Danitondar
کاربر سایت
دسوتان رحم کنید و داستان رو مثل این مورد که مثلا فلانی میمیره یا این میکشتش رو داخل اسپویلر قرار بدین
نه!!کودوم؟؟!بگو قضیشو.....یادته؟؟؟؟ red dead ام یادته؟؟؟؟؟
منم بیام!!!!! همونی که گفتم بیا بازی کنیم...بعد آخرش spoil شد!!!نه!!کودوم؟؟!بگو قضیشو.....
spilnter cell ٌ ولی یادمه!!
!آره کلّه اون شب پشتم به تلویزیون بود,ولی بازم فهمیدم!!:dمنم بیام!!!!! همونی که گفتم بیا بازی کنیم...بعد آخرش spoil شد!!!
خاطره شما از مال همه جالبتر بودخب من آلان در حال حاضر مدت هاست اتاق مستقل دارم و در اتاقم هم همیشه در هر صورت قفله، اما....
حدود 12 یا 13 سال پیش بود،که من و پدرم با هم دوک ناکم رو بازی میکردیم،اینطور که پدرم دکمه های جهت کیبورد رو نگه می داشت
و من هم کنارش میشستم و اگه اشتباه نکنم با دکمه کنترل شلیک میکردم و درها رو باز میکردم...
یادمه تو یکی از مراحل بازی یک دیسکو بود که چند تا زن داشتند توش میرقصیدن،یک بار که به صورت اتفاقی به اون زن ها نزدیک شدیم
من دکمه ی اینتر رو زدم که یک دفعه...(دوستانی که نسخه اولیه دوک ناک رو بازی کرده باشند می دونند چه اتفاقی می افتاد)
بعد من مثل اسکول ها از پدرم پرسیدم: چرا اینطوری کرد؟؟ پدرمم بیچاره قرمز شد گفت نمیدونم فکر کنم مریضن!!!!
بیچاره پدرم! هیچ وقت چهره ی اون لحظه شو فراموش نمیکنم! خیلی تحت فشار بود.
حالا بعد سال ها،من و پدرم این فضیه رو همش به روی هم میاریم و کلی میخندیم......
بابای من به محض اینکه از در وارد میشه من پای پی سی باشم " باز نشستی پای این بازیای مستهجن؟ باز نشستی این ساخت دست شیطان رو بکنی تو مغزت ؟ چقدر میری سایتای ناجور؟ ها فلان بیسار "ب من آلان در حال حاضر مدت هاست اتاق مستقل دارم و در اتاقم هم همیشه در هر صورت قفله، اما....
حدود 12 یا 13 سال پیش بود،که من و پدرم با هم دوک ناکم رو بازی میکردیم،اینطور که پدرم دکمه های جهت کیبورد رو نگه می داشت
و من هم کنارش میشستم و اگه اشتباه نکنم با دکمه کنترل شلیک میکردم و درها رو باز میکردم...
یادمه تو یکی از مراحل بازی یک دیسکو بود که چند تا زن داشتند توش میرقصیدن،یک بار که به صورت اتفاقی به اون زن ها نزدیک شدیم
من دکمه ی اینتر رو زدم که یک دفعه...(دوستانی که نسخه اولیه دوک ناک رو بازی کرده باشند می دونند چه اتفاقی می افتاد)
بعد من مثل اسکول ها از پدرم پرسیدم: چرا اینطوری کرد؟؟ پدرمم بیچاره قرمز شد گفت نمیدونم فکر کنم مریضن!!!!
بیچاره پدرم! هیچ وقت چهره ی اون لحظه شو فراموش نمیکنم! خیلی تحت فشار بود.
حالا بعد سال ها،من و پدرم این فضیه رو همش به روی هم میاریم و کلی میخندیم......
خارج از درجه ی سنی بازی میکنید همینه.من که تا 2سال پیش راحت بازی میکردم چون جای pcم تو اتاقم خوب بود ولی همون سال یکی از این به اصطلاح کارشناسا اومد تو تلویزیون گفت باید کامپیوتر بچه ها رو زیر نظر داشت و خلاصه که یه جای پر رفت امد باشه مامان منم اومد به هزار بهانه تختمو جابجا کرد و گذاشت جای pc و pcمو گذاشت جلوی در اتاق منم خیلی بهش گفتم که اینجا خوب نیست نور میفته تو صفحه و از این جور چیزا ولی فایده نداشت.یه بار داشتم mafia II بازی میکردم یکی از اون magazinایه کوفتی رو برداشتم که مامانم دید امد بهم گفت پس برای همین اشغالا و جک جونورا نمیخواستی جابجاش کنم اره؟منم گفتم بخدا بازیه فیلم نیست اونم بقول یکی از دوستان صنعت گیم رو زیر سئوال برد تا یه هفته هم داشتن با بابام نصیحتم میکردن.