انجمن پیرهای دنیای گیم (افراد 30 سال به بالا)

بیشترین دورانی که از گیم لذت بردید


  • مجموع رای دهنده‌ها
    1,286
سلام به همه گیمرهای عصا بدست که چندین دسته بیشتر از بقیه خراب کردن ولی انگشتاشون هر روز قویتر میشه :d

من در حال حاظر در مسیر رسیدن به ایستگاه 23 سالگیم و هر چه این عدد زیادتر شده گلبول های گیم خونم هم بیشتر شده.بطوری که روی گلبول های سفید پوستر بازی چسبوندم!!!!

از 6-5 سالگی مثل خیلیا از میکرو شروع کردم (تفننی :d) و کم کم عاشق گیم شدم ولی اون رو گذرا میدونستم تا اینکه ps1 گرفتم و فهمیدم دیگه جزئی از زندگیم شده.دیگه حرفهای اطرافیان برام ارزشی نداشت چون دیگه فهمیده بودم این یه سرگرمی جهانیه و بر خلاف تفکر سنتی ما اصلا هم بچگونه نیست.

یه خاطره که همیشه با افتخار برای دوستام تعریف میکنم این بوده که در زمانهای کهن که داشتم با ps1م بازی v-rally رو بصورت 6 ساعت بی وقفه انجام میدادم ترانس داخلی تلویزیون ترکید و چنان دود سیاهی براه انداخت که الان منو یاد دود معروف سریال lost میندازه.

بعد از گذشت این همه سال از کارام پشیمون نیستم و دوست دارم روی سنگ قبرم اسم تمام بازیهایی که تموم کردم رو بنویسن و مردم به جای گل بازی اوریجینال بیارن سر قبرم:d

wow دمت گرم
 
سلام به همه گیمرهای عصا بدست که چندین دسته بیشتر از بقیه خراب کردن ولی انگشتاشون هر روز قویتر میشه :d

من در حال حاظر در مسیر رسیدن به ایستگاه 23 سالگیم و هر چه این عدد زیادتر شده گلبول های گیم خونم هم بیشتر شده.بطوری که روی گلبول های سفید پوستر بازی چسبوندم!!!!

از 6-5 سالگی مثل خیلیا از میکرو شروع کردم (تفننی :d) و کم کم عاشق گیم شدم ولی اون رو گذرا میدونستم تا اینکه ps1 گرفتم و فهمیدم دیگه جزئی از زندگیم شده.دیگه حرفهای اطرافیان برام ارزشی نداشت چون دیگه فهمیده بودم این یه سرگرمی جهانیه و بر خلاف تفکر سنتی ما اصلا هم بچگونه نیست.

یه خاطره که همیشه با افتخار برای دوستام تعریف میکنم این بوده که در زمانهای کهن که داشتم با ps1م بازی v-rally رو بصورت 6 ساعت بی وقفه انجام میدادم ترانس داخلی تلویزیون ترکید و چنان دود سیاهی براه انداخت که الان منو یاد دود معروف سریال lost میندازه.

بعد از گذشت این همه سال از کارام پشیمون نیستم و دوست دارم روی سنگ قبرم اسم تمام بازیهایی که تموم کردم رو بنویسن و مردم به جای گل بازی اوریجینال بیارن سر قبرم:d
سلام بابک جان... به جمع فسیل شده های گیمر دسته خراب کن خوش اومدی...
رفیق حرفات خیلی با نمک و صد البته به جا و با ارزش بود.
بسی لذت بردیم.
اگر هم خاطره ای چیزی داری بگو...
ما پیرمردها تصمیم گرفتیم نذاریم این تاپیک بخوابه... حداقل به خاطر یه دوست خیلی عزیز که این تاپیکو زده...
Arth@s کجایی... هی هی ... :(


---------- نوشته در 02:22 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 02:20 PM ارسال شده بود ----------

wow دمت گرم
به به .... دوست گرامی...
حامد جان خاطره ای چیزی نداری بگی تا تاپیک جون بگیره...؟ از کاوش هات به همراه Albert Wesker بگو یه ذره...
 
یه خاطره جالب
یه اتاری دستی داشتم خیلی باحال بود ، یادش بخیر خیلی خیلی دسته ترکوندم باهاش . خدا رفتگانتون بیامرزه یه دف نشتم بازی دزد پلیس بازی میکردم که با یهو داداشم امد رو تلوزیون سیاه سفید ( اون زمان برای میکرو سگا و آتاری از این وصیله استفاده می شد لول) تلوزیون افتاد بچه دستش شکست تلوزیون هیچیش نشد:))
 
به به .... دوست گرامی...
حامد جان خاطره ای چیزی نداری بگی تا تاپیک جون بگیره...؟ از کاوش هات به همراه Albert Wesker بگو یه ذره...
والا این چند وقته اینقدر سرم شلوغه اصلا وقت فکر کردن ندارم تو این تعطیلات اگه چیزی یادم بیاد مینویسم
 
به یاد مرد سفر کرده...که رفته cod رو آنلاین بازی کنه (Arth@s)

بچه ها اون زمانا که همه از آنتن معمولی استفاده میکردن یادمه بعضی وقتا که خونه همسایه میکرو بازی میکردن تصویرش میفتاد رو تلویزیون ما....

حالا ما مینشستیم بازی کردن همسایه رو رو میدیدیم و از خنده فکمون کش میومد.اون فرکانسی که پارازیت میکرو همسایه روش میفتاد رو سیو کرده بودیم تقریبا هر شب ساعت 9 نگاش میکردیم...چه لذتی داشت. فقط هم ماریو بازی میکردن و در طول این مدتی که من دیدم به stage3 مرحله اول هم نرسیدن :d
 
یه خاطره جالب
یه اتاری دستی داشتم خیلی باحال بود ، یادش بخیر خیلی خیلی دسته ترکوندم باهاش . خدا رفتگانتون بیامرزه یه دف نشتم بازی دزد پلیس بازی میکردم که با یهو داداشم امد رو تلوزیون سیاه سفید ( اون زمان برای میکرو سگا و آتاری از این وصیله استفاده می شد لول) تلوزیون افتاد بچه دستش شکست تلوزیون هیچیش نشد:))
ضمن خوشامدگویی به جمع پیرپاتالا...
رفیق این تلویزیونتو از کجا خریدی که نشکنه...!!! بگو ما هم یکی بگیریم... لازم میشه... ;)

---------- نوشته در 02:39 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 02:39 PM ارسال شده بود ----------

والا این چند وقته اینقدر سرم شلوغه اصلا وقت فکر کردن ندارم تو این تعطیلات اگه چیزی یادم بیاد مینویسم
شما حضورت اینجا باعث دلگرمیه رفیق...

---------- نوشته در 02:41 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 02:39 PM ارسال شده بود ----------

بچه ها اون زمانا که همه از آنتن معمولی استفاده میکردن یادمه بعضی وقتا که خونه همسایه میکرو بازی میکردن تصویرش میفتاد رو تلویزیون ما....
چه جالب... برای ما هم همینجوری میشد.... منو باش فکر می کردم عجب میکروی خفنی دارم... تصویر بازی بچه های محل رو نشون میده... :))
 
آقا بسی شاد گشتیم از این خواطر!!!

من یه خاطره دارم مینویسم انشا ا... اگه پدر و مادر نیان هر 5 دقیقه در اتاق رو باز نکنند میزارم براتون وقتی تموم شد!!!
 
توی فوتبال 99 PS1 یادم یه غولی شده بودم واسه خودم و فقط شرطی بازی میکرم . سره 500 تومن و از این حرفا . یه روز ظهر دوستم اومد در خونه رو زد گفت یکی اومده 15 هزار تومن از بچه ها پول برده تا نرفته پاشو بیا . رفتم دیدم همه یه گوشه کلوب ولو شده و دمق دمق . خلاصه باهاش بازی کردم من منتخب جهان رو ور میداشتم اون اروپا . تازه هم مدل هد زدن باب شده بود که وقتی سانت میکردی بازکن رو یکمی جلو میکشیدی 70 درصد گل میشد . با این روش یه دست بهش باختم . دیدم اوضاع پسه . ریوالدو رو از حمله کشیدم عقب وسط دفاع یه سیاه دیگه هم بود فکر کنم امبوما بود اونم آوردم عقب با دو تا دفاع قد بلند فکر کنم یکی شون هم یاپ استام هلندی بود . پسره اول خندید ولی دیگه نزاشتم هد بزنه و با روش یکو دو که خیلی خوب جواب میداد بردمش . دو دست باخت گفت دیگه بازی نمی کنم تا اینو گفت یه شش هفت نفری بلند شدن گفتم جون، چی شده گفت هیچ چی دیگه نمیخوام بازی کنم . اونام گفتن یا پولها رو باید پس بدی یا بازی کنی . خلاصه همه ای پولهای بچه ها رو بردم دادم بهشون 3 تمون هم از پولهای پسره موند برای خودم و راهیش کردیم رفت .
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: {The Phenom}
توی فوتبال 99 PS1 یادم یه غولی شده بودم واسه خودم و فقط شرطی بازی میکرم . سره 500 تومن و از این حرفا . یه روز ظهر دوستم اومد در خونه رو زد گفت یکی اومده 15 هزار تومن از بچه ها پول برده تا نرفته پاشو بیا . رفتم دیدم همه یه گوشه کلوب ولو شده و دمق دمق . خلاصه باهاش بازی کردم من منتخب جهان رو ور میداشتم اون اروپا . تازه هم مدل هد زدن باب شده بود که وقتی سانت میکردی بازکن رو یکمی جلو میکشیدی 70 درصد گل میشد . با این روش یه دست بهش باختم . دیدم اوضاع پسه . ریوالدو رو از حمله کشیدم عقب وسط دفاع یه سیاه دیگه هم بود فکر کنم امبوما بود اونم آوردم عقب با دو تا دفاع قد بلند فکر کنم یکی شون هم یاپ استام هلندی بود . پسره اول خندید ولی دیگه نزاشتم هد بزنه و با روش یکو دو که خیلی خوب جواب میداد بردمش . دو دست باخت گفت دیگه بازی نمی کنم تا اینو گفت یه شش هفت نفری بلند شدن گفتم جون، چی شده گفت هیچ چی دیگه نمیخوام بازی کنم . اونام گفتن یا پولها رو باید پس بدی یا بازی کنی . خلاصه همه ای پولهای بچه رو بردم دادم بهشون 3 تمون هم از پولهای خوده پسره بردم و راهیش کردم رفت .
=)) =)) =))
دمت گرم....
بچه ها این هم از فردین تاپیک...
خاطرت خیلی باحال بود....
 
چند تا خاطره یادم اومد گفتم تا نرفتم سربازی بگم (شنبه شوتم میکنن خاش به صرف آش خوری):
خاطره اول: یادمه اون قدیما(حدود 10 ساله پیش)یه دستگاه cd‏ اومده بود که میشد باهاش میکرو بازی کنی(از روی cd‏)‏ که الان هم کم و بیش پیدا میشه , بازی متال گیر 1 رو باهاش بازی میکردم اگه بدونید چه حالی میداد?یادمه یه جای بازی گیر کردم نمیدونم اگه بازیش کردین یادتونه یا نه?یه محلی بود که کفش سفید بود و برای رد شدن از اونجا باید یه لباس مخصوصی میپوشیدین منم خبر نداشتم که باید لباس مخصوص رو بپوشم ,خلاصه چند روز اونجا گیر کرده بودم که یه روز به فکرم زد تمام فرکانس های بیسیمش رو بزنم تا شاید یه اتفاقی بیفته همه فرکانس هاش رو زدم و دیدم توی بعضی از موج هاش برام یه چیز های انگلیسی مینویسه اونوقت به فکر این افتادم که برم دیکشنری بخرم تا بفهمم معنیش چی میشه با هزار خواهشو تمنا از مادرم پول گرفتم تا برم دیکشنری بخرم رفتم یه نوشت افزار بهش گفتم دیکشنری میخوام اونم یکی بهم داد(هنوز هم دارمش فکر کنم حدود 5 هزار تومن خریدمش)با ذوق رفتم خونه و نشستم کلمه به کلمه ترجمش کردم که آخرش هم نفهمیدم معنی این جمله ها چی میشه بعد به فکر این افتادم که توی قسمت پسور ها الکی یه پسوردی رو بزنم چند بار زدم یه دفعه دیدم پسورد رو قبول کرد توی بازی سلکت رو زدم(اگه درست بگم)دیدم کلی آیتم دارم رفتم همه رو امتحان کردم که اونجا بود که فهمیدم باید لباسه رو بپوشم تا بتونم برم توی اون منطقه.چند سال پیش با امولاتور میکرو توی psp‏ هم بازیش کردم ولی تا حالا نتونستم تمومش کنم.
خاطره دوم: یادش بخیر کنترا تو میکرو چقدر حال میداد.توی صحنه پایانیش هم نشون میداد یه هلیکوپتر میومد از توی جزیره میبردتون بعد جزیره منفجر میشد بعد توی اول کنترا 2 نشون میداد که هلیکوپتره توی یه مکانه دیگه ای پیادتون میکرد و ادامه ی بازی... یادمه توی کنترا 2 رمز میزدم 30 جونه میشدم.
دقت کردین با اینکه بازی های قدیمی داستان خیلی ساده ای داشتن ولی جذابیت خاصی دارن به طوری که اگه الان بازیشون کنید بازم قشنگن ولی بازی های جدید هرچه قدر هم داستان درگیر کننده ای داشته باشه بازم به پای لذتی که با بازی های قدیمی میبردیم نمیرسه?(برای من که اینطوریه)دوست دارم زمان بایسته تا دیگه هیچ بازی تولید نشه تا تمام بازی های قدیمی رو تموم کنم.
خاطره سوم: بچه بودم با خانوداده به همراه مادر بزرگم و عموم رفته بودیم کرج توی اون خونه ای که بودیم یه تلویزیون داشت داشتم با کنترل تلویزیون ور میرفتم که دهدم داره باره بازی سگا پخش میکنه اونم چه بازی?والیبال آقا ماهم نشستیم پای تلویزیون و بازی رو نگاه میکردم که بعد چند دقیقه قطع شد هرچی کانال هارو عوض کردم پیداش نکردم بعدا فهمیدم چون یکی از همسایه ها سگاش رو به قسمت آنتن تلویزیون وصل کرده بوده آنتن تلویزیون ما امواجش رو گرفته بوده و تصویرش رو برای ما هم نشون میداده جاداره یه یادی هم از بازی های سگا بکنیم مثل:شورش در شهر,کومیکس,مورتال کمباد(به زبون بچگیامون),فوتبال 96(هنوز دارمش نوارش ساخت ژاپنه) ,سونیک و غیره
راستی یه برنامه هست به نام pico drive‏ باهاش میتونید توی گوشی هایی که سیمبین داره سگا بازی کنید قابلیت سیو هم داره من خودم حدود 6 بازی سگا رو با موبایل تموم کردم.
 
سلام. آقا من چرا تا حالا این تاپیکو ندیده بودم؟؟؟؟ فکر میکردم فقط خودم سن خر پیر رو دارم و هنوز بازی میکنم.

ما مخلص همه گیمر های خسته هم هستیم.
همه اونایی که مثل من دارن فکر میکنن بعد از اینکه زن گرفتن چه جوری بازم بازی کنن ؟؟؟؟ :d=))
ما همه اونایی که وقتی سگا داشتن موقع بازی میومد بیرون میرفتن نوارشو برمیداشتن توش فوت میکردن رو دوست داریم.... >:d<
کسایی که 2 دقیقه نمیتونست صبر کنن تا نوار کمودور 64 لود بشه بتونن بازی کنن.
کسایی که با امگا 54 hugo بازی میکردن.
کسایی که با دسته خلبانی اون بازی هواپیما ه که رو رودخونه میرفت و تانک هارو میترکوند بازی میکردن.
همه اونایی که از بس فیفا 98 بازی کردن با pc دیگه world class رو هم 5 تا بهش میزدن. بعضی وقتا هم میزدن easy 45 دقیقه بازی میکردن 58 تا گل میزدن تو بازی کلی با خودشون حال میکردن.
کسایی که تو ps1 بازی resident evil رو 200 بار تموم کردن که فقط اون صحنه آخر که طرف لب میگیره رو ببینن.
وااااای پسر، یادش بخیررررر :(8-|
 
  • Like
Reactions: alisantori
من فکر کنم از وقتی که قابلیت سیو کردن تو بازی ها وارد شده اون حس و حال قدیمیش پریده
او پیکو درایو هم نسخه pspش هست من توش خیلی از بازی ها رو دارم خیلی فاز میده
 
من فکر کنم از وقتی که قابلیت سیو کردن تو بازی ها وارد شده اون حس و حال قدیمیش پریده
او پیکو درایو هم نسخه pspش هست من توش خیلی از بازی ها رو دارم خیلی فاز میده

دقیقا بزرگ ترین تفاوت بین بازی های قدیمی (خصوصا نسل سگا و میکرو) با بازی های جدید همینه!

یادش به خیر چقدر هیجان و التهاب و ترس Game Over شدن اذیت مون می کرد اون قدیم ها، ولی خوب چقدر هم به بازی ها هیجان می داد...

البته الان دیگه اصلا نمی تونم بازی بدون سیو رو دیگه توی ذهنم مجسم کنم! یعنی سیو مزیت هاش به عیب هاش می چربه و خصوصا جلوی علاف شدن آدم و 50 بار پشت سر هم رفتن یه قسمت گیم رو می گیره. ضمن این که بازی های جدید هم دیگه خیلی طولانی تر از اونی هستند که بخوایم بدون سیو تا آخرشون بریم... :)
 
  • Like
Reactions: alisantori
ار اون سیاه سفیدا بود 14 اینچی بود بعد رنگش نارنجی بود 4 بار رفت تعمیرگاه از اون تلوزیون های سنگین 21 اینچی نبود که تقی بیوفته هیچیش نشه .:| داداشم اون موقع 4 سالش بود الان 21 سالشه :d
 
بچه ها قرار نیست اختراعی مثه این تفنگ سگا و میکر بکنن که بتونیم باهاش CoD بزنیم؟! :(
عاشق ژست این تفنگا بودم! ای خــــــــــــــدا! کو اون دوران؟! این الانیا دلشون به چی خوشه، ما به چی خوش بودیم... :((
نبود سیو عالیه! حداقل همین الانش من سعی میکنم که اکثر بازیا بدون سیو تموم کنم... واقعا تو این زمینه خود آزاری حال میده :دی
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or