بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
هيچ وقت اين قسمت بازي رو يادم نميره.يادش بخير:(

5f9vvgby17wm25oa04v.jpg


پ.ن:راستي ايده اصلي سايلنت هيل رو كي داده؟عكسي چيزي ازش ندارين؟خيلي واسم جالبه كه قيافش رو ببينم
kنگو اینجا سکته کردم
 
سلام
ورودتون رو خوش‌آمد میگم :welcome:
========================
پیش نویس ایده من تموم شد. از همین الان شروع می‌کنم به تایپ اون تا هر وقت تموم شد آپ کنم تو سایت.
========================
 
اقا یک چیزی به جای بیکاری اگه بلد نیستین داستان بازی را بنویسین بشینین سر گیم پلی وگرافیک بحث کنید حی داریم اسپم میدیم:|

---------- نوشته در 08:15 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:13 AM ارسال شده بود ----------

http://silenthill.wikia.com/wiki/Silent_Hill_Wiki

اینم سایلنت هیل ویکی بیاین با گوگل ترنس یا خودتون ترجمه کنید بشینین از بیکاری در بیاین :|

---------- نوشته در 08:25 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:15 AM ارسال شده بود ----------

the order
symbol_bmp_440x328_upscale_q85.jpg

در درون شهر تپه خاموش فرقه مذهبی کج روز قیامت که به سادگی به عنوان نظم شناخته شده است.سفارش یک منبع اصلی از مبارزه برای بسیاری از بازی ها هستند و مسئول بسیاری از معضلات است که قهرمانان به صورت سری. سفارش اغلب به قتل، آدم ربایی، شکنجه ، و اعمال خشونت آمیز دیگری متوسل به رفع نیازهای خود است. اگرچه نه همه اعضای خود را دیوانه یا خشن هستند، بسیاری از آنها هستند. اعضای بسیاری از مجنون توسط روش ها و ظلم و ستم آنها را نیز هدایت می شود.

سفارش در تمام بازی ها شایع است، و عمیقا ریشه در تاریخ و فرهنگ بازی Silent Hill. آنها مسئول سوزی Alessa گیلیسپی و موجب به قدرت، و همچنین تلاش برای آن حاوی است. رئیس هرم طول می کشد به صورت یک چهره ی نمادین قضاوت و مجازات افسانه سفارش، Valtiel.موجودی خود را حتی ظاهر به دنبال هدر میسون و خواب خدا در رحم او را می سازد. آنها همچنین به یتیم خانه کاخ آرزوی فرار و مسئول تبار والتر سالیوان به جنون بودند.

مهر و موم رسمی فرقه به عنوان هاله خورشید شناخته می شود ، و اغلب در حضور اعضای فرقه در حال حاضر، به ویژه هنگام انجام مناسک.

سفارش طول می کشد الهام و تساوی عناصری از ادیان دیگر ، مانند ریشه های مسیحیت، فولکلور ژاپنی، آیین های آزتک ها، اعتقادات و بومیان آمریکایی است.
اعتقادات
Translate
From: English





To: Persian







پرستش ترتیب نهادهای Otherworld از بازی silent hill، که آنها باور دارند که خانه تجسم ایمان خود را از خدا ، که اغلب به عنوان یک زن به تصویر کشیده شده است اظهار داشت که این باور نهفته است پایه و اساس برای تمام فرقه. علم اساطیر آنها دارای طیف گسترده ای از فرشتگان و قدیسین، از جمله :

* Valtiel
* Metatron
* Lobsel Vith
* Xuchilbara

هدف اصلی این ترتیب، همانطور که بسیاری از دولت عضو آن، این است که طلیعه چیزی بودن در آخرالزمان و ارائه مؤمنان را به بهشت ​​است. این بهشت به معنای به بسیاری از چیزهای مختلف را به اعضای مختلف، اما اهداف باقی می ماند همان است، و این مورد در راه است که از یک فرقه به فرقه دیگر متفاوت است به ارمغان آورد. برخی سعی می کنید به طور فعال کمک در حالی که دیگران به سادگی برای اجتناب ناپذیر آماده.

همانطور که در موارد متعدد اعلام شده است، سفارش می کند در شرایط "خوب" یا "شرارت"، فقط "هرج و مرج" و "نظم" باور نمی. راه آنها ظالمانه و وحشیانه است، برای اطمینان از نظم در محل باقی می ماند. برای اطمینان از وفاداری و نظم و انضباط، بسیاری از کودکان تحت مراقبت نظم ظالمانه درمان و بشدت در برخی از فرقه های نظم است. زندگی بشر به آنها بی اهمیت است، که آنها بیش از تمایل به قربانی و کشتن را خشنود خدا.

غیبی و به ظاهر جادویی توانایی های خود را غیر قابل توضیح بیشتر، به عنوان بسیاری از مراسم مذهبی خود را تولید می اثرات محرمانه که مخالف تمام منطق. کراوات آنها به نیروهای Otherworld است نیز بسیار قوی است، به عنوان برخی از اعضای ترتیب حتی می توانید تا آنجا که آن را دستکاری به یک درجه است.

یک ذره نوشتم کمتر اسپم بدین :|
خوب :x
آیا میدونید در سایلنت هیل 1 برای اینکه افت فریم پیش نیاد برای اولین بار از مموری بافر گرافیکی هم به عنوان سیستم مموری استفاده شده!
آیا میدونید برای اینکه سیستم نورپردازی با محدودیت دامنه ایجاد بشه برای اولین بار از تکنیک لایت فرگ( یعنی نور از منبع تا برخورد با مانع فرضی تابیده میشه )استفاده شده!
آیا میدونید در سایلنت هیل 2 برای اولین بار اینترو دمو و کاتسینهای بازی از تکنیک 60 فریم و در 480 پی به صورت کامل حمایت کرد!
آیا میدونید برای اجرای موتور سایلنت هیل 4 مجبور شدن SDK پلی استیشن 2 رو مورد بازنگری قرار بدن( که موجب شد تیم فنی ساخت انجینهای مورد استفاده داخل شرکت کونامی بتونه متال گیر 3 رو هم به خوبی پیاده کنه)!
آیا میدونید ..............
داستان رو همه که اینکاره بودن ادامه دادن و میدونن که برای نوشتن یک صفحه که بیرزه خوندنش ! 1 کیلو فسفر و 3 ساعت وقت ناقابل هدر داد! , وقت نبوده که نشد برسونیم از جمله خودم.:(
اسپم نیستن ، حرف دلن ، اونم ایرانی ایرانی ایرانی ، نه کپی از SILENTHILL HEAVEN !!!:d
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: msbazicenter
سلام دکتر
آیا می دانید....
دکتر داستانت رو باید 1 مهر بزاری رو سایت ، نزاشتی خودت می دونی :d
داستان من اگر واقعا بخواین بدونین ، تازه 25 درصدش اینی هست که در تاپیک داستانها اومده ، و فکر کنم از حوصله همه بیرون بره!
ولی یک ایده دارم که اون جذابتر هست ولی کوتاه هستش خیلی که مهم نیست.
راستی قبولی دانشگاه هم مبارک باشه ، رشته تغذیه در صنایع غذایی واقعا پر کاربده و میتونید روش حساب کنید ، همیشه موفق باشید:)
 
سلام!
بهنام عزیز :
پست 2030 :
ببینید ، کلا تمامی موجودات سری به خصوص از شماره یک تا سوم ، منشاء میگیرن از کتاب کمدی الاهی دانته ، فصله جهنم (اینفرنو) ، میدونم که خوب این کتاب شعر الاهی رو میشناسید ولی بازم میگم تا جو تکمیل بشه.
میتونید دقیقتر بیان کنید که توی این کتاب خرگوش نماد چی هست ؟
در مورد خرگوش هم باید ناول رو در گیم بوی ادونس برید تا داستان کامل تری گیرتون بیاد!
خرگوش ، اسباب بازی محبوب 2 قلو هایی هست که دالیا بزرگ کرده. ;)
اگر شما انجام دادید و اطلاعاتی دارید در این مورد ممنون میشیم اگر توضیحاتی رو در این باره بدید!
بعد من منظورت رو از دوقولوهایی که دالیا بزرگ مرد رو نفهمیدم!

پست 2060 :
قسمت چهارم به نقل از خوده نویسندگان و توسعه دهندگان بیشترین تاثیر را از رمان های دلهره آور استیفن گینگ به ارث برده(یکی از عواملی که جی هارور بودن روایت را تکذیب میکنم)
همونطور که در مقاله ی تحلیل شماره ی چهارم هم ذکر کردیم تاثیر اصلی این شماره از کتاب coin locker babies گرفته شده که اثر موریکامی نویسنده مشهور ژاپنی هستش ، و تاثیری که این بازی از کتابهای کینگ گرفته به هیچ وجه بیش از شماره های دیگه نیست ! و در ضمن اگر صرف تاثیر گرفتن از کتابهای کینگ بازی رو از جی هارر به w-horror تغییر بده کل سری به خاطر وجود دنیای دیگه که به وضوح توی کتابهای کینگ و به خصوص سری برج سیاه ذکر شده باید یک w-horror محسوب بشه ! فکر میکنم دلیل اصلی که ما برای جی هارر بودن سری ذکر میکنیم متن محور و موسیقی محور بودن ترس توی این بازی هست که شماره ی چهارم به هیچ وجه از این لحاظ عدول نکرد ! درسته ترس توش کمتر بود ولی نوع ترس تغییر نکرده بود ! نمیخوام دایه ی مهربان تر از مادر بشم برای این شماره ولی به نظرم کمی غیر منصفانه در این مورد نظر میدید!

پست 2076 :
خودتون میگید 4 رو بیشتر از همه دوست دارید، خوب مهربون این یعنی یک تم غیر همتراز اومده وگرنه شما میگفتی من 1 تا 4 رو کلی دوست دارم:d
ای آقا این دیگه چه استدلالیه ! اتفاقا اگر این جوری باشه که یعنی سری یه سیر تکاملی رو طی کرده و توی این شماره به اوج رسیده خب یعنی پرفکت! من خودم اصلا همچین نظری ندارم ولی این دلیلی که شما برای غیر همتراز بودن میاری دور از منطقه!
قرنها برای ایجاد ترس و حکومت ،روح مردم رو از بچگی تا سالخوردگی آزار میداده و شکنجه میکرده رو به وضوح میشه در تجسمهای بصری و نوشته ها دید که ارواح رو سرگردان و منتظر رهایی از برزخ میدونن
یکی دیگه از دلایلی که من نمیتونم sh4 رو یه w-horror به حساب بیارم همین موضوع هست !

پست 2102 :
چرا وقتی هنری از پنجره بیرون رو نگاه میکنه ، در حالی که میدونیم سایلنت هیل یک شهر ارواحه، زندگی جریان داره؟
یا در قسمت سوم ، وقتی هدر از کابوس بیدار میشه ، شهر هنوز هست و زندگی داره؟
این برای چی بیان میشه؟
خب تقریبا این رو همه میدونید ولی بیرون از دنیای درون چیزی وجود نداره درست مثل زمانی که کنسیا حالش به هم میخوره و با کم شدن مستی از دنیای والتر برای زمان کوتاهی از این دنیا بیرون میره !

پست 2106 :
سوم ، شهر نماد هست، (گفتم معنی سایلنت هیل در روانشناسی بالینی: نقطه ای برای رهایی از وجدان معذب هست، جایی که به اون میرسن و آروم میشن، برای همینم سعی میشه تیمارستانها در جایی باشن که بالاتر از اون در اطرافش نباشه)
صد در صد تایید میشه ! شهر آروم شهر خاموش !

پست 2139 :
بعدا فهمیدم به این میگن(سندرم بلوغ) یعنی اگر در این سن چیزی روی ذهن اثر بذاره تا آخرین نفس میمونه و فراموش نمیشه ، چون قسمت نگهداری حافظه در بهترین شرایط پایداری هست#:-s
از اونجایی که ما هم خیلی تو سنین پایین ( 12 13) این بازی رو شروع کردیم فکر کنم همین سندروم نمیدونم چی چی که گفتیه که الان 10 11 ساله دست از سر ما بر نمیداره و هر کاری میکنیم بیخیال این شهر شیم نمیشه ! واقعا تاثیراتی که اون اوایل این بازی روم داشت رو هیچ وقت فراموش نمیکنم ! گاها از ترسناک به دردناک تبدیل میشد ! ولی الان همش خاطرات شیرینی شدن!

پست 2158 :
ین قسمت یک اثر به یاد موندنی خواهد بود ، چون دیگه از نماد پراکنی قسمتهای قبلی جدا شده و هویت پیدا کرده.
این قسمت کاری خواهد کرد که رزیدنت اویل 4 با سری اویل، یعنی همه میگن که عالیه ولی اویل نیست!
خوب حالا باید خودمونو برا یه بازی جدید آماده کنیم که دیگه به زور سعی در ادای دین نداره و با سیستم مبارزه ای جدید و پیش کارگردانی صحنه ها ، فراموش نشدنی میشه.
بله واقعا خودمون رو باید برای چیز نویی آماده کنیم چیزی که دیگه اثری از آثار آی پی مورد علاقمون نداره و باید به جای دختر بچه های گریان و روح کوچولوهای بی آزار با موجودات نکره ای دست و پنجه نرم کنیم که 99% هیچ دلیلی نداره وجودشون ، تو شهری باید راه بریم که به جای دوده از آسمونش بارون میاد ! تو اتاقهایی باید بریم که به جای نور ضعیف چراغ قوه از لای پنجرش روشنایی روز میاد ! باید مثل نیکو بلک بریم مسافر کشی کنیم نون در بیاریم ! کلا خیلی چیز نویی خواهد بود اونقدر که به درد سطل زباله هم نخواهد خورد !

پست 2168 :
دوست من ، از روی بازی مثله سایلنت هیل نمیشه بازی ساخت، از روی هیچ بازی دنباله داری نمیشه.
میزان گستردگی داستانی ، تاملی بودن محیط در بازی ، روایت پیشبینی نشده و ........ نمیزارن از روی این مجموعه فیلمی ساخت.
مثلا ، در قسمت دوم بازی ، تاثیر رفتار پایان رو عوض میکرد که ممکن نیست در فیلم پیاده بشه !
یا اینکه با توجه به نوع بازی میشه ترسید یا خندید ، ولی توی فیلم چی؟
قرار نیست فیلم دقیقا به گستردگی بازی باشه ، به نظرم همین که بتونه حس هایی رو که توی بازی تجربه کردیم از طریق فیلم به وجود بیاره ، میتونه نه تنها منی که زندگی کردم با این سری هر کس دیگه ای رو پاش بشونه ! قرار نیست تمام مفاهیم به طور گل درشت توی فیلم دیده بشند تا بگیم خب الان این شد فیلم خوب ! خیلی از نکاتی که ما از خود سری هم میدونیم از خود بازی نیست نشستیم مطلب خوندیم دربارش ، خودمون فکر کردیم ، تحلیل کردیم به نتیجه رسیدیدم ، فکر نمیکنم فراهم آوردن این موارد خیلی دشوار باشه ، گو اینکه شماره ی اول هم با تمام کاستی هاش فیلمه بدی نبود و حداقل من یکی فحش هایی که به دابل هلیکس دادم به سازنده هایی این ندادم !( فحش هایی که به فیلم دادم خیلی قابل تحمل تر بود ، ولی دابل هلیکس همش بوق داشت توش!:d)

پست 2178 :
گیر کرده بین خودش و زندگی، افسردس و.................این هنری یا آلکس یا جیمز یا هری هست؟
مثلا ، هری میسون ، چند بعدیه؟ پارانوید داره؟ از زندگی سیره؟
یعنی شما میگی جیمز تک بعدیه ؟ یا کسی مثل دکتر کافمن توی شماره ی اول ؟ یا کلادیا و وینسنت و حتی خود هدر توی شماره ی سه؟

پست 2180 :
قسمت اول با استقبال رو به رو نشد و حتی با دید من از داستان خیلی فرق داشت که البته برای داستانی با این پیچیدگی نمیشه انتظار دیگری داشت
با استقبال کیا رو به رو نشد ؟ توی طرفدارهای سری من حداقل بالای 80% رو از فیلم راضی دیدم ! باقی عموم هم که از خود بازی خوششون نمیاد میخوای از فیلم که بقول خودت خیلی از ریزه کاریهای بازی رو نداره خوششون بیاد؟

پست 2276 :
همین دو پایان (یکی اینکه پرستار لیزا دکتر کافمن رو با خودش به جهنم میبره و دارو برای همیشه در جهنم خود ساخته اون میمونه و دیگری این که کافمن در فرقه میمونه و با اومدن پدر وینسنت به عنوان رهبر جدید ، به عقاید اون میپیونده که شاید در قسمتهای وابسته اون رو ببینیم
من درست متوجه نشدم که منظور شما از تیکه دوم چیه ! همونطور که مسعود هم گفت کافمن در هر دو صورت رهایی نداره ، اگر نجاتش ندیم که زیر دست اون میمون تلف میشه و به درک واصل میشه ! اگر هم نجاتش بدیم که لیزا خفتش رو میگیره و با خودش به اعماق تاریکی میبره و باز هم به دیک واصل میشه ! اینی که شما میگی رو من نمیدونم دقیقا چه موضوعی هست !
نکته ی دیگه این که لئونارد در طول شماره ی اول وجود داشته فقط ما چیزی توی این شماره ازش نمیشنویم!

پست 2316 :
مشکلی ندارن ، ولی وقتی کسی نمیاد سر وقت حل یک معما پیچیده ، مثله حل معمای پیانو، (من رو بگید که ژاپنیش رو اون اول بازی کردم:()
ما تو انگلیسیش مونده بودیم نمیدونم شما چجور با زبان ژاپنی بازی رو به انتها رسوندی خوب که فکر میکنم میبینم که کاملا غیر ممکن هست همچین چیزی !
خدا صبری بهت داده که دیوونه نشدی سرش!

پست 2320 :
یعنی چی که مرده ! رفته! نه هست ، خوبشم هست ، فقط با بزرگ شدن قسمتی که خاطرات رو ثبت میکنه کمی کند میشه و دیگه با اونا که قدیما دیدیم بیشنر حال میکنیم!
اینی که ما میگیم سایلنت هیل مرد ، یعنی آینده ای نداره یعنی چیزیکه ما بتونیم بهش دل خوش کنیم در آینده برای این سری اتفاق نخواهد افتاد شاید بشه به عنوان بازیهای جدیدی به این شماره ها نگاه کرد ولی به عنوان سایلنت هیل ، بازی که نیمه اپن ورد باشه ، دیگه نمیشه اسمش رو سایلنت هیل گذاشت مثل اینکه تو فیفا 2012 وسط بازی تماشاچیا زامبی بشن بریزن وسط زمین بعد هم بگیم خب نو آوریه دیگه ازش لذت ببرین ! عوض کردن المان با عوض کردن سبک فرق میکن شماره چهار المان ها رو تغییر داد ولی این داره سبک بازی رو بالکل تغییر میده این دو تا با هم خیلی متفاوتند بهنام جان !

پ.ن : کلا من از لحن و بیان نوشته های شما خیلی خوشم اومد! اتفاقا رشته ی تحصیلیتون هم میتونه خیلی جاها به اعضای تاپیک کمک کنه ، پس امیدوارم فعالیتتون بیشتر شه !
..........
..........
محمد عزیز ( emperor) :
پست 2048 :
ولی اگه اون موقع هنری هم تو 302 اسیر نبوده بالاخره معنیش اینه که والتر حداقل 10 نفرو قربانی کرده بوده که بعدش با قربانی کردن خودش بتونه اتاقو طلسم کنه.بعدش تو origins آلسا خود آلسا بوده دیگه. بعد این جوری که نمیتونستن هم بازی باشن؟!(از نظر سنی)(راستی دقیقا کجای 1 به والتر اشاره شده یادم نمیاد )ممنون میشم روشنم کنید.
دلیلی نداره حتما این پر بودن صندوق پست مربوط به زمان بازی شماره ی چهار بوده باشه اینم موضوع میتونه ماله زمانی باشه که پدر و مادر والتر اون رو رها کردن و رفتن و اونجا چند مدتی خالی از سکنه بوده ! یعنی زمان کودکی والتر که میشه همزمان با کودکی آلسا یعنی تقریبا همون زمان sh0 ! کلا این صندوق خیلی دلیل محکمی نمیتونه برا هیچی باشه !
..........
..........
مسعودی :
پست 2056 :
اگه SH:HC رو فراموش کنیم می‌بینیم که خرگوش‌ در کنار دو شخصیتی دیده میشه که یه وجه اشتراک دارن. هدر و والتر. اما وجه اشتراک شون چیه؟ هر دو به صورت غیر طبیعی به زندگی بازگشتن.
ولی به نظر من توی شماره ی چهار خرگوش نماد والتر نیست نماد آیلیلن هست توی سه نماد هدر و توی shh نماد جاش! اینطور من میتونم برداشت کنم که خرگوش یه جورایی نماد معصومیت هست اما این برای حالت عادی هست اما حالت تغییر یافته اون که با چهره ی خون آلود همراه هست میتونه این رو به ذهن متبادر کنه که احتمالش هست این معصومیت با قرار گرفتن در دنیای دیگه از بین بره مثل چیزی که توی پایان "تحت تاثیر" شماره ی سوم دیدیم ! بعد نکته دیگه این که توی پارک در شماره ی سوم ما این خرگوش ها رو به عنوان نوعی سوغات برای فروش میبینیم که احتمالا این رو میرسونه که این ها نماد های شهر هستند و این حالت تغییر یافته هم روح شهر رو نشون میده که همیشه دو روی معصوم و ساکت و روی وحشی و درنده داره!

پست 2098 :
و (با عرض معذرت) البته مغزی به اندازه جلبک...:d
توی تمام سری‌های بازی از داشتن همراه به این اندازه به گریه نیفتادم. :((
نمی‌شد یه کیف بدی بهش. حتی اگه یه مورچه می دید میافتاد به جونش. باید سلاحش رو غیر فعال می‌کردم تا راه بیافته
آخ گفتی ! پیش اومد یه بار اینقدر اعصاب من رو خرد کرد تفنگ رو روش خالی کردم ! بعد که به خودم اومدم از بازی اومدم بیرون رفتم از آخرین سیو دوباره بازی کردم ! نمیمردم بدبختی! زنکه اعصاب خردکن!

پست 2110 :
اگه دقت کنید خرگوش‌ها در دو رنگ آبی و قرمز دیده‌ میشن
نمیدونم ربطی داشته باشه یا نه ولی همه از کتابی که توی کتابخونه شماره سه پیدا کردیم میدونیم توی نماد halo of the sun رنگ قرمز به معنی تجلیل خداوند و رنگ آبی به نام توهین و بی احترامی به خدا محسوب میشد ! ولی راستیتش من خودم تا حالا به این موضوع فکر نکرده بودم!

پست 2206 :
خب اگه این شخصیت همون برایان قبلی باشه چند تا سوال پیش میاد. یه ماجراجوی آمریکایی با یه عمر تجربه با شخصی که توی بند دوم توصیف کردی نمی‌خونه. بعدی اینکه اگه تنها زندگی‌ می‌کنه، خواهرش کجاست؟ و اینکه آیا خواهر برایان همون ماریا و همسر جیمز ساندرلنده یا فقط یه تشابه اسمی پیش اومده؟ پیرو کدوم فرقه مسیحیت هستش اگه به کلیسا میره؟
این جیمز بیچاره این همه زور زد که ماریا رو از مری تشخیص بده بعد این رفیق ما یه بارکی میاد گند میزنه به چندین و چند سال زندگی مشترک !:d تن مری تو گور لرزید برادر رعایت کن یکم!

پست 2476 :
ابتدا وردتون رو به شهر خوش‌آمد میگم. :welcome: اما بعد... . فرقه Order‌ که همون فرقه سایلنت هیل هستش از اساس یه فرقه شیطانی بوده. اگه شماره یک رو بازی کرده باشی سامایل رو دیدی.
البته مسعود به نظرم اون جا این دوستمون منظورش این بود که شیطان پرستها توی ساخت بازی نقش دارن یعنی مثلا آکیرا ! فک کن !

پست 2485 :
سلام
البته من این حس رو (یه کم کمترش رو) توی بازی Dead Space هم تجربه کردم. دوستان این بازی رو بازی کردن؟
چرا همه اینطوری میگن ولی من حتی احساساتم قلقلک هم نگرفت تو این بازی!

پست 2514 :
نکته‌جالب درباره تصویر اینه که از همون زمان ورودم به انجمن این تصویر توی امضام بود اما تازه دیروز روش نمایش اون رو پیدا کردم. :wallbash:
ای جانم با استعداد ، ای نخبه!

پست 2542 :
صندلی چرخدار رو یادتون میاد؟
متن پنهان:
هنوز لرزش پاهای چهار زانوم رو وقتی این جا رسیدم مثل اینکه دو دقیقه پیش بوده باشه یادمه !

پست 2545:
با دست خالی پا شدیم رفتیم مهمونی هیولاها اونها هم یا خیلی بهشون برخورد یا خیلی خوش‌شون اومد دویدن سمت ما
یکی از بدی های پرت pc این بود که موجودات این قسمت و مدرسه تغییر کرده بودند اون ها خیلی ترسناک تر بودند ! این ها خشن ترن ولی ...
دوستان موافق هستند ادامه بدم؟
مسعود چرا این کار رو ادامه ندادی ؟

پست 2550 :
نمی‌دونم چه جوری رسیدم مدرسه. فقط دری‌وری‌هایی رو که به خودم بابت انتخاب این بازی دادم رو یادم میاد. راستی کسی مناطق بالای مدرسه رو جستجو کرده.
یکی از تاریکترین و خفقان آورترین نقاط کل سری همین از خونه تا مدرسه بود ! اولین بار وقتی مدرسه به پایان رسید و با نوای کلیسا بیرون اومدم یه آرامشی داشتم که تا نیم ساعت فقط راه میرفتم همون حوالی و از اینکه احتمالش هست دوباره برم تو تاریکی مطلق فارغ میشدم!
اون دور و بر هیچ چی نیست تو اتوبوس چند تا خون رو زمین دور و بر هم یکم تیر اون حوالی رو کامل زیر و رو کردم !

پست 2552 :
شاید شما هم با من هم عقیده باشید که ترسناک‌ترین موجود سایلنت هیل این اشباح بی‌خطر بودند.
واقعا ! کلا فضای مدرسه یکی از رعب آورترین مکان های کل سری بود ! اون دستشویی که صدای گریه ی آلسا ازش میومد رو یادتونه ؟ همونجایی که توی محیط تغییر یافته شات گان رو گرفتیم منم میخواستم بشینم همراه آلسا گریه کنم!

پ.ن : مخوامت!

..........
..........
شهام جان :
پست 2073 :
یه بار هم من گفتم شروع افتضاح سایلنت هیل از شماره 4 بوده کلی به من توپیدن ...
ای من وگوئه ... جرئت نداریم بابا :d! فقط مخالفت کردیم !
اما اگه از قضیه علاقه و زندگی و عشق و ... خارج بشید سایلنت هیل 4 داستان فوق العاده ای داشت اما فقط تم سایلنت هیل رو داشت نه فلسفه سایلنت هیل رو ...
اتفاقا من دقیقا نظرم عکسه ! با حذف المان های بازی ایجاد تغییرات گسترده توی سیستم مبارزه و ... این شماره تم خودش رو از دست داد ولی از لحاظ فلسفه دقیقا فلسفه sh ای بود!
پست 2115 :
گفتم حالاکه اینطوری شد بزار ببینم تو دیوارها چیا هست. یادمه تو خود شهر به یک ساختمونی رسیدم که در ورودی نداشت ولی توی ساختمون رو کار کرده بودن . هیچوقت هم به اون ساختمون وارد نمی شدیم . فکر می کنین علت ساخت این ساختمون چی بوده ؟ اگه اشتباه نکنم جنوب شرق شهر بود ...
شهام جان جالب شد برام مکان دقیق رو میگی !
پست 2181 :
چرا نمیان از روی سایلنت هیل سریال بسازن ...
سریال که نه ولی مینی سریال مثلا 20 قسمت ! واقعا عالی میشد ! همیشه این موضوع تو نظرم بوده و میتونه از فیلم بلند هم خیلی موفق تر باشه!
پست 2551 :
قبلا هم گفتم من یه انبار پیدا کردم که توش هیچی نبود . خالی خالی بود تا اونجایی که یادم میاد همون طرفهای شرق یا جنوب شرقی سایلنت هیل بود . نمی دونم هدف تیم سایلنت از ساخت این انبار چی بوده اما وقتی واردش شدم هیچ چیزی داخلش نبود حتی یه آیتم ساده ... بعدا عکسش رو براتون می فرستم ...
اون انبار کنار گاز استیشن رو نمیگی؟ اون که گاز توش بود ! غیر از اون دیگه یادم نمیاد اگر عکسی از جاش برامون بذاری بریم ببینیم بد نیست من فکر میکردم جایی نمونده باشه که من نرفته باشم !
پست 2563 :
تأثیر گذارترین جمله ای که توی کل سری سایلنت هیل مو به تن هر سایلنت هیل بازی سیخ می کنه به نظر من این جمله است که :

وقتی Harry گوشی رو بر می داره :
Daddy ? Help me! Daddy ? Where Are you ?


بدون شک همینطوره ! فضای فوق اعاده آروم و عجیبی داشت این اتاق ! اون عکس هایی که توی تلوزیون قبل از مبارزه با کرم میدیدیم هم هی من رو یاد این جملات شریل می انداخت! یادش بخیر!

پ.ن: حاجی تبریک بابت خانه ی بخت ! آرزوی زندگی خوب رو دارم برات! راستی یادت نره شما یه تاپیک نیمه کاره داری ها !
..........
..........
آتوسای عزیز :
پست 2087 :
از سر و وضع کثیف و شلخته ش مشخصه که آدم بی نظمی هستش
من دیدم همه یه گیر به این حرفت دادن گفتم عقب نمونم ! عزیزم حالا شما تیپ انریکو رو اینطوری :x دوست میداری دلیل نمیشه بچه مردم رو اینطوری سر خورده کنی ، بنده خدا این همه زور زده هنری باشه ! :d

پست 2288 :
یه مسئله ای بود که خیلی وقت بود فکرم رو مشغول کرده راجع به هنری تو sH4 ، خیلی ها می گن هنری مسئول قتلایی هست که در طول بازی اتفاق می افته ؟
کجا شما همچین چیزی رو دیدید؟ من خودم همون اوایل که شماره ی چهار رو بازی میکردم یه همچین نظری داشتم یعنی میدونید اگر کنسیا وقتی در خروج رو پیدا کرد سریع بیرون میرفت و نمیومد به هنری خبر بده شاید گیر والتر نمیفتاد یا اگر هنری در یتیم خونه رو باز نمیکرد جسپر هیچ وقت آتش نمیگرفت این ها همه درسته ولی حقیقت امر اینه که هنری فقط تسهیل کننده بود نه عامل ! والتر کسی نبود که بخواد بیخیال بشه هر جوری بود کنسیا رو گیر میاورد یا جسپر به حدی توهم زده بود که بالاخره کار خودش رو میکرد !
یه چیز دیگه هم هست ، آیا واقعا جسم هنری اونجا حضور داره مثلا وقتی یه نفر داره کشته می شه ، آیا واقعا هنری اونجاست یا فقط روح و روانش اونجاست؟
اظهر من الشمسه که بدن هنری جایی نمیره چون شما وقتی تو بازی از طریق تونل به اتاق برمیگشتید همیشه از خواب بلند میشدید یعنی اینکه تمام اتفاقاتی که هنری اون رو میدیده ذهنی بوده نه جسمی !

پست 2333 :
ای یکی خوشگلتره یا اون یکی؟!! یا هدر توی بازی؟؟؟
:d
یادمه خیلی وقت پیش بود با مسعود در مورد هدر بحث میکردیم بر خلاف مسعود من معتقدم هدر اصلا جذاب نیست ! حداقل برای من اینطور نیست به همون فراخور این خانومه آدلاید هم هیچ احساسی رو در من بر نمی انگیزیونه ! اصولا فکرم میکنم که درست هم همین باشه که هدر کمی از ظرافت های یه دختر دور باشه تا بشه با جسارتی که تو بازی ازش سراغ میگیریم همزادپنداری کرد!

پست 2389 :
بچه ها آیا ترجمه ی رمان the coin locker babies تو اینترنت هست که بخونیم!!؟؟؟
از وقتی loyal جان تو تحلیلشون گفتن که داستان والتر سالیوان اقتباس شده از این کتابه خیلی علاقمند شدم که بخونمش
چون این بخش جز کمک های بسیار کوچک من به امیر در این مقاله ی واقعا کامل ( همینجا برای چندمین بار از امیر تشکر میکنم ) بود لازم دیدم یکم توضیح بدم ! محال ممکن هست که ترجمه ی فارسی این اثر رو پیدا کنید ، جالبتر از اون اینکه حتی ترجمه ی انگلیسی این اثر هم به طور کامل روی اینترنت قرار نداره و تنها پیش نمایش هایی از اون موجوده! ولی خود متن ژآپنی به وفور پیدا میشه که به درد ما نمیخوره ! و به خاطر اینکه اکثر سایت ها خلاصه ای که از این کتاب گذاشته بودند خیلی مختصر و نامفهوم بود مجبور شدیم به ترجمه ی انگلیسی که البته کامل هم نبود بسنده کنیم و فقط محتوای اصلی کتاب رو بیان کنیم و تفاوت ها و تشابه اون رو با sh4 ! جزئیات این کتاب خیلی زیاده و در این مقال نمیگنجه !

پست 2429 :
عنی فکر می کنین فن واقعا یه نماده ؟!!
فن بزرگ توی فیلم سایلنت هیل اونجا زن پلیسه و رز توی یه اتاق گیر افتادن و کله هرمی سعی داره با اون داسش بکشتشون!
فن کوچیک توی سایلنت هیل 3 اونجا که یه مشت خفاش جلوی راه رو گرفتن و باید با ماده ی ضد عفونی اونا رو بکشیم
دیگه فن...آها فن توی سایلنت هیل 4 تو بیمارستان بود...
دیگه یادم نمیاد
نمیتونیم بگیم نماد و به چیزخاصی اشاره داره ولی به عنوان یه المان همیشه با سری بوده و مخصوصا توی شماره ی اول ترس زیادی رو وارد میکرد فکر میکنم اولین جایی که ما فن رو دیدیم توی مدرسه و در حالت تغییر یافته بود وقتی که وارد اتاق میشدیم صدای شدید پنکه و گریه ی اون موجودات کوچولو اون چنان تاثیر گذار بود که آدم قالب تهی میکرد ! اما این المان هم با اگزجره شدید توshh اون کارآیی که باید داشته باشه رو دیگه نداشت و حروم شد!

پست 2481 :
آها یه چیز دیگه تو SH4 اونجا که توی دنیای بیمارستان هستیم هم کلی صندلی چرخدار هست اگه تو یکی از اتاقها برین می بینین که سایه ی یه نفری که (شاید یه روح) روی صندلی چرخ دار نشسته روی دیواره!!! آیا اینها واقعا ارواح هستن؟!!
راستی بالاخره اون صحنه ای رو دیدین که هنری خونی پشت در اتاق ایستاده ؟! آخر نفهمیدیم برای چی هنری خودش رو اون مدلی دیده بود ؟
باید دید صندلی چرخدار نماد چی هست ! صندلی رو قبلا هم فکر کنم گفتم ما همه جا میبینیم ! فکر کنم غیر از شماره دو ! صندلی در حقیقت نماد آلسا توی بازی هست که بعد از آتش سوزی به اون دوخته شد ! اما در مورد شماره ی چهار قضیه کمی متفاوت هست اونجا مهم ناتوانی هست روح هایی که ناتوانند از طریق این صندلی ها اظهار وجود میکنند ! گویی که من خودم به این اسفاده از صندلی معترضم ! چون برای من صندلی و آلسا یکی هستند ! هر جا صندلی هست یعنی آلسا هم هست ! که توی شماره ی آخر هم که دیگه شد ابزاری برای ترس ناگهانی بازیباز و کلا از چیزی که اول بود فاصله گرفت !
در مورد اون صحنه ای که از هنری دیدی بچه ها هم گفتن یه عکس اگر بتونی بگیری بد نیست چون من هم جالب شده برام که چی هست موضوع !
من که فکر کنم پایان مورد نظر سازنده ها همون 21sacrements بوده چون دیدین که رادیو آخرش می گه صورت هنری اصلا قابل تشخیص نبوده درست مثل هنری که پشت در ایستاده بود صورتش خونی بود و قابل تشخیص نبود!!
یعنی تحلیل کردی در حد لالیگا :d خب دختر خوب صورتش رو میشورن خوناش پاک میشه قابل تشخیص میشه ! منظور از غیر قابل تشخیص یعنی اینکه سوخته باشه یا به وسیله ی چاقو پاره شده باشه !
اما در مورد پایان مورد نظر سازنده ها ، ما جز شماره ی یک تو باقی شماره ها چیزی به این عنوان نداریم ! چون اگر اینطور میخواست باشه دیگه چه کاری بد که جند پایان براش مطرح کنن ! سازنده ها دست بازیباز رو باز گذاشتن تا به تناسب طرز فکرش پایان مورد نظر رو بگیره ! اما توی شماره ی اول چون شماره ی سوم از روش قرار بود ساخته بشه باید پایانی رو مد نظر قرار میدادن تا بتونن سه رو از اون شروع کنن که پایان good- انتخاب شد ولی از اون به بعد حتی نام گذاری پایان ها هم جوری بود که بازیباز نتونه از اون ها داوری کنه که کدوم خوبه کدوم بد و هر کدوم رو که خودش میپسنده به عنوان بهترین پایان انتخاب کنه ! من به شخصه چون رمانتیک فکر میکنم توی یک good+ توی دو leave تو سه نرمال و تو چهار escape رو میپسندم ولی باقی شاید اینجوری نباشن! بحث shh رو هم نمیکنیم!

پ.ن:
کارشناسی تغذیه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان قبول شدم
آرزوی موفقیت !
راستی فردا 24 شهریور جشن شکوفه ها برامون برگزار کردن تو دانشگاه ، فکر کنم ما سال اولی ها پایه ی خنده ایم واسه سال بالایی ها:d
پایه خنده نه سوژه خنده ! بله دقیقا ! تا بوده همینطور بوده ! شما هم دو سال دیگه به اولی ها خواهید خندید ! :d
..........
..........

آرشام (silent hill ) عزیز:

پست 2408 :
و اما برم سراغ سایلنت هیل 1:x : من داخل انبار، قبل از قسمت شهر بازی، در گاوصندوق رو که باز میکنم، یه سری دارو داخلشه و هری میگه : Huh? Drugs? یه همچین چیزی، میخواستم ببینم جریان چیه، باید کاری کرد؟ مرسی
اینجا شما کاری نمیتونید انجام بدید این داروها صرفا جهت نشون دادن بازار مواد مخدر که تو شهر رواج داشته اونجا هست اگر روی دیوار رو هم ببینید نوشته ای هست که میگه دالیا این داروها رو آ<رده ! که یعنی دالیا و در سطح کلان فرقه توی این بازار دارو فعالیت دارند !
..........
..........
امیر حسین اس. ای عزیز :

پست 2250 :
کلا من استرس میمیرم ولی مطمعنم این عنوان زیر 8 نمیگیره چون بازگشت اصل کلاسیک بازیه ولی باید یک تریلر از گیم پلیش بیبینم :d
من این کلمه ی کلاسیک رو چند بار از شما دیدم ! جان اشکان بگو این بازی چی چیش قراره کلاسیک باشه ؟یعنی به قول آقا بهنام قراره یه چیزی نویی باشه کلا ! چه جوری شما به این نتیجه رسیدی که قراره کلاسیک باشه من موندم! من نمیگرم امیدواری به این شماره نداشته باشید میگم انتظار نداشته باشید که کلاسیک باشه !

پست 2256 :
شاترد ممووریز چون برای ویی و پی اس تو این کنسولا بود گیم پلی ضعیف داشت باشه اتفاقا خوب بود
مشکلی که ما با این شماره داریم اصلا و به ابدا ربطی به گیم پلی و گرافیک بازی نداره کما اینکه وقتی sh1 رو هعنوز با اون گرافیک داغون بازی میکنیم اصلا حس بدی بهمون دست نمیده بحثی که ما سر این بازی داریم گند زدن به داستان شماره ی اول گند زدن به المان های بازی گند زدن به اتمسفر و جو بازی و خیلی گند زدن های دیگه است که نه تنها مثل shh چیز جالبی در نیومد بلکه به ضرص قاطع یک افتضاح تمام عیار و بدترین شماره ی منتشر شده از بازی تا کنون بوده این شماره !

..........
..........
بگم چی نشید ! اشکم در اومد 40 صفحه دونه به دونه پست هاتون رو خوندم ! به خاطر اینکه سر درگم نشید پست هایی که از هر نفر نقل قول کردم رو جدا کردم تا راحت تر پیداشون کنید! دلیلی هم نداره که شما حتما به همشون جواب بدید یا حتی بخونیدشون من این کار رو برای رفع دلتنگی این چند وقت کردم !

چند تا نکته ی کلی هم بگم :
اول در مورد داستان های دوستان :
این که حتما یه جوری به داستان های بازی ربط داده بشن هیچ لزومی نداره ! اگر فضا فضای درستی باشه میتونه بدونه ارجاع به گذشته به خوبی روایت بشه ! اما اگر میخواید به گذشته ربط بدید باید گذشته رو کامل بدونید و سعی کنید که به اون پایبند باشید !
دوم در مورد جو کلی تاپیک :
دست همتون رو میفشارم که اینقدر خوب فعالیت کردید تو این چند وقت ! واقعا گل کاشتید ! فقط اگر باز سعی بشه موضوعات انحرافی کمتر به متن بیاند خیلی بهتر هست که البته در 95% این مورد رعایت شد اون 5% رو میگم که خودم عامل اصلیش بودم !
سوم هم قبل از این که دوباره غیبم بزنه یه موضوعی رو مطرح خواهم کرد که میخوام روش حسابی فکر کنید تا زمستون اگر دیدیم که نظر بچه ها شما روش مثبته به مرحله اجرا درش بیاریم !

پاینده باشید عزیزای دلم!
 
آقا اشکان ای ول جوابه همه رو دادی دمت گرم :d البته تیکه ها رو هم انداختی ها ! :d
در مورد پایه بعله اشتباه کردم سوژه می خواستم بگم :d
در مورد چهره ی هنری هم ، خب هنری که پشت در ایستاده بود صورتش نامشخص بود با چاقو تیکه پاره شده بود برا همین اینو گفتم

دیگه دست شما درد نکنه که نشستی و این همه پست رو یه باره جواب دادی ، مرسی مرسی >:d
 
سلام اشکان عریر:)
واقعا ممنون از نقدهای بجای شما
شما استاد هسنی و من یکی که شاگرد :">
یک نکته کوچیک در مورد خرگوش: خرگوش در روانشناسی نماد جنس مونث هست ، خصلتهای غیر قابل پیشبینی این حیوان دوست داشتنی واقعا کم نظیره!
منم خیلی قسمت 4 رو دوست دارم ، ولی نقد رو هم باید گفت ، وگرنه این دوست داشتن نیست.
من تا بتونم در خدمت همه اهالی شهر هستم به امید حق:x
پیروز باشید
 
سلام
نمیدونم ربطی داشته باشه یا نه ولی همه از کتابی که توی کتابخونه شماره سه پیدا کردیم میدونیم توی نماد halo of the sun رنگ قرمز به معنی تجلیل خداوند و رنگ آبی به نام توهین و بی احترامی به خدا محسوب میشد ! ولی راستیتش من خودم تا حالا به این موضوع فکر نکرده بودم!
البته مسعود به نظرم اون جا این دوستمون منظورش این بود که شیطان پرستها توی ساخت بازی نقش دارن یعنی مثلا آکیرا ! فک کن !
اتفاقاً منم منظورم همین بود که بگم برای ایجاد یه محتوا (بازی،‌فیلم و ...) درباره شیطان‌پرستی باید از شیطان‌پرستان استفاده کرد.
به قول آقا بهنام آیا می‌دانید که نویسنده قسمتی از فیلم ماتریکس که توی اون بدن نئو ایجاد میشه رو «مرلین منسون» نوشته؟
در مورد اون رنگ قرمز و آبی هم دلیل دارم براش. خیلی واردش نمی‌شم ولی دقت کنید همه جای دنیا 2 طیف آبی و قرمز وجود داره. تو ورزش،‌تو سیاست، تو اجتماع، تو ... و این تصادفی نیست.
 
اینم یه حرفیه ها!;)
ولی باید در نظر گرفت که این ساختمان و نوع بازیسازی بیشتر در نوع فرهنگ ماوراء پرستی ژاپنی ها طلوع میکنه ، مثالم زیاده ، سایرن یا فیتال فریم یا کلاک تاور که خیلی هم معروفن از این دست هستن.
شیطان پرستی با اعتقاد به ارواح خبیثه یک جا و با یک معنی برای فرهنگ آسیای شرقی گذاشته شدن.
تازه در سایلنت هیل خیلی سعی شده برای جذب مخاطب غربی از اون نمادهایی که میدونید پرهیز کنن!!!
کلا شماره اول خیلی هماهنگ ساخته شده و ریتم بازی با نوع بیان داستان خیلی خوب جلو میره ، شماره دوم هم که دیگه هیچ! من که فراموشش نمیکنم ، ولی در ادامه مسیر ساخت یکم سینمایی زدگی هست که از اون محتوای بازی گونه اولین و دومین قسمت دور کرده این مجموعه رو:-s
 
سلام
درباره مساله جی-هارور و وست-هارور یه چیزی هم من بگم یه چیزی گفته باشم.
جایی خیلی وقت پیش خوندم که «سایلنت هیل، نگاهی ژاپنی به ترس آمریکایی است».
 
سلام بر همه عاشقان واقعیه سری رؤیایی سایلنت هیل، من عضو جدید هستم و هیچ شناختی از اعضای فعال در این تاپیک و موضوعاتتون ندارم.اما خوب این رو مطمئن هستم که به اندازه شما عاشق این ابرشاهکار هستم.زیاد هم وقت آزاد ندارم که فعالیت مفیدی در کنار شما عزیزان داشته باشم، فقط به عنوان عضو کوچکی از گروه عشاق سایلنت هیل(!) دوست دارم در کنار شما باشم، بعضی وقت‌ها به تاپیک سر میزدم و از مطالبتون استفاده میکردم، ولی خوب مجالی برای مشارکت در بحثاتون نبود، اصلا مهم نیست چون من مثل اساتید عزیزی که اینجا فعالیت میکنند، شناخت جامع و کاملی از بحث‌ها ندارم و بهترین فعالیتم اینه که از مطالب شما استفاده کنم، خوب بگذریم ببخشید که سخنم طولانی شد، ولی امروز یه خبر شنیدم که خیلی ناراحتم کرد:این خبر هم چیزی نبود جز تأخیر ملاقات دوباره با دو نسخه شاهکار این سری.Konami تأیید کرد که نسخه کالکشن HD در سال 2012 میلادی عرضه می‌شه ولی خوب تا اون موقع میتونیم با Silent Hill: Downpour سر کنیم.راستی میدونم این بحث قبلا صورت گرفته، ولی میخوام بدونم شماها که واقعا عاشق واقعی این سری هستید، چقدر به نسخه جدید امیدوارید؟به نظر شما این نسخه می‌تونه برگشتی به ریشه‌ها باشه؟!
ممنون از اینکه نظرم رو خوندید.موفق باشید.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or