بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
درود بر همه

بریم سر اصل مطلب

سلام علي جون من قبل از اينكه تو سايت ثبت نام كنم هميشه ميومدم ونوشته هاوتاپيك ها ونقدوبررسي هاتون رو در مورد silent hill وبازي هاي ترسناك ميخوندم ولذت ميبردم از ايني كه دوباره شمارو ميبينم خيلي خوشحالم وممنونم از همه زحماتي كه براي اين تاپيك انجام داديد وجود شما باعث افتخار اين تاپيك...:x

سلام آقا رضای گل، شما استاد بنده‌ای. خوشحالم در کنار شمام.

کاشکی میدیدیم علی Heart Broken هم میخواد تو بازی باشه یا نه...

آقا این طرحتون خیلی عالیه، منم پایم. فقط فکر نکنم بتونم پا به پای شما بازی کنم، با شما استارت میزنم ولی کمتر بازی میکنم.


بحث سر صحنه‌های ترسناک شد.
فکر کنم اول بازی وقتی هری در کابوسش به دنبال شریل میره که در ادامه Mumblerها رو می‌بینه، ترسناکترین صحنه بازی باشه.

45720742757800400343.jpg
 
دوستان من صحنه هاي ترسناكرو به 3 قسمت دسته بندي كردم ودر هر قسمت هم ترسناكترين صحنه رو مشخص كردم...
قسمت اول:خوب دوستان به نظر من ترسناكترين صحنه بازي در همين اوايل بازي اتفاق ميوفته كه من اسمشو گذاشتم راهروي مرگ چيزي كه در بازي silent hill و اين كوچه بن بست خيلي مهمه نوع ترسي كه در بازي وجود داره كه به ترس ژاپني معروفه وبعدي روحي داره بطوريكه حتي زماني كه شما در حال بازي كردن نيست وقتي به اون صحنه فكر ميكنيد يا به خاطرتون مياد باز احساس ترس ميكنيد اين ترس يك ترس لحظه اي نيست بلكه ترسي كه به مرور زمان و پيشروي در اون ناحيه افزايش پيدا ميكنه...

در اين صحنه ها كاملا اين ترس مشخصه خوب ما اول به يك كوچه بن بست ميرسيم ومشاهده ميكنيم كه زمين از لاشه يك آدم خون مالي شده واولين ترس در اينجا به بازيكن وارد ميشه...
37547-Silent_Hill_%5BNTSC-U%5D-5.jpg

و اين مسير تنگو ادامه ميديم تا اينكه دريك لحظه هوا تاريك ميشه وباز بر شدت ترس اضافه ميشه ودر كنار آهنگ خوفناك بازي كه شبيه ساييده شدن قطعه هاي آهن بر روي هم هست صداي چرخ هاي يك ويلچر به گوش ميرسه تا اينكه به يك جنازه ميرسيم...
3BFB27D0B.jpg
silenthill_790screen042.jpg

واين ترس و استرس همچنان در حال افزايش هست تا به ترسناكترين لحظه در اين كوچه بن بست ميرسيم واين وحشت به اوج خود ميرسد كه ميبينيم لاشه سلاخي شده يك انسان از سيم هاي خار دار آويزون وخون در حال چكيدن هست وپس از مشاهده اين لحظه بچه هاي شيطاني تبديل شده به قاتل به سمت ما حمله ور ميشوند اما هيچ راه گريزي وجود ندارد وهمه جا بسته شده ...
silenthill_790screen040.jpg
sh1_screen_07.jpg

قسمت دوم:ميرسيم به يك نوع ترس ديگه كه در بازي وجود داره كه به نوعي يك نوع ترس غافلگير كننده هست ودريك آن اتفاق ميوفتد و يك لحظه قلب آدم به طپش ميوفته..
يكي از اين صحنه ها صحنه اي كه در كافه هست كه هري در در حال خارج شدن هست ودر يك لحظه هري متوجه صداي راديو ميشود كه در حال پخش يك نوع
صداي خاصي هست وهمين كه در حال برداشتن راديو هست در يك لحظه وبه صورت شكه آوري يك موجود پرنده باشكستن شيشه پنجره به هري حمله ور ميشود...
3_19_02_04.jpg

صحنه بعدي در مدرسه اتفاق ميوفته زماني كه زنگ تلفن به صدا در مياد ودر كمال ناباوري شري از پدرش كمك ميخواد اين صحنه هم شكه آور بود...
images

و اما ترسناكترين صحنه اين قسمت هم مربوط ميشه به اتاق locker room كه پس از شنيدن صدايي به يكباره در كمد باز ميشه ويك جنازه به بيرون ميوفته اين صحنه هم واقعا شكه آور بود...
5_20_09_12.jpg

قسمت سوم:ميرسيم به ترسناك ترين باس بازي ويكي از ترسناك تري صحنه هايي كه در بازي اتفاق ميوفته يعني صحنه ملاقت با باس مدرسه كه ترس و اضطراب در مدرسه در اين لحظه به اوج خود ميرسه هري از آسانسور به سمت پايين ميره و بيهوش ميشه و وقتي چشماشو باز ميكنه خودشو در يك ناحيه كاملا تاريك ميبينه بعدش به طور ناگهاني آتشي در وسط اين منطقه شروع به شعله كشيدن ميكنه و حلقه اي جهنمي وآتشين شروع به چرخيدن ميكنه و باس مدرسه lizard اين موجود عظيم الجثه و گرسنه در همين حين از خواب بيدار ميشه وسعي در بلعيدن هري دارد...
اين صحنه كه اين موجود ميخواد مارو ببلعه واقعا ترسناك بود بعلاوه غرش هايي كه اين جونور ميكشيد... واقعا شدت ترس در اين ناحيه از مدرسه به اوج خودش ميرسه...

متاسفنه عكس درست حسابي از اين باس پيدا نكردم...
7mf0s7yv10m1orpvu6y.jpeg


---------- نوشته در 07:53 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 07:15 PM ارسال شده بود ----------

سلام آقا رضای گل، شما استاد بنده‌ای. خوشحالم در کنار شمام.
سلام علي جون خواهش ميكنم قربونت, منم واقعا خوشحالم از ملاقات با شما:-*, من كوچيك شمام شما استاد بنده اي علي جون...:x
 
آخرین ویرایش:
اصلا بخاطره همین صحنه من به نحوی زیاد از هری خوشم نمیاد و بلعکس عاشق لیزا هستم
به نظرم یکی از مظلومترین دخترای سایلنت هیل لیزا بود:(
كاملا موافقم به نظرم غم انگيزترين صحنه تو silent hill 1 همين صحنه, وقتي ليسا تبديل پيدا كرد آغوششو به سمت هري باز كرد وبه همدردي هري نياز داشت ولي هري ازش فاصله گرفت وفرار كرد واقعا دلم براش سوخت واز هري بخاطر اينكارش ناراحت شدم.:((
اگه خودم به جاي هري بودم حتما ليسا رو در آغوش ميگرفتم:x در همين حين هم كه ليسا در حال تبديل بود يك آهنگ غمناك نيز از استاد يامائوكا شروع به نواختن كرد كه واقعا با احساسات آدم بازي ميكرد عاشق اون صحنه واون آهنگم ...واقعا آدمو ديوونه ميكرد...
بچه ها به چشماي ليسا نگاه كنيد يه معصوميت خاصي درون چشماش نهفته هست..عاشقشم:-*
1-1.jpg
lisagar.jpg

playstationsilenthillwall.jpg

pa_14_27_53.jpg
15_14_45_11.jpg
 
آخرین ویرایش:
من خودم از لیسای توی شماره اول خوشم میومد
لیسا توی oRIGINS نفرت انگیز ترین موجودی بود که توی عمرتون میدیدین!
كاملا موافقم علي جون silent hill 1 واقعا شخصيت هاي به ياد موندني وفراموش نشدني داشت لامصب هر كدومشون ابهت خاصي داشتن براي خودشون هنوز كه هنوز تو هيچ بازي (به استثناي كاراي سم ليك ) همچين شخصيت پردازي نديدم من كل سايلنت هيل 1 به اين عشق بازي ميكردم كه فقط به جاهايي برسم كه ليسا توش حضور داشت از آلسا هم خيلي خوشم ميومد واقعا چهره هاشونم عالي در آورده بودن...:d
 
درود

رضا جان خیلی آقایی:x

رضا به قسمتای خوبی اشاره کرد. به راحتی میشه گفت هر انسان سالمی در مواجه شدن با این صحنه ها احساس ترس میکنه (این رو گفتم که اگر نترسیدید حساب کار خودتون رو بکنید:d)

و به نظرم مرحله ابتدایی بازی یا به تعبیر رضا "راهروی مرگ" ترس زیادی رو به مخاطب القا میکنه، چون هری در این قسمت کاملاً بی دفاعه و تنها کاری که ازش برمیاد اینه که تا پایان، کابوس دردناک خودش رو تحمل کنه.

در همين حين هم كه ليسا در حال تبديل بود يك آهنگ غمناك نيز از استاد يامائوكا شروع به نواختن كرد كه واقعا با احساسات آدم بازي ميكرد عاشق اون صحنه واون آهنگم ...واقعا آدمو ديوونه ميكرد...

به نظرم این قسمت از بازی یکی از تأثیر گذارترین صحنه های کل سریه و موسیقی عالیه Lisa Theme تأثیر این صحنه رو بیش از انداره میکنه. سرنوشت لیسا یک تراژدی واقعیه. از نظرم سه شخصیت در حاشیه دردناک ترین سرنوشت رو تو کل سری داشتند: لیسا، سبیل و آنجلا.
 
رضا جان خیلی آقایی:x
قربونت برم علي جون شما عزيز دل مايي داداش جون:x
و
به نظرم مرحله ابتدایی بازی یا به تعبیر رضا "راهروی مرگ" ترس زیادی رو به مخاطب القا میکنه، چون هری در این قسمت کاملاً بی دفاعه و تنها کاری که ازش برمیاد اینه که تا پایان، کابوس دردناک خودش رو تحمل کنه.
كاملا موافقم علي جون بي دفاع بودن از يه طرف از طرف ديگه هم اين كوچه به طرز عجيبي بعد از تاريك شدن به حالت other world در مياد واز دو طرف بسته ميشه وديگه نه راه پس داريم نه راه پيش من خودمم خيلي تلاش كردم از دستmumbler ها در برم ولي راه فراري وجود نداشت...:d
به نظرم این قسمت از بازی یکی از تأثیر گذارترین صحنه های کل سریه و موسیقی عالیه Lisa Theme تأثیر این صحنه رو بیش از انداره میکنه. سرنوشت لیسا یک تراژدی واقعیه. از نظرم سه شخصیت در حاشیه دردناک ترین سرنوشت رو تو کل سری داشتند: لیسا، سبیل و آنجلا.
واقعا هر موقع به اين قسمت از بازي ميرسيدم وميديدم ليسا اينجور خون مالي ميشد دلم ميشكست شايد صدها بار اين صحنه رو ديدم ولي هيچوقت ازش سير نشدم يادمه هر چي كتاب تو بازي بود با ديكشنري معني كردم كه شايد مثل نجات دادن سبيل بتونم راهي براي نجات ليسا پيدا كنم ولي راهي وجود نداشت وبه قول خودت علي جون تقديرش اين بود...=((

---------- نوشته در 11:34 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 11:26 PM ارسال شده بود ----------

ميلادخان كه قابل ندونست ولي رضاجان هر كجاي دنيا كه هستي بگو برات مي‌فرستم. :)
مسعود جون مرسي دست گلت درد نكنه شرمنده ميكني مارو داداش بازم ميگردم دنبالش اگه پيدا نكردم مزاحمت ميشم مسعود جون راستش ديروز رفتم دنبالش به ريشم خنديدنو گفتن اين بازي مال عهد بوق فلان بصاره جايي پيدا نميشه اگه بتونم نسخه ps 1 بازيرو كه داشتم پيدا كنم حل ميشه...
 
درود




به نظرم این قسمت از بازی یکی از تأثیر گذارترین صحنه های کل سریه و موسیقی عالیه Lisa Theme تأثیر این صحنه رو بیش از انداره میکنه. سرنوشت لیسا یک تراژدی واقعیه. از نظرم سه شخصیت در حاشیه دردناک ترین سرنوشت رو تو کل سری داشتند: لیسا، سبیل و آنجلا.
موافقم اون آهنگ با اینکه از تریوله ساده تشکیل شده خیلی خوب حسو منتقل می کنه کلا آهنگسازی شماره 1 دنویز ساخته شده یا کمتر نیوز توش استفاده شده نسبت به شماره های دیگه من آهنگسازی شماره رو بیشتر از بقیه دوست دارم مخصوصا آهنگ tears of
به نظرم eileen هم واقعا سرنوشت بدی داشت
cynthia :((
 
آقا رضا (Drak Soul) و آقا علی (Heart Broken), بترکید!!! چقدر قربون صدقه هم دیگه میرید!!!:d
موافقم اون آهنگ با اینکه از تریوله ساده تشکیل شده خیلی خوب حسو منتقل می کنه کلا آهنگسازی شماره 1 دنویز ساخته شده یا کمتر نیوز توش استفاده شده نسبت به شماره های دیگه من آهنگسازی شماره رو بیشتر از بقیه دوست دارم مخصوصا آهنگ tears of
آقا افشین دنویز یعنی چه؟:d
آهنگ Tears of که فوق العادس...به نظره من این آهنگ های Sh1 خیلی زیباست!
Tears of
Silent Hill
She
Killing Time
Not Tomorrow
 
درود برهمگی...بالاخره کتاب LM تموم شد و آماده آپلود شدن هست...
دوستان من این کار رو به عشق Silent Hill و به خاطر بچه های این تاپیک که دوستان خیلی خوب من هستند انجام دادم و این کتاب مخصوص بچه های این تاپیکه...
فقط یک سوال:
آیا مایل هستید که کتاب رو توی بخش اخبار سایت بذارم تا بقیه بچه ها هم استفاده کنند یا خیر؟
من فقط به خاطر شما و عشق به سایلنت هیل این کتاب رو ترجمه کردم...حرف, حرف شماست!!!
 
درود برهمگی...بالاخره کتاب LM تموم شد و آماده آپلود شدن هست...
دوستان من این کار رو به عشق Silent Hill و به خاطر بچه های این تاپیک که دوستان خیلی خوب من هستند انجام دادم و این کتاب مخصوص بچه های این تاپیکه...
فقط یک سوال:
آیا مایل هستید که کتاب رو توی بخش اخبار سایت بذارم تا بقیه بچه ها هم استفاده کنند یا خیر؟
من فقط به خاطر شما و عشق به سایلنت هیل این کتاب رو ترجمه کردم...حرف, حرف شماست!!!
امیر جون خسته نباشی بهت میگم چون واقعا براش زحمت کشیدی! =d>
و چون تمامش مال خودت هست، هر جور میدونی بهتره همونکارو انجام بده.;)
به امید کارای بیشتری که بقیه هم بتونیم توش سهیم باشیم!:^o
 
سلام

مسعود جون مرسي دست گلت درد نكنه شرمنده ميكني مارو داداش بازم ميگردم دنبالش اگه پيدا نكردم مزاحمت ميشم مسعود جون راستش ديروز رفتم دنبالش به ريشم خنديدنو گفتن اين بازي مال عهد بوق فلان بصاره جايي پيدا نميشه اگه بتونم نسخه ps 1 بازيرو كه داشتم پيدا كنم حل ميشه...
بی‌خیال رضاجان. خوشحال میشم بتونم کمک کنم. بعید می‌دونم بتونی پیدا کنی. این نسخه‌ی من یه ایمیج از PS1 رو هم داخلش داره. البته دوستان می‌گفتند دیالوگ‌ها برای PS1‌ صدا نداره ولی نسخه PC صدا داره.
درود برهمگی...بالاخره کتاب LM تموم شد و آماده آپلود شدن هست...
دوستان من این کار رو به عشق Silent Hill و به خاطر بچه های این تاپیک که دوستان خیلی خوب من هستند انجام دادم و این کتاب مخصوص بچه های این تاپیکه...
فقط یک سوال:
آیا مایل هستید که کتاب رو توی بخش اخبار سایت بذارم تا بقیه بچه ها هم استفاده کنند یا خیر؟
من فقط به خاطر شما و عشق به سایلنت هیل این کتاب رو ترجمه کردم...حرف, حرف شماست!!!
یه‌دونه‌ای امیرجان:x
هر جور صلاح بدونی. می‌تونی هر دو جا قرار بدیش.
 
آخرین ویرایش:
درود برهمگی...بالاخره کتاب LM تموم شد و آماده آپلود شدن هست...
دوستان من این کار رو به عشق Silent Hill و به خاطر بچه های این تاپیک که دوستان خیلی خوب من هستند انجام دادم و این کتاب مخصوص بچه های این تاپیکه...
فقط یک سوال:
آیا مایل هستید که کتاب رو توی بخش اخبار سایت بذارم تا بقیه بچه ها هم استفاده کنند یا خیر؟
من فقط به خاطر شما و عشق به سایلنت هیل این کتاب رو ترجمه کردم...حرف, حرف شماست!!!

گیلاسها بالا همگی با هم ...... CHEERS بخاطره امیر ;)
هر کاری که خودت صلاح می دونی انجام بده ، ما همگی بهت افتخار می کنیم
امشب یه مهمونی میگیریم کله هرمی و باچر رو هم دعوت می کنیم :دی
resident_hill__party__finish_by_sherringui-d2z51tb.jpg

همگی اومدن :دی
 
آقا رضا (Drak Soul) و آقا علی (Heart Broken), بترکید!!! چقدر قربون صدقه هم دیگه میرید!!!

آقا تو اسپویلر از این اعمال پسندیده انجام میدیم، شما چرا میخونی؟ :d

درود برهمگی...بالاخره کتاب LM تموم شد و آماده آپلود شدن هست...
دوستان من این کار رو به عشق Silent Hill و به خاطر بچه های این تاپیک که دوستان خیلی خوب من هستند انجام دادم و این کتاب مخصوص بچه های این تاپیکه...
فقط یک سوال:
آیا مایل هستید که کتاب رو توی بخش اخبار سایت بذارم تا بقیه بچه ها هم استفاده کنند یا خیر؟
من فقط به خاطر شما و عشق به سایلنت هیل این کتاب رو ترجمه کردم...حرف, حرف شماست!!!

درود

اول یه خسته نباشید بزرگ به امیر عزیز که میدونم برای این کارش خیلی زحمت کشیده.:)>-

صلاح مملکت خویش خسروان دانند، تصمیم با خودته. ولی به نظرم اگر این کارت در اختیار مابقی اعضای سایت هم قرار بگیره، افراد بیشتری از این مطالب استفاده می‌کنند.
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or