بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    44

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
حالا که بحث خوابیده یک بحث دیگه درباره جیمز یاداوری می کنم تا تایپیک راه بیفته دوستان یادم قبلا بحث بود سریع این که ایا لورا توهم ذهن جیمز بود و نشانه ی رفتار مری بود که جیمز دوست نداشت یا این که یک فرد کاملا واقعی بود. ولی مثل این که به نتیجه خاصی نرسیدیم . بیایید الان دوباره دربارش کمی بحرفیم که ایا او مال ذهن اشفته جیمز بود یا خیر. بنظر خودم مری ساخته ی ذهن جیمز بود چون 1-مدام اون رو به دردسر می انداخت و2-بنظرم دلیل این که او هیولا های ساخته ذهن جیمز را نمی دید این بود که خود ساخته ذهن جیمز بوده است. 3- دلیل دیگر ان این بود که مسعود جان یک بار به وجود 3 قبر اشاره کرد که لورا مثل این که جزوء ان نبود . بازهم برای مورد اخر باید مسعود جان بیاید وتائید کند.
 
با این که دارم هری رو اون بالا میبینم و کلی حال میکنم!! بـــــــاشـــــه قبوله :d

میلاد، هری هم اینقدر حال نکرد که تو حال کردی، بیشتر از این حال کردن جایز نیست:d

حالا این انسان ذکر شده، کجا هست؟؟ :-b ;)
به نظرم اگه بحث راجع به شخصیتها ،Psychotherapy نشه و طبق داده های بازی و بازیساز جلو بریم بهتره :blink: ؟

من، تو ، او ... میلاد جان بالاخره یک وجه تمایزی بین انسان و موجودات دیگه وجود داره که همون انسانیته.
من دوست دارم فقط درباره بازی بحث بشه، ولی بچه‌ها نمیذارن که!


بنظر من بهتر درباره ی این که جیمز چه نوع شخصیتی داشت نظر سنجی بگذاریم . مثلا بگیم که ایا او یک فرد منزوی یا خود خواه یا عاطفی و........بود چرا؟:d
شهاب جان سؤال با پاسخ‌های کاملاً تشریحی نمیخوایم که!:d
موضوع هم طبق روال همیشه انتخاب شده، بحث سر شخصیت‌های نسخه دومه.

ولی خوب این یعنی چی؟یعنی هروقت کسی زنش مریض شد(یا برعکس)بپره بکشتش؟:d
پس نتیجه این شد که شناختی که از جیمز در سختی پیدا کردیم این بود که هم ترسو بوده هم خودخواه هم ضعیف
کلاً با نتیجه گیری‌های بچه‌ها خیلی حال می‌کنم:d

سایلنت هیل 1 اصلا HD نشده!!!
این همون نسخه PS1 هست و فقط رزولیشن تصویر رو بردند بالا فقط همین...:d
همونش هم تغییر نکرده، بازی کماکان از لحاظ گرافیکی داغون و کپکه:d

منم شنیدم از یه نفر.یعنی نیستن؟:-/
نخیر نیستند8-| اگر بودند اونوقت بازیشون رو طور دیگه‌ای می‌ساختند، قائدتاً! این همه نتایج خوب هم نمی‌گرفتیم:d

@شهاب عزیز

در مورد لورا به موقع بحث می‌کنیم.


پ.ن: آقا این ویروس "بحث خوابیده" چیه تو جون بچه‌ها افتاده؟! واقعاً تعجب میکنم، تاپیک داره طبق روال خودش پیش میره، هیچ مشکلی هم نیست!

ماندگار باشید.
 
@شهاب عزیز

در مورد لورا به موقع بحث می‌کنیم.


پ.ن: آقا این ویروس "بحث خوابیده" چیه تو جون بچه‌ها افتاده؟! واقعاً تعجب میکنم، تاپیک داره طبق روال خودش پیش میره، هیچ مشکلی هم نیست!

ماندگار باشید.

باشه . اقا علی من که بی صبرانه منتظرم موقعش فرا برسد. هروقت به لورا رسیدیم خودت این سوال من رو یاداوری کن.
 
من یه چیزی در مورد کتاب LM بگم آقایون و خانمهاb-)
یه وقت پیش خودتون فکر نکنید سرکارتون گذاشتم, بنده دارم روی کتاب کار میکنم ولی متاسفانه کار خیلی به کندی پیش میره...
چون ترجمه کردن بعضی متن ها واقعا سخته, قدیما از لیون جون:( کمک میگرفتم ولی حالا که دیگه نیستش باید خودم ترجمه کنم اینجور متنها رو...
حالا این قضیه به کنار, یه موضوع دیگه که واقعا انجام دادنش سخته همین کارای گرافیکیشه که پوستما کنده...:|:d
ایناها رو بهتون گفتم چون نمیخواستم ریا بشه یه وقتی:d
 
یه وقت پیش خودتون فکر نکنید سرکارتون گذاشتم, بنده دارم روی کتاب کار میکنم ولی متاسفانه کار خیلی به کندی پیش میره...
مطمئن باش درک میکنیم امیر جان ، این کتاب چیزی نیست که کارش یکی دو روزه تموم بشه ، ما منتظریم ولی عجله ای نداریم !

خب ، با توجه به اینکه که تقریبا اکثر فعال های تاپیک نظرشون رو در مورد نظرسنجی گفتند مسعود رو هم میدونم که با این تغییر موافقه چون خودش پیشنهادش رو داد و صبر هم به اندازه کردیم تا دوستان نظرشون رو بدند ، نظرسنجی تغییر خواهد کرد ! دوستانی که دارند لذت میبرند ببرند ، آخرین ذرات لذت رو هم ببرند !:d
سومین نظرسنجی تاپیک هم به پایان رسید ! حکایت همچنان باقی است !

پاینده باشید!
 
ولی خوب این یعنی چی؟یعنی هروقت کسی زنش مریض شد(یا برعکس)بپره بکشتش؟:d
پس نتیجه این شد که شناختی که از جیمز در سختی پیدا کردیم این بود که هم ترسو بوده هم خودخواه هم ضعیف
در اینکه جیمز فدارکاری نکرده شکی نیست! البته یه نکته ای هم هست که الان یه هو اومد تو ذهنم اونم اینکه من همیشه فکر می کردم جیمز هوس ران بوده ولی الان که فکرشو می کنم می بینم کشتن همسرش به این خاطر که نمی تونسته عذابش رو ببینه شدت می گیره.
آخه اینو در نظر بگیریم کههمسر جیمز داشته می مرده و مثلا یه بیماری نداشته که مثلا همیشه گریبانگیرش باشه و جیمز لازم باشه که یه عمر ازش نگهداری کنه فقط 3 ماه تا 3 سال!
حالا 2 حالت پیش میاد:
1. جیمز زنش رو خیلی دوست داشته و نمیتونسته عذاب کشیدنش رو ببینه
2. جیمز خیلی خیلی خودخواه بوده و حی حاضر نشده لحظات آخر عمر همسرش به بهترین نحو طی بشه.
( دیدید خدای نکرده طرف می خواد بمیره میگن هر چی می خواد براش فراهم کنید.:()
من مردی رو می شناسم که زنش خیلی وقته مریض هست و ام اس داره من با پسرش تو دبستان درس می خوندیم من هیچ وقت مادرش رو ندیدم ولی تازه فهمیدم که دوستم از موقعی که چشم باز کرده مادرش رو بیمار دیده و اینجا واقعا یه مقایسه بین این پدر و جیمز اصلا نمیشه انجام داد... بله جیمز این طور نبود البته این جور ادم ها یا بهتر بگم ابر انسان ها کمن!
 
سلام ...

بازم پا برهنه پریدم وسط ترد ... :دی

کسی این SH 1 HD رو از PSN گرفته بیاد برامون بگه چجوریاست !؟ هنوزم مه و ایناش ضایع بازیه یا نه واقعاً HD شده ! :دی

من گرفتمش خیلی وقته
درسته HD نشده اما خیلی خوب و قابل قبول اجرا میشه و مشکلی نداره
 
سلام به همه عزیزان

یه وقت پیش خودتون فکر نکنید سرکارتون گذاشتم, بنده دارم روی کتاب کار میکنم ولی متاسفانه کار خیلی به کندی پیش میره...
خوب شد گفتی، فکر میکردم تا الآن سرکاریم:d

بالاخره نظر سنجی عوض شد ..
ولی بعضی ها که شماره 2 رو بازی نکردن یا خوب بازی نکردن با شخصیت های فرعی زیاد آشنایی نداشته باشن

خوب الآن دقیقاً بحث ما هم همینه محمد امین عزیز. شخصیت‌های این نسخه معرفی می‌شند و بچه‌ها در موردشون بحث می‌کنند.

----------------------------------------------------

دست گل آقا اشکان درد نکنه بابت تغییر نظرسنجی، رأیم رو در نظر دارم، فعلاً رأی نمیدم تا به موقش:d
 
خب به ماریا رای دادم.
ولی نمی دونم یه حس خیلی عجیب به ارنست دارم از صداش خیلی خوشم می اومد( حالا نگید اون که فقط صدا بود...!)
ولی یه جورایی کم می شناسمش دوستان یه توضیحی در موردش اگه میشه بدید.
درست یادم باشه دخترش رو از دست داده بود می خواست اونو زنده کنه یا چی؟
 
خب به ماریا رای دادم.
ولی نمی دونم یه حس خیلی عجیب به ارنست دارم از صداش خیلی خوشم می اومد( حالا نگید اون که فقط صدا بود...!)
ولی یه جورایی کم می شناسمش دوستان یه توضیحی در موردش اگه میشه بدید.
درست یادم باشه دخترش رو از دست داده بود می خواست اونو زنده کنه یا چی؟
دختر ارنست حدود 10 سال قبل از اتفاقات سایلنت هیل 2 و در ماه نوامبر میمیره.
دلیل مرگش هم این بود که در اثر یه اتفاق از پنجره به پایین میفته و میمیره, طفلکی اون موقعه 7 سال بیشتر نداشته.:(
و حالا ارنست از ماریا کمک میخواد تا به اون در مورد انجام دادن تشریفات مذهبی کمک کنه تا دخترش رو زنده کنه...
من تا همین جا توضیح میدم و بقیش رو میذاریم برای موقعی که تحلیل این شخصیت شروع بشه...;)
 
من بین ماریا ولورا به لورا رای دادم چون که بیشترین دودلی درباره ی شخصیت خوب یا بد بودن را در من ایجاد می کرد که1- این که ایا اون یک دختر معصوم است وهیولا ها با او کاری ندارند 2- یا امده یاداور رفتار های مری باشد3- یا این که امده به کمک کله هرمی تا مجازات جیمز سخت تر شود. بقیه توضیح هم در موقعی که نوبت این شخصیت شد.
 
آقا شهاب و آقا اشکان ممنونم بابت راهنماییاتون.ولی هنوز نتونستم بازیا رو پیدا کنم:(خیلی دوست دارم زودتر بازی کنم و بفهمم که شماها دقیقا راجع به چی حرف میزنید.
 
آقا شهاب و آقا اشکان ممنونم بابت راهنماییاتون.ولی هنوز نتونستم بازیا رو پیدا کنم:(خیلی دوست دارم زودتر بازی کنم و بفهمم که شماها دقیقا راجع به چی حرف میزنید.
متاسفانه جای خاصی هم وجود نداره که بشه گفت مثلا اونجا 100 % بازیو داره!
راستی سرعت اینترنت شما چیه؟ ترافیک رایگان داره؟(دانلود رایگان در ساعات نیمه شب)
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or