بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    54

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

در ژاپن دهه ۱۹۶۰، نوجوانی به نام شیمیزو هیناکو در شهر کوچک و دورافتاده ابیسوگااوکا زندگی می‌کند، شهری که در گذرگاهی کوهستانی پنهان شده است. زندگی او چیزی جز روزمرگی‌های یک نوجوان معمولی نیست و روزهایش بدون اتفاقی ویژه سپری می‌شود.
تا آنکه مهی غلیظ بر ابیسوگااوکا فرومی‌نشیند و همه آنچه هیناکو می‌شناسد، در هم فرو می‌پاشد. خانه‌ای که زمانی برایش آشنا بود، حال به مکانی پر از تهدیدی ناشناخته تبدیل شده، خیابان‌های شهر خالی از سکنه‌اند، و آنچه در دل این مه می‌خزد، چیزی جز وحشتی ناملموس نیست.
اکنون، هیناکو باید از میان مسیرهای پیچ‌درپیچ ابیسوگااوکا عبور کند، معماها را حل کرده و برای زنده ماندن بجنگد. تلاشی برای رسیدن به تصمیمی که گریز از آن ممکن نیست. تلاشی برای پایان دادن به چیزی که باید نابود شود.
آیا او زیبایی و ظرافت را برمی‌گزیند؟ یا مسیرش او را به ورطه جنون و وحشت خواهد کشاند؟
داستانی از تصمیم‌هایی ناممکن، از زیبایی در دل وحشت، و وحشتی که از زیبایی زاده می‌شود.
======
شخصیت ها
Shimizu Hinako (شیمیزو هیناکو)
shimizu_hinako-.png
شخصیت اصلی بازی.
دختری نوجوان که زیر فشار انتظارات دوستان، خانواده و جامعه گرفتار شده است. او در کودکی شاد و پرانرژی بود، اما با گذر زمان به فردی آرام و محتاط‌تر تبدیل شده و اکنون به‌ندرت لبخند می‌زند.
======​
  1. نویسنده این اثر ریوکیشی۰۷ است، نویسنده‌ی نام‌آشنای رمان‌های تصویری ژاپنی که آثارش اغلب بر محور معماهای قتل، وحشت روان‌شناختی و عناصر فراطبیعی می‌چرخند.
  2. Kera طراحی موجودات و شخصیت‌های بازی را بر عهده داشته است.
  3. محل وقوع داستان، شهر خیالی ابیسوگااوکا (Ebisugaoka)، برگرفته از مکانی واقعی به نام کانایاما (Kanayama) در شهر گرو، واقع در استان گیفو (Gifu) است.
  4. دنیای دیگر در این بازی با نام معبد تاریک (Dark Shrine) شناخته می‌شود.
  5. موسیقی متن بازی توسط تیمی متشکل از دو آهنگساز ساخته شده است. موسیقی دنیای مه‌آلود (Fog World) توسط آکیرا یامائوکا، آهنگساز قدیمی این مجموعه، ساخته شده است، در حالی که کنسوکه ایناگه، کهنه‌کار صنعت موسیقی، مسئول موسیقی دنیای دیگر (Otherworld) است. علاوه بر این، آهنگسازان dai و xaki، که در دیگر آثار ریوکیشی۰۷ نیز نقش داشته‌اند، در برخی صحنه‌های خاص همکاری کرده‌اند.
  6. Silent Hill f نخستین بازی در این مجموعه است که در ژاپن رتبه‌بندی CERO:Z (مخصوص افراد ۱۸ سال به بالا) را دریافت کرده است.
=======
Staff Comments
ریوکیشی۰۷ - نویسنده‌ داستان:
«تا به امروز، هنوز احساسی را که هنگام نخستین مواجهه‌ام با جو خفقان‌آور و سرکوبگر سایلنت هیل داشتم، به خاطر می‌آورم. این حس همچنان مرا عمیقاً تسخیر کرده و به‌شدت مجذوبم می‌کند. افتخار بزرگی است که در مجموعه‌ای دخیل باشم که این‌همه خاطره از آن دارم. من تمام تلاش و توانم را در این داستان به کار گرفته‌ام، آن‌قدر که حتی اگر این آخرین چیزی باشد که می‌نویسم، برایم اهمیتی ندارد. برای من، مجموعه‌ی سایلنت هیل تنها یک مجموعه‌ی داستانی نیست؛ بلکه رسانه‌ای است—راهی شگفت‌انگیز و خارق‌العاده برای کاوش و تجربه‌ی قلب و ذهن انسان. امیدوارم که بازیکنان نیز بتوانند آن را به همین شکل درک و تحسین کنند. و به تمامی دوستانمان در آن سوی مرزها، امیدوارم از تجربه‌ی سایلنت هیل در فضایی متفاوت، جایی همچون ژاپن، لذت ببرید.»

Kera - طراح موجودات و شخصیت‌ها:
«من عاشق مجموعه سایلنت هیل هستم و این سری تأثیر بزرگی بر من داشته است. به‌ویژه، همیشه سایلنت هیل ۲ را به خاطر می‌آورم—پیام‌های روی دیوارها، موسیقی، و طراحی هیولاها. بنابراین، وقتی نوبت به سایلنت هیل f رسید و قرار شد فضای بازی را به ژاپن منتقل کنیم، باید چیزی خلق می‌کردیم که اندکی متفاوت به نظر برسد، و من واقعاً باید درباره‌ی چگونگی انتقال آن احساس فکر می‌کردم. طراحی هیولاها سخت‌ترین بخش کار بود. من باید همه‌ی آنچه پیش‌تر در سایلنت هیل آمده بود را در نظر می‌گرفتم و راهی می‌یافتم تا این بازی را به مسیری متفاوت ببرم، بدون اینکه جوهره‌ی سایلنت هیل را از دست بدهد. شاید این بار با همان مناظر خون‌آلود و زنگ‌زده روبه‌رو نباشید، اما صمیمانه امیدوارم از دیدگاه ما و جهانی که خلق کرده‌ایم، لذت ببرید.»

=======​
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: PC. PS5. Xbox Series X/S
سیستم مورد نیاز:
system.jpg

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,612
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 173
آخرین ویرایش:
Light
A Blessing for one
A curse for another
نعمت برای یکی ، بلا برای دیگری ...
بین این دو جمله حالت تیزر از یه فضای روشن و بارور به یه فضای تاریک و مرده میره

فیک هم باشه طرف میدونسته چیکار داره میکنه ...
 
سلام
راستی کسی میدونه این چاقوی قصابی پیرامید هد بدرد چی میخوره؟هم گندست و سنگین هم خیلی طول میکشه جیمز بخواد باهاش کسی رو بزنه!!!؟
شبیه این سوال رو خود جیمز هم تو اون اتاق می‌پرسه. همونطور که محمدمهدی تو تحلیلش میگه، جیمز و PH‌ شبیه هم هستن.خب چرا از یه سلاح استفاده نکنند؟

:arrowd::arrowd::arrowd::arrowd::arrowd::arrowd::arrowd:​
.
.
31.اتاق Pyramid Head || جیمز دو بار در Labyrinth دو قلوش رو مشاهده میکنه...اولین بار توی یک اتاق دایره ایی شکل که از پایین Mandarin ها دارن پدرتون رو در میارن و از بالا هم اگه به PH برسین , اون پدرتونو در میاره!!!خب ! جیمز از این سالن دایره ایی شکل به یک اتاق میرسه و... در واقع بیشتر به اتاق دیوونه ها شبیه بود...چند تا جسد اونجا هستند , چند تا قفس هم هستند (همونهایی که توی عکس ساختمان انجمن تاریخی تپه خاموش دیده بودید و وقتیکه توی بیمارستان بعد از اینکه Laura توی یک اتاق گیرتون میاندازه , هیولاهایی توی همین قفسها به شما حمله میکنند), یک هواکش خیلی گنده هست (این یک سنت در Silent Hill هست...) و رنگ اتاق قرمز هست...مهمتر از همه جیمز اسلحه ایی رو که PH قبلا استفاده میکرده رو در پیدا میکنه...اینجا تنها شانس جیمز هست برای اینکه اون بفهمه که دقیقا مثل Pyramid Head یک قاتله...یک موجود خودخواه و بدون هیچ احساس...از لحظه اای که شما جمله "You Got A Great Knife" رو میبینین جیمز بزرگترین ارتباط طبیعیش رو با Pyramid Head میبینه و درک میکنه...اونها یکی هستند ! پس چرا از یک اسلحه استفاده نکنند ؟!
.
.
==================================================================
Wow
دیدید گفتم. چیزی که امیدوار کننده‌ست، PC هست.:bighug:
 
آخرین ویرایش:
دلایل فیک بودن این تیزر به نقل از یکی از کاربران سایلنت هیل ویکی:[LTR]

  • The opening screen is poor English ("Konami Present")
  • The logo is a recycle of Downpour's logo
  • The release date is a Saturday (no video game ever is released on a Saturday)
  • The copyright is 2011
  • The video's background noise is standard clapping that can be found on any sound effects website, with nothing to suggest any real people are around
[/LTR]
 
سلام
دلایل فیک بودن این تیزر به نقل از یکی از کاربران سایلنت هیل ویکی:[LTR]

  • The opening screen is poor English ("Konami Present")
  • The logo is a recycle of Downpour's logo
  • The release date is a Saturday (no video game ever is released on a Saturday)
  • The copyright is 2011
  • The video's background noise is standard clapping that can be found on any sound effects website, with nothing to suggest any real people are around
[/LTR]
امیرجان نذاشتی 24ساعت خوش باشیم‌ها:(
 
دلایل فیک بودن این تیزر به نقل از یکی از کاربران سایلنت هیل ویکی:[LTR]

  • The opening screen is poor English ("Konami Present")
  • The logo is a recycle of Downpour's logo
  • The release date is a Saturday (no video game ever is released on a Saturday)
  • The copyright is 2011
  • The video's background noise is standard clapping that can be found on any sound effects website, with nothing to suggest any real people are around
[/LTR]

حتی اگه فیک هم نباشه تا زمانی که یک سایلنت هیل با اصالت ژاپنی خودش ساخته نشه من یکی رو هایپ نمیکنه.
با وجود بودن ارگینز داون پور وهوم کامینگ هیچ رغبتی برای انجامشون ندارم.
در حالی که هنوزم شماره های یک تا چهار رو با علاقه بازی میکنم!

دوست ندارم اون حس خاصی که بازی برای من داره خدشه دار بشه.
بشدت منتظر evil within هستم اما شماره بعدی re رو کلا بیخیال شدم.
اگه میخوان سبک یک بازی رو به کل عوض کنند برند یه ip جدید درست کنند.
الان هم کونامی نباید بازی رو که بر مبنای تفکر و فلسفه ژاپنی محبوب شده رو بوسیله یک استدیوی غیر ژاپنی تضعیف بکنه.
باقی سایلنت هیل ها شاید بازی خوبی باشند اما نه تحت عنوان فلسفه ژاپنی سایلنت هیل!
بازی که هنوز مثل سابق زیباست و من رو تحت تاثیر قرار میده متال گیر هست که خوشبختانه دست خود کوجیماست.
هرچند بنا به گفته های کوجیما استودیو های ژاپن امکانات کمتری نسبت به رقبای اروپایی امریکایی شون دارند و همین گفته ها من رو نسبت به یک شماره ژاپنی برای فعلا ناامید میکنه.
واقعا چرا باید استعدادهایی مثل اواکا و یاماوکا و.... ازشون در اونچه استعداد دارند استفاده نشه!
 
ای آقا ... پس پول یامفت خوردن از اعتبار اون IP و فنهای دو آتیشه‌‌ش چی میشه ؟
میدونم اشکان جان مشکل یک ای پی جدید به مراتب دشوار تر از یک ادامه ضعیفه(تبلیغات کمتر، شکست تجاری، عدم اطمینان جهت بازگشت سرمایه و هزار داستان دیگه)
اره همه اینها هست اما مگه برای کونامی و دیگر اعضای تیم سایلنت چه مشکلی وجود داره که نمیشه دوباره از افراد قدیمی در کنار تیم جدید استفاده بشه؟
اگر اشتباه نکنم هنوز بعضی از افراد گروه توی کونامی فعالیت میکنند و اواکا هم ابراز تمایل به همکاری کرده حتی کوجیما هم دوست داشته پای چنین کارگردانی وایسه!
خیلی بی انصافی که تیم سایلنت بخاطر شکست شماره چهارم که البته در مقابل سری های جدید یک برده کامله کاملا از بازی کنار گذاشته بشه!اون هم با کارنامه درخشان تیم که البته هر نقصی که شماره چهارم داره عمده تقصیرات گردن کونامی که به تیم فشار وارد کرد تا هرچه سریع تر بازی ریلیز بشه!
هنوزم بعد از حدود ۱۰ سال که از انتشار شماره دوم میگذره محیط برام حس واقع گرایانه داره،کاراکترها خیلی به واقعیت نزدیکند و بر عکس سری فاینال فانتزی و یا.... خیلی معمولی یا حتی شاید بشه گفت زشتند!(هیچوقت یادم نمیره که قبل از انتشار شماره چهارم وقتی به عکسهای والتر و ایلین نگاه میکردم چقدر حس شخصیت های حقیقی بدون گریم و افراد نرمال بهم دست میداد)اما وقتی اورگینز رو بازی میکردم احساس کنترل یک عروسک رو داشتم!
بگذریم من زیاد در جریان سری های جدید نبودم و عدم اطمینان باعث شد بازی نکنم!نمیخوام حس خاص سایلنت هیل برام داغون بشه!مثل اتفاقی که بعد اویل افتاد!!!
ایا نسخه های جدید یک موفقیت تجاری بودند یا نه؟مخاطب خارجی بازخوردش نسبت به نسخه های جدید چی بوده؟
اگرم شماره های جدید موفق بودند کونامی حق داره اما اگه نه پس چرا؟
 
آخرین ویرایش:
اره همه اینها هست اما مگه برای کونامی و دیگر اعضای تیم سایلنت چه مشکلی وجود داره که نمیشه دوباره از افراد قدیمی در کنار تیم جدید استفاده بشه؟
این روندی هست که من همیشه توی ذهنـَم داشتم ، من احساس میکنم تیم سایلنت به قدر کافی از شماره چهار راضی نبود ... دلیل این قضیه رو هم توی عجله کونامی توی بیرون دادن بازی اون هم توی فاصله های یه سالـه میدونسته که وقت رو واسه تیم کم میکنه ... ولی کونامی منافعش براش ایجاد میکنه که هر طور شده اینکار بکنه و پیش خودش هم میگه شاید بتونیم طیف جدید مخاطب هم جذب کنیم ...
آخر هم با تعطیل شدن تیم سایلنت کلاً مسیر بازی عوض میشه و حتی همون خواسته اولیه کونامی محقق نمیشه ...
حالا هم راه پس و پیشی واسه کونامی نمونده ، تیم که جمع شدنی نیست آی پی هم داره از دست میره میمونه اینکه تا وقتی نامش بمیره از سودش استفاده کن .
اورگینز رو بازی میکردم احساس کنترل یک عروسک رو داشتم!
sho کلاً از خوبها توی شماره های بعد از ts محسوب میشه ولی یه مشکل بزرگ داره ، اونهم سیب زمینی ای به نام تراویس گریدی ...
 
با وجود بودن ارگینز داون پور وهوم کامینگ هیچ رغبتی برای انجامشون ندارم.
حالا با هوم کامینگ و دانپور زیاد کاری ندارم چون خیلیا خوششون نیومده اما origins دیگه چرا :-/ به نظرمن که خیلی هم خوب بود. اتفاقا یکی از دلایل پورت شدنش روی پلی2 جدای از گرافیک خوبش، یه سایلنت هیل واقعی بودنش بود :d

اگه میخوان سبک یک بازی رو به کل عوض کنند برند یه ip جدید درست کنند.
موافق نیستم. کونامی برا سایلنت هیل یه دنیایی خلق کرده که خیلی زیاد میتونه روش مانور بده و اصلا هم منطقی نیست بخواد یه ip جدید بسازه. بعد از این همه انرژی که صرف خلق نه بازی های سایلنت هیل بلکه فلسفه و داستانی که داره کرده.
 
سلام
من SH:O و SH:DP‌ رو بازی نکردم.
اما SH:HC رو بازی کردم و می‌تونم نظر بدم. البته همون جمله‌ی قدیمی
«ای کاش عنوان سایلنت هیل رو یدک نمی‌کشید»
=================================
پ.ن: نقد بازی نوشته «سید طه رسولی» که در هفته‌نامه‌ی کلیک ضمیمه‌ی یک‌شنبه‌های روزنامه جام‌جم در شماره‌ی 211، به تاریخ 12 آبان 1387 که در صفحه‌ی 13 منتشر شده.

 
آخرین ویرایش:
اما SH:HC رو بازی کردم و می‌تونم نظر بدم. البته همون جمله‌ی قدیمی
«ای کاش عنوان سایلنت هیل رو یدک نمی‌کشید»
دقیقا کاش اسمش چیز دیگه ای بود!
فقط باید صحنه ی هنرنمایی پیرامید هد رو حذف میکردن! همین!!!

پ.ن: نقد بازی نوشته «سید طه رسولی» که در هفته‌نامه‌ی کلیک ضمیمه‌ی یک‌شنبه‌های روزنامه جام‌جم در شماره‌ی 211، به تاریخ 12 آبان 1387 که در صفحه‌ی 13 منتشر شده.

اینو از کدوم قسمت انباردونی کشیدی بیرون؟:d
الان فعالیت میکنه؟:-/
 
پیشنهاد میکنم بخونید نقد طه رو ، نقد منصفانه ای هست ( خود طه رسولی یکی از فن آتشفانی سری سایلنت هیل هست !! :دی )

" بازگشت به خانه از لحاظ داستانی شاید نسبت به بازیهاتی دیگر این سری کم داشته باشد ، اما هنوز از بسیاری از بازیهای دیگر بهتر و تاثیر گذارتر است . "

دقیقا !
درسته که از بعد فلسفی کلی بازی و داستانی و ... به سایلنت هیل ژاپنی سری اول نمیرسه ( که هر چند حداقل تلاس میکنه که برسه خیر سرش !! )
ولی واقعا بی انصافیه که اینقدر ملت میکوبنش و آشغال و کثافت خطابش میکنن :دی و بازی رو در حد شوخی هایی مثل RE 6 پایین میارن و یکی میکنن !

همین سیستم Survival بازی و جو و اتمسفرش خودش کلی ارزش داره

" دشمن ها سرسخت هسستند و تعداد مهمات و آیتم های سلامت بخش فوق العاده کم شده است "
حتی
" دیگر نمیتوانید مهمات را انبار کنید تا در مراحل بالاتر راحت باشید ، چون بازی به شما تنها اجازه برداشتن تعداد محدودی تیر را میدهد "
" مراحل بسیار خوب هستند و افکتهای تصویری و موسیقی به خوبی حس تعلیق و دلهره را منتقل میکنند "
 
سلام
اینو از کدوم قسمت انباردونی کشیدی بیرون؟:d
از قسمت بایگانیه کلیک‌دونی:d
الان فعالیت میکنه؟:-/
کی؟ کلیک یا آقای رسولی؟
هر دوشون آره اما دیگه تو کلیک مطلب نمی‌نویسه.
پیشنهاد میکنم بخونید نقد طه رو ، نقد منصفانه ای هست ( خود طه رسولی یکی از فن آتشفانی سری سایلنت هیل هست !! :دی )
بنده تایید می کنم. لازم به ذکر است تا جاییکه میدونم ایشون تاپیک
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی
رو هم دنبال می‌کردند.
دقیقا !
درسته که از بعد فلسفی کلی بازی و داستانی و ... به سایلنت هیل ژاپنی سری اول نمیرسه ( که هر چند حداقل تلاس میکنه که برسه خیر سرش !! )
ولی واقعا بی انصافیه که اینقدر ملت میکوبنش و آشغال و کثافت خطابش میکنن :دی و بازی رو در حد شوخی هایی مثل RE 6 پایین میارن و یکی میکنن !
موافق هستید کمی در مورد این بازی بحث کنیم.
یادم میاد چند وقت پیش اشکان و امیرحسین برای نوشتن تحلیل SH:HC درخواست همکاری داده بودند که به هیچ خورد.
 
موافق هستید کمی در مورد این بازی بحث کنیم.
چرا که نه! صرف بر اینکه یک اثر از دیدگاه هواداران، ضعیف قلمداد!شده،نباید از نقد کردنش سرباز زد!
اریجینز هم فضاسازی خوبی داشت،حیف قسمت اعظم بازی از یادم رفته:( کاری به شخصیت پردازی ضعیف و تلاش عجیب سازنده برای مربوط کردن اثر فوق با سایلنت هیل های کلاسیک ندارم،اما در حین انجام بازی،واقعا احساس میکردم که در سایلنت هیل هستم!
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or