بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

mms 1378

کاربر سایت
Jul 27, 2011
333
نام
Walter
ببخشید بابت تاخیر و پست قبل/:):d

همش ناشی از معتاد شدن به AOM هست که صبح تا شب پاش بودم برگردیم به اصل مطلب:d

در تمام 4 سایلنت هیلی که توسط تیم اصلی ساخته شده پایان‌هایی وجود داره که شخصیت‌ها از دنیای ذهن خارج میشن.
فعلاً چون قراره در مورد هری و شماره 1 حرف بزنیم به اونها اشاره نمی‌کنم.
ببین از نظر بنده بعد از اتحاد روح آلسا با شریل و موجودیت مادر خدا، دیگه آلسا به تنهایی وجود نداره. به عبارتی آلسا از بین رفت. الان دنیای ذهنش باقی مونده.
یه توضیح داخل پرانتز: قدرت ذهن می‌تونه روی اجسام اثرگذار باشه. این قانون اثبات شده‌ست. حتی بدون استفاده از متافیزیک. خاصیت انرژیک قدرت ذهن.
اما در مورد هری: مادر خدا قبل از خرابی ذهنش،‌ راه خروج رو به هری نشون میشه و اون رو به همراه نوزاد از مهلکه فراری میده. با این حال، اثرات مخرب ذهنی آلسا بر پیرامونش باقی می‌مونه. به عبارتی راه خلق دنیاهای ذهن باز شده. یا به عبارت دیگه «Silent Engine» ایجاد شده حالا می‌خواد خالق اولیه‌اش وجود داشته باشه یا نه.

بله در 4 سایلنت هیل همچین پایانهایی هست ولی تا جایی که یادمه تو هیچکدوم صراحتا تایید نمیشه که شخصیت از دنیای ذهن خارج میشه!اما همونطور که گفتم ما میتونیم بر تکیه کردن به ادامه داستان نسخه اول در سوم بگیم هری از دنیای ذهن آلسا خارج شد

یه سوال دیگه!آلسایی که ما تو در دنیاش بودیم چرا حتی تو دنیای خودش شکست خورد یا به عبارتی از بین رفت؟چرا نفوذناپذیر نبود؟

بعدشم هدف آلسا از هدایت کردن هری چی بود؟من برای این میگم هدایت چون تمام مسیرهایی که ما تو سایلنت هیل میرفتیم باز نبود بعضی وقتا تخریب شده بود بعضی وقتا باز دلیل اینکار چی میتونست باشه؟

درضمن سوال قبلی که در رابطه وجود شخصیت ها بود جواب ندادین /:):d

سلام

می‌خوای بحث رو فلسفی کنی!;)
زمان و واقعیت به هیچ وجه لازم و ملزوم هم نیستند چون از جنس هم نیستند.(حتی در دنیای خودمون و با قوانین فیزیکی البته از بُعد مادی)
زمان یک عنصر فیزیکی و بُعدی برای ماده‌ست در حالی که واقعیت یک مفهوم انتزاعی. این دو می‌تونند کنار هم باشند و روی هم اثر بگذارند اما با کنار گذاشتن یکی، اون یکی از بین نمی‌ره.

.

بلی بلی! اشتباه من بود که کلمات رو قاطی نوشتم:dهرچند که این مسئله رو میتونیم بدون وارد شدن به فلسفه ادامه بدیم ولی طولانی میشه!

شرمنده اما متوجه منظورت از این بخش نشدم. الان دقیقاً مشکل کجاست. یعنی چالش یا سوال یا صورت مساله چیه؟:-/
اما
باز داری حرف برای بنده درست می‌کنی!:d
حقیقت و واقعیت دو مفهوم متفاوت هستند. حقیقت مفهومی به مراتب بالاتر از واقعیته. واقعیت می‌تونه بر حقیقت منطبق باشه یا نه و از اون طرف هم حقیقت می‌تونه واقعیت رو پوشش بده یا نه. خیلی دیگه داره فلسفی میشه.
همونطور که عرض کردم در این نظریه هیچ حرفی از این مفاهیم نیست و با منطق سایلنت هیل و قوانین دنیای ذهن میره جلو. حد و مرز وجود داره. این حد و مرز رو ذهن خالق دنیای ذهن مشخص می‌کنه.
این مطلب رو هم بگم. همونطور که آلسا دنیای ذهن خودش رو داره، دالیا هم می‌تونه داشته باشه. اگه این رو قبول کنیم، این دنیاها می‌تونن نقاط اشتراک و هم‌پوشانی و نقاط متضاد داشته باشند. یکی از سوءاستفاده‌های دالیا از هری، گذشتن از دروازه‌های بسته‌ی ذهن آلسا بود. این مطلب رو تو فیلم به زیبایی نشون دادند.
=======================================

جواب این آیا واقعیت برای ما (حداقل در حیطه‌ی سایلنت هیل) چیزی فراتر از تجزیه و تحلیل‌ منطقیِ ذهن‌مون از اطلاعاتی هست که توسط گیرنده‌ها وحسگر‌ها بهش ارسال میشن؟ بود:d

اینجا هم کلمات رو قاطی نوشتم!ولی منظورم از حدمرز از نظر داستانی بود!به نظر من که بیخیال این موضوع شیم به قول خودتون بحث فلسفی میشه xD
به نظرم شماره 7 و شماره 5 از همه ترسناک تر بودن.

جالبیش اینجاست به نظرمن جز 4 نسخه اول هیچکدوم از سری بعد ترسناک نبودن که حتی لحظه ی ترسناک داشته باشند:-b
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
خب دوستان سایلنت هیل باز یک لیستی را گیم تریلرز از 5 عنوان برتر ترسناک تاریخ داده. البته چند وقت پیش. ببینید.انگار این تاپیک صمیمانه تر هست تا تاپیک رزیدنت!:d
Download Top 5 Survival Horror Games.MP4
این همونیه که فرشاد‌جان تو تاپیک همسایه قرار داده؟
عکس 2 و 5 کدوم بازی‌ها هستند؟
ببخشید بابت تاخیر و پست قبل/:):d
همش ناشی از معتاد شدن به AOM هست که صبح تا شب پاش بودم برگردیم به اصل مطلب:d
این AOM چی هست؟
بله در 4 سایلنت هیل همچین پایانهایی هست ولی تا جایی که یادمه تو هیچکدوم صراحتا تایید نمیشه که شخصیت از دنیای ذهن خارج میشه!اما همونطور که گفتم ما میتونیم بر تکیه کردن به ادامه داستان نسخه اول در سوم بگیم هری از دنیای ذهن آلسا خارج شد
قرار شد فقط در مورد 1 و هری صحبت کنیم برای همین مثال نزدم. وگرنه تو شماره‌ی 3 هم به وضوح،‌ هدر از شهر خارج میشه و به مزار هری میره.
یه توضیح کوتاه هم بدم:
اینکه میگم قبلاً در مورد بعضی موارد بحث شده فقط از این جهت هست که بگم این نظریه‌ها نتیجه‌ی یکی دو ساعت فکر و بحث نیست. قبلاً مطرح شده و ریشه‌ی عمیقی داره.
ولی باز هم از هر گونه بحثی ولو تکراری استقبال می کنم.:bighug:
یه سوال دیگه!آلسایی که ما تو در دنیاش بودیم چرا حتی تو دنیای خودش شکست خورد یا به عبارتی از بین رفت؟چرا نفوذناپذیر نبود؟
مثل هر نرم‌افزاری، دنیای ذهن هم می‌تونه حفره‌هایی داشته باشه. هیچ قلعه‌ای نفوذ ناپذیر نیست.
پاشنه آشیل دنیای آلسا هم مادر بود. تو فیلم اشاره‌هایی میشه که برای بچه‌ها مادر خداست. تو شماره‌ی 4 هم می‌بینیم که والتر برای رسیدن به یه اتاق (مادر) چه کارها که نمی‌کنه.
تو دیالوگ‌های آخرای بازی تو خونه‌ی دالیا می‌فهمیم که آلسا چه آرزویی داشته. در این میان، دالیا از هری استفاده می‌کنه. در جواب سوال بعدی میگم چه استفاده‌ای.;)
16_13_59_32.jpg
بعدشم هدف آلسا از هدایت کردن هری چی بود؟من برای این میگم هدایت چون تمام مسیرهایی که ما تو سایلنت هیل میرفتیم باز نبود بعضی وقتا تخریب شده بود بعضی وقتا باز دلیل اینکار چی میتونست باشه؟
آلسا هدایتش نمی‌کنه. به نظر بنده همه‌ی سرنخ‌ها به دالیا وصل میشه.
از هری به عنوان یه اسب تروا استفاده می‌کنه تا فلاروس، روزنه‌ای رو به دنیای آلسا براش ایجاد کنه.
flauros.jpg
درضمن سوال قبلی که در رابطه وجود شخصیت ها بود جواب ندادین /:):d
شرمنده. کدوم سوال رو. میشه تکرار کنید.l-)
جواب این آیا واقعیت برای ما (حداقل در حیطه‌ی سایلنت هیل) چیزی فراتر از تجزیه و تحلیل‌ منطقیِ ذهن‌مون از اطلاعاتی هست که توسط گیرنده‌ها وحسگر‌ها بهش ارسال میشن؟ بود:d

اینجا هم کلمات رو قاطی نوشتم!ولی منظورم از حدمرز از نظر داستانی بود!به نظر من که بیخیال این موضوع شیم به قول خودتون بحث فلسفی میشه xD
می‌تونیم از کنارش رد بشیم به طوری که پرش به پرمون نگیره.
البته فقط قصدم اینه ابهامات رفع بشن. :)
 
آخرین ویرایش:

sawman

کاربر سایت
Feb 25, 2013
1,049
نام
Matin
پ.ن: آخه Toyama ـی عزیز، لطف کن یه
Siren جدید بساز، بابا مردیم از بس که منتظر بودیم..:(:d
داداش گفتی سیرین نمی دونستم چیه گفتم یه ویدیو ازش ببینم /:)
داداش حسین رگ پاهام گرفت از بس ترسناک بود :|:d
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
داداش گفتی سیرین نمی دونستم چیه گفتم یه ویدیو ازش ببینم /:)
دهنت سرویس رگ پاهام گرفت از بس ترسناک بود :|:d
متین‌جان اگه با حسین‌جان صمیمی هستید و شوخی دارید که هیچ چون مورد خطاب‌تون ایشون هستند و خودتون می‌دونید:d
اما اگه نه، میشه ازت خواهش کنم اون لفظ رو از نوشته ات با یه عبارت محترمانه‌تر جایگزین کنی.
خیلی ممنون.
خب بازیی‌ای که رده‌ی سنیش رو خود اونوری‌ها بالای 25 تعیین کردند معلومه چی هست.:-s
 
آخرین ویرایش:

mms 1378

کاربر سایت
Jul 27, 2011
333
نام
Walter
AOM مختصر Age Of mythology هست :d


ما میتونیم با توجه به رهایی هری از این کابوس ها به یک نتیجه برسیم اونم اینه که ما با جسم فیزیکی(بدن هری) در دنیای آلسا میچرخیم بعد سوال پیش میاد آیا آدمهایی که ما میبینیم اونا هم مثل ما جسم فیزیکی دارند؟برای مثال خود داهیلا یا لیزا رو مثال میزنیم! آیا اینها واقعا در جریان بازی وجود خارجی دارند یا فقط مانند دیگر هیولاها نمادین هستند؟ اما بازم تو این نتیجه ای که گفتم ابهام وجود داره ولی بهتره که بگیم این چنین فرض میکنیم تا به سوال اصلی جواب بدیم!

این سوال بود!

درباره دالیا هم فکر نکنم اینطوری باشه!خب مگه ما تو دنیای ذهن آلسا نیستیم؟پس دالیا چه قدرتی میتونه داشته باشه ؟به نظر خودم تخریب جاده ها و خیابان های سایلنت هیل نمیتونه ربطی به دالیا داشته باشه در صورتی که دالیا دربخشی از ذهن آلسا دخالت داشته باشه؟؟!

پ.ن:دوستان برای آواتار این بهتره یا اینی که هست؟xD چون عکس لیزا بود گفتم یه سوالی بکنم xD

23046_a_53d4d7d8e8e34.jpg
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
این سوال بود!
ما میتونیم با توجه به رهایی هری از این کابوس ها به یک نتیجه برسیم اونم اینه که ما با جسم فیزیکی(بدن هری) در دنیای آلسا میچرخیم بعد سوال پیش میاد آیا آدمهایی که ما میبینیم اونا هم مثل ما جسم فیزیکی دارند؟برای مثال خود داهیلا یا لیزا رو مثال میزنیم! آیا اینها واقعا در جریان بازی وجود خارجی دارند یا فقط مانند دیگر هیولاها نمادین هستند؟ اما بازم تو این نتیجه ای که گفتم ابهام وجود داره ولی بهتره که بگیم این چنین فرض میکنیم تا به سوال اصلی جواب بدیم!
درباره دالیا هم فکر نکنم اینطوری باشه!خب مگه ما تو دنیای ذهن آلسا نیستیم؟پس دالیا چه قدرتی میتونه داشته باشه ؟به نظر خودم تخریب جاده ها و خیابان های سایلنت هیل نمیتونه ربطی به دالیا داشته باشه در صورتی که دالیا دربخشی از ذهن آلسا دخالت داشته باشه؟؟!
گرفتم.
بحث جسم فیزیکی هم شبیه همون بحث واقعیت و توهم یه جورایی نسبیه. نمیشه قطعی نظر داد. اما نظر بنده اینه که اونها چون با آلسا مستقیم در ارتباط بودند، در دنیای ذهن آلسا هم به همون شکل وارد شدند. اینکه میشه سیبل رو نجات داد یا کشت هم دلیل خوبی می‌تونه باشه که دنیای ذهن خیلی دور از واقعیت دنیای فیزیکی نیست. البته داستان دالیا فرق می‌کنه تنها شخصیتی که کاملاً با اعتماد به نفس رفتار می‌کنه و هیولاها کاری باهاش ندارند همونه. پس آلسا با مادر کاری نداره حالا هر بلایی سرش آورده باشه.
در پایان‌های + بازی هم می‌بینیم سیبل به همراه هری از شهر خارج میشه و حتی در شروع دوباره‌ی بازی،‌ جایگزین همسر هری شده. پس شخصیتی داریم که به صورت فیزیکی هم می‌تونه بمیره هم می‌تونه از اونجا بره بیرون.

درباره‌ی مورد بعدی:
فراموش نکنیم اگه آلسا مادر خداست و قدرت‌هایی داره، دالیا هم مادربزرگ خداست پس بی‌قدرت نیست ضمن اینکه از سران هرم قدرت فرقه به حساب میاد. اتفاقاً آلسا مرتباً جلوی هری رو سد می‌کنه تا اون اتفاق نیافته.
به نظرتون اینکه راهنمایی‌ها از طریق دفتر نقاشی شریل به دست ما می‌رسه دلیلش چیه؟ به عبارت دیگه، شریل رو کی دزدیده و احساسات پدرانه‌ی هری رو با کاغذهایی از دفتر نقاشی دخترش تحریک می‌کنه؟ آلسا؟ یا دالیا؟
پ.ن:دوستان برای آواتار این بهتره یا اینی که هست؟xD چون عکس لیزا بود گفتم یه سوالی بکنم xD
بنده آواتار فعلی رو ترجیح میدم البته اگه بشه کمی بلندتر باشه. ;)
=======================================================
:bighug:
سپاس
 
آخرین ویرایش:

mms 1378

کاربر سایت
Jul 27, 2011
333
نام
Walter
درباره سیبل که میشه گفت یه آدمیه مثل Harry اما در مورد لیزا چی؟:d

دالیا هم که اگر فیلم 2006 رو دیده باشید دقیقا همونطور که گفتین موضوع اش فرق داره چرا چون اصلا هیولاها بهش کاری ندارند و همچنین مادر آلسا هست!

به نظرتون اینکه راهنمایی‌ها از طریق دفتر نقاشی شریل به دست ما می‌رسه دلیلش چیه؟ به عبارت دیگه، شریل رو کی دزدیده و احساسات پدرانه‌ی هری رو با کاغذهایی از دفتر نقاشی دخترش تحریک می‌کنه؟ آلسا؟ یا دالیا؟


/

سوال قشنگ و جالبیست:-b

دلیلش اینه ما به دنبال شریل بریم و هدفمون مشخص باشه کار هرکسی من جمله خود آلسا یا شریل میتونه باشه!

شریل رو کسی ندزدیده بلکه خودش در دنیای آلسا مانند هری به مقصدهایی رفته!

این البته نظرخودمه ممکنه بخشیش کار دالیا باشه بخشیش هم آلسا هیچیز معلومه!
 

Democracy

Stay hungry. Stay foolish.
کاربر سایت
Feb 15, 2010
4,957
سلام

متین‌جان اگه با حسین‌جان صمیمی هستید و شوخی دارید که هیچ چون مورد خطاب‌تون ایشون هستند و خودتون می‌دونید:d
اما اگه نه، میشه ازت خواهش کنم اون لفظ رو از نوشته ات با یه عبارت محترمانه‌تر جایگزین کنی.
خیلی ممنون.
خب بازیی‌ای که رده‌ی سنیش رو خود اونوری‌ها بالای 25 تعیین کردند معلومه چی هست.:-s

دوستانه ازتون یه خواهشی دارم. دوباره این تاپیک رو تاپیک اخلاق نکنید. کسایی که اینجا کامنت میدن نه نیاز به مربی اخلاق دارن نه نیاز به وکیل و وصی !! لطفا دوباره اون بازی که سر کلمه " اح ..." در آوردید رو سر این جمله " دهنت سرویس " در نیارید. توی این تاپیک و اون تاپیک اینقدر از این جملات ساده و خنده دار به همدیگه میگن که کسی دیگه از این حرفها ناراحت نمیشه که هیچ تازه صمیمی تر هم میشن. حسین هم خیالت راحت از این حرفا ناراحت نمیشه

اینجا تاپیک سایلنت هیل است نه کلاس اخلاق مورد نظر شما

شرمنده کمی تند بود ولی به بزرگی خودتون ببخشید

لطفا دیگه وارد اینجور بحث ها نشید. فروم ناظم داره. هر کامنتی به نظرتون نامناسب بود گزارش کنید خودشون اگر صلاح دونستن اقدام می کنند
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
درباره سیبل که میشه گفت یه آدمیه مثل Harry اما در مورد لیزا چی؟:d
خب لیزا پرستار مخصوص آلسا بوده. باید تو دنیاش باشه. و در آخر به همراه خود آلسا از بین میره.
خود لیزا در آخرین حضورش به هری میگه: حالا حقیقت رو فهمیدم. منم یکی از اونهام.
منظور لیزا از اونها دقیقاً کیا هستند؟ یا باید منظورش هیولا‌ها باشه یا دالیا و دار و دسته‌اش. غیر از اینه؟
دالیا هم که اگر فیلم 2006 رو دیده باشید دقیقا همونطور که گفتین موضوع اش فرق داره چرا چون اصلا هیولاها بهش کاری ندارند و همچنین مادر آلسا هست!
دنیای ذهن آلساست که تعیین می‌کنه هر کس چجوری باشه. دالیا هم فقط یه مثال بود.
سوال قشنگ و جالبیست:-b
خب پس باید جواب‌های قشنگ و جالبی داشته باشه.:d
دلیلش اینه ما به دنبال شریل بریم و هدفمون مشخص باشه کار هرکسی من جمله خود آلسا یا شریل میتونه باشه!
آلسا که از اصل مخالف بوده. دلیلش هم مقاومت سرسختانه‌ش مقابل دالیاست. این رو از مکالمه‌ی بین دالیا و آلسا در پارک تفریحی به وضوح میشه دریافت. منظور دالیا از تموم شدن بازیه کوچولوی آلسا چی بوده؟
شریل رو کسی ندزدیده بلکه خودش در دنیای آلسا مانند هری به مقصدهایی رفته!
پس چرا تلفنی از پدرش کمک می‌خواد؟ اصلاً شریل چی از ماهیت خودش می‌دونه؟ چرا در انتهای بازی از هری تشکر می‌کنه؟
اصلاً این مقصدها چی هستند؟ و مهم ترین سوال:
چرا در سکانس ماقبل نهایی بازی وقتی هری از دالیا می‌پرسه شریل کجاست، دالیا جسد روی ویلچر رو نشون میده؟
با بررسی سوالات بالا و دلایل موجود خیلی بیراه نیست بگیم مضنون اصلی این وسط دالیاست.
پ.ن: در مورد شریل یه مساله رو یادم رفت بگم. اون ویدیوی داخل مرکز خرید که شریل رو در حال تقلا نشون میداد چه معنی داره؟
 
آخرین ویرایش:

mms 1378

کاربر سایت
Jul 27, 2011
333
نام
Walter
منظورش درباره دالیا دار دستش باشه به احتمال زیاد!:d

آگر آلسا مخالف بوده باشه پس یعنی میتونه کار دالیا باشه؟!گزینه دیگه ای نیست؟:-b

منظور دالیا هم میتونه مستقیما برگرده به ضعیف شدن آلسا؟!

سلام

خب لیزا پرستار مخصوص آلسا بوده. باید تو دنیاش باشه. و در آخر به همراه خود آلسا از بین میره.
خود لیزا در آخرین حضورش به هری میگه: حالا حقیقت رو فهمیدم. منم یکی از اونهام.
منظور لیزا از اونها دقیقاً کیا هستند؟ یا باید منظورش هیولا‌ها باشه یا دالیا و دار و دسته‌اش. غیر از اینه؟

دنیای ذهن آلساست که تعیین می‌کنه هر کس چجوری باشه. دالیا هم فقط یه مثال بود.

خب پس باید جواب‌های قشنگ و جالبی داشته باشه.:d

آلسا که از اصل مخالف بوده. دلیلش هم مقاومت سرسختانه‌ش مقابل دالیاست. این رو از مکالمه‌ی بین دالیا و آلسا در پارک تفریحی به وضوح میشه دریافت. منظور دالیا از تموم شدن بازیه کوچولوی آلسا چی بوده؟

پس چرا تلفنی از پدرش کمک می‌خواد؟ اصلاً شریل چی از ماهیت خودش می‌دونه؟ چرا در انتهای بازی از هری تشکر می‌کنه؟
اصلاً این مقصدها چی هستند؟ و مهم ترین سوال:
چرا در سکانس ماقبل نهایی بازی وقتی هری از دالیا می‌پرسه شریل کجاست، دالیا جسد روی ویلچر رو نشون میده؟
با بررسی سوالات بالا و دلایل موجود خیلی بیراه نیست بگیم مضنون اصلی این وسط دالیاست.
پ.ن: در مورد شریل یه مساله رو یادم رفت بگم. اون ویدیوی داخل مرکز خرید که شریل رو در حال تقلا نشون میداد چه معنی داره؟

من نظرم اینه اون تلفن و اون ویدئو در مرکز خرید خود شریل نیست!!بلکه میتونه جزئی از دنیای آلسا باشه!

بلکه بهتره خودتون به سوالاتون جواب بدید!:d

این مقصدها همون هدف های دالیا یا آلسا باشند!

خوب حتما شریل همونی باشه که رو ویلچر هست؟!نکته:اون جسد نیست ممکنه یه آدم رو مومیایی کرده باشند یا یک فرد سوخته باشه؟!

بله میشه گفت :-b

یه سوال دیگه!! آیا آلسا قصد داشت به وسیله ی هیولاها به هری صدمه بزنه؟اگر اره چرا؟اگر نه چرا؟

پ.ن:به نظرتون یه Spin Off در بین زمان نسخه 3 2 درباره شریل میدادند که ابهامات رفع بشه و همچنین یه تنوعی بشه بد نبودا؟!:-b:dیعنی شخصیت اصلی مثلا شریل بود!
 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
@Wąnda
دستت درد نکنه حسین جان...عالی بود.
---
راستی Norihito Hatakeda برنامه نویس موتور گرافیکی سایلنت هیل 2 و 3 هم از کسایی که توی کوجیما پروداکشن کار میکنه!:d
جالبه که بدونید Hatakeda یکی از اعضای تیم سازنده Fox Engine هم بوده (Editor Interface System Programmer)
ایشون توی LM هم در مورد سایلنت هیل گفته:
در بازی سایلنت هیل محیط ها را بررسی کنید چون چیزهای جالبی میشود کشف کرد و بازی را سرسری به اتمام نرسانید.
اینم عکسش در کنار دیگر اعضای تیم(بالا سمت چپ)
8cvrf2u87sqxvoedwwi9.jpg
 
آخرین ویرایش:

BEHZAD WESKER

کاربر سایت
Jan 13, 2014
2,053
نام
بهزاد
msbazicenter
سلام. چون اسمت را نمیدونستم نام کاربریتو گذاشتم. کلا از این کار خوشم نمیاد!
مگه شما لیست را ندیدی؟! اره قبلا تو تاپیک رزیدنت هم گذاشتم
بازی دوم رزیدنت اویل 2 بود! بازی 4 هم amnesia
البته با 4 مخالفم! مثلا میتونست یکی از نسخه های alone in the dark یا سایرن باشه!
 

rezvideo

کاربر سایت
Oct 3, 2005
1,433
نام
رضا چشمی
واقعا تیــمِ سایلنت برام دقیقا شبیه تیـــمِ ایکو ارزشمند بود و جایگاه خاصی داشت، ولی خُب چه فایده ! آدم این عکس های یادگاری رو که نگاه میندازه، میبینه که چیزی اون دوران، به جز "خاطرات" باقی نمونده ! :( شانس درست و درمونی هم نداشتیم ما..:(:d
کاشکی یه سازمانی، ارگانی چیزی شبیه به کیک-استارتر توی صنعت بازی وجود داشت که مثلا اعضای کلیدی یه استودیو رو میشد برای یه مدت خاص با یه هزینه عمومی (حالا روش های دیگه هم میشه باشه..) چیزی، دور هم جمع کرد تا بتونن دوباره همون چیزی رو که دوست دارن، خلق کنن ! درسته خیلی تخیلی ( :d ) میزنه، ولی فقط میخواستم بگم ! یه جوری خودم رو خالی کرده باشم..:d
با هم یه نگاهی به اعضای کلیدی این تیمِ افسانه ای داشته باشیم:
Keiichiro Toyama : دایرکتور سایلنت هیل ! او Konami رو به مقصد Sony Japan Studio ترک کرد و رفت سری بازی های Siren رو ساخت..
پ.ن: آخه Toyama ـی عزیز، لطف کن یه Siren جدید بساز، بابا مردیم از بس که منتظر بودیم..:(:d
Masashi Tsuboyama : دایرکتور سایلنت هیل 2 و کارگردان هُنری سالینت هیل 4
Kazuhide Nakazawa : کارگردان سایلنت هیل 3 ! او بعدها Konami رو به مقصد کوجیما پروداکشن ترک کرد..
Suguru Murakoshi : ایشون Drama director سایلنت هیل 2 بودن + کارگردان و سناریونویس سایلنت هیل 4 ! او نیز بعدها به کوجیما پروداکشن ملحق شد..
Hiroyuki Owaku : کمک نویسنده سایلنت هیل اُریجینال، نویسنده سایلنت هیل 2 و 3 !
Masahiro Ito : ایشون طراح هنری، همچنین خالق موجودات داخل سایلنت هیل (ها)ی 1 و 2 و 3 بودن !
Akira Yamaoka : دیگه نمیشه کسی این اُستاد رو نشناسه ! :d آهنگ ساز افسانه سری بازی های سایلنت هیل ! همچنین تهیه کننده سایلنت هیل (ها)ی 3 و 4 ! او بعدها کونامی رو به مقصد Grasshopper Manufacture ترک کرد..
پ.ن: لازم به ذکره که بگم ایشون الان آهنگ سازی بازی Rime رو نیز بر عهده گرفته ! :x که این خیلی خوبه ! :d
Gozo Kitao : تهیه کننده اجرایی سایلنت هیل (ها)ی 1 و 2 و 3 !
Akihiro Imamura : تهیه کننده سایلنت هیل (ها)ی 2 و 4 !
Takayoshi Sato : ایشون CGI Creator سایلنت هیل های 1 و 2 بودش ! ایشون هم کونامی رو به مقصد Virtual Heroes, Inc ترک کرد..
====
دوستان اگر چیزی رو در این میان جا انداختم شرمنده دیگه..:d میتونید به من و بقیه دوستان اگر نیاز دونستید توضیح بدید..
ممنون !

تیم سایلنت یه مشت روانی بودن که من روهم مثل خودشون روانی کردن:d
به یاد اون جمله معروف دیوونتم دیوونه

سلام



اینجا تاپیک طرفداران سایلنت هیله نه کمپین مخالفان دیگر بازی‌ها. صد البته مقایسه اشکالی نداره به شرطی که هدف تخریب نباشه.
DS در زمان خودش خدمت بزرگی به سبک وحشت کرد.
اگه سال 2007 رو غربال کنید چند تا بازی تو سبک وحشت باقی می‌مونه؟
قرار نیست سایلنت هیل باشه اما بازی ترسناک خیلی خوبی بود و هنوزم هست.

رضا‌جان یکی از ترسناک‌ترین لحظات عمرم دیدن آواتار شما بود.:d حدود 51 دکمه برای یک گیم‌پد؟:-s
این فیکه یا یه مدل مفهومی؟
:d
این آواتارم فیکه اماترسناک بودنش رو باهات موافقم:d
 

yas2010

کاربر سایت
Dec 1, 2009
19
نام
رضا
سایلنت هیل یکی از شاهکارهای فراموش نشدنیه صنعت بازی های رایانه ایه
هیچ وقت موزیک زیبای نسخه اول بازی رو فراموش نمیکنم. روی PS1
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر