چشم
حالا من که غلط کنم برابر سواد سینماییت بخوام مطالعاتمو بروز بدم
ولی در باب این 2تا فیلم ساعت ها میتونم ایراد بگیرم
اول از همه به قدیس نبودن شخصیت برادر احمد میپردازم.دیگه مخاطب امروزی حالیش هست که نویسنده و کارگردان نمیتونه یه سوپرمانش تحویلش بده،حتی اون دختر و پسر احمقی که با تیپ آنچنانی میاد سالن سینما.اینجاست که ضعف نویسندگی معلوم میشه.شخصیتی پرداخت میشه که به نظر(تنها لایه رویی) اشتباهاتی داره ولی این اشتباهات کاملا در جهت فریب مخاطبه.منظورم اینه که با این اشتباهات این ایده رو میخواد به بیننده حقنه کنه ما یه قدیس نساختیم ولی اصل ماجرا اینجاست که چرا ساختن اتفاقا.حتی تحقیر برادر وزوایی هم که کاملا یه اشتباه دیده میشه تو فیلم (هر چند به نظرم نبود) یه اشتباه هدفمند و برنامه ریزی شده از طرف برادر احمد . روایت فیلم خوب بود ولی نه بی نقص. دیالوگ (مونولوگ ) هایی که شخصیت ها میگن رو دقت کن.پر از حشو، پر از غلو ، پر از قدیس سازی و در عین حال پر از تولید انزجار. فرم وقتی خوبه که در اختیار محتوا باشه و بالعکس. آخر فیلم هم کاملا سرسری بسته شد.حتی عجله رو میشه تو صدای راوی که رو صحنه سیاه آخر فیلم صحبت میکنه شنید
حالا میرسیم سر فیلم عزیز دلبند لانتوری جان بابا
اینکه ما بیاییم فقط به صرف اینکه بگیم فیلم خوبیه یا تو سالن سینما هیچکی صداش در نیومد با تمام احترام نسبت به دوستان پشیزی نمی ارزه
سابجکتیو نباشیم
باید دید فیلم چه چیزی ارائه میده
کاملا مشخصه که درمیشیان یا نگاه سیاسی جدی نداره ( که خب من واقعا نمیدونم چون اولین فیلمیه که ازش میبینم) یا به شدت ترسو ـه یا ترسوندنش. از یکی به نعل یکی به میخ زدنش کاملا معلومه همچین چیزی. از شعار زدگی فیلمش کاملا مشخصه . ما شاهد چه "رد شدن از خط قرمز" ی تو فیلم بودیم؟ بحث زورگیری؟ اعدام؟ رابطه های خیابانی؟ اختلاس؟ آقازاده ها؟ چی واقعا؟ به خاطر همین میگم فیلم یه کار اپیزودیکه که اتفاقا هیچ کدوم از اپیزودهاش به بار ننشسته.پرش های بی ربطی که مخاطب رو سردرگم میکنه.بازی های احساسی که سعی در پوشاندن ضعف ها داره.باز هم میگم که این شعارزدگی فیلم ( منظورم شعارهای احمقانه ای که مردم رو کاغذها! نوشتن نیست) بیش از حده. من شخصیت ( که شخصیت پردازی هم تو فیلم نمیبینیم و همونطور که گفتم همه در حد تیپ میمونن به جز شخصیت باران تا حدودی) مریم رو حتی بی ثبات تر از پاشا میبینم. اتفاقات بدون پیرنگ، واکنش های بی منطق ، دیالوگهای بی ثمر ، همه و همه باعث شد "لانتوری" در حد لانتوری بمونه نه مصلح اجتماعی.