بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
من پایان UFO رو خیلی دوست دارم! کلاََ این ایده از هر کسی که بوده, دمش گرم!
انگار هری خیلی با این آدم فضایی ها رفیق شده, که یکی از اون ها رو به صرف چایی دعوت میکنه...:d
جیمز هم مثل اینکه اومده انتقام بگیره, به خاطره بلایی که توی پایان UFO سایلنت هیل 2 سرش میاد...

attachment.php


================================================================
راستی کسی این آهنگ تصویری Akira Yamaoka رو دیده؟:d یه عینک دودی زده, یه پرچم هم دستشه...با موتور هم میاد توی صحنه!:d
اینم یه 2تا عکس...

attachment.php
attachment.php


روی اون پرچمی که کنارشه, Akira Yamoka نوشته شده...
من این ویدیو رو 5-6 سال پیش گرفته بودم...ولی هنوزم مطمئن نیستم این خوده Yamaoka ئه یا نه!:d
 

Attachments

  • ufo.jpg
    ufo.jpg
    54.2 KB · مشاهده: 52
  • dsd.jpg
    dsd.jpg
    26.4 KB · مشاهده: 51
  • Untitled-3.jpg
    Untitled-3.jpg
    26.4 KB · مشاهده: 50
آخرین ویرایش:

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
راستی کسی این آهنگ تصویری Akira Yamaoka رو دیده؟:d یه عینک دود زده, یه پرچم هم دستشه...با موتور هم میاد توی صحنه!:d
اینم یه 2تا عکس...
:)) یاد شهرام شب پره و منصور افتادم :))
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
به لطف تقویم غرب زده،نمیدانیم که اولین پست ماست در سال جدید و یا اخرین یادش بخیر در بامداد یک بهار!
اگر اجابتی میشد بر دعای این گربه سیاه! آرزوی سالی خوب توامان با موفقیت و مهمتر از همه تحقق رویاها را برایتان داشتم،ولی... :d


دوستانی که سال تحویل رو با سایلنت هیل آغاز کردند ،روشون میشه بگن از من روان پریش تر نیستن؟!! عیده باو بذارید تاپیک یه ذره استراحت کنه :| (همین طور روان خودتون :d)
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
به لطف تقویم غرب زده،نمیدانیم که اولین پست ماست در سال جدید و یا اخرین یادش بخیر در بامداد یک بهار!
اگر اجابتی میشد بر دعای این گربه سیاه! آرزوی سالی خوب توامان با موفقیت و مهمتر از همه تحقق رویاها را برایتان داشتم،ولی... :d


دوستانی که سال تحویل رو با سایلنت هیل آغاز کردند ،روشون میشه بگن از من روان پریش تر نیستن؟!! عیده باو بذارید تاپیک یه ذره استراحت کنه :| (همین طور روان خودتون :d)
هاوووووووووووووووووووون؟:-/
=================================================
عجب چیزیه!:shrewd::drooling:
avatar73863_56.gif
داداش بده یه عکس هم ما باهاش بندازیم:camera:
 
آخرین ویرایش:

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
سلام

هاوووووووووووووووووووون؟:-/
=================================================
عجب چیزیه!:shrewd::drooling:
avatar73863_56.gif
داداش بده یه عکس هم ما باهاش بندازیم:camera:

مسعود جان شما رو چشم مایی....
بازم به معرفت شما مسعود جان...متاسفانه برای یه سری مسائل فقط باید سکوت کرد:crying1:
 

MR TASH

کاربر سایت
Mar 6, 2011
454
نام
محمدحسن
دوستان این بهشت چیه تو سایلنت هیل یعنی اگه خدا نزول کنه سایلنت هیل بهشت بشه چطوری میشه یعنی بازم پر از اشرار هست اونجا یا اینکه پر از هوری میشه با باغهای زیبا و مه و تاریکی از بین میره و نور روز دوباره میاد؟!؟!؟!؟!؟!؟
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
دوستان این بهشت چیه تو سایلنت هیل یعنی اگه خدا نزول کنه سایلنت هیل بهشت بشه چطوری میشه یعنی بازم پر از اشرار هست اونجا یا اینکه پر از هوری میشه با باغهای زیبا و مه و تاریکی از بین میره و نور روز دوباره میاد؟!؟!؟!؟!؟!؟

بهشت سایلنت هیل رو زیر سوال بردی الان؟! :d تصویر روشنی که از بهشت سایلنت هیل در دست نیست! اما سران فرقه(مثل اکثر مبلغان مذهبی) خواستار دنیایی عاری از درد و رنج بودند که حالا پری و هوری هم حتما توی دستور کارشون بوده ;)
 

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
سلام

آقایی.
804921_81520_hi.gif

چقدر برات هزینه داشت؟

مسعود جان اون تی شرتی که جلوش سایلنت هیل چاب کردم تیشرته play station هست! مارک اورجینال play station پشتش هست.. ولی سایلنت هیل رو که زدم جلوش هزینه ش شد 14 تومان...اگه خواستی عکس از پشتش هم برات میذارم...تیشرت گیمینگ! زیاد دارم...تیشرت ارجینال مدرن وارفار 2 و پیراهن شرکت مایکروسافت و کوله پشتی بلک ابس رو دارم! کارایی که من برای گیم کردم...
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
دوستان این بهشت چیه تو سایلنت هیل یعنی اگه خدا نزول کنه سایلنت هیل بهشت بشه چطوری میشه یعنی بازم پر از اشرار هست اونجا یا اینکه پر از هوری میشه با باغهای زیبا و مه و تاریکی از بین میره و نور روز دوباره میاد؟!؟!؟!؟!؟!؟
هرچی گشتم واقعاً نمیشد بهتر از این توضیح داد. فقط شرمنده یه خورده طولانیه. البته فکر کنم قبلاً خودتون خونده باشیدش.
#20 و #21 و #22
7.بهشت ( paradise )
همونطور که تا بحال متوجه شدید فرقه آرزوی ساخت بهشت رو با کمک "خدا" داشته. افراد فرقه هم تصور میکردند که این کار اونقدر مقدس و مبارک هست که میتونه همه ی هدف ها رو توجیه کنه و سر آمد تمام هدف های فرقه قرار بگیره.این رو بارها در سری مشاهده کردیم که اعضای فرقه دم از بهشت میزدند و اساسا هر فعالیتی که توی سری انجام شده برای این بوده که به خلق بهشت ختم بشود. میتونیم تلاش های کلادیا و دالیا رو مثال بارز از این موضوع بدونیم این دو اگرچه در ظاهر میخواستند خدای مورد نظرشون رو به وجود بیارند اما در حقیقت همه یک هدف داشتند و اون هدف هم رسیدن به بهشتی بوده که از قدیم وعده ی اون رو به اونها داده بودند. با این حال ، اعضای فرقه در مورد تعاریفشون از خدا و همچنین ماهیت دنیای ایده آلی که در ذهن داشتند ، هیچ اتفاق نظر و اجماعی نداشتند و همین اختلاف نظر تجزیه فرقه به حذب های مختلف و همچنین تحریفات بیشمار درفرقه رو در پی داشت. و به همین خاطر حالا چندین مفهوم از بهشت در فرقه وجود داره و همینطور طرق مختلفی هم برای رسیدن به اون در سری sh مطرح میشه . بیاید تا با هم مروری داشته باشیم بر این ایده ها و تحلیلی روی اونها داشته باشیم:


7.1 ایده های نظری و عملی بهشت کامل (absolute paradise )
مطابق افسانه های قدیمی ، اعضای فرقه معتقد بودند که با اجرای آیین های فرقه ، که اغلب هم بسیار مشکل بودند، وهمچنین با اهدای قربانی "خدا" متولد میشه ، رنج وغم اونها رو احساس میکنه و در نتیجه بهشت رو برای رهلیی اونها از این وضعیت به وجود میاره. (البته بعد از اینکه خدا جهان رو به وسیله آتش خودش پاک کرد _ بنیاد زندگی موجودات نابود میشه تا دنیای جدید شکل بگیره_) اما اونها اشتباه میکردند. با انجام این آیین ها توسط اعضای فرقه رنجی که مردم به خاطر تلفات دادن در این راه کشیده بودند آنچنان افزایش پیدا کرد که این دنیای درون که " با رنج پاک و تصفیه شده بود" به میزان زیادی قدرتمند شد که توانایی جذب کردن و به درون خود کشیدن مردم رو پیدا کرد. این یعنی چی؟ یعنی که این بهشتی که فرقه به وجود آورده بود حاصلی از خدا یا حتی شیطان یا هر موجود فرازمینی دیگری نبود بلکه در اصل مخلوقی از یک انسان عادی و معمولی بود ! حالا به نظر شما این دنیا میتونه قابل اعتماد یا حتی قابل پیش بینی باشه ؟ ، همونطور که ما میتونیم مشاهده کنیم ، چی بر سر افراد دیگه ی فرقه اومد؟ به نظر شما این همون ایده آل فرقه از بهشتی که پر از خوشی و شادی است ، میتونه باشه؟ به نظر میرسه خیلی از افرادی که در میان راه کاملا جهت خودشون رو عوض کردند ، مثل دکتر کافمن ، نیز دریک چنین سوالی به توانایی فرقه در رسیدن به اهدافش شک کردند .


7.2 توضیحی درباره ی نقص در مفهوم کلی "بهشت" در فرقه*
یک سوال اساسی : ذات و وجود بهشت چیست ؟ چهارمین تابلو از تابلوهای افسانه ی فرقه این جواب رو برای ما به همراه داره: " جایی که مردم فقط به واسطه ی بودن در اون شاد باشند" ، پس بنابراین ، بهشت باید به تمام خواسته های مردم عمل کنه و آرزوهاشون رو تحقق ببخشه... اما این ها چگونه با قدرت دهن میتونه محقق بشه؟ حتی اگر با کمک مراسم و آیین ها فرقه موفق به ساخت این دنیای درون که قادر به جذب همه ی مردم هست ( بهشت ) بشود باز هم این برای اینکه قادر به شاد کردن "همه" باشه کافی هست ؟ این دنیایی که گفته شد از طریق انسان های معمولی به وجود آمده آیا میتونه پاسخگوی نظریات نسبیت و فردیت باشه ؟ دوستان همینطور که شما هم میدونید در بین مردم در نوع درک از خیر و شر ، زیبایی و زشتی و... تفاوت های زیادی وجود داره.
یک نفر میتونه دنیای ایده آل خودش رو دنیایی بدون جنگ ، بدون سن و بدون مرگ به حساب بیاره ، دیگری میتونه خوشی رو توی کابوس و رویا تجربه بکنه ، سومی میتونه آرزوی مرگ ، مکاشفه ونابودی رو داشته باشه و چهارمین نفر ممکنه اصلا علاقه ای به بهشت نداشته باشه و زندگی در همین دنیای عادی رو ترجیح بده.... هیچ چیزی وجود نداره که بتونه همه ی مردم رو باهم شاد کنه ، چون آمال و ارزشهای بشر میتونه متنوع باشه. و اگر هم دنیای ایده آل کسی به صورت بهشت به وجود بیا و آنچنان هم قدرتمند باشه که بتونه روی همه تاثیر داشته باشه باز این مفهوم رو نداره که بتونه آرزوها و آمال همه ی مردم روبرآورده کنه....
تنها راه منطقی برای این موضوع این هستش که این "بهشت " از هزاران دنیای درونی تشکیل بشه که با هم متفاوت هستند ، در این صورت هر کس میتونه در جایی باشه که نمودی از احتیاجات و آرزوهاش هست ، همونطوری که دنیای ایده آلش رو تصویر کرده بود... اما ، اول اینکه بهشت های متفاوت هیچ گاه به دست نمیاد ( چون دنیاها باید دارای انسجام و پیوستگی باشند که اونطور که گفته شد توی این بهشتها ی متفاوت انسجامی وجود نداره) و دوم اینکه ، هنوز معلوم نیست که این دنیاها باعث شادی همه ی افراد میشه یا نه برای مثال این بهشت ها برای ارنست بالدوین** که دنیایی پر از غم و تنهایی رو در خودش داره خوشی رو به همراه نخواهد داشت. با همه ی مواردی که ذکر شد به نظر شما ممکنه که کسی همچنین بهشتی رو نیاز داشته باشه؟
*دوستان توجه داشته باشید که اگر در مورد نقص بهشت صحبت میکنیم ، در مورد بهشتی است که گفته شد توسط انسان خلق شده نه خدا ، و این منکر توانایی خدایی که خیلی ها به اون اعتقاد دارند ، در ساخت بهشت نیست.
**ارنست بالدوین رو در قسمت تحلیل شخصیت ها به طور کامل بررسی خواهیم کرد فقط برای آشنایی شما عرض کنم که بالدوین همون فردی است که در زیر بازی ماریا درsh2 حضور داره ، فردی که از زمانی که دخترش امی بالدوین توی 7 سالگی از پنجره به پایین پرت شد دچار افسردگی شد و قصد داشت تا با آیین هایی که توی فرقه وجود داشت دختر خودش رو زنده کند و هیچ چیز به جز این ، ارنست رو شاد نمیکرد.


در آپدیت بعدی ایده آل لئونارد ولف و نظریه ی" رنج " بررسی خواهند شد.

پاینده باشید.


7.3 تفکری در درد کشیدن و شهید دادن

مطابق فرقه ،" خدا " هنگامی نزول خواهد کرد که درد و رنج مردم رو احساس کنه و نیرویی که کسب میکنه در حقیقت نیرویی است که از همین رنج کشیدن مردم به وجود آمده. ( همونطور که قبل هم ذکر شد ، انرژی ذهن از تفکرات و به طور اخص از احساسات منفی به وجود میاد و رشد میکنه) و به این طریق مشخص میشه که بدون درد و رنج بهشتی نمیتونه خلق بشه. این ویژگی مذهب حاکم باعث به وجود آمدن احترام همیشگی برای رنج در فرقه شده و همین تفکر هست که باعث خلق آیین ها و مراسم وحشتناک موجود در sh شده.اصولا افکاری مثل شهادت طلبی ، رنج کشی و رفتار سادیسمی مثل بریدن سر یا بیرون کشیدن قلب از سینه دارای جایگاه و منزلت بخصوصی در مذهب sh هستند و این موضوع میتونه نتیجه ای رو همراه داشته باشه ، اون هم اینکه افراد فرقه به این باور برسند که خدا در حقیقت تجسمی است از درد و رنج ، اما همونطور که ما میدونیم خدا موجودی است که آرزوها و احساسات مردم رو حقیقت میبخشه. بدیهی است که به دو علت برای رنج بردن در فرقه جایگاه به خصوصی وجود دارد ، اول اینکه خدا میتونه در حقیقت زاده ی این احساس باشه چیزی که در طول سری از اون به mother of god تعبیر میشه و دیگری اینکه رنج کشیدن به میزان زیادی به مراسم و آیین های هندوهایی که در سالیان دور در sh ساکن بودند مربوط میشه.
اما با مردمی که نه خود تمایلی به درد کشیدن دارند و نه مایلند که باعث درد کشیدن مردم دیگه بشوند چه باید کرد ؟ اونها از نیروی خداوندی چیزی رو ندارند و هیچ قدمی برای وارد شدن به بهشت بر نمیدارند این مردم چه جوری میتونند لایق رهایی و نجات باشند ؟ در مورد این سوال هم افراد فرقه نظر غالب و یکپارچه ای ندارند بعضی از اونها معتقدند که رهایی برای همه ی موجودات باید اتفاق بیفته ولی بقیه ی افراد این تصور رو دارند که راحتترین راه این هستش که از شر انسان هایی که به وجودشون نیازی نیست و لیاقت رسیدن به بهشت رو ندارند خلاص شد. در فرقه اصطلاحی برای این افراد وجود داره که برای طرفداران بازی آشناست به این افراد در فرقه unnecessary people گفته میشه و به تناوب ما میتونیم این جمله رو از زبان روسای فرقه بشنویم.
با این طرز فکر فرقه شروع به استفاده از درد و رنج ، برای پایان دادن به پروسه ی ساخت بهشت کرد. و از همین زمان بود که کتاب مقدس فرقه مسایل جدیدی رو در خود گنجوند از جمله ی این اضافات میشه به : بیرون کشیدن ده قلب برای نشان دادن بندگی خود نسبت به خدا ، کشتن 21 نفر برای آمدن مادر مقدس و ... اشاره کرد.
فرقه از افرادی مثل آلیسا گیلسپی یا والتر سالیوان برای مجازات افراد مرتد و همچنین ایجاد درد و رنج در دنیا استفاده میکرد. برای استفاده از این گونه افراد فرقه فقط کافی بود که اونها رو به خدا و درد و رنج معتقد میکرد و به وسیله ی اعمال این افراد ، رنج بشر قدرت میگرفت و زمان متولد شدن خدا نزدیک میشد. ( صحبت هایی که قبلا در مورد تاثیر احساسات و ایده های منفی زندانیان بر قدرت شهر شد رو به خاطر بیارید.)
7.4 رستگاری برگزیدگان ( تحلیلی بر ایده آل لئونارد ولف )
لئونارد ولف از لحاظ مذهبی شخصی شدیدا متعصب بود و آنچنان به عقایدش ملزم بود که حرف هیچ کس دیگه ای رو نمیشنید.. لئونارد به مراسم باستانی معتقد بود که از اون به نام آیین خون نام برده میشه. این موضوع رو به راحتی میشه ثابت کرد چون اگر خاطر تون باشه قبل از اینکه ما در sh3 داخل بیمارستان با لئونارد ملاقات کنیم باید این مراسم رو اجرا می کردیم. لئونارد همچنین معتقد بود که هنگام نزول خدا تنها افراد برگزیده هستند که میتونند بهشت رو ببینند ، یعنی تنها کسانی که" قادر به شنیدن صدای خداوند هستند " که با این توصیف unnecessary peopleکه توضیحش داده شد هرگز توانایی رسیدن به این دنیای جدید رو نخواهند داشت.(جرا حتی کسانی که اعتقادی به خداوند ندارند هم پاداش داده بشوند ؟) میشه اینطور تصور کرد که این ایده ی برگزیده گان که لئونارد ازش صحبت میکنه به خاطر جایگاه لئونارد در سازمان فرقه به وجود اومده و به نوعی لئونارد یک مقدار خودش رو از بقیه ی افراد جدا میکنه و خود رو بالاتر از بقیه ی افراد میبینه. و خودش رو جز افراد منتخب و برگزیده قلمداد میکنه که کمی زیاده روی هستش .
پیرو همین اعتقادش ، لئونارد شروع به مبارزه علیه unnecessary people كرد.
این جمله از لئونارد رو به یاد بیارید : این دنیا پر از مردمی است که نیازی به وجودشون نیست . این اراده ی خدای من است که در این راه بجنگم تا جهان از شر وجود این مردم پاک بشه.
طبیعتا لئونارد خودش رو کاملا برگزیده فرض کرده بود. و برای تثبیت عقیدش شروع به حفظ و نگهداری از لوحی به نام طلسم متاترون* ( یا Talisman of Metathrone ) کرد و همزمان شروع به از بین بردن افراد بی دین و فاسد در بحث های مذهبی ، اون هم به وسیله چاقو کرد. درباره ی لئونارد هم در قسمت تحلیل کاراکترها به طور خیلی جامع صحبت خواهیم کرد ولی خب بد ندیدم یه نوضیح مختصر درباره ی این بدم که چرا لئونارد به اون وضع در بیمارستان نگهداری میشد. همونطور که گفته شد لئونارد یک نفر رو با چاقو کشته بود ولی خب جای یک همچین آدمی یا بالای دار هست یا داخل زندان ولی در مورد لئونارد قضیه فرق می کرد ، لئونارد از فرط تعصب به توهم افتاد و آنچنان در این راه پیشروی کرد که اون رو به تشخیص اینکه دچار جنون شده و اختیاری از خودش نداشته ، به جای زندان به تیمارستان فرستادند و از اون زمان بود که لئونارد در تیمارستان نگهداری شد.
در ادامه لازمه که بینش لئونارد رو از بهشت ایده آلش مورد بررسی قرار بدیم.
لئونارد و دالیا هر دو جنبه ی شیطان پرستی رو در فرقه از خودشون نشون دادند به علاوه ی اینکه لئونارد یک قاتل مبتلا به سادیسم هم بود. ( برا ی فهمیدن این موضوع کافی هستش که به عکس های لئونارد نگاهی بندازیم . تمایل به خون شدیدا در این عکس ها احساس میشه. به علاوه ی اینکه لئونارد حتی دختر خودش رو هم مورد ضرب و شتم قرار داده . ) لئونارد به دنیای پر از خون آلسا تمایل داشت و اگر چه برای باقی مردم به طور معمول این دنیا شبیه به یک کابوس یا جهنم هستش ، اما لئونارد برعکس از این دنیا لذت هم می برد. لئونارد شدیدا می خواست که دالیا هم درکش از دنیای ایده آل ( یا بهشت ) ، ترکیبی باشه از جهنم با یک آسیاب گوشت **، و درکش از خدا ، شیطانی باشه که به صورت مردی در حال پرواز در اومده** ... جایی که لئونارد آشکارا میتونه در اون شاد باشه. اما در این راه کاملا ناموفق بود.



*طلسم متاترون همون طلسمی است که بعد از جنگ با لئونارد به دست میاریم. اما نکته ای که در این مورد وجود داره ، رفتار وینسنت هست راجع به این طلسم اگر خاطرتون باشه گفته شد که وینسنت به اعتقادات کلادیا اعتقادی نداره ولی بر عکس نسبت به این طلسم واکنش های شدیدی نشون میده . برای مثال اگر در کتابخونه رو بیاد بیارید وینسنت به هدر میگه که تا زمانی که ما این طلسم رو در اختیار داریم در امان هستیم در پایان کار هم قصد داره که با همین طلسم جلوی کلادیا رو بگیره این نشون میده که وینسنت نسبت به تمام مسایل فرقه بی اعتنا نیست و در حقیقت بیش از اینکه با کلادیا همسو باشه با پدر کلادیا همسو ست. که البته میدونیم این طلسم هم کاری از پیش نبرد.



* *برای فهم بیشتر این دو تکه یادتون باشه که این ها فقط حالت تمثیل دارند یعنی فقط میزان انحراف و تعصب لئونارد رو میرسونند که به چه میزان حالت وحشیانه پیدا کرده بودند.
.......................................
آپدیت بعدی به تحلیل ایده آل دالیا و تحلیل ایده آل کلادیا از بهشت میپردازه.​
پاینده باشید.

7.5 "رهایی همگان از درد و رنج " ( تحلیلی بر ایده آل دالیا گیلسپی )
"این برای مردم ، غیرعادی نیست که خدایی یکتا را پرستش کنند و در همان حال با آن مخالف باشند."
با وجود اینکه لئونارد و دالیا جنبه ی شیطان پرستی فرقه رو به نمایش گذاشتند و علاوه بر این بر سر مراسم احضار خدا ( summon of god )وجه اشتراک داشتند اما ایده اونها در مورد بهشت کمی متفاوت با هم بود.
اما نمود بهشت برای دالیا چگونه بود؟ تصور بهشت از نظر دالیا در آخرین دیالوگی که با هری میسون در شماره اول بازی داشت کااملا مشخص میشه : " زمان موعود فرا رسید . همه ی موجودات از درد و رنج رهایی پیدا خواهند کرد . رستگاری ما در دستان ماست. امروز روز تصفیه حساب است . زمانی که تمام درد و غم ما کنار خواهد رفت.” این حرف ها ممکن هست که این تصور رو بوجود بیاره که دالیا آرزوی آزادی رو داره ، البته آزادی برای همه نه فقط برای انسان های برگزیده . اما زمانی که ما این رو با صحبت های دیگه از دالیا ( در طول بازی دالیا صحبتهای مبهمی رو داره ، که برای گیمر معمولی نامفهوم به نظر میاد.) مقایسه میکنیم با کمی تفاوت روبه رو میشیم: " وقتی که احضار خدا کامل شود همه از بین میروند. حتی در روز ، تاریکی خورشید را خواهد پوشاند ! همه خواهند مرد ! " که این مفهوم رو داره که بهشت دالیا به نوعی مرگ جهانی ، تاریکی دائمی و انقراض کامل موجودات رو در پی داره. دالیا این اندیشه رو داره ، که زندگی تنها درد و رنج رو در پی داره و میخواد که همه رو از این درد و رنج آزاد کنه . یعنی اگر واضح تر بگیم دالیا فقط میخواد که از شر این دنیا راحت بشه.
اما از چه زمانی دالیا شروع به تفکر درباره ی همچین چیزی کرد؟ در زمان اتفاقات شماره ی اول از بازی دالیا حدود 46 سال از عمرش می گذشت و به احتمال زیاد مصیبت های جنگ جهانی دوم رو دیده بود و این رنج و درد تاثیر عظیمی روی احساسات دالیا داشته و به مرور دالیا به این نتیجه رسید که بهترین راه برای رسیدن به آرامش همون مرگ هست بعد از اینکه این عقیده که زندگی همیشه باعث به وجود آمدن درد میشه ، و مرگ راهی برای رهایی از این درد ورنج هستش ، دالیا شروع به استفاده از جادو کرد و همچنان امیدوار بود که بتونه مردم رو از قید و پایبندی درد زندگی رها کنه تا بتونه دنیا رو تغییر بده ، اون رو نابود کنه ، و اون رو به سمت نیستی تغییر بده جایی که زندگی نباشه و بنابراین درد و رنج هم نباشه. و کاری که برای رسیدن به این هدف لازم بود که دالیا انجام بده این بود که جهان رو به وسیله ی آتش پاک کنه و در مذهب sh بالاخره دالیا راهی پیدا کرد که به وسیله ی اون رویای دیرینش رو محقق کنه...
برای تحقق هدف سیاه ش دالیا به عمد شروع به اذیت و تمسخر دخترش آلسا کرد ، دالیا با توجه به تعالیم فرقه به این نتیجه رسیده بود که برای پاک کردن دنیا باید ازبچه ها استفاده کنه ، بنابراین السا شروع کرد به ساخت دنیای درونش کرد که در اون نسبت به همه ی انسان ها احساس تنفر میکرد و آرزوی مرگ تمام مردم رو داشت ،و این قضیه در دنیای درون آلسا تاثیر داشت : سامایل خدای ایده آل در نظر آلسا بود ، اهریمنی که میتونست مرگ تمام انسان ها رو به ارمغان بیاره. بنابراین این خدا نیاز داشت به استفاده از نیروی ذهن یک دختر و بدین وسیله با ساخت دنیای درون آلسا و تکمیل اون هر چیزی که آلسا به اون نگاه میکرد نابود میشد. اما دالیا یک چیز رو درست متوجه نشده بود و اون نکته این بود که با بودن در یهشت هوشیاری انسان از بین نمیره و اگر ایده آل دالیا به حقیقت میپیوست ، به این معنی نبود که دنیا حالتی مطلوب پیدا خواهد کرد و پاک خواهد شد ، بلکه این نابودی دایمی میشد ، و دنیا به یک کابوس ابدی تبدیل میشد. دردی دایمی و دنیایی که به جهت زیادی درد و خون و مرگ ، فقط مطلوب افراد سادیستی مثل لئونارد ولف میتونست باشه...


7.6 رستگاری بشر ( تحلیل ایده آل کلادیا ولف )
میشه گفت که ایده و نظر کلادیا در مورد بهشت جالب تر و جذاب تر از پیشینیانش در سمت رییس فرقه هستش . دیدگاه کلادیا در مورد مسئله ی بهشت به طور کامل با نظر دالیا و لئونارد متفاوت بود. ( همونطور که قبلا ذکر کردم دیدگاه کلادیا خیلی از اعتقادات مسیحی تاثیر گرفته بود.) ، اما لئونارد ودالیا همیشه فشار زیادی رو به کلادیا وارد میکردند تا بتونند اون رو همسو با خودشون بکنند .
کلادیا در دوران بچگی درد و رنج زیادی رو به خاطر افکار سادیستی پدرش لئونارد متحمل شد. اون بهشت رو جایی بدون حرص بدون جنگ بدون دشمنی بدون بیماری و در نهایت بدون مرگ میدید. ( اون بهشت رو اینطور توصیف میکنه : "مکانی بدون درد و بدون گرسنگی بدون بیماری و بدون پیری ") . اما دنیای ایده آلی بدون هیچ جنبه ی منفی چطور میتونه وجود داشته باشه ؟ سفید چطور میتونه بدون وجود سیاه معنی پیدا کنه ! بدون وجود غم شادی وجود نداره ، هیچ عملی بدون عکس العمل وجود نداره ، ... .
اگر سنی وجود نداشته باشه چطور میتونیم لذت جوانی رو احساس کنیم ، اگه نفرتی وجود نداشته باشه عشق هم معنا پیدا نمیکنه . این جاست که میبینیم این ایده هم دارای نواقصی هست.
کلادیا همیشه دوست دوران کودکیش رو که برای اون مثل خواهر بزرگتر بود یعنی آلسا رو به عنوان فرد ایده آل خودش در نظر میگرفت . کلادیا معتقد بود که درد باعث پاک شدن افراد میشه و اعتقادات درخشانی رو در افراد پرورش میده ( در آخرین ملاقات با کلادیا ایده ی خودش رو اینطور تشریح میکنه : " خیلی سخته که آدم بتونه درک کنه که پاکی میتونه از دردو رنج متولد یشه ؟" ) و نتیجتا از اونجایی که آلسا در طول زندگیش سختی های زیادی رو تحمل کرده دنیایی که اون خلق کنه دنیای پاکی خواهد بود و میتونه همون بهشت ایده آل باشه . کلادیا حتی تصور نمیکرد که ذهن بیمار آلسا ، ترجیح بده که به جای بهشت دنیا رو به کابوس پرخونی تبدیل کنه . ایده ی کلادیا این بود که از نیروی خدای درون استفاده کنه ، از درد و رنج آلسا استفاده کنه نا دنیای درون آلسا شروع به ساخت بهشت مورد نظرش بکنه و بعد از اون هر کسی شاد خواهد بود.
بعلاوه دالیا به طور مداوم بر ایده ها و نظرات کلادیا فشار میآورد. ( این جمله ی وینسنت رو به یاد بیارید : " کلادیا به طور کامل توسط اون جادوگرپیر شستشوی مغزی داده شده " ). به خصوص ، در رابطه با ایده ی غیر ممکن بودن شادی در طول زندگی دنیایی و رهایی جمعی که کلادیا به اون اعتقاد داشت میشه تاثیر دالیا رو در تفکرات کلادیا احساس کرد. بنابراین ، کلادیا هم مثل دالیا بر این اعتقاد بود که دنیا باید به وسیله آتش پاک بشه ( باز هم جمله ای از کلادیا : " در ابتدا دنیا باید به وسیله ی آتش تطهیر شود " ) ، اما اگر دالیا بر این اطمینان داشت که انجام آیین هایی که اون اعتقاد داشت پایان بشریت خواهد بود و همه چیز رو از زندگی کردن آزاد می کند ، کلادیا بر این باور بود که مرگ فقط پاک شدن انسان از بندهاست (" حالا زمان اون رسید که بشر از از قیدگناه هایی که اون رو به بند کشیده رها بشه ") و باعث رسیدن اون فرد به بهشت ( " آنگاه زمانی است که از بند جسم رها می شود و قدرت حرکت به سمت آسمان رو دریافت میکند " این جمله به طور کامل ایده ی کلادیا رو بیان میکنه ) میشه . در اصل کلادیا بر این باور بود که مرگ در یک دنیای مادی قابلیت حرکت به سمت دنیای غیر مادی رو به انسان میبخشه . در ضمن بعد از ورود به بهشت فرد به طور دایمی در اون زندگی میکنه به نوعی جاودانه میشه.


7.7 mom ! let me in ( تحلیل دیدگاه والتر سالیوان از بهشت)
والتر سالیوان بچه ی مطلوبی نبود ، در اصل هیچ کس خواهان تولد او نبود. حتی پدر و مادرش به سادگی اون رو در اتاق 302 رها کردند تا به استقبال مرگ بره.ولی، والترنجات پیدا کرد اما زندگیش در دنیایی ادامه پیدا کرد که مردمش هیچ گاه برای اون شادی به همراه نیاوردند ، و به سبب اینکه کسی به اون نیازی نداشت رنج و درد زیادی رو تحمل کرد. در زمانی که در یتیمخانه بود مورد تمسخر واقع شد ، در زندان یتیمخانه حبس شد ، مجبور به یادگیری قوانین فرقه و اصول ساخت دنیای خود و همچنین بهشت از طریق آیین های وحشیانه و خونین شد و ... به خاطر همین درد و رنج هایی که کشیده بود والتر فکر می کرد که نباید متولد میشد ، و میخواست تا زمان رو به عقب برگردونه به رحم مادرش باز گرده ، اون ترجیح میداد که دیگه زندگی نکنه .... اما اون نمیتونست مادر واقعی خودش رو پیدا کنه* ، بنابراین به دلیل سن کم دچار اشتباه شد و به این باور رسید که مادرش اتاق 302 هستش و برای برگشتن به رحم مادر نیاز داره که ابتدا اتاق رو بیدار کنه... بعد از اون سالیوان به این موضوع پی برد که مادر ( اتاق ) در این دنیا که درد حکمفرماست قصد بیدار شدن نداره ، و برای بیدار کردن اتاق ، والتر خودش باید دنیا رو پاک کنه ( "مراسم 21 قربانی تنها راه برای پاک کردن اون بود" ) تا از طریق آیین های فرقه دنیای جدیدی رو تحت نام 21 قربانی به وجود بیاره . پس ، رویای اصلی زندگی والتر به اصول فرقه وصل شد و بدون اجرای مراسم 21قربانی برای نزول مادر مقدس ، محقق نمیشد... و ، برای زندگی بخشیدن به مادر محبوبش و بیدار کردن اون در بهترین دنیا ، همچنین برای رسیدن به آرامشی مطلوب در رحم مادر و برای رسیدن به رویای همیشگی ، والتر اماده بود تا هم به زندگی خودش خاتمه بده ، و همچنین 20 نفر دیگه رو به عنوان قربانی به اتاق هدیه کنه....




*قبل توضیح داده شد که والتر در کودکی بارها به محل تولدش برگشت اما هیچ کس در اونجا نبو بنابراین والتر ازدیدن مادرش محروم موند.


**با تحلیل ایده ی والتر بخش مربوط به بهشت فرقه به پایان رسید اما این بخش نکات زیادی رو در برداشت که خب در پایان یک جمع بندی کلی این موضوع رو میکنیم :
ما در این بخش در مورد اهمیت مفهوم رنج کشیدن در مذهب the order صحبت کردیم این فرهنگ از قدیم در شهر جا افتده بود که همیشه نسبت به این اصطلاح احساس احترام بشه. هر 4 ایده ای که ما در این بخش بررسی کردیم از همین مفهوم برداشت شد اما این 4 برداشت به 4 بهشت متفاوت انجامید در ذهن لئونارد یک جنگ و خونریزی دایمی ، در تصور دالیا نابودی کامل ، از دید کلادیا مرگ و رستاخیز و بالاخره از منظر والتر بازگشت به رحم مادر . دلیل این تفاوت رو میتونیم به راحتی از شرایط زندگی اونها درک کنیم دالیا درگیر جنگ جهانی بوده و دنیا براش درد آور ه ، والتر آنچنان از طرف اطرافیانش بی مهری میبینه که ترجیح میده به تنها جایی که در اون احساس آرامش میداد یعنی شکم مادرش برگرده و کلادیا هم به خاطر رنج هایی که در کودکی به خاطر افکار پدرش و دالیا نسبت زجر دادن کودکان برای احضار خدا داشتند کشیده بود و همینطور آشنایی که با مسیحیت داشت ایده آل متعادل تری داشت که با درد و رنج کمتری رو به رو بود و لئونارد هم به خاطر شرایطش در فرقه احساس برتر بودن روداشت و به خاطر افکار سادیستیش به فکر خون و خونریزی بود.


نکته ی دیگه ای که باید اشاره کرد که ایده ی لئونارد ، دالیا و کلادیا بیشتر به هم نزدیکه و جنبه ی عمومی تری داره به این مفهوم که اگر والتر به فکر این هست که با خلق بهشت خودش به آرامش برسه ، سه نفر دیگه بهشت رو برای همه ( یا حداقل عده ای معتقد ) میخواهند . هیچ کجا ندیدیم والتر از این حرف بزنه که با کارهاش قصد نجات بشریت رو داره ولی این سخن رو از زبان دالیا یا کلادیا بارها شنیدیم. میشه گفت والتر فقط به فکر آرامش خودش بود و کاری به دیگران نداشت.


نکته ی آخر در مورد علت انحراف اعتقادات افراد داخل بازی هستش : شاید با خوندن مطالب بالا به این سوال رسیده باشی که دین خود ما هم همین وعده ها رو میده پس چرا میگیم برداشت اونها غلط هستش ؟ باید بگم که هر چند ما هم به بهشت معتقدیم اما هیچ وقت و هیچ جا برای زودتر رسیدن به بهشت اقدام نمیکنیم . یعنی ما مراسمی برای فرستادن کل بشر به بهشت نداریم . خداوند به ما وعده داده اگر زندگی رو خوب به پایان ببریم دنیای دیگر هم برای ما خوب خواهد بود ولی بهشت بعد از زندگی خوب در دنیا ست نه اینکه دنیا رو نابود کنیم برای رسیدن به بهشت . اما در طول سری ما دایما شاهد این هستیم که سران فرقه در حال نابودی دنیا برای رسیدن به بهشت هستند .


پایان مبحث بهشت.
موضوع بعدی حزب های فرقه.



پاینده باشید.
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
یه خبری دیدم جالب بود, ربطی به بازی سایلنت هیل نداره ولی همچین بی ربط به سایلنت هیل هم نیست!:d
بازی شوتر اول شخصی به اسم Cult County قرار هست برای 3DS منتشر بشه.
سازنده بازی توی مصاحبه اش گفته که:
ما قطعا میخواهیم این بازی ترسناک باشه. ما میخواهیم بازیکن احساس کشمکش بکنه و وقتی که قرار هست به محیط بیرون بره احساس نگرانی کنه چون نمیدونه اونجا چه چیزی در کمینش هست و یا چه اتفاقی ممکنه براش رخ بده. یکی از مهمترین چیزهایی که برای ما بیشتر از اکشن اهمیت داره, ایجاد حس کشمکش و ترساندن هست که با این بازی میخواهیم آن را بدست بیاوریم.یکی از اهداف اصلی ما این است که اتمسفر مضطرب کننده(غمناک هم ممکنه معنی بده) ایجاد کنیم چون که مهمترین منبع الهام ما سایلنت هیل 2 است.

attachment.php



First Cult County video - it's 'inspired by Silent Hill 2' - Official Nintendo Magazine
 

Attachments

  • sd.jpg
    sd.jpg
    29.4 KB · مشاهده: 112
آخرین ویرایش:

havan

کاربر سایت
Feb 11, 2012
415
با سلام
دوستم بهم پیشنهاد داد گفت که بازی Dead Space 3 خیلی‌ ترسناکه
حتما بازیش کن
من که با قسمتهای قبلیش نترسیده بودم,بهش پیشنهاد دادم Silent Hill بازی کنه
اونم از من لینک واسه دانلود خواست
دوستان لطف کنید لینک دانلود Silent Hill ۱ تا ۳ رو واسه PC بدید
ممنون:x
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
با سلام
دوستم بهم پیشنهاد داد گفت که بازی Dead Space 3 خیلی‌ ترسناکه
حتما بازیش کن
من که با قسمتهای قبلیش نترسیده بودم,بهش پیشنهاد دادم Silent Hill بازی کنه
اونم از من لینک واسه دانلود خواست
دوستان لطف کنید لینک دانلود Silent Hill ۱ تا ۳ رو واسه PC بدید
ممنون:x
 

Urinal Mint

کاربر سایت
Jul 23, 2011
236
نام
ETSPACE
سلام! من برگشتم از مسافرت. رفته بودم شمال. کنار دریا یک هتل گرفته بودیم که میشد از بیرون دریا رو به صورت خیلی کم دید که دلیلش هم
اون مه مبهمی بود که همه جارو گرفته بود :d
خلاصه اونجا هم خاطرات سایلنت هیل دست از سرمون بر نمی داشت.
امروز رفتم پایه SH3، بعد تازه رسیدم به شهر سایلنت هیل، رفتم تو بیمارستان، الان طبقه دوم هستم، یک در هست ازم رمز عبور می خواد.
منم باید حتما این Leonard رو پیدا کنم. خب اینم یکی از چالش های دیگه. کنار در، یک تابلو هست که به دیوار چسبیده و اینو میگه:

1. اولی بزرگتر از دومی است.
2. دومی دو برابر سومی است.
3. سومی کوچکتر از چهارمی است.
4. چهارمی نصف اولی است.
ـــــ
سومی توی ردیف بالا نیست.
دومی توی ردیف راست نیست.
یکی از عدد ها کلید آخر است.

تصاویر:

1,2,3
 

OgIoN

کاربر سایت
Jun 7, 2012
313
نام
یه خبری دیدم جالب بود, ربطی به بازی سایلنت هیل نداره ولی همچین بی ربط به سایلنت هیل هم نیست!:d
بازی شوتر اول شخصی به اسم Cult County قرار هست برای 3DS منتشر بشه.
سازنده بازی توی مصاحبه اش گفته که:


attachment.php



First Cult County video - it's 'inspired by Silent Hill 2' - Official Nintendo Magazine

خوشبحال 3DS دارهاش ای خداااااا:((:|:|
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر