بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
رضا تو چندتا عشق و معبود داری؟:d
http://forum.bazicenter.com/thread75622/page2/#post2535591
=======================================================
منم که به سایلنت هیل 2 رای دادم! ولی الان عذاب وجدان گرفتم! کاش اصلاََ رای نمیدادم و خودم رو مثل میلاد تحریم میکردم!:crying1:
امير از آنجا كه در عالم گيم سبك هايه متنوعي وجود داره من هم در هر سبك رهرويه استادي بزرگ هستم مثلا در سبك H&S كاميا در سبك fps استاد بزرگ كن لوين و در سبك rpg ميازاكي خلاصه در هر سبك اسطوره هايي وجود دارن ومن هم به بزرگي ازشون ياد ميكنم.
خوب مثل ميلاد به نسخه اول راي ميدادي عذاب وجدان نميگرفتي.:d
 
امير از آنجا كه در عالم گيم سبك هايه متنوعي وجود داره من هم در هر سبك رهرويه استادي بزرگ هستم مثلا در سبك H&S كاميا در سبك fps استاد بزرگ كن لوين و در سبك rpg ميازاكي خلاصه در هر سبك اسطوره هايي وجود دارن ومن هم به بزرگي ازشون ياد ميكنم.
خوب مثل ميلاد به نسخه اول راي ميدادي عذاب وجدان نميگرفتي.:d
بله! بسیار هم عالی!
هر چند به نظر بنده در مورد سایلنت هیل باید تیم سایلنت رو به بزرگی ازشون یاد کنیم نه فقط استاد کیچرو رو!:d
من متاسفانه سایلنت هیل 1 رو زمان خودش بازی نکردم! فکر کنم حدود 6-7 سال پیش بود با شبیه ساز روی PC بازی کردم! قبل از اون, حدود صد بار سایلنت 2, 3 و 4 رو تموم کرده بودم!:d
ولی سایلنت هیل 3 رو همون سالی که عرضه شد بازی کردم! یادش بخیر! مدرسه نمیرفتم تا بشینم با داداشم سایلنت هیل 3 رو بازی کنم! عجب دورانی بود...8->
 
آخرین ویرایش:
منم یه خورده احساس پشیمانی می کنم که به سایلنت هیل 1 رأی ندادم با اینکه سایلنت هیل 1 رو در زمان خودش بازی کردم و تو اوج بازی های هم رده ای مثل رزیدنت اویل و پارازیت ایو ، و از اون بازی هایی بود که منو از دوره پیش دانشگاهی انداخت اما بازهم حرف قبلمو تکرار می کنم که شماره 1 و 2 هردو در یک سطح هستن و هرکدوم جزء اساسی و فوق العاده قوی تاریخچه ی سایلنت هیل هستن . اگه امکان داشت که دوباره رأی بدم باز هم به سایلنت هیل 2 رأی می دادم اما دلم می خواست هیچوقت تو این موقعیت قرار نگیرم با اینکه زندگیم با سایلنت هیل 1 دگرگون شد ...
 
یادم میاد توی همون سه ماهه آخر سال silent hill 1 منتشر شد اتفاقا یه روز سرد و بارانی من به همراه رفیقم بازی رو خریداری کردیم.برام جالب بود توی همون مدرسه در ابتدا صدای گریه میومد.عجیب و ترسناک بود.اون شریل هم توهم محض و دست نیافتنی بود به اضافه نقشه که در ابتدا کشف میشد.اینها عناصری بود که من هنوز بعد از سالها با اون درگیرم و تا آخرین دقیقه عمرم اون زمان انتشار بازی رو فراموش نخواهم کرد.!!!!
راستی این روزها همراه اول هم یه تم رو از سری سایلنت برای آخر تبلیغ خودش میزاره.نمیدونم شاید من دارم اشتباه میکنم یا توهمه:d
 
سلام مجدد به همگی دوستای گلم
yahoo_6.gif

خواستم اول مقدمه ای خدمتتون عرض کنم و بعدش اون سورپرایزی که قولشو داده بودم براتون بذارم...
پیشا
پیش
flowers.gif
yahoo_36.gif
سال نو
yahoo_36.gif
flowers.gif
رو به همه تون تبریک میگم و امیدوارم سالی پر از موفقیت و شادی و سلامتی داشته باشین و به چیزایی که میخواین برسین...
توی سالی که گذشت لحظات خوبی رو در کنار شما عزیزان داشتم و هر وقت وارد اینجا شدم انگار وارد یه دنیا و یه فضا دیگه شدم...بچه ها عشق به سایلنت هیل که حداقل نقطه مشترک ذهن ماست مارو به اینجا میکشونه که دور هم باشیم و راجع به چیزایی باهم حرف بزنیم و چیزایی رو مطرح کنیم که برای بقیه قابل درک و هضم نیست و بجز خودمون کسی نمیتونه درکمون کنه...بعنوان عضو کوچکی از دریای خانواده سایلنت هیل دیگه بیشتر از این حرف نمیزنم و براتون ارزوی بهترین هارو دارم...به امید روزی بدون کینه از همدیگه و غرور ...
خب بچه ها بریم سر اصل مطلب!
اون چیزی که خواستم براتون بذارم عکس خودمه با تی شرت سایلنت هیل!
که امروز چاپش کردم...خیلی وقت بود میخواستم این کارو بکنم که دیگه هی عقب افتاد...خیلی زحمت کشیدم براش...دوتا عکس متفاوت گرفتم که براتون میذارم امیدوارم خوشتون بیاد...
[h=1] [/h]
54516d1b4df6.jpg
 
آخرین ویرایش:
سال نو باستانی رو به همهٔ طرفدارای گل سایلنت هیل تبریک میگم:x

---------- نوشته در 01:48 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 12:54 PM ارسال شده بود ----------

images

دوستان این سایلنت هیل (Downpour) اعصاب مارو خورد کرده

بازی خوبی هست روح و روان انسان رو تحت تاثیر قرار میده اما عیب های بزرگ و اعصاب خورد کنی‌ هم داره:
گیمپلی و کنترل که خیلی‌ بد هست... بطور مثال در یک عملیات فرعی باید خاکستر رو به محلی میبردم که تو عکس نشان داده شده... من اول عکس را نگاه کردم فکر کردم باید همونجا باشه، بعدش آن محل را پیدا کردم درست مثل عکس
۱۰ بار همه جا رو دور زدم گشتم جایی‌ رو که باید خاکستر رو بریزم را پیدا نکردم(به خاطره گمپلی ...... دکمه اصلا نمیومد) بعدش من به شک افتادم، گفتم شاید من اشتباه کردم شاید به عکس ربطی‌ نداشته باشه (بعدش امروز Lets Play Youtube دیدم یارو هم محل را پیدا نکرد خداحافظی کرد و بد رفت کمک خواست; آخر محل خاکستر یک نقطه‌ای بوده که هر چقدر بدوی یا راه بری دکمه نمیاد) ... یه گاوصندق بود هر چی‌ گشتم کدش پیدا نشد... بعدش دیدم راهی‌ نیست رفتم سوار قایق شدم ادامه دادم .
به مرحلهٔ فرار از زندان رسیدم
تا جای که امکان بود فرار کردم
بعدش به دری رسیدم که برای ورود به آن باید کد را وارد کنیم
من هم چراغ قوهٔ جدید را از زمین برداشتم و جستجو کردم
عددهای ۲۳۴۵ را پیدا کردم یک عدد کم بود نمیخواستام از جای کمک بخواهم، ۲ ساعت گشتم همه جا را, آخر ساعت ۳ شب شد نتوانستم پیدا کنم
بعدش امروز مجبور شدم راهنمای قدم به قدم بخوانم، هر ۳ راهنما نوشته بودند که اولین شماره همان جا که چراغ قوهٔ را میگیریم در سقف عدد ۲ نوشته است
اما من که سقف را هم دیده بودم همه جا را گشته بودم اما عدد ۲ نبود، بعدش دوباره دستگاه را روشن کردم همان اول به سقف نگاه کردم، حق با من بود اثری از عدد ۲ نبود. بعدش رفتم Youtube Lets Play دیدم روی سقف عدد ۲ بسیار بزرگ و به راحتی‌ دیده میشود... تعجب کردم.... کد ۲۲۳۴۵ را یادداشتش کردم... دوباره امتحان کردم رفتم دیدم اثری از عدد ۲ اولی نبود بقیه شماره‌ها به راحتی‌ دیده می‌شدند... ناگزیر کدّ را وارد کردم ۲۲۳۴۵ اما در باز نمی‌شد، چند بار آزمایش کردم اما باز نشد.
الان باید چه کار کنم؟ راهی‌ برای ادامهٔ بازی وجود دارد؟


---------- نوشته در 02:09 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 01:48 PM ارسال شده بود ----------

silent_hill1.jpg
silenthillpsonealtcoverjp7.jpg

نظر سنجی: من موندم بین ۱ و ۲ کدوم را انتخاب کنم
به نظر من از نظر داستانی قسمت ۲
تو قسمت ۳ بیشتر ترسیدم
۴ را هنوز بازی نکردم, ایشالا بعد از Downpour بازی می‌کنم

اما Silent Hill اولین نسخه بود یک انقلاب به تمام
معنا
چون دوستان کمتر به 1 Silent Hill رأی دادن من به 1 Silent Hill رأی میدم:x>:d
 
آخرین ویرایش:
با نصب کردن DLC بازی BOM, دو کرکتر هدر و جیمز هم اضافه میشند به بازی...
عکس:

004.jpg
003.jpg
پ.ن: نمیدونم بخندم یا گریه کنم...آخه چهره این دوتا کجا شبیه به جیمز و هدر هست؟ کله جیمز چرا شبیه کمبزه شده؟ چرا انقدر این دوتا کج کوله شدند آخه؟
 
با نصب کردن DLC بازی BOM, دو کرکتر هدر و جیمز هم اضافه میشند به بازی...
عکس:

004.jpg
003.jpg
پ.ن: نمیدونم بخندم یا گریه کنم...آخه چهره این دوتا کجا شبیه به جیمز و هدر هست؟ کله جیمز چرا شبیه کمبزه شده؟ چرا انقدر این دوتا کج کوله شدند آخه؟

مهم نفس کاره و نیت (کثیف )کونامی! علاوه بر این، همین که سطح شعور سازنده برای طرفدارا مشخص بشه کافیه!

چیزی که مشخصه اینه که طراح اثرات فوق! به علوم پایه ی فوتوشاپ اشراف کامل داشته!(؟) :d
 
نمیدونم اگر عکس جیمز و هدر BOM رو به Shingo Yuri و دستیارانش نشون بدند چه عکس العملی نشون میدند...
سال 2001 چه Character Model هایی طراحی میکردند...

attachment.php
 

Attachments

  • sd.jpg
    sd.jpg
    38.4 KB · مشاهده: 74
دوستان این سایلنت هیل (Downpour) اعصاب مارو خورد کرده
بازی خوبی هست روح و روان انسان رو تحت تاثیر قرار میده اما عیب های بزرگ و اعصاب خورد کنی‌ هم داره:
گیمپلی و کنترل که خیلی‌ بد هست... بطور مثال در یک عملیات فرعی باید خاکستر رو به محلی میبردم که تو عکس نشان داده شده... من اول عکس را نگاه کردم فکر کردم باید همونجا باشه، بعدش آن محل را پیدا کردم درست مثل عکس
۱۰ بار همه جا رو دور زدم گشتم جایی‌ رو که باید خاکستر رو بریزم را پیدا نکردم(به خاطره گمپلی ...... دکمه اصلا نمیومد) بعدش من به شک افتادم، گفتم شاید من اشتباه کردم شاید به عکس ربطی‌ نداشته باشه (بعدش امروز Lets Play Youtube دیدم یارو هم محل را پیدا نکرد خداحافظی کرد و بد رفت کمک خواست; آخر محل خاکستر یک نقطه‌ای بوده که هر چقدر بدوی یا راه بری دکمه نمیاد) ... یه گاوصندق بود هر چی‌ گشتم کدش پیدا نشد... بعدش دیدم راهی‌ نیست رفتم سوار قایق شدم ادامه دادم .
به مرحلهٔ فرار از زندان رسیدم
تا جای که امکان بود فرار کردم
بعدش به دری رسیدم که برای ورود به آن باید کد را وارد کنیم
من هم چراغ قوهٔ جدید را از زمین برداشتم و جستجو کردم
عددهای ۲۳۴۵ را پیدا کردم یک عدد کم بود نمیخواستام از جای کمک بخواهم، ۲ ساعت گشتم همه جا را, آخر ساعت ۳ شب شد نتوانستم پیدا کنم
بعدش امروز مجبور شدم راهنمای قدم به قدم بخوانم، هر ۳ راهنما نوشته بودند که اولین شماره همان جا که چراغ قوهٔ را میگیریم در سقف عدد ۲ نوشته است
اما من که سقف را هم دیده بودم همه جا را گشته بودم اما عدد ۲ نبود، بعدش دوباره دستگاه را روشن کردم همان اول به سقف نگاه کردم، حق با من بود اثری از عدد ۲ نبود. بعدش رفتم Youtube Lets Play دیدم روی سقف عدد ۲ بسیار بزرگ و به راحتی‌ دیده میشود... تعجب کردم.... کد ۲۲۳۴۵ را یادداشتش کردم... دوباره امتحان کردم رفتم دیدم اثری از عدد ۲ اولی نبود بقیه شماره‌ها به راحتی‌ دیده می‌شدند... ناگزیر کدّ را وارد کردم ۲۲۳۴۵ اما در باز نمی‌شد، چند بار آزمایش کردم اما باز نشد.
الان باید چه کار کنم؟ راهی‌ برای ادامهٔ بازی وجود دارد؟

من تا اون قاوصندوقه که میگی هنوز نریسیدم. اما؛ راهنمایی شو واست گیر آوردم:

Easy
Turn dial #1 to the right, three clicks
Turn dial #2 to the right, just one click
Turn dial #3 to the left, three clicks
Turn dial #4 to the left, two clicks
Turn dial #5 to the left, four clicks

Normal
Turn dial #3 to the right, 2 clicks
Turn dial #2 to the right, one click.
Turn knob #4 left 2 clicks
Turn dial #5 left four clicks
Turn dial #1 right three clicks

Hard
Turn dial #3 to the right, 2 clicks.
Turn dial #2 to the right (one click only)
Turn dial #4 one click to the right
Turn dial #5 four clicks to the right
Turn dial #1 a single click to the left
 
با نصب کردن DLC بازی BOM, دو کرکتر هدر و جیمز هم اضافه میشند به بازی...
عکس:

004.jpg
003.jpg
پ.ن: نمیدونم بخندم یا گریه کنم...آخه چهره این دوتا کجا شبیه به جیمز و هدر هست؟ کله جیمز چرا شبیه کمبزه شده؟ چرا انقدر این دوتا کج کوله شدند آخه؟
:laughing::laughing::laughing:
الانه س که سکته کنم:|
اینم از اثرات BOM
 
وای وای تند تندی نوشتم که fix سر وقت برسم و دقیقاً سر سال تحویل برسم... ای وای الان سال تحویییییییییییل شد...
به همین خاطر عذرخواهی می کنم اگه جفنگه...
سِلین سِلین :p
سال نو مبارک...!

Mystery is yet UNRELIEVED
آممممم... نمیدونم چی باید بگم!؟ تنها چیزی که به ذهنم می رسه اینه که من تمام تلاشم رو کردم تا لحظه تحویل سال، کنار خانوادم باشم. از اونجایی که مطمئنم بیشتر شما می دونید، من تنها زندگی می کنم و دوستان و رفقای من همون خانواده من هستند. فقط نمیدونم چه چیزی باعث شد تا امروز رو بخوام در کنار شما باشم.
میدونم که این مدت رفتن و اومدن های من ممکنه اندکی رو اعصاب باشه اما...
می دونید چیه، فکر کنم فصل جدیدی از زندگی برای من آغاز شده، در حالیکه فصول گذشته، چه زیبا و چه زشت، همراه همیشگی ما به عنوان خاطرات تلخ و شیرین خواهند بود. و مطمئناً خاطرات در کنار شما بودن همیشه برای من درخشان خواهد ماند. چرا که با هر ملاقاتی تو دنیای GAME و FANTASY LAND بی شک یاد شما خواهم افتاد...
It's strange! That I owe people I barely know
جداً اگر پیش خودتون فکر کردید که Leon با اینکه دیگه تو سایت نیست ممکنه این دنیای خارق العاده رو فراموش کرده باشه، باید بگم که سخت در اشتباهید... :p
Anyway
کلامی هم با رفیق محافظه کارم...
سلام مسعود جان...
در ابتدا بگم که وقتی بهت زنگ زدم، یکی گفت خط موبایلت رو واگذار کردی...
Come on, I don’t buy it… so pick it up and give it a GO
Cause I'm waiting
;)
بعدشم رفیق واقعاً فکر میکنی این رویه ای که پیش رو گرفتی، درسته؟ یعنی من واقعاً ...
Am I that monster? Who do u think I am, a mysterious serial killer
به هر حال من به خاطر تمام سوء تفاهم ها ازت عذرخواهی میکنم و امیدوارم برای تو هم این سوء تفاهم ها رفع شده باشه... اگر بهم زنگ بزنی مطمئن باش همه چیز حل خواهد شد!
;)
بچه ها من این Silent Hill: Book of Memories رو دو بار تموم کردم و 2 تا از Ending هاش رو هم دیدم (The best and the worse)
میدونم که این حرفم برای خیلی از SH Super Fans کمی نا خوشاینده (که خود منم یکی از SF ها هستما :p ) و ممکنه دوباره لقب منحوس Betrayer رو به من ابلاغ کنید اما به نظر من اگه نگرشتون رو عوض کنید و صرفاً فکر نکنید دارید یک Silent Hill بازی می کنید با تمام اون انتظاراتی که از یک SH دلنشین دارید، اونقدرها هم بازی بدی نیست...
فکر کنم اون پستچیه هم که اول بازی میاد و اون کتابه... (BLA BLA BLA :D) رو میده بهتون همون پستچیه بازی SH: Downpour باشه...
در هر صورت من که زیاد بدم نیومد، هرچند من اصولاً از هیچکدوم از شماره های سری بدم نمیاد ;)
خُب... به ساعت من الان بیش از یه ربع به تحویل سال نمونده... جداً امیدوارم در کنار FANTASY و DREAMهاتون سال فوق العاده ای رو داشته باشید...
Don't let them take away your FANTASY and DREAM… that's all we have left in this cruel real world. Unleash your PERSONA, let the army of our PERSONA's change the world

PS1:
میرم میام ویرایش میکنم
:p
PS2:
کاکو خیلی مارمولکه
:d

After that the RED fragments are one, the path to the HELL will open... by stepping backward of each Fallen Phoenix one step
Vzhshmf Enq Rsqhjd
 
آخرین ویرایش:
نظرسنجی رو عوض نمیکنید؟یکساله عوض نشده!:p (نمک ریختم الان)
.......
همین ابتدا یه دعای خیری بکنین من یتونم sh2 رو تموم کنم چون 10 روز عیدو مدرسم:(
......
یه سوالی دارم
با نصب کردن DLC بازی BOM, دو کرکتر هدر و جیمز هم اضافه میشند به بازی..

پ.ن: نمیدونم بخندم یا گریه کنم...آخه چهره این دوتا کجا شبیه به جیمز و هدر هست؟ کله جیمز چرا شبیه کمبزه شده؟ چرا انقدر این دوتا کج کوله شدند آخه؟
چیش بده؟جیمز که عینا شبیهِ مشابهش تو sh2 میباشه:p
.
.
.
خوب راستش من از جیمز بدم میاد در نظرم همین شکلیه
:p
سلین سلین
yahoo_10.gif

سال نو مبارک...!
Welcome:welcome:
کسی سایت الفانت تر نشده برای خرید sh3 میشناسه معرفی کنه.پیشاپیش ممنون و اینا...
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or