تنوع نژادی و صدای های متفاوت باعث می‌شود که بازی های پلی استیشن بهتر شوند.

Jill-Valentine

By hiding you show your true nature coward
Loyal Member
photo_2024-03-15_20-37-36.jpg
رامون راسل، توسعه دهنده کهنه کار سونی، گفته است که بهترین بازی های پلی استیشن زمانی ساخته می شوند که صداهای متنوعی در استودیو توسعه دهنده وجود داشته باشد.

راسل در صحبت با استفان توتیلو از Game File اظهار داشت که وجود توسعه دهندگان با پیشینه های مختلف منجر به بازی های بهتری می شود؛ زیرا آنها دید واضح تری ارائه می دهند.

مصاحبه راسل بیشتر حول حالت لیگ های سیاهپوست MLB The Show 24 می چرخید، اما اشاره اصلی اون به بازی های مرد عنکبوتی ساخته استودیو اینسومنیاک بود.

میدونید چرا مرد عنکبوتی اینقدر خوب بود! زیرا تیم توسعه‌دهنده متنوع، با صداهای متفاوت و نماینده هر نژادی داشته است و از طرفی دیگر، به صحبت‌های کارمندان آفریقایی-لاتینی و سیاه‌پوست خود گوش می کنند.

بخش سرگرمی‌های تعاملی سونی یک نهاد انتفاعی است و مسئولیت افزایش ارزش سهامداران را بر عهده دارد و همچنین بازی های فوق العاده ای میسازند؛ برای ساخت بهترین بازی ها، باید افرادی با پیشینه های مختلف را جمع آوری کنید و آن هم به این دلیل است که آنها نماینده اصلی و دقیق دیگران هستند.

بازی Marvel's Spider-Man 2، سال گذشته برای PS5 عرضه شده بود.

Diverse Voices Make PlayStation Games Better, Says Sony Dev - PlayStation LifeStyle
 
منم با نظر آریا و مراد موافقم و فکر میکنم اگه باز لست 2 لیک نمیشد و همه تو خود بازی با اتفاقات مواجه میشدن، انقدر هیت بوجود نمیومد. این لیک بزرگ به بیشتر آدم هایی که اسپویل شدن یه پیش زمینه بدی داد، و با نفرت رفتن سراغ بازی و دیگه تصمیم گرفتن بازی و سازندش رو نبخشن. من خیلی از بچه های همین فروم رو میشناسم که از لست 2 و دراکمن بدشون امده و اکثرا هم اسپویل شده بودن. و باز بیشتر کسایی که دیدم اسپویل نشده بود براشون و تو بازی تجربه کردن کنار امدن با قضیه و هضمش کردن و براشون یه تجربه بی نظیر بوده.

البته نمیگم اگه کسی اسپویل نمیشد قطعا خوشش میومد، نه، چون به هر حال اتفاقات داخل بازی غیر قابل هضمه. خیلی واضحه یه سری اصلا نتونن بازی رو دوست داشته باشن، ولی باز تو خود بازی ببینی و از قبل آلوده به قضاوت نباشی قضیه متفاوت میشه.
 
دنیا به این صورته که هر بار یا هردهه یک مسئله ای بولد میکنن تا از قبالش مخاطب جذب کنن و از حتی از هیت ورزدین مخاطب هم سود میکنن الان خیال نکنید این قضیه ووک کنار بگزارن کلا تمام میشه بعد از این یک چیزه دیگه بولد میکنن مثلا میبینی دین و اعتقادات دینی بولد میکنن و باید از اول تا آخر بازی دعا بخوانی
 
بیشترین ناراحتی یه سری از طرفدارهای نسخه اول از TLoU2 این بود که قهرمان محبوب‌شون کشته می‌شه و بعدش باید با قاتل ساعت‌ها بازی کنن و این نتیجه‌گیری رو دنبال کنن که قاتل هم برای خودش حقی داشته. یعنی اگه جول کشته نمی‌شد یا حداقل به شکل دیگه‌ای می‌مرد و کنترل قاتلش دست گیمر نمی‌افتاد، اکثر این جار و جنجال‌ها هم به وجود نمی‌اومدن. حتی در این حد بگم که اگه الی در نهایت ابی رو سلاخی می‌کرد هم میزان عصبانیت یه عده کمتر می‌شد.
دقیقاً من رو توصیف کردی با این تیکه از متن، حتی ۰.۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۱ درصد هم با اون چیزی که هر دفعه یادش می افتم خون رو توی رگم هام به جوش میاره، فاصله نداشت.
البته من از بازی هیچ ایرادی نمیگیرم و معتقدم یه شاهکار به تمام معناست، مشکل من با خط داستانیه که به مذاق من خوش نمیاد. برای مثال بهت بگم که در مورد کتاب a song of ice and fire هم ۲ نوبت این بلا سرم اومد و کتاب رو هر دفعه برای حدود ۲ سال دراپ کردم (سر دیدن سریال هم همینجوری شد)، یه بار سر مرگ ند استارک و بار دوم هم سر مرگ رد وایپر (اوبرین مارتل) و نکته وحشتناک پارت ۲ سریال tlou هم اینه که متاسفانه دوباره قراره این موضوع روی یه بازیگر ثابت تکرار بشه... و از همین الان بصورت پیش فرض تصمیم گرفتم تا نبینمش که بیشتر از این حرص نخورم.

پ.ن: ضمناً علیرغم تمام این موارد و گذشت این همه مدت، هنوزم من به اون دختره‌ی تانکِ وحشی هیچ حقی نمی دم که بخواد جول رو اونطوری سلاخی کنه. آتیش خشمم با تیکه تیکه شدنش توسط الی می تونست یکمی شعله ش کمتر بشه که اونم متاسفانه رخ نداد هیچ، یه انگشت الی رو هم کَند وحشی. امیدوارم توی قسمت سوم (اگر قسمت سومی در کار باشه) لای چرخدنده بزارنش و خون فواره بزنه :D
منم با نظر آریا و مراد موافقم و فکر میکنم اگه باز لست 2 لیک نمیشد و همه تو خود بازی با اتفاقات مواجه میشدن، انقدر هیت بوجود نمیومد. این لیک بزرگ به بیشتر آدم هایی که اسپویل شدن یه پیش زمینه بدی داد، و با نفرت رفتن سراغ بازی و دیگه تصمیم گرفتن بازی و سازندش رو نبخشن. من خیلی از بچه های همین فروم رو میشناسم که از لست 2 و دراکمن بدشون امده و اکثرا هم اسپویل شده بودن. و باز بیشتر کسایی که دیدم اسپویل نشده بود براشون و تو بازی تجربه کردن کنار امدن با قضیه و هضمش کردن و براشون یه تجربه بی نظیر بوده.

البته نمیگم اگه کسی اسپویل نمیشد قطعا خوشش میومد، نه، چون به هر حال اتفاقات داخل بازی غیر قابل هضمه. خیلی واضحه یه سری اصلا نتونن بازی رو دوست داشته باشن، ولی باز تو خود بازی ببینی و از قبل آلوده به قضاوت نباشی قضیه متفاوت میشه.
اسپویل که رواله
اتفاقاً در مورد من اگه اسپویل نمی شد، موقع دیدن اون چیزا طی داستان حالم خیلی بدتر گرفته میشد. همینکه می دونستم چی به چیه، وسط بازی خیلی راحت اسکیپ کردم که بیشتر حرص نخورم. موقع بازی با اون گنده بک هم تا تونستم به ۷۷۷ روش شناخته شده و ناشناخته به فاک فنا دادمش :D حالی میداد وقتی کلیکر ها میرفتن سراغ خرخره ش :D نکبتو

پ.ن: در کل و با سلیقه ی خودم، این مدل حذف کاراکترهای کلیدی در اوج داستان رو اصلاً و ابداً نمی پسندم، مخصوصاً اینکه بصورت خیلی بدتر، برمیدارن کاراکتر کلیدی رو حذف می کنن و نمی تونن براش هیچ جایگزین مشابهی تعریف کنن و عملاً دارن از اون نقطه به بعد فقط مخاطب رو با خشم روبرو می کنن. یه نمونه از داستان های پر مخاطب سالهای اخیر بریکینگ بد هست. اگه شخصیت گوگولی و محبوبی مثل هنک رو فصل اول می زد حذف می کرد، باز من دچار خشم مشابه میشدم (کما اینکه هنک اصلاً در حد و اندازه های جوئل نیست و مشابه نفر به نفرش میشد اینکه والتر رو توی فصل اول حذف کنن و با جسی ادامه بدن)، ولی حذف این شخصیت در فصل آخر و در قسمت های پایانی کاملاً بجا و درست بود و هیچ لطمه ای به خط اصلی داستانی نمی زد.
 
آخرین ویرایش:
:دی نمونه مشابهش God of War Ragnarok که خیلی‌ها توی همین بازیسنتر مشکلاتی با داستانش داشتن و برای خودم هم یک‌سوم پایانی بازی خیلی ایراد داشت ولی کسی اعلام جهاد نکرد، ولی در مورد TLoU2 خیلی واضحه که علت اصلی ناراحتی بعضی‌ها چیه و بقیه مسائل فقط حاشیه هستن.
دقیقا دقیقا گاد رگناروک نمونه بارز تناقض در این قشره. مباحث و نقص‌هایی که توی داستان رگناروک وجود داره (حداقل به نظر ما) دو سه لول بزرگ‌تر و اشکار‌تر از اسم گفتن جول هستن ولی یک نفر ازین دوستان رو نمیبینی که چندسال بعد انتشار بیاد حتی اشاره‌ای بهشون بکنه چه بسا که حتی موقع انتشار هم حرفی راجبشون نزدن چون یکسری واقعا بحثشون پلات‌هول و مشکل داستانی نیس و تنفر دارن صرفا. خود ما هم که با یکسری مسائل توی رگناروک به ویژه اخرش مشکل داشتیم نهایتا دوبار بهشون داخل تاپیکش اشاره کردیم و این مسئله رو رها کردیم. حتی الان اگه بحث این بازی بشه من غیرممکنه بهش زیر ۹‌ یا ۹.۵ بدم چون بازی توی مسائل دیگه عملا شاهکاره. گیم‌پلی به این فوق‌العاده‌ای نداریم اصا. این کینه‌توزی و تنفر رو واقعا اولین‌بار بود که حداقل من به این شدت شاهدش بودم.
 
خود ما هم که با یکسری مسائل توی رگناروک به ویژه اخرش مشکل داشتیم نهایتا دوبار بهشون داخل تاپیکش اشاره کردیم و این مسئله رو رها کردیم.
موضوع رگناروک با این متفاوته
توی رگناروک سرعت داستان سرایی توی نیمه دوم بشدت رفت بالا و این باعث شد یکسری از چیزها بی جواب و باز باقی بمونه، یکسری از واکنش ها غیر منطقی باشه و ...
دلیلش از نظر من همون سرعت بالای داستان گویی بود که می خواستن بازی رو جمع کنن فقط. وگرنه خیلی راحت رگناروک میتونست ۴۰ ساعت دیگه داستان داشته باشه.

توی tlou اما با داستان دیگه ای طرفیم و اتفاقاً داستان بازی خیلی استادانه و با ریتم خوبی پیش میره، مشکل فقط همون حذف شخصیت و عدم توانایی در معرفی یک آلترناتیو با همون سطح از محبوبیته. همه منتظر نشسته بودن اون flamethrower که توی پارت ۱ نشد ازش درست و حسابی استفاده کنن رو از اول بجای پیستول بعنوان سلاح دیفالت بگیرن، بعد یهو جوئل سلاخی شد جلو چشمشون :D
 
موضوع رگناروک با این متفاوته
توی رگناروک سرعت داستان سرایی توی نیمه دوم بشدت رفت بالا و این باعث شد یکسری از چیزها بی جواب و باز باقی بمونه، یکسری از واکنش ها غیر منطقی باشه و ...
دلیلش از نظر من همون سرعت بالای داستان گویی بود که می خواستن بازی رو جمع کنن فقط. وگرنه خیلی راحت رگناروک میتونست ۴۰ ساعت دیگه داستان داشته باشه.

توی tlou اما با داستان دیگه ای طرفیم و اتفاقاً داستان بازی خیلی استادانه و با ریتم خوبی پیش میره، مشکل فقط همون حذف شخصیت و عدم توانایی در معرفی یک آلترناتیو با همون سطح از محبوبیته. همه منتظر نشسته بودن اون flamethrower که توی پارت ۱ نشد ازش درست و حسابی استفاده کنن رو از اول بجای پیستول بعنوان سلاح دیفالت بگیرن، بعد یهو جوئل سلاخی شد جلو چشمشون :D
یکی از مشکلات رگناروک میتونه همون قضیه باشه که اینا سه‌تا بازی رو کردن دوتا بازی که باعث شد ریتم بازی اصلا شکل عجیبی به خودش بگیره ولی از همون اول بازی من به نظرم یک‌سری ایراداتی داخل داستان رگناروک هست که دانگرید نویسندگی بازی نسبت به ۲۰۱۸ رو شما حس می‌کنی کاملا و ادم همش این حس رو داره که انگار یه‌جای کار می‌لنگه. همین مسئله به مرور داخل بازی بزرگ‌تر و بزرگ‌تر میشه و اخر بازی به اوج خودش می‌رسه که شما میبینی عملا یه شخصیت تبدیل به یک فرد دیگه میشه داخل بازی و ری‌اکشنی رو‌ نشون میده که نویسنده‌ها اصلا حتی اشاره‌ای بهش نکرده بودن داخل بازی. درنهایت خیلی مهم نیس که دلیل این ایرادات چیه و فقط مخصول نهایی مهمه که قابل نقد هم هست.
 
  • Like
Reactions: zxc0012004
دانگرید نویسندگی بازی نسبت به ۲۰۱۸ رو شما حس می‌کنی
ببین من ترجیح میدم بجای دانگرید نویسندگی، بگم اجبار تیم نویسنده به خلاصه کردن ۱۰۰ ساعت داستان در یک پلات ۳۰ ساعته
توی gow 2018 این مشکل نبود، چون ریتم ثابت بود و همه چی با روند معقول پیش میرفت، به اندازه ای که راوی داستان برای گفتن داشت بهش وقت داده بودن تا بگه داستانش رو. ولی توی رگناروک راوی زمان کافی برای حرف زدن نداشت، لذا یه دفعه یه شخصیت فوق کلیدی تبدیل میشد به یه شخصت فوق کلیدی تر و اینا وقت نداشتن اون داستان رو بگن، چون در کنار همون داستان، یه داستان جذاب دیگه داشتن که ترجیح دادن اون رو ادامه بدن (فکر نمی کنم در شاهکار بودن روایت سیندری و براک کسی شکی داشته باشه، کما اینکه همونم جای بیشتری برای توسعه داشت)
در کل رگناروگ رو فقط کمبود وقت به اون روز انداخت، وگرنه خیلی راحت و با همین مکانیک ها، می تونستن ۲ تا بازی goty دیگه هم از کنارش بکشن بیرون، کسی هم شاکی نشه که آی چرا طولانی شد، چرا آب بستین به دیگ آبگوشت و...

کما اینکه ما داریم خیلی سطح بالا نگاه می کنیم به قضیه، وگرنه همین رگناروک از ۹۹.۵٪ بازیهای دیگه چند سر و گردن بالاتره و باز هم با تمام این مشکلات یه شاهکار بی بدیله
 
دقیقاً من رو توصیف کردی با این تیکه از متن، حتی ۰.۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۱ درصد هم با اون چیزی که هر دفعه یادش می افتم خون رو توی رگم هام به جوش میاره، فاصله نداشت.
البته من از بازی هیچ ایرادی نمیگیرم و معتقدم یه شاهکار به تمام معناست، مشکل من با خط داستانیه که به مذاق من خوش نمیاد. برای مثال بهت بگم که در مورد کتاب a song of ice and fire هم ۲ نوبت این بلا سرم اومد و کتاب رو هر دفعه برای حدود ۲ سال دراپ کردم (سر دیدن سریال هم همینجوری شد)، یه بار سر مرگ ند استارک و بار دوم هم سر مرگ رد وایپر (اوبرین مارتل) و نکته وحشتناک پارت ۲ سریال tlou هم اینه که متاسفانه دوباره قراره این موضوع روی یه بازیگر ثابت تکرار بشه... و از همین الان بصورت پیش فرض تصمیم گرفتم تا نبینمش که بیشتر از این حرص نخورم.

پ.ن: ضمناً علیرغم تمام این موارد و گذشت این همه مدت، هنوزم من به اون دختره‌ی تانکِ وحشی هیچ حقی نمی دم که بخواد جول رو اونطوری سلاخی کنه. آتیش خشمم با تیکه تیکه شدنش توسط الی می تونست یکمی شعله ش کمتر بشه که اونم متاسفانه رخ نداد هیچ، یه انگشت الی رو هم کَند وحشی. امیدوارم توی قسمت سوم (اگر قسمت سومی در کار باشه) لای چرخدنده بزارنش و خون فواره بزنه :D

اسپویل که رواله
اتفاقاً در مورد من اگه اسپویل نمی شد، موقع دیدن اون چیزا طی داستان حالم خیلی بدتر گرفته میشد. همینکه می دونستم چی به چیه، وسط بازی خیلی راحت اسکیپ کردم که بیشتر حرص نخورم. موقع بازی با اون گنده بک هم تا تونستم به ۷۷۷ روش شناخته شده و ناشناخته به فاک فنا دادمش :D حالی میداد وقتی کلیکر ها میرفتن سراغ خرخره ش :D نکبتو

پ.ن: در کل و با سلیقه ی خودم، این مدل حذف کاراکترهای کلیدی در اوج داستان رو اصلاً و ابداً نمی پسندم، مخصوصاً اینکه بصورت خیلی بدتر، برمیدارن کاراکتر کلیدی رو حذف می کنن و نمی تونن براش هیچ جایگزین مشابهی تعریف کنن و عملاً دارن از اون نقطه به بعد فقط مخاطب رو با خشم روبرو می کنن. یه نمونه از داستان های پر مخاطب سالهای اخیر بریکینگ بد هست. اگه شخصیت گوگولی و محبوبی مثل هنک رو فصل اول می زد حذف می کرد، باز من دچار خشم مشابه میشدم (کما اینکه هنک اصلاً در حد و اندازه های جوئل نیست و مشابه نفر به نفرش میشد اینکه والتر رو توی فصل اول حذف کنن و با جسی ادامه بدن)، ولی حذف این شخصیت در فصل آخر و در قسمت های پایانی کاملاً بجا و درست بود و هیچ لطمه ای به خط اصلی داستانی نمی زد.
دقیقاً من رو توصیف کردی با این تیکه از متن، حتی ۰.۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۱ درصد هم با اون چیزی که هر دفعه یادش می افتم خون رو توی رگم هام به جوش میاره، فاصله نداشت.
البته من از بازی هیچ ایرادی نمیگیرم و معتقدم یه شاهکار به تمام معناست، مشکل من با خط داستانیه که به مذاق من خوش نمیاد. برای مثال بهت بگم که در مورد کتاب a song of ice and fire هم ۲ نوبت این بلا سرم اومد و کتاب رو هر دفعه برای حدود ۲ سال دراپ کردم (سر دیدن سریال هم همینجوری شد)، یه بار سر مرگ ند استارک و بار دوم هم سر مرگ رد وایپر (اوبرین مارتل) و نکته وحشتناک پارت ۲ سریال tlou هم اینه که متاسفانه دوباره قراره این موضوع روی یه بازیگر ثابت تکرار بشه... و از همین الان بصورت پیش فرض تصمیم گرفتم تا نبینمش که بیشتر از این حرص نخورم.

پ.ن: ضمناً علیرغم تمام این موارد و گذشت این همه مدت، هنوزم من به اون دختره‌ی تانکِ وحشی هیچ حقی نمی دم که بخواد جول رو اونطوری سلاخی کنه. آتیش خشمم با تیکه تیکه شدنش توسط الی می تونست یکمی شعله ش کمتر بشه که اونم متاسفانه رخ نداد هیچ، یه انگشت الی رو هم کَند وحشی. امیدوارم توی قسمت سوم (اگر قسمت سومی در کار باشه) لای چرخدنده بزارنش و خون فواره بزنه :D

اسپویل که رواله
اتفاقاً در مورد من اگه اسپویل نمی شد، موقع دیدن اون چیزا طی داستان حالم خیلی بدتر گرفته میشد. همینکه می دونستم چی به چیه، وسط بازی خیلی راحت اسکیپ کردم که بیشتر حرص نخورم. موقع بازی با اون گنده بک هم تا تونستم به ۷۷۷ روش شناخته شده و ناشناخته به فاک فنا دادمش :D حالی میداد وقتی کلیکر ها میرفتن سراغ خرخره ش :D نکبتو

پ.ن: در کل و با سلیقه ی خودم، این مدل حذف کاراکترهای کلیدی در اوج داستان رو اصلاً و ابداً نمی پسندم، مخصوصاً اینکه بصورت خیلی بدتر، برمیدارن کاراکتر کلیدی رو حذف می کنن و نمی تونن براش هیچ جایگزین مشابهی تعریف کنن و عملاً دارن از اون نقطه به بعد فقط مخاطب رو با خشم روبرو می کنن. یه نمونه از داستان های پر مخاطب سالهای اخیر بریکینگ بد هست. اگه شخصیت گوگولی و محبوبی مثل هنک رو فصل اول می زد حذف می کرد، باز من دچار خشم مشابه میشدم (کما اینکه هنک اصلاً در حد و اندازه های جوئل نیست و مشابه نفر به نفرش میشد اینکه والتر رو توی فصل اول حذف کنن و با جسی ادامه بدن)، ولی حذف این شخصیت در فصل آخر و در قسمت های پایانی کاملاً بجا و درست بود و هیچ لطمه ای به خط اصلی داستانی نمی زد.
به نظرم بحث مارتین و حذف کارکترهاش متفاوته، مارتین ادارد رو کشت اما به جاش در یک فرآیند داستانی جان اسنو رو دولوپ کرد. حتی در حذف ویلن هاش هم وقتی جافری رو حذف کرد شخصیت رمزی رو ساخت.
اشکال کار اینه که بیای پروتاگونیست یا آنتاگونیست اصلی رو حذف کنی اما نتونی جایگزینی در همون حد براش در یک فرآیند قرار بدی. مشکل tlou 2 حذف پروتاگونیست اصلی بدون جایگزین هم سطحه.
 
آخرین ویرایش:
به نظرم بحث مارتین و حذف کارکترهاش متفاوته، مارتین ادارد رو کشت اما به جاش در یک فرآیند داستانی جان اسنو رو دولوپ کرد. حتما در حذف ویلن هاش هم وقتی جافری رو حذف کرد شخصیت رمزی رو ساخت.
اشکال کار اینه که بیای پروتاگونیست یا آنتاگونیست اصلی رو حذف کنی اما نتونی جایگزینی در همون حد براش در یک فرآیند قرار بدی. مشکل tlou 2 حذف پروتاگونیست اصلی بدون جایگزین هم سطحه.
قرار نبوده کسی جاش رو‌ بگیره چون شما قراره تا اخر داستان افسوس‌ بخوری که چرا جول‌ نیست و حتی فلش‌بک‌های بازی هم یکی از کاربرداشون گوش‌زد کردن همین مقوله به گیمره. اگه دراکمن میومد یه شخصیتی به نام امیر مثلا دولوپ می‌کرد در حد جول که گیمرا به اون وابسته میشدن و می‌گفتن گوربابای جول و اینطوری کل پوینت داستان و انتقام و تصمیم جول از بین می‌رفت که. مارتین اومد جایگزین کرد جان‌اسنو رو چون کل داستان گات راجب ادارد نبود و نیازی نبود که مخاطب تا اخرش افسوس نبود ادارد رو بخوره جز بعضی جاهای خاص
 
قرار نبوده کسی جاش رو‌ بگیره چون شما قراره تا اخر داستان افسوس‌ بخوری که چرا جول‌ نیست و حتی فلش‌بک‌های بازی هم یکی از کاربرداشون گوش‌زد کردن همین مقوله به گیمره. اگه دراکمن میومد یه شخصیتی به نام امیر مثلا دولوپ می‌کرد در حد جول که گیمرا به اون وابسته میشدن و می‌گفتن گوربابای جول و اینطوری کل پوینت داستان و انتقام و تصمیم جول از بین می‌رفت که. مارتین اومد جایگزین کرد جان‌اسنو رو چون کل داستان گات راجب ادارد نبود و نیازی نبود که مخاطب تا اخرش افسوس نبود ادارد رو بخوره جز بعضی جاهای خاص
به هر حال نگاه ها متفاوته اما من معتقدم تراژدی بدون آنتاگونیست و پروتاگونیست قوی و قابل باور لنگ می‌زنه. به خصوص در مدیومی مثل بازی که ما عملا با جهان بازی از کانال قهرمان در تعامل هستیم. هر وقت قهرمان رو حذف کردی و نتونستی جایگزین کنی‌ ضربه می خوری چه tlou2 باشه چه halo 5 و چه GeoW. بعضی جاها که به نظرم اساسا امکان جایگزینی وجود نداره و حذف قهرمان واقعا به معنای پایان روایته.
 
به هر حال نگاه ها متفاوته اما من معتقدم تراژدی بدون آنتاگونیست و پروتاگونیست قوی و قابل باور لنگ می‌زنه. به خصوص در مدیومی مثل بازی که ما عملا با جهان بازی از کانال قهرمان در تعامل هستیم. هر وقت قهرمان رو حذف کردی و نتونستی جایگزین کنی‌ ضربه می خوری چه tlou2 باشه چه halo 5 و چه GeoW. بعضی جاها که به نظرم اساسا امکان جایگزینی وجود نداره و حذف قهرمان واقعا به معنای پایان روایته.
خب جول هم حذف شده جاش رو به یه شخصیت بیخود و ناشناس ندادن که. نصف بازی الی هست که اگه در حد جول از نظر شخصیت‌پردازی نباشه نزدیک بهش هست. حرف شما غلط نیست ولی باید در نظر بگیری که صاحب اثر برای حذف کارکتر اصلی دنبال چه هدفی بوده. توی تلو دو این ایراد نیست چون اولا که الی هنوز حضور داره و دوما اینکه شما اگه یه شخصیت در لول همون جول دولوپ کنی اصلا اقدام به اون انتقام زیر سوال میره چون تو کل اثر شما باید غم در اثر نبود جول رو احساس کنی و به خاطرش عصبانی و ناراحت باشی.
 
  • Like
Reactions: HalfLife G
خب جول هم حذف شده جاش رو به یه شخصیت بیخود و ناشناس ندادن که. نصف بازی الی هست که اگه در حد جول از نظر شخصیت‌پردازی نباشه نزدیک بهش هست. حرف شما غلط نیست ولی باید در نظر بگیری که صاحب اثر برای حذف کارکتر اصلی دنبال چه هدفی بوده. توی تلو دو این ایراد نیست چون اولا که الی هنوز حضور داره و دوما اینکه شما اگه یه شخصیت در لول همون جول دولوپ کنی اصلا اقدام به اون انتقام زیر سوال میره چون تو کل اثر شما باید غم در اثر نبود جول رو احساس کنی و به خاطرش عصبانی و ناراحت باشی.
به نظرم این منطق که شخصیت محوری رو یه ترنس بدقواره بکشه و بعد مجبورت می کنم تا با همون پیش بری تا زجر بکشی و عصبانی بشی بیش از حد دگرآزارانه‌س :دی و مهم تر اینکه به انتقامت هم نرسی و تا شماره‌ی بعدی بازی بازم شعله‌ی انتقام رو در درونت بپرورونی، در حقیقت من با یه پایان تلخ مشکلی ندارم اما علاقه‌ای به تلخی بی پایان ندارم :دی
 
به نظرم این منطق که شخصیت محوری رو یه ترنس بدقواره بکشه و بعد مجبورت می کنم تا با همون پیش بری تا زجر بکشی و عصبانی بشی بیش از حد دگرآزارانه‌س :دی و مهم تر اینکه به انتقامت هم نرسی و تا شماره‌ی بعدی بازی بازم شعله‌ی انتقام رو در درونت بپرورونی، در حقیقت من با یه پایان تلخ مشکلی ندارم اما علاقه‌ای به تلخی بی پایان ندارم :دی
ترنس؟ :D بازیش کردی تلو دو رو؟
 
قرار نبوده کسی جاش رو‌ بگیره چون شما قراره تا اخر داستان افسوس‌ بخوری که چرا جول‌ نیست و حتی فلش‌بک‌های بازی هم یکی از کاربرداشون گوش‌زد کردن همین مقوله به گیمره. اگه دراکمن میومد یه شخصیتی به نام امیر مثلا دولوپ می‌کرد در حد جول که گیمرا به اون وابسته میشدن و می‌گفتن گوربابای جول و اینطوری کل پوینت داستان و انتقام و تصمیم جول از بین می‌رفت که. مارتین اومد جایگزین کرد جان‌اسنو رو چون کل داستان گات راجب ادارد نبود و نیازی نبود که مخاطب تا اخرش افسوس نبود ادارد رو بخوره جز بعضی جاهای خاص
امیر بنظرم این پستت دو تا مشکل داره.

اول اینکه گیم عین فیلم و سریال نیس و برای خیلی ها کرکتر قهرمان توبازی عملا کلیت بازی رو تشکیل میده و این جایگزین سازی برای یه عده بزرگی از گیمرها قابل قبول نیس(کاری به کیفیت ارائه و درست و غلط بودنش ندارم). بالاتر هم گفتم چند نفر از اطرافیان و دوستام ترکوندن سر زامبی ها توسط جویل براشون خیلی مهمتر از کلیت داستان پارت1 و 2 بوده.
دوما اینکه وقتی نیل به عمد برای اینکه همون بحث افسوس و ...... رو گیمر حس کنه میذاره با الی و ابی بازی کنی، باز برای اون دسته از گیمرها نه الی در حد جویله(برای خود من به شخصه قابل قیاس نیس) و بازی با ابی هم حرصشونو درمیاره.

باید قبول کرد که اون خلا در داستان تا پایان جبران نشد و مهمتر اینه در پایان این خلا بزرگتر هم شد :Dاینکه تو یه داستان عالی بنویسی لزوما به این معنی نیس که برای عموم مخاطب هاتم خوش آیند و جذاب باشه

به نظرم این منطق که شخصیت محوری رو یه ترنس بدقواره بکشه و بعد مجبورت می کنم تا با همون پیش بری تا زجر بکشی و عصبانی بشی بیش از حد دگرآزارانه‌س :دی و مهم تر اینکه به انتقامت هم نرسی و تا شماره‌ی بعدی بازی بازم شعله‌ی انتقام رو در درونت بپرورونی، در حقیقت من با یه پایان تلخ مشکلی ندارم اما علاقه‌ای به تلخی بی پایان ندارم :دی
ایشون کاملا هم استریت هستن - اصن ما یه سکانس برای اثبات این موضوع داریم :D بحث فقط هیکلشه که اونم اوایل اونطوری نیس و خیلی دخترانس(بخاطر داستان رفته رفته اونطوری میشه)

.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or