انجمن پیرهای دنیای گیم (افراد 30 سال به بالا)

بیشترین دورانی که از گیم لذت بردید


  • مجموع رای دهنده‌ها
    1,286
برای من روزی که xbox 360 خریدم یکی از بهترین روزای عمرم بود یادش به خیر سال ۸۸ بود دقیقا روز بعد انتخابات. یادمه از ذوقم تمام شبش بیدار بودم انقدر یکی دو سال بود ارزوش را داشتم که تا چند روز باورم نمیشد ۳۶۰ خریدم:D از ترس ۳ چراغ نشدنش هم یادمه غیر ممکن بود بیشتر ۱ ساعت بازی کنم.ولی خب چند ماه بعدش فیفا ۱۰ انلاین که داشتم بازی میکردم به خاطر دیسک کپی بن شد و مجبور شدم بفروشم یکی دیگه بخرم:D
به نظرم حداقل واسه من ۳۶۰ بهترین و زیبا ترین کنسول تاریخ هست. شما خود کنسول دسته و جعبش را ببینی واقعا هنوز از کنسول های بعدش هم قشنگ تره. مخصوصا که تفاوتی که اون نسل با نسل قبلش از نظر قدرت گرافیکی داشت توی نسل های بعد خیلی کمتر شد تا جایی که الان کنسول های میان نسلی قبل عملا تجربه حس نسل جدید را خراب کردن. من الان هنوز بازی که روی ps5 به من حس نسل جدید بودن بده را تجربه نکردم و میگم ای کاش این کنسول های میان نسلی نبودن
 
برای من روزی که xbox 360 خریدم یکی از بهترین روزای عمرم بود یادش به خیر سال ۸۸ بود دقیقا روز بعد انتخابات. یادمه از ذوقم تمام شبش بیدار بودم انقدر یکی دو سال بود ارزوش را داشتم که تا چند روز باورم نمیشد ۳۶۰ خریدم:D از ترس ۳ چراغ نشدنش هم یادمه غیر ممکن بود بیشتر ۱ ساعت بازی کنم.ولی خب چند ماه بعدش فیفا ۱۰ انلاین که داشتم بازی میکردم به خاطر دیسک کپی بن شد و مجبور شدم بفروشم یکی دیگه بخرم:D
به نظرم حداقل واسه من ۳۶۰ بهترین و زیبا ترین کنسول تاریخ هست. شما خود کنسول دسته و جعبش را ببینی واقعا هنوز از کنسول های بعدش هم قشنگ تره. مخصوصا که تفاوتی که اون نسل با نسل قبلش از نظر قدرت گرافیکی داشت توی نسل های بعد خیلی کمتر شد تا جایی که الان کنسول های میان نسلی قبل عملا تجربه حس نسل جدید را خراب کردن. من الان هنوز بازی که روی ps5 به من حس نسل جدید بودن بده را تجربه نکردم و میگم ای کاش این کنسول های میان نسلی نبودن
اصلا جهشی که نسل ۶ به ۷ داشت دیگه تکرار نشد اصلا رقابت بین سونی وماکرو تو اون نسل یه چیز عجیبی بود انقدر بازی باکیفیت و اورجینال داشت نسل هفت که کمبود وقت داشتی قیمتا هم خوب بود فقط لذت میبردی یاد e3 بخیر چه روزای چه کنفرانس های چقدر هایپ داشت کل کل /
فن بازی / واقع دوران عجیبی بود فارق از قیمت دلار طلا هزار تا کوف درد چه بلای سر ما آوردن این بی شرفا که که تکرار اون دوران برامون شده آرزو ای تف به باعث بانی این وضع بعد گیرشون شده چندتا تار مو
خانه از کف ویرانست
 
خیلی دلم میخواد این تاپیک رو نامحسوس تبدیل کنم به تاپیکه خارج از تاپیک :bash:
ولی اسمش رو ندوس :<
حد اقل اسمش رو بذارین انجمن جوون های دنیای گیم (افراد بالای 20 سال) : )))
من همین که اصن به پیر شدن فکر میکنم افسردگی میگیرم...
کاش مثه اون فیلم the time همیشه تو سن 25 سالگی میموندیم. . .
شما بنجامین باتن هستی باکس جان.برعکس میری.اصلا نگران نباش
 
این لینک رو گذاشتم که پستم رو ببینی اونجا.
یعنی در این حد عاشق راک بند و گیتار هیرو هستم.

Xbox Game Pass [پست اول مطالعه شود]
داداش دمد گرم سر تعظیم فرود میارم .\m/
هیچ عنوانیم برای من گیتار هیرو نمیشه ..
رو 360 کمی راحت تر بود میشد کلی dlc اضافه کنی به تمام شماره هاش یه خوبی داشت مثلآ guitar hero warriors of rock میتونست ترکهای guitar hero قبلی داخل خودش بکوارد کنه خدایا این بازی چقدر عظیم..هنوزم حدود 24 گیگ dlc دارم کامل تمام شماره‌ای guitar 🎸 hero xbox360 .برام یادگاری مونده
 
زمان بلاگ نویسی توی بازیسنتر یه بلاگ نوشته بودم راجع به حسی که به شهر و آسمون خراشای شورش در شهر داشتم و میگفتم حس میکنم اونجام کلا و سال ها اونجا زندگی کردم. واسم جالب بود الان پیامتو دیدم یاد اون بلاگم افتادم :D


این رو من یادمه
چون من عاشق این حس ها و تخیلایتم کلا یادمه
برای من هم مشابه هم چین چیزی ، تو CoD های جنگ جهانی رخ میداد
مثلا اون ماموریت های اخر 2، تو خیابون های برلین وقتی دور و بر پر از دشت و سبزه هست و بارون به شدت میباره،
همش به خودم میگفتم که خب بالاخره که این سربازا میرن، چه یار چه دشمن، حالا بعدش وقتی اینجا خلوت خلوت میشه چه حسی داره؟ فکر کن این خیابون و این بارون و این دشت سبز که هر طرف رو نگاه کنی گستره شده، چه اتمسفر تنهایی خواهد داشت وقتی چند سال پیشش(یعنی مثلا زمانی که تو کاد اتفاق میوفته)، این جور هرج و مرج و سر و صدا بوده. دوست دارم وسط اون خیابون دستام رو باز کنم سر رو بدم بالا یک نفس عیق بکشم و خیس آب شم.
پلن اینه که پاییز و بارونی شد، پنجره رو باز کنی به طوری که سر رو برگردونی، بارون رو ببینی و حس کنی
بعد روی سیستمت Brothers in arms بزنی
البته الان افتاب هست شاید اون چیزی که میگم دقیقا حس نشه :D

یا قلعه ها و اطراف رابین هوود هم خوب بوده :D یا خود بالای قلعه اش

1681123900008.png


نظرتون چیه با یک اسپیکر درشت تک و تنها نوک قلعه؟ موزیک هم shpongle - the aquatic garden of extra-celestial delights .. هوم ؟ :D
این خط اخر برای کسی که بعد ها اومد بازیسنتر و shpongle رو سرچ کرد بفهمه داشتیم تو بازیسنتر که کسی اشپانگل بزنه. از دور بهت درود میفرستم نازنینم . میدونم برای چی سرچ کردی و چیکاره ای :D
 
آخرین ویرایش:
این رو من یادمه
چون من عاشق این حس ها و تخیلایتم کلا یادمه
برای من هم مشابه هم چین چیزی ، تو CoD های جنگ جهانی رخ میداد
مثلا اون ماموریت های اخر 2، تو خیابون های برلین وقتی دور و بر پر از دشت و سبزه هست و بارون به شدت میباره،
همش به خودم میگفتم که خب بالاخره که این سربازا میرن، چه یار چه دشمن، حالا بعدش وقتی اینجا خلوت خلوت میشه چه حسی داره؟ فکر کن این خیابون و این بارون و این دشت سبز که هر طرف رو نگاه کنی گستره شده، چه اتمسفر تنهایی خواهد داشت وقتی چند سال پیشش(یعنی مثلا زمانی که تو کاد اتفاق میوفته)، این جور هرج و مرج و سر و صدا بوده. دوست دارم وسط اون خیابون دستام رو باز کنم سر رو بدم بالا یک نفس عیق بکشم و خیس آب شم.
پلن اینه که پاییز و بارونی شد، پنجره رو باز کنی به طوری که سر رو برگردونی، بارون رو ببینی و حس کنی
بعد روی سیستمت Brothers in arms بزنی
البته الان افتاب هست شاید اون چیزی که میگم دقیقا حس نشه :D

یا قلعه ها و اطراف رابین هوود هم خوب بوده :D یا خود بالای قلعه اش

View attachment 289441


نظرتون چیه با یک اسپیکر درشت تک و تنها نوک قلعه؟ موزیک هم shpongle - the aquatic garden of extra-celestial delights .. هوم ؟ :D
شاید فکر کنی دارم اغراق میکنم، اما به شکل عجیبی این حست رو درک میکنم، به شکل عجیبی دقیقا داری حس های قدیم(+همین الان) من نسبت به بازی (ارت*) رو بیان میکنی، چند وقت پیشم یه همچین پستی راجع به رویاپردازی پیرامون "قلعه" تو تاپیک هاگوارتز لگسی زدی، اونم عالی بود،
 
آخرین ویرایش:
این رو من یادمه
چون من عاشق این حس ها و تخیلایتم کلا یادمه
برای من هم مشابه هم چین چیزی ، تو CoD های جنگ جهانی رخ میداد
مثلا اون ماموریت های اخر 2، تو خیابون های برلین وقتی دور و بر پر از دشت و سبزه هست و بارون به شدت میباره،
همش به خودم میگفتم که خب بالاخره که این سربازا میرن، چه یار چه دشمن، حالا بعدش وقتی اینجا خلوت خلوت میشه چه حسی داره؟ فکر کن این خیابون و این بارون و این دشت سبز که هر طرف رو نگاه کنی گستره شده، چه اتمسفر تنهایی خواهد داشت وقتی چند سال پیشش(یعنی مثلا زمانی که تو کاد اتفاق میوفته)، این جور هرج و مرج و سر و صدا بوده. دوست دارم وسط اون خیابون دستام رو باز کنم سر رو بدم بالا یک نفس عیق بکشم و خیس آب شم.
پلن اینه که پاییز و بارونی شد، پنجره رو باز کنی به طوری که سر رو برگردونی، بارون رو ببینی و حس کنی
بعد روی سیستمت Brothers in arms بزنی
البته الان افتاب هست شاید اون چیزی که میگم دقیقا حس نشه :D

یا قلعه ها و اطراف رابین هوود هم خوب بوده :D یا خود بالای قلعه اش

View attachment 289441


نظرتون چیه با یک اسپیکر درشت تک و تنها نوک قلعه؟ موزیک هم shpongle - the aquatic garden of extra-celestial delights .. هوم ؟ :D
این خط اخر برای کسی که بعد ها اومد بازیسنتر و shpongle رو سرچ کرد بفهمه داشتیم تو بازیسنتر که کسی اشپانگل بزنه. از دور بهت درود میفرستم نازنینم . آره آره من میدونم برای چی سرچ کردی و دقیقا همون فکری که در مورد من میکنی درسته :D
یادش بخیر . مانیتورم 17 اینچ فلترون LG بود وقتی اینو بازی کردم .
 
این رو من یادمه
چون من عاشق این حس ها و تخیلایتم کلا یادمه
برای من هم مشابه هم چین چیزی ، تو CoD های جنگ جهانی رخ میداد
مثلا اون ماموریت های اخر 2، تو خیابون های برلین وقتی دور و بر پر از دشت و سبزه هست و بارون به شدت میباره،
همش به خودم میگفتم که خب بالاخره که این سربازا میرن، چه یار چه دشمن، حالا بعدش وقتی اینجا خلوت خلوت میشه چه حسی داره؟ فکر کن این خیابون و این بارون و این دشت سبز که هر طرف رو نگاه کنی گستره شده، چه اتمسفر تنهایی خواهد داشت وقتی چند سال پیشش(یعنی مثلا زمانی که تو کاد اتفاق میوفته)، این جور هرج و مرج و سر و صدا بوده. دوست دارم وسط اون خیابون دستام رو باز کنم سر رو بدم بالا یک نفس عیق بکشم و خیس آب شم.
پلن اینه که پاییز و بارونی شد، پنجره رو باز کنی به طوری که سر رو برگردونی، بارون رو ببینی و حس کنی
بعد روی سیستمت Brothers in arms بزنی
البته الان افتاب هست شاید اون چیزی که میگم دقیقا حس نشه :D

یا قلعه ها و اطراف رابین هوود هم خوب بوده :D یا خود بالای قلعه اش

View attachment 289441


نظرتون چیه با یک اسپیکر درشت تک و تنها نوک قلعه؟ موزیک هم shpongle - the aquatic garden of extra-celestial delights .. هوم ؟ :D
این خط اخر برای کسی که بعد ها اومد بازیسنتر و shpongle رو سرچ کرد بفهمه داشتیم تو بازیسنتر که کسی اشپانگل بزنه. از دور بهت درود میفرستم نازنینم . میدونم برای چی سرچ کردی و چیکاره ای :D
در امتداد حرفت و پست های قبلی، من از بچگی، حتی وقتی تو خیابون راه میرفتم، وقتی چمن و اسفالت و جدول و مجسمه اینارو میدیدم، توهم میزدم که دارم تو ارتفاع پرواز میکنم، و محیط اطرافم در واقع یک سیاره جدید یا باستانی هست که من دارم از تو مثلا سفینه ام، میبینم..

طوری که مثلا چمن ها میشدن درخت، خود درخت ها میشدن ساختمون های درختی عظیم تیپ داستان های فانتزی... کاشی و موزاییک و سرامیک میشدن بلوک های خونه ها و قلعه ها، جدول میشد دیوار های بسیار بلند و خفن، برجستگی های دیگه میشدن ساختمون های گوناگون... قلعه...

خط ها میشد خیابون و جاده..

هنوزم همینم باور میکنی :D هنوزم وقتی قدم میزنم سریع میرم تو مود "پرواز و دید پرنده"، به شدت هم همه چی رو ناخوداگاه به شکل بازی ها و ارت هایی که دوست دارم تو ذهنم ترجمه وبازسازی میکنم..

یه هوای ابری مثل همین رابین هود هم اضافه شه که دیگه تمومه همه چی :D

خلاصه دمت گرم، خیلی کم پیش اومده کسی اینطوری این حس من رو بیان کنه :D
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or