بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    62

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

در ژاپن دهه ۱۹۶۰، نوجوانی به نام شیمیزو هیناکو در شهر کوچک و دورافتاده ابیسوگااوکا زندگی می‌کند، شهری که در گذرگاهی کوهستانی پنهان شده است. زندگی او چیزی جز روزمرگی‌های یک نوجوان معمولی نیست و روزهایش بدون اتفاقی ویژه سپری می‌شود.
تا آنکه مهی غلیظ بر ابیسوگااوکا فرومی‌نشیند و همه آنچه هیناکو می‌شناسد، در هم فرو می‌پاشد. خانه‌ای که زمانی برایش آشنا بود، حال به مکانی پر از تهدیدی ناشناخته تبدیل شده، خیابان‌های شهر خالی از سکنه‌اند، و آنچه در دل این مه می‌خزد، چیزی جز وحشتی ناملموس نیست.
اکنون، هیناکو باید از میان مسیرهای پیچ‌درپیچ ابیسوگااوکا عبور کند، معماها را حل کرده و برای زنده ماندن بجنگد. تلاشی برای رسیدن به تصمیمی که گریز از آن ممکن نیست. تلاشی برای پایان دادن به چیزی که باید نابود شود.
آیا او زیبایی و ظرافت را برمی‌گزیند؟ یا مسیرش او را به ورطه جنون و وحشت خواهد کشاند؟
داستانی از تصمیم‌هایی ناممکن، از زیبایی در دل وحشت، و وحشتی که از زیبایی زاده می‌شود.
======
شخصیت ها
Shimizu Hinako (شیمیزو هیناکو)
shimizu_hinako-.png
شخصیت اصلی بازی.
دختری نوجوان که زیر فشار انتظارات دوستان، خانواده و جامعه گرفتار شده است. او در کودکی شاد و پرانرژی بود، اما با گذر زمان به فردی آرام و محتاط‌تر تبدیل شده و اکنون به‌ندرت لبخند می‌زند.
======​
  1. نویسنده این اثر ریوکیشی۰۷ است، نویسنده‌ی نام‌آشنای رمان‌های تصویری ژاپنی که آثارش اغلب بر محور معماهای قتل، وحشت روان‌شناختی و عناصر فراطبیعی می‌چرخند.
  2. Kera طراحی موجودات و شخصیت‌های بازی را بر عهده داشته است.
  3. محل وقوع داستان، شهر خیالی ابیسوگااوکا (Ebisugaoka)، برگرفته از مکانی واقعی به نام کانایاما (Kanayama) در شهر گرو، واقع در استان گیفو (Gifu) است.
  4. دنیای دیگر در این بازی با نام معبد تاریک (Dark Shrine) شناخته می‌شود.
  5. موسیقی متن بازی توسط تیمی متشکل از دو آهنگساز ساخته شده است. موسیقی دنیای مه‌آلود (Fog World) توسط آکیرا یامائوکا، آهنگساز قدیمی این مجموعه، ساخته شده است، در حالی که کنسوکه ایناگه، کهنه‌کار صنعت موسیقی، مسئول موسیقی دنیای دیگر (Otherworld) است. علاوه بر این، آهنگسازان dai و xaki، که در دیگر آثار ریوکیشی۰۷ نیز نقش داشته‌اند، در برخی صحنه‌های خاص همکاری کرده‌اند.
  6. Silent Hill f نخستین بازی در این مجموعه است که در ژاپن رتبه‌بندی CERO:Z (مخصوص افراد ۱۸ سال به بالا) را دریافت کرده است.
=======
Staff Comments
ریوکیشی۰۷ - نویسنده‌ داستان:
«تا به امروز، هنوز احساسی را که هنگام نخستین مواجهه‌ام با جو خفقان‌آور و سرکوبگر سایلنت هیل داشتم، به خاطر می‌آورم. این حس همچنان مرا عمیقاً تسخیر کرده و به‌شدت مجذوبم می‌کند. افتخار بزرگی است که در مجموعه‌ای دخیل باشم که این‌همه خاطره از آن دارم. من تمام تلاش و توانم را در این داستان به کار گرفته‌ام، آن‌قدر که حتی اگر این آخرین چیزی باشد که می‌نویسم، برایم اهمیتی ندارد. برای من، مجموعه‌ی سایلنت هیل تنها یک مجموعه‌ی داستانی نیست؛ بلکه رسانه‌ای است—راهی شگفت‌انگیز و خارق‌العاده برای کاوش و تجربه‌ی قلب و ذهن انسان. امیدوارم که بازیکنان نیز بتوانند آن را به همین شکل درک و تحسین کنند. و به تمامی دوستانمان در آن سوی مرزها، امیدوارم از تجربه‌ی سایلنت هیل در فضایی متفاوت، جایی همچون ژاپن، لذت ببرید.»

Kera - طراح موجودات و شخصیت‌ها:
«من عاشق مجموعه سایلنت هیل هستم و این سری تأثیر بزرگی بر من داشته است. به‌ویژه، همیشه سایلنت هیل ۲ را به خاطر می‌آورم—پیام‌های روی دیوارها، موسیقی، و طراحی هیولاها. بنابراین، وقتی نوبت به سایلنت هیل f رسید و قرار شد فضای بازی را به ژاپن منتقل کنیم، باید چیزی خلق می‌کردیم که اندکی متفاوت به نظر برسد، و من واقعاً باید درباره‌ی چگونگی انتقال آن احساس فکر می‌کردم. طراحی هیولاها سخت‌ترین بخش کار بود. من باید همه‌ی آنچه پیش‌تر در سایلنت هیل آمده بود را در نظر می‌گرفتم و راهی می‌یافتم تا این بازی را به مسیری متفاوت ببرم، بدون اینکه جوهره‌ی سایلنت هیل را از دست بدهد. شاید این بار با همان مناظر خون‌آلود و زنگ‌زده روبه‌رو نباشید، اما صمیمانه امیدوارم از دیدگاه ما و جهانی که خلق کرده‌ایم، لذت ببرید.»

=======​
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: 25 سپتامبر 2025
پلتفرم‌ها: PC. PS5. Xbox Series X/S
سیستم مورد نیاز:
system.jpg

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,614
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 181
آخرین ویرایش:
سلام
سلام به همگی
بچه ها یه سایت بود همه اهنگای همه سری های سایلنت هیلو داشت
اسمش یادم نمیاد
کسی سایت اینچنینی بلد نیست بهم معرفی کنه؟
ممنون

Silenthillmemories.net
بهترین سایت رو اشکان‌جان معرفی کرد. ولی تو اینها هم میتونید پیدا کنید.
silenthillmedia.net
silenthillheaven.com
silenthill.wikia.com

بنده کاملا استقبال میکنم, اما متاسفانه فکر نمیکنم بشه مطلبی بهتر از یک ترجمه از سایتهایی مثل ویکی تهیه کرد, چون منبا دیگه ای نیست بهتر باشه. اگر این به نظرتون خوبه من انجام میدم.
خب اصل زحمت هم همینه که مطلب پیدا بشه براش.
منم اتفاقا چند روزیه دارم سایلنت دو مجددا میرم, اقا عجب چیز توپی برای مجازات اون daddy معرفی کردی!
سرهرمی‌ها رو هم بهتره با همون حربه بری. اما مری رو کلاً فراموش کن.
یه سوال دارم: دلیل نویزی که از رادیو توی این اتاق میاد چیه به نظرتون...?
نویز به دلیل حضور هیولا یا دشمن نیست. به خاطر فراخوان مری هست. حالا که جیمز حقیقت رو دیده! باید با سرنوشت‌ش روبرو بشه. تقابل با مری.
====================================
می‌خواستم این تو SH1:OM‌ بگم اما حالا که بحثش شد اینجا میگم.
اگه دقت کنید، شماره‌های اول و دوم و سوم یه تفاوت وحشتناک با شماره‌ی 4 داشتند. از این تفاوت تو SH:HC (عمداً یا سهواً) هم استفاده شده بود.
تو شماره‌ی 1 اگه پایان بد بازی رو بگیرید باید با مادر خدا یعنی اتحاد بین شریل-آلسا مبارزه کنید. یعنی باید کسی رو می‌کشتیم که اون همه راه رو رفتیم تا پیداش کنیم.
تو شماره‌ی 2 تحت هر شرایطی باید با مری مقابله کنیم. یعنی باز هم باید کسی رو می‌کشتیم که اون همه راه رو به خاطر نامه‌ی اون و پیدا کردنش رفتیم.
تو شماره‌ی 3 اولش نمی‌دونستیم دقیقاً دنبال کی یا چی هستیم. آخرش فهمیدیم دنبال خودمون هستیم. مبارزه‌ی ماقبل آخر با خودمون هست و آخرش، با هیولای خفته در درون هدر.
تو شماره‌ی 4 اما آخرین تقابل ما با موجودی نبود که ما دنبالش باشیم.
در همه‌ی اینها هم باید با صاحب دنیای ذهن مقابله می‌کردیم تا ماجرا تموم بشه.
 
آخرین ویرایش:
سلام



بهترین سایت رو اشکان‌جان معرفی کرد. ولی تو اینها هم میتونید پیدا کنید.
silenthillmedia.net
silenthillheaven.com
silenthill.wikia.com


خب اصل زحمت هم همینه که مطلب پیدا بشه براش.

سرهرمی‌ها رو هم بهتره با همون حربه بری. اما مری رو کلاً فراموش کن.

نویز به دلیل حضور هیولا یا دشمن نیست. به خاطر فراخوان مری هست. حالا که جیمز حقیقت رو دیده! باید با سرنوشت‌ش روبرو بشه. تقابل با مری.
====================================
می‌خواستم این تو SH1:OM‌ بگم اما حالا که بحثش شد اینجا میگم.
اگه دقت کنید، شماره‌های اول و دوم و سوم یه تفاوت وحشتناک با شماره‌ی 4 داشتند. از این تفاوت تو SH:HC (عمداً یا سهواً) هم استفاده شده بود.
تو شماره‌ی 1 اگه پایان بد بازی رو بگیرید باید با مادر خدا یعنی اتحاد بین شریل-آلسا مبارزه کنید. یعنی باید کسی رو می‌کشتیم که اون همه راه رو رفتیم تا پیداش کنیم.
تو شماره‌ی 2 تحت هر شرایطی باید با مری مقابله کنیم. یعنی باز هم باید کسی رو می‌کشتیم که اون همه راه رو به خاطر نامه‌ی اون و پیدا کردنش رفتیم.
تو شماره‌ی 3 اولش نمی‌دونستیم دقیقاً دنبال کی یا چی هستیم. آخرش فهمیدیم دنبال خودمون هستیم. مبارزه‌ی ماقبل آخر با خودمون هست و آخرش، با هیولای خفته در درون هدر.
تو شماره‌ی 4 اما آخرین تقابل ما با موجودی نبود که ما دنبالش باشیم.
در همه‌ی اینها هم باید با صاحب دنیای ذهن مقابله می‌کردیم تا ماجرا تموم بشه.

اقا مسعود نکته بسیار جالبی بود در مورد ماهیت اخرین موجودی که باهاش مبارزه میکنیم. خیلی خوشم اومد. :)
در مورد نویز رادیو توی اتاق 312 من نظرم اینه که به دلیل حضور مری توی اتاق هست.
توی مپ روی این اتاق نوشته( منتظرت هستم). موقعی که کات سین تموم میشه باهامون از طریق رادیو صحبت میکنه و میگه نزدیکت هستم!!
و هنگامی که از روی ندانستن و یا اجبار اتاق رو ترک میکنیم صدای پس زمینه که حکم موسیقی اون لحظات رو داره بسیار شبیه به فرم گریه هست... و قطراتی از سقف کل هتل به روی جیمز و کل هتل ریخته میشه.. .
 
سلام
اقا مسعود نکته بسیار جالبی بود در مورد ماهیت اخرین موجودی که باهاش مبارزه میکنیم. خیلی خوشم اومد. :)
خوشحالم. ممنون. :bighug:
در مورد نویز رادیو توی اتاق 312 من نظرم اینه که به دلیل حضور مری توی اتاق هست.
توی مپ روی این اتاق نوشته( منتظرت هستم). موقعی که کات سین تموم میشه باهامون از طریق رادیو صحبت میکنه و میگه نزدیکت هستم!!
و هنگامی که از روی ندانستن و یا اجبار اتاق رو ترک میکنیم صدای پس زمینه که حکم موسیقی اون لحظات رو داره بسیار شبیه به فرم گریه هست... و قطراتی از سقف کل هتل به روی جیمز و کل هتل ریخته میشه.. .
اون بارونه؟ یا قطرات اشک مری؟
تا جاییکه می‌دونیم هتل تو یه آتش‌سوزی تخریب شده. تو زندان تولوکا توی یکی از سلول‌ها این نقاشی رو پیدا می‌کنیم.



مری داره به جیمز که مثل مرده‌ها روی مبل افتاده میگه: «پاشو! هنوز داستان ادامه داره. هنوز کارم باهات تموم نشده.»
اونجا دیگه جیمز به عقل خودش شک نمی کنه و سریع به دنبال صدا میره. در این هنگام هست که مری، دنیای واقعی رو به جیمز نشون میده. واقعیت هتل رو می‌بینیم. چون جیمز دیگه می‌دونه برای چی اونجاست. این دو گفته رو کنار هم نقل می‌کنم تا منظورم رو بیشتر برسونم.
sh2_script_lfsh08.jpg

?James: What’s a little girl like you doing here anyway
?Laura: Huh? Are you blind or something​
sh2_script_lfsh32.jpg

....James: I was weak. That’s why I needed you​
قبلاً با دوستان در مورد زمان تو سایلنت هیل زیاد بحث شده. همینطور در مورد انواع دنیاها در سایلنت هیل و تفاوت‌شون.
دنیای میانی، دنیای ذهن، دنیای دیگه، دنیای مه‌آلود و ...
اما به نظرم این تقسیم‌بندی ها رو میشه جور دیگه‌ای بیان کرد
ما تو 3 شماره‌ی اول سایلنت هیل رو در سه حالت می‌بینیم.
1- حالت روشن
2- حالت تاریک
3- حالت تغییر یافته کابوس‌وار یا همون Otherworld
این سه حالت به همراه ساعت‌های به خواب رفته در شهر رو میشه اینطور هم تفسیر کرد:
این تغییرات، حالت‌های یک ذهن رنجور و درد کشیده‌ست که زمان براش معنی نداره و روز و شب تو یه چرخه‌ی بی‌پایان میان و میرن بدون اینکه تغییری تو وضعیت اون شخص ایجاد بشه.
حالت روشن نماد روز برای فرد هست و حالت تاریک نماد شب قبل از اینکه زمان خواب فرا برسه. حالت کابوس‌وار هم زمانی هست که همه خوابیدند ولی فرد رنجور، از درد و خشم و ناراحتی خوابش نمی‌بره و عذاب می‌کشه.
کسی که این حالت رو تجربه کرده باشه خوب می‌فهمه منظورم چیه. حس بدی داره. سعی می کنی بخوابی اصلاً باید خوابت ببره ولی درد جسمی یا روحی مانع میشه و در اون هنگام،‌ تیک‌تاک ساعت از شلاق دردناک‌تر میشه.
 
پاراگراف آخرتون حس خاصی داشت برام. حسش کردم و . . . . .
حرفتون در مورد اینکه مری با عوض کردن هتل قصد داره چیز مهمی رو به جیمز بفهمونه کاملا موافقم و درست هست.
اما این اتفاق زمانی میفته که جیمز اتاق رو ترک میکنه. من با تمام وجودم حس کردم که مری حضور داشت و منتظر یه کار خاص از جیمز بود که یا از روی ندونستن و یا ترسیدن انجامش نداد.
من صحبت های مستقیم مری رو نشنیدم بگه که بیا تا چیز اصلی رو نشونت بدم, فقط داشت خواهش میکرد.
اونها از نظر من بارون نیست, چون از سقف میباره در حالت منطقی نمیتونه بارون باشه. احساس میکنم هتل وجود مری بود و 312 قلبش, وقتی که شما قلبشو ترک میکنین وجودش بارونی میشه
(الان دارم ویچکرافت رو مرور میکنم و جای دیگه ای هستم, شاید اهالی سایلنت...)
 
سلام
پاراگراف آخرتون حس خاصی داشت برام. حسش کردم و . . . . .
امیدوارم برای هیچکدوم از دوستان پیش نیاد. حس خوبی نیست.:(
حرفتون در مورد اینکه مری با عوض کردن هتل قصد داره چیز مهمی رو به جیمز بفهمونه کاملا موافقم و درست هست.
اما این اتفاق زمانی میفته که جیمز اتاق رو ترک میکنه. من با تمام وجودم حس کردم که مری حضور داشت و منتظر یه کار خاص از جیمز بود که یا از روی ندونستن و یا ترسیدن انجامش نداد.
من صحبت های مستقیم مری رو نشنیدم بگه که بیا تا چیز اصلی رو نشونت بدم, فقط داشت خواهش میکرد.
اونها از نظر من بارون نیست, چون از سقف میباره در حالت منطقی نمیتونه بارون باشه. احساس میکنم هتل وجود مری بود و 312 قلبش, وقتی که شما قلبشو ترک میکنین وجودش بارونی میشه
سرتاسر سایلنت هیلی که تو شماره‌ی 2 می بینیم آکنده از مری هست. نه فقط اون هتل. چون جیمز تو دنیای هن مری هست پس یعنی تو ذهن مری قرار داره.
اما از تعبیر زیباتون در مورد اینکه اون اتاق قلب مری هست لذت بردم. مری جیمز رو دوست داشته. سایلنت هیل رو هم همینطور اما شهر رو به واسطه‌ی همراهی با جیمز دوست داشته. از جیمز قول گرفته اون رو دوباره برگردونه اونجا. پس نتیجه گیری تون زیبا بود. اینکه بگیم Special Place که مری تو نامه برای جیمز نوشته، همون قلب مری هست که نمادش اون اتاق هتله.
این متن صدای مری هست که از رادیو شنیده میشه.
.Mary: James. Where are you? I’m waiting. I’m waiting for you. Please come to me
.(James stands up)
?Mary: Do you hate me? Is that why you won’t come
...James: That voice
... Mary: Please hurry. Are you lost? I’m near. I’m waiting nearby, James. Please. I want to see you, James. Can’t you hear me? James... Please, James... James... James
.(The radio finally dies out)​
 
پيشنهاد عجيب براي نظرسنجي

سلام
نظرتون در مورد نظرسنجي‌هاي مسابقه‌گونه چيه؟
جهت سنجش اطلاعات دوستان از عناوين مختلف سايلنت هيل.
مثلاً يه ديالوگ يا قسمتي از يك ممو رو قرار ميديم و دوستان بايد گزينه‌ي درست رو مشخص كنند. زمان نظرسنجي هم كوتاه باشه.
 
داشتم P.T بازی میکردم, توی آینه دستشویی زل زده بودم و شخصیت بازی رو برانداز میکردم, یدفعه دیدم لیزا توی آینه داره پشت سرم بندری میزنه! :| اصلاََ روحمم خبر نداشت که این پدر سوخته توی آینه هم حضور داره!

 
سلام
داشتم P.T بازی میکردم, توی آینه دستشویی زل زده بودم و شخصیت بازی رو برانداز میکردم, یدفعه دیدم لیزا توی آینه داره پشت سرم بندری میزنه! :| اصلاََ روحمم خبر نداشت که این پدر سوخته توی آینه هم حضور داره!

من الان متحیر از کیفیت آینه‌ام.:d
 
چند وقت پیش توی کامیونیتی سایلنت هیل داشتم چرخ میزدم دیدم یه نفر نوشته بود که آخرای تریلر P.T که توی TGS پخش شد میتونید صدایی رو بشنوید که عدد 204863 داره زمزمه میکنه. البته به سختی میشه صدا رو شنید.
=================
آثار کف دست:d

[TABLE="class: grid, width: 800, align: center"]
[TR]
[TD]P.T
8e1s2pdkf1by0xsnulyo.jpg


[/TD]
[TD]P.T TGS
2z3nd6tb0f3s2heqlzf8.jpg


[/TD]
[/TR]
[/TABLE]

 
سلام
چند وقت پیش توی کامیونیتی سایلنت هیل داشتم چرخ میزدم دیدم یه نفر نوشته بود که آخرای تریلر P.T که توی TGS پخش شد میتونید صدایی رو بشنوید که عدد 204863 داره زمزمه میکنه. البته به سختی میشه صدا رو شنید.
این همون عددی نیست که در موردش بحث بود که تولد کوجیماست؟
آثار کف دست:d

[TABLE="class: grid, width: 800, align: center"]
[TR]
[TD]P.T
8e1s2pdkf1by0xsnulyo.jpg

[/TD]
[TD]P.T TGS
2z3nd6tb0f3s2heqlzf8.jpg

[/TD]
[/TR]
[/TABLE]

این‌ آثار مال یه محل نیستند. درسته؟
با این حا، چجوریه که تو اولی انگار جای یه دست خیس هستند و تو TGS کاملاً خونی؟
TanQ:x

- - -ویرایش - - -

ممنون
ورودتون رو به تاپیک خوش‌آمد میگم.:welcome:
 
داشتم P.T بازی میکردم, توی آینه دستشویی زل زده بودم و شخصیت بازی رو برانداز میکردم, یدفعه دیدم لیزا توی آینه داره پشت سرم بندری میزنه! :| اصلاََ روحمم خبر نداشت که این پدر سوخته توی آینه هم حضور داره!

آره دیگه امیر من نمیدونم ولی فکر کنم توی تاپیک ـش اشاره کردم همچین چیزی رو ! :| نامرد، مثل چی سوار کولمون شده، ولمون هم نمیکنه ! :| یاد فیلم "عکاس" افتادم که دقیقا چنین سکانس هایی رو داشت و شخصا خودم موقع تماشای فیلم، ترس تمامی وجودم رو فرا گرفته بود ! :d این فیلم شاتر رو حتما نگاه کنید اگر ندیدید..
===
اون قضیه اعداد هم همونیه که قبلا در موردش بحث کردیم ! همون تاریخ تولد کوجیما و ..:d
 
خودم به شخصه فکر نمیکنم این عدد صرفاََ تاریخ تولد کوجیما باشه بنا به دلایلی...:d
این‌ آثار مال یه محل نیستند. درسته؟
با این حا، چجوریه که تو اولی انگار جای یه دست خیس هستند و تو TGS کاملاً خونی؟
اون اولی که مربوط به خوده بازی P.T (تیزر ) هست که چند وقت پیش منتشر شد. دومی هم تریلری هست که توی TGS پخش شد و اسمش هم بود P.T concept movie. اینطور هم که توی TGS گفته شد این concept movie برای اهداف داخلی ساخته شده بوده و اصلاََ قرار نبوده که نشون داده بشه و یکی هم نوشته بود که ساخت این concept movie برمیگرده به قبل از بازی P.T که بر روی PS4 منتشر شد.
 
دوستان اهل فن مقاله ای سراغ دارند که در مورد داستان تمام نسخه های این بازی ( قسمت های اصلی ) توضیح داده باشه ؟:d از اونجا که بسیار مشتاق برای انجام قسمت جدید این سری فوق العاده هستم میخوام کل زیر و بم این بازی رو بدونم:d ( البته اگه داستان های قبلی مکمل نسخه جدید باشه اگه نه باز هم میخوام بدونم:d)
 
اینم مصاحبه ای که همون اوایل در رابطه با دوربین بازی با کوجیما یه بحثی کرده بودن:

?
I can’t believe you’re going to actually make it with Norman! I just have to ask with that aside, is the game going to be first person or was that entirely unrelated from the demo
Hideo Kojima: Not sure yet. Development is cycling between either allowing players to choose to play the whole game in first person or third person, or keeping it fixed third person and having some areas be first person only. Either way we want to do something with first person. The game will not be out more than likely until 2016, lots of time left


?Will the title be open-world or will it be linear
Hideo Kojima: All I can say is Fox Engine is meant for open world. I cannot discuss more on the game design itself in detail yet

So there you have it – official word from Kojima. Anyone wondering if the first person view will be completely discarded should not be too worried. Kojima asserted there is a lot of time until release for the game, but at least the options are being considered. I guess most people will just have to trust him on this one

هنوز مطمئن نیستن، ولی شاید یه حالت انتخابی برای پلیر داشته باشه.. البته هنوز تصمیم نهایی رو نگرفتن..
The game will not be out more than likely until 2016, lots of time left.
خیلی دیره، خیلی ! :(
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or