تا حالا شده یه H&S رو به امید قصابی کردن همه چیز اجرا کرده باشین و بعد به خاطر تکّههای کمِ جسدهای دشمنا از بازی ناامید شده باشین؟ اگر جوابتون مثبت هست پس دقیقاً کسی هستین که این بازی براش ساخته شده.
شعار Plantium Games تو MGR در یه جمله خلاصه میشه : "هر چه کوچکتر،بهتر!" و گیمپلی بازی هم دقیقاً بر این اساس هست،میخواین دشمنارو بکشین؟ تکه تکشون کنین.میخواین آپگریدهای بهتری داشته باشین؟ دشمنارو تکه تکه کنین،میخواین زنده بمونین؟ دشمنارو تکه تکه کنین،برای پیشروی در بازی هم طبیعتاً باید دشمنارو تکه تکه کنین،که البته به خاطر Cyborg بودن دشمنا این تکه تکه کردن زیاد باعث به وجود اومدن استخرهای خون نمیشه و خشونت مورد انتظار رو نداره،ولی در هر صورت باعث فروکش کردن نیاز به تکه تکه کردن در گیمر میشه،حداقل تا وقتی که دشمن بعدی رو ببینین.البته همونطور که انتظار میره این سلاخی کردن تروریستهای بی رحم و ظالم (!) با یه سلاح به وقوع نمیپیونده و Raiden علاوه بر شمشیر خودش دسترسی به سه سلاح سرد و دو سلاح گرم و چندین نوع نارنجک داره که باعث به وجود اومدن کمبوهای مختلف میشن،مثلا میتونین اول به دشمنا شک الکتریکی وارد کنین بعد تبدیلشون کنین به 90 قسمت نامساوی، یا این کار رو بعد فرستادنشون به هوا انجام بدین.
البته محدودیت سلاحها و تمرکز شدید گیمپلی رو این نوع مبارزه میتونست یکمی بازی رو تکراری کنه که Plantium این مشکل رو هم حل کرده و با قرار دادن چهار ساعت گیمپلی مفید در یک بازی 25 گیگابایتی به هیچ وجه اجازه نداده که بازیکن خسته بشه،و حتا قبل اینکه بازیکن به یه سری المان گیمپلی عادت کنه بازی تموم میشه.وجود باسهای متعدد که تعدادشون بیشتر از دشمنهای معمولی هست هم به این کمک میکنه، به طوری که تا وقتی بازی احساس میکنه بازیکن در حال خسته شدن هست و به فکر بستن بازی،یه باس از ناکجا آباد ظاهر میکنه و میندازه جون پلیر تا توسط سلاحهای سرد و گرم بازیکن تکه تکه بشه.
مشکل دیگه گیمپلی بازی عدم وجود مراحل پلتفرمر هست که البته با توجه به اتوماتیک بودن همه چیز در زمان وقوع اتفاقات بازی زیادم عجیب نیست، ولی جا خالی دادن از موشکها یا پریدن از رو جعبههای در حال سقوط به ماگما میتونست جالب باشه که متاسفانه اینها همشون خلاصه شدن تو یه حالت به اسم Ninja Run که به صورت اتوماتیک همه این کارارو انجام میده براتون.
قسمت دیگه بازیQTEها هستن که بیشتر در مبارزه با فایتها و به طور جزئی تر جلو دشمنهای معمولی رخ میدن،خلاصه میشن تو یه سری دکمه زنی خاصّ که هیچگونه چالشی ندارن و فقط به عنوان یه مینی کات سین وسط مبارزه هستن که البته کاملا هم به جا اتفاق میفتن و معمولان مبارزات رو زیبا تر میکنن.
به طور کلی گیمپلی MGR چیزی هست که از یه بزن بزن کلاسیک انتظار دارین،ارگانهای دشمنا،کاتانا و باسهای زیاد! با وجود داشتن مشکلهایی مثل گیمپلی کوتاه و عدم تغییر زیاد در مبارزات بازی،گیمپلی بازی بسیار سرگرم کننده و قابل قبول طراحی شده.
گرافیک دقیقاً همون چیزی هست که باید از یه H&S انتظار داشت،نه اون قدر سنگین که افت فریمهای متعدد باعث عذاب آور شدن بشن و نه اون قدر بد که جزئیات ناقص و ضعیف باعث عذاب آور شدن بشن.گرافیک بازی در یک کلام خوب هست،نه بیشتر و نه کمتر.جزئیات بدن Cyborg ها وMetal gearها بسیار خوب طراحی شدن و حس زنده بودن رو دارن ولی در عوض انفجارها خیلی مصنوعی هستن و طراحی بافتهای محیط اطراف و آتش میتونست خیلی بهتر بشه.که البته روان بودن بیش از حد بازی و عدم وجود افت فریم میتونه دلیل قانع کنندهای برای نادیده گرفتن این مشکلات باشه.
فیزیک بازی با اینکه خیلی خوب طراحی شده و تکه تکه کردن دشمنا در هر مرحله از بازی لذت بخش میباشد ولی دارای یه سری مشکلات کوچیک مثل جدا شدن تکههای اشتباه و یا عدم کار کرد سیستم Cut loose هست که باعث میشن نشه به بازی لقب دارنده بهترین فیزیک رو داد.
نور پردازی به طور کلی خوب هست ولی به دلیل عدم وجود صحنههایی که نور پردازی نقش مهمی درشون بازی کنه زیاد به چشم نمیاد و بیشتر به عنوان یه ساپورت فاکتور برای افکتهای دیگر گرافیکی هست تا اینکه خودش به تنهایی قسمتی از زیبایی بازی رو به دوش بکشه.
کات سینهای بازی چیزی هستن که باید باشن،زیبا،زیاد،طولانی! هم به عنوان ستونهای اصلی داستان رو جلو میبرن و هم به عنوان یه استراحت کوتاه از خسته شدن بیش از حد بازیکن جلوگیری میکنن. طراحی کات سینها هم خوب و قابل قبول هست،با اینکه باCut های SC قابل مقایسه نیستن ولی در نوع خود زیبا میباشند.
گرافیک بازی با وجود اینکه در هیچ قسمتی به طور عالی عمل نمیکنه (فیزیک شاید)ولی در همه قسمتها نمره قابل قبولی میگیره و ابدا چیزی نیست که باعث لذت نبردن از بازی بشه.
موسیقی بازی خلاصه میشه تو موسیقیهای مهیج هنگام مبارزه و موسیقی نظامی موقعای که مبارزه نمیکنین،البته در طول بازی یا در حال مبارزه هستین یا در حال حرف زدن در مورد جزئیات داستان،به همین دلیل هم زیاد متوجه این موسیقی پشت زمینه دوم نمیشوید.
اما موسیقیهای که در طول باس فایتها پخش میشن واقعا زیبا هستن و دقیقاً حس یک مبارزه مهیج و خطرناک رو به بازیکن القا میکنن و به نظرم در این مورد MGR قابل مقایسه با DMC هست.
صداگذاری شخصیتها و مخصوصا کاراکترهای منفی به خوبی انجام شده و هر شخصیت با توجه به نقش خودش در بازی و حالات روحی خودش طرز بیان منحصر به فردی داره،تنها مشکل من در این قسمت صدا گذاری خود شخصیت Raiden بود که به نظرم در بعضی جاها خیلی مصنوعی میشد و در بعضی جاها خیلی زیبا! البته این شاید به دلیل عدم پایداری شخصیتی Raiden بوده باشه که اگر اینطوری بوده باشه به نظرم باز زیاد خوب انجام نشده و لحن Jack در بعضی جاها به هیچوجه احساساتشو بیان نمیکنه.
و اما داستان
معمولا از بازیهایی که در ارتباط با بازیهای داستان محور دیگهای هستن انتظار میره که از نظر داستانی در حد سری اصلی و یا حتا بهتر باشن،از MGR هم این انتظار میرفت که دارای داستان سنگینی باشه به طوری که بازیکن رو به فکر ببره،و همینجا میگم که اصلا اینطور نیست،داستان خوب هست ولی چیزی نیست که باعث بشه روزها در موردش فکر کنین.
هیچگونهPlot twistای یا یه چیزی مثل این تو بازی نیست،میرین تو،همرو میکشین،میاین بیرون،تموم.همه اتفاقات بازی قابل پیشبینی هستن و حتا تبدیل شدن Raiden به خود واقعیش هم قابل پیشبینی هست.البته این موضوع باعث این نمیشه که از داستان لذت نبرین،طوری هست که میدونین قرار هست چی بشه ولی بازم منتظر میمونین تا اون اتفاق بیفته و از اون اتفاق لذت میبرین،دقیقاً مثل دیدن چند باره یه فیلم خوب.
ضرباهنگ داستان بسیار بالا هست،اتفاقات مهم در یک بازه کوتاه رخ میدن و قبل اینکه بازیکن یه اتفاق رو هضم کنه اتفاق تعیین کننده مهم دیگهای رخ میده،این موضوع با گیمپلی سریع و کشت و کشتار بازی هماهنگی کامل داره ولی با منطق انسانی هماهنگی کامل نداره
![4 :دی :دی](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
به راحتی میتوانستن با اضافه کردن یک سری اتفاق جانبی هم گیمپلی بازی رو طولانی تر کنن هم داستان بازی رو اثر گذار تر که البته در اون صورت نیاز به تجدید نظر کلی در مکانیسم گیمپلی میشد.
و اما نکتهای که شدیدا به هدر رفته شخصیت پردازی کاراکترها هستن،به نظرم شخصیت پردازی کاراکترها در حدی خوب هست که میشود باهاشون یه بازی پنجاه ساعته ساخت و باز هم از پتانسیل کامل آنها استفاده نکرد،کاراکترها یکی پس از دیگری ظاهر میشن و به تیغ کشیده میشن و فرصت نمیکنن که اثری در داستان داشته باشن،در واقع همه کاراکترهای منفی بازی(جز شخصیت اصلی) فقط هستن که کشته بشن و جز کشته شدن نقش اساسی دیگهای بازی نمیکنن.
داستان بازی پتانسیل خیلی بالایی داره ولی عدم استفاده مناسب ازش باعث شده که فقط با یه داستان خوب طرف باشیم و نه با یه داستان عالی،چیزی که به نظرم خیلی راحت میتونست باشه.
به طور کلی MGR چیزی هست که میشه از یک H&S خوب انتظار داشت،چیز جدیدی به ژانر اضافه نمیکنه و در حدی هم خوب نیست که جزو بهترینهای این ژانر در نظر گرفته بشه،ولی با توجه به گیمپلی کوتاهش و داستان خوبش و گیمپلی خلاقانه ارزش چند بار تموم کردن رو داره.
7.5/10