بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام
چون حال ندارم نقل قول کنم برای پست امیر در مورد آنجلا همون ترول صفحه ی قبل رو به کار می برم :d
دوستان من یه مدتی نیستم اومدم خدافظی کنم بگم میام باز اما اگه نیومدم ما رو حلال کنید :d

I need A change in my life so maybe it's time for me to go for it...Sorry every1 , I'm Leaving this way
I Hope I come Back Soon
Thank you guys
امیدوارم هر چه زودتر شاهد حضورت تو تاپیک باشیم دایی.:(
قربانی یازدهم:
victim_11.jpg

قربانی: نامشخص
حرفه: نامشخص
جنسیت/ویژگی: نامشخص
قد/وزن: نامشخص
سرگرمی: نامشخص
غیره: نامشخص
زمینه قتل: رهایی
روش قتل: نامشخص
محل قتل: نامشخص
وسایل به جا مانده: نامشخص
===========================================================
هیچ چیز مشخص نیست.حتی جسد هم پیدا نشده پس غیر منطقی است که بگوییم جسد مریوط John Doe است.
به هرحال, این حقیقت دارد که یک قربانی وجود دارد.
او در اندیشه انجام دادن "Assumption Ceremony" با استفاده از کتاب مقدس, مرهم سفید, جام سیاه رنگ و ده قلب است.
آنها گفته اند کسی که میخواهد "Assumption Ceremony" انجام دهد همان کسی هست که توسط George Rosten پرورانده شد.
اما تمام جزییات نامشخص است.
===========================================================
مشخصات قربانی یازدهم:
WalterSullivan.PNG
قربانی: Walter Sulivan
حرفه: نامعلوم
جنسیت/ویژگی: مرد/سفید پوست/میانسال
قد/وزن: 190 سانتیمتر/84 کیلوگرم
سرگرمی: نامعلوم
غیره: نامعلوم
زمینه قتل: رهایی
روش قتل: خودکشی,از قاشق برای پاره کردن شاهرگش استفاده کرد
محل قتل: سلول زندان در سایلنت هیل
وسایل به جا مانده: قاشق ( در محل قتل)
خب قربانی یازده
65977499612762696684.jpg

93821470524666027753.jpg
یعنی واقعا والتر برای کامل شدن قربانی هاش و مراسمش حتی حاضر شده خودشم بکشه:-o اینو میدونستم ولی خیلی برام عجیبه...حالا چرا خودش
خب وقتی برای هدفش‌حاضر فجیع‌ترین اعمال رو انجام بده، کشتن خودش که کاری نداره. اون طبق دستورالعمل باید از بند جسم رها بشه.
================================================================================
خب یک نفر دیگه از جمع ما جدا شد. آتوساجان چیزی بیشتر از 1 سال اینجا حضور پر رنگی داشت. به شخصه امیدوارم هر چه زودتر برگرده به خونه‌اش و به شهرش.
از سال 87 که ساکن اینجا شدم خاطرات تلخ:( و شیرین:) زیادی دارم. ولی همین‌جا اعلام می‌کنم حتی اگه روزی فقط خودم بمونم و خودم باز هم تمام تلاشم رو می‌کنم که این تاپیک به حیات خودش ادامه بده.>:d
 
آخرین ویرایش:
یعنی واقعا والتر برای کامل شدن قربانی هاش و مراسمش حتی حاضر شده خودشم بکشه:-o اینو میدونستم ولی خیلی برام عجیبه...حالا چرا خودش
خب این برمیگرده به همون چیزهایی که در فرقه به اون یاد دادن:
و در زمان مقرر جهان به وسیله ی خشم من پاک خواهد شد. روغن سفید ، جام سیاه و خون ده گناهکار را فراهم آور. برای آیین holy assumption آماده شو.دومین علامت ، و خداوند فرمود : خون 10 گناهکار و روغن سفید را پیش کش کن. سپس از بند جسم رها شو، و قدرت آسمان ها را دریافت کن. افسردگی را از تاریکی و پوچی به وجود آور و بگذار تو را "ناامید"ی دهنده ی خرد فرا گیرد . سومین علامت ، و خداوند فرمود ، از طریق "وسوسه" ی گناه به "منشا" ابدی برگرد . در زیر "چشمان هوشیار" شیطان ،به تنهایی در "بی نظمی" سرگردان شو. آخرین علامت. و خداوند فرمود ، از شر شهوت رها شو ، با این کار آن زن کسی خواهد بود که "بازتولد مادر" نام میگیرد و آن مرد "دریافت کننده ی دانش" خواهد بود. اگر به وسیله ی the 21 sacrament این کار انجام گیرد مادر تولد جدیدی خواهد یافت و قوم گناه رهایی پیدا خواهد کرد. *"
ما میتونیم معانی موازی رو برای این کلمه پیدا کنیم : assumption ( که معنی گرفتن چیزی رو میده ) و Assumption (معنی بردن چیزی به آسمان رو میده ) این معانی موازی نمونه ی خوبی هستش برای خود مفهومی ایده ها در sh .* به این ترتیب که گرفتن رو ما به گرفتن قدرت آسمان ها که در متن بهش اشاره شد مرتبط میدونیم و از بردن چیزی به آسمان هم روحی که قرار هست پس از اجرای این مراسم به آسمان عروج کنه و توی این دنیای جدید برای همیشه باقی بمونه منظور هست*.
 
آخرین ویرایش:
خب وقتی برای هدفش‌حاضر فجیع‌ترین اعمال رو انجام بده، کشتن خودش که کاری نداره. اون طبق دستورالعمل باید از بند جسم رها بشه.
ای بابا! چی شد پَ؟
اون که یه چیز دیگه میگه! میگه اون والتر نیست! یا من اشتباه میکنم طبق معمول؟:-/ کلا قیافه من=:-/
 
سلام

امیدوارم هر چه زودتر شاهد حضورت تو تاپیک باشیم دایی.:(

خب قربانی یازده
65977499612762696684.jpg

93821470524666027753.jpg

خب وقتی برای هدفش‌حاضر فجیع‌ترین اعمال رو انجام بده، کشتن خودش که کاری نداره. اون طبق دستورالعمل باید از بند جسم رها بشه.
================================================================================
خب یک نفر دیگه از جمع ما جدا شد. آتوساجان چیزی بیشتر از 1 سال اینجا حضور پر رنگی داشت. به شخصه امیدوارم هر چه زودتر برگرده به خونه‌اش و به شهرش.
از سال 87 که ساکن اینجا شدم خاطرات تلخ:( و شیرین:) زیادی دارم. ولی همین‌جا اعلام می‌کنم حتی اگه روزی فقط خودم بمونم و خودم باز هم تمام تلاشم رو می‌کنم که این تاپیک به حیات خودش ادامه بده.>:d

مطمئن باش منم تا اخرش هستم>:d< چونکه تازه خونه مو(اینجا) بیدا کردم:d
 
مسعود باور کن هر کاری میکنم نمیشه یادته قبلا هم با اس ام اس اینو ازت پرسیده بودم تو هم گفتی رد پاها رو دنبال کن منم دنبال کردم چند تا عدد پیدا کردم حتی آخرین عدد فکر کنم 5 بود .آره الان یادم اومد عددهای 2 و 3 و 4 و 5 رو به ترتیب پیدا کردم که دقیقا درست گفتی عدد 3 پشت همون جعبه آهنی بود که وقتی کشیدمش این ور ظاهر شد.اما مشکلی که هست اون در به جز این اعداد بازم یک یا دو رقم دیگه اگه یادم باشه رقم میخواست من اینا رو میزدم باز نمیشد.یعنی این همه راهنما واسه این بازی اومده هیچ جا این کد رو ننوشته؟

اگه منظورت کد اخر مرحله زندادن است . کد مربوطه 22345 است.

---------- نوشته در 12:25 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 12:23 PM ارسال شده بود ----------





یعنی واقعا والتر برای کامل شدن قربانی هاش و مراسمش حتی حاضر شده خودشم بکشه:-o اینو میدونستم ولی خیلی برام عجیبه...حالا چرا خودش
این والتر یک دیوانه زنجیری بیشتر نیست. ازش چه انتظاری داری.........:d
 
ای بابا! چی شد پَ؟
اون که یه چیز دیگه میگه! میگه اون والتر نیست! یا من اشتباه میکنم طبق معمول؟:-/ کلا قیافه من=:-/
خب منم خودم یکمی در فهمیدن این موضوع دچار مشکل شدم باید صبر کنیم ببنیم آقا مسعود یا اشکان جان بیاند یه توضیحی بدند!:d
دوستان به بلاگ ما هم سر بزنید!
http://forum.bazicenter.com/blogs/blog3802/
 
مسعود شک نکن که مدل این جنازه همون مدل آنجلا هست...
یه عکس نزدیک از جنازه:
58593931087538666130.jpg
همون اول بازی وقتی که هدر توی یه کافه از خواب بیدار میشه اگر دقت کنید سر یه آدم گوشه پایین سمت راست تصویر پیدا هست, بچه های توی اینترنت با یه سری برنامه فهمیدند که این سره
ماله کیه...اگه گفتید ماله کیه؟:d
35959414737038521418.png
32974743938708344747.jpg
امیرجان از روزی که این تصویر رو گذاشتی خیلی گشتم. این هم CutScene مربوط به اول بازی.
همچین تصویری نیست. البته این مربوط به نسخه‌ی PC هستش شاید مال PS2 فرق کنه. ضمن اینکه از لحاظ زمانی هم به هم نمی‌خورند.
 
امیرجان از روزی که این تصویر رو گذاشتی خیلی گشتم. این هم CutScene مربوط به اول بازی.
همچین تصویری نیست. البته این مربوط به نسخه‌ی PC هستش شاید مال PS2 فرق کنه. ضمن اینکه از لحاظ زمانی هم به هم نمی‌خورند.
مسعود جان اگر منظورت عکس اولی که گذاشتم هست, یعنی این:
35959414737038521418.png
من خودم همین الان رفتم توی بازی (نسخه PC) و یه عکس گرفتم که این سر توی تصویر هست:
92244795260290390869.jpg
اگز منظورت عکس دومی هست یعنی این:
32974743938708344747.jpg
این رو بچه های توی اینترنت با یک سری برنامه که دوربین بازی رو هک میکنه عکس انداختند مگر نه توی خوده بازی همچین چیزی رو نشون نمیده...:d
 
سلام
مسعود جان اگر منظورت عکس اولی که گذاشتم هست, یعنی این:
35959414737038521418.png
من خودم همین الان رفتم توی بازی (نسخه PC) و یه عکس گرفتم که این سر توی تصویر هست:
92244795260290390869.jpg
منم منظورم همینه.:d
اما نیست. باور کن نیست. به جان خودم:d
اونی که گذاشتم دیگه کات-سکانس خود بازی بود.
ای بابا! چی شد پَ؟
اون که یه چیز دیگه میگه! میگه اون والتر نیست! یا من اشتباه میکنم طبق معمول؟:-/ کلا قیافه من=:-/

خب منم خودم یکمی در فهمیدن این موضوع دچار مشکل شدم باید صبر کنیم ببنیم آقا مسعود یا اشکان جان بیاند یه توضیحی بدند!:d
هاووون؟ قضیه چیه؟:-/
دوستان به بلاگ ما هم سر بزنید!
http://forum.bazicenter.com/blogs/blog3802/
سر که هیچی. سر و کله میزنیم.:d
 
منم منظورم همینه.:d
اما نیست. باور کن نیست. به جان خودم:d
اونی که گذاشتم دیگه کات-سکانس خود بازی بود.
کی نیست مسعود جان؟:d
منظورت اینه که سره اصلا نیست یا این سره آنجلا نیست؟:d
=================================
دوستان این جمله جرج سانتايانا که میگه: آنان که گذشته را به خاطر نمی آورند مجبور به تکرار آن هستند .
یه جورایی در مورد جیمز هم صدق میکنه ها!!!
چه جالب!!!نه؟:d
 
آخرین ویرایش:
مسعود و امیر عزیز لطفا به یه اتفاق نظری ، چیزی میزی برسید.... ماکه دوباره گیج شدیم رفت! :d
حالا هست یا نیس!؟ ;)
باید بحث کنیم تا به یه نتیجه ای برسیم!:d
===============================
بچه ها من الان دارم صفحه تویتر Masahiro Ito (طراح هیولای و کاراکترهای سایلنت هیل 1,2,3 ) رو دنبال میکنم.
حرفهای جالبی زده...اگه شد چندتاش رو میذارم اینجا!
 
سلام
کی نیست مسعود جان؟:d
منظورت اینه که سره اصلا نیست یا این سره آنجلا نیست؟:d
یعنی اصلا سری نیست. :d

دوستان این جمله جرج سانتايانا که میگه: آنان که گذشته را به خاطر نمی آورند مجبور به تکرار آن هستند .
یه جورایی در مورد جیمز هم صدق میکنه ها!!!
چه جالب!!!نه؟:d
دقیقاً:-b
بچه ها من الان دارم صفحه تویتر Masahiro Ito (طراح هیولای و کاراکترهای سایلنت هیل 1,2,3 ) رو دنبال میکنم.
حرفهای جالبی زده...اگه شد چندتاش رو میذارم اینجا!
ممنون>:d<
 
یعنی اصلا سری نیست.
yahoo_4.gif
مگه میشه؟ پس اینی که من ازش عکس انداختم چی بود؟:d
یکمی میزان روشنایی مانیتور ببر بالا پیدا میشه مسعود جان!:d
==============================
خب این یه طرحی از کله هرمی هست که خوده Masahiro Ito چند روز پیش کشیده و اون در تویتر گذاشته
70115813616039957613.jpg
 
آخرین ویرایش:
یعنی اصلا سری نیست. :d

چرا مسعود جان من یادم بود.
ولی توی این نسخه جدیدی که از بازی امده بود من چیزی ندیدم.

---------- نوشته در 08:26 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:25 AM ارسال شده بود ----------

خب این یه طرحی از کله هرمی هست که خوده Masahiro Ito چند روز پیش کشیده و اون در تویتر گذاشته
70115813616039957613.jpg

ببینید کله هرمی چه جذابیت حماسی داره....
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or