بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    37

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست.
به روز میشود...

wire.png

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
re.jpg

جیمزساندرلند پس از دریافت نامه‌ای از همسرش مری شپرد-ساندرلند که سه سال پیش به دلیل یک بیماری لاعلاج درگذشته بود، به شهر سایلنت هیل می‌رود.نامه ادعا می‌کند که مری در «مکان مخصوصشان» منتظر اوست، که این موضوع باعث می‌شود جیمز سردرگم شود، زیرا کل شهر «مکان مخصوض» آن‌ها بود. با وجود اینکه شک دارد که نامه واقعاً توسط مری نوشته شده باشد، جیمز تصمیم می‌گیرد به دنبال او در شهر بگردد. جیمز پس از ترک observationdeck وعبور از مسیری طولانی وارد گورستان می‌شود درآنجا با آنجلا اوروسکو، زنی جوان و عصبی که به دنبال مادرش میگردد روبرو میشود و از او راهنمایی می‌خواهد.او راه را نشان می‌دهد اما به او هشدار می‌دهد که ممکن است شهر خطرناک باشد، اما جیمز هشدارهای او را نادیده می‌گیرد و می‌گوید که اهمیتی نمی‌دهد که خطرناک باشد و قصد داردفردگمشده خود را پیدا کند.قبل از اینکه جیمز راه خود را ادامه دهد,هردو برای یکدیگر آرزوی موفقیت می‌کنند.

way.jpg

وقتی جیمز به سايلنت هيل می‌رسد، متوجه می‌شود که شهر به مانند چند سال پیش که به آنجا رفته بودند، نیست. علاوه بر مه مرموزی که همه جا را پوشانده، شهر خالی از سکنه شده و در حال پوسیدن است.موجودات مبهم و انسان‌نما در خیابان‌ها پرسه می‌زنند و هر زمان ممکن است به جیمز حمله کنند. جیمز با کاوش درشهر متروکه، یک دستگاه پخش موسیقی خراب را تعمیر می‌کند که خاطراتش را از زمانی که او و مری از پارک رزواتر بازدید کردند، زنده می‌کند. با تعیین پارک به عنوان «مکان مخصوشان» ، جیمز راه خود را ادامه می‌دهد اما متوجه می‌شود که مسیر منتهی به پارک مسدود است.جیمز هنگام عبور از یک مجتمع آپارتمانی به اسم woodside appartement با دختربچه ای برخورد می‌کند که مانع پیشرفت او می‌شود و سپس با مردی چاق به نام ادی دامبروفسکی، روبرو می‌شود که از دیدن جسدی وحشت‌زده شده است و جیمز به او توصیه می‌کند که شهر را ترک کند. جیمز چندین بار با موجودی که کلاهی هرمی شکل بر سر دارد روبرو می‌شود. سپس از طریق دری وارد آپارتمان Blue Creek می‌شود, در اینجا جیمز برای اولین بار وارد دنیایی دیگرمیشود. در یکی از اتاق ها, جیمز آنجلا را افسرده در مقابل یک آینه بزرگ پیدا می‌کند که چاقویی در دستش دارد و به خودکشی فکر می‌کند. او سعی می‌کند آنجلا را منصرف کند و راه دیگری را به او نشان دهد، اگرچه آنجلا معتقد است که هر دوی آن‌ها سزاوار مرگ هستند. وقتی جیمز می‌گوید که مثل او نیست، آنجلا از جیمز می‌پرسد که آیا از مرگ می‌ترسد، اما بلافاصله عذرخواهی می‌کند.جیمز بعد از نشان دادن عکس مری از آنجلا می‌پرسد که آیا اورا دیده است یا نه، اما پس از اینکه به او اطلاع می‌دهد که مری سه سال پیش فوت کرده است، آنجلا احساس ناراحتی و آشفتگی می‌کند و به او می‌گوید که می‌خواهد جستجوی خود را برای پیدا کردن مادرش ادامه دهد.آنجلا از جیمز می‌خواهد که چاقویش را بگیرد، زیرا از کاری که ممکن است انجام دهد می‌ترسد، اما ناخواسته هنگامی که جیمز برای گرفتن چاقو تلاش می‌کند واکنشی که از روی ترس است از خود نشان میدهد و او را تهدید میکند و در حالی که وحشت‌زده شده است از آنجا فرار می‌کند. درنهایت جیمز موفق می‌شود از آپارتمان بیرون برود و دوباره پا در شهر بگذارد.

wood.jpg

در مسیر خود، جیمز دوباره با دختربچه روبرو می‌شود که در حال زمزمه کردن چیزی است و بر روی دیوار نشسته است. او نسبت به جیمز رفتاری خصمانه دارد و میگوید که تو هرگز مری را دوست نداشتی.این حرف باعث سردرگمی جیمز می‌شود، اما قبل از اینکه بتواند اطلاعات بیشتری از او کسب کند، از طرف دیگر دیوار می‌پرد. جیمز با رسیدن به پارک رزواتر، با شخصیت ماریا روبرو می‌شود که شباهت‌های زیادی به همسرش دارد اما رفتاری متفاوت از مری دارد. او پیشنهاد می‌کند تا به جیمز در جستجوی مکان‌هایی که ممکن است «مکان مخصوض» آن‌ها باشد، کمک کند. با توجه به اینکه مقصد آن‌ها توسط جاده‌ای فروریخته مسدود شده است، مجبور میشوند از یک کلوپ شبانه عبور کنند. که در آنجا جیمز از ماریا می‌پرسد که آیا دیوانه شده است که فکر می‌کند همسرش می‌تواند در شهر باشد، اما ماریا دیدی امیدوارنه به این موضوع دارد و جیمز را وسوسه می‌کند که نوشیدنی بنوشد ولی جیمز امتناع می‌کند. ماریا, او را به یک باغی که در آن نزدیکی است هدایت می‌کند اما هنوز هیچ نشانی از مری پیدا نمی‌کند.جیمز از عدم پیشرفت و تردید در مورد وضعیت ذهنی خود ابراز ناامیدی می‌کند اما ماریا او را آرام می‌کند و پیشنهاد می‌کند که مکان‌های بیشتری را با هم جستجو کنند.

night.jpg

ناگهان صدای جیغی از یک تئاتر محلی می‌آید، جیمز تصمیم می‌گیرد آنجا را بررسی کند اما ماریا ترجیح میدهد که بیرون منتظر او بماند. او دختربچه و ادی را پیدا می‌کند، دختربچه ترسیده و پنهان می‌شود. جیمز با ادی صحبت می‌کند. ادی نام دختر کوچک که لورا است را فاش می‌کند. جیمز به دنبال او میگردد.در خارج از تئاتر ماریا, لورا را می‌بیند که به سمت بیمارستان بروکهاون می‌رود و سپس هر دو به دنبال او می‌روند. درحین کاوش در بیمارستان، ماریا بیمار می‌شود و به طور موقت در یکی از اتاق ها استراحت می‌کند در حالی که جیمز به جستجوی لورا میپردازد و او را تا طبقه سوم تعقیب می‌کند اما با دری بسته روبرو میشود. سرانجام، جیمز لورا را پیدا میکند و از او می‌پرسد چگونه مری را می‌شناسد، لورا میگوید که او را از یک سال پیش می‌شناسد، اما جیمز به دلیل تناقض آشکار در باور خود و حرف‌های لورا عصبانی می‌شود. لورا ناراحت میشود و سعی می‌کند فرار کند اما جیمز که نگران امنیت اوست از این کار جلوگیری میکند. با این حال، لورا جیمز را در اتاقی به بهانه اینکه نامه مری در آنجاست حبس میکند. اما در همان حین هیولایی که از سقف آویزان است وارد آنجا می‌شود و به جیمز حمله میکند, او موجود را می‌کشد اما بعداً توسط یکی دیگر از آن‌ها ربوده می‌شود.

trap.jpg

جیمز به دنیای دیگر بیمارستان منتقل می‌شود، در آنجا به اتاق ماریا بازمی‌گردد اما اثری از او نیست. در نهایت بعداً او را در زیرزمین بیمارستان پیدا می‌کند؛ با این حال، ماریا عصبانی می‌شود و ادعا می‌کند که جیمز او را رها کرده است و به نظر نمی‌رسد که اهمیت دهد که او هنوز زنده است و او را متهم می‌کند که فقط به همسر مرده اش اهمیت می‌دهد. پس از آرام شدن ماریا، آن‌ها جستجوی خود را برای پیدا کردن لورا ادامه می‌دهند. درحین کاوش در زیرزمین، ماریا احساس ناراحتی و اضطراب می‌کند اما جیمز او را آرام می‌کند و سپس وارد راهرویی میشوند.ناگهان، کله هرمی دوباره ظاهر می‌شود و آن‌هارا تعقیب میکند، جیمز از ماریا پیشی می‌گیرد و به یک آسانسور می‌رسد باوجود تلاش‌های جیمز برای باز نگه داشتن درب,، ماریا قادر به ورود به آسانسور نیست و کله هرمی او را میکشد. جیمز تنها و غمگین از دست دادن ماریا، تصمیم می‌گیرد تمرکز خود را بر پیدا کردن لورا که از بیمارستان فرار کرده است، بگذارد.
هوا تاریک شده است. جیمز از بیمارستان بیرون میاید و به دنبال لورا می‌رود اما او را گم میکند. در پارک رزواتر، با آنجلا روبرو می‌شود که از این فکر که مادرش دیگر در شهر نیست و نمی‌خواهد او را ببیند ناامید شده است. جیمز از او می‌پرسد که آیا دختر کوچکی را دیده است یا نه. با این حال، آنجلا با شنیدن آن گویی که یه یاد چیز وحشتناکی افتاده است از آنجا میرود و جیمز را دوباره تنها می‌گذارد. با پیدا کردن یک سرنخ، جیمز به انجمن تاریخی شهر می‌رود که به زندان تولوکا منتقل می‌شود و با ادی که به نظردیوانه شده است روبرو می‌شود. او ظاهراً از کشتن لذت می‌برد و سپس از آنجا می‌رود.با کاوش بیشتر در زندان، جیمز سر از یک هزارتو در میآورد.

angela.jpg
در داخل آنجا، جیمز از قتل پدر آنجلا، مردی مست و خشن که او را مورد آزار و اذیت قرار میداده است، مطلع می‌شود. موجودی عجیبی در آنجا حضور دارد که که آنجلا آن را پدر صدا میزند و به جیمز التماس می‌کند که به او بگوید که "خوب خواهد بود". جیمز که گیج شده است با Abstract Daddy، که نمادی از پدر آنجلا است مبارزه میکند. او موجود را می‌کشد و آنجلا ضربه نهایی را وارد می‌کند. جیمز سعی می‌کند آنجلا را آرام کند اما او خشمگین میشود و ادعا می‌کند که مردانی مثل او فقط به دنبال«یک چیز» هستند اما جیمز می‌گوید که فقط به دنبال همسرش است.آنجلا او را متهم می‌کند که دیگر نمی‌خواسته همسرش اطرافش باشد و احتمالا قبلاً زن دیگری را پیدا کرده است. جیمز با عصبانیت آن حرف ها را رد می‌کند. با دیدن واکنش جیمز، آنجلا برای ادامه جستجوی خود می‌رود.
در اعماق هزارتو، جیمز ماریا را پیدا می‌کند که به طرز معجزه‌آسایی زنده است و در یک سلول زندانی شده. اما او رفتاری عجیب دارد و به دلیلی نامعلوم، به نظر می رسد که او خاطرات همسر جیمز را دارد .ماریا ادعا می‌کند که آن‌ها فقط در زیرزمین بیمارستان از هم جدا شده‌اند و او کشته نشده است. او میگوید که تو همیشه فراموشکار بودی و به من گفته بوده که همه چیز رو برداشتی ولی نواری که با هم ضبط کردیم را فراموش کردی که برداری. جیمز از این موضوع کاملاً گیج شده است اما قول می‌دهد که راهی پیدا کند تا بتواند به آن طرف سلول برود. اما پس از رسیدن به طرف دیگر سلول، ماریا را پیدا میکند که به طرز مرموزی مرده است و بر روی پوستش ضایعاتی دیده میشود.

maria.jpg
جیمز به راه خود ادامه میدهد و در نهایت با ادی روبرو می‌شود که در طول زندگی‌اش از طرف دیگران مورد تمسخر قرار میگرفته و حال دچار فروپاشی روانی شده است. او جیمز را متهم می‌کند که از اولین برخوردشان او رامسخره میکرده است و سپس به انبار گوشت فرار می‌کند جایی که با خوشحالی اعتراف می‌کند قبل از ورود به شهر, یک قلدر را مجروح کرده و سگش را کشته است. جیمز مجبور می‌شود برای دفاع از خود ادی را بکشد سپس از آنجا بیرون می‌رود و با قایقی که در کنار دریاچه تولوکا قرار دارد به سمت هتل لیک ویو میرود. در آنجا لورا راملاقات می‌کند و از او کمک می‌خواهد تا مری را پیدا کند.

edd.jpg

لورا نامه‌ای را به او می‌دهد که از پرستار مراقب‌شان، راشل، دزدیده است. مری در نامه نوشته که اگر اوضاع به گونه ای دیگر بود دوست داشت تا او را به فرزند خواندگی بگیرد او و تبریک تولد ۸ سالگی نوشته است, همچنین از او میخواسته تا با جیمز مهربانت برخورد کند ، با ادعای لورا مبنی بر اینکه او هفته گذشته ۸ ساله شده است، ارائه می‌دهد.جیمز امیدوار است که مری هنوز زنده باشد زیرا این با باور دیرینه‌اش درمورد مرگ مری در 3سال پیش مغایرت دارد. علاوه بر این، لورا فاش می‌کند که مری نامه‌ای برای جیمز نوشته بود که او آن را نگه داشته است.لورا میگوید که در ابتدا قصد پنهان کردن آن را داشته است اما حالا تصمیم گرفته است که طبق خواسته‌ مری عمل کند و آن را به جیمز بدهد.لورا پاکت نامه را به جیمز میدهد اما متوجه می‌شود که نامه‌ای در آن نیست.لورا از ترس اینکه ممکن است آن را انداخته باشد، از آنجا میرود تا اطراف را جستجو کند. درهمین حال، جیمز متوجه می‌شود که نوار تعطیلات آن‌ها در بخش کارمندان در طبقه اول نگهداری می‌شود. با بازیابی نوار و دسترسی به اتاقی که زمانی با مری در آنجا تعطیلات را سپری میکردند، جیمز نوار را پخش می‌کند. در آن آخرین لحظات شادی که با مری داشتن پخش میشود, ناگهان تصویری اتاقی نشان داده میشود که در آن مری خوابیده است, جیمز بر بالای سر او میرود و با بالش او را خفه میکند و در اینجا فیلم یه پایان میرسد. جیمز بی‌صدا می‌نشیند و او با حقیقت روبرو می‌شود. کمی بعد، لورا جیمز را پیدا می‌کند که تصمیم می‌گیرد حقیقت را به او بگوید. لورا دلشکسته و عصبانی می‌شود و با گریه از اتاق خارج می‌شود.

lakev.jpg

هتل حال به مکانی سوخته و زنگ زده تبدیل میشود. جیمز همچنان بر روی مبل نشسته که ناگهان صدای مری به طور ناواضحی از رادیو پخش می‌شود که از او می‌خواهد پیدایش کند. جیمز دوباره به جستجو میپردازد و با آنجلا که بر روی راه پله که در حال سوختن است روبرو میشود. آنجلا ابتدا او را با مادرش اشتباه می‌گیرد اما متوجه می‌شود و عذرخواهی میکند. او از جیمز تشکر می‌کند که قبلاً نجاتش داده است، اما آرزو می‌کند که کاش هرگز این کار را نمی‌کرد و او را به حال خود رها می‌کرد. آنجلا از او می‌خواهد که چاقویش را پس بدهد اما جیمز امتناع می‌کند. آنجلا از او می‌پرسد که آیا آن را برای خودش نگه داشته است، اما او پاسخ نمی‌دهد. وقتی آنجلا از پله‌ها بالا می‌رود، جیمز می‌گوید این اتاق مثل جهنم داغ است، که آنجلا پاسخ می‌دهد برای او«همیشه اینطور بوده است».جیمز که نمی‌تواند بیشتر به او کمک کند، آنجا را ترک می‌کند. در لابی، او ماریا را پیدا می‌کند که دوباره زنده شده است و این بار توسط دو کله هرمی کشته می‌شود. جیمز متوجه می‌شود که آن‌ها در نتیجه میل او به مجازات ایجاد شده‌اند، اما از آنجاییکه دیگر به آن‌ها نیازی ندارد، 2کله هرمی پس از ضعیف شدن کافی توسط جیمز، خودکشی می‌کنند. جیمز به یک راهرو هدایت می‌شود، در آنجا مکالمه ای بین او و زمانی که مری زنده بود پخش میشود. جیمز برای او گل آورده است، اما مری آن‌ها را رد میکند و با عصبانیت بر سر جیمز فریاد میزند و میگوید آنقدر منزجر کننده است که لیاقت آن‌ گلهای زیبا را ندارد و از جیمز میخواهد که از اتاق بیرون برود اما کمی بعد با التماس می‌خواهد که او را ترک نکند.

در نهایت جیمز از طریق راهرو و چندین راه پله به پشت بام می‌رسد و درآنجا با یک چهره آشنا روبرو می‌شود که منتظر اوست.

شخصیت ها

james_sunderland.png
mary_shepherd_sunderland.png
maria.png
angela_orosco.png
laura.png
eddie_dombrowski.png
پس از دریافت نامه‌ای از همسرش که سه سال پیش فوت کرده است، جیمز به مکانی می‌آید که خاطرات بسیاری را در آن با هم داشتند: سایلنت هیل، به امید اینکه برای آخرین بار او را ببیند.​
همسر مهربان و دوست‌داشتنی جیمز که سه سال پیش بر اثر بیماری نامعلومی درگذشت.​
این زن زیبا می‌تواند دوقلوی مری باشد. صورتش، صدایش...با این حال، تیپ و شخصیتش کاملاً متفاوت است. چطور ممکن است؟​
زنی جوان که به دنبال مادرش در سایلنت هیل است. او آشکارا از این مکان می‌ترسد.​
دختربچه ای که ظاهراً با مری دوست است. اگرچه لورا، مانند جیمز، به دنبال مری در سایلنت هیل است، اما به دلایلی از او بسیار بدش می‌آید.​
ادی انسانی ساده و بی‌آزار به نظر می‌رسد، اما در درون از آسیب دیدن می‌ترسد. دلیل سفر او به سایلنت هیل مشخص نیست.​
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,607
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 162
آخرین ویرایش:
فعلا یه بار رو تموم کردم از این شاهکار نمیشه سیر شد در آینده هم انشالله دوباره بازی میکنم و پایان های دیگشم تموم میکنم
یه سوال هم اینکه برای دیدن پایان های دیگش باید بازی رو چندین بار برم یا نه باید مثلا یه آیتم رو بردارم یا چی؟؟
آره امیدوارم دیگه نسخه 1 در این حد از لحاظ فنی فاجعه نباشه برم نسخه 1 رو هم تموم کنم
گرافیک کیلویی چنده بازی حال بده گرافیکو بنداز دور الان Silent Hill 2 اون حس و حال رو با گرافیک نسل ششمی داره که بازی های نسل جدید اون حس و حال رو ندارن
باز هم از پاسخت مرسی
واسه گرفتن پایان های دیگش باید خیلی کارا بکنی :D ولی در کل 6 تا پایان داره بازی که میشه گفت 4 تاش پایان اصلی به حساب میاد و دو تا پایان جایزه داره پایانی هم که مد نظر سازنده های بازی هست پایان in water هست که دو صفحه قبل توضیح دادم چطور بدستش بیاری
پورت سایلنت هیل 2 روی پی سی افتضاحه من هر موقع میخام بازیش کنم با شبیه ساز پی اس 2 میرم سایلنت هیل 1 هم نسخه پی سی نداره و مجبوری با شبیه ساز پلی 1 بازیش کنی ولی سایلنت هیل 3 و 4 نسخه پی سی نسبتا خوبی دارن
از نظر داستانی هم سایلنت هیل 1 و 3 دنباله مستقیم هم هستند و سایلنت هیل 2 و 4 عنوان مستقل به حساب میان
نمیخام اسپویل کنم ولی سایلنت هیل 1 یه لوکیشن آخر بازی داره به نام nowhere که از نظر من بهترین دیزاینی هست که تا به حال توی یه بازی ویدیویی ساخته شده ;کلا دیگه تو خوابمون هم عناوینی مثل سایلنت هیل 1 و 2 نمی بینیم
 
ببین منم با pc رفتم اتفاقا خیلی عالی بود ( یا حداقل یادم نمیاد مشکلی داشت ) حتی چندتا ماد نصب کرده بودم رزولوشن اینها رو بالابرده بود و حتی خیلی کیفیت تکسچرها رو با ماد hd فکر کنم بهبود پیدا کرده بود. نسخه ی director's cut رو بازی کردی؟
در ادامه بگم که میخوای سری های بعدش رو بازی کنی حالا نسخه ی یک به کنار نسخه ی سوم و چهارم حتما از ماد و این فایل هایی که نصب میکنی و کیفیت بازی رو بهبود میده استفاده کن ( یه سایت مخصوصی هم بود که کل این ماد ها رو جمع کرده بود که یادم نمیاد ) هرچند یکم سرش باید وقت بذاری ولی نتیجه ارزشش رو داره.
Director's Cut رو ریخته بودم و اون ماد رو که فکرکنم Enhanced edition رو میگین رو سیستمم ریختم ولی دیگه بازی کلا باز نشد و هی کرش میکرد سازنده خود ماد تو یکی از کامنت های یوتیوب گفته بود یه اپ Auto-Install درست میکنن واسه نصب ماد تا راحتتر بشه منم در این حین بازی رو شروع کردم و تموم هم کردم اگه منتشر کنن بقیه پایان بندی ها رو با اون میرم
واسه گرفتن پایان های دیگش باید خیلی کارا بکنی :D ولی در کل 6 تا پایان داره بازی که میشه گفت 4 تاش پایان اصلی به حساب میاد و دو تا پایان جایزه داره پایانی هم که مد نظر سازنده های بازی هست پایان in water هست که دو صفحه قبل توضیح دادم چطور بدستش بیاری
پورت سایلنت هیل 2 روی پی سی افتضاحه من هر موقع میخام بازیش کنم با شبیه ساز پی اس 2 میرم سایلنت هیل 1 هم نسخه پی سی نداره و مجبوری با شبیه ساز پلی 1 بازیش کنی ولی سایلنت هیل 3 و 4 نسخه پی سی نسبتا خوبی دارن
از نظر داستانی هم سایلنت هیل 1 و 3 دنباله مستقیم هم هستند و سایلنت هیل 2 و 4 عنوان مستقل به حساب میان
نمیخام اسپویل کنم ولی سایلنت هیل 1 یه لوکیشن آخر بازی داره به نام nowhere که از نظر من بهترین دیزاینی هست که تا به حال توی یه بازی ویدیویی ساخته شده ;کلا دیگه تو خوابمون هم عناوینی مثل سایلنت هیل 1 و 2 نمی بینیم
مرسی بابت توضیحات حتما بقیه نسخه های این شاهکار رو هم انجام میدم
قبل از این که بازی رو شروع کنم در نظر داشتم نسخه شبیه سازش رو بگیرم و با رترو آرک بازی کنم ولی یه چند نفر گفته بودن نسخه شبیه سازش باز نمیشه منم ول کردم حالا اگه نسخه Auto-Install مادش منتشر بشه با اون پایان بندی های بعدی بازی رو میرم
رفتم پایان بندی های بازی رو جستجو کردم فقط عنوانشون رو خوندم فکر کنم نسخه عجیب پایان بندی رو که میگین مربوط به UFO باشه چون به نظر عجیب میاد اگه این جزوی از پایان بندی ها باشه نمیدونم اینم درست گفتن یا نه ولی انگار اول باید Sillent Hill 1 رو تموم کنم چون یکی تو ردیت گفته که به اون ربط داره؟؟؟
 
آخرین ویرایش:
گویا خبر هایی شده که انگار کونامی با بلوبر تیم (سازنده بازی the medium) قرارداد امضا کردن.
به گزارش VGC مثل اینکه یکی از بازی ها که قرار بسازند sillent hill.
همچنین مثل اینکه یک silent hill توسط استودیو ژاپنی در حال ساخت هست
====================
یه نگاه کلی بکنم بازی the medium از نظر بهینه سازی فاجعه بود ولی سعی و تلاشش برای ساختن بازی شبیه به ترس سایلنت هیل قابل قبول بود هر چند تو اینکار متوسط ظاهر شد ولی حداقل جو خوبی تو بازی ایجاد کرده بود.نکته مثبت بازیش هم آهنگ ها فوقالعاده استاد یامائوکا بود که من می برد به دنیا قدیم سایلنت هیل.
ولی استایل کار های بلوبر به استایل سایلنت هیل نمی خوره و درکل تیم قوی نیستن. شاید یه بازی سایلنت هیل به صورت قسمت قسمت کوتاه بدن.در کل امکان اینکه بازی خوبی بسازند هست ولی ازشون اصلا انتظار کار خوب ندارم.
=================
در مورد شایعه ساخته شدن سایلنت هیل توسط ژاپنی ها خودش کلی امیدوار کنندست،همچنین شایعه هست که کوجیما داره می سازدش که خب بخوام از روی pt نظر بدم،اون دمو خیلی خوب بود ولی واقعا اثری از سایلنت هیل داخلش دیده نمی شد.یعنی اگه آهنگ سایلنت هیل ۱ آخر پخش نمی شد من متوجه نمی شدم که این بازی سایلنت هیل هست که خب البته از روی اون دمو کوتاه نمی شه خیلی نظر داد.
اگه خبر قرارداد کونامی با بلوبر حقیقت داشته باشه فقط امیدوارم یه بازی مهم مثل یه قسمت جدید در مجموعه سایلنت هیل نباشه و یه قسمت فرعی باشه ( حتی امیدوارم بازسازی از قسمت های قبلی هم نباشه ) ، خلاصه که این روزا اصلا تحمل و گنجایش ضد حال خوردن با یک قسمت جدید یا خراب شدن خاطرات خوب گذشته از بازیهای قدیمی خوب را نداریم ، حالا اگه به عنوان یه قسمت فرعی اونم خارج از داستان های اصلی ساخته بشه و بد باشه میشه سری تکون داد و ازش گذشت اما غیر از این اگه بخوان به چیز بزرگتری گند بزنن این مجموعه بازی هم میره کنار بازیهایی که دیگه برای ادامه اشون نه خوشحالم نه نگران چون برام تموم شدن رفت .

بازی مدیوم را هنوز تجربه نکردم ولی همین که آقای یامائوکا آهنگسازش هستن پس امیدوار بودم لذت بازی از متوسط با بالا باشه که با توجه به نظر شما و دیگران گویا باید فقط موسیقی بازی را گوش کرد ( البته هنوزم نمیتونم نظر دقیقی درباره خود بازی بنویسم ) ، به هر حال امیدوارم در پس تمام این حواشی و شایعه هایی که پیرامون ساخت بازی جدیدی از سایلنت هیل هست یکی به حقیقت بپیونده و اونم ساخت و یا بازسازی یک قسمت اصلی با همکاری سازندگان اصلی و خود شرکت اصلی باشه ، با نظرتون درباره پی تی هم موافقم .​
 
اگه خبر قرارداد کونامی با بلوبر حقیقت داشته باشه فقط امیدوارم یه بازی مهم مثل یه قسمت جدید در مجموعه سایلنت هیل نباشه و یه قسمت فرعی باشه ( حتی امیدوارم بازسازی از قسمت های قبلی هم نباشه ) ، خلاصه که این روزا اصلا تحمل و گنجایش ضد حال خوردن با یک قسمت جدید یا خراب شدن خاطرات خوب گذشته از بازیهای قدیمی خوب را نداریم ، حالا اگه به عنوان یه قسمت فرعی اونم خارج از داستان های اصلی ساخته بشه و بد باشه میشه سری تکون داد و ازش گذشت اما غیر از این اگه بخوان به چیز بزرگتری گند بزنن این مجموعه بازی هم میره کنار بازیهایی که دیگه برای ادامه اشون نه خوشحالم نه نگران چون برام تموم شدن رفت .

بازی مدیوم را هنوز تجربه نکردم ولی همین که آقای یامائوکا آهنگسازش هستن پس امیدوار بودم لذت بازی از متوسط با بالا باشه که با توجه به نظر شما و دیگران گویا باید فقط موسیقی بازی را گوش کرد ( البته هنوزم نمیتونم نظر دقیقی درباره خود بازی بنویسم ) ، به هر حال امیدوارم در پس تمام این حواشی و شایعه هایی که پیرامون ساخت بازی جدیدی از سایلنت هیل هست یکی به حقیقت بپیونده و اونم ساخت و یا بازسازی یک قسمت اصلی با همکاری سازندگان اصلی و خود شرکت اصلی باشه ، با نظرتون درباره پی تی هم موافقم .​
سایلنت هیل رو سال هاست مثل بچه های سر راهی باهاش رفتار کردن بازی رو از تیم سایلنت گرفتن دادن استودیو های داغون غربی جوری گند زدن بهش که بچه ها به یه عنوان متوسط مثل shattered memories راضی شده بودن ترجیح میدم اصلا سایلنت هیلی دیگه ساخته نشه بزارن این آی پی همینطور مرده باشه بهتر از اینه که از خاک بکشنش بیرون و دوباره بکشنش
 
اگه خبر قرارداد کونامی با بلوبر حقیقت داشته باشه فقط امیدوارم یه بازی مهم مثل یه قسمت جدید در مجموعه سایلنت هیل نباشه و یه قسمت فرعی باشه ( حتی امیدوارم بازسازی از قسمت های قبلی هم نباشه ) ، خلاصه که این روزا اصلا تحمل و گنجایش ضد حال خوردن با یک قسمت جدید یا خراب شدن خاطرات خوب گذشته از بازیهای قدیمی خوب را نداریم ، حالا اگه به عنوان یه قسمت فرعی اونم خارج از داستان های اصلی ساخته بشه و بد باشه میشه سری تکون داد و ازش گذشت اما غیر از این اگه بخوان به چیز بزرگتری گند بزنن این مجموعه بازی هم میره کنار بازیهایی که دیگه برای ادامه اشون نه خوشحالم نه نگران چون برام تموم شدن رفت .

بازی مدیوم را هنوز تجربه نکردم ولی همین که آقای یامائوکا آهنگسازش هستن پس امیدوار بودم لذت بازی از متوسط با بالا باشه که با توجه به نظر شما و دیگران گویا باید فقط موسیقی بازی را گوش کرد ( البته هنوزم نمیتونم نظر دقیقی درباره خود بازی بنویسم ) ، به هر حال امیدوارم در پس تمام این حواشی و شایعه هایی که پیرامون ساخت بازی جدیدی از سایلنت هیل هست یکی به حقیقت بپیونده و اونم ساخت و یا بازسازی یک قسمت اصلی با همکاری سازندگان اصلی و خود شرکت اصلی باشه ، با نظرتون درباره پی تی هم موافقم .​
کاملا با شما موافقم. خیلی دور از ذهن هست که بخوان واقعا دست به همچین ریسک بزرگی بزنند و تلاش کنند برای ادامه داستان اصلی سری. هرچند داستان اصلی سایلنت هیل کاملا تموم شده هست و اگر هم کسی بخواد اون داستان تکمیل تر کنه فقط وفقط تیم اصلی سایلنت هست ( که دیگه جمع شدن این تیم دور هم غیر ممکن هست) حتی بزرگ ترین بازی ساز ها و داستان نویس هاشون هم جمع کنند نمی تونند داستان اصلی به اون خوبی و تاریکی ادامه بدن.
احتمال زیاد می رن دنبال یک داستان فرعی و تلاش برای نزدیک شدن به بازی مثل قسمت دوم که امیدوارم از HC و DP به اندازه کافی درس بگیرن.( هر د
تیم بلوبر تازه اول کار تو ژانر وحشت ولی تلاش هاش ستودنی هست ولی بهتره با این حقیقت کنار بیایم که کونامی فقط دنبال پول هست و کاری از دست ما برنمی اد یا بلوبر یه اثر ضعیف و متوسط به پرونده سایلنت هیل اضافه می کنه یا از تجربش تو بازی های ترسناکی که تا حالا ساخته استفاده می کنه و شاهد یک عنوان خوب می شیم.
سایلنت هیل رو سال هاست مثل بچه های سر راهی باهاش رفتار کردن بازی رو از تیم سایلنت گرفتن دادن استودیو های داغون غربی جوری گند زدن بهش که بچه ها به یه عنوان متوسط مثل shattered memories راضی شده بودن ترجیح میدم اصلا سایلنت هیلی دیگه ساخته نشه بزارن این آی پی همینطور مرده باشه بهتر از اینه که از خاک بکشنش بیرون و دوباره بکشنش
با کدوم از بقیه ای پی هاش این رفتار نداره که سایلنت هیل دومیش باشه. رسما همشون خاک کرده.
ولی واقعا حیف که همچین بازی که پتانسیل کلی داستان فرعی داره خاک بشه. همین دوست قدیمیش نگاه بکن،نصف سایلنت هیل پتانسیل ادامه دادن نداره ولی از در و دیوار براش داستان جور می کنند که ادامش بدن نتیجش هم شده یک بازی پول ساز و پرطرفدار که هرچی هم دیگه بسازه ملت با سر می خرنش چون خودش حسابی ثابت کرده و ژانر ترس رسما به نام خودش کرده.
 
دوستانی که میخوان بازی سایلنت هیل ۲ ۳ ۴ رو بازی کنن توصیه میکنم نسخه hd collection ps3 رو دانلود کنن با امولاتور rpcs3 برن تجربه خوبی خواهند داشت
نسخه دومی که توی اچ دی کالکشنه فاجعه‌ست. دوستان عزیزمون توی کونامی سورس کد ها رو پاک کرده بودن و زحمت کشیدن روی این نسخه صداگذاری جدید گذاشتن و حتی مه رو هم کم کردن. نسخه سوم ولی اوکیه. البته پورت رسمی نسخه دوم هم داغونه.
توصیه من نسخه PS2 با امولاتور و پک بافت‌های اچ دیه‌
 
با کدوم از بقیه ای پی هاش این رفتار نداره که سایلنت هیل دومیش باشه. رسما همشون خاک کرده.
ولی واقعا حیف که همچین بازی که پتانسیل کلی داستان فرعی داره خاک بشه. همین دوست قدیمیش نگاه بکن،نصف سایلنت هیل پتانسیل ادامه دادن نداره ولی از در و دیوار براش داستان جور می کنند که ادامش بدن نتیجش هم شده یک بازی پول ساز و پرطرفدار که هرچی هم دیگه بسازه ملت با سر می خرنش چون خودش حسابی ثابت کرده و ژانر ترس رسما به نام خودش کرده.
خیلی آی پی ها مردن و خاک شدن تموم شد رفت از اونیموشا بگیر تا پرنس و فیتال فریم و سایرن و کلی آی پی دیگه سایلنت هیل هم یکی از همینا باشه دیگه نبش قبر کردن و دوباره کشتنش چیه ؟ میخاید پول دربیارید طبق معمول هزار تا کالکشن و کوفت زهر مار بزنید و یا طبق روال این روزاتون کاراکتر های سایلنت هیل رو بفروشید به بازی های دیگه یه روزdead by daylight یه روز کال اف و یه روزم فورتنایت هر غلطی میخان بکنن ولی دیگه با آبروی آی پی بازی نکنن به اندازه کافی با هوم کامینگ و داونپور و بوک اف مموریز حیثیت بازی رو بردن دیگه یه عنوان افتضاح دیگه برای این آی پی نیاد بهتره
خدایی الان گیمر های جدید چند درصدشون اصلا سایلنت هیل رو می شناسن ؟ من با بیش از 50 نفر این گیمر ها حرف زدم 70 درصدشون اصلا نمی دونستن سایلنت هیل چیه و اونای دیگه هم فکر می کردن خالق آی پی کوجیماست (اصلا خنده داره ) چرا میخان بیش از این آی پی رو خراب کنن ؟خیلی بی رحمانست که آدمی که داره بالای طناب دار جون میده رو بیاریم پایین و دوباره بکشیمش
 
خیلی آی پی ها مردن و خاک شدن تموم شد رفت از اونیموشا بگیر تا پرنس و فیتال فریم و سایرن و کلی آی پی دیگه سایلنت هیل هم یکی از همینا باشه دیگه نبش قبر کردن و دوباره کشتنش چیه ؟ میخاید پول دربیارید طبق معمول هزار تا کالکشن و کوفت زهر مار بزنید و یا طبق روال این روزاتون کاراکتر های سایلنت هیل رو بفروشید به بازی های دیگه یه روزdead by daylight یه روز کال اف و یه روزم فورتنایت هر غلطی میخان بکنن ولی دیگه با آبروی آی پی بازی نکنن به اندازه کافی با هوم کامینگ و داونپور و بوک اف مموریز حیثیت بازی رو بردن دیگه یه عنوان افتضاح دیگه برای این آی پی نیاد بهتره
خدایی الان گیمر های جدید چند درصدشون اصلا سایلنت هیل رو می شناسن ؟ من با بیش از 50 نفر این گیمر ها حرف زدم 70 درصدشون اصلا نمی دونستن سایلنت هیل چیه و اونای دیگه هم فکر می کردن خالق آی پی کوجیماست (اصلا خنده داره ) چرا میخان بیش از این آی پی رو خراب کنن ؟خیلی بی رحمانست که آدمی که داره بالای طناب دار جون میده رو بیاریم پایین و دوباره بکشیمش
مطمئن باش که کونامی دقیقا همین کار ها برای پول به جیب زدن در برنامه خواهد گرفت همین که الان هم به فکر ساخت یه قسمت جدید کرده قطعا می دونه همه تشنه هستن و با سر بازیش فروش پیدا می کنه.اینکه یک سری از بازی ها مردن کاملا درست چون رسما داستانشون تموم شد و موافقم که اونها نباید از قبر بیرون کشیده بشن ولی درباره سایلنت هیل من اشاره کردم به داستان های فرعی که اصلا ربطی به خط داستان اصلی نداشته باشه چون داستان اصلی سایلنت هیل هم کاملا تمام شدست.
=============================
دقیقا و باید بگم متاسفانه چند وقت پیش با یک نفر صحبت می کردم،بهش گفتم زیاد حال نمی کنم کوجیما سایلنت هیل بسازه برگشت گفت اون خودش خالق این سری که:o اصلا برای چند دقیقه نابود شدم.
 
SiLENT HiLL : RESiDEN

من

هم تا چند سال پیش نمیدونستم سازندگان اصلی سایلنت هیل چه کسانی بودن چون اصلا نام و نشون افراد برام مهم نیست بلکه عملکردشون برام مهمه

هم گاهی گمان میکردم آقای کوجیما این بازی را ساخته

حتی آقای یامائوکا را درست نمیشناختم و نمیدونستم در تمام مجموعه حضور داشتن

حتی تا یک سال پیش نمیدونستم خانم مری الیزابت مک گلین خواننده تمام ترانه های بازی سایلنت هیل هستن

هیچوقت دروغی نگفتم بلکه چون در گفتن حقیقت اختیار داشتم پس نیازی در گفتنش ندیدم

پس سر هلمی لطفا منو نخول

پایان بازی

[ حقیقتی روشن شد ولی رزیدن با قدرت ادامه خواهد داد و سر هرمی با لبخندی بر هرم از رزیدن دور شد ]

S H R - P H.jpg

ممنون​
 
SiLENT HiLL : RESiDEN

من

هم تا چند سال پیش نمیدونستم سازندگان اصلی سایلنت هیل چه کسانی بودن چون اصلا نام و نشون افراد برام مهم نیست بلکه عملکردشون برام مهمه

هم گاهی گمان میکردم آقای کوجیما این بازی را ساخته

حتی آقای یامائوکا را درست نمیشناختم و نمیدونستم در تمام مجموعه حضور داشتن

حتی تا یک سال پیش نمیدونستم خانم مری الیزابت مک گلین خواننده تمام ترانه های بازی سایلنت هیل هستن

هیچوقت دروغی نگفتم بلکه چون در گفتن حقیقت اختیار داشتم پس نیازی در گفتنش ندیدم

پس سر هلمی لطفا منو نخول

پایان بازی

[ حقیقتی روشن شد ولی رزیدن با قدرت ادامه خواهد داد و سر هرمی با لبخندی بر هرم از رزیدن دور شد ]

View attachment 215097

ممنون​
خیلی هم عالیه که نام و نشان افراد براتون مهم نیست اصلا اصل قضیه لذت بردن از یه اثره می دونید من یکم روی این آی پی تعصب دارم (که به نظرم شاید تعصب بی جایی باشه ) این اکانتی که الان دارم باهاش پست میزارم به اکانت ده ساله است و قبل از این هم یه اکانت دیگه داشتم که پسووردش رو یادم رفت اون زمان این اکانت رو ساختم سال هاست ما اینجا راجع به سایلنت هیل های مختلف بحث کردیم برای خود من بازیسنتر یه آرشیو زیبا از بحث هامون راجع به این گیم و خیلی از گیم های دیگه است
می دونی اگه شما با یه اثر بزرگ بشی کم کم اون اثر رو صرفا یه بازی و سرگرمی نمی بینی اثر برات یه چیزی فراتر بازی میشه قشنگ میشه یه قسمت از خودت من از زمانی که یادم میاد سایلنت هیل بازی می کردم خیلی بچه بودم اون زمان سایلنت هیل 1 رو روی پی اس 1 همراه با برادر بزرگم بازی می کردیم و درسته خیلی ازش می ترسیدم ولی از همون موقع یه جاذبه ای داشت که منو به سمت خودش می کشوند این بازی بود که منو وادار به خوندن آثار شکسپیر یا کتاب محشری مثل crime & punishment کرد وقتی می بینی چنین بازی کارش به اینجا کشیده که یه ناشر پول پرست به خاطر جیب خودش هر بلایی بخاد سر آی پی بیاره ترجیح میدم دیگه هیچ نسخه ای ازش ساخته نشه و واسه نسل جدید ناشناخته بمونه و اگر هم کسی یه روزی قصد تجربشون رو داشت همون شاهکار های اصلی رو بازی کنه
 
SilenT HilL : ShaTTered Memories

.
.
.

خاطرات هویت من را تشکیل میدن

از دست دادن کسی که دوستش داری خیلی سخته اما سخت تر میشه اگه نتونی باهاش وداع کنـی

نتونی حرفهای آخرش را گوش بـدی

یا نتونه حرفهای آخرت را گوش بـده

من با خاطرتم زنده ام و در بعضی از خاطرات در هم شکسته ام زندگی برای من سخت و تلخ میشود

تو آغوشت بهم جا بده تا آروم بـشم

سرم دست بکش و صورتم را ببـوس

تو در خاطراتم همیشه مهربان بودی پس چرا در وحشت خوابهای من مهربانی جایی برای من نــدارد

صدام کن و بگو که همینجا هستــی

.
.
.

بازی سایلنت هیل خاطرات در هم شکسته مروری بر خاطرات قسمت اول مجموعه هست

یک سفر جالب و خاص که میشه توش به حقایقی دست یافت

این قسمت هم همکاری دو یار قدیمی از مجموعه سایلنت هیل اصالت بازی را حفظ کرده

آکیــرا یامائوکا و الیزابت مک گلیــن

و

::::::::::.......... AccePTance ..........::::::::::

Akira Yamaoka.jpg S H S M.jpg MarY ElizabeTh McGlYnn.jpg

دریافت موسیقی با کلام همراه با متن AccePTance
لینک

Time flows
Nobody knows
The years go by
Where we go... alone... from here

Night falls
Strange colored walls
My eyes deceive
What is wrong... with me?

Deep in the night you think everything's right
Tell it to yourself
Say it's just a nightmare

Something is telling you
Nothing can change where you are
Again

Why should it matter
Your dreams of a child
Innocence is gone
Only fear to play with

Faces are changing
But nothing is changing the pain
Too late

Two steps I take getting closer
And closer

And one more breath I take
Sends me further back

Ah ah ah ah
Ah ah ah ah

Over and over it calls to your soul
Say it isn't so
Emptiness surrounds you

No one can help if the angels refuse to come near
Who's there?

Cold faded photos
They lay by your side
Something in my room
Nevermind the reason

Visions are lying and reasons just live to survive
This time

The cold (The cold)
The light (The light)
The fear (The fear)
Returning

It's not (It's not)
The eyes (The eyes)
You feel (You feel)
That's chilling you
منبع اصلی اطلاعات
 
این سری سبکش ترسناک شوتر هست یا فرار و مخفی شدن و حل معما ؟ ( متاسفانه هیچ کدام بازی نکردم)
در سریع ترین زمان ممکن از نسخه 1 شروع کنید. :دی
سبک بازی روانشناختی، اکشن، حل معما است. چیزی به اسم مخفی شدن نداره باید مثل مرد با ترس هات روبرو بشی :-"
 
در سریع ترین زمان ممکن از نسخه 1 شروع کنید. :D
سبک بازی روانشناختی، اکشن، حل معما است. چیزی به اسم مخفی شدن نداره باید مثل مرد با ترس هات روبرو بشی :-"
من فکر کردم شبیه outlast هست . بدون اسلحه . خوبه پس
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or