انجمن پیرهای دنیای گیم (افراد 30 سال به بالا)

بیشترین دورانی که از گیم لذت بردید


  • مجموع رای دهنده‌ها
    1,286
می دونی حامد دنیا و خاطرات اون زمان برا ما کافیه تا سر تا پای وجودمون بشه دلتنگی
خیلی خوشحالم که تونستم تو زندگیم همچین روزایی رو سپری کنم و همین خوب بودنش باعث می شه بیشتر دلت تنگ بشه
دقیقا حق با توئه کلوپ یچی دیگه بود همچی ارجینال خودش بود لذتش تموم نشدنی بود
خوب حالا تو خاطرتو بگو
خاطرمو در مورد گریه کردن داداشم .............................توصفحات اول تاپیک گفتم
هـــــــی روزگار!
الانم نمیدونم چرا خاطره یادم نمیاد بگم
یکیش اومد ولی تلخه دوست نداشتین نخونین!
یادمه ما چند وقتی بود خونه پدر بزرگمینا میموندیم دقیق یادم نمیاد قضیه از چه قراری بود ولی ما اونجا بودیم یه کلوپ سگا اون نزدیکی بود 6 تا سگا داشت منم هر وقت میرفتیم اونجا چون خونواده نمیتونستن بهم گیر بدن میرفتم از صبح تا شب تو اون کلوپ بس میشستم تا نوبتم بشه یا اگه پول داشتم تا شب بازی میکردم
یه بار داشتم بازی شینوبی3 رو میرفتم تازه تونسته بودم تیرشو بینهایت کنم (تو کلوپ هم همه تحویلم میگرفتن) بعد همینطور داشتم بازیو پیش میرفتم که تایم نوبتم تموم شد و پولمم ته کشیده بود و تو بازی به مراحل دست نیافتنی رسیده بودم حیفم میومد بیخیال بازی بشم بلند بشم بیام بیرون که یکی اومد گفت من از اینجاشو میرم فقطتو بالاسرم باش بهم بگو چیکار کنم (منم قبول کردم) داشتیم همینجور بازیو میرفتیم که یهو دیدم مادرم جلو در کلوپ وایساده و همینطور به من زل زده منم که فهمیدم قضه از چه قراره سریع اومدم بیرون و باهاش اومدیم خونه خودمون از اونجایی که مادرم باهام چپ افتاده بود این قضیه رو به آقای پدر (غول آخره) تعریف کرد و بقیه ماجرا من بودم و کمربند و کابل برق که دیگه خودتون میدونید آخرش به کجا کشیده میشد!
ولی خداییش نمیدونم این پدر مادرا چی از جون اونایی که کلوپ میرفتن میخواستن بابا بهتر از این بود که بری چاقو کش یا عربده کش یا هزار جور خلاف کار دیگه بشی حداقل ضرری برامون نداشت ولی هی کتک میزنن که نرو
همین دیشب خونه خالمینا شام دعوت بودیم شوهر خالم ازم پرسید شما تو بازار کارت چیه من گفتم تو توپخونه سرپا کار میکنم کنسول میخرم میفروشم به حالت خنده گفتم همون آتاری های قدیمی خرید و فروش میکنم البته از نوع امروزیش بعد یهو باز غول آخره برگشت گفت البته کسی که ساعت 10 تازه از خواب پاشه 11-12 بره سره کار، مرد کار نیست جالبیش اینه شوهر خاله منم نه گزاشت نه برداشت گفت الان تو این دوره زمونه شاگرده دیر تز صاحب کاره میاد سر کار حامدم حتما میدونه کی بره که به دردش بخوره شما نیگاه نکن عین گذشته نیست صبح خروس خون برن سر کار شب بوق سگ برگردن الان وضعیت فرق کرده
اینم شده روزگار ما بچه بودیم کتک میخوردیم که چرا میری کلوپ آخرش چی کاره میخوای بشی الانم زخم زبون میشنویم برای کاری که داریم میکنیم و پول در میاریم!
هـــــــی روزگار!
 
خوندمش حامد
باید بت بگم خفن قلب گیمری پاکی داری ;)
البته نمی دونم چرا کلا خانواده ها با کلوپ مشکل داشتن البته من کتک نخوردم ینی نه که نخورده باشم اصن مگه میشه بچه دهه 60 باشی کتک نخورده باشی :دی
ولی زیاد نبوده و خودمم نخواستم یادم بمونه پس تو هم اینا رو زیر سیبیلی رد کن بره
 
خوندمش حامد
باید بت بگم خفن قلب گیمری پاکی داری ;)
البته نمی دونم چرا کلا خانواده ها با کلوپ مشکل داشتن البته من کتک نخوردم ینی نه که نخورده باشم اصن مگه میشه بچه دهه 60 باشی کتک نخورده باشی :دی
ولی زیاد نبوده و خودمم نخواستم یادم بمونه پس تو هم اینا رو زیر سیبیلی رد کن بره
من کوچیکتم افشین
حالا یه خاطره کوچولو بگم جو عوض بشه:d
چند ماه پیش رفتم خونه دوستم کامپیوترشو ردیف کنم (تازه خریده بود) بهم کلید کرد بیا GTA IV رو نصب کن بازی کنم منم حاشو نداشتم فکر کن ساعت 10 شب اومدی میخوای بری خونه (اونم بعد از 2 دفعه رفتن به گلشهر کرج) خیر سرت استراحت کنی یهو تو کوچه گیرت بندازه منم که اِندِ رودرواسی رفتم ویندوز ایناشو دوباره از اول بنصبم ساعت شد 1 حالا این آقا هوس GTA کرده منم داشتمش 5 تا DVD بود بردم براش نصب کنم که دیگه جفتمون کم آوردیم گفتم کرکشو اینا باشه برای بعدا گفت آره منم میخوام برم بخوابم (نامرد منو به چشم حمال میدید:d) منم خوشحال اومدم خونه بعدش یه هفته گذشت گفت بیا پسر خالمم اینجاس همسامون (دوست خودم) هم اینجاس بیا اینو راه بنداز خلاصه منم رفتم هم به امید اینکه اینو نصبشو تموم کنم برای این عتیقه هم یه حال احوال با بقیه بکنم تا رفتم تو روبراهش کردم گفتیم بشینیم یکم بازی کنیم ببینیم به کجا میکشه که دیدم پسرخالش رفته منچ خریده هی کلید میکنه بازی کنیم ماها هم که سنی ازمون گذشته بود اونم دسته کمی از ماها نداشت خلاصه نشستیم به بازی بماند که اینقدر خندیدیم و تو سر و کله همدیگه زدیم که نقهمیدیم کی این سیستمه خودش رفته تو stand bye بعدشم shut down شده خیلی خندیدیم بعد با خودم گفتن نگاه کن سن که بالا میره چه این مدل بازی ها بهش حال میده!
روزگار اینجوری خواسته که وقتی آلوده کار میشی دلت لک میزنه برای دیدن هم ولی مگه کاره میزاره؟
 
سلام
آقا حامد، افشین و سعید ممنون که خاطراتتون رو به اشتراک گذاشتین :)...... با خوندنش آدم یه حالی میشه... نمیدونم هم دل آدم میگیره و هم خوشحال :-/
همیشه موفق باشین مخصوصا تو عرصه گیم;)
 
البته نمی دونم چرا کلا خانواده ها با کلوپ مشکل داشتن البته من کتک نخوردم ینی نه که نخورده باشم اصن مگه میشه بچه دهه 60 باشی کتک نخورده باشی :دی
ولی زیاد نبوده و خودمم نخواستم یادم بمونه پس تو هم اینا رو زیر سیبیلی رد کن بره
من اگه میخاستم کتک بخورم فقط یه کشیده میخوردم اونم از نوعه زنگ دارش:d
 
اوووووووه!!!!!! بچه ها چه صفایی دادن به تاپیک بابا :دی
حامد جون، داش افشین همه پستاتون رو خوندم، دمتون گرم خیلی باحال بود ;)
آقا سعید شما هم که خاطرت ته نوستالوژی بود :دی
___________

حالا من با یه خاطره (فقط ببخشید که مثه داش افشین بلد نیستیم Introduction بسازیم :دی)

آقا ما تازه یه مدتی بود که تو یه گیم نتی مشغول به کار بودیم و ادمین بودیم، خلاصه یکی از همون روزا که کارو کاسبی تقریبا کساد بود چندتا هم سن و سالای خودم ریختن تو گیم نت، اوومدنو یه اکانت مهمان شارژ کردم واسشون و شروع کردن به بازی؛ هنوز 5 دقیقه نشده بود که یه دفعه یکی شون داد زد:" آقا مانیتور من خرابه، تصویرش رفت!!!! " منو میگی، گفتم مانیتور سوخت! مثه برق رفتم بالا سرش بعد یارو گفت: " عه، عجب پا قدمی! داره درست میشه!!!! درست شد!!!!"
ای آقا، نگو بنده خدا رو فلش کرده بودن، طرف هم فکر کرده مانیتور خرابه، خلاصه منو میگی از یه طرف حرصم گرفته بود از یه طرفم میخواستم از خنده منفجر بشم که راه دوم رو انتخاب کردم :دی
 
دوستان
اینجا کوچولو ها هم می تونن خاطره بگن :d
فکر نکنین فقط خودتون یا فقط پسرا کلوپ می رن یادمه من هم نزدیک به چند بار توی کلوپ رفتم و تنها دختر توی کلوپ هم بودم :d
خب این که میگم خاطره نیست اما همینجوری یه اشاره بود برا اینکه من یه بار تو سن 9 سالگی رفتم کلوپ می خواستم re3 رو روی کنسول بازی کنم و یه بار هم سن14 سالگی که dmc4 رو برای اولین بار روی 360 با دسته ی بدون سیم بازی کنم :d هر دو بارش هم بعد از 1:30 بازی کردن ما رو به دلیل مونث بودن از کلوپ بیرون کردن :d و بعد از 2 هفته هم که برگشتیم به اون کلوپ دیدیم درش رو بستن :|:d به دلیل دختر اوردن توی کلوپ :))
ناگفته نماند که تو همین کلوپ دو - سه بار با پسرخالم و دوستاش فوتبالی هم بازی کردیم و اتفاقا بردیم :d اما خب نهایتش از کلوپ بیرونمون کردن :d
 
امان از دست دخترا ;).......... ماکه هر وقت کنسول کرایه میکردیم......... آبجی کوچیکه ها هم شیر میشدن......... انگار که چندساله گیم میزدن... مگه میشد جداشون کرد از بازی:d
 
اوووووووه!!!!!! بچه ها چه صفایی دادن به تاپیک بابا :دی
حامد جون، داش افشین همه پستاتون رو خوندم، دمتون گرم خیلی باحال بود ;)
آقا سعید شما هم که خاطرت ته نوستالوژی بود :دی
___________

حالا من با یه خاطره (فقط ببخشید که مثه داش افشین بلد نیستیم Introduction بسازیم :دی)

آقا ما تازه یه مدتی بود که تو یه گیم نتی مشغول به کار بودیم و ادمین بودیم، خلاصه یکی از همون روزا که کارو کاسبی تقریبا کساد بود چندتا هم سن و سالای خودم ریختن تو گیم نت، اوومدنو یه اکانت مهمان شارژ کردم واسشون و شروع کردن به بازی؛ هنوز 5 دقیقه نشده بود که یه دفعه یکی شون داد زد:" آقا مانیتور من خرابه، تصویرش رفت!!!! " منو میگی، گفتم مانیتور سوخت! مثه برق رفتم بالا سرش بعد یارو گفت: " عه، عجب پا قدمی! داره درست میشه!!!! درست شد!!!!"
ای آقا، نگو بنده خدا رو فلش کرده بودن، طرف هم فکر کرده مانیتور خرابه، خلاصه منو میگی از یه طرف حرصم گرفته بود از یه طرفم میخواستم از خنده منفجر بشم که راه دوم رو انتخاب کردم :دی
تاپیک که بی تو صفایی نداره ولی دمت گرم تاپیک با حالیه
می گم پایه هستین کنتراتی تاپیکو برداریم بترکونیم مهمش کنیم :دی
به زودی راه میفتی تو پیش در آمد :دی
من جات بودم با پش دس می زدم دهنش پر خون شه :دی

دوستان
اینجا کوچولو ها هم می تونن خاطره بگن :d
فکر نکنین فقط خودتون یا فقط پسرا کلوپ می رن یادمه من هم نزدیک به چند بار توی کلوپ رفتم و تنها دختر توی کلوپ هم بودم :d
خب این که میگم خاطره نیست اما همینجوری یه اشاره بود برا اینکه من یه بار تو سن 9 سالگی رفتم کلوپ می خواستم re3 رو روی کنسول بازی کنم و یه بار هم سن14 سالگی که dmc4 رو برای اولین بار روی 360 با دسته ی بدون سیم بازی کنم :d هر دو بارش هم بعد از 1:30 بازی کردن ما رو به دلیل مونث بودن از کلوپ بیرون کردن :d و بعد از 2 هفته هم که برگشتیم به اون کلوپ دیدیم درش رو بستن :|:d به دلیل دختر اوردن توی کلوپ :))
ناگفته نماند که تو همین کلوپ دو - سه بار با پسرخالم و دوستاش فوتبالی هم بازی کردیم و اتفاقا بردیم :d اما خب نهایتش از کلوپ بیرونمون کردن :d
آفرین :)
می دونستی ورودت به اینجا ممنوعه :دی >:)

----
بچه ها کلوپ ps1 ساعتی چند بازی می کردین شما؟؟؟؟
 
دوستان
اینجا کوچولو ها هم می تونن خاطره بگن :d
فکر نکنین فقط خودتون یا فقط پسرا کلوپ می رن یادمه من هم نزدیک به چند بار توی کلوپ رفتم و تنها دختر توی کلوپ هم بودم :d
خب این که میگم خاطره نیست اما همینجوری یه اشاره بود برا اینکه من یه بار تو سن 9 سالگی رفتم کلوپ می خواستم re3 رو روی کنسول بازی کنم و یه بار هم سن14 سالگی که dmc4 رو برای اولین بار روی 360 با دسته ی بدون سیم بازی کنم :d هر دو بارش هم بعد از 1:30 بازی کردن ما رو به دلیل مونث بودن از کلوپ بیرون کردن :d و بعد از 2 هفته هم که برگشتیم به اون کلوپ دیدیم درش رو بستن :|:d به دلیل دختر اوردن توی کلوپ :))
ناگفته نماند که تو همین کلوپ دو - سه بار با پسرخالم و دوستاش فوتبالی هم بازی کردیم و اتفاقا بردیم :d اما خب نهایتش از کلوپ بیرونمون کردن :d
:دی
آفرین :) [2]
می دونستی ورودت به اینجا ممنوعه :biggrin1: >:) [2]

تاپیک که بی تو صفایی نداره ولی دمت گرم تاپیک با حالیه
می گم پایه هستین کنتراتی تاپیکو برداریم بترکونیم مهمش کنیم :دی
به زودی راه میفتی تو پیش در آمد :دی
من جات بودم با پش دس می زدم دهنش پر خون شه :دی

بچه ها کلوپ ps1 ساعتی چند بازی می کردین شما؟؟؟؟
تاپیک رو شماها مسؤل برقش هستید، منورش میکنید :دی
با مهم شدن تاپیک که موافقم، به هرحال اینهمه خاطره گیمرای پیر و تجربه های ناب
_____
سالشو درست یادم نیست، ولی من با 500 تومن هم PS1 کرایه کردم :دی
 
من خیلی کوچیک که بودم مثلا 8 9 ساله, هرجا مهمونی یا عید دیدنی می رفتیم با پسراشون آتاری, سگا و پلی استیشن بازی می کردم. الانم اگه جایی برم ببینم کسی کنسول داره دوست دارم بازی کنم :d

کسی هم خونمون بیاد PS3 رو روشن می کنم به زور دسته رو می دم دستش بازی کنه :d
 
  • Like
Reactions: alisantori
خوب منم یه خاطره بگم.
اولین بار وقتی پنجم ابتدایی بودم سونی2 بازی کردم.فکر کنم بازیشم تیکن بود. یعنی رسما چشمم داشت4 تا میشد.باورم نمیشد بازی3 بعدی با این گرافیک با این رنگ بندی خفن اصلا یه حالت دیوانه کننده ای داشت بازیش که حتی گیرز1 یا مدرن وارفر1 هم برام نداشتن. پول هم که نداشتیم از صبح تا شب فقط مینشستیم تو کلوپ سونی2 بازی کردن بقیه رو میدیدیم.بعد فوتبالش که اومد چقدرخفن بود.gta3 که رسما آدم رو خفت میکرد عین درایور سونی1 بود ولی گرافیکش خیلی خفن تر بود تازه از ماشین میومد بیرون.یادش به خیر رمز میزدیم با اسنایپر روی لباس یه سری از بانوان محترم زوم میکردیم=)).خلاصه آشغال ترین بازیشم برا ما خدا بود بعد یه مدال افتخار براش اومده بود که اولش باید به ساحل حمله میکردی به قلعه ها شلیک میکردی خیلی حال میداد اون بازیش:x.
گران توریسمو3 هم وقتی اومد دوباره گرافیکش چشم ما رو 4 تا کرد.خلاصه این سونی2 که هیچ وقت هم نخریدیمش:( خیلی براما خاطره داشت اینجا همه خاطرات سونی1 رو گفتن خواهشا یکم خاطرات سونی2 رو هم بگید>:d
 
  • Like
Reactions: Sega_genesis
بچه ها کلوپ ps1 ساعتی چند بازی می کردین شما؟؟؟؟
یادمه تازه که اومده بود اونموقع که میرفتم ساعتی 400 تومن بود

---------- نوشته در 10:39 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:38 PM ارسال شده بود ----------

یعنی من که 23 سال دارم - پیر شدم ؟ چه زود دیر شد
آخی فاتحه:d

---------- نوشته در 10:48 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:39 PM ارسال شده بود ----------

سالشو درست یادم نیست، ولی من با 500 تومن هم PS1 کرایه کردم :دی
نه بابا اون موقع که تازه اومده بود خب دستگا گرون بود دیگه یادمه واسه کرایش ساعتی 7000 تومن بود و که کمتر کسی کرایه میکرد به هرکی هم کرایه نمیدادن:d
 
بچه ها کلوپ ps1 ساعتی چند بازی می کردین شما؟؟؟؟
من یادم نمیاد ساعتی چند بازی میکردم چون از جیب غول آخره سر کتکایی که زمان سگا خورده بودم :| پول کش میرفتم میدادم به کلوپیه میگفتم هر وقت اومدم هر چقدر بازی کردم از حسابم کم کن یادمه اون زمان نزدیکه 7-8 تومن پیشش داشتم!
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or