این جملت معرکه بود پسر، من هم دقیقآً چنین حسی دارم که تو به زیبایی هر چه تمام تر عنوان کردی...اما همین بودن در دنیای بازی بهم لذتی میده که به هیچ قیمتی حاظر نیستم ترکش کنم.
لعنتی این Arth@s محرک خوبی بود... منم هر چی زور می زنم، چیزی یادم نمیافته حامد که بذارم اینجا و تاپیک رو تا اومدن Arth@s سرپا نگه دارم...میگم لئون اصلا از روزی که آرتاس رفته هیچ خاطره ای یادم نمیاد نمیدونم چرا!؟
داداش دمت گرم... همه کنسول هارو که داشتی... ایول...تا 2 روز دیگه میشم 29 ساله و از وقتی یادم میاد داشتم گیم بازی میکردم!
آتاری
میکرو
سگا
پلی 1
نینتندو 64
پلی 2
پلی 3
اکس باکس 360
کینکت
و آپدیت هرساله PC برای بازی...
کلا تو خونه ما دموکراسی هستش و کسی به گیمینگ من کاری نداره ... البته از وقتی کینکت خریدم حسرتش به دلم مونده چون 24 ساعته دیگر اعضای خانواده جلوی این دستگاه و دوربین هستن!(خدا پدر مادر مایکروسافت رو بیامرزه)...
تا اونجایی که میتونید بازی کنید تا وقتی که به چیزهای مهم تر زندگیتون لطمه ای نزنه..
همگی موفق باشین.
لعنتی این Arth@s محرک خوبی بود... منم هر چی زور می زنم، چیزی یادم نمیافته حامد که بذارم اینجا و تاپیک رو تا اومدن Arth@s سرپا نگه دارم...
---------- نوشته در 09:26 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:24 AM ارسال شده بود ----------
داداش دمت گرم... همه کنسول هارو که داشتی... ایول...
اگه خاطره ای هم داری بگو... بذار گرد و خاک های تاپیک بپرن...
عالی... عالی...خاطره هام مثل بقیه دوستان هستش... از کلوپ سر کوچه،جمع کردن پول تو جیبی،پلاس بودن همیشگی من تو پشت شهرداری،اجاره یک روزه بازی های میکرو و سگا از کلوپ،خریدن دفترچه کد و رمز بازی ها و فتالیتی های بازی کمبد!(اون موقع به بازی مورتال کمبات میگفتن کمبد یا گنبد!)... دعوای همیشگی من با داداشم سر بازی کردن،دعوا با خونه برای روشن بودن بیش از حد تلویزیون،پیگیری اخبار گیم از کانال Game One و هزاران خاطرات نوستالوژیک و فوق العاده شیرین...
موفق باشین
رفیق به تاپیک فسیل شده های دنیای GAME بسیار خوش اومدی...سلام یه گیمر های خسته بازیسنتر:d منم خواستم یه چیز رو خواستم بگم که شنیدنش خالی از لطف نیست ( چی گفتم:d) .منم تاوقتی فهمیدم game چیه دنبالش رفتم تا الان .بازی رو با رایانک شروع کردم با پسر خالم ههر روز پلاس بودیم پای تلویزیون و بازی میکردیم انقدر دعوا میکردیم که سر همین یه هفته با هم قهر شدیم. بعد اون با برادرم که 4 سال ازم بزرگتر بود اویزون کلوپ شدیم یادم کلوپه که میرفتیم قرعه کشی داشت که ما یه شب کرایه مجانی ps1 برنده شدیم .اون شب ای دستگاهو .....:d:d
بعد اون رفتیم تونخ ps1 وزدن مخ بابایی و نقش بازی کردنهای برادم خریدیمش .شب تا صب پای اون بودیم یه روز ازفرط اشتیاق به بازی re3 صب ساعت 6 پا شدم بازی کنم به وسطای بازی رسیدم به اون nemsis رسیدم اونقدر ترسیم که یه داد محکمی زدمو دسته رو پرت کردم :d شوک دسته شکست ومنم یه کتک حصابی از داداشم خوردم . که هنوزم یادش میافتم گریه م میگیره .حالا داداشم کلوپ زده ولی نمیزاره بریم کلوپش خونه م بازی میکنی میگه خجالت بکش مگه دانشجو بازی میکنه یکی نیست بگه پ چرا خودت کلوپ زدی. پسر خالمم هر از چند گاهه که میاد پیشم یه fifa میزنیم :d موندم تا کی میتونم بی خیال از این دنیا به بازی کردن ادامه بدم ( تا خون در رگ ماست:d)
من یه چیزی شبیه این رو با PC بازی کردم... البته اسمش رو هم یادم نیست... ولی سبکش Platforming بود و کلی جذاب بود...یک عکس نوستالژی از یک بازی میذارم. خیلی این بازی رو دوست داشتم. توی اون کنسول ، بیشتر این رو بازی میکردم.
میخوام ببینم از پیر های دنیای گیم، چند نفر اسم این بازی و اینکه مال چه کنسولی بوده رو یادشون میاد؟