بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    54

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

در ژاپن دهه ۱۹۶۰، نوجوانی به نام شیمیزو هیناکو در شهر کوچک و دورافتاده ابیسوگااوکا زندگی می‌کند، شهری که در گذرگاهی کوهستانی پنهان شده است. زندگی او چیزی جز روزمرگی‌های یک نوجوان معمولی نیست و روزهایش بدون اتفاقی ویژه سپری می‌شود.
تا آنکه مهی غلیظ بر ابیسوگااوکا فرومی‌نشیند و همه آنچه هیناکو می‌شناسد، در هم فرو می‌پاشد. خانه‌ای که زمانی برایش آشنا بود، حال به مکانی پر از تهدیدی ناشناخته تبدیل شده، خیابان‌های شهر خالی از سکنه‌اند، و آنچه در دل این مه می‌خزد، چیزی جز وحشتی ناملموس نیست.
اکنون، هیناکو باید از میان مسیرهای پیچ‌درپیچ ابیسوگااوکا عبور کند، معماها را حل کرده و برای زنده ماندن بجنگد. تلاشی برای رسیدن به تصمیمی که گریز از آن ممکن نیست. تلاشی برای پایان دادن به چیزی که باید نابود شود.
آیا او زیبایی و ظرافت را برمی‌گزیند؟ یا مسیرش او را به ورطه جنون و وحشت خواهد کشاند؟
داستانی از تصمیم‌هایی ناممکن، از زیبایی در دل وحشت، و وحشتی که از زیبایی زاده می‌شود.
======
شخصیت ها
Shimizu Hinako (شیمیزو هیناکو)
shimizu_hinako-.png
شخصیت اصلی بازی.
دختری نوجوان که زیر فشار انتظارات دوستان، خانواده و جامعه گرفتار شده است. او در کودکی شاد و پرانرژی بود، اما با گذر زمان به فردی آرام و محتاط‌تر تبدیل شده و اکنون به‌ندرت لبخند می‌زند.
======​
  1. نویسنده این اثر ریوکیشی۰۷ است، نویسنده‌ی نام‌آشنای رمان‌های تصویری ژاپنی که آثارش اغلب بر محور معماهای قتل، وحشت روان‌شناختی و عناصر فراطبیعی می‌چرخند.
  2. Kera طراحی موجودات و شخصیت‌های بازی را بر عهده داشته است.
  3. محل وقوع داستان، شهر خیالی ابیسوگااوکا (Ebisugaoka)، برگرفته از مکانی واقعی به نام کانایاما (Kanayama) در شهر گرو، واقع در استان گیفو (Gifu) است.
  4. دنیای دیگر در این بازی با نام معبد تاریک (Dark Shrine) شناخته می‌شود.
  5. موسیقی متن بازی توسط تیمی متشکل از دو آهنگساز ساخته شده است. موسیقی دنیای مه‌آلود (Fog World) توسط آکیرا یامائوکا، آهنگساز قدیمی این مجموعه، ساخته شده است، در حالی که کنسوکه ایناگه، کهنه‌کار صنعت موسیقی، مسئول موسیقی دنیای دیگر (Otherworld) است. علاوه بر این، آهنگسازان dai و xaki، که در دیگر آثار ریوکیشی۰۷ نیز نقش داشته‌اند، در برخی صحنه‌های خاص همکاری کرده‌اند.
  6. Silent Hill f نخستین بازی در این مجموعه است که در ژاپن رتبه‌بندی CERO:Z (مخصوص افراد ۱۸ سال به بالا) را دریافت کرده است.
=======
Staff Comments
ریوکیشی۰۷ - نویسنده‌ داستان:
«تا به امروز، هنوز احساسی را که هنگام نخستین مواجهه‌ام با جو خفقان‌آور و سرکوبگر سایلنت هیل داشتم، به خاطر می‌آورم. این حس همچنان مرا عمیقاً تسخیر کرده و به‌شدت مجذوبم می‌کند. افتخار بزرگی است که در مجموعه‌ای دخیل باشم که این‌همه خاطره از آن دارم. من تمام تلاش و توانم را در این داستان به کار گرفته‌ام، آن‌قدر که حتی اگر این آخرین چیزی باشد که می‌نویسم، برایم اهمیتی ندارد. برای من، مجموعه‌ی سایلنت هیل تنها یک مجموعه‌ی داستانی نیست؛ بلکه رسانه‌ای است—راهی شگفت‌انگیز و خارق‌العاده برای کاوش و تجربه‌ی قلب و ذهن انسان. امیدوارم که بازیکنان نیز بتوانند آن را به همین شکل درک و تحسین کنند. و به تمامی دوستانمان در آن سوی مرزها، امیدوارم از تجربه‌ی سایلنت هیل در فضایی متفاوت، جایی همچون ژاپن، لذت ببرید.»

Kera - طراح موجودات و شخصیت‌ها:
«من عاشق مجموعه سایلنت هیل هستم و این سری تأثیر بزرگی بر من داشته است. به‌ویژه، همیشه سایلنت هیل ۲ را به خاطر می‌آورم—پیام‌های روی دیوارها، موسیقی، و طراحی هیولاها. بنابراین، وقتی نوبت به سایلنت هیل f رسید و قرار شد فضای بازی را به ژاپن منتقل کنیم، باید چیزی خلق می‌کردیم که اندکی متفاوت به نظر برسد، و من واقعاً باید درباره‌ی چگونگی انتقال آن احساس فکر می‌کردم. طراحی هیولاها سخت‌ترین بخش کار بود. من باید همه‌ی آنچه پیش‌تر در سایلنت هیل آمده بود را در نظر می‌گرفتم و راهی می‌یافتم تا این بازی را به مسیری متفاوت ببرم، بدون اینکه جوهره‌ی سایلنت هیل را از دست بدهد. شاید این بار با همان مناظر خون‌آلود و زنگ‌زده روبه‌رو نباشید، اما صمیمانه امیدوارم از دیدگاه ما و جهانی که خلق کرده‌ایم، لذت ببرید.»

=======​
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: PC. PS5. Xbox Series X/S
سیستم مورد نیاز:
system.jpg

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,612
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 173
آخرین ویرایش:
من خیلی دنبال نسخه pc گشتم ولی پیدا نکردم تو یکی از این سایت پیش فروش گذاشته بود ولی موقع

عرضه بازی که رسید تاخیر خورد زنگ زدم به شرکته گفت 70 روز تاخیر خورده . از دوستانی که نسخه pc این بازی رو خریداری کردن لطفا

بگن واسه کدوم شرکته تا ما هم سفارش بدیم
 
سلام
یه جایی خوندم کونامی یه DVD منتشر کرده مخصوص سایلنت هیل که توش انواع و اقسام
فایل های سایلنت هیلی پیدا میشه.
تصاویر مخصوص پس زمینه، تم، آهنگ ها و غیره...
کسی از این قضیه خبر نداره.؟
 
یه سوال!=ایا کسی از طرفداران بیشمار SH5 !نسخه ی PC رو گرفته؟!
از دوستانی که نسخه pc این بازی رو خریداری کردن لطفا

بگن واسه کدوم شرکته تا ما هم سفارش بدیم
[FONT=&quot]
[/FONT]
لطفا یکی بیاد تاریخ عرضه نسخه ی پی سی رو بگه(خسته شدم اینقدر سوال کردم:((
دوستان نسخه ی pc هنوز منتشر نشده که بخواد شرکتی یا کسی اون رو در اختیار داشته باشه. همونطور که قبلا هم اشاره شد بازی قرار بود از طریق steam عرضه بشه که طبق آخرین اخبار حداقل تا پایان این ماه میلادی تاخیر خورده. که البته با تاخیر های عجیب و غریبی که جدیدا به بازی میخوره اگه تا پایان همین ماه یا حتی ماه بعد هم نسخه ی pc منتشر بشه باز جای خوشحالی داره ( محض اطلاعتون بگم که بازی توی اروپا تا فوریه ی 2009 تاخیر خورده.). پس هیچ تاریخ دقیقی برای انتشار نسخه ی pc بازی وجود نداره (رسمی البته ) که بخوایم اعلام کنیم.
...........
بچه چند روز از اومدن سایلنت هیل5 برای کامپیوتر می گذره پس چرا کسی یه نقد درست حسابی ازش اینجا نمی ذاره!
توی قسمت پرمیوم سایت توسط اعضای تحریریه نقدی از shh گذاشته شده ولی اجازه کپی برداری از مطالب قسمت های پرمیوم وجود نداره ولی دوست عزیز بعد از انتشار نسخه ی pc اگر تمایلی وجود داشت یه نقد تخصصی که نه بلکه یه نقد شخصی ازبازی ارائه خواهد شد.
رهروان فرقه !فدائیان کله هرمی !دلاوران خیابانهای سایلنت هیل !بشتابید که تاپیک سایلنت هیل بخاطر فعالیت شدید و ابراز احساسات بی اندازه تان به تاریخ پیوست !
اندکی صبر سحر نزدیک است ...
 
آخرین ویرایش:
سلام.

با توجه به نتیجه ی نظرسنجی که صورت گرفت و راهنمایی که دوستان داشتند ، قرار بر این شد که مطلبی که نمسیس عزیز روش کار میکرد ادامه پیدا کنه البته توسط کسی به جز ایشون.

قبل از شروع کار شخصا از 3 نفری که رای منفی به نظرسنجی داده بودند عذر خواهی میکنم و امیدوارم که ادامه ی کار طوری پیش بره که این 3 نفر از ادامه پیدا کردن کار ناراحت و ناراضی نمونند و نظرشون تغییرکنه و از همه ی 29 نفری که توی این نظرسنجی شرکت کردند میخوام که ما رو یاری کنند توی این راه و بدونند که به خاطر همین عده این مطلب نوشته میشه .

پنج شنبه ی هفته آینده اولین مطلب رو از سری جدید l_m در تاپیک مورد نظر قرار خواهیم داد پس پیشاپیش از شما میخوام که برای پیش رفت این تاپیک که چیزهای فراوانی رو تاحالا از اون یاد گرفتیم کمک هاتون رو دریغ نکنید و هر جا ایرادی یا پیشنهادی برای بهتر شدن اون به ذهنتون اومد حتما مطرح کنید و بدونید این تاپیک در جهت روشن کردن نقاط تاریک sh بازی که به خاطر همین پیچیدگی هاش محبوبیت کمتری داره ،حرفهای زیادی رو برای گفتن داره.

آرزو کنید تا این کار به سرانجام شایسته ای برسه.

ممنون
پاینده باشید.
 
با اجازه ی استاد نمسیس معمار تاپیک و horror-08 عزیز
این هم نقد Silent Hil Homecoming که توسط خودم نوشته شده!


مقدمه:همان طور که می دانید در دنیای گیم امروز سایت ها و مجلات به بازیها بر اساس دو مشخصه گیم پلی و گرافیک به بازی ها نمره می دهند و از نظرشان بازی ای خوب می باشد که در ان دشمنان بازی به بی رحمانه ترین شکل ممکن مثله و قطعه قطعه و پاره پاره شوند یا اینکه مغزشان توسط گلوله های اسلحه قوی شاتگان منفجر شده و بپاشد یا گیم پلی بازی بگونه ای باشد که در عرض دو ثانیه بشود NPC بدبخت را با ساطور یا اره برقی به دو نیم تقسیم کرد!

و گرافیک بازی نیز از دید این افراد بیشتر باید در جزئیات صورت افراد و لباسها و چند تا از ابجکتهای مهم دیده شود و هرچقدر که بازی پر از باگ بود و افت فریم داشت هیچ اشکالی ندارد...

داستان بازی هم که مهم نیست اصلا چقدر برایش وقت صرف شده باشد و هرچه مزخرف تر و کم عمقتر بود چه بهتر,دیالوگها هم که مسلما باید چند تا ناسزا و عربده که در عرض سه چهار روز نوشته شده اند باشند برای موسیقی بازی هم از چندتا اهنگ راک استفاده می شود!

کاراکترهای بازی هم باید عده ای ورزشکار و اشنا به حمل انواع سلاح های سبک و سنگین باشند و ملاک خوب طراحی شده بودن انها این است که به بیرحمانه ترین وجه ممکن دشمنان را از بین ببرند و ادم بکشند تا محبوب تلقی شوند...
دیگر خدا پدر و مادر داستان گذشته شخصیت و احساسات عاطفی و روانی اش را بیامرزد!
و به این ترتیب به هر بازی که موارد بالا در ان دیده شود کورکورانه نمره های بزرگتر از حد و اندازه ی بازی را می دهند...

البته در این میان پولی که گاهی بعضی از شرکتها به پاره ای از نویسندگان روز مزد این سایتها و مجلات می دهند هم نقش بسزایی در نمرات صادره دارد...

متاسفانه بازی های سری سایلنت هیل یکی از معدود بازیهای هستند که بیشترین ضربه را از نا اگاهی و غرض ورزی منتقدان دیده اند و چهره شان همواره توسط بی اطلاعترین(منظور بی اطلاعی نویسنده از داستان سری و شخصیتها)سلاخی و مخدوش شده است...

اخرین شماره سایلنت هیل نیز از قصابی بعضی از این افراد روز مزد مصون نمانده و متاسفانه در بعضی از جاها با بی شرمی نمراتی به این بازی داده شده که واقعا خنده دار است ...

به هر حال از نظر User rate ای که در سایت گیم اسپات توسط گیمرها به این بازی داده شده خود می تواند دلیل محکمی بر کم لطفی انجام شده در حق این بازی باشد ...
******************************
در سال 1999 بازی ای به دنیای بازی های کامپیوتری معرفی شد با نواوری های خود سبک وحشتناک
به کلی دگرگون کرد و بسرعت جای خود را در میان هواداران این سبک باز کرد...و به این ترتیب سایلنت هیل جزو عناوین برتر سبک Horror-Survivor بر روی PS1 شد.با ورود به نسل جدید باز هم سایلنت هیل نشان داد که انقدر حرف برای گفتن دارد که حتی پس از انتشار 3 قسمت ان هم بطور متوالی می تواند هوادارانش را تشنه سری بعد نگه دارد.
بالاخره در نمایشگاه e3-2007 سری پنجم سایلنت هیل با نام Silent Hil V برای ps3 و x360 معرفی شد که البته خوشبختانه چندی بعد برای پی سی نیز تایید شد!
و بالاخره در ماه گذشته نسخه x360 و ps3 ان عرضه شد و از همه نظر یکی از برترینهای سبک
Horror-Survivor این نسل است و طرفداران سبک را نیز راضی خواهد کرد ولی متاسفانه افراد
روزمزدی که در مقدمه این نقد عرض کردم این بازی را با یکی از بازیهای xbla یا شاید هم
wii ware اشتباه گرفتند
(البته قبلا نیز شاهکار بازیهای کامپیوتری یعنی سایلنت هیل2 را نیز با رزیدنت اویل اوت برک اشتباه گرفته بودند;))
داستان شماره جدید علی رغم نظر منتقدان شاد و بی اطلاع بشدت به شماره های قبل وابسته است و در ان به طور مستقیم و غیر مستقیم به مکانهای بازیهای قبلی یا شخصیتهای دیگر اشاره می شود
(به طور مثال در بازی به داستان سیبیل بنت که در قسمت اول با هری به سایلنت هیل رفته بود اشاره می شود و می فهمیم که وی ناپدید شده است)

شخصیت الکس شپرد به مانند هنری تانزهند قبلا از سایلنت بازدید کرده و شهر را می شناسد وی سرباز 21 ساله ایست که مانند اغلب شخصیتهای سری به شکل معناداری ظاهری بالاتر از سن خود دارد;)

بازی به طرز نو اورانه ای از فرار کردن از بیمارستان شروع می شود,سپس باید به شهر خود بازگردید,پس از بازگشت از شهرتان ناباورانه می بینید که شهر زیبایی که جزو مراکز تفریحی بوده اکنون مخروبه شده و هر روز نیز تعدادی از مردمش گم می شوند و برادرتان جاشوا یکی از همین گمگشته ها است...

پس از بازگشت به خانه و ملاقات با مادر که دیوانه شده می فهید پدرتان برای پیدا کردن جاشوا رفته و دیگر برنگشته,از اینجا به بعد مانند سایلنت هیل 2 باید دنبال یک گمشده بگردید,ولی این بار یک گمشده ی زنده.

داستان بازی مانند سری4 در خارج از سایلنت هیل و در شهر شخصیت اول می گذرد
(فقط قسمت کوتاهی به سایلنت هیل می روید) اما در بازی از بیشتر مکانهای اشنای سری مانند بیمارستان و مکانهای مذهبی عجیب دیدن خواهید کرد(نکته=منتقدین به این ایراد گرفته بودند که چرا بازی در سایلنت هیل اتفاق نمی افتد متاسفانه این افراد باید بدانند که سایلنت زمان و مکان و واقعیت را بطور کلی نفی می کند و مهم نیست که شخصیت در کجا قرار دارد,مهم این است که شهر او را فرا خوانده باشد...)

پ.ن=البته همین افراد شاد فراموش می کنند که از رزیدنت اویل 5 ایراد بگیرند که چرا در کیوجوجو اتفاق می افتد(اشاره به حق التحریر و ...:))

می رسیم به مهم ترین ایراد بازی از نگاه افراد... یعنی همان گیم پلی.:love:
گیم پلی بازی در مقایسه با قسمتهای قبلی بسیار بهتر طراحی شده و چون خود الکس توانایی انجام امور رزمی را دارد شاهد اکشن بیشتری در این قسمت هستیم.الته کمبوهای گوناگون نیز به بخش گیم پلی اضافه شده اند و هم چنین معمای بازی تعدیل شده اند و سعی شده که در این سری طبق گیم پلی روز حالت اکشن در ان افزایش یابد.

البته از لحاظ منتقدان گیم پلی بازی بسیار فجیع است و در ان شخصیت بازی می بایست به جای اسلحه های معمولی از گرز و ساطور و خمپاره انداز!در دنیای دیگر استفاده می کرد و هم چنین کمبوها باید به سبک کمبوهای گاد اف وار به نحوی طراحی می شدند که دکمه های دسته ی کنسول بر اثر فشار دادن متوالی خراب شوند و ...:)

از گرافیک بازی(ایراد دوم!)نیز در رنگ بندیها و مه معروف سری با قدرت تمام استفاده شده و هم چنین جزئیات بدن دشمنان نیز عالی کار شده(خوشبختانه این موارد را افراد شاد هم تایید کرده اند)اما مهمترین ایرادی که منتقدین بر گرافیک بازی می گیرند طراحی متوسط شخصیتهای اصلی می باشد که خوشبختانه این ایرادشان به بهترین شکل ممکن بی اطلاعیشان از نام و سبک بازی را نشان می دهد;)
چون در یک بازی سبک Horror-Survivor بیشتر باید به فضاسازی و طراحی دشمنان مختلف توجه کرد نه به طراحی هونلی اسورد وار صورت کاراکترها!به طور کلی در بازیهای این چنینی که زاویه دوربین در مکانهای مختلف تغییر می کند طراحی صورت کاراکترها انچنان مهم هم نیست;)

ضمنا کسانی که سایلنت هیل 2و3و4 را بخاطر دارند و طراحی صورت شخصیتهای ان شماره ها را دیده اند به راحتی به عمق بی اساس بودن این حرف که طراحی صورت کاراکترها در سری اشکال دارد,پی خواهند برد ...

البته بازهم منقدین شاد یادشان می رود که به fallout3 که اصلا صورت شخصیت اول بازی معلوم نیست ایراد بگیرند...(که بازم بدلیل بحث حق التحریر و ...):)

البته منقدین محترم!نظرشان در مورد طراحی شخصیت اول بازی این بوده که الکس شپرد کاملا از روی مارکوس فینیکس الگو برداری شود و اصلا چه بهتر که یه اره برقی هم حمل کند و یک چفیقه(:biggrin1:)هم بر سر بگذارد...

هم چنین عقیده دارند چنین دوربین بازی نیز اگر به سبک Geow طراحی می شد بسیار عالی بود...
اصلا چه می شد تو همه بازیها دوربین و شخصیتها و اسلحه ها گرز اف واری می شد تا این افراد شادتر بشن!:biggrin1:
می رسیم به بخش موسیقی و صدا گذاری بازی که از نظر بنده و افراد شاد شاهکار هست(که البته منقدین محترم گفته اند شاهکاره ولی نمره اش رو از نمره یه بازی ریسینگ که موسیقی اش چند تا ساندترک گوش خراش هستند کم تر داده اند:))

موسیقی بازی اصلا جای حرف باقی نمی گذارد,کلا موسیقیهای اهنگسازانی مثل استاد نوبو اماتسو و همین استاد یامااوکا واقعا غیر قابل توصیف است ...
icon18.gif


جمعا باید گفت Silent Hil Homecoming علیرغم ظلمی که در حقش شد در سطح خوب قرار دارد و هم چنین بهترین بازی Horror-Survivor در سال 2008 نیز می باشد.;)

********************
اینم نمرات بازی از نظر من=

گیم پلی:8

نکات مثبت:تعدیل معماهای بازی,اکشن بیشتر

نکات منفی:تعداد کم اسلحه ها

*********************

گرافیک:7.5

نکات مثبت:رنگ پردازی و نور پردازی عالی,طراحی خوب دشمنان

نکات منفی:دموهای ضعیف

********************

موسیقی و صداگذاری:9.5

نکات مثبت:موسیقی عالی استاد یامااوکا,افکتهای صوتی عالی,دوبله عالی شخصیتها

نکات منفی:تعدادی عیب های کوچک که با کمی کار قابل رفع شدن بود ...

*******************

جذابیت:9.5

نکات مثبت:داستان غیر قابل پیش بینی,شخصیت پردازی عالی

نکات منفی:داستان بازی در موارد معدودی از قسمتهای قبل الگوبرداری شده است

*******************

نمره کل:8.5 / خوب








 
آخرین ویرایش:
با اجازه ی استاد نمسیس معمار تاپیک و horror-08 عزیز
این هم نقد Silent Hil Homecoming که توسط خودم نوشته شده!


مقدمه:همان طور که می دانید در دنیای گیم امروز سایت ها و مجلات به بازیها بر اساس دو مشخصه گیم پلی و گرافیک به بازی ها نمره می دهند و از نظرشان بازی ای خوب می باشد که در ان دشمنان بازی به بی رحمانه ترین شکل ممکن مثله و قطعه قطعه و پاره پاره شوند یا اینکه مغزشان توسط گلوله های اسلحه قوی شاتگان منفجر شده و بپاشد یا گیم پلی بازی بگونه ای باشد که در عرض دو ثانیه بشود NPC بدبخت را با ساطور یا اره برقی به دو نیم تقسیم کرد!

و گرافیک بازی نیز از دید این افراد بیشتر باید در جزئیات صورت افراد و لباسها و چند تا از ابجکتهای مهم دیده شود و هرچقدر که بازی پر از باگ بود و افت فریم داشت هیچ اشکالی ندارد...

داستان بازی هم که مهم نیست اصلا چقدر برایش وقت صرف شده باشد و هرچه مزخرف تر و کم عمقتر بود چه بهتر,دیالوگها هم که مسلما باید چند تا ناسزا و عربده که در عرض سه چهار روز نوشته شده اند باشند برای موسیقی بازی هم از چندتا اهنگ راک استفاده می شود!

کاراکترهای بازی هم باید عده ای ورزشکار و اشنا به حمل انواع سلاح های سبک و سنگین باشند و ملاک خوب طراحی شده بودن انها این است که به بیرحمانه ترین وجه ممکن دشمنان را از بین ببرند و ادم بکشند تا محبوب تلقی شوند...
دیگر خدا پدر و مادر داستان گذشته شخصیت و احساسات عاطفی و روانی اش را بیامرزد!
و به این ترتیب به هر بازی که موارد بالا در ان دیده شود کورکورانه نمره های بزرگتر از حد و اندازه ی بازی را می دهند...

البته در این میان پولی که گاهی بعضی از شرکتها به پاره ای از نویسندگان روز مزد این سایتها و مجلات می دهند هم نقش بسزایی در نمرات صادره دارد...

متاسفانه بازی های سری سایلنت هیل یکی از معدود بازیهای هستند که بیشترین ضربه را از نا اگاهی و غرض ورزی منتقدان دیده اند و چهره شان همواره توسط بی اطلاعترین(منظور بی اطلاعی نویسنده از داستان سری و شخصیتها)سلاخی و مخدوش شده است...

اخرین شماره سایلنت هیل نیز از قصابی بعضی از این افراد روز مزد مصون نمانده و متاسفانه در بعضی از جاها با بی شرمی نمراتی به این بازی داده شده که واقعا خنده دار است ...

به هر حال از نظر User rate ای که در سایت گیم اسپات توسط گیمرها به این بازی داده شده خود می تواند دلیل محکمی بر کم لطفی انجام شده در حق این بازی باشد ...
******************************
در سال 1999 بازی ای به دنیای بازی های کامپیوتری معرفی شد با نواوری های خود سبک وحشتناک
به کلی دگرگون کرد و بسرعت جای خود را در میان هواداران این سبک باز کرد...و به این ترتیب سایلنت هیل جزو عناوین برتر سبک Horror-Survivor بر روی PS1 شد.با ورود به نسل جدید باز هم سایلنت هیل نشان داد که انقدر حرف برای گفتن دارد که حتی پس از انتشار 3 قسمت ان هم بطور متوالی می تواند هوادارانش را تشنه سری بعد نگه دارد.
بالاخره در نمایشگاه e3-2007 سری پنجم سایلنت هیل با نام Silent Hil V برای ps3 و x360 معرفی شد که البته خوشبختانه چندی بعد برای پی سی نیز تایید شد!
و بالاخره در ماه گذشته نسخه x360 و ps3 ان عرضه شد و از همه نظر یکی از برترینهای سبک
Horror-Survivor این نسل است و طرفداران سبک را نیز راضی خواهد کرد ولی متاسفانه افراد
روزمزدی که در مقدمه این نقد عرض کردم این بازی را با یکی از بازیهای xbla یا شاید هم
wii ware اشتباه گرفتند
(البته قبلا نیز شاهکار بازیهای کامپیوتری یعنی سایلنت هیل2 را نیز با رزیدنت اویل اوت برک اشتباه گرفته بودند;))
داستان شماره جدید علی رغم نظر منتقدان شاد و بی اطلاع بشدت به شماره های قبل وابسته است و در ان به طور مستقیم و غیر مستقیم به مکانهای بازیهای قبلی یا شخصیتهای دیگر اشاره می شود
(به طور مثال در بازی به داستان سیبیل بنت که در قسمت اول با هری به سایلنت هیل رفته بود اشاره می شود و می فهمیم که وی ناپدید شده است)

شخصیت الکس شپرد در مانند هنری تانزهند قبلا از سایلنت بازدید کرده و شهر را می شناسد وی سرباز 21 ساله ایست که مانند اغلب شخصیتهای سری به شکل معناداری ظاهری بالاتر از سن خود دارد;)

بازی به طرز نو اورانه ای از فرار کردن از بیمارستان شروع می شود,سپس باید به شهر خود بازگردید,پس از بازگشت از شهرتان ناباورانه می بینید که شهر زیبایی که جزو مراکز تفریحی بوده اکنون مخروبه شده و هر روز نیز تعدادی از مردمش گم می شوند و برادرتان جاشوا یکی از همین گمگشته ها است...

پس از بازگشت به خانه و ملاقات با مادر که دیوانه شده می فهید پدرتان برای پیدا کردن جاشوا رفته و دیگر برنگشته,از اینجا به بعد مانند سایلنت هیل 2 باید دنبال یک گمشده بگردید,ولی این بار یک گمشده ی زنده.

داستان بازی مانند سری4 در خارج از سایلنت هیل و در شهر شخصیت اول می گذرد
(فقط قسمت کوتاهی به سایلنت هیل می روید) اما در بازی از بیشتر مکانهای اشنای سری مانند بیمارستان و مکانهای مذهبی عجیب دیدن خواهید کرد(نکته=منتقدین به این ایراد گرفته بودند که چرا بازی در سایلنت هیل اتفاق نمی افتد متاسفانه این افراد باید بدانند که سایلنت زمان و مکان و واقعیت را بطور کلی نفی می کند و مهم نیست که شخصیت در کجا قرار دارد,مهم این است که شهر او را فرا خوانده باشد...)

پ.ن=البته همین افراد شاد فراموش می کنند که از رزیدنت اویل 5 ایراد بگیرند که چرا در کیوجوجو اتفاق می افتد(اشاره به حق التحریر و ...:))

می رسیم به مهم ترین ایراد بازی از نگاه افراد... یعنی همان گیم پلی.:love:
گیم پلی بازی در مقایسه با قسمتهای قبلی بسیار بهتر طراحی شده و چون خود الکس توانایی انجام امور رزمی را دارد شاهد اکشن بیشتری در این قسمت هستیم.الته کمبوهای گوناگون نیز به بخش گیم پلی اضافه شده اند و هم چنین معمای بازی تعدیل شده اند و سعی شده که در این سری طبق گیم پلی روز حالت اکشن در ان افزایش یابد.

البته از لحاظ منتقدان گیم پلی بازی بسیار فجیع است و در ان شخصیت بازی می بایست به جای اسلحه های معمولی از گرز و ساطور و خمپاره انداز!در دنیای دیگر استفاده می کرد و هم چنین کمبوها باید به سبک کمبوهای گاد اف وار به نحوی طراحی می شدند که دکمه های دسته ی کنسول بر اثر فشار دادن متوالی خراب شوند و ...:)

از گرافیک بازی(ایراد دوم!)نیز در رنگ بندیها و مه معروف سری با قدرت تمام استفاده شده و هم چنین جزئیات بدن دشمنان نیز عالی کار شده(خوشبختانه این موارد را افراد شاد هم تایید کرده اند)اما مهمترین ایرادی که منتقدین بر گرافیک بازی می گیرند طراحی متوسط شخصیتهای اصلی می باشد که خوشبختانه این ایرادشان به بهترین شکل ممکن بی اطلاعیشان از نام و سبک بازی را نشان می دهد;)
چون در یک بازی سبک Horror-Survivor بیشتر باید به فضاسازی و طراحی دشمنان مختلف توجه کرد نه به طراحی هونلی اسورد وار صورت کاراکترها!به طور کلی در بازیهای این چنینی که زاویه دوربین در مکانهای مختلف تغییر می کند طراحی صورت کاراکترها انچنان مهم هم نیست;)

ضمنا کسانی که سایلنت هیل 2و3و4 را بخاطر دارند و طراحی صورت شخصیتهای ان شماره ها را دیده اند به راحتی به عمق بی اساس بودن این حرف که طراحی صورت کاراکترها در سری اشکال دارد,پی خواهند برد ...

البته بازهم منقدین شاد یادشان می رود که به fallout3 که اصلا صورت شخصیت اول بازی معلوم نیست ایراد بگیرند...(که بازم بدلیل بحث حق التحریر و ...):)

البته منقدین محترم!نظرشان در مورد طراحی شخصیت اول بازی این بوده که الکس شپرد کاملا از روی مارکوس فینیکس الگو برداری شود و اصلا چه بهتر که یه اره برقی هم حمل کند و یک چفیقه(:biggrin1:)هم بر سر بگذارد...

هم چنین عقیده دارند چنین دوربین بازی نیز اگر به سبک Geow طراحی می شد بسیار عالی بود...
اصلا چه می شد تو همه بازیها دوربین و شخصیتها و اسلحه ها گرز اف واری می شد تا این افراد شادتر بشن!:biggrin1:
می رسیم به بخش موسیقی و صدا گذاری بازی که از نظر بنده و افراد شاد شاهکار هست(که البته منقدین محترم گفته اند شاهکاره ولی نمره اش رو از نمره یه بازی ریسینگ که موسیقی اش چند تا ساندترک گوش خراش هستند کم تر داده اند:))

موسیقی بازی اصلا جای حرف باقی نمی گذارد,کلا موسیقیهای اهنگسازانی مثل استاد نوبو اماتسو و همین استاد یاماکوما واقعا غیر قابل توصیف است ...
icon18.gif


جمعا باید گفت Silent Hil Homecoming علیرغم ظلمی که در حقش شد در سطح خوب قرار دارد و هم چنین بهترین بازی Horror-Survivor در سال 2008 نیز می باشد.;)

********************
اینم نمرات بازی از نظر من=

گیم پلی:8

نکات مثبت:تعدیل معماهای بازی,اکشن بیشتر

نکات منفی:تعدا کم اسلحه ها

*********************

گرافیک:7.5

نکات مثبت:رنگ پردازی و نور پردازی عالی,طراحی خوب دشمنان

نکات منفی:دموهای ضعیف

********************

موسیقی و صداگذاری:9.5

نکات مثبت:موسیقی عالی استاد یاماکوما,افکتهای صوتی عالی,دوبله عالی شخصیتها

نکات منفی:تعدادی عیب های کوچک که با کمی کار قابل رفع شدن بود ...

*******************

جذابیت:9.5

نکات مثبت:داستان غیر قابل پیش بینی,شخصیت پردازی عالی

نکات منفی:داستان بازی در موارد معدودی از قسمتهای قبل الگوبرداری شده است

*******************

نمره کل:8.5 / خوب









خیلی ممنون ...
راستی فکر نکنم Akira Yamaoka به فارسی یاماکوما بشه ...:cheesygri
 
ممنون دیوید جان . با اینکه یه مقدار علاقه ات به سری باعث شده نمراتت یه مقدار از نمراتی که سایت ها و مجلات به بازی دادن بیشتر باشه اما همین که زحمت کشیدی خیلی ممنونیم از تو. (متن رو بعد از اینکه بازی به دستم برسه میخونم به همین خاطر فقط نمراتت رو دیدم که یه کم با نمرات دیگران تفاوت داشت ).
در کل خیلی خوبه که بچه ها کم کم دارند این تاپیک رو سر حال میارند .
بازم ممنون.
 
بچه ها خیلی ممنون من که کاری نکردم!
اگه کم و کاستی داشت (که می دونم داره) به بزرگی خودتون ببخشید!
راستی horror-08 منتظر نقد شما هم هستیم!
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or