میفهمم، و حتی تا حدودی هم کلیات حرفت رو قبول دارم (میازاکی مازوخیست کرده هممون رو)
مسلما تلهها برای شوخی گذاشته نشدن، منطق پشت بازی اینه که هر لحظه یک «دهنصافکن» جدید از تو صندوق اذیتش رو کنه و اتفاقا کیف هم میده
ولی بخوایم عمیقتر بشیم مثلا راجع به سختی بازی، من تا اینجایی که بازی کردم رادان تنها باسی بود که اذیت کرد یکم و من اصلا بهش به دید منفی نگاه نمیکنم، سخت بودن رادان کاملا از لحاظ داستانی عذرش موجهه. اون NPC اول بازی قشنگ خود میازاکیه، «سلام لوزر میدنلس، چطوری؟ بنظرم پاشو برو سمت اون قلعه که تو افق میبینی اصلا امکان نداره اتفاق بدی برات بیافته POGGERS» و خب دستش رو شده تا حدودی، من هم گول نخوردم، رفتم shackles رو از پچز خریدم، wolf summonم رو آپگرید کردم و مارگیت هم بار سوم یا چهارم تموم شد… دوباره من اینقدر وقتی رسیدم به موگوین کولوسیوم OP بودم که با کمک میمیک حتی به موگ بدبخت اجازه phase change ندادیم. خودمم باورم نمیشد. همچین اتفاقاتی تو الدن رینگ ممکنه و من کاملا بر این باورم که درجه سختی قابل تنظیم ضربه به artistic vision بازیه، چون درجه سختی همین الان هم هست تو بازی فقط دست بازیکنه.
ولی راجع به سایدکوئستها و بخصوص اینکه به اندینگهای مختلف وصل میشن، واقعا هیچ جوره تو کت من نمیره که اینطوری عمدی از بازیکن مخفیش کنی. این دیگه ضد بازیه. مثل اینکه هر وقت تو شطرنج در حال بردنی، طرف صفحه رو بچرخونه، بعد هی ازت بپرسه داره خوش میگذره نه؟
اتفاقی که بصورت ارگانیک تو الدن رینگ میافته اینه که: با یک NPC حرف میزنی و یک وظیفهای بهت محول میشه، این بخش اول معمولا انجام دادنش راحته، بعد دو سه ساعت حدودا تو بازی جایی هستی که وقت ادامه ماجراست (اگر همینش یادت باشه) ولی جز یک توضیح ناواضح که چند ساعت قبل شنیدی هیچی یادت نمیاد، اینجا یا باید از آیتم فوق خفن Gideon's Obligatory Omnipotent Guidance-Lending Estus ، «گوگل» استفاده کنی، یا بری و امیدوار باشی که ass backwards بیافتی تو اون دانجن بیربطی که فلان کاراکتر منتظرته… آخه دیگه واقعا این سادیسمه، من هیچ چیز هوشمندانهای در این طراحی نمیبینم.
مثال خیلی خوبی شاید نباشه ولی کارگردانهای بازی، مثل هر آدم creative دیگهای، ممکنه، شما بگو ۱ درصد، اشتباه کنند. بخاطر غرور، بخاطر اعتماد بنفس زیاد به اثرشون، بخاطر detached بودن از حس بازیکن یا هزار دلیل دیگه، دقیقا همون اتفاقی که خیلی شدیدتر برای کوجیما و Death Stranding اتفاق افتاد. میازاکی رو من خیلی قبولش دارم، واقعا آدم نابغهایه ولی اقا دیگه وقتی یک تیکه از داستان رو میای توییت میکنی چون یادت رفته تو بازی بذاری، وقتی من نوعی میگیم colossal swords تو الدن رینگ بدرد نمیخوره (الان اوکی شده) چون ۸۴ سال طول میکشه تا بشه باهاش ضربه زد (و بعد کامیونیتی بازی میان بهت میگن git gud و وقتی پچ میکنی و سرعت انیمیشن رو میبری بالاتر قیافهشون شبیه اون میم پیکاچو میشه)، میمیک زیادی قویه، RoB اسکیل نمیشه و چه و چه، خب دیگه حداقل نشون میده اثرت «بینقص» نیست. این مدلی سایدکوئست طراحی کردن هم بینقص نیست.
اینجا یه بندی اضافه کنم که من نمیگم باید بشه همه چی بازی رو همون دور اول دید و من اصلا نمیخوام این رو. من هم تو بلادبورن هم دارک سولز محتوایی بوده که از دستم رفته و به NG+ موکول شده ولی نه در این حد! حتی مثال دیگه بخوام بزنم، ویچر ۳ که بسیار بسیار بازی در دسترستر و اصطلاحا آلو بیا تو گلو تریه هم سر سایدکوئست following the thread همچین چیزی داشت که اگر این رو ادامه بدی، یچیز دیگه تو اسکلیگه بدون اطلاع قبلی fail میشه و در این حد اوکیه!
ولی دیگه وقتی من باید گوشیم دائم دم دستم باشه که بدونم اگر این دانجن رو تموم کنم، کوئست فلان NPC که تابحال باهاش حرف هم نزدم فیل میشه و این اتفاق برای اکثریت سایدکوئستها ممکنه اتفاق بیافته و در عین حال ازم میخوای دنیا رو بچرخم و داستان اصلی رو rush نکنم… قضیه همون شطرنجهس
و اینجا تازه بازم تغییر ساختار الدن رینگ به ضررش تموم میشه چون اینقدر عریض و طویله ماشالا، که فقط شوق ۳-۴ تا سایدکوئست از دسترفته نمیتونه من رو بهشخصه قانع کنه که دوباره از Church of anticipation تا سرندیپیتی بکوبم و برم.
یک مرز باریکی هست بین همه این دوگانگیها، بین اذیت کردن بازیکن و روندنش… من هیچوقت واضح و شفاف بودن رو از سولزبورن درخواست نمیکنم و نخواهم کرد، چون این اصل اثره ولی دیگه یکم راه اومدن با بازیکن هم جای دوری نمیره؛ همین این npc marker نشون میده خودشون هم acknowledge میکنن این قضیه رو و واقعا حرکت مثبتی بود ولی هنوز بنظرم کمه، نه خیلی ولی هنوز مونده تا اون sweet spot