بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
گروه اول دیشب اعزام شد به SH1
گروه دوم امشب اعزام میشن به SH2
گروه اول: امیر ، علی، رضا (؟)
گروه دوم:امشب تکمیل میشه ،قبل از ساعت 9 شب
لطفا اعلام آمادگی کنین

ای وای :neutral:...من میخواستم از sh1 شروع کنم! گروه 1،یکم صبر میکردید دیگه نا مروت ها :d...
آتوسا امشب آلمان بازی داره...نمیشه از جمعه صبح شروع کنیم؟ ;;)
 
ای وای :neutral:...من میخواستم از sh1 شروع کنم! گروه 1،یکم صبر میکردید دیگه نا مروت ها :d...
آتوسا امشب آلمان بازی داره...نمیشه از جمعه صبح شروع کنیم؟ ;;)


آلمان کیه ؟ :دی مگه آلمان ساعت 9 بازی داره ؟ :دی
یعنی میگی زمان حرکت کاروان رو عقب بندازیم ؟
(باقیه سایلنت هیل بازا کجان پس ؟!!!)
تیم 2: من ، ابوذر، سپیده (دیگه کسی نبود ؟!!!!!!!!!!!!!!)
 
امروز بايد برم silent hill 1 رو از زير سنگم شده پيداش كنم بازيش كنم و خودمو به سرعت وبا كله به مدرسه برسونم تا به امير و علي برسم واز اونور هم با كله به سمت بيمارستان را ه خود رو در اين شهر مخوف ادامه بدهم...:d

---------- نوشته در 03:53 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 03:49 PM ارسال شده بود ----------

تیم 2: من ، ابوذر، سپیده (دیگه کسی نبود ؟!!!!!!!!!!!!!!)
من هم به تيم 2 اضافه كنيد من در هر دو تيم فعاليت خواهم كرد چون اشتياقي فراوان براي بازي كردن silent hill مرا در بر گرفته ودر خود نميگنجم...:d

---------- نوشته در 03:56 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 03:53 PM ارسال شده بود ----------

گروه اول دیشب اعزام شد به SH1
گروه دوم امشب اعزام میشن به SH2
گروه اول: امیر ، علی، رضا (؟)
گروه دوم:امشب تکمیل میشه ،قبل از ساعت 9 شب
لطفا اعلام آمادگی کنین
من هم اكنون اعلام آمادگي ميكنم...:d
 
سلامی به گرمی....

احوال همشهریا چطوره؟ خوبیید؟ خوشید؟ ایام به کامه؟ بدون مو خوش میگذره؟ (استفهام انکاری)
ای بابا...
ببین کی اینجاست...؟
چطوری رفیق؟


من که خوبم علی جون...دل ما هم برات تنگ شده بود علی جون, اتفاقا همین چند روز پیش بود که داشتم پشت سرت توی تاپیک حرف میزدم!!:p:d
والا اتفاقات زیادی رخ داده, دعوامون شد توی تاپیک, یه نفر قهر کرد رفت, توی تاپیک X vs Y من و علی صلح و صفا دعوا کردیم:d, شهاب جون هم که از جمعمون رفت!!!:(
عملاً آنتن ماهواره هستیا امیر....
:p

نمدونم متوجه شدین یا نه اما:
avatar47046_8.gif


میخواستم تو پروفایل شهاب یه یادگاری بنویسم که متوجه شدم آواتارش عوض شده!!!
حرف از شهاب شد... باید یه نکته ای رو بگم!
امروز به من PM خصوصی داده بود و دلیل رفتنش رو گفت. منم با اجازه ی خودش این دلیل رو اینجا ذکر میکنم تا شماها هم بدونید که شهاب بی معرفت نبود که ماها رو همینجوری ول کنه بره...
مثل اینکه برنامه ی کاریش خیلی فشرده شده بود. کلاس های متعدد درسی و حتی ورزشی میره. به خاطر کنکور ی هم که تو راه داره سخت مشغول درس خوندنه و میخواد بیشتر وقتش رو اختصاص بده به کنکورش. شهاب گفت که هر از گاهی به تاپیک سر میزنه و نوشته های همه رو میخونه.
گفت به همه سلام برسونم و بگم که چقدر دلش براتون تنگ شده...
-------
گیلاس هاتون بیارید بالا:
به امید روزی که شهاب و بقیه خانواده برگردن...
CHEERS

امیر جون اینا جز حزب ظاهر پرستیون هستن/:)
در وحله اول براشون گرافیک مهمه!
آقا میخوایین براتون شماره اول خودمو بفرستم؟ گرافیکش در حد شماره دومه
آهای علی...
من که خودم گفتم میخوام از SH1 شروع کنم...
حالا میشه دیگه اینقدر به من نگید خائن...
:p

آقا من میخوام امشب شماره 1 رو شروع کنم, کی پایه هست تا بریم تو کاره بازی؟:d
دلم خیلی هوس SH1 رو کرده...

منم همراهتم.سر کدوم ساعت شروع میکنی؟
بچه ها دیگه بس کنین! اگه نیستین ما جلو جلو بریم دیگه!

پس دیگه تموم...ما ساعت 9 بازی میکنیم, هرکی هم که دلش نمیخواد بازی نکنه!!!:p:d
یعنی خیلی نامردید... خیلی بی معرفتید ... خیلی آدم فروشید...
بازم بگم...؟
:p
آقایون تق و لق... من به خاطر خود شماها دست نگه داشتم و بازی نکردم... حالا بی مقدمه میرید سراغ بازی. بابا من فکر کردم شماها تا اواخر تیر میخواید صبر کنید، به همون خاطر شروع کردم DMC 4 بازی کردن...
اشکالی نداره. اگه واقعاً شروع کردید منم هستم... از SH1...
YEAH YEAH
میلاد جون ما فعلا داریم تو شهر ول میچرخیم.میتونی خودتو برسونی.البته من به مدرسه رسیدم و منتظرم امیر ملحق بشه.
تو هم اگر میتونی خودتو برسون!:d
علی صبر میکردی یه ذره خُب...
الان فقط تو و امیر شروع کردید...
شهام مونده، اشکان هست... مسعود میخواد بازی کنه. منم که هستم. رضا هم که دنبال SH1 ـه که پیداش کنه... میلاد تازه دانلودش کرده.
ابوذر که از SH2 شروع کرده + چند تا از بچه های دیگه. کاشکی میدیدیم علی Heart Broken هم میخواد تو بازی باشه یا نه...
----------------
یه آمار بدید که جریان چه جوریاست. منم الان میرم شروع میکنم به SH1 بازی کردن...
 
حرف از شهاب شد... باید یه نکته ای رو بگم!
امروز به من PM خصوصی داده بود و دلیل رفتنش رو گفت. منم با اجازه ی خودش این دلیل رو اینجا ذکر میکنم تا شماها هم بدونید که شهاب بی معرفت نبود که ماها رو همینجوری ول کنه بره...
مثل اینکه برنامه ی کاریش خیلی فشرده شده بود. کلاس های متعدد درسی و حتی ورزشی میره. به خاطر کنکور ی هم که تو راه داره سخت مشغول درس خوندنه و میخواد بیشتر وقتش رو اختصاص بده به کنکورش. شهاب گفت که هر از گاهی به تاپیک سر میزنه و نوشته های همه رو میخونه.
گفت به همه سلام برسونم و بگم که چقدر دلش براتون تنگ شده...
-------
گیلاس هاتون بیارید بالا:
به امید روزی که شهاب و بقیه خانواده برگردن...
CHEERS
براي شهاب جون هم دعا ميكنيم كه در امتحاناتش وكنكور موفق باشه من هم خيلي دلم براش تنگ شده اميدوارم هميشه موفق باشي داداش شهاب..:)
 
امیر این لیون میگه بازم صبر کنیم تا شهام و هنری و اشکان به ما بپیوندن.
================================
بچه ها اونایی که رو PC میخوان بازی کنن بگن که Xfire بهشون بدم که با هم در ارتباط باشیم وسط بازی:d
 
سلام
این اثر تاریخیو از کجا باید گیر آورد اونوقت؟:(

شما میتونید این اثر را از مغازه های بازی فروشی سرتاسر کشور خریداری کنید.:d
دوستان گرامي (مخصوصاً بانوان محترمه تاپيك) بنده تمامي شماره‌ها رو دارم اگه مي تونيد اعتماد كنيد خوشحال ميشم بتونم كمك كنم.
خدا شاهده بدون هيچ چشم‌داشت و يا نيت سوء.
ميلادخان كه قابل ندونست ولي رضاجان هر كجاي دنيا كه هستي بگو برات مي‌فرستم. :)
باشد, صبر میکنیم...فقط هنری و اشکان هم بیاند بگند که کی میتونند بازی کنند؟!!!:d
منم با sh1 موافقم فقط بايد صبر كنيد سيستمم كامل راه بيافته.
خداييش خيلي افت داره ادم طرفدار سايلنت هيل باشه شماره 1 رو نداشته باشه يا بازي نكرده باشه. :d
===============================================================
براي شهاب‌جان آرزوي موفقيت دارم.
علي‌جان خيلي خوشحالم كه اينجا زيارتت مي‌كنم دوباره.
 
من به شخصه از فردا شب ساعت 12 به بعد می تونم بازی کنم اما می زارمش برای شب های دیگه
از شنبه ساعت 9 شب به بعد می تونم باهاتون باشم ...
 
دوستان میبینم که شدیدا در حال اسپم دادن هستین :دی
پروفایل ندارین مگه شما :دی

خب جدا از شوخی
می خواستم ببینم کسی پایه هست در مورد ترسناک ترین صحنه های سایلنت هیل بحث کنیم ؟؟
مثلا از همین شماره 1 که دارین همتون با هم بازی می کنید شروع کنیم
هر کس صحنه مورد نظرشو بنویسه هر پست که بیشتر لایک خورد اون به عنوان ترسناک ترین انتخاب بشه ؟؟؟
نظرتون چیه ؟؟؟
 
سلام
می خواستم ببینم کسی پایه هست در مورد ترسناک ترین صحنه های سایلنت هیل بحث کنیم ؟؟
مثلا از همین شماره 1 که دارین همتون با هم بازی می کنید شروع کنیم
هر کس صحنه مورد نظرشو بنویسه هر پست که بیشتر لایک خورد اون به عنوان ترسناک ترین انتخاب بشه ؟؟؟
نظرتون چیه ؟؟؟
مي‌تونه موضوع نظرسنجي باشه
 
سلام

مي‌تونه موضوع نظرسنجي باشه
برای نظرسنجی فقط می تونیم ترسناک ترین شماره رو انتخاب کنیم
ولی خوب بازی مث سایلنت هیل بعضی وقت ها صحنه هایی داره که نمیشه ازش گذشت و البته ترس به تجربه شخصی هم بر می گرده
 
بچه ها ساعت از 9 گذشت اما من دارم انگل می خونم :دی
میگم یهو دیدین 23م همه ی اعضای خانواده (چه اونا که گردنشون شکسته ، چه اونا که می خوایم گردنشون رو بشکنیم) یهو پیداشون شد اونوقت یه کاروان دسته جمعی به سمت سایلنت هیل راه می اندازیم :دی
نظرتون چیه ؟

ی خواستم ببینم کسی پایه هست در مورد ترسناک ترین صحنه های سایلنت هیل بحث کنیم ؟؟
مثلا از همین شماره 1 که دارین همتون با هم بازی می کنید شروع کنیم
هر کس صحنه مورد نظرشو بنویسه هر پست که بیشتر لایک خورد اون به عنوان ترسناک ترین انتخاب بشه ؟؟؟
نظرتون چیه ؟؟؟

موافقم ! از نظر من ترسناکترین صحنه ، اون صحنه ای بود که برای بار اول کله هرمی رو دیدم که اونور میله ها نشسته و داره بهم نگاه می کنه :-s این صحنه کابوسهای شبانه ی من رو تا به امروز رقم زده
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or