بسیار بدی داشتند، در بعضی از موارد خنده دار هم بودند! از طرفدارها بپرس، ببین نظرشون چیه!
yahoo_4.gif
در جواب این حرفت, پستی از آقای Nemesis نقل میکنم:
تا حالا شده از خودتون بپرسین که چرا هیولاهای Silent Hill به نظر مسخره میان ؟! مثلا توی Silent Hill 4 ما هیولاهایی به شکل میمون یا کرم داریم....هیچکدوم از اینها هم ترسناک نیستن و بیشتر مسخره به نظرمیان...ما با یک مقایسه کوچک بین هیولاهای این بازی و بازی Resident Evil به راحتی میتونیم بگیم که هیولاهای Resident Evil ترسناکتر هستن....خب ! به نظر شما چرا تمامی هیولاهای سری بازی های Silent Hill یه طورایی مسخره هستن ؟! چرا در Silent Hill 2 یک هیولا مثل یک چارچوب در هست که چهار تا پا داره ؟! چرا در Silent Hill 3 هیولاهایی داریم که بیشتر به جای اینکه ترسناک باشن "از نظر ما" خنده دارن ؟! چرا توی Silent Hill 4 هیولاهایی مثل میمون یا کرم داریم که بازی رو بعضی وقتها به یک کمدی تبدیل میکنن ؟!
من بهتون میگم چرا ؟! دنیاهای بازی های Silent Hill همگی بر اساس ضمیر ناخودآگاه یک فرد شکل گرفتن...در Silent Hill 1 دنیای بازی دنیایی بود که از تلفیق دنیاهای Harry و Alessa بوجود آمده بود...در قسمت دوم دنیا مخصوص جیمز بود...در قسمت سوم برای Heather و در قسمت چهارم برای والتر سولیوان....
این هم بدونین که Silent Hill 4 تنها سری از این بازی بود که دنیای درونش بر اساس فرد بازیکن و شخصیت اصلی بازی (Henry Townshend) شکل نمیگرفت و حتی شخصیت اصلی هم درون دنیای فرد دیگری غوطه ور شده بود...دنیای شخصی به نام والتر سولیوان....
خب ! داشتیم در مورد مسخرگی هیولاها بحث میکردیم....در واقع هیولاهای مسخره ایی که ما میبینیم و برامون عادی هستن , ترسناکترین چیز برای سازنده اون دنیا هستن...بذارین روشنتون کنم...والتر وقتی بچه بود سری به مغازه حیوانات درAshfield میزنه و ما هم در طی بازی چهارم به اینجا کشیده میشیم...توی اینجا همیشه صدای ترسناک حیوونها و مخصوصا میمونها میاد...بر اساس Lost Memories وقتی که والتر برای اولین بار در بچگیش به این مغازه میاد اشتباهی یکی از قفسها رو زمین میاندازه....علاوه بر اینکه صاحب مغازه حسابی سرش داد میکشه والتر از موجود درون اون قفس ( یک میمون!) هم که یک دفعه شروع به جیغ کشیدن کرده بود خیلی میترسه...این ترس در ضمیر ناخودآگاه والتر کوچک رخنه میکنه و تا بزرگسالی هم دنبالش میکنه تا جاییکه وقتی شما در درون دنیای والتر به این مغازه میرسین یکی از هیولاهایی که در اونجا میبینین همین میمونها هستن...در واقع این هیولاها برای ترساندن شما درست نشده اند بلکه تماما ترسهای ریشه کن نشده ایی هستن که درون شخصیتهای اصلی بازی های اول تا سوم (برای بازی چهارم این ترس برای شخصیت اول بازی نیست بلکه برای والتر هستش) رخنه کردن و بدین ترتیب در دنیای درون اونها هم بازتابی از ترسشون خواهند بود....پس وقتی که در Silent Hill 2 میبینین که جیمز هیولایی مثل چارچوب در میبینه باید وجود این هیولا رو در ضمیر ناخودآگاه جیمز جستجو کنین تا ببینین چرا جیمز از همچین چیزی میترسه...پس از این به بعد نبینم کسی بگه "هیولاهای Silent Hill مسخره هستن !" بله ! ممکنه مسخره باشن...ولی فقط برای شما اینطوری هستن و برای شخصیت اصلی بازی که دارین باهاش بازی میکنین این هیولاها نشون دهنده عمیقترین احساسات درونی اونهاست...
 
من دیگه باید چیکار کنم که بگم اینا نظرات شخصیه نه فکت!!!/:)
تازه من این حرفها رو هم قبلاََ زده بودم, دیگه کاملاََ معلومه که اینا نظرات شخصی خودم بوده!!

پس این زیر سؤال میبرم و گرد و خاک می‌کنم و نمودار کیفیت رسم می‌کنمت چیه؟ :d

این جمله بعد از بادمجان واکس زدن بنده چه معنایی میده؟ /:)

خب همین دیگه!!! این بازی دیگه سایلنت هیل نیست!!! تموم شد رفت!!!

:d

به هر حال بیا به نقاط مشترک فکر کنیم، مثلاً به BOM بخندیم :d

در جواب این حرفت, پستی از آقای Nemesis نقل میکنم:

ممنون امیر جان، لطف داری به بنده، یعنی اینقدر درک بنده پایینه؟

میتونم تا فردا صبح راجع به منطق وجودیه closerها باهات بحث کنم، من نمیگم این هیولاها مسخره هستند، من مگیم طراحی ظاهریشون به شدت ضعیفه. امیدوارم منظورم رو فهمیده باشی.
 
آخرین ویرایش:
حق با علی هست. اتفاقا به نظر من، آهنگای یامائوکا به تم DP نمیخورن. یه نفر از خارج میباست برای این بازی موسیقی میساخت و بهترین گزینه هم همین دنیل بود. از لحاظ عقلانی هم نباید انتظار داشت که یه استودیوی گمنام بیاد یه بازی با ریشه های عمیق رو عالی بسازه ولی کارشو خوب انجام داده. گیم پلی هم از همون اول مشکل داشته و خواهد داشت ولی اگر بخواییم بهترین گیم پلی رو انتخاب کنیم، HC بهترین گیم پلی رو داراست.
ببین امیر مقایسه تو با 4 شماره اول کاملا اشتباهه و خودتم اینو خوب میدونی. انتظارات بیجاست. میدونی که نباید اون المان های شماره های اول رو بخوای چون ناامید میشی. اونا با چیزی که داشتن سعی کردن یه چیز خوب بسازن و موفق هم بودن. من خودم بازیش نکردم اما سعی میکنم منصف باشم. حداقل از نظر من گیم پلی بازی افتضاح بود. الان اگر بخواییم حرف بزنیم، میتونم برات مثال Max Payne 3 رو بیارم که تو اونو یه بازی خوب میبینی و من یه فاجعه. هر چیزی هم بگی قبول نمیکنم. اما نباید اینقدر هم کوته بین باشم که چیزهای خوبی هم داشت ولی نشون داد در نبود رمدی، MP از این به بعد اینجوری خواهد بود.
این دقیقا مصداق همون سایلنت هیله. از نظر ما بازی خوبیه ولی از نظر تو یه فاجعه هست. ولی چشماتو به روی یه سری مسائل نبند.
 
پس این زیر سؤال میبرم و گرد و خاک می‌کنم و نمودار کیفیت رسم می‌کنمت چیه؟
yahoo_4.gif

این جمله بعد از بادمجان واکس زدن بنده چه معنایی میده؟
yahoo_23.gif
خب من نظر شخصیم رو میگم!!;;)
ممنون امیر جان، لطف داری به بنده، یعنی اینقدر درک بنده پایینه؟
13-052.jpg

میتونم تا فردا صبح راجع به منطق وجودیه closerها باهات بحث کنم، من نمیگم این هیولاها مسخره هستند، من مگیم طراحی ظاهریشون به شدت ضعیفه. امیدوارم منظورم رو فهمیده باشی.
من انتظار ندارم از ذهن یه آدمی که این موجودات بر اساس ذهنش توی اون دنیا ساخته میشه موجوداتی با طراحی بسیار عالی خلق بشه..
باید موجوداتی اجق وجق ساخته میشد برای این بازی.
به نظر من که طراحی موجودات مشکلی نداره, نظر شخصی شما هم برای من محترمه!
حق با علی هست. اتفاقا به نظر من، آهنگای یامائوکا به تم DP نمیخورن. یه نفر از خارج میباست برای این بازی موسیقی میساخت و بهترین گزینه هم همین دنیل بود. از لحاظ عقلانی هم نباید انتظار داشت که یه استودیوی گمنام بیاد یه بازی با ریشه های عمیق رو عالی بسازه ولی کارشو خوب انجام داده. گیم پلی هم از همون اول مشکل داشته و خواهد داشت ولی اگر بخواییم بهترین گیم پلی رو انتخاب کنیم، HC بهترین گیم پلی رو داراست.
ببین امیر مقایسه تو با 4 شماره اول کاملا اشتباهه و خودتم اینو خوب میدونی. انتظارات بیجاست. میدونی که نباید اون المان های شماره های اول رو بخوای چون ناامید میشی. اونا با چیزی که داشتن سعی کردن یه چیز خوب بسازن و موفق هم بودن. من خودم بازیش نکردم اما سعی میکنم منصف باشم. حداقل از نظر من گیم پلی بازی افتضاح بود. الان اگر بخواییم حرف بزنیم، میتونم برات مثال Max Payne 3 رو بیارم که تو اونو یه بازی خوب میبینی و من یه فاجعه. هر چیزی هم بگی قبول نمیکنم. اما نباید اینقدر هم کوته بین باشم که چیزهای خوبی هم داشت ولی نشون داد در نبود رمدی، MP از این به بعد اینجوری خواهد بود.
این دقیقا مصداق همون سایلنت هیله. از نظر ما بازی خوبیه ولی از نظر تو یه فاجعه هست. ولی چشماتو به روی یه سری مسائل نبند.
کمی آرومتر علی!
همونطور که خودت داری میگی, MP3 از نظر شما آشغاله ولی از نظر من خوبه, همینطورم رزیدنت که از نظر شما آشغاله ولی از نظر من خوبه!!
شما میگید رزیدنت چرا ترسناک نیست, پس برای اینکه ترسناک نیست آشغاله, منم میگم چرا سایلنت هیل داستانش عالی نیست! پس برای همین از نظر من آشغاله!!
همین!!! نظران شخصیه!!
 
آخرین ویرایش:
ای بابا، دوستان پیاده بشن با هم بریم! دیروز پست دادم، حالا اومدم می بینم 3 صفحه تاپیک پیش رفته. در دیزی بازه، حیای گربه کجاست؟ :dدر کل مرسی بابت خوشامدگویی تون؛ خجالت زدمون کردین! باز جای شکرش باقیه Heart broken عزیز یه خوشامدی گفت، البته جناب مسعود خان هم از طریق پی ام به طرز عجیب و مبهمی خوشامد گفتن :dآتوسا خانم هم از زمانی که از من دلخور شدن دیگه بنده رو نمی بینن :d هنوز فرصت آشتی پیدا نکردیم!به خدا الان خوابم میاد نمیفهمم چی دارم می نویسم؛ بعد از استراحت میام تاپیک رو اسپم بارون می کنم :d
 
کمی آرومتر علی!
همونطور که خودت داری میگی, MP3 از نظر شما آشغاله ولی از نظر من خوبه, همینطورم رزیدنت که از نظر شما آشغاله ولی از نظر من خوبه!!
شما میگید رزیدنت چرا ترسناک نیست, پس برای اینکه ترسناک نیست آشغاله, منم میگم چرا سایلنت هیل داستانش عالی نیست! پس برای همین از نظر من آشغاله!!
همین!!! نظران شخصیه!!
امیر بیا منو بکش. چرا پست منو کامل نمیخونی و فقط اون قسمتشو که خوشت میاد نقل و قول میکنی! گفتم که:
الان اگر بخواییم حرف بزنیم، میتونم برات مثال Max Payne 3 رو بیارم که تو اونو یه بازی خوب میبینی و من یه فاجعه. هر چیزی هم بگی قبول نمیکنم. اما نباید اینقدر هم کوته بین باشم که چیزهای خوبی هم داشت و نشون داد در نبود رمدی، MP از این به بعد اینجوری خواهد بود.
این چیزای خوب گرافیک و فیزیک عالی بازی هست اما من به خاطر متعصب بودن نباید بیام اینا رو بکشم زیر سوال.
DP هم همینطوره. گفتم که من خودم با اینکه یه خورده ازش رفتم ولی مبارزاتش چنگی به دل نمیزد بود و مشکلات فنی هم داشت ولی نباید انکار کرد که عنصر بارون و ساید کوئست داستان در خور این قسمت داشت. این شماره به خود شهر و به خود مورفی میپرداخت تا حول و حوش فرقه مشهور و مسائل دیگه. نباید از هر چیزی که دیدیم ایراد بگیریم چون میشه به راه رفتن هم ایراد گرفت.
بهتره سطح انتظاراتمون رو بیاریم پایین چون باعث میشه خیلی لذت ها رو توی خیلی از بازی ها به خطر این از دست بدیم.
در نهایت هم من دیگه چیزی برای گفتن ندارم. گفتنی ها گفته شد و حرف هایی که میبایست میشنیدیم، شنیده شد.
=====================================

پ.ن: در مورد RE هم من فقط و فقط با گیم پلی بازی و نبود ترس در بازی گله دارم و بیشترین چیزی هم که ناراحتم میکنه و بیشتر باعث میشه که زده بشم از این بازی، اینه که سازنده هاش دارن واضح دروغ میگن. وگرنه من هنوز نسبت به داستان بازی حس خوبی دارم.
 
خوب دوستان ماهم به جمع SH بازا اومديم:d با SH2 شروع كرديم:d
دوتا سوال دارم دوستان!

بعد از اينكه ادي رو براي اولين بار ديديم بايد چيكار كنيم:d؟درجه سختي از هر دو لحاظ Normal هست

شهر چرا اينقدر و خالي و سوت و كوره؟ساكنا كجا رفتن؟(ولي جو بازي فوق العادس:d)

ولي چقدر بد HD كردن بازيو!بايد ميدادنش دست Bluepoint!
 
الان اگر بخواییم حرف بزنیم، میتونم برات مثال Max Payne 3 رو بیارم که تو اونو یه بازی خوب میبینی و من یه فاجعه. هر چیزی هم بگی قبول نمیکنم. اما نباید اینقدر هم کوته بین باشم که چیزهای خوبی هم داشت و نشون داد در نبود رمدی، MP از این به بعد اینجوری خواهد بود.
پ.ن: در مورد RE هم من فقط و فقط با گیم پلی بازی و نبود ترس در بازی گله دارم و بیشترین چیزی هم که ناراحتم میکنه و بیشتر باعث میشه که زده بشم از این بازی، اینه که سازنده هاش دارن واضح دروغ میگن. وگرنه من هنوز نسبت به داستان بازی حس خوبی دارم.
خب ببینم تو با گیم پلی و نبود ترس RE مشکل داری, من با داستان, موسیقی و باگ ها و.... DP مشکل دارم!!!
چیزه خوبی توی DP ندیدم من!
برای شما توی RE نبود ترس و گیم پلی مهمه برای من توی SH نبود داستانی زیبا!!! اینکه بیام بگیم سازنده ها زورشون رو زدند و در نوع خودش خوب بود برای من قابل قبول نیست!
دیگه فکر نکنم مشکلی از این نظر وجود داشته باشه!!!
تموم شد و رفت! :pepsi:
خواهشاََ دیگه ادامه ندید دوستان!
========================================================
در سایلنت هیل 2, توی آپارتمان وود ساید, اتاق 208 یه ساعتی بود که روش این متن رو نوشته بود:
زخم های کهنه(معنی اثر گناهان گذشته رو هم میده)میتوانند میخی را که زمان را نگه داشته است جا به جا کند.
خب حالا وقتی که به آهنگی که در این اتاق زده میشه توجه کنید یه جور صدای تیک تیک ساعت رو هم میشنوید.
http://forum.bazicenter.com/attachment.php?attachmentid=33496&stc=1&d=1343636854
به نظر میاد که این متن به جیمز اشاره داره, جیمز همسرش رو سه رو پیش به قتل رسونده ولی فکر مکینه که سه سال پیش همسرش بر اثر مریضی فوت کرده! گویی زمان در
ذهن جیمز ثابته و به جلو حرکت نیمیکنه ولی اثر گناهانش باعث میشه که اون حقیقت رو بفهمه و زمان در ذهنش از حالت ساکن در بیاد!!!
آهنگی هم که زده میشه به همین اشاره داره, زمان در حاله حرکته و اثر گناهان تو هم باعث میشه زمانی که در ذهنت ثابت مونده, بالاخره حرکت کنه و تو به حقیقت پی میبری!
آهنگ یه تم وحشت انگیزی داره که اشاره داره به این حقیقت وحشت آور که خوده جیمز زنش رو به قتل رسونده!
متن هایی هم که برای راه حل این معما گذاشته شده به زمان اشاره داره:
سه اندازه متفاوت, زمان در حال گذر است.
سه مرد جوان به دور خورشید حلقه زده اند.
هنری کوتاه و خیلی خیلی آهسته است.
اسکات نیمتواند بایستد. او همیشه در حال رفتن است.
سه عقربه با اندازهایی متفاوت.
چاق, بلند و باریک. از کندترین شان گرفته تا سریعترین شان به سمت راست حرکت میکنند.
اسکات بر روی پانزده متوقف میشود نه بر روی سه.
اینها تمام نظرات منه, اگر کسی نظر دیگه ای داره بگه!
 

Attachments

خوب دوستان ماهم به جمع SH بازا اومديم:d با SH2 شروع كرديم:d
دوتا سوال دارم دوستان!

بعد از اينكه ادي رو براي اولين بار ديديم بايد چيكار كنيم:d؟درجه سختي از هر دو لحاظ Normal هست

شهر چرا اينقدر و خالي و سوت و كوره؟ساكنا كجا رفتن؟(ولي جو بازي فوق العادس:d)

سلام سیاوش جان، نمی‌دونم قبلاً تو این تاپیک پست دادی یا نه ولی به هر حال ورودت رو به جمع شهروندان سایلنت هیل خوش آمد میگم. :)

خیلی خوبه که این سری رو با نسخه دوم شروع کردی، فقط بهت بگم این بازی با بازی‌های دیگه تفاوت داره، منطق خاص خودش رو داره و باید با یک دید دیگه به این بازی نگاه کنی. تک تک چیزهای که تو بازی میبینی معنی و مفهوم خاصی دارند پس سعی کن به همه جزئیات توجه کنی.

خوب جواب دو سؤال شما رو می‌دم:

جواب سؤال اول: خوب از این قسمت به بعد شما باید به دنبال سه سکه باشی، ساختمان‌ها رو خوب بگرد تا هر سه رو پیدا کنی، بعد از اون باید به اتاق 105 بری و معمای سکه‌ها رو حل کنی، کلیدی بدست میاری که با استفاده از اون از ساختمان خارج میشی. اگر راهنمایی بیشتری خواستی حتماً اینجا مطرح کن، بچه‌ها کمک می‌کنند.

جواب سؤال دوم: شما داری از دید جیمز به شهر نگاه می‌:نی، شهر سایلنت هیل یک شهر طبیعی نیست، مهمانان این شهر مسلماً به دلیل خاصی وارد این شهر شدند و هر کدوم با توجه به دلیل ورودشون درک خاصی از محیط و عناصرش دارند. جیمز در اکثر قسمت‌های بازی شهر رو به صورت مه آلود و مرموز می‌بینه، این حالت با واقعیت تفاوت داره، زندگی روزمره در این حالت جریان نداره اگرچه فرد محیط رو طبیعی میبینه. تو این حالت فرد بر اساس دنیای ذهنی هیولاهایی رو میبینه که بحث وجود این هیولاها بسیار گستردست. خلاصه کلام اینکه واقعیت مطلق در این حالت شهر از بین میره.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or