بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    135

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست.
به روز میشود...

wire.png

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,600
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 150
آخرین ویرایش:
اتفاقا بر عکس.
به نظرم متمایز بودنش همینه.
شهر دوم و سوم که یکی بودن.
شهر اول فرق میکردش.از یه لحاظی....
نمیتونم بگم چه جوری ولی به نظرم خیلی بهتر بود.نه اینکه شهر دوم و سوم بد باشه... نه!
شهر اولو به یه دلایلی بیشتر دوست دارم
آره علي جان مثلا همون برف باريدن تو سايلنت هيل 1 يه اتمسفر عجيب و غريبي به بازي داده بود يا همون بارون باريدن كه فقط در شب اتفاق ميوفتاد بعد تو سايلنت هيل 1 چيزي كه خيلي جالب بود اين بود كه ما تقريبا چرخه شب و روز داشتيم و همين شبو روز شدن حس خاصي به بازي بخشيده بود ... مثلا اون صحنه رو به ياد بياريد كه از يه خونه كه درش با سه تا كليد باز ميشد ما خودمونو به سمت ديگه شهر ميبرديم كه به مدرسه برسيم چون قسمت قبلي شهر همه راه ها به دره منتهي ميشد وبسته بود در همين حين كه به طرف ديگه شهر ميرفتيم هوا شب وتاريكميشد... يا وقتي غولي كه در مدرسه بود رو ميكشتيم بعدش كه از حالت other world خارج ميشديم هوا صبح شده بود وصداي زنگ كليسا ميومد...همه اينها واقعا اين شهرو لذت بخش كرده بود...
به نظر من علی، چنین چیزی باعث متمایز شدن شهر نمیشه. به نظرم، یکی از بزرگترین مشخصه های این شهر محبوبمون "مه" هستش که تو همه ی شماره هاش بوده و خواهد بود...
متاسفانه در نسخه down pour از افكت مه بصورت خيلي ضعيف استفاده شده بود ويكي از ضعف هاي بازي به حساب ميومد...

---------- نوشته در 02:58 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 02:49 PM ارسال شده بود ----------

جاییکه Heather پدرش رو مرده تو خونه پیدا میکنه و با Douglas به سمت Silent Hill میره که توی ماشینش هم آهنگ Letter پخش میشه ...
اونجا بارون میاد دیگه...
ليون اون داخل دموي بازي وقتي با اون كارگاه سوار ماشينن بارون مياد ولي در داخل گيم پلي بازي ودر حالت real time باروني وجود نداره...فقط مه هست داخل خيابونها...
 
سلام
رضا‌جان اجازه مي خوام باهات مخالفت كنم.;;)
راستش به نظر حقير تو شماره 1 اون چيزي كه مي‌باريد خاكستر بود. البته در اين زمينه هنوز بين علما اختلافه.:d
ضمن اينه به شخصه با چرخه‌ي روز و شب موافق نيستم. به نظرم تو سايلنت هيل زمان مرده. تقسيم‌بندي اوقات به اين صورته كه: روشنايي، تاريكي و دنياي ديگه.
تو شماره ی سوم هم داشتیم...
جاییکه Heather پدرش رو مرده تو خونه پیدا میکنه و با Douglas به سمت Silent Hill میره که توی ماشینش هم آهنگ Letter پخش میشه ...
اونجا بارون میاد دیگه...
با رضاجان موافقم. ضمن اينكه اونجا اصلاً شهر سايلنت هيل نبود. جاده‌ي منتهي به شهر بود. چيزي كه اول Origins هم ديديم.
 
آخرین ویرایش:
سلام
رضا‌جان اجازه مي خوام باهات مخالفت كنم.;;)
راستش به نظر حقير تو شماره 1 اون چيزي كه مي‌باريد خاكستر بود. البته در اين زمينه هنوز بين علما اختلافه.:d
سلام مسعود جان خواهش ميكنم اختيار داريد اجازه ما دست شماست منظورتون از برف خاكستر؟
ضمن اينه به شخصه با چرخه‌ي روز و شب موافق نيستم. به نظرم تو سايلنت هيل زمان مرده. تقسيم‌بندي اوقات به اين صورته كه: روشنايي، تاريكي و دنياي ديگه.
البته مسعود جان منظورتون از زمان مرده اينكه زمان ثابته؟به نظر من در silent hill زمان در حال گذره مثلا در يكي از متن هاي داخل كتاب silent hill 1 در مدرسه اشاره شده كه فكر كنم در ساعت 12 شب يك جانور گرسنه از خواب بيدار ميشه كه دقيقا به باس مدرسه كه شبيه دايناسور بود اشاره ميكنه... يا وقتي كه 2 لوح رو در مدرسه در برج ساعت كار ميزاريم زمان در حال گذر مثلا موقع كار گذاشتن لوح اول كه از زير اون دست جادويي برداشتيمش زمان 10:30 شبرو نشون ميده وموقع كار گذاشتن لوح دوم 12 شب رو نشون ميده پس يه چرخه زماني وجود داره...
 
دوستان من سایلنت هیل 4 رو دانلود کردم..

متاسفانه بعد از ستاپ با پیعام gameis not installed properly مواجه میشم...

کسی سایلنت هیل 4 نداره کمک کنه؟

کرک رو هم عوض کردم باز همین پیغام رو میده....خیلیا توی نت همچین مشکلی داشتن ولی راه حلی پیدا نکردم براش....اعصابم داغونه!

یکی کمک کنه خواهشا!
سلام.
فایلی که دات رجیستر هست رو با راست کلیک به وسیله نت پد باز کنید چند خط نوشته است یک خطش اینه :
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Konami\SILENT HILL 4\1.00.000]
به جاش این خط این رو بگذارید :
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Wow6432Node\Konami\SILENT HILL 4\1.00.000]
و سیو کنید ببندیدش و اجراش کنید .
پاینده باشی !
..............
عزیز واقعا دمت گرم.....

درست شد...

خیلی محبت کردی..
خوشحالم تونستم کمک کنم !
موفق باشی !
 
آخرین ویرایش:
سلام.
فایلی که دات رجیستر هست رو با راست کلیک به وسیله نت پد باز کنید چند خط نوشته است یک خطش اینه :
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Konami\SILENT HILL 4\1.00.000]
به جاش این خط این رو بگذارید :
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Wow6432Node\Konami\SILENT HILL 4\1.00.000]
و سیو کنید ببندیدش و اجراش کنید .
پاینده باشی !

عزیز واقعا دمت گرم.....

درست شد...

خیلی محبت کردی..
 
واقعا به نظر من گيم پلي سايلنت ٣ خيلي روون تر سايلنت ٢ بود گرافيك شماره ٣ وقتي رندرينگش رو رو 4046*4046 قرار ميديد گرافيكش در حد بازيهاي همين نسل!
 
آخرین ویرایش:
سلام
سلام مسعود جان خواهش ميكنم اختيار داريد اجازه ما دست شماست منظورتون از برف خاكستر؟
دقيقاً. هنوز هم نميشه يا قطعيت گفت كه برفه يا خاكستره.
البته مسعود جان منظورتون از زمان مرده اينكه زمان ثابته؟به نظر من در silent hill زمان در حال گذره مثلا در يكي از متن هاي داخل كتاب silent hill 1 در مدرسه اشاره شده كه فكر كنم در ساعت 12 شب يك جانور گرسنه از خواب بيدار ميشه كه دقيقا به باس مدرسه كه شبيه دايناسور بود اشاره ميكنه... يا وقتي كه 2 لوح رو در مدرسه در برج ساعت كار ميزاريم زمان در حال گذر مثلا موقع كار گذاشتن لوح اول كه از زير اون دست جادويي برداشتيمش زمان 10:30 شبرو نشون ميده وموقع كار گذاشتن لوح دوم 12 شب رو نشون ميده پس يه چرخه زماني وجود داره...
خب اگه دقت كنيم، اول اينكه تمام ساعت‌ها در خوابي مرگبار فرو رفتند. انگار كه هيچ وقت كار نمي‌كردند. يه خورده مي خوام فلسفي‌ش كنم.:p
چرخش روز و شب وابسته و يا تابعي از زمان هستند نه زمان تابعي از چرخه‌ي ايام. پس گذر زمان تو سايلنت هيل وجود داره.

---------- نوشته در 04:20 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:18 PM ارسال شده بود ----------

مرسي داداش مسعود ميرم سه شنبه كنسولم ميرسه ميرم نسخه HD يش رو ميگيرم رو PC بازي كردن گناه كبيرست:d
هنوز نتونستي بازي كني؟ اسماعيل‌جان شانست PC منم مشكل داره نتونستم امتحان كنم.
 
سلامدقيقاً. هنوز هم نميشه يا قطعيت گفت كه برفه يا خاكستره. خب اگه دقت كنيم، اول اينكه تمام ساعت‌ها در خوابي مرگبار فرو رفتند. انگار كه هيچ وقت كار نمي‌كردند. يه خورده مي خوام فلسفي‌ش كنم.:pچرخش روز و شب وابسته و يا تابعي از زمان هستند نه زمان تابعي از چرخه‌ي ايام. پس گذر زمان تو سايلنت هيل وجود داره.---------- نوشته در 04:20 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:18 PM ارسال شده بود ----------هنوز نتونستي بازي كني؟ اسماعيل‌جان شانست PC منم مشكل داره نتونستم امتحان كنم.
نه داداش هنوز نتونستم بازي كنم واقعا رو اعصابه الان فقط ميشينم تريلر e3 2001 رو ميبينم و آهنگش حال ميكنم
 
آره علي جان مثلا همون برف باريدن تو سايلنت هيل 1 يه اتمسفر عجيب و غريبي به بازي داده بود يا همون بارون باريدن كه فقط در شب اتفاق ميوفتاد بعد تو سايلنت هيل 1 چيزي كه خيلي جالب بود اين بود كه ما تقريبا چرخه شب و روز داشتيم و همين شبو روز شدن حس خاصي به بازي بخشيده بود ... مثلا اون صحنه رو به ياد بياريد كه از يه خونه كه درش با سه تا كليد باز ميشد ما خودمونو به سمت ديگه شهر ميبرديم كه به مدرسه برسيم چون قسمت قبلي شهر همه راه ها به دره منتهي ميشد وبسته بود در همين حين كه به طرف ديگه شهر ميرفتيم هوا شب وتاريكميشد... يا وقتي غولي كه در مدرسه بود رو ميكشتيم بعدش كه از حالت other world خارج ميشديم هوا صبح شده بود وصداي زنگ كليسا ميومد...همه اينها واقعا اين شهرو لذت بخش كرده بود...
رضا جون اون دره که با سه تا کلید باز میشه و بعد که از درب عبور میکنیم و شهر تاریک میشه یدفعه, ربطی به چرخه روز و شب نداره, اون دلیلش یه چیزه دیگه ای هست که شب و روز میشه!!!:d
 
بچه ها من هیچی رو با اون لحظه ای که رئیس اول بازی رو توی شماره 1 میکشیم عوض نمیکنم! صبح زود و مدرسه حالت سفید رنگ داشت مثل این بود که مه وارد مدرسه شده!
واقعا زیبا بود!
کلا یه نظر دارم و اونم اینه که سایلنت هیل باید توی روز باشه و فقط وقتی وارد OW میشه یا مثل SH1، شب بشه وگرنه باید حتما تو روز باشه!
یکی از مشکلاتی که من توی HC دیدم همین بود
 
راستی در مورد این عکس:

30659d1340348393-11.jpg


کسی فهمید کجای بازی این عکسها رو میبینیم؟!!!:d
 
ليون اون داخل دموي بازي وقتي با اون كارگاه سوار ماشينن بارون مياد ولي در داخل گيم پلي بازي ودر حالت real time باروني وجود نداره...فقط مه هست داخل خيابونها...
RAIN is RAIN
:d

با رضاجان موافقم. ضمن اينكه اونجا اصلاً شهر سايلنت هيل نبود. جاده‌ي منتهي به شهر بود. چيزي كه اول Origins هم ديديم.
جاده ی منتهی به شهر میشه جاده ی همون شهر...
بارون داشتیم... اتفاقاً خیلی هم به جا بود....
:p

واقعا به نظر من گيم پلي سايلنت ٣ خيلي روون تر سايلنت ٢ بود گرافيك شماره ٣ وقتي رندرينگش رو رو 4046*4046 قرار ميديد گرافيكش در حد بازيهاي همين نسل!
به هر حال هر چی بوده باشه، باید یه پیشرفتی نسبت به شماره ی قبلیش هم میکرد دیگه...
 
راستی در مورد این عکس:

30659d1340348393-11.jpg


کسی فهمید کجای بازی این عکسها رو میبینیم؟!!!:d
امیر جون من فکر میکنم تو شماره سوم اون قسمت آخر بازی،یعنی همونجایی وارد اتاق آلسا میشیم هستش.
البته ه اون اتاق منظورم اینه که اون ثسمت از بازی! اون منطقه! یه دو سه تا تابلو ونجاها افتاده بود.یکی از اونا نیستش؟:-/
=======================
بچه ها اینی که توی HC الکس رو میرسونه به شپردز گلن؛تراویس گریدیه؟
 
خب ما این عکسها رو میتونیم تقریبا روی تمام دیوارهای مرحله آخر SH3 یعنی کلیسا زیرزمینی ببینیم, اگر به دیوارهای کلیسا (به استثنا اونجایی که کلادیا رو میبینیم و چند جای دیگه)
این نقش ها نگارها رو میتونید بر روی دیوارها ببینید!
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or