ولی در کل هیچی به کنسول برای گیتار هیرو نمیشه .pc محدودیت داره .xbox360 یا ps3 ولی به نظر خودم 360 عالی
انجمن پیرهای دنیای گیم (افراد 30 سال به بالا)
- Thread starter Arth@s
- تاریخ آغاز
PS3 لامصب بعضی بازی هاش خدا بود
این چند روز نشستم بیاند تو سولز رو رفتم چقدر خوب بوده این لامصب تا به حال همچین بازی ای خدایی نرفته بودم
یه PS3 اسلیم خر کار دارم خدا حفظش کنه نه نمیگه هر چی باهاش بازی کنی
واقعآ کنسول عالی ps3 اگه کاستوم فریمور هم باشه عالی تره یادش بخیر یه فت خر جون داشتم بکوب باهاش بازی میکردم سریع ۵ نانو بود ..چندین بارlast بردم آخر روش .
جدا از تعریف کنسول واقعآ منو ps3 عالی روان xbmc ..ولی حیف سونی xbmc از xbox original سرقت کرد..
ولی من خودم احساس میکنم پردازنده گرافیک فت قوی تره ..از اسلیم با هم تفاوت دارند
فت ها رو من جرات نمیکردم بخرم از ترس چراغ زرد
کدوم مدل فت داشتی که چراغ زرد نمیشد یعنی میگم شماره سریال پشتش CECH چند بود؟؟
چون همشون لامصبا مشکل داشتن مگه شانس میاوردی
فت خدایی از حق نگذریم خیلی ابهت داشت یعنی با ابهت ترین کنسول تمام دوران بود
همین مدل بود CECHK04 البته سریع ۸۰ گیگش دو جور شماره سریع ساخت داشت ولی این مدل بهترین عالی ریجن pal باشه بهتر j آشغال
این ۳ تا افسانه Dreamcast GameCube nintendo ds xl چند سال پیش فروختم ..امسالم کل دستگاهای فروختم
Attachments
-
۲۰۲۳۰۴۱۱_۰۰۰۹۰۱.jpg -
۲۰۲۳۰۴۱۱_۰۰۰۹۱۶.jpg -
۲۰۲۳۰۴۱۱_۰۰۰۹۲۸.jpg -
۲۰۲۳۰۴۱۱_۰۰۱۲۳۹.jpg -
۲۰۲۳۰۴۱۱_۰۰۱۲۵۰.jpg
من این خاطره رو دقیقا یادمه که غروب جمعه بود تلویزیون هم داشت فوتبال پخش میکرد و من داشتم کتابهام رو جلد میگرفتم(اینم کار مسخره ای بود
)ولی نمیدونم دارم پیر میشم که این حرف رو میزنم یا شرایط الانمون... ولی ترجیح میدم الان تو همون لحظه فاکداپ بودم.چیه این بزرگ شدن آخه
هیچی دیگه اون مزه بچگی رو نمیده
داداش به خدا ناشکریمن این خاطره رو دقیقا یادمه که غروب جمعه بود تلویزیون هم داشت فوتبال پخش میکرد و من داشتم کتابهام رو جلد میگرفتم(اینم کار مسخره ای بود
ولی نمیدونم دارم پیر میشم که این حرف رو میزنم یا شرایط الانمون... ولی ترجیح میدم الان تو همون لحظه فاکداپ بودم.چیه این بزرگ شدن آخه
واقعآ حاضری برگردیم دورانی که ۷ صبح استرس رفتنش بود توی خوده مدرسه هم هر زنگ اون دبیر ... بگه بیا پای تخته یا چمیدونم اون تمرینات مزخرف که به هیچ دردی نخورد یا مستمر های دروغ و .....
خلاصه که ناشکری نکن همین که الان مدرسه نمیریم خودش ۱۰ هیچ جلوییم
عمر ماها پای همین مدارس تلف شد
خداوکیلی از بعد از راهنمایی اگر میرفتیم سر کار به نظرتون الان چقدر شرایطمون فرق میکرد؟؟؟؟
الکی فقط دبیرستان و دانشگاه رفتیم و آخرشم هیچی فقط برای یه مدرک اشغال
کاش عقل الانم رو داشتم و اون زمان شاگرد مکانیک و تراشکار میشدیم یا حداقل یه هنری یاد می‌گرفتیم الان زمین تا آسمون شرایمون فرق میکرد
خداوکیلی از بعد از راهنمایی اگر میرفتیم سر کار به نظرتون الان چقدر شرایطمون فرق میکرد؟؟؟؟
الکی فقط دبیرستان و دانشگاه رفتیم و آخرشم هیچی فقط برای یه مدرک اشغال
کاش عقل الانم رو داشتم و اون زمان شاگرد مکانیک و تراشکار میشدیم یا حداقل یه هنری یاد می‌گرفتیم الان زمین تا آسمون شرایمون فرق میکرد
آره به خدا قبول میکنمداداش به خدا ناشکری
واقعآ حاضری برگردیم دورانی که ۷ صبح استرس رفتنش بود توی خوده مدرسه هم هر زنگ اون دبیر ... بگه بیا پای تخته یا چمیدونم اون تمرینات مزخرف که به هیچ دردی نخورد یا مستمر های دروغ و .....
خلاصه که ناشکری نکن همین که الان مدرسه نمیریم خودش ۱۰ هیچ جلوییم
درسته خود مدرسه مزخرف بود ولی بخوام کل بچگی رو در نظر بگیرم اینقدر خوب بود که مدرسه رفتن دوباره رو قبول کنم 
حالا پس بذار این خاطره رو بگم تا منظورمو بهتر برسونم
اوایل یا اواسط دهه 70 بود یکی از اقوام از آمریکا اومده بود بعد همه فامیل رفته بودن دیدنشون.اونجا یه پسر چاق لوس مثل همین شخصیتهای فیلمها داشتن که وسط مجلس یه چیزی گرفته بود دستش داشت بازی میکرد.به خدا اون لحظه که دیدمش جادویی ترین لحظه ممکن بود.نه میدونستم اون وسیله چیه یا اسمش چیه فقط میدونستم این لعنتی رو باید بدست بیارم.حالا اون زمان نه اینترنتی بود نه کسی میدونست چیه و...یکی دو سال بعد فکر کنم یه پاساژی تو شیراز هست اسمش صدف هست بین پارامونت و خیرات(شیرازیها میدونن)اون موقع یه مغازه داشت که کنسول و گیم این چیزا میفروخت اسم طرف هم هومن بود
داشتم ویترینش نگاه میکردم دیدم وااااای خودشه...رفتم تو گفتم چیه این؟گفت اسمش گیم بو هست اون موقع هم فکر کنم گفت 18 هزار تومن که پول زیادی هم بود.اونجا دیگه رو مخ رفتن مامانم شروع شد که من اینو میخوام 
روزی که قرار شد بریم بخریم تابستون بود گفت یه چرت بزنم عصر که هوا خنک شد میریم(اون موقع چرت بعد ناهار بزرگترها واقعا عذابی بود)یعنی هیجان و استرس اون ساعات که عصر بشه زودتر بریم بخریم هنوزیادمه...واقعا اون هیجان و ذوق کی تو بزرگی اینطوری سراغ آدم میاد؟دستگاه رو با یه بازی که داشت گرفتم بعدم دیگه هیچ جا یدونه بازیش هم نبود سال بعدش تابستون رفته بودیم تهران خونه مادربزرگم ،رفتیم یه جا تو تجریش اسمش پاساژ تجریش بود فکر کنم یه مغازه بود 50-60 تا بازی داشت اونم با جلد
تحصیلات دانشگاهی به خودی خود چیزه بدی نیست اصلا و همین تراشکاری و مکانیکی هم در حالت ایده آل بعد از تحصیلات آکادمیک تجربه عملیش کسب بشه عالیه. ولی ما نمیدونستیم قراره اوضاع مملکت به این وضع داغون در بیاد که؛ وگرنه هیچ کدام الکی پول تو جیب دانشگاها نمیریختیم و میرفتیم چند سال شاگردی میکردیم تو حرفه هایی که مردم بخوان نخوان مجبورن بهشون مراجعه کنن، مثل همین مکانیکی...
من بازی کردن رو از اتاری دسته خلبانی شروع کردم ولی جریان 360 خریدنم خیلی جالب بود
دانشجو بودم که 360 لانچ شد رفتم پیش یکی از دوستان که کلوپ بازی داشت گفت وحید بیا ps3 اوردم ببین خوبه رفتم جلو گفتم مگه میشه ps3 هنوز ریلیز نشده نگاه کردم دیدم ایکس باکس 360 اورده بود به اسم ps3 میداد ملت بازی کنن( چون اون موقع تو شهرستانهای کوچیک مایکروسافت اسم و رسمی نداشت و ایکس باکس جلوی ps2 شکست سنگینی خورده بود )خلاصه اینکه منم با اینکه فن سونی بودم ولی با دیدن gears 1 پشمام ریخت و عاشق این کنسول شدم خلاصه اینکه با کلی داستان و قرض و قوله و مخ زنی خانواده همون کنسول لانچ رو از کلوپیه برداشتم اونم رفت یه دونه دیگه با برد فالکون خرید (حالا اینکه میدونست اینا به مشکل میخورن یا نه خدا داند)ما هم کنسول رو بردیم خونه چشمشتون روز بد نبینه به ماه نکشید سه چراغ شد
حالا پدر ومادری که با هزار داستان پول اینو داده بودن مونده بودن و من هراسان از خشم اهالی منزل...
ما هم پرسون پرسون که حالا چیکار کنیم یه سرچی کردم دیدم دو تا فروشگاه توی تهران ایکس کلمپ 360 انجام میدن یکیشون جمهوری بود نرسیده به پل حافظ که اسمش یادم نیست یکی دیگه فروشگاه نکست جن بود چهار راه ولیصر خلاصه شال و کلاه کردیم از شهرستان 6 ساعت نشستیم اتوبوس رفتیم تهران اول رفتم اون که خیابون جمهوری بود که خیلی بد برخورد کرد گفت پولو میگیرم ولی درست بشه یا نشه پول رو پس نمیدم یه هفته هم طول میکشه خلاصه منم حقیقتا با رفتارش حال نکردم رفتم نکست جن دو تا برادر بودن یکیشون وحید بود اون یکی اسمش یادم نیست خلاصه این دو تا اینقدر خوب برخورد کردن دستگاهو دادم بهشون دو روز رفتم خونه عموم موندم تا درستش کردن تو این دو روزه شب خواب نداشتم از استرس اگر درست نمیشد رسما خونه راهم نمیدادنچون پول زیادی بود اون موقع اونم بابت کنسول لانچ معیوب....
خلاصه سرتون رو درد نیارم بعد از دو روز دستگاه ردیف شد فنهاشم 12 ولت کردیم که دیگه داغ نکنه خلاصه یه دو سالی برامون کار کرد سر بازی دارکسایدرز مجدد سه چراغ شددیگه ان موقع چون وارد کسب و کارم خودم شده بودم گفتم اینم کنسولی واسه ما نمیشه انداختمش کنار رفتم یه کنسول 360 با برد جاسپر خریدم یعنی هر چی اون داغون بود این مرگ نداشت کنسول با برکتیم بود خریدمش اون موقع 235 تومن(360هیچوقت از این محدوده قیمت کمتر نشد)
کنسول لانچ هم چند سال بعد که روشهای تعمیرات بروزتر شده بود دادم اهواز یکی از بچه ها همین سایت بود اگر اشتباه نکنم ریبالش کردن دوباره زنده شدخلاصه یه دسته براش ردیف کردم فروختمش همون کلوپی که ازش خریده بودم(مال بد بیخ ریش صاحبش)چند سال بعد هم 360 جاسپر رو فروختم و همزمان با لانچ یه ps4خریدم که بزنم به تخته هنوزم مثل روز اولش داره کار میده و مشکلی نداشته
ولی در کل برای من بعد ps2 افسانه ای ایکس باکس 360 خیلی کنسول خاطره انگیزی شد و خیلی دوستش داشتم و به معنای واقعی کلمه یه ارتقا و تغییر نسل واقعی بود که باعث شد سونی یه تکونی به خودش بده که عقب نیوفته
دانشجو بودم که 360 لانچ شد رفتم پیش یکی از دوستان که کلوپ بازی داشت گفت وحید بیا ps3 اوردم ببین خوبه رفتم جلو گفتم مگه میشه ps3 هنوز ریلیز نشده نگاه کردم دیدم ایکس باکس 360 اورده بود به اسم ps3 میداد ملت بازی کنن( چون اون موقع تو شهرستانهای کوچیک مایکروسافت اسم و رسمی نداشت و ایکس باکس جلوی ps2 شکست سنگینی خورده بود )خلاصه اینکه منم با اینکه فن سونی بودم ولی با دیدن gears 1 پشمام ریخت و عاشق این کنسول شدم خلاصه اینکه با کلی داستان و قرض و قوله و مخ زنی خانواده همون کنسول لانچ رو از کلوپیه برداشتم اونم رفت یه دونه دیگه با برد فالکون خرید (حالا اینکه میدونست اینا به مشکل میخورن یا نه خدا داند)ما هم کنسول رو بردیم خونه چشمشتون روز بد نبینه به ماه نکشید سه چراغ شد
حالا پدر ومادری که با هزار داستان پول اینو داده بودن مونده بودن و من هراسان از خشم اهالی منزل...ما هم پرسون پرسون که حالا چیکار کنیم یه سرچی کردم دیدم دو تا فروشگاه توی تهران ایکس کلمپ 360 انجام میدن یکیشون جمهوری بود نرسیده به پل حافظ که اسمش یادم نیست یکی دیگه فروشگاه نکست جن بود چهار راه ولیصر خلاصه شال و کلاه کردیم از شهرستان 6 ساعت نشستیم اتوبوس رفتیم تهران اول رفتم اون که خیابون جمهوری بود که خیلی بد برخورد کرد گفت پولو میگیرم ولی درست بشه یا نشه پول رو پس نمیدم یه هفته هم طول میکشه خلاصه منم حقیقتا با رفتارش حال نکردم رفتم نکست جن دو تا برادر بودن یکیشون وحید بود اون یکی اسمش یادم نیست خلاصه این دو تا اینقدر خوب برخورد کردن دستگاهو دادم بهشون دو روز رفتم خونه عموم موندم تا درستش کردن تو این دو روزه شب خواب نداشتم از استرس اگر درست نمیشد رسما خونه راهم نمیدادن
چون پول زیادی بود اون موقع اونم بابت کنسول لانچ معیوب....خلاصه سرتون رو درد نیارم بعد از دو روز دستگاه ردیف شد فنهاشم 12 ولت کردیم که دیگه داغ نکنه خلاصه یه دو سالی برامون کار کرد سر بازی دارکسایدرز مجدد سه چراغ شد
دیگه ان موقع چون وارد کسب و کارم خودم شده بودم گفتم اینم کنسولی واسه ما نمیشه انداختمش کنار رفتم یه کنسول 360 با برد جاسپر خریدم یعنی هر چی اون داغون بود این مرگ نداشت کنسول با برکتیم بود خریدمش اون موقع 235 تومن(360هیچوقت از این محدوده قیمت کمتر نشد)کنسول لانچ هم چند سال بعد که روشهای تعمیرات بروزتر شده بود دادم اهواز یکی از بچه ها همین سایت بود اگر اشتباه نکنم ریبالش کردن دوباره زنده شد
خلاصه یه دسته براش ردیف کردم فروختمش همون کلوپی که ازش خریده بودم(مال بد بیخ ریش صاحبش)چند سال بعد هم 360 جاسپر رو فروختم و همزمان با لانچ یه ps4خریدم که بزنم به تخته هنوزم مثل روز اولش داره کار میده و مشکلی نداشتهولی در کل برای من بعد ps2 افسانه ای ایکس باکس 360 خیلی کنسول خاطره انگیزی شد و خیلی دوستش داشتم و به معنای واقعی کلمه یه ارتقا و تغییر نسل واقعی بود که باعث شد سونی یه تکونی به خودش بده که عقب نیوفته
آخرین ویرایش:
من بابام کارمند دانشگاه بود یه کامپیوتر فیلیپس هلند x20286 بهمون دادن 20 هزار تومن
یه آتاری هم داشتیم که من از بازی هاش به اندازه غاز سر در نمیآوردم .
یعنی بچه مهمون میومد خونمون میگفت این بازی اینجوریه .. .
مثل همون دوستمون که گفت مدرسه دهه 60 و 70 و ... والدین و امتحان ! و این مصیبت ها
اولین بازی که کردم اصلا وقتی صفحه لانچ میشد نمیدونستم بازی ه چیه بیشتر نقاشی به نظ ر میرسید .
فکر میکردم یه جور نقاشی یه چیزی شبیه اینه
کنسول و از این چیزا هم نداشتم
این بود که یه بابایی توریست اومده بود ایران ، جعفر گیرش انداخته بود تو زندان میگفت یا خواهرتو عقد میکنم یا جادو میکنم با این ساعت شنی
یه آتاری هم داشتیم که من از بازی هاش به اندازه غاز سر در نمیآوردم .
یعنی بچه مهمون میومد خونمون میگفت این بازی اینجوریه .. .
مثل همون دوستمون که گفت مدرسه دهه 60 و 70 و ... والدین و امتحان ! و این مصیبت ها
اولین بازی که کردم اصلا وقتی صفحه لانچ میشد نمیدونستم بازی ه چیه بیشتر نقاشی به نظ ر میرسید .
فکر میکردم یه جور نقاشی یه چیزی شبیه اینه
کنسول و از این چیزا هم نداشتم
این بود که یه بابایی توریست اومده بود ایران ، جعفر گیرش انداخته بود تو زندان میگفت یا خواهرتو عقد میکنم یا جادو میکنم با این ساعت شنی
واقعآ نفسد حق منم درست بعد از راهنمایی مسیر زندگی خودم انتخاب کردم..چون میدونستم .فایده
درس خوندن نداره البته سختی هم زیاد کشیدم.
برای امثال ما.تو این وضعیت حتی مدرک گرفتنم بی فایده.است..همه چیه رو میتونی با پول بگیری جیبد پر باشه.حتی مدرک
الانم شغلم کابینت سازی حتی از شاگردی شروع کردم واقعآ سخنی کشیدم ولی خدا رو شکر بهترین نتیجه رو گرفتم ..
Google