بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
View attachment 193602


















اینجاش خیلی حالم گرفت :Crying1: (SH2 spoiler)
خیلی ویس اکترس mary خوبه..
ایندینگ leave رو گرفتم قبل این از استریما و یوتیوب بازی رو نگاه میکردم ولی هیچوقت خودم تا اخر بازی نرفته بودم
نمی دونم چه هنجاریه ولی وقتی بازی های درتودر بازی میکنم هروقت به یه پله ختم میشه یا چندتا در کنار هم رو میشه باز کرد یکم ترسم میگیره شاید گم بشم یا یچیزی رو جا بندازم @-) (فقط من اینطورم؟)
روت ماریا ولی هیچ جا ندیدم فکر میکنم کوتاه باشه حتما میرمش
8->
خوب حالا که بازی رو با پایان leave تموم کردی یه بار دیگه بازی رو شروع کن و این کارا که میگم رو بکن تا پایان in water (که به نظر من پایان اصلیه بازیه ) رو بگیر
خوب اولین نکته اینه که چاقو آنجلا رو به مرور و به دفعات در طول بازی چک کنی
دوم برو Neely's Bar و پیام داخل اونجا رو بخون
رو پشت بوم بیمارستان دفترچه یادداشت رو بخون
تو هتل به صحبت های دکتر و جیمز با هدفون گوش بده
تو راهرو آخر بازی صحبت های مری رو کامل گوش کن
سعی کن در طول بازی با جون کم بازی کنی
اینطوری پایان in water رو می گیری
 
View attachment 193602

نمی دونم چه هنجاریه ولی وقتی بازی های درتودر بازی میکنم هروقت به یه پله ختم میشه یا چندتا در کنار هم رو میشه باز کرد یکم ترسم میگیره شاید گم بشم یا یچیزی رو جا بندازم @-) (فقط من اینطورم؟)
روت ماریا ولی هیچ جا ندیدم فکر میکنم کوتاه باشه حتما میرمش
8->

نه داداش منم دقیقا مثل خودتم . یه وسواس خاص دارم در این مورد . بعضی مواقع بعد از این که از یه در میگذرم و میرم بعدش هی واسم تداعی میشه نکنه چیزی اونجا بوده من ندیدم و جا انداختم . واقعا حس بدیه .
 
خوب حالا که بازی رو با پایان leave تموم کردی یه بار دیگه بازی رو شروع کن و این کارا که میگم رو بکن تا پایان in water (که به نظر من پایان اصلیه بازیه ) رو بگیر
خوب اولین نکته اینه که چاقو آنجلا رو به مرور و به دفعات در طول بازی چک کنی
دوم برو Neely's Bar و پیام داخل اونجا رو بخون
رو پشت بوم بیمارستان دفترچه یادداشت رو بخون
تو هتل به صحبت های دکتر و جیمز با هدفون گوش بده
تو راهرو آخر بازی صحبت های مری رو کامل گوش کن
سعی کن در طول بازی با جون کم بازی کنی
اینطوری پایان in water رو می گیری
ببین من پایان های بازی رو دیدم دقیقااا نظرم همینه پایان "in water" یکاری میکنه بری تو فکر بالاتر هم اشاره کردم main title های سایلنت 2/3 اینکه عکس اب و اتیشه اشاره به پایاناشونه حالا نمی گم فکر میکنم پایان canonهه
ولی خیلی به مایندست که فضای بازی بهت میده نزدیکه
خوبیش هم اینکه میتونیم فکرکنیم که جیمز به یه نوع رستگاری رسیده همزمان که تقاض گناهشو داده..
من روت ماریا هم رفتم یه سوالی برام پیش اومد, ماریا از لحاظ گوشت و استخون بودن واقعیه یا اگه از سایلنت هیل خارج بشه محو میشه؟ البته اشاره کنم وقتی داشت تقریبا از سایلنت هیل خارج میشد شروع به سرفه کردن کرد ممکنه وقتی خارج بشه کشته بشه idk

نه داداش منم دقیقا مثل خودتم . یه وسواس خاص دارم در این مورد . بعضی مواقع بعد از این که از یه در میگذرم و میرم بعدش هی واسم تداعی میشه نکنه چیزی اونجا بوده من ندیدم و جا انداختم . واقعا حس بدیه .
واای دقیقا ولی ببین من دیگه با این مسعله کنار اومدم یدفعه کل محیط رو تا جایی که امکان داشت ادامه میدادم بعد شروع میکردم به برسی میفهمیدم هرچیزی مال کجاس ولی فقط یه جای بازی بود که باید محیط رو خوب میگشتی و ادامه میدادی
همونجا که تو هتل نوار کاست رو پیدا میکنی فکر کنم تنها جایی بود که پازلش خطی بود
شدید فکر میکنم از عمد بازی رو اینطور کردن یه نوع فوبیا هم برات درست کنن مثلا میبینی از 10تا در 2تاش باز میشه دوتاش هم باز میشه به یه راهرو پر در , داخل یکی از راهرو ها یه در دیگه باز میکنی منتهی میشه به یه پلکان که چند طبقش هم باز میشن..واقعی دیگه تو این لحظه نمی دونی چکاری کنی @-) بعد شروع میکنی به دعا کردن که کاش درهای کمتری باز بشن :))
 
ببین من پایان های بازی رو دیدم دقیقااا نظرم همینه پایان "in water" یکاری میکنه بری تو فکر بالاتر هم اشاره کردم main title های سایلنت 2/3 اینکه عکس اب و اتیشه اشاره به پایاناشونه حالا نمی گم فکر میکنم پایان canonهه
ولی خیلی به مایندست که فضای بازی بهت میده نزدیکه
خوبیش هم اینکه میتونیم فکرکنیم که جیمز به یه نوع رستگاری رسیده همزمان که تقاض گناهشو داده..
من روت ماریا هم رفتم یه سوالی برام پیش اومد, ماریا از لحاظ گوشت و استخون بودن واقعیه یا اگه از سایلنت هیل خارج بشه محو میشه؟ البته اشاره کنم وقتی داشت تقریبا از سایلنت هیل خارج میشد شروع به سرفه کردن کرد ممکنه وقتی خارج بشه کشته بشه idk


واای دقیقا ولی ببین من دیگه با این مسعله کنار اومدم یدفعه کل محیط رو تا جایی که امکان داشت ادامه میدادم بعد شروع میکردم به برسی میفهمیدم هرچیزی مال کجاس ولی فقط یه جای بازی بود که باید محیط رو خوب میگشتی و ادامه میدادی
همونجا که تو هتل نوار کاست رو پیدا میکنی فکر کنم تنها جایی بود که پازلش خطی بود
شدید فکر میکنم از عمد بازی رو اینطور کردن یه نوع فوبیا هم برات درست کنن مثلا میبینی از 10تا در 2تاش باز میشه دوتاش هم باز میشه به یه راهرو پر در , داخل یکی از راهرو ها یه در دیگه باز میکنی منتهی میشه به یه پلکان که چند طبقش هم باز میشن..واقعی دیگه تو این لحظه نمی دونی چکاری کنی @-) بعد شروع میکنی به دعا کردن که کاش درهای کمتری باز بشن :))
ببین رفیق در سایلنت هیل 2 به طور کلی ما با 4 نفر انسان حقیقی تو شهر روبرو میشیم که اونا جیمز و آنجلا و لورا و ادی هستند و بقیه موجودات و انسان های که می بینیم مثل ماریا ساخته و پرداخته ذهن جیمزه (البته یه تئوری هست که میگه تمام موجوداتی که تو سایلنت هیل می بینیم در اصل افرادی مثل ما هستند که شهر اونا رو فراخونده و کم کم شهر بهشون چیره شده و همینطور که ما اونا رو هیولا می بینیم اونا هم ما رو هیولا می بینند و بهمون حمله می کنند این تئوری دقیقا از سایلنت هیل 3 و جایی که وینسنت به هدر میگه واقعا اونا رو هیولا می بینی بیشتر شکل واقعی به خودش می گیره )
اما شهر چی کار می کنه . شهر 3 نفری که گناهی مشابه هم انجام دادن رو روبروی هم قرار میده(قتل) تا اونا به نوعی به هم بفهمونند که هر سه نفر شبیه هم هستند (یادتون میاد که ادی به جیمز چی گفت : جیمز برای من مقدس بازی در نیار تو هم مثل من هستی ) .جیمز در واقع هنوز عاشق مری بوده هنوز چهره مری رو دوست داشته برای همین تو ذهنش تجسم کاملی از مری (ماریا ) ساخته. دقت کن ماری و ماریا دقیقا عین همدیگه هستند فقط ماریا خیلی لوند تره اما آیا اصلا ماریایی تو شهر وجود نداشته ؟چرا در واقع ماریا یه رقاصه تو heavens night club که احتمالا جیمز تو سفر قبلیش به سایلنت هیل اونو تو اون کلاب دیده ولی چهره اش رو درست به خاطر نسپارده در واقع ماریایی که می بینیم تجسم جیمز از چهره مری و احتمالا هیکل و بدن اون رقاصه است
خوب تا اینجا یه چیزی که مشخصه اینه که تمام آدم ها و دشمن های بازی (از جمله پیرامید هد ) به نوعی میخواستند به جیمز یادآوری کنند که تو مری رو کشتی
حالا پایان in water از کجا میاد ؟ تو بازی هر موقع با آنجلا روبرو میشیم می بینیم که داره از یه قضیه عذاب می کشه و حتی قصد خود کشی داره ما اونو از کارش منصرف می کنیم و چاقویی که باهاش قصد خودکشی داشت رو ازش می گیریم اگه دقت کرده باشی بالا نوشتم که برای گرفتن پایان in water باید به دفعات چاقو آنجلا رو چک کنیم در واقع این کار باعث میشه کم کم بذر این فکر که خودکشی می تونه تو رو از این عذاب و کابوس رهایی ببخشه تو ذهن جیمز کاشته بشه و وقتی بلاخره انتهای بازی با حقیقت روبرو میشیم و متوجه میشیم که جیمز قاتل مری هست اونجا جیمز تصمیم می گیره با انداختن خودش به دریاچه تالوکا زندگی خودش رو پایان بده
پایان leave در واقع پایان خوب بازیه جایی که جیمز قبول می کنه قاتل مری هست و با قضیه کنار میاد اون با لورا (دوست صمیمی مری تو سایلنت هیل ) شهر رو ترک می کنند و به جورایی برای همیشه خاطره زیبای مری رو تو ذهنشون هک می کنند
پایان ماریا در واقع نشون از ذهن آشفته و شدیدا سرکوب گرش داره جیمز تو این پایان با ماریا (که در واقع ساخته ذهن خود جیمزه و تجسمش از یه زن ایده آله ) از شهر خارج میشه اما سرفه های ماریا بازم به ما نشون میده همه چیز قراره دوباره برای جیمز تکرار بشه و حتی به ماریا هم اشاره می کنه بهتر فکری برای این سرفه هاش بکنه
هر سه این پایان ها می تونن پایان اصلی بازی باشن و این بستگی به ما داره ولی پایان اصلی و حقیقی و دلیل اینکه شهر جیمز رو فرا خونده رو خیلی بهتر بیان می کنه فکر می کنم همه طرفداران سایلنت هیل قبول داشته باشن که پایان in water باشه
 
گاهی اوقات نمیشه در نگاه کردن از یک زاویه به مثلا آسمان فهمید صافه یا ابریه چون ممکنه از زاویه روبرو ابری دیده نشه ولی از زاویه مخالف جز ابر دیده نشه پس اگه زوایای نگاه ما در ابری بودن یا نبودن آسمان تعین کننده میتونه باشه چرا نباید با تغییر نگاه بشه سرنوشت را تغییر داد ! وقتی در یک داستان مانند داستان بازی سایلنت هیل دو با چند پایان بندی روبرو میشیم یعنی وسعت پیامهای داستانش اون قدر زیاد هست که نمیشده با یک پایان بندی بهشون اشاره کرد و پی برد .

درسته که اصل داستان بازی سایلنت هیل دو تا قسمت پایانی همواره یکی هست اما در زمان نتیجه گیری یا پایان بندی هست که ما میفهمیم انتخاب های ساده ای که ممکنه گاهی متوجه اشون هم نشده باشیم میتونن بر سرنوشت کل داستان تاثیر بذارن و در نهایت مفهوم اون داستان را تغییر بدن ، انتهای راه مهمترین قسمت از هر راهیه چون مقصده چون هدفه پس حتی اگه اندکی انحراف در هر نقطه ای از راه صورت بگیره ممکنه مقصد نهایی ما با اون چیزی که فکر میکردیم و دنبالش بودیم یکی نباشه که همین موضوع در بازی سایلنت هیل دو وجود دارد .

برای مثال گفتوگو با افراد دارای جنون اونم در زمانی که خودمون از گناهی دچار پریشانی شدیم و نگاه کردن مداوم به وسیله ای که فرد دارای جنون میخواسته باهاش به خودش صدمه بزنه حتی اگه یک وسیله آشپزخانه باشه و فکر کردن به موارد مصرف غیر درستش میتونه باعث بشه ما دچار تصمیم جنون آمیز و غیر منطقی بشیم و گمون کنیم تنها کار و بهترین کاری که میشه کرد پاک کردن کل مسئله هست ولی خب این طوری نیست و بازی بر خلاف دنیای واقعی به ما امکان دوباره تجربه کردن و دوباره امتحان کردن میده تا بهش پی ببریم ، شروع اولین مرتبه از بازی یک نوع پیام و شروع دوم یک نوع دیگه و همینطوری پیامها انتقال داده میشه تا در آخر به نتیجه نهایی برسیم و اون نتیجه چیزیه که بازیکن میتونه در کنار سرگرم شدنش با بازی ازش در زندگی واقعی هم بهرمند بشود .

من پایان خوبی که جیمیز و لورا از سایلنت هیل خارج میشن را بهترین پایان بر داستان قسمت دوم میدونم چون به نظرم لورا نشانه پاکی و زندگی هست و به نحوی قسمت پاک ماری و جیمز هست یا به تعبیر بهتری اون ثمره باقیمانده عشق بین ماری و جیمز هست ، دختری که با رفتارها و رویاهای کودکانه ولی زیبا و حقیقی خودش به ماری امید میبخشید و حالا با محبتی که از او آموخته و با اون محبت خو گرفته و بعد از مرگ ماری آرام آرام تغییرات مثبت را در همسر او حس کرده و نشانه هایی از ماری را در او دیده پس کم کم داره میشه دلیلی برای ادامه دادن جیمز به زندگی ، این همون چیزیه که ماری از لورا و جیمیز خواسته بود و این همون چیزیه که لورا از ماری خواسته بود و این همون چیزیه که جیمز با التماس از ماری خواسته بود و این واقعی ترین و زیبا ترین و شاید تنها راهیه که جیمز میتونه برای ادامه دادن و رسیدن دوباره به ماری انتخاب کند .

به هر حال سرنوشت جیمز در بازی سایلنت هیل دو به نوع انتخاب ها و رفتار های بازیکن هم بستگی داره و همین بهترین یادگار از این بازی و این داستان برای من بود چون میتونستم جیمز خسته از ادامه دادن را به ادامه دادن وادار کنم و از انتخاب دوباره یک اشتباه بزرگ دیگه منصرفش کنم ، البته اون هم به من نشون داد جمله کوتاه دوستت دارم گفتنش خیلی ساده اس ولی عمل کردن بهش اصلا ساده نیست .

به عقیده من ماری بر خلاف سختی های ناشی از بیماری چند سال پایانی عمرش ولی بعد از مرگ به آرامش نهایی میرسه اما جیمز با وجود تحمل تمام اون سختی ها در کنار ماری ولی بعد از مرگ ماری عذاب وجدان هم به مشکلاتش اضافه میشه و در چنین شرایطی دچار فروپاشی روانی میشه که دیگه نمیتونه ادامه بده پس به انتخاب های غلطی فکر میکنه که در صورت انجامشون دیگه هرگز فرصت دوباره برگشتن به ماری و رسیدن به آرامش نهایی را نخواهد داشت ، در همین حین جیمز به واسطه کمک کسی یا چیزی ( حالا روح ماری یا خاطرات ماری یا هر چیزی ) به شهر سایلنت هیل فراخونده میشه تا در اونجا مجازات بشه تا شاید تصمیم بهتری غیر از از بین بردن خودش بگیرد .
 
من تازه بازی silent Hills PT رو روی دستگاه کپی خورم نصب کردم تا آخر بازی رو رفتم با توجه به آموزش ign داخل معمای آخر 10 قدم راه رفتم و یک خنده گرفتم اما هرکاری میکنم خنده دوم و سوم رو نمیتونم بگیرم
من هدفون پلی استیشن هم به دسته وصل کردم و کلی گفتم J یا jerith یا hello اما هیجی نشد
حتی هدفون میتونه با USB بصورت وایرلس مستقیم به دستگاه وصل شه اینکارم کردم و باز کلی تو بازی چیز گفتم اما باز هیچی نشد
لطفا آگه کسی میدونه یک راهنمایی بفرماید
 
SilenT HilL 4 : The Room

زیبایی چیه چطوری با یه حسی که نمیتونم بفهممش خو میگیرم

چطوری نقطه های دور از ژاپن و آمریکا و من بهم وصل میشن تا یک احساس خاص مشترک شکل میگیره

بازی سایلنت هیل قسمت چهارم خیلی ترسناکه و داستان خیلی خوبی داره ولی یکم با سایلنت هیل متفاوته

چون داستانش در یه شهر دیگه اتفاق میفته به اسم اشفیلد که پلی به دنیای سایلنت هیل داره

شاید جیمز ساترلند به واسطه پدرش فرانک اون پل باشه

ولی موسیقی های این قسمت ادامه و تکامل موسیقی های قبلی مجموعه سایلنت هیل هست

تعجبی هم نداره چون شخص سازنده اش تغییری نکرده

من تمام مجموعه بازیهای سایلنت هیل را تنها بازی کردم

در قسمت چهارم زیاد به پشت پنجره میرفتم تا فقط به خیابان نگاه کنم

گاهی خلوت و ساکت گاهی هم پر از هیاهو و صدا

بهم آمیختن صدای مری الیزابت مک گلین با دستان آکیرا یامائوکا مرزهای بین خیال و واقعیت را مه آلود میکنه

اوج مه آلود شدن در مرزها زمانیه که در خیابان های شهر سایلنت هیل یا اتاقی در اشفیلد قدم میزنی

و

همزمان به این آهنگ گوش میکنی

::::::::::.......... RoOm OF AnGeL ..........::::::::::

Akira Yamaoka.jpg S H 4 T R.jpg MarY ElizabeTh McGlYnn.jpg

دریافت موسیقی با کلام همراه با متن Room OF AnGel
لینک

You lie, silent there before me
Your tears, they mean nothing to me
The wind howling at the window
The love you never gave
I give to you
Really don't deserve it
But now, there's nothing you can do
So sleep, in your only memory of me
My dearest mother

Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye
It was always you that I despised
I don't feel enough for you to cry, oh well
Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye
Goodbye
Goodbye
Goodbye

So insignificant, sleeping dormant deep inside of me
Are you hiding away, lost, under the sewers?
Maybe flying high, in the clouds?
Perhaps you're happy without me
So many seeds have been sown in the field
And who could sprout up so blessedly
If I had died, I would have never felt sad at all
You will not hear me say 'I'm sorry'
Where is the light, wonder if it's weeping somewhere?

Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye
It was always you that I despised
I don't feel enough for you to cry, oh well
Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye

Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye
It was always you I despised
I don't feel enough for you to cry, oh well
Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye
Goodbye
Goodbye
Goodbye

Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye
It was always you that I despised
I don't feel enough for you to cry, oh well
Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye

Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye
It was always you that I despised
I don't feel enough for you to cry, oh well
Here's a lullaby to close your eyes
Goodbye
Goodbye
Goodbye
Goodbye
دریافت ویدیوی CYnThia's DeaTh
منبع اصلی اطلاعات
 
SilenT HilL3

بارها و بارها گوش کن تا ندای خوشبختی قطره های باران وقتی دوباره به زمین برمیگردند را بشنوی

ما برای خوشبختی به زمین آمده ایم ما برای خوشبختی آفریده شده ایم

پس نا امید نباش چون آینده خواهد رسید

بازی سایلنت هیل در قسمت سوم پر از زیبایی ها و پیام های خوب و جالبه

همچنین یک بازی ترسناک به معنای واقعی کلمه اس

موسیقی این بازی با دستان آکیرا یامائوکا و همراهی صدای مری الیزابت مک گلین دیوانه کننده اس

داگلاس ، هدر و من در اتومبیل به سمت سایلنت هیل در حرکت هستیم

بعد از مرگ بی رحمانه هری بر روی دل هر سه ما مخصوصا هدر غم خیلی سنگینی نشسته

سکوت میشکنه و گفتوگو شروع میشه

باران به شیشه میزنه

هدر با قلبی شکسته به باران نگاه میکنه

بغض منم میشکنه

و

این آهنگ شروع میشه

::::::::::.......... LeTTer From The LosT DaYs ..........::::::::::

Akira Yamaoka.jpg S H 3.jpg MarY ElizabeTh McGlYnn.jpg

دریافت موسیقی با کلام همراه با متن LeTTer From The LosT DaYs
لینک

A letter to my future self,
Am I still happy, I began,
Have I grown up pretty,
Is Daddy still a good man,
Am I still friends with Coleen,
I'm sure that I'm still laughing,
aren't I, aren't I,

Hey there to my future self,
If you forget how to smile,
I have this to tell you,
Remember it once in awhile,
Ten years ago your past self,
Prayed for your happiness,
Please don't, lose hope,

Oh, oh what a pair me and you,
Put here to feel joy, not be blue,
Sad times and bad times, see them through,
Soon we will know, if it's for real what we both feel,

Though I can't know for sure how things worked out for us,
No matter how hard it gets, you have to realize:
We weren't put on this earth to suffer and cry,
We were made for being happy—
So...be happy...for me. For you... Please.

Oh, oh what a pair me and you,
Put here to feel joy, not be blue,
Sadder times, and bad times, see them through,
Soon we will know, if it's for real what we both feel,

We were put here on this earth, put here to feel joy. (repeat)
دریافت ویدیوی Car Scene
منبع اصلی اطلاعات
 
SilenT HiLL 0 : OriGins

تنها من اینجام یا اینجا من تنهام

این خیابون ها این کوچه ها این شهر لعنتی کجای نقشه دنیاست یا نقش من توش چیه

آهسته میرانی و متوقف میشوی

میدوی تا به صدای ناله های آتش میرسی که میگه نجاتش بده

آتش برای گرم کردن تن خونه اس برای گرم کردن تن یه بچه اس نه برای سوزندن تن یه بچه نه برای سوزندن تن خونه

نجاتش میدی

نجات دادنش وظیفه هر انسانی بود ولی چرا توی این دنیا نجات دادن میشه شروع اسارت خودت

خسته میشی از سوالات بی پاسخ

آهسته به خواب میروی و در خواب بیدار میشوی

شایدم در بیداری خواب میبینی

آهای خود من که من از وجودت بی خبرم بیا پیشم بهم بگو من کی هستم

بهم بگو اینجا کجاست یا اصلا این دنیا چی ازم میخواد

من حقیقت تو هستم در درونت و تو واقعیت من هستی در بیرونم

من تو هستم ولی تو من نیستی

!

سایلنت هیل صفر یا ریشه ها روایتی پیش از وقایع شماره اول و یک بازی به شدت زیبا و سرگرم کننده هست

درسته که این بازی را مانند قسمت چهارم سازندگان اصلی مجموعه نساختن اما در حد یک سایلنت هیل واقعی هست

یک بازی ترسناک همراه با حسی از تنهایی و البته مکاشفه

مکاشفه برای رسیدن به حقیقت

در موسیقی این قسمت هم مثل تمام قسمت های مجموعه شاهد هنرنمایی دو اسطوره در موسیقی بازیها هستیم

نوازش تار بیرونی با دستان آقای یامائوکا و نوازش تار درونی با صدای خانم مک گلین

و

رقص کلماتی از جنس حقیقت

::::::::::.......... .O.R.T ..........::::::::::

Akira Yamaoka.jpg S H O.jpg MarY ElizabeTh McGlYnn.jpg

درباره او آر تی
Oral Rehydration Therapy

مخفف یک نوع درمان خوراکی برای کم آبی بدن است

درمانی برای مقابله با بیماری هایی که به دلیل کم آبی بدن استفاده می شود

گاهی حتی ممکن است برای کسانی که سوختگی شدید دارند هم تجویز شود

این احتمال وجود دارد که آلسا پس از سوختن بدنش تحت این درمان قرار گرفته باشد

در بازی آهنگ او آر تی درست قبل از پیدا کردن خانه در حال سوختن به پایان می رسد پس شاید اشاره به درمان کسی که در حال سوخته شدن هست یعنی آلسا باشد
دریافت موسیقی با کلام همراه با متن .O.R.T
لینک

Is it lonely where you are in there, Dad?
Does the darkness know your name?
Does Mom?
What's it like?

Can you feel?
She said her blood turns to ash
Laughing
Dad, do you know what you've done this time to me?

Oh
Burning eyes can't forgive you
Lonely moon drives on
And deep in me
Your illusion
What you see in me is

Did you have that dream again?
Release
Breathe
You're receiving what you said
Said she
Never mind
Emptiness, dead eyes and lost what you found

Maybe there on the edge is your hope
But you don't look down
Why?

Burning eyes can't forgive you
Lonely moon drives on
And deep in me
Your illusion
What you see in me
Why?
دریافت ویدیوی .O.R.T
منبع اصلی اطلاعات
 
SilenT HilL

.
.
.

زمان رسیدن به حقایق فرا رسیده

نه نگران باش نه خوشحال چون حقیقت گاهی شیرین و گاهی تلخه

نه شیرینی نه تلخی حقیقت ماندگار نیست پس نه خوشحال باش نه نگران

با صدای سازم نه گریه کن نه بخند فقط سکوت کن

گاهی باید فقط ساکت شد تا حقیقت مشخص شود

در شهری که شهرتش شرمساری میهمانانه تو فقط بیننــده ای

در صدای سازی که ساده حقیقت را فریاد میزند تو شنونده ای

دیدن و شنیدن بهانه بود

هدف تویی

.
.
.

SilenT HilL

S H.jpg

دریافت موسیقی SilenT HilL


Akira Yamaoka.jpg

SilenT HilL OriGins

.
.
.

وقتی یک موسیقی ترس از حقیقت را نه به صدا به تصویر میکشانـد

در هر تپش این قطعه پیامی نهفته هست

با رازی شروع با آرامشی ادامه در ترسی قدم نگاهی به آرامش گذشته

پایانی قاطع

.
.
.

DonT Abuse Me

S H O.jpg

دریافت موسیقی DonT Abuse Me

 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or