بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
بیشتر به گیم پلیش و گرافیکش شاید گیر داده یاشن.
چون هممون میدونیم سایلنت هیل گیم پلی خوبی نداره.
والا اگه به داستان گیر داده باشن که ..............
والا خدا خدا میکنم از HC بهتر باشه!!!

شک داری علی؟ صد در صد از HC بهتره، حداقل سازنده‌ها میدونستند چی میخوان بسازند.
اینقدر نگران نمره نباشید، اصلاً از شما سایلنت هیل فنها بعیده که در مورد نمرات اینقدر نگران باشید!
دوستان دقت کنید خواه ناخواه این بازی با استانداردهای روز مقایسه میشه، اگر از لحاظ گیم پلی حرفی برای گفتن نداشته باشه بدون تعارف مورد نقد منفی قرار میگیره.
ولی باز هم این اطمینان رو بهتون میدم با بازی جالبی رو به رو میشیم، اگر در مورد بعضی از مسائل سخت نگیریم.;)

نمرات 8-8.5 از IGN و 7-8 از Gamespot و 7.5 از EDGE رو پیش بینی میکنم.
 
اتفاقا در مورد گرافیک دیشب داشتم با لیان حرف میزدم!
ببینین بازم گرافیک مهم نیست!!! الان شماره اول رو بازی میکنی بازم لذت میبری! چون......بذار اینجوری بگم:
سایلنت هیل بحثش از بقیه بازیا جداست!!! یه چیزی فراتر از بازیه!
اتفاقا من از DP به خاطر محیطش خیلی خوشم میاد! یه حالت سیاه و آبی هست نه مثل HC که طبق گفته یکی از دوستامون بعضی جاهاش یاد کارخونه ذوب آهن میوفتی!!!:|
عکساشون رو مقایسه کنین کاملا گویای مطلبه!!!
با حرفات کاملا موافقم علی جون!
تریلرا و عکسا و اطلاعات منتشر شده اینو ثابت میکنه که از HC بهتره!
HC دست پخت سازنده هایی بود که خوب آشپزی بلد نبودن!!! ولی هممون مطمئنیم که DP خیلی خوب میشه.بهترین ویژگی که من توش میپسندم بارون هست که خداییش چقدر میتونه جذاب کنه بازی رو!!!
 
آخرین ویرایش:
موضوع خیلی ساده هست... کلادیا به واسطه نیروهای فرابشریش سد محکمی در برابر وینسنت بوده! اصلا همین قضیه متاترون به گذشته بر می گرده و بعد از نابودی دالیا توسط لئونارد نگه داری میشده! حالا میشه شما به من بگی وینست از کجا میدونسته که میتونه با استفاده از متاترون خدا رو نابود کنه؟! آیا پنهان کردن و مخفی نگه داشتن اطلاعاتی راجع به این وسیله خطرناک که حیات "خدا" رو به خطر می انداخت مهم تر از سن شریل نیست؟! پس چطور ممکنِ وینسنت در مورد این موضوع اطلاعات کافی و جامع ای داشته باشه ولی در مورد سن شریل نداشته باشه؟!
کتاب‌های فرقه رو خونده عزیز:d سن شریل فکر نکنم تو کتابی اومده باشه!


خوب بحث ثابت قدم بودن رو پیش کشیدی! وینسنت فرقه The Order رو به روش خودش قبول داشت و بخش عمده ای از عضویت او در فرقه به این بر می گرده که اینکار برای او منافع شخصی بسیاری داشت و از این راه پول زیادی به جیب زد! در حقیقت وینسنت هیچگاه دالیا، لئونارد و کلادیا رو قبول نداشته و به واسطه منافع شخصیش آنها را همراهی کرده! بنابراین او در هیچ کدوم از فعالیت های فرقه الا تلکه کردن اعضا پیش قدم نبوده!
ببینم منافع شخصی از جانش مهم تره؟ من میگم اگر سرنوشت دالیا رو دیدیه برای چی اصلاً تو این راه مونده؟ عاشق بوده آیا؟ ایمان داشته؟
به نظر من وینسنت از خیلی از چیزها بی اطلاع بوده.
پاینده باشید.
 
شک داری علی؟ صد در صد از HC بهتره، حداقل سازنده‌ها میدونستند چی میخوان بسازند.
عه... آقا این وسط چه کار دارید به SH: DP...
من دوسِش دارم...

---------- نوشته در 04:29 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 03:39 PM ارسال شده بود ----------

ای بابا... منظورم از SH:DP همون SH:HC بود...
ببخشید...
 
ببینین بازم گرافیک مهم نیست!!! الان شماره اول رو بازی میکنی بازم لذت میبری! چون......بذار اینجوری بگم:
سایلنت هیل بحثش از بقیه بازیا جداست!!! یه چیزی فراتر از بازیه!
در مورد گرافیک نگران نباشید، بازی با موتور قدرتمند U3 ساخته شده، فکر کنم حداقل از لحاظ گرافیک قابل اعتماد باشه.

اتفاقا من از DP به خاطر محیطش خیلی خوشم میاد! یه حالت سیاه و آبی هست نه مثل HC که طبق گفته یکی از دوستامون بعضی جاهاش یاد کارخونه ذوب آهن میوفتی!!!:|
دقیقاً، رنگ بندیه HC به نحوی بود که نمیتونست احساس ترس رو القا کنه!
ولی در عوض DP تنوع در رنگ بندی داره و بیشتر از رنگ‌های آبی و بنفش استفاده کرده که رنگ‌های سردی هستند و حس ترس رو بهتر القا می‌کنند. تم بازی تاریکتر و جالب تره.
عه... آقا این وسط چه کار دارید به SH: DP...
من دوسِش دارم...
ای بابا... منظورم از SH:DP همون SH:HC بود...
ببخشید...
لیان جون، منظورت هر چی بود، HC نسخه جالبی نبود، میدونی، بازی اصالت نداشت و به نوعی مقوا بود. تنها نقطه قوت HC از نظر من موسیقی شاهکار یامائوکا بود. ولی خوب باز هم میگم، ارزش چندین بار بازی کردن رو داشت.
 
سلام
بچه ها با نوشته های شما من به این نتیجه رسیدم که این بازی چیزی بیشتر از یه بازی ترسناکه. و فلسفه های جالبی داره.
واقعا ممنونم>:d<
حالا میشه یکی خیلی کوتاه راجع به سایلنت هیل برام توضیح بده:-/ ;;) تو رو خدا نگید برم چیزی بخونم.اونجوری حوصلم سر میره:d

مقاله‌های سالار (Bone Crusher:d)کاملاً مفیده. بعید می‌دونم بشه از اون خلاصه‌تر بیانش کرد. فقط سالار یه خواهش: مقاله‌ی نخسه‌ی چهارم رو هم اگه می‌تونی تو تاپیکش اضافه کن.
اما برای اینکه نگید کسی تو تاپیک جواب ما رو نداد! این مطلب رو داشته باشید البته با اجازه‌ی اساتید:
در حال ویرایش
خلاصه‌ی داستان سری بازی‌های سایلنت هیل.
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یه جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوق همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند.
شب هنگام، در جاره‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند.
هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبه شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس که Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند.
حالت غیر عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا.
هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌های آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبه دختر را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa.
دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد همینطور دکتر کافمن و لیزا.
در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها.
شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سوکنت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستان شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقهريال اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد و آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و دوباره مرده است و حال باید برای بار دوم متولد شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد رو انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد (نوزاد) از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مواقمت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کامفن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و بعضی اوقات، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
 
آخرین ویرایش:
چطوری امیر... چه عجب تو پیدات شد...!!!!
Silent Hill HD چه شود... به نظرم امتیازش باید بالاتر میشد... مثلاً 8 یا 8.5
بی خیال امتیاز لیون.
اگر 1 هم میگرفت من اهمیت نمیدادم.
بچه ها 3 تا ویدیو جدید game spot از HD Collection گذاشته.
2 تا از sh3 و یکی از sh2.
گرافیک بازی واقعا خوب شده,من خودم به شخصه خیلی خوشم اومد.
صداگذاری جیمز و هدر هم واقعا خوبه ولی صدای داگلاس یه جوریه...
حتما دانلود کنید
Heather - Silent Hill 3 Gameplay - GameSpot.com
Radio Interference - Silent Hill 2 Gameplay - GameSpot.com
Helen's Bakery - Silent Hill 3 Gameplay - GameSpot.com
 
سلام



مقاله‌های سالار (Bone Crusher:d)کاملاً مفیده. بعید می‌دونم بشه از اون خلاصه‌تر بیانش کرد. فقط سالار یه خواهش: مقاله‌ی نخسه‌ی چهارم رو هم اگه می‌تونی تو تاپیکش اضافه کن.
اما برای اینکه نگید کسی تو تاپیک جواب ما رو نداد! این مطلب رو داشته باشید البته با اجازه‌ی اساتید:
در حال ویرایش
خلاصه‌ی داستان سری بازی‌های سایلنت هیل.
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یه جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوق همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند.
شب هنگام، در جاره‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند.
هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبه شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس که Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند.
حالت غیر عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا.
هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌های آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبه دختر را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa.
دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد همینطور دکتر کافمن و لیزا.
در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها.
شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سوکنت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستان شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقهريال اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد و آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و دوباره مرده است و حال باید برای بار دوم متولد شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد رو انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد (نوزاد) از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مواقمت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کامفن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و بعضی اوقات، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.

مخلصتم مسعود جان!>:d<

والا قبلا خواستم این کار رو کنم ولی اون پست دیگه قابل ویرایش نیست و نمیشه زیادش کرد ( فکر کنم محدودت لغت داشته باشه) برای همین باید از مدیران کمک بگیرم شاید تونستم کاریش بکنم.
 
نقد گیم اسپات به همون چیزی اشاره کرده که ازش وحشت داشتم اونم صدای دیلینگ ترافیهای مزخرف وسط اون موسیقی و جو فروبرنده ی سایلنت هیلی.
یه چیز جالب دیگه هم که گفته اینه که جیمز صدای نفس نفس زدنش بعد از دویدن به قدری نخراشیده س که با هیولاها اشتباهش میگیرین.
 
نقد گیم اسپات به همون چیزی اشاره کرده که ازش وحشت داشتم اونم صدای دیلینگ ترافیهای مزخرف وسط اون موسیقی و جو فروبرنده ی سایلنت هیلی.
یه چیز جالب دیگه هم که گفته اینه که جیمز صدای نفس نفس زدنش بعد از دویدن به قدری نخراشیده س که با هیولاها اشتباهش میگیرین.

در مورد ترافی که زیاد سخت گیری نکن، حسی که باید منتقل میشد، منتقل شده، این بار فقط برای تجدید خاطرات این بازی رو انجام میدیم!:d
ولی در مورد صداگذاری شخصیت‌ها از قرار معلوم یکم کم کار کردند.
تا الآن بنظرم مشکل بزرگ بازی افت فریمیه که تو نقد بهش اشاره شده.
نور پردازی و کیفیت بافت‌ها هم خوب کار شده.
 
جدا عجیب نیست بازی نسل پیش توی دستگاه نسل بعدش افت فریم داشته باشه!؟

خوب این میتونه دلیل کم کاری برنامه نویس‌ها و یا استفاده نادرست از انجینشون باشه، البته این مورد فعلاً در نسخه PS3 بازی دیده شده، یکم ساخت بازی برای سخت افزار این کنسول سخت تره، و امکان داره انجینشون با این سخت افزار همخوانی کامل نداشته باشه. اگر نسخه 360 بازی هم مشکل افت فریم داشته باشه، دیگه شاهکار سازنده‌ها رو نشون میده.

من که فعلاً با خوندن نقد GAMESPOT از بازی راضیم.

---------- نوشته در 11:06 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:51 PM ارسال شده بود ----------

یه خبر بد:| البته عادت کردیم!
و باز هم تأخیر در انتشار بازی. بازی 29 مارس(روز دهم فروردین) ریلیز میشه، تاریخ انتشار قبلی 20 مارس بود.
Silent Hill HD Collection release date

نمیدونم این همه بازی دادن ملت برای چیه؟ همین کارها رو می‌کنند که ساختمانشون آتیش میگیره:d
 
لیان جون، منظورت هر چی بود، HC نسخه جالبی نبود، میدونی، بازی اصالت نداشت و به نوعی مقوا بود. تنها نقطه قوت HC از نظر من موسیقی شاهکار یامائوکا بود. ولی خوب باز هم میگم، ارزش چندین بار بازی کردن رو داشت.
همین که میگی ارزش چندبار بازی کردن رو داشت خودش کلیه... ;) به هر حال علی جان...
Loyalty to the End
خفتون کردم نه...؟
:p

بی خیال امتیاز لیون.
اگر 1 هم میگرفت من اهمیت نمیدادم.
دقیقاً امیر...
بچه ها این یعنی یه فن واقعی...
;)

یه خبر بد:| البته عادت کردیم!
و باز هم تأخیر در انتشار بازی. بازی 29 مارس(روز دهم فروردین) ریلیز میشه، تاریخ انتشار قبلی 20 مارس بود.
Silent Hill HD Collection release date

نمیدونم این همه بازی دادن ملت برای چیه؟ همین کارها رو می‌کنند که ساختمانشون آتیش میگیره:d
به قول خودت ما که عادت کردیم...
دارن بازار گرمی میکنن مصیبتا... هی میخوان ماها رو تشنه تر کنن که استقبال ازش بیشتر بشه...
 
وااااای!!! دوباره تاخیر خورد,لعنتی دیگه خسته شدم از دست این کونامی با این کاراش...
البته بچه ها اجازه بدید در مورد این تاخیرها ابهام زُدایی کنم و بگم من در این تاخیر ها هیچ نقشی ندارم به خدا و پیش خودتون فکر نکنید برای اینکه من کتاب رو دیرتر منتشر کنم با کونامی دارم رایزنی میکنم...
:^o
وای خدا!! چرا دماغم اینجوری شد...
 
خوب این میتونه دلیل کم کاری برنامه نویس‌ها و یا استفاده نادرست از انجینشون باشه، البته این مورد فعلاً در نسخه PS3 بازی دیده شده، یکم ساخت بازی برای سخت افزار این کنسول سخت تره، و امکان داره انجینشون با این سخت افزار همخوانی کامل نداشته باشه. اگر نسخه 360 بازی هم مشکل افت فریم داشته باشه، دیگه شاهکار سازنده‌ها رو نشون میده.

من که فعلاً با خوندن نقد GAMESPOT از بازی راضیم.

---------- نوشته در 11:06 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:51 PM ارسال شده بود ----------

یه خبر بد:| البته عادت کردیم!
و باز هم تأخیر در انتشار بازی. بازی 29 مارس(روز دهم فروردین) ریلیز میشه، تاریخ انتشار قبلی 20 مارس بود.
Silent Hill HD Collection release date

نمیدونم این همه بازی دادن ملت برای چیه؟ همین کارها رو می‌کنند که ساختمانشون آتیش میگیره:d

واقعا دیگه شورشو دراوردن و معلوم نیست قصدشون از این کارا چیه)x~x(~x(
بابا ما هم ادمیم بخدا...هی تاخیر...هی تاخیر...
انگار دارن بازی برای ps4 میسازن
اره من فقط بخاطر تجدید خاطرات و موسیقی های شاهکار یامائوکا بازیش میکنم و اینکه به تمام نکته های ریز و رمز هاش دوباره بی ببرم و کلا توی اون جو قرار بگیرم که امروزه دیگه توی این سایلنت هیلای جدید کمه
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or