بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام
آخه عزیز دل برادر هر جایی که متروکه و مخروبه باشه که سایلنت هیل نمیشه. شرایط داره. ولی چکار کنیم. دلت برای ما عزیزه.
منم یه دو تا تصویر از یه ایستگاه متروی شلوغ آپ می‌کنم. 1 ساعت بعد از تحویل سال 88 بود. البته قبلاً (همون موقع) تو همین تاپیک قرارش دادم.
jpm9gigigdj3l4vvxcf.jpg
n1emyeztc25ih0ruf4.jpg
اقا من از این تاپیک میرم...
مثل اینکه هیچ کس منو دوست نداره...
همه به خونم تشنه شدن...
من میرم تا سرنوشتمو یه جای دیگه رقم بزنم....
فعلا بای!!!:-ss
از این «فعلاً» گفتنت خیالم راحته که نمی‌ری.
 
هر کار کردم نتونستم برم!!!~x(
مگه میشه بچه های گل اینجا رو ترک کرد؟؟؟>:d<
سلام دادا مسعود!!!
اون یکی سمت چپیه خوبه.
این بیمارستونی هم که من گذاشتم گفتم که:
8 ساله متروکه هست-صداهای عجیبی از توش میاد-یه دفعه چراغاش روشن میشن و دوباره خاموش-نصفش یه دفعه میریزه پایین و ... .یه شب ساعت 12:30 داشتم از سر کار میومدم خونه و از کنار این رد شدم و خداییش یه لحظه نمیدونم توهم بود یا واقعیت!!!:-/
دیدم یه نفر از جلوی پنجره طبقه سوم گذشت!!!
ولی باید حتما بریم توش ببینیم چه خبره!!!
 
کجا هست؟ احتملاً‌ازش به عنوان اماکن ... استفاده بهینه میشه
کرمان!!!
نه نمیشه دادا!!! به خاطر این بستنش چون امار کشته ها بالا بود-نمونش هم مادر بزرگ خودم!!!
راستی دادا,من هر کار کردم نتونستم اندینگ های SH2,SH3,SH4وHC رو ببینم!!!
سایلنت هیل 1 رو تمام اندینگ هاشو رفتم ولی بقیه شماره ها نه.
میتونی یه راهنمایی چیزی بکنین؟
 
سلام بر همه سایلنت هیل منش ها!!!
من تازه واردم :دی
بگید بحث درباره چیه تا ما هم به این جمع بپیوندیم، آخرین بار یادمه درباره کارکترها بود، الان چی؟ درباره اماکنه؟ فقط بیمارستان Brookhavin :دی
 
سلام بر همه سایلنت هیل منش ها!!!
من تازه واردم :biggrin1:
بگید بحث درباره چیه تا ما هم به این جمع بپیوندیم، آخرین بار یادمه درباره کارکترها بود، الان چی؟ درباره اماکنه؟ فقط بیمارستان Brookhavin :biggrin1:
به به جناب ARTH@S بزرگ!!!
چه عجب از این طرفا!!! بحث هم همون بحثه منتها از نوع اماکنیش!!!
 
سلام بر همه سایلنت هیل منش ها!!!
من تازه واردم :دی
بگید بحث درباره چیه تا ما هم به این جمع بپیوندیم، آخرین بار یادمه درباره کارکترها بود، الان چی؟ درباره اماکنه؟ فقط بیمارستان Brookhavin :دی
آرتاس عزیز شما هم نظرت رو راجع به Cybil Bannett بگو، به صفحات قبل هم یک نگاه بنداز چندتا سؤال مطرح شده;)
 
هشت ساله متروکه هست-صداهای عجیبی از توش میاد-یه دفعه چراغاش روشن میشن و دوباره خاموش-نصفش یه دفعه میریزه پایین و ... .یه شب ساعت 12:30 داشتم از سر کار میومدم خونه و از کنار این رد شدم و خداییش یه لحظه نمیدونم توهم بود یا واقعیت!!!:-/
دیدم یه نفر از جلوی پنجره طبقه سوم گذشت!!!
ولی باید حتما بریم توش ببینیم چه خبره!!!

جای جالبی باید باشه!!...بهت حق میدم چون خودم هم هر وقت میرم بیمارستان یاد وطن!!می افتم...یا مدرسه(زمانی که تعطیله)یا مرکز خرید (اخر شبها-وقتی مغاذه ها تک و توک باز هستن)یا :-/ یا اصلا همین تاپیک انجمن طرفداران سایلنت هیل
 
آرتاس عزیز شما هم نظرت رو راجع به Cybil Bannett بگو، به صفحات قبل هم یک نگاه بنداز چندتا سؤال مطرح شده;)
خب نظرم رو که آخرش میگم ولی اینا ماحصل نگاه به صفحاته قبل هستش :دی
خب نمیدونم این الان خوبه؟ بده؟ وسطشه؟ مگه من تا الان برداشتی کردم از چیزی؟! :دی ولی بهر حال آدما شاید تو نگاه اول یکی باشن اما گذشت زمان تفاوتا رو معلوم میکنه، مثلاً همین سیبیل، کی میدونست اینطوری میشه;)
این دوسته عزیزمون آرتاس خان، مثله اینکه خودش یه پا فن داره ها؟! میخواین تاپیک واسش باز کنیم که برگشت از خدمت سورپریز بشه :دی
:دی قضیه این دوستمون چی بود :-/
من نفهمیدم این الان تعریف بود تحریف بود تلمیح بود یا تفریح بود؟! :دی
سلام
باز این جا یه بحثی شد سه سوته پیوندش زدی به هنری؟ اتفاقاً به نظر من هر چقدر جیمز بی‌گناه بود، هنری گناهکار و لایق مجازات بود.
آرتاس (پدر) نیست. من (دایی) که هستم.:d
========================================================
:-t:-t:-t:-t:-t:-t:-t:-t
همین جا یه تایم-اوت بگیرم.
بحث سیبل یادتون نره، اما می‌خوام بپرسم به نظرتون فیلم سایلنت هیل تا چه حد می‌تونه ملاک باشه؟
========================================================
سلااااااااااااااااااااااام :x
جوونن و جویایه نام! شما ببخششون :دی
البته این ربط دادنا نشون از ذهن باز و تخیل بالاشون داره ;)
ای بابا! من قبلاً هم گفتم برعکس علاقم تو گیمری، اصلاً از این ژانره سینما خوشم نمیاد و ندیدم این فیلم رو؛ اما میدونم نباید بهش درمورد چیزی اتکا کرد
اما می‌خوام یه نکته‌ای رو بگم؛ توجه داشته باشید که سیبل وقتی تبدیل میشه،‌ توسط موجودی شبیه به آنچه پشت پرستاران بیمارستان دیدیم آلوده میشه. احتمال داره بلایی که سر سیبل اومد فقط به دلیل تنفری باشه که آلسا از مامورین پلیس داشته.
عجب ظریف نکته ای را از سوزن مغز ما گذراندی!!! ایول... الان که فکر میکنم 100% همینطوره
به به جناب ARTH@S بزرگ!!!
چه عجب از این طرفا!!! بحث هم همون بحثه منتها از نوع اماکنیش!!!
به به! شاه آلفرد خان!!! عجب از این وراست... اماکن! بچه ها شرمنده من زیاد تو این مبحث نمیتونم بهتون کمک کنم چون اسمه اماکن که میاد... :دی lol
=======================================
نظرم درباره سیبیل: :|:| :| :| همین! و لا غیر :دی معنیش هم یعنی:
من اصلاً از ایشون از همون اولش هم خوشم نمیومد! نمیدونم چرا... گرچه دوست نداشتم سرانجامش هم اونطوری بشه! ولی واسه من یه کارکتره خنثی بود.
نمیدونم چرا سازنده ها اصرار داشتن که باید حتماً تو بازی باشه؟!
yahoo_2.gif
فقط چهرش مهم بود که یکم گول زنک بود :دی >:)
 
بچه ها اتفاقا ما یه فیلم ترسناک خونگی پر کردیم ، توی یه مدرسه متروکه ی شبانه روزیه شبا هم یه صداهایی میاد >:)
اگه شد فیلمش رو براتون آپ می کنم می زارم ببینین حالشو ببرین ، خییییییییییییلی ترسناکه به خصوص که به سبک استاد آکیرا هم خودم آهنگ روش گذاشتم و صحنه ها هم همه واقعیه >:)>:)
راستی دائی مسعود متروئه خیلی باحال بود کلا جو سایلنت هیلی داره
در جواب این دوست بی ادبمون ( علی آقای سیف اند پیس) باید بگم که اتفاقا یکی از دوستام هم کرمانیه یه دفعه قراره بیام خونشون حتما به این بیمارستان سر می زنم >:)
 
در جواب این دوست بی ادبمون ( علی آقای سیف اند پیس) باید بگم که اتفاقا یکی از دوستام هم کرمانیه یه دفعه قراره بیام خونشون حتما به این بیمارستان سر می زنم >:)
هه!!!
کی تو رو راه میده؟؟؟ مثل اینکه نفهمیدین!!! من خودم کله هرمیم!!!اون بیمارستان هم انحصاری فقط برای خودمه!!!

---------- نوشته در 02:33 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 01:58 PM ارسال شده بود ----------

من هنوز در کف این سوال توی امضای اقا مسعود موندم که میگه:
بزرگ‌ترین دروغی که بشر از بدو خلقت به خودش گفته چیست؟
 
سلام
سلام بر همه سایلنت هیل منش ها!!!
سلام به روی ماهت.به قول گل‌ آقا «پس چی شد؟»:d
این همه آه و ناله و خداحافظی کردیم الکی؟هاوووووووووووون؟:-/
پس این یه هفته‌ای که نبودی کجا بودی؟
کرمان!!!
بچه‌ها مواظب باشید. ایشون همشهری فردوسی‌پور هستن. الان همه رو با هم دعوا می‌اندازه.:d
به خاطر این بستنش چون امار کشته ها بالا بود-نمونش هم مادر بزرگ خودم!!!
خدا ایشون رو رحمت کنه. متاسفم.
راستی دادا,من هر کار کردم نتونستم اندینگ های SH2,SH3,SH4وHC رو ببینم!!!
یه راهنمایی خواستی به وسعت تاریخ... بفرما فقط به قول جناب Arth@s: خودت خواستیا؛ فعلاً SH2 رو ببین باقیش رو تو یه پست دیگه قرار میدم یا همین رو ویرایش می‌کنم. بعدش اگه وقت و حوصله بود، تصاویرش رو هم آپ می‌کنم.
SH2
======================================================
6 پایان شامل 4 پایان اصلی و 2 پایان Bonus
1- In water
به دفعات و به طور مرتب چاقوی آنجلا رو بررسی کن.
سعی کن سطح سلامتت در بیشتر مواقع کم باشه.
پیام Neely's Bar رو تو بار دوم بخون.
دفترچه خاطرات روی پشت بام بیمارستان رو بخون.
آخر بازی تو کتابخانه به گفتگوی هدفون گوش کن.
در راهروی انتهای بازی به گفتگوی جیمز و مری به طور کامل گوش کن.
2- Leave
سعی کن سطح سلامتت همیشه بالا باشه.
خیلی نزدیک ماریا نباش.
نامه و تصویر مری رو مرتب و به دفعات بررسی کن.
به گفتگوی راهروی آخر بازی گوش کن
3- Maria
بعد از مرگ دوباره ماریا تو Labyrinth وقتی اومدی بیرون سعی کن دوباره برگردی داخل.
سعی کن همیشه نزدیک ماریا باشی.
بعد از استراحت ماریا توی اتاق S3 تو بیمارستان، چندین بار به اتاق برگرد و با ماریا صحبت کن.
به هیچ وجه عکس و نامه مری رو بررسی نکن.
سعی کن کمترین آسیب به ماریا نرسه و خودت هم باهاش برخورد نکنی حتی موقع دویدن.
چاقوی آنجلا رو بررسی نکن.
4- Rebirth
برای گرفتم این پایان به 4 آیتم احتیاج داری. ضمن اینکه باید حداقل یک بار بازی رو تموم کرده باشی.
اول- White Chrism : آپارتمان نهر آبی- اتاق 105
دوم- کتاب Lost Memories : محل روزنامه توی پمپ بنزین
سوم- Obsidian Goblet : انجمن تاریخی شهر توی اتاق دوم توی ویترین شکسته
چهارم- کتاب Crimson Ceremony : قفسه پشت محل هدفون تو همون اتاق مطالعه آخر بازی تو هتل.
5- Dog
برای این پایان لازمه که ابتدا باید یا 3 پایان Leave، In Water و Maria رو باهم و یا یک بار Rebirth رو به تنهایی گرفته باشی. در این صورت وقتی برای بار اول بعد از ملاقات ماریا از پارک RoseWater‌اومدی بیرون، اونطرف خیابون تو یه محوطه گاراژ مانند، یه خانه سگ می‌بینی. بررسی که کنی یه کلید به دست میاری. بعد ادامه میدی. بعد از اینکه تو هتل نوار ویدیو رو دیدی و از اتاق اومدی بیرون،‌تو همون طبقه کلید رو روی در اتاق Observation امتحان کن.
6- UFO
این پایان مال خوره‌ترین‌های سایلنت هیل هستش.ابتدا باید تمام پایان‌ها رو بگیری. بعد زیربازی Born from a wish رو تمام کنی. و بعد، وقتی دوباره بازی اصلی رو شروع کنی، توی همون سرویس بهداشتی اول بازی Blue Gem رو پیدا می‌کنی که باید 3 جا اون رو استفاده کنی.
اول- توی بیمارستان بعد از مبارزه با Flesh Lips یا هیولاهای آویزان. توی Garden وقتی از روی برانکارد بلند شدی.
دوم- بعد از مبارزه با ادی، روی اسکله وقتی رسیدی جلوی قایق.
سوم- توی اتاق 312 تو هتل نزدیک پنجره کنار تلویزیون قبل از دیدن نوار ویدیو
===========================================================
آقایه دکتر msbazicenter به بخش لیدریه تاپیک سایلنت هیل!!!!
آقایه دکتر msbazicenter به بخش لیدریه تاپیک سایلنت هیل!!!!
نظری نبود؟! کارکتر بعدی لطفاً...
صبر کن هنوز نظر خودم رو کامل نگفتم.
=============================================================
ویرایش رو بی‌خیال شدم. ادامه پایان‌ها تو یه پست دیگه
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or