بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
قسمت بولد!:d : چه ربطی داره! نه جیمز،نه ماریا و نه ادی هیچکدوم احساس پشیمونی نمیکردن! از کجا در آوردی؟:d هری احساس گناه میکرد یا هدر؟:d تراویس؟:d
حالا آنجلا چرا ولی اون سه تا نه! نخ سوزن جیمز:d
توی Origins تراویس با اینکه میتونه بیمارستان رو ترک کنه اما وقتی از در میخوای بری بیرون میگه:
I Will not Leave This Town Until I Find Out Why I Am Here---I Want To Know The Truth
به نظر من همون حقیقت اینکه برای چی اومدی توی شهر،همه مفاهیم دیگه رو در بر میگیره و کلی تر هست.همه رو هم در بر میگیره ولی گناهکار بودن یا نبودن فقط عده معدودی رو در بر میگیره.

:dبلی :dجیمز احساس گناه می کرد ! آنجلا احساس گناه می کرد ، ادی احساس گناه می کرد !
قسمت قرمز: پست قبلیم رو تا تهش بخون
:d

---------- نوشته در 02:55 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 02:54 PM ارسال شده بود ----------

یعنی میخوای بگی Henry ممکنه به نوعی از کاری یا چیزی احساس گناه بکنه...؟

ممکنه ...
 
:dبلی :dجیمز احساس گناه می کرد ! آنجلا احساس گناه می کرد ، ادی احساس گناه می کرد !
قسمت قرمز: پست قبلیم رو تا تهش بخون
:d
اکثریت فکر می کنن جیمز ، آنجلا و ادی بخاطر اینکه گناهکار بودن به شهر فراخوانده شده بودند و حقیقت هم اینه که جرم همه ی اونها قتل بود (حالا درستی و نادرستیش رو کاری نداریم) اما خب می دونیم که این سه نفر در مقابل افراد دیگه ای مثه قاتلهای زنجیره ای ، تجاوزگران ، غارت کنندگان و ظالمان و... نبودند پس دلیل اصلی که به شهر فراخوندن چی بوده
نه نبودن فقط آدم کشته بودن همین! جرم که نیست! فقط یه خلاف کوچولو کرده بودن:d
راجع به قسمت سبز:
پست قبلیت رو تا تهش خوندم ولی به چیزی که اشاره کنه هری و هدر و تراویس احساس گناه میکردن نرسیدم;;)
-------------------------------------------
خواهشا بیخود شماره دوم رو نکشین وسط
 
آخرین ویرایش:
نه نبودن فقط آدم کشته بودن همین! جرم که نیست! فقط یه خلاف کوچولو کرده بودن:d
راجع به قسمت سبز:
پست قبلیت رو تا تهش خوندم ولی به چیزی که اشاره کنه هری و هدر و تراویس احساس گناه میکردن نرسیدم;;)
-------------------------------------------
خواهشا بیخود شماره دوم رو نکشین وسط

:|I Want To kill U now
 
سلام ببخشید میشه یه مقدار درباره ی SECOND SENARIO BORN FROM WISH که توی SILENT HILL2 هستش توضیح بدید که شخصیت اصلیش کی هست داستانش چی هست واینکه ایا داستانش ربطی به داستان اصلی شماره دوم داره یا نه اخه چند روز پیش
برای اولین بار خواستم silent hill2 رو بازی کنم با این second senario که برخوردم تعجب کردم بعد اون پایانی که اخرش جیمز با لارا از شهر میرن رو اسمش رو محبت کنید خیلی ممنون میشم
 
سلام علیک...:d
کسی توی SH4 با همچین صحنه ای مواجه شده؟

63634878991713371987.jpg
 
سلام ببخشید میشه یه مقدار درباره ی SECOND SENARIO BORN FROM WISH که توی SILENT HILL2 هستش توضیح بدید که شخصیت اصلیش کی هست داستانش چی هست واینکه ایا داستانش ربطی به داستان اصلی شماره دوم داره یا نه اخه چند روز پیش
برای اولین بار خواستم silent hill2 رو بازی کنم با این second senario که برخوردم تعجب کردم بعد اون پایانی که اخرش جیمز با لارا از شهر میرن رو اسمش رو محبت کنید خیلی ممنون میشم
اون سناریو مربوط به Maria ـست که قبل از ورود James به شهر صورت میگیره و به نظر من اصلاً نحوه ی شکل گیری Maria رو توضیح میده (میگم شکل گیری، چون Maria واقعی نبودش)
اسم اون پایان هم Leave هستش...
-----
در ضمن ورودت رو به این شهر مه گرفته تبریک میگم...

---------- نوشته در 04:51 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:50 PM ارسال شده بود ----------

سلام علیک...:d
کسی توی SH4 با همچین صحنه ای مواجه شده؟

63634878991713371987.jpg
WHAT
؟
نه، این دیگه چیه؟ از کجا آوردیش امیر...؟
Photo Shop ــه
:p
آخی، جای علی دیوونه خالی که بپریم به هم...
 
WHAT
؟
نه، این دیگه چیه؟ از کجا آوردیش امیر...؟
Photo Shop ــه
:p
آخی، جای علی دیوونه خالی که بپریم به هم...
تو هنوز فکر میکنی من توی کار فتوشاپم)x
این Victem Henry هستش...وقتی که پایان بد رو بگیری میتونی بری از توی سوراخ در ببنیش:d...روی یقه لباسش شماره 21121 نوشته شده...و هی این جمله رو تکرار میکنه Help me please
همونطور که میبنید والتر چشمهای هنری رو از حدقه دراورده...
برای اینکه فکر نکنید کاره فتوشاپه لینک ویدیویش رو براتون میذارم...)x
http://www5.online-convert.com/download-file/721b14bd6341877db95ea8c3a9e05608/converted-7b4efd0a.mp4
 
تو هنوز فکر میکنی من توی کار فتوشاپم)x
این Victem Henry هستش...وقتی که پایان بد رو بگیری میتونی بری از توی سوراخ در ببنیش:d...روی یقه لباسش شماره 21121 نوشته شده...و هی این جمله رو تکرار میکنه Help me please
همونطور که میبنید والتر چشمهای هنری رو از حدقه دراورده...
برای اینکه فکر نکنید کاره فتوشاپه لینک ویدیویش رو براتون میذارم...)x
http://www5.online-convert.com/download-file/721b14bd6341877db95ea8c3a9e05608/converted-7b4efd0a.mp4
امیر دیوونه شوخو کردم...
خواستم یاد علی رو زنده کنم...
جدی جدی فکر کردی درام راست میگویم آیا؟
;;)
 
اکثریت فکر می کنن جیمز ، آنجلا و ادی بخاطر اینکه گناهکار بودن به شهر فراخوانده شده بودند و حقیقت هم اینه که جرم همه ی اونها قتل بود (حالا درستی و نادرستیش رو کاری نداریم) اما خب می دونیم که این سه نفر در مقابل افراد دیگه ای مثه قاتلهای زنجیره ای ، تجاوزگران ، غارت کنندگان و ظالمان و... نبودند پس دلیل اصلی که به شهر فراخوندن چی بوده ، از نظر من شهر افرادی رو فرا می خونه که احساس گناه می کنن ، ممکن هم هست که شما گناهی مرتکب نشده باشی و اینکه مدام خودت رو در رابطه با مسئله ای مقصر بدونی و فکر کنی که شاید گناهی مرتکب شدی باعث میشه که خود به خود خودت رو به شهر فراخوانی کنی .

خب درمورد ادی که صدق نمی کنه اون که پشیمان نبود خیلی هم راحت ادم می کشت ودر واقعه معتقد بود که شهر بخاطر ادام کشی او وجیمز رو فرا خوانده است.

---------- نوشته در 04:54 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:50 PM ارسال شده بود ----------

بنظر من هنری هم کمی گذشته اش مشکوک می زند..... یکی هم همین کم حرفی های او است و تنها بودنش. دوستان راستی زمان رویدادان سایلنت هیل 4 کی است؟؟؟ اخه هنری هم در گذشته به شهر سایلنت هیل امده است وجیمز هم در گذشته با همسرش به ان شهر امده بوده. می خواستم ببینم ارتباط زمانی در گذشته بین جیمز وهنری بوده یا نه؟؟
 
ممکنه ...
آهان، یه چیز جالب به ذهنم رسید... البته یه کمی بی ربطه... تاثیرات فیلم SAW هستش... :>
همونطور که John تو فیلم اره افراد رو مورد آزمایش قرار میداد... اما چه آزمایشی؟ خیلیاشون فکر میکردن بی گناهن و یا John میخواست بهشون ثابت کنه که از نعمت هایی که زندگی بهشون داده خوب استفاده نمیکنن...
شاید چون Hnery هم خودش رو خیلی توی اتاقش مبحوس کرده بوده (وای نه، یعنی منم اونطوری میشم؟ :d ) بگذریم، Silent Hill میخواسته که آدمش کنه...
:p
یعنی اینکه میخواسته بهش بگه : بابا پاشو برو بیرون یه قدمی بزن یه هوایی به سرت بخوره.. 4 تا آدم ببین شاد شو...
:d

---------- نوشته در 06:06 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 05:57 PM ارسال شده بود ----------

دوستان راستی زمان رویدادان سایلنت هیل 4 کی است؟؟؟ اخه هنری هم در گذشته به شهر سایلنت هیل امده است وجیمز هم در گذشته با همسرش به ان شهر امده بوده. می خواستم ببینم ارتباط زمانی در گذشته بین جیمز وهنری بوده یا نه؟؟
شهاب راستش تا الان به این موضوع اشاره نشده... خودمم که تو اینترنت گشتم چیزی پیدا نکردم...
همه میگن 2004، دلیلش هم خلی بی ربطه. میگن چون بازی تو اون زمان بیرون اومده...
اما ارتباط بین James و Henry رو یه چیزایی شنیدم... میگن اون آقاهه بود که میانسال بود و با Eileen تند تند میومدن پشت در خونه یHenry ، میگن گویا اون James بوده. فکر کنم فامیلیش هم Sunderland بودش...
 
ولی کلا بنظرم شهر با هنری کاری نداشت . این والتر بگم چی کارش نکنیم گیر داده بود به هنری و والتر هم به گروه های مذهبی شهر ربط داشت وگروه های مذهبی هم به شهر وقضیه هایی که در شماره 3 و1 شاهد ان بودیم.
 
اکثریت فکر می کنن جیمز ، آنجلا و ادی بخاطر اینکه گناهکار بودن به شهر فراخوانده شده بودند و حقیقت هم اینه که جرم همه ی اونها قتل بود (حالا درستی و نادرستیش رو کاری نداریم) اما خب می دونیم که این سه نفر در مقابل افراد دیگه ای مثه قاتلهای زنجیره ای ، تجاوزگران ، غارت کنندگان و ظالمان و... نبودند پس دلیل اصلی که به شهر فراخوندن چی بوده ، از نظر من شهر افرادی رو فرا می خونه که احساس گناه می کنن ، ممکن هم هست که شما گناهی مرتکب نشده باشی و اینکه مدام خودت رو در رابطه با مسئله ای مقصر بدونی و فکر کنی که شاید گناهی مرتکب شدی باعث میشه که خود به خود خودت رو به شهر فراخوانی کنی ...
منم با این نظر موافقم...
اگر اون شخصیت به اصطلاح گناهکارها و بی گناهها اون حس درونی ملامتگر یا جستجوگر رو نداشتن شاید اصلا نسبت به فراخونده شدن به شهر هم واکنشی نشون نمیدادن و براشون مهم نیود که داره چه اتفاقی میوفته ( یا به نوعی بی تفاوت و منفعل برخورد نکردن)

شاید چون Hnery هم خودش رو خیلی توی اتاقش مبحوس کرده بوده (وای نه، یعنی منم اونطوری میشم؟ :d ) بگذریم، Silent Hill میخواسته که آدمش کنه...
:p
یعنی اینکه میخواسته بهش بگه : بابا پاشو برو بیرون یه قدمی بزن
یعنی چی؟ به دلیل اینکه یه زندگی کسالت بار داشت باید اینطور میشد؟
طبق اطلاعات آقا مسعود، میگن یه فرد خجالتی و جدی.... حتی با اون وجود خجالتی بودن بازم تونست به خودش یه حرکتی بده
 
خب رفتید سراغ شماره 4 ...
اشکالی نداره از صحبت هاتون استفاده می کنم البته شاید حس بازی کردن نسخه ی 4 هم اومد...
راهنماشم دارم ولی...
شرمنده به خدا اصلا قصد دخالت ندارم نحوه ی صحبت کردنتون هم به خودتون مربوطه همچنین خودتون از من بیشتر می دونید ولی یکمی تو
نحوهی صحبت کردنتون بیشتر دقت کنید می دونم که جو خودمونیه ولی باز یه چیزایی هست که باید رعایت بشه...
اصلا نمیدونم چرا این پست بی ربط رو دادم...
پاینده باشید.
 
بچه ها یه ذره که به این چیزا توجه میکنم، یه جورایی احساس میکنم این فرضیه که شهر فقط افراد گناهکار رو فرا میخونه، به نظرم یه جورایی جور در نمیاد...
درسته که شهر افراد گناهکار رو فرامیخونه ولی به این معنا نیست که هر کس پا به شهر میگذاره گناهکاره ، هر کس پا به این شهر میگذاره دلیلی براش وجود داره نقشی رو قراره توی شهر بازی کنه ولی حکم بر این که حتما گناهکار باشه نیست !
به نظر من همون حقیقت اینکه برای چی اومدی توی شهر،همه مفاهیم دیگه رو در بر میگیره و کلی تر هست.همه رو هم در بر میگیره ولی گناهکار بودن یا نبودن فقط عده معدودی رو در بر میگیره.
یه سوال ! شماره ی یک وسط بازی شریل رو بده دست هری به نظرت میمونه تا ببینه حقیقت چیه و برای چی پا به این شهر گذاشته ؟ به نظر من که دو پا قرض کرده به همراه دو پائی که از قبل داشته فرار را بر قرار ترجیح میداد !
با حرف آتوسا هم موافقم که افردی به مراتب گناهکارتر از جیمز و الکس هم وجود دارند که شهر بخواد فرابخونتشون پس صرف گناهکار بودن دلیل به فراخونده شدن به شهر نیست ! ولی خب خودش هم گفت که در مورد تمامی افراد این قضیه پشیمانی صدق نمیکنه !
در کل چیز کلی وجود نداره در مورد فراخونده شده ها ، همانطور که بالا گفتم تنها چیز مهمی که وجود داره این هست که هر کدوم از اون ها قراره نقش مهمی رو بازی کنند تا شهر به اهدافی که میخواد برسه پس افرادی با خصوصیات مشخص به شهر میاند! جیمز و ادی و انجلا برای اینکه همدیگه رو با عمق کاری که کردند بیشتر آشنا کنند و الی آخر !
میگن گویا اون James بوده. فکر کنم فامیلیش هم Sunderland بودش...
فرانک ساندرلند ، میگن شاید فامیلش باشه ولی هیچ کس نمیگه خود جیمز هستش طرف !
شاید چون Hnery هم خودش رو خیلی توی اتاقش مبحوس کرده بوده (وای نه، یعنی منم اونطوری میشم؟ :d ) بگذریم، Silent Hill میخواسته که آدمش کنه...
:p
یعنی اینکه میخواسته بهش بگه : بابا پاشو برو بیرون یه قدمی بزن یه هوایی به سرت بخوره.. 4 تا آدم ببین شاد شو...
:d
د بست تحلیل اور به جان خودم !:d

پاینده باشید !
 
سلام علیک...:d
کسی توی SH4 با همچین صحنه ای مواجه شده؟

63634878991713371987.jpg

وای وای خدایا من اولین بار این صحنه رو دیدم اما متاسفانه چون نمی تونستم عکس بگیرم ازش وقتی اومدم براتون تعریف کردم هیچکدومتون باور نکردین ، یادمه ساعت 1:30 شب بود دیدم از سوراخ چشمی در اتاق خون جاریه رفتم جلو سرم (یعنی سر هنری ) شروع کرد به گیج رفتن از چشمی که بیرون رو نیگا کردم اینو دیدم :d اون لحظه اول این شکلی شدم :| بعد این شکلی /:) بعد این شکلی :-s بعدشم کامپیوترو شات داون کردم :d رفتم خوابیدم
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or