بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام
این داستان چه فیلمی هست ؟ (from hell)؟
این داستان کتاب «جک تجاوزگر: راه حل نهایی» بود و نمی‌دونم ازش فیلمی ساخته شده یا نه که اگر هم شده باشه، بعید میدونم بر اساس داستان واقعیش ساخته شده باشه.
==============================================================
اما در مورد اون زن فرشته‌مانند:
خب موضوع جالبیه. دو تا حلقه یکی سربی با تصویر یک چهره و یکی مسی با تصویر عنکبوت.
cooper%20ring.jpg
lead%20ring.jpg
دقت کنیم در انتهای بازی هم جیمز دو عدد تخم‌مرغ از PH ها می‌گیره. تقریباً با همین شکل و شمایل.
 
آخرین ویرایش:
دوستان اجازه بدید یکمی بحث رو بازتر کنم.:d
برای باز کردن دری که عکس 3 بعدی روش هست ما به 2 تا انگشتر احتیاج داریم, یکی Copper Ring ( انگشتر مسی) و دیگری Lead Ring (انگشتر سربی)...
خوب حالا ما این دوتا انگشتر رو کجا پیدا میکنیم؟
Copper Ring ( انگشتر مسی) را ما در زیرزمین بیمارستان در همون اتاقی که ماریا گیر کرده بود پیدا میکنیم... بر روی این انگشتر تصویر یک عنکبوت حکاکی شده.حالا این انگشتر مربوط به چه کسی هست؟ طبق دفترچه ای که ما در اتاق M6 پیدا میکنیم معلوم میشه که این انگشتر مربوط به بیماری بوده که توی این اتاق بستری بوده...حالا توی اون دفترچه چه چیزی نوشته شده بود:

"I was locked up inside the basement's basement. It was so small and dark and I was so afraid. I dropped my precious ring. But I will never, ever go back there."

Lead Ring (انگشتر سربی) را ما در DayRoom طبقه دوم بیمارستان و در داخل یه یخچالی که افتاده روی زمین پیدا میکنیم...بر روی این انگشتر تصویر یک چهره پف کرده حکاکی شده. جیمز فقط با کمک ماریا میتونه در یخچال رو باز کنه و انگشتر رو برداره...و البته جیمز میگه که از توی یخچال یک بوی پوسیدگی خیلی بدی میاد...شاید این انگشتر مربوط به جسدی بوده که در یخچال نگه داری میشده ...این که انگشتر ماله چه کسی هست مشخص نیست...
ولی چیزی که از روی تصویر این انگشتر میشه فهمید اینه که این چهره تقریبا نمادی از صورت مری در زمان بیماری هست...
و چیز دیگری که کاملا مشخصه اینه که Maria در پیدا کردن این 2 انگشتر نقش داشته...
حالا این خانمی که بر روی در عکسش هست , چه کسی هست مشخص نیست...و اون زنهایی که دور اون هستند چه کسانی هستند بازهم مشخص نیست...
به نظرم این عکس مربوط میشه به مسائل فرقه مذهبی...
 
آخرین ویرایش:
به نظرم این عکس مربوط میشه به مسائل فرقه مذهبی...

:-??من که سر در نیاوردم
در مورد اون عکس که چند صفحه قبل گذاشتی (دو نفر با لباس سفید که روی صورتشون صلیب بود)توضیح ندادی امیرجان 8->
 
:-??من که سر در نیاوردم
در مورد اون عکس که چند صفحه قبل گذاشتی (دو نفر با لباس سفید که روی صورتشون صلیب بود)توضیح ندادی امیرجان 8->
میلاد جان این عکس توی انجمن تاریخی شهر هست...این افراد اعدام کنندگان زندان Toluca هستند و برای نزدیکی بیشتر به خدا قیافه های خودشون رو خیلی شیبه به Valtiel میکردند...
چون Valtiel شخصیت خیلی معروفی توی شهر SH بوده و برای همین هم خیلی ها به اون اعتقاد داشتند...
 
در مورد عنکبوت و اون فرشته ای که به نوعی از در داشته نگهبانی میکرده میشه اینطور گفت که یکی از نمادهای عنکبوت، همین نگهبانیه...
حتی ما تو دین خودمون هم مصداقش رو داریم... عنکبوتی که تارش رو جلوی ورودی غاری می تنه که حضرت محمد (ص) در اون غار پنهان شده...
از یه زاویه ی دیگه هم میشه نگاه کرد این قضیه رو و اون تارهای عنکبوته... بچه ها تا حالا توجه کرده بودید که تارهای عنکبوت با وجود ضعیف بودنش وقتی به دور حشره ای تنیده میشه چقدر قدرتمند میشه...
این سوال هایی که
  • How are my choices affecting my life
  • How can my choices improve my life
  • How are my choices affecting others in my life
امیر عزیز عنوان کرده بود رو منم تو web پیدا کردم و جواب های جالبی هم در موردشون داده شده بود...
Not only do Spiders and their webs draw attention to our life choices, they also give us an overview of how we can manipulate our thinking in order to construct the life we wish to live.
Spiders do this by calling our awareness to the amazing construction of their webs. Fully functional, practical, and ingenious in design - Spider webs serve as homes, food storage, egg incubators - seemingly limitless in their functionality.
When we consider this ingenious diversity, we can also consider the web-like construct of our own lives. How are we designing the most effective life?
When we see our decisions, choices and actions as far-reaching, effective tools in life - we can see how we weave a web that can either serve us or enslave us. The Spider symbol meaning beckons us to be mindful of our behaviors - be smart about the life we weave for ourselves.
We can derive more Spider symbol meaning when we consider certain subtle characteristics that represent ancient symbols of infinity.
The infinity symbol meanings occur when we consider most Spiders have eight eyes and all have eight legs. The number eight is also a symbol of infinity or lemniscate (an eight turned on its side). Also, the vibrational frequency indicates the meaning of number eight involves cycles, passage of time, and evolution.
(سر یه فرصت مناسب ترجمه ی این متن رو هم میذارم)
*** بچه ها 2 - 3 خط اول رو ترجمه کردم ولی چون این جواب ها به بحث زیاد مرتبط نبود دیگه تا انتها ترجمش نکردم... ولی چون قول داده بودم ترجمه ی پاراگراف اول رو میذارم تو Spoiler... (الان پیش خودتون حتماً میگید: "چه بهونه ی تابلوویی برای از زیر کار در رفتن..." حالا خودتون میبینید، اصلاً به من چه :d )
عنکبوت ها و شبکه تاری آن ها نه تنها توجه ما را به انتخاب های روزمزه ی زندگیمان جلب میکند بلکه دیدی کلی در مورد چگونگی به کار گرفتن افکارمان به منظور ساخت زندگی ای که در آرزویش هستیم به ما می دهد.
عنکبوت ها چنین کاری را با فراخواندن دقت ما نسبت به هنر ترکیب و سازندگی خارق العاده ی شبکه های تاریشان انجام میدهند.
این شبکه ها به طرز شگفت آوری کاملاً کاربردی، عملی و خارق العاده در نوع طراحی، به عنوان خانه، انباری غذا و مکانی برای رشد تخم های عنکبوت عمل کرده و به طرز نامحدودی کاربردی هستند.
و Symbol های بیشتری هم برای عنکبوت نام برده بودن...


  • Cunning
  • Progressive
  • Female
  • Cyclical
  • Rebirth
  • Death
  • Crafty
  • Resourceful
  • Creation
  • Protection
  • Fate


راجع به همشون میشه صحبت کرد... اما به نشانه Female توجه کنید...
دقیقاً جور در می آد... الان که بهش فکر میکنم میبینم تو هر بازی ای که انجام دادم و یکی از Boss Fight هاش رو باید با عنکبوت مبارزه میکردم اون عنکبوته یه خانم بوده...
بازی Knights Contract
بازی Ninja Gaiden II & III
بازی Darksiders
و خیلی های دیگه...
 
آخرین ویرایش:
خب دوستان اگه یادتون باشه توی یکی از سلولهای زندان تولکا نشان فرقه رو بر روی دیوار میبینید این عکس همون نشان هست, من قسمتی از نوشته هایی که اشکان جان در تاپیک http://forum.bazicenter.com/thread3192/page3/ در مورد این نشان گذاشته رو براتون میذارم:

19080474070198583893.jpg


تاریخ halo of the sun
اگر چه در حقیقت این نماد اسرارآمیز تاریخچه ی بزرگی داره و ریشه در رسوم هندوها داره در طول انطباق با فرقه شدیدا دچار تغییر شده. برای مثال در اتاق فرقه در زندان شماره ی دوم ما میتونیم اشکاال باستانی halo of the sun رو ببینیم که اونجا مخوف تر هست و همینطور با چهار حلقه ی درونی دیده میشه . احتمالا این نماد در ابتدا با این شکل نمایش داده میشده ( در آغاز ظهور فرقه ) ، اما بعدها توسط دالیا تغییر پیدا کرده که این تغییرات هم در تعداد حلقه ها بوده و هم در متن اون . مطمئنا واضح هست که کلماتی مثل آلسا ، دالیا و INCBUS توسط دالیا به این نماد اضافه شدند.
 
درود بر همه

ای بابا تاپیک هنوز یه صفحه هم جلو نرفته:| :d

خوب بحثمون چیه؟ ...

دقت کنیم در انتهای بازی هم جیمز دو عدد تخم‌مرغ از PH ها می‌گیره. تقریباً با همین شکل و شمایل.

البته مسعود جان به نظرم قضیه تخم مرغ‌ها شکل و شمایلشون چیز دیگه‌ای هست و ارتباط چندانی با قضیه حلقه‌ها ندارند! چون تخم مرغ‌ها اشاره به موضوعی دارند که بعد از این قسمت اتفاق میفته!

خوب هر دو حلقه با قطعه شعر در ارتباط بودند و یک ارتباط معنوی هم بین مفهوم این شعر و عاقبت جیمز وجود داره.

به نظرم عنکبوت و چهره پف کرده هر دو نماد هستند و ارتباط چندانی با مفهوم اصلی ندارند که مستقیماً مورد بحث قرار بگیرند!

همان طور که می‌دونیم عنکبوت ارتباط مستقیم با واژه Bridge of Thread داره، منظور از Bridge of Thread در این شعر همان "پل صراط" یا به تعبیری پل سرنوشت هست، در شعر هم اشاره شده که افراد گناهکار به علت سنگینیه گناهانشون توانایی عبور از این پل نازک ریسمانی رو ندارند. پس عنکبوت و تار عنکبوت نمادی از پل سرنوشت هستند.
چهره ورم کرده نیز نمادی از گناه و آثار گناه بر نفس انسان هست و نشون میده که گناه باعث میشه خوی انسان زشت و حیوانی بشه.
و اما فرشته هم در اینجا نماده وسیله‌ای برای توبه هست، یعنی همون نفس لوامه. "او مرا نجات می‌دهد، او یک فرشته است" دقیقاً اشاره به همین موضوع داره.
و اما جیمز تونست از این در عبور کنه، علت اصلی حضور جیمز در سایلنت هیل و دنیای ذهنی مری همین احساس عذاب وجدانه. جیمز به مرحله‌ای رسیده بود که حقایق رو درک کنه و بپذیره پس به واسطه نفس لوامه (فرشته) تونست از در عبور کنه ولی اینکه سرنوشت جیمز چه خواهد شد در ادامه معلوم میشه.
 
و اما جیمز تونست از این در عبور کنه، علت اصلی حضور جیمز در سایلنت هیل و دنیای ذهنی مری همین احساس عذاب وجدانه. جیمز به مرحله‌ای رسیده بود که حقایق رو درک کنه و بپذیره پس به واسطه نفس لوامه (فرشته) تونست از در عبور کنه ولی اینکه سرنوشت جیمز چه خواهد شد در ادامه معلوم میشه.
و اما فرشته هم در اینجا نماده وسیله‌ای برای توبه هست،
نتیجه ی اخلاقی طبق گفته های خود داش علی...
James is GOD DAMN innocent
:d
 
کلاً با من بحث نکن می‌فرستم پیش آرتاسا:d
U Wish
راستش یه مدت رفتم... ولی دیگه دیدم BCی خونم اومده پایین، نمی تونم تحمل کنم برگشتم...
نتیجه گیری‌هاتم برای خودت نگه دار، چون کلاً منطق توش پیدا نمیشه:d
نمیگی الان Leon دچار کمبود عاطفه میشه... فردا میره قالپاق دزد میشه... تو تلویزیون نشونش میدن... اونم با یه تصویر شطرنجی...؟
تو خجالت نمیکشی اینجوری ترور شخصیتی میکنی...؟
:d
-------
بیشین بینیم بابا، منطق از این بالاتر که خودت میگی اون خانومه فرشته بود و توبه و رد شدن و از این حرفا...
علی جونم، چه با منطق، چه بی منطق... بالا بری پایین بیای James بی گناه...
حالا تو میخوای گناهکار جلوه بدیش اون یه امر دیگست... نکنه تو نفوذیه Pyramid Head هستی، تو رو مامور کرده بیای شکار James...؟
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or