دوران مدرسه به بابام زنگ زدن که اینجارو ریخته بهم، اونم اومد 40-50 تا سی دی ps1م رو جلو چشمام شکوند، چند سال پیش بخاطر پرخاشگری اجبارا رفتم روانشناس ریشه یابی کرد تشخیص داد از همونجاست
داداش مشکلات اعصاب و روان هممون تهش به مدرسه لعنتی ختم میشهدوران مدرسه به بابام زنگ زدن که اینجارو ریخته بهم، اونم اومد 40-50 تا سی دی ps1م رو جلو چشمام شکوند، چند سال پیش بخاطر پرخاشگری اجبارا رفتم روانشناس ریشه یابی کرد تشخیص داد از همونجاست
ایول دادااین شما و این هم کلکسیون شخصی آدامس زاگور . برای سال ۷۷ ایناست!
خیلی عالی بود.این شما و این هم کلکسیون شخصی آدامس زاگور . برای سال ۷۷ ایناست!
شرکت ایدین اونارو میزد رو توپ ها عکس جایزه بود.خیلی عالی بود.
یه چند سالی بیای عقب میرسی به آدامس فوتبالی CinCin
قبلش هم(اواخر دهه 60) یه آدامس فوتبالی دیگه بود که شماره قرمزش بسیار کم یاب بود.مثلا زیکو شماره قرمز چند برابر شماره عادی(سفید) ارزش داشت.باید مثلا 100 تا باز میکردی شاید یه شماره قرمز گیرت میومد.
View attachment 289628View attachment 289627View attachment 289630
آیدین مدت ها بعد تقلبیش رو زد.یعنی کپی.Final هم ایرانیش رو یادمه زده بودن.ولی اصلش وارداتی بود.کیفیتش خیلی فرق داشت.شرکت ایدین اونارو میزد رو توپ ها عکس جایزه بود.
یادمه من کامل کردم فرستادم واسشون جایزه هم یدونه البوم عکس واسم فرستادن ،از اونا که تازه مد شده بود و یه ورق چسبی بود به جای کادرهای مجزا برای هر عکس.
چقدر اون روز کیف کردم کلاس جهارم بودم.
اینجور معلمها رو باید بگیری بی ادبی پارشون کنی..عقده ای هستند.ناجورهیچ وقت یادم نمیره
اون خانوم معلم دبستانی که مشق شب داد
ما هم کل روز و شب همیشه درگیر مشق و دیکته و ..... بودیم
یادمه میگفتن پدر و مادر دیکته باید گفتن تصحیح کنن و امضا کنن
دقیق یادم نیست سر چی بود و چی شد
ولی تقصیر من نبود و نیست که پدر کم سوادم امضاش فلان جور بوده و ...
کیف من از ته کلاس پرت کرد دم تخته
یخمو گرفت من مثل آشغال از کلاس انداخت بیرون
.....
یه بار راهنمایی بودم
سر درس ریاضی معلم خوب بیا پای تخته
این مسئله رو حل کن
حل کردم
حالا به هر دلیلی که دقیق یادم نیست مثلا اعشار آخرش اشتباه نوشتم یا هر چیزی
گفت کل کلاس بگید فلانی یابوه
همه گفت من یابوه ام
بار ها تحقیرم کرد
هیچوقت نمیبخشمشون
و از این مثال ها برای من دهه ۶۰ ی زیاده
تو خونه یه جور آسیب میدیدم
تو مدرسه یه جور
تو جامعه و خیابون یه جور
بستنی توپیدر این سادگی ولی تو کل عکسها کلی معنی هست ..برای امثال ما دهه ۶۰ یا ۷۰ دیا..
View attachment 289657
بدترین دوران زندگیم راهنمایی بودهیچ وقت یادم نمیره
اون خانوم معلم دبستانی که مشق شب داد
ما هم کل روز و شب همیشه درگیر مشق و دیکته و ..... بودیم
یادمه میگفتن پدر و مادر دیکته باید گفتن تصحیح کنن و امضا کنن
دقیق یادم نیست سر چی بود و چی شد
ولی تقصیر من نبود و نیست که پدر کم سوادم امضاش فلان جور بوده و ...
کیف من از ته کلاس پرت کرد دم تخته
یخمو گرفت من مثل آشغال از کلاس انداخت بیرون
.....
یه بار راهنمایی بودم
سر درس ریاضی معلم گفت بیا پای تخته
این مسئله رو حل کن
حل کردم
حالا به هر دلیلی که دقیق یادم نیست مثلا اعشار آخرش اشتباه نوشتم یا هر چیزی
گفت کل کلاس بگید فلانی یابوه
همه گفتن من یابوه ام
بار ها تحقیرم کرد
هیچوقت نمیبخشمشون
و از این مثال ها برای من دهه ۶۰ ی زیاده
تو خونه یه جور آسیب میدیدم
تو مدرسه یه جور
تو جامعه و خیابون یه جور
واقعا هیچی بدتر از تحقیر کردن بچه نیست.من مدرسه غیرانتفاعی میرفتم و تقریبا هیچوقت کتک نخوردم ولی یه کارایی میکردن که آدم میگه کاش کتک زده بودنخدایش این خاطرات یا بهتر بگم کابوس دوستان در مورد مدرسه و معلم رو میخونم واقعا عصبانی میشم چون برای منم پیش اومده
واقعا این بیشرفا چطور به خودشون میگفتن معلم
طرف بچس تو عالم خودشه اگه کاری بکن سر بچگیه اخه قرمدنگ با بچه خودت این کار بکنن ناراحت نمیشی
هیچی مثل تحقیر تو جمع یک کلاس آدم نابود نمیکنه و هیچکسی هم یادش نمیره
واقعا معلمی کار سختیه باید صبر و حوصله داشته باشی نه که پر از عقده و کمبود که بیایی سر بچه مردم خالی کنی