بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    44

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
دوستان چرا انقدر با هدر بد هستید=((. من که عاشق تمام شخصیت های سایلنت هیلم هدر وهنری هم یکی از ان ها هستند. لطفا ان ها را نقد کنید تا مسخره.:d
 
داداش اينقدرم تو بازي تازه كار نيستم همين امروز شماره 4ش رو تموم كردم ولي گفتم كه دنبال belongings key هستم و نميتونم پيداش كنم وگرنه كليد بين دو وان رو مثل آب خوردن پيداش كردم ولي نميتونم برش دارم
دوست عزیز من همچین توهینی نکردم ولی اگر بازم موجب ناراحتیتون شدم عذر خواهی میکنم.
فقط بحث اصلی توی Origin سر اینه که یه خورده بیش از حد بزرگه.امکان گم شدن و از دست رفتن حساب کار توش خیلی بالا هست.
خود من برای اولین باری که بازیش میکردم توی همین تیمارستان گیر افتادم و کلا بیخیالش شدم.تا اینکه همین چند وقت پیش دوباره روی کامپیوترم شروعش کردم و یه ضرب این قسمت رو تموم کردم.
ببین مطمئنی تمام اتاق ها رو چک کردی؟ توی Otherworld چی؟ معمولا وقتی وارد آینه میشی، دفعه بعدی که آینه دیدی و خواستی از توی Otherworld در بیایی، از اتاقی بیرون میای که توی دنیای عادی درش بسته بوده.
فقط یه خورده حواستو جمع کنی کافیه.
در نهایت همدیگرو بدوستید، همه کرکترها خوبند.
مخلص بچه های گل سایلنت هیلی هم هستیم!!! اگر توهین شد ببخشین!!!:-s
 
سلام
با توجه به مطلب، نشان دهنده عمق فاجعست:d
اونوقت چرا عمقش افقیه؟:d
مسعود جان پس اون رأی خوشگلت رو بنداز تو صندوق خیال جماعتی رو راحت کن:d
این اشکان بنده رو اغفال کرده بید. من تا انتخاب هدر هم رفتم اما ...:-s
خوب البته این مورد رو بیشتر برای تأیید فرمایشات علی آقا مطرح کردم و اما دلیل: ظاهر و سرگذشت و سرنوشت هدر گویای همه چیز هست. مسعود جان به نظرت دختری که بدون هیچگونه تمایلی داره به عاقبت آلسا نگون بخت دچار میشه قابل ترحم و دلسوزی نیست؟
کجای این دختر قابل ترحمه آخه؟ به جان خودم آرتاس بیشتر از اون سزاوار ترحمه.
فقط بحث اصلی توی Origin سر اینه که یه خورده بیش از حد بزرگه.امکان گم شدن و از دست رفتن حساب کار توش خیلی بالا هست.
خود من برای اولین باری که بازیش میکردم توی همین تیمارستان گیر افتادم و کلا بیخیالش شدم
راست وگوئه ایشون.
از هر 10 تا پیام ایشون تو پروفایل بنده 5 تاش هشدار درباره‌ی گم شدن تو اونجا بید. :d
 
درود

سلام
اونوقت چرا عمقش افقیه؟:d
اون رو دیگه از هنری بپرس:d

این اشکان بنده رو اغفال کرده بید. من تا انتخاب هدر هم رفتم اما ...:-s

همیشه راه برگشت وجود داره. به اصلاح ماهی رو هر موقع از آب بگیرید میگه به هدر رأی بده:d

کجای این دختر قابل ترحمه آخه؟ به جان خودم آرتاس بیشتر از اون سزاوار ترحمه.
هیج جا بابا شوخی کردم:d شما صحیحی می‌فرمایید، تأیید میشه.

پ.ن: مسعود جان این بحث نسخه دوم رو شروع کنید تا بحث‌ها هدفمند بشه:d، به نظرم فعلاً نیازی نیست نظر سنجی تغییر پیدا کنه تا شما و آقا اشکان به طور کامل ابعاد شخصیتی هدر رو بررسی کنید و تصمیم بگیرید.:)>-
 
سلام

نه دیگه علی‌جان!
ندارد کسی با تو ناگفته کار ............ ولیکن چو گفتی دلیلش بیار

تو را گفتمت آنچه در ذهن بود
نگه کن بر آن چهره و حال زار


ندارد به رخساره‌اش هیچ رنگ
ز اجبار از خلق گیرد کنار


اگر رحمت آید که رأیت براوست
وگرنه برایم بهانه نیار !:d

من آنچه در ذهن داشتم باتو گفتم تو خواه قبول کن خواه انکار!

به هر حال این دیدگاه شخصی بود، هیچ اصراری برای قبول کردنش نیست.
 
آخرین ویرایش:
میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است
[FONT=&amp]مزن بر سر ناتوان دست زور [/FONT][FONT=&amp]که روزی در افتی به پایش چو مور[/FONT]
[FONT=&amp]گرفتم ز تو ناتوان تر بسی است [/FONT][FONT=&amp]توانا تر از تو هم آخر کسی است
[/FONT][FONT=&amp]خدا را بر آن بنده بخشایش است [/FONT][FONT=&amp]که خلق از وجودش در آسایش است
[/FONT]
دیدم دوستان دارند شعر میگند گفتم چه بهتر که من هم چند بیت شعر بگم:d
بحث Sh2 چی شد پَ؟...~x(
 
درود

دوستان گلم، عزیزان دلم، قربونتون، کرکترهای محبوبتون رو بدوستید ولی تخریب شخصیتی نکنید![-x

الآن من این همه دلیل آوردم بعد دوباره مسعود جون میاد میگه مامانی و قس الی هذا /:) :d مامان کجا بود؟!

شما دلایل بنده رو نقض کن! عکس‌های Cosplay هم که ارزش معنوی نداره، حقیقت چیز دیگه‌ایه:d

در نهایت همدیگرو بدوستید، همه کرکترها خوبند.

علی جان من اول توهین نکردم....به هر حال بگذریم و هر کسی با شخصیت مورد علاقه خودش حال کنه!
راستی در مورد نقد شماره ها دارین رو به جلو میرین یا عقب؟:d اخه فکر کردم بعد از این نوبت شماره چهاره نه 2!:d
 
آخرین ویرایش:
میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است
مزن بر سر ناتوان دست زور که روزی در افتی به پایش چو مور
گرفتم ز تو ناتوان تر بسی است توانا تر از تو هم آخر کسی است
خدا را بر آن بنده بخشایش است که خلق از وجودش در آسایش است
دیدم دوستان دارند شعر میگند گفتم چه بهتر که من هم چند بیت شعر بگم:d
بحث Sh2 چی شد پَ؟...~x(

دمت گرم امیر با شعرت:d
منم منتظر آقا مسعودم.
مسعود جان نگاه کن جماعتی رو چشم انتظار گذاشتی!! واقعاً چرا؟! نکن از این کارا:d

سلام :d
نامردا ، انگار بدون من خیلی بهتون خوش می گذره :d:(
من هم برم به آرتاس و لئون بپیوندم:d:(

حالا مثلاً چه کار کردیم که در حضور شما انجام نمی‌دادیم؟:d چه حرفا!


علی جان من اول توهین نکردم....به هر حال بگذریم و هر کسی با شخصیت مورد علاقه خودش حال کنه!
راستی در مورد نقد شماره ها دارین رو به جلو میرین یا عقب؟:d اخه فکر کردم بعد از این نوبت شماره چهاره نه 2!:d

به قول خودت بگذریم.

بحث شماره سوم رو بعد نسخه اول مطرح کردیم چون ارتباط داستانی داشتند.
 
آخرین ویرایش:
راست وگوئه ایشون.
از هر 10 تا پیام ایشون تو پروفایل بنده 5 تاش هشدار درباره‌ی گم شدن تو اونجا بید. :d
ها میگم نشیمن گَز وَیاد نیشت وَزَنه!!!:d
پ.ن: مسعود جان این بحث نسخه دوم رو شروع کنید تا بحث‌ها هدفمند بشه:d، به نظرم فعلاً نیازی نیست نظر سنجی تغییر پیدا کنه تا شما و آقا اشکان به طور کامل ابعاد شخصیتی هدر رو بررسی کنید و تصمیم بگیرید.:)>-
گله دارم آره من از شماها گله دارم
که چرا در هر بحثمون میخوره SH2 بازم!!!
بابا خداییش توی این 7-8 ماهی که عضو بی سی شدم ندیدم یه بار در مورد SH4 بحث کنیم!!!
ولی واقعیت اینه که،بچه ها 3-4 بار روی SH2 بحث کردیم.
ایندفعه رو بیخیال بشین.
نامردا ، انگار بدون من خیلی بهتون خوش می گذره :d:(
چی وَگُفتی؟:|
راستی در مورد نقد شماره ها دارین رو به جلو میرین یا عقب؟:d اخه فکر کردم بعد از این نوبت شماره چهاره نه 2!:d
موافقت میشه!!!!
بچه ها ایندفعه کونامی یه جواب دیگه ای بهم داد ولی بازم به درد عمه -ش میخوره:
Dear Artemis,

Thank you very much for contacting the Konami customer support team.

We are sorry to inform you that we are not in a position to reveal further details about future games.

All officials announcements are made on our official website:

Home - Konami


Thank you very much for your understanding.

Best regards,
واقعا برای کونامی متاسفم! چون اصلا هیچ عکس العملی نشون نمیده! حداقل اون کپکام لامصب یه حرکتی،یه دمی،یه سری،پرو بالت سیاه رنگ و قشنگ،ندیدم بهتر از تو در مرغان....
چی چرت و پرت دارم میگم،خوب این کپکام لااقل یه حرفی میزنه ولی این کونامی اصلا جیک ازش در نمیاد.خاک بر سرش.
پ.ن:علی جون شعرت تو چشمم!!!:d
 
این اشکان بنده رو اغفال کرده بید. من تا انتخاب هدر هم رفتم اما ...:-s
برادر من گفتم به تراویس و هری تقلبی رای نده به هر کی رای دادی ،رایت تو حلقم! به من چه شما گیر دادی میخوای من رو هم مجبور کنی رای بدم !
یه روز صبح پا میشی میبینی نظرسنجی رو تغییر دادم بدون اینکه رای داده باشی میخوام ببینم اون موقع چه شکلی میشه! :d
به نظرم فعلاً نیازی نیست نظر سنجی تغییر پیدا کنه تا شما و آقا اشکان به طور کامل ابعاد شخصیتی هدر رو بررسی کنید و تصمیم بگیرید.:)>-
آقا من دیگه چه قدر بررسی کنم یه پست دادم مثنوی هفتاد من ، من که گفتم تو این نظرسنجی شرکت نمیکنم دلیلش هم اینکه نمیتونم بین هری میسون و جیمز ساندرلند انتخاب کنم ، انصافا جفتشون مثل بخشی از وجودم شدند!

در مورد شماره ی دوم هم بگید از چی میخواید شروع کنید اگر با شخصیت های فرعی میخواید شروع کنید نظرسنجی هم قاعدتا باید تغییر کنه ولی اگر فکر میکنید زود هست برای تغییر نظرسنجی میتونید از هیولاها شروع کنید تا یه مدت دیگه این نظرسنجی باقی بمونه !
دوستانی هم که معتضند به این موضوع که چرا به شماره ی چهارم پرداخته نشده خب به این خاطر هست که بچه ها به ترتیب دارند میرند جلو شماره ی 1 و 3 که به هم مربوط بودند بررسی شدند بعد از شماره ی دوم نوبت میرسه به شماره ی چهارم !

پ.ن: الان یکی از بیرون بیاد فکر میکنه تاپیک مشاعره است اینجا ! :d
پ.ن 2 : دم همتون بابت این انرژی و فعالیتتون تو تاپیک گرم ! :x
پ.ن 3 : خدا بگم یه بابایی رو چکار نکنه که داغ یه موضوعی رو به دل ما گذاشت نمیدونید چی حسرتی به دل من میمونه وقتی این فعالیت رو میبینم ! )x
 
دوستانی هم که معتضند به این موضوع که چرا به شماره ی چهارم پرداخته نشده خب به این خاطر هست که بچه ها به ترتیب دارند میرند جلو شماره ی 1 و 3 که به هم مربوط بودند بررسی شدند بعد از شماره ی دوم نوبت میرسه به شماره ی چهارم !
بله استاد! در جریان هستم ولی تا حالا 3 بار شماره دوم رو از همه جهات چه هیولاها چه شخصیت ها چه تیپاشون چه مدل موی سرشون و حتی آرتاس مرحوم هم یه تاپیک برای جیمز زد.تا حالا چندین بار خواستار این شدم که شماره چهارمو شروع کنیم ولی بچه ها گفتن که بعد از اینا نوبت شماره چهارمه که بازم بحث وارد بررسی هیولاها شد و همون آش و همون کاسه.
اینم برای هنری جون:
4tsm0ar7ekws212xvccl.jpg
 
حالا که بحث Sh2 رو شروع نمکنید خودم یه بحثی راه میندازم اینجا:d
78473932024652332161.jpg


این نشان Metatron توی SH3 هست..
به نظرتون روش چه کلماتی نوشته شده؟
================================
توضیحاتی در مورد متاترون و سامائل در کابالا
در آیین کابالا ( Kabbalah )- (عرفان یهودی ) دو فرشته به این نام ها وجود دارند. در ابتدا سامایل و متاترون یکی بودند، جایی که خوبی و بدی با هم در حالت تعادل قرار داشتند و یکدیگر را خنثی می کردند، اما بعدها این وحدت از بین رفت و به دو فرشته مجزا- سامایل فرشته بدی و نماد اهریمن و متاترون فرشته خوبی- تبدیل شدند.

سامایل بعدها به نام "فرشته سقوط کرده " هم شهرت یافت (گاهی اوقات فرشته مرگ مرتبط با شیطان فرض می شود و برخی از اعمال شیطان مثل فریب حوا را به او نسبت می دهند)
به علاوه گفته شده که ظهور سامایل به صورت مار عظیم الجثه ای با دوازده بال بوده است. در آیین کابالا این اندیشه مطرح است که سامایل و متاترون پس از جدایی از یکدیگر شروع به دشمنی با هم کردند:
"سامایل دارای قدرت ها و ویژگی های اهریمنی و متاترون دارای نیروهای خوب بود. اما در حقیقت متاترون هم درست مثل سامایل فرشته مرگ بود و خدا هر روز درمورد روح و نحوه دریافت آن به متاترون تعلیم می داد.
بنابراین متاترون این قدرت را داشت که هر جادویی را باطل کند (برای مثال، در یکی از افسانه ها متاترون تنها فرشته ای معرفی می شود که قدرتش به اندازه ای بود که سحر قوی دو جادوگر اهریمنی را که قصد بدست آوردن عرش خداوندی داشتند از بین برد). متاترون قوی ترین فرشته دنیای Briatic و همینطور "محرم اسرار خدا" هم بود. "
 
آخرین ویرایش:
گله دارم آره من از شماها گله دارم
که چرا در هر بحثمون میخوره SH2 بازم!!!
بابا خداییش توی این 7-8 ماهی که عضو بی سی شدم ندیدم یه بار در مورد SH4 بحث کنیم!!!
ولی واقعیت اینه که،بچه ها 3-4 بار روی SH2 بحث کردیم.
ایندفعه رو بیخیال بشین.

ولی تا حالا 3 بار شماره دوم رو از همه جهات چه هیولاها چه شخصیت ها چه تیپاشون چه مدل موی سرشون و حتی آرتاس مرحوم هم یه تاپیک برای جیمز زد.تا حالا چندین بار خواستار این شدم که شماره چهارمو شروع کنیم ولی بچه ها گفتن که بعد از اینا نوبت شماره چهارمه که بازم بحث وارد بررسی هیولاها شد و همون آش و همون کاسه.
دیگه مبالغه‌ی بیخودکی نکن تونی جون، کجا دشمنان نسخه دوم رو بررسی کردیم؟ کجا سر شخصیت ادی و آنجلا و لورا به نتیجه رسیدیم؟ نوبت به نسخه چهار هم میرسه، اندکی شکیبا باشید.


موافقت میشه!!!!
بچه ها ایندفعه کونامی یه جواب دیگه ای بهم داد ولی بازم به درد عمه -ش میخوره
چه مقاومتی داری تو پسر؟! کوتاه بیا بابا، چی میخوای از جون این کونامی؟:d

آقا من دیگه چه قدر بررسی کنم یه پست دادم مثنوی هفتاد من ، من که گفتم تو این نظرسنجی شرکت نمیکنم دلیلش هم اینکه نمیتونم بین هری میسون و جیمز ساندرلند انتخاب کنم ، انصافا جفتشون مثل بخشی از وجودم شدند!

سنگ کاغذ قیچی و هر کی تک بیاره و امثالهم رو برای همین جور مواقع گذاشتند.

در مورد شماره ی دوم هم بگید از چی میخواید شروع کنید اگر با شخصیت های فرعی میخواید شروع کنید نظرسنجی هم قاعدتا باید تغییر کنه ولی اگر فکر میکنید زود هست برای تغییر نظرسنجی میتونید از هیولاها شروع کنید تا یه مدت دیگه این نظرسنجی باقی بمونه
فقط این مسعودجان تکلیف مارو مشخص کنند، خواهشاً:|:d

الان یکی از بیرون بیاد فکر میکنه تاپیک مشاعره است اینجا ! :d

کجاش بده؟ اصلاً سایلنت هیل یک منظومه عاشقانست.8->

خدا بگم یه بابایی رو چکار نکنه که داغ یه موضوعی رو به دل ما گذاشت نمیدونید چی حسرتی به دل من میمونه وقتی این فعالیت رو میبینم ! )x

مشکل چیه اشکان جان؟ بگو ببنیم کسی نیگا نیگا کرده تو رو، برم ادبش کنم:d
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or