بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام
ویدئویی از SH4 دیدم درباره ترسناکترین صحنه های Sh4 هست توصیه میکنم ببینید :-s:d

720
باز نمیشه.:(
===================
از دوستان خواهش می‌کنم تصاویر و ویدیوها رو در صورت امکان تو جاهایی مثل آپارات قرار بدن که باز کردن‌شون نیاز به تسلیحات شکاننده! نداشته باشه.:d;)
 
آخرین ویرایش:
:d
من دیشب دانلودش کردم بعد دیدم. اولین انتخابش سایه ای هست که توی کمد تو دیواری اتاق خواب هست, بعدیش یه روح جسم دار هست که داره از توی دیوار روبروی تی وی میاد بیرون, بعدیش خود هنری هست که با چش و چال ترکیده داره تو لنز در نگااه میکنه, بعدیش تلفت توی اتاق هست که با صدای خیلی نازی میگه من همش دارم نیگات میکنم و آخر هم چهره والتر توی قاب عکس روی میز اتاق
نمیدونم اینا ترتیب داشتن یا نه, به هر حال اون روح ک داره از دیوار میاد تو خیلی ناجور تر از بقیه هست.
 
سلام
:d
من دیشب دانلودش کردم بعد دیدم. اولین انتخابش سایه ای هست که توی کمد تو دیواری اتاق خواب هست, بعدیش یه روح جسم دار هست که داره از توی دیوار روبروی تی وی میاد بیرون, بعدیش خود هنری هست که با چش و چال ترکیده داره تو لنز در نگااه میکنه, بعدیش تلفت توی اتاق هست که با صدای خیلی نازی میگه من همش دارم نیگات میکنم و آخر هم چهره والتر توی قاب عکس روی میز اتاق
نمیدونم اینا ترتیب داشتن یا نه, به هر حال اون روح ک داره از دیوار میاد تو خیلی ناجور تر از بقیه هست.
به نظر بنده ترسناک‌ترین لحظات شماره‌ی 4، زمانی بود که ما مثل بچه‌ی آدم از دست ارواح فرار می‌کردیم که یهو می‌دیدیم سرکار خانم آیلین با دست آویزونِ گردنش، جنگجوی درونش بیدار شده و به جنگ دشمنان رفته. اونم با یه مثلاً کیف‌دستی. :d
 
آخرین ویرایش:
سلام
اقا مسعود عزیز اول ممنون که اونقدر دقیق صفحات رو پیدا کردید و در اختیار گذاشتین(بازم سورپرایز شدم از دقتتون).
رفتم و پست هارو خوندم ,اونطور ک من دیدم سهم عمده توی نظریه سایلنت انجین (که از نظر این کوچیک اهالی silent mind! خیلی جالب و مهم هست) رو خودتون داشتین... حس جالب و سنگینی داشت مرور پست هایی که بعضا مربوط به سه چهار سال پیش میشدن! یه سری دوستان بودن که الان نیستن و ماها که الان هستیم (تا حدودی) معلوم نیست اونموقع ها کجا میپلکیدیم :d, بعضی بزرگان هم بودن که همچنان هستن و الان ارزش لایک هایی ک لطف میکنن و به پست های ناچیز ما میدن چند برابر شد برام.
 
بنظرخودم ترسناکترین صحنه ها تو Silent Hill 4 رو نمیتونم انتخاب کنم, بیشترشون ترسناکن حالا کدوم صحنه بیشتر ترسناکه بماند چون بستگی به خود طرف هم داره.ولی بهترین عناصر ترس تو این قسمت دراتاق هنری هستند اواخر بازی جوری شده بود دیگه با هزار گرفتاری وارد اتاق میشدمx_x

حالا یک سوال پیش اومد,آیا شما همه این صحنه های ویدئو رو تو بازی مشاهده کردید؟

از دوستان خواهش می‌کنم تصاویر و ویدیوها رو در صورت امکان تو جاهایی مثل آپارات قرار بدن که باز کردن‌شون نیاز به تسلیحات شکاننده! نداشته باشه.:d;)

پیشنهاد خوبیست,اگر ویدئو مهمی باشه سعی میکنم حتما تو آپارات هم قرارش بدم;;)

باز نمیشه.:(
باز نمیشه؟/:) :-"

اگر مشکل داشتید دوباره امتحان کنید,چون مشکل نداره امتحان کردم.
 
آخرین ویرایش:
سلام
سلام
اقا مسعود عزیز اول ممنون که اونقدر دقیق صفحات رو پیدا کردید و در اختیار گذاشتین(بازم سورپرایز شدم از دقتتون).
رفتم و پست هارو خوندم ,اونطور ک من دیدم سهم عمده توی نظریه سایلنت انجین (که از نظر این کوچیک اهالی silent mind! خیلی جالب و مهم هست) رو خودتون داشتین... حس جالب و سنگینی داشت مرور پست هایی که بعضا مربوط به سه چهار سال پیش میشدن! یه سری دوستان بودن که الان نیستن و ماها که الان هستیم (تا حدودی) معلوم نیست اونموقع ها کجا میپلکیدیم :d, بعضی بزرگان هم بودن که همچنان هستن و الان ارزش لایک هایی ک لطف میکنن و به پست های ناچیز ما میدن چند برابر شد برام.
شما لطف دارید اما اون یه پروژه‌ی مشترک با دوستان بود که بنده فقط دمو کردم.
اگر ویدئو مهمی باشه سعی میکنم حتما تو آپارات هم قرارش بدم;;)
کار خوبیست.
باز نمیشه؟/:) :-"

اگر مشکل داشتید دوباره امتحان کنید,چون مشکل نداره امتحان کردم.
نمیشه دیگه.:-??
شایدم ایراد از سیستم من باشه.l-)
 
آخرین ویرایش:
سلام.
اگه به شما این امکان داده شود که دنیای ذهن خودتون رو بر مبنای سایلنت هیل بسازید، این دنیا چگونه خواهد بود و چه کسی را به آن فرا خواهید خواند؟
چرا؟
===========
پیشاپیش بابت اینکه ممکنه نتونم دعوت‌تون رو قبول کنم عذرخواهی می‌کنم.
:d
 
سلام.
اگه به شما این امکان داده شود که دنیای ذهن خودتون رو بر مبنای سایلنت هیل بسازید، این دنیا چگونه خواهد بود و چه کسی را به آن فرا خواهید خواند؟
چرا؟
===========
پیشاپیش بابت اینکه ممکنه نتونم دعوت‌تون رو قبول کنم عذرخواهی می‌کنم.
:d

سلام.
یکمقدار شفاف سازی نیازه.
1-دنیای ذهن من فقط میتونه شامل درد و رنج و کاستی باشه مثل تمام عناوین سایلنت هیل یا نه میتونه ذهن آرام و سالمی باشه!(نیست آدم مثبتی ام ذهنمم کارش درسته:دی!)
2_اون شخص باید یه فرد حقیقی باشه یا نه میتونه فردی خیالی هم که زاییده ذهن خودمونه هم دعوت بشه؟
اگر فرد حقیقی باشه!حتما باید از این تاپیک باشه(نمونه خوبش خودت!)
2-اون شخص حقیقی رو باید بقیه بشناسن یا نه؟
از مشاهیر میشه استفاده کرد؟
 
سلام
سلام.
یکمقدار شفاف سازی نیازه.
1-دنیای ذهن من فقط میتونه شامل درد و رنج و کاستی باشه مثل تمام عناوین سایلنت هیل یا نه میتونه ذهن آرام و سالمی باشه!(نیست آدم مثبتی ام ذهنمم کارش درسته:دی!)
2_اون شخص باید یه فرد حقیقی باشه یا نه میتونه فردی خیالی هم که زاییده ذهن خودمونه هم دعوت بشه؟
اگر فرد حقیقی باشه!حتما باید از این تاپیک باشه(نمونه خوبش خودت!)
2-اون شخص حقیقی رو باید بقیه بشناسن یا نه؟
از مشاهیر میشه استفاده کرد؟
هنوز ایده رو پرداخت نکردم. ولی میتونه شامل همه‌ی اینا باشه.
1- عرض کردم که. دنیای ذهن بر مبنای سایلنت هیل. حتی می‌تونه بهشت مورد نظرتون باشه اما از جنس سایلنت هیل.
2- هر کسی میتونه باشه. اگه ماها بشناسیمش که هیچ وگرنه باید پرداخت خوبی داشته باشه. (من که پیشاپیش عذرخواهی کردم;) )
چقدر 2 گذاشتی؟:d
============================
خب قوانین قرار میدم. باید بتونید این جدول رو پر کنید.
فرض کنید دارید ایده‌ی ساخت سایلنت هیل بعدی رو میدید. سیاهی‌های درون‌تون رو صادقانه بروز بدید.
* حق حذف و اضافه یا تغییر قوانین موجود هم برای بنده محفوظه. :d
* میتونید حتی از فرصت داده شده، برای ساخت دنیای ذهن شخصی ثالب استفاده کنید.
* حق توهین ندارید.
* استفاده از الفاظ تند ممنوعه.
* شوخی یا Fun ایرادی نداره.
* اگه شخصی از همین‌جا رو دعوت کنید، حق اعاده حیثیت و یا مقابله به مثل برای اون شخص محفوظه.
* هر دنیایی می‌سازید، باید بتونید جفت و جورش کنید. باید بتونید از گذرگاهِ سوالات و ایرادات احتمالی به سلامت عبور کنید. خلاصه شعری نگید که تو قافیه و وزن‌ش بمونید.

[TABLE="class: cms_table_grid, width: 500"]
[TR]
[TD]نام دنیای ذهن[/TD]
[TD]فراخوانده شده[/TD]
[TD]فرا خواننده[/TD]
[TD]دنیای ذهن[/TD]
[TD]دلیل فراخوانی[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]؟[/TD]
[TD]؟[/TD]
[TD]؟[/TD]
[TD]؟[/TD]
[TD]؟[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
================================
پ.ن: قانون جدید
* استفاده از تصویر زیر در ابتدای پست مستحب است.

SilentHill1-620x248.jpg
 
آخرین ویرایش:
عجب ایده جالبی!
فقط فکر کنم برا تکمیل این جدول به شخصه یه هفته ای فکر کنم, :d خیلی استخون دارو جدی هست فرا خوندن یک نفر به ذهن خاموش خودمون, نمیشه بنده خداهارو ببریم جایی که خودمونم مطمعن نیستیم توش چه خبره:d
...........................
اگر دنیای ذهنی که قرار هست کسی به اون فرا خونده بشه, دنیای ذهن واقعی خودمون باشه بعید میدونم دلیلی فرا خوانی خیلی ارتباطی به سایلنت هیل و داستان اون داشته باشه. مشکلی نیست?:-/
 
آخرین ویرایش:
یه چیزی رو الان چند ساعته دارم کلنجار میرم با خودم که بگم یا نـه... میدونم یه فرد بخصوصی میگه گیر دادم:-" که خب در اصل هم دادم:d ولی نتونستم نگم :

به نظرتون ایده‌ی مسعود توی کلوب دنبال بشه دستمون رو بیشتر برای مانور باز نمیذاره:-/ کلوب هم از زیر خاک درمیاد بعد از قرنی...

پ.ن::-s
 
سلام
اگر دنیای ذهنی که قرار هست کسی به اون فرا خونده بشه, دنیای ذهن واقعی خودمون باشه بعید میدونم دلیلی فرا خوانی خیلی ارتباطی به سایلنت هیل و داستان اون داشته باشه. مشکلی نیست?:-/
خب اون موقع دیگه سایلنت هیلی نیست. پس باید ابزار مورد استفاده‌تون سایلنت هیلی باشه.
می تونید ترسیم کنید. خلق کنید. چهره‌ی خودتون رو تو اون دنیای ذهن به همراه فراخوانده شده. یا حتی هیولاها رو. با توضیح فلسفه‌ی پیدایش اون.
یه چیزی رو الان چند ساعته دارم کلنجار میرم با خودم که بگم یا نـه... میدونم یه فرد بخصوصی میگه گیر دادم که خب در اصل هم دادم:d ولی نتونستم نگم :
یه فرد بخصوصی تفریح دیگه‌ای نداره جز گیر دادن که.:|
به نظرتون ایده‌ی مسعود توی کلوب دنبال بشه دستمون رو بیشتر برای مانور باز نمیذاره:-/ کلوب هم از زیر خاک درمیاد بعد از قرنی...
حتی میشه براش یه کلوپ جدید ایجاد کرد. ;;)
================
پ.ن: اصلاً ایده‌ی این پیشنهاد با مرور گیر دادن‌های دائمیِ یه فرد بخصوصی به ذهنم رسید.
yahoo_65.gif

258315_crucified.gif
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or