بازیهایی که بخاطر حضور دیگران برای شما خراب شدن

سلام اون زمانی که داداشم کلوب داشت زمون سگا :دی ...نمیذاشت کسی کاراکترهای بانوی کمبتو ور داره :دی البته همه کلوب ها این طوری بود..زمون ps1 هم ....همه دلشون میخاست vip رو بازی کنن=))...
چه ربطی به تاپیک داشت!!
 
من که فقط یه بار همچین مشکلی داشتم چند سال پیش ! پریز تلفن بیرون خراب بود تلفن واسه 2 3 روز تو اتاق من بود ! شانس ما تازه یه بازی اومده بود یادم نیست ولی با موتور هالف لایف ساخته بودن ! داشیتم بازی میکردیم که یه دفه رف تو کات سنس یه خانم محترمی بدون پوشش تو رویای یه نفر بود ! من تا اومدم بجنبم لو رفتم ! جرا ؟ همون موقع خالم زنگ زده بود داشت با مامانم صحبت میکرد ! مامانن هم روی میز من نشسته بود ! و 2 تا چشاش تو مانیتور ود ! که رسید به صحنه ذهن منحرف اون آدم ! من که حول شدم بازی رو قطع کردم ! مامانم هم داشت با خالم صحبت میکرد نیمدنست چیگار کنه ! نزیک بود تلفنو تو سرم بیاره پایین ! منم گفتم مادر جان ماله بازی دست من نبود که ! اونم گفت دیگه تکرار نشه ! :d ! ولی بعد از اون موقع دیگه هیچ اتفاقی نیفتاد ! چونکه من هر وقت تو اطاقم هستم همه میدونن پای کامپیوترم و کسی مزاحمم نمیشه ! همه چیزو میزارین واسه وقتی که خودم اومدم بیرون ! :d
 
منم یه بار توی پلی 2 تازه final fight streetwise رو گرفته بودم صدا تلوزیون هم زیاد بود رفتم اون قسمت بازی که پیش یه کچله میرفتی.صحنه نداشت اما صداش خیلی ناجور بود.مادرم تو اشپز خونه بود تا بخواد اقدام کنه جمع و جورش کردم.
 
Dragon Age بازي ميكردم بعد يه بار با يكي از كاراكترها ريختم رو هم.
از بد قضيه هم چون به اون كاراكتر تو بازي نياز داشتم مجبور شدم باهاش رابطه حسنه برقرار كنم.(دوستان ديگه خودشون ميدونن چه رابطه اي بود : دي)
از بد بد قضيه هم اون كاراكتر مثل خودم مذكر بود :)) حالا تجسم كنيد چه صحنه اي بود :-j

يه مقدار در مورد سليقه برادرم تو بازي ها توضيح بدم.ايشون كلا فقط بزن برو جلو بازي ميكنه.حوصله ديالوگ و دمو و مخفي كاري و كلا هر چيزي غير از بزن برو جلو رو نداره.(يه بار هيتمن رو نصب كردم كلي هم توضيح دادم كه بايد بري لباس عوض كني، بري سم بريزي و از اين حرفا.يخورده گوش كرد و يهو دو تا تفنگا رو كشيد بيرون شروع كرد قتل عام :)) )
برادرم هميشه منو به خاطر اين كه بازي مثل Dragon Age بازي ميكنم مسخره ميكنه.آقا از بدشانسي توي اون لحظه كه اون دو مرد سيبيلو داشتن با هم روابط حسنه برقرار مي كردن داداشم اومد تو.
بهم گفت جون هر كي دوست داري تو دلت به چي اين بازي خوشه؟ بيا اين هم از صحنه هاي بازي. اه اه
:))))))
 
منم تاحالا مشکلی نداشتم چون زاویه ی مانیتورم خیلی خوب بوده !
ولی تو بازیه Dantes Inferno خیلی اذیت شدم !
همچنین ماها که می خوایم آهنگ های Guitar Hero رو 100 % بزنیم , وقتی یهو باتری تموم می شه , بدترین اتفاقیه که می تونه بیوفته !
 
سلام ، واسه منم مشکل خاصی نبوده فقط سره Heavy Rain یادمه خیلی تو کف بازی بودم ، میخواستم تو آرامش بازی رو تموم کنم ... اومدم مانیتور و Ps3 و اسپیکر و... رو برداشتم بردم طبقه بالا { طبقه بالا خانه ارواح ـه سالی یبار کسی نمیره توش:d } خلاصه ما هم با هزار امید و ارزو رفتیم بالا در ارامش نشستیم به بازی کردن ! بعد نیم ساعت دیدم در یهو باز شد مامانم با یه لیوان آب پرتقال اومد من از روی عادت همیشگی بازی رو Pause کردم خلاصه اومد گفت تشنت نیست ؟ چیزی نمیخوای؟ و هی زیز زیرکی به مانیتور نگا میکرد !!! منم لیوان رو گرفتم گفتم ممنون چیزی نمیخوام خلاصه رفت ...منم دوباره گرم بازی بودم بعد نیم ساعت دیدم دوباره در باز شد ایندفعه با بستنی اومده بود منم تعجب کرده بودم چون اصولا تو خونه ی ما از گرسنگی هم بمیری کسی نمیاد طرفت :d منم بستنی رو گرفتم .... بعد دوباره گرم بازی شدم بعد 1-2 ساعت دوباره در باز شد ... این دفعه بابام بود ... دیگه منم نزدیم بود عصبانی بشم اومد داخل یه دوری زد الکی رفت تو اتاق ها بعد که داشت میرفت یه نگاه چپ چپ به مانیتور انداخت و رفت ... منم دیدم فایده نداره کنسول و چیزا رو جمع کردم رفتم پایین تو اتاق خودم تا صبح بازی کردم هیچکس هم نیومد داخل حتی یه بار منم حسابی کنف شدم :d
نتیجه اخلاقی : هیچ وقت به فکر تغییر عادات Gaming خودتون نباشید:d یعنی اگه همیشه تو یه مکان بازی میکنید اونجا رو تغییر ندید یا حداقل مثل من ضایع بازی در نیارید !:d...
 
  • Like
Reactions: The Spectre
بابا شما ها وضعتون خوبه:d من بدبخت چی بگم یک تلوزیون تو وسط خونه هست بعدم وسط بازی یک فارسی وان میخواد ببینه اون یکی بفرمایید شام داره:d
 
منو بگو. کلی تعریف heavy rain پیش مامانم کرده بودم که مثله فیلمای هیچکاکه و آخر گرافیکه بعد یه روز اومد آخر بازی که میری تو یه اتاق میگه این سمه رو بخور.منم نخوردم برا تروفی بعد رفت سوار ماشین شروع کرد به فحش دادن. مامانمم جفتم بود تازه من داشتم با افتخار بازی میکردم که بازیو حال میکنی؟ اقا ایتان شروع کرد Wheres that *****adress . مامنمم ازم پرسید میدونی این یعنی چی منم مثل بچه آدم گفم نه و بعد 30 ثانیه بازیو بستم!
 
عجب تاپیک باحالی اوه اوه برا منوووو بگووو
برمیگرده به mass efect1 تریپ اخر بازی دیدم زنه داره به شپر نخ میده بدجوری فهمیدم داستانیه!!!!
دورو برو چک کردم دیدم خبری نیست منو خرو بگو پشتمو نگاه نکردم چپو راستو دید زدم دیالوگارو رفتم جولو دیدم بلههههههه صحنات فاضله شروع شد ما هم داشتیم چهار چشمی میدیدیم دیدم از پشت یک پس گردنی خورد تو ملاجم ... دیگه نفهمیدم چیکار کرد شپر با زنه گفتم اگه بابام باشه که دهنم خودم ... که هیچی 360 تم چیییییییی؟؟؟؟:(
برگشتم دیدم داداشمه بگو چی بهم گفت؟؟؟؟ گفت ناقلا از این بازی ها داری و به ما نشون نمیدی!!!! =))
=))
 
  • Like
Reactions: The Spectre
حالا من یه سوال کلی ازتون بکنم واقعا انقدر گیر میدن و حساسیت نشون میدن؟ من هر جور به شماها نگاه میکنم تو کتم نمیره باورکنید شماهایی که از این مشکلات دارید چند سالتون هست چون من سنم کم بود اساسی گیر میدادن
 
حالا من یه سوال کلی ازتون بکنم واقعا انقدر گیر میدن و حساسیت نشون میدن؟ من هر جور به شماها نگاه میکنم تو کتم نمیره باورکنید شماهایی که از این مشکلات دارید چند سالتون هست چون من سنم کم بود اساسی گیر میدادن

والا من نگفتم کسی گیر میده.ولی خوب آدم خجالت میکشه یه صحنه ی جالب (!) رو جلوی پدرش ببینه!:d
 
آقا تا دلتون بخواد . . . . . .

واقعا بعضی وقت ها با خودم دست به یقه میشمو فحش میدم , نامردم وقتی خونه مستقل گرفتم واسه یه اتاقش سیستم امنیتی خفن نزارم , اصلا خونه خریدم نه تلفن جواب میدم نه آیفون نه به کسی گوش میدم
دو تا سگ گرگی میخرم میزارم محافظ خونه , خودمم با خیال راحت بازیمو میکنم


آخرای kill zone3 بابام اومد داخل شروع به غر زدن کرد , راستش اصلا نفهمیدم چی میگفت ولی به طور کامل حواسم با بازی هم نبود میشه گفت بازی رو هم تا الان نفهمیدم حس دوباره بازی کردنش هم نیست

دوستانی که زامبی باز باشن میدونن چقدر طول میکشه به مرحله 30 به بعد برسی و مشکل کار هم بعد از ایم مرحله هست و شما فک کن با کلی زحمت برسی به اینجا و بابات بگه محسن برو دم در از همسایه آش بگیر !! حالا بیا توضیح بده که 4 ساعته تا اینجا اومدیم

پسر عموت سالی یه بار احوالتو نمیپرسه !بیاد خونه من واسش انتخاب واحد کنم

کسی که دو سالی یه بار میبینمش باید بیاد واسش نتایجو در بیارم

تلفن زنگ میزنه و همه داد میزنن محسن گوشی رو بردار

محسن تلوزیون خراب شد محسن شیر آب خراب شد محسن چرا پمپ آب کار نمیکنی محسن بیا موهای پشت گردنمو بزن , محسن کوفت چرا همینجوری نشستی محسن صدای اونو کم کن محسن بیا بخواب !!محسن درستو بخون !! محسن فلان محسن فلان ! در کل محسن آچارفرانسست

جدی بعضی وقت ها با خودم دست به یقه میشمو فحش میدم

توو زامبی باید آخر هر مرحله یکی رو زنده نگه میزاشتیم که من به کارای خونه برسم .مثلا بابام میره بانک یادش میره کپی شناسنامه ببره !!داداشام میرن یه چیزی رو عوض کنن ولی یادشون میره اونو ببرن و و و یکی میره دفتره پستی کد پستی رو بلد نیست !!

آقا بدبختر از من هم کسی هست ؟
محسن جون داداش داستانتو خوندم یه لحظه فکر کردم روحم تو بدن یکی دیگه رفته و داره کاملا حرف دل من به همراه بدبختیامو میزنه نیست اسم هر دومون محسنه
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or