امتياز اعضای بازی سنتر به عناوین پلتفرم PC

  • Thread starter Thread starter Meysam
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

Meysam

کاربر سایت
سلام
تو اين تاپيك مي خوايم نظر شما و امتيازي رو كه به هر بازي ميديد مشخص كنيم تا شايد بتونيم بهترين بازي رو تو هر ماه يا سال با نظر خودمون انتخاب كنيم
پايين ترين امتياز 0
بالاترين امتياز 10
همراه نظر ( خواهشمند است نظر کارشناسانه باشه )

اینم بازی های سری 1 : ( تا تاریخ 5 مهر )

Wolfenstein
Wanted Weapons of Fate
Left 4 Dead


Bionic Commando
Call of Juarez Bound in Blood
Street Fighter IV

جواب لیست امتیازات سری اول :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC


اینم بازی های سری 2 ( با تشکر از میثم ) تا تاریخ 20 مهر :

Batman Akham Asylum
Resident Evil 5
Mini Ninja
NFS: SHIFT
Red Faction Guerilla
Darkest of days
Section 8
overlord 2
ARMA II
Trine
X-Men Origins: Wolvorine

جواب لیست امتیازات سری دوم :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

اینم بازی های سری 3 : ( تا تاریخ 28 مهر )

Assassin's Creed
Bioshock
Brothers In Arms 3
Crysis
Crysis Warhead
Dark Sector
Dead Space
Far Cry 2
F.E.A.R 2
Gears of War
GTA IV
GRID
Mirror Edge

لیست امتیازات سری سوم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

بازیهای سری 4 ( تا تاریخ 5 آبان )

Splinter Cell: Double Agent
STALKER: Shadow of Chernobyl
STALKER: Clear Sky
Call of Duty 4
Call of Duty: World At War
Fallout 3
H.A.W.X
Resident Evil 4
Prince of Persia 2008
Burnout: Paradise
Mass Effect
Devil May Cry 3
Devil May Cry 4
Pro Evolution Soccer 2009
Colin Mac Rae: Dirt
Silent Hill: Homecoming

لیست امتیازات سری چهارم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC
 
Last edited by a moderator:
Thief
نکات مثبت: نحوه تعامل گرت با محیط، پتانسیل نهفته برای تبدیل شدن به شاهکار(که ازش استفاده نشده)، برخی موارد گرافیکی، جو و فضاسازی
نکات منفی: هوش مصنوعی در حد هویج، آسانی بیش از حد حتی در درجات سختی بالا، بافتهای ضعیف در بعضی جاها، دیالوگهای ضعیف، داستان و روایت آن ضعیف، تعداد زیاد لودینگها
گرافیک: 7.5
داستان: 5
گیم پلی: 6
صداگذاری: 7
نمره کل: 6.3 از 10
 
3 Doom
این بازی اولین بازی توی نابستون سال 2004 اومده بود. هنوزم یادمه که ملت چقدر سر بازیش هایپ شده بودن. گرافیکش برای زمان خودش یه چیزی در حد ماورای تصور بود. البته من چون کارت گرافیکم 64MB :d بود و این بازی حداقل یه 128 میخواست نتونستم بازیش کنم بعدها هم کلا فراموشش کرده بودم تا همین چند روز پیش که دانلودش کردم. بعد از حدود 10 سال بازیش هنوزم جذابه:d البته گرافیکش دیگه فوقالعاده نیست و محیط ها آدم رو نمیترسونه و گیم پلیش هم تا اواسط بازی تکراری میشه ولی بازم به نظرم یه شوتر خوب هست که لذت شات گان به دست گرفتن رو به آدم یادآوری میکنه:d
7.5/10
 
south park : stick of truth
نمره من به همه ی بخش ها 10/10
واقعا فوق العاده بود بین این همه بازی که منتشر شدن این تونست انتظارات من براورده کنه واقعا شاهکار
 
god of war: ghost of sparta 9/10

این بازی من psp فروختم اومد اما الان با شبیه ساز زدمش چقدرم عالی اجرا شد full hd 60 فریم ثابت

باید گرافیک هنری و تکنیکی بازی بیش از حد بالا بود اصلا نمی شه گفت psp چجوری 60 فریم چنین گرافیکی رو اجرا می کرده من نمره ی کامل رو به این بخش دادم 10/10
صدا گذاری با موسیقی هم به نظرم مثل: همیشه عالی بود 9/10
داستان هم برای یه بازی psp که نسخه ی اصلی هم نبود عالی بود به این بخش هم نمره کامل می دم 10/10
گیم پلی هم خیلی خوب کار شده بود اما جای کار بیشترم داشت بعضی از جنگ ها عمق لازم رو نداشتن بازی هم اسون بود من با بازی های راحت مشکلی ندارم اما این بازی راحتیش به گیم پلی اسیب می زد باس های بازی هم کم بودن اما با این حال فوق العاده لذت بخش بود منم لذت بردم 9/10
مسلما امتیازها با در نظر گرفتن یه بازی برای psp هست اما بازم خیلی از castle که بازی ای جدید هست بهم چسبید به نظرم حتما امتحانش کنید
 
آخرین ویرایش:
Castlevania: Lords of Shadow 2

ﮔﻴﻢ ﭘﻠﻲ 8/10
ﮔﺮاﻓﻴﻚ 8/10
ﺩاﺳﺘﺎﻥ 6/10
ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ و ﺻﺪا ﮔﺬاﺭﻱ 8/10

اﻣﺘﻴﺎﺯ ﻛﻞ 7.5/10

ﻧﻜﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ: ﺑﺎﺱ ﻓﺎﻳﺖ ﻫﺎﻱ ﻓﻮﻕ اﻟﻌﺎﺩﻩ, ﮔﺮاﻓﻴﻚ و ﻧﻮﺭﭘﺮﺩاﺯﻱ ﻋﺎﻟﻲ, ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻛﺎﺭﺁﻣﺪ و اﺭﺗﻘﺎ ﻳﺎﻓﺘﻪ
ﻧﻜﺎﺕ ﻣﻨﻔﻲ :ﺩاﺳﺘﺎﻥ و ﺭﻭاﻳﺖ ﻧﻪ ﭼﻨﺪاﻥ ﺟﺎﻟﺐ ﺁﻥ, ﺑﺨﺶ ﻣﺨﻔﻲ ﻛﺎﺭﻱ
 
god of war: ghost of sparta 9.5/10

این بازی من psp فروختم اومد اما الان با شبیه ساز زدمش چقدرم عالی اجرا شد full hd 60 فریم ثابت

باید گرافیک هنری و تکنیکی بازی بیش از حد بالا بود اصلا نمی شه گفت psp چجوری 60 فریم چنین گرافیکی رو اجرا می کرده من نمره ی کامل رو به این بخش دادم 10/10
صدا گذاری با موسیقی هم به نظرم مثل: همیشه عالی بود 9/10
داستان هم برای یه بازی psp که نسخه ی اصلی هم نبود عالی بود به این بخش هم نمره کامل می دم 10/10
گیم پلی هم خیلی خوب کار شده بود اما جای کار بیشترم داشت بعضی از جنگ ها عمق لازم رو نداشتن بازی هم اسون بود من با بازی های راحت مشکلی ندارم اما این بازی راحتیش به گیم پلی اسیب می زد باس های بازی هم کم بودن اما با این حال فوق العاده لذت بخش بود منم لذت بردم 9/10
مسلما امتیازها با در نظر گرفتن یه بازی برای psp هست اما بازم خیلی از castle که بازی ای جدید هست بهم چسبید به نظرم حتما امتحانش کنید

مطمئنی آسون بود؟ تا اونجا که یادمه روی درجه سختی God از GoW2 هم بسیار سختتر بود!
روی PSP هم روی 30 فریم اجرا می شد که نوسان هم داشت ولی گرافیکش تو سال 2010 با اون سخت افزار واقعا حیرت آور بود.
 
Castlevania_Lords_of_Shadow_2_boxart.jpg


مثبت = صداپیشگی عالی و بی نقص - بهینه شدن گیم پلی، کنترل ها و صد البته دوربین - اجرای بسیار روان بازی بدون مشکلات فنی نظیر باگ، افت فریم و غیره - موزیک های بسیار خوب (مخصوصا یک سری آهنگ مبارزات که با آلات موسیقی مدرن ترکیب شده بودند) - طراحی هنری حیرت انگیز (محیط شهر - قصر) - تغییر جادوهای بازی گذشته به دو اسلحه مجزا با کاربردهای مختلف - تعداد زیادی باس فایت با طراحی های منحصر به فرد خود - Toy Maker !
منفی = یک سری مشکلات گیم پلی مثل همین ضربات Unblockable که بسیار زیاد هستند یا فراوانی آیتم های رنگ و وارنگ که بازی رو در صورت استفاده به شدت آسون می کنند (خود بازی در حالت Normal آسونه و حتی در بدترین حالت تعداد دفعاتی که از آیتم های مختلف استفاده می کنید به انگشتان دست هم نمیرسه) - مبارزه با دشمنان مدرن واقعا مسخره هستند - معماهای پوچ، زورکی و وقت طلف کن -مخفی کاری فاجعه - تحلیل رفتن داستان در نیمه دوم بازی به همراه پایانی داغون - آسان بودن و یکسانی باس ها (اکثر آنها - خبر مرگشون فکر کنم گفته بودند مبارزه با تایتان هم داریم) - گرافیک فنی نه چندان مطرح (حتی در تنظیمات بالا) - حرکات بی ارزش که هیچ کدام به خاطر حملات بی وقفه و منطق دشمنان قابل اجرا نیست - تبدیل شدن به اژدها از این مسخره تر و بادکنکی تر هم داریم؟!
گرافیک: 7
گیم پلی: 8.5
صداپیشگی و موزیک: 10
امتیاز کلی: 7

هایپ به شدت بالا بود ... داستان غیرقابل پیش بینی بود ... یک شاهکار می توانست باشد ... اما در کمال نا امیدی این بازی تمام انتظارات رو لگد مال کرد. یک سری موارد مثل گیم پلی بهینه شدند اما محیط های بازی، اتمسفر، باس ها، شخصیت ها در کسری از ثانیه به فراموشی سپرده می شوند. به عنوان مثال هر سه Acolyte کوچکترین شخصیتی نداشتند، تنوع محیطی بازی حتی یک دهم عنوان قبلی نیست، دشمنان فقط به زامبی و چند تا Demon شاخ دار ختم می شند و غیره. Lords of Shadow 2 من رو سرگرم کرد، در نقش دراکولا قرار گرفتم و حتی از این پرنس تاریکی لذت بردم، اما این بازی به هیچ وجه چیزی نبود که من انتظار داشتم. در دو سه کلمه بخوام توصیفش کنم میگم: پتانسیل تباه شده"
 
مطمئنی آسون بود؟ تا اونجا که یادمه روی درجه سختی God از GoW2 هم بسیار سختتر بود!
روی PSP هم روی 30 فریم اجرا می شد که نوسان هم داشت ولی گرافیکش تو سال 2010 با اون سخت افزار واقعا حیرت آور بود.

من درجه ی نرمال بازی کردم خیلی راحت بود راستش فریمش گشتم هیچ سایتی نفته چند فریمه اما چون شبیه ساز 60 اجراش می کنه گفتم 60 هست چون متال گیرش یا بازی های دیگش رو شبیه ساز 30 فریم اجرا می کنه
 
lordsofshadow2logo_22256.nphd.jpg

عاشق یک بازی باشید،چند بار کامل تمومش کنید،نسخه دومش تایید بشود،دو سال تمام منتظر عرضه نسخه جدید باشید،بعد عرضه تو 24 ساعت اول 20 تا نمره 5 بگیره!ضّد حالی‌ است بس ناجور که متاسفانه زیاد هم عجیب نیست این روزا.بعد خودتون بازی را اجرا کنید،خودتون تمومش کنید و از بازی راضی‌ باشید و از این همه امتیاز کم تعجب بکنید... اتفاقی‌ که برای خیلی‌‌ها سر بازی جدید Mercurysteam افتاد,و به دلیل ضعف‌های فنی ،بخش دیگر بازی که همان قدرت سرگرم کنندگی هست کاملا نادیده گرفته شد.

"چه نیازی برای تغییر یک چیز عالی‌ هست؟"

"چه نیازی برای تغییر یک چیز عالی‌ هست؟"این شعاری است که بسیاری از بازی‌ساز‌های بزرگ بهش اعتقاد راسخ دارند و اکثر ادامه‌های بازی‌های بزرگ را بر این اساس میسازند که نیاز به تغییر چیزی که امتحانش را پس داده نیست و می‌توان با تکرار همان فرمول و اصلاح‌های جزئی و تلاش برا عامه پسند تر کردن بازی دوباره به موفقیت قابل توجهی‌ دست یافت.

Lords of shadow 2 هم دقیقاً بر این اساس ساخته شده و سعی‌ شده با ثابت نگاه داشتن و تکرار گیمپلی بازی و ایجاد تغییر‌های جزئی مانند حذف بخش‌های چالش بر انگیز،اضافه کردن بخش مخفی‌ کاری و بیشتر کردن باس‌ها علاوه بر فن‌های خود بازی،گیمر‌های کژوال را هم به سمت خود جذب کند که همین باعث عدم موفقیت بازی در رسیدن به استاندارد‌های یک Action adventure ناب شده است.

از همان لحظه‌‌ای که وارد منو بازی میشوید میتوانید بفهمید که با چه چیزی طرف هستید،یک H&S داستان و گیمپلی محور که قصد دارد تا آخرین لحظه بازی شما را مشغول به فکر در مورد داستان و کشتن دشمنان بکند.

گیمپلی کلی‌ بازی تکرار گیمپلی شماره قبل می‌باشد و تشکیل شده از کشتن دشمنان مختلف در یک مکان با استفاده از سه سلاح بازی که دو تا از آن‌ها جایگزین Shadow & Light Magic شده اند و Vampire killer معروف سری نیز جای خود را به Shadow whip داده است. کمی‌ پلتفرمینگ و نیز مینی پازل‌هایی‌ که حکم زنگ تفریح بین مبارزه هارا دارند و حرکت از سکانسی به سکانس دیگر با استفاده از این فاکتور‌ها و تکرار این کار تا آخر بازی.

از همان زمانی‌ که برای اولین بار کنترل گابریل رو به دست می‌گیرید و در یک مرحله تمرینی مشغول مبارزه با موج دشمنان میشوید و بازی هر چه از نظر گمپلی برای شما دارد را رو می‌کند،متوجه میشوید که گیمپلی همان گیمپلی Lords of shadow می‌باشد و تغییر خاصی‌ روی نداده است.مبارزات به شدت روان و لذت بخش هستند و تنها دلیلی‌ هستند که میتوانید چند ساعت متوالی‌ بدون خستگی‌ مشغول بازی کردن باشید.دشمنان به تعداد زیاد ظاهر میشوند،با اینکه انواع دشمنان بازی زیاد نیست و تا آخر بازی هم به ندرت با دو گونه دشمن مختلف در یک صحنه مواجه میشوید ولی‌ فراوانی‌ آنها و انیمیشن عالی‌ دشمنان به طوری که تا اواخر بازی به هیچوجه از دیدن دشمنان خسته نمیشوید، باعث شده اند که مبارزات به قوی‌ترین نکته مثبت بازی تبدیل شود.البته وجود آپگرید‌های بی‌ شمار و در اکثر موارد ناکارآمد و عدم تنوع در حرکت‌های تمام کننده بر روی دشمنان مشکلاتی هستند که باعث میشوند که نتوان قسمت مبارزات بازی را بهترین در سبک خود قلمداد کرد،با این وجود کاملا مشخص هست که بیشترین تمرکز بر روی این بخش گذشته شده و اگر بهتر از بزرگان این سبک نباشد بدتر از آنها هم نیست.

و اما قسمت پلتفرمینگ بخشی می‌باشد که اولین ضربه به گیمپلی بازی وارد میشود.به نظرم قصد سازنده در تغییر بخش پلتفرمینگ این بود که با یک تغییر کوچک در این قسمت از پلتفرمینگ محور بودن بازی مثل شماره قبلی‌ جلوگیری کند و نقش مبارزات پر رنگ تر شود که البته به این هدف هم رسیده است و مبارزات بسیار پر رنگ تر شده اند،ولی‌ با این تاوان که پلتفرمینگ به جای کمرنگ تر شدن جزئی به طور کلی‌ نابود شده است. با اینکه هنوز برای پیشرفت در مراحل و پیدا کردن آیتم‌های مختلف باید به سکو‌های مختلف بپرید و از ستون‌ها بالا بروید.ولی‌ با به شدت آسان تر شدن این کار به طوری که بازی خود پلتفورم بعدی را مشخص می‌کند و عدم نیاز به سرعت عمل و یا تایمینگ مناسب (جز دو مورد در طول بازی)این قسمت عملا از یک چالش در نسخه قبل به یک بودن در این شماره تبدیل شده، فقط هست که باشد،نه چیز قابل توجهی‌ به گیمپلی اضافه می‌کند و نه چیز قابل توجهی‌ ازش کم می‌کنه، به عنوان رفع نیاز هست.

از نکات دیگر بازی باس‌هایش هستند. و چنان که قول داده شده بود پر تعداد و عظیم ظاهر میشوند،طراحی باس‌ها بسیار خوب می‌باشد و هر کدام جایگاه مناسبی در داستان دارند،ولی‌ اما تعداد زیاد آنها و تاکید Mercury Steam بر عدم استفاده از پلتفرمینگ و راه‌کار‌های مخفی‌ در شکست دادن آنها باعث شده است که استراتژی کشتن همه آنها در پشت هم فشار دادن چپ کلیک و راست کلیک خلاصه شده باشد( بازم جز دو مورد). البته برای کشتن آنها نیاز است که از قدرت‌های گابریل به موازات و به طور مساوی استفاده کرد که این از عدم تنوع در باس فایت‌ها تا حدی می‌کاهد ولی‌ اما کشتن آنها به طور کلی‌ خلاصه شده است در "بزن تا بمیره" و به هیچ وجه مناسب عنوانی نیست که تمرکز زیادی بر روی باس فایت‌ها دارد.

دومین ضربه به گیمپلی نیز زمانی‌ زده میشود که با اولین معمّا بازی روبرو میشوید،پازل‌های بازی از معمّا‌های بزرگ و منطقی‌ شماره قبل به پازل‌های کوچک و بی‌ منطقی‌ تبدیل شده اند که به عنوان زنگ تفریح بین مبارزات کاربرد دارند و از هیچ منطق کلی‌‌ای پیروی نمیکنند ( جز یکی‌ بازم :دی) و به دلیل اینکه مکرراً در طول بازی تکرار میشوند با پیشرفت در بازی بیشتر باعث اعصاب خورد کنی‌ میشوند تا تنوع در گیمپلی و بهتر کردن آن‌.
قسمت مخفی‌ کاری تنها قسمت جدید هست که به بازی اضافه شده و کاملا مشخص می‌باشد که برای جلوگیری از خستگی‌ بازیکن وجود دارد،ایده کلی‌ مخفی‌ کاری بسیار خوب می‌باشد و به نظرم با استفاده از این ایده می‌توان یک بازی کاملا جدا ساخت،قسمت‌های مخفی‌ کاری هم در قسمت‌های بخش بازی با منطق خوبی‌ قرار داد شده اند و گابریل بی‌ دلیل دست به مخفی‌ کاری نمی‌زند (جز دو مورد که اتفاقا هر دو از قسمت‌های مهم بازی هستند و دلیل مخفی‌ ماندن از دشمن‌هایی‌ که چند دقیقه بعد قرار هست به خاک و خون کشیده شوند معلوم نیست)،به طور کلی‌ به نظر من بر خلاف حرف بسیار از منتقدان و پلیر‌ها بخش مخفی‌ کاری با زیبایی‌ هر چه تمام تر در بازی قرار داده شده است و نه تنها باعث سخت تر شدن یا خستگی‌ از بازی نمی‌شود بلکه خود دلیلی‌ برای ادامه بازی و درگیر شدن بیشتر با داستان و جو بازی می‌باشد.



گرافیک فنی بازی برای یک عنوان که هدفش ارایه گیمپلی روان بدون افت فریم می‌باشد بسیار خوب هست،طراحی محیط اطراف مخصوصا محیط قلعه و موزه به زیبایی‌ هر چه تمام تر انجام شده و با توجه به اینکه بازی در طول شب اتفاق میفتاد و نور پردازی نقش اساسی‌ در زیبا تر کردن محیط دارد،با تمرکز بر روی این نقطه توانسته چندی از زیبا‌ترین صحنه‌هایی‌ که میتونیم در این سبک بازی‌ها شاهد باشیم را خلق کند،مخصوصا بازتاب نور ماه در زمین در مراحل اولیه بسیار مشهود می‌باشد.

طراحی شخصیت‌های بازی و مخصوصا شخصیت‌های اصلی‌ به نظرم چیزی هست که به بازی جان میبخشد،از تن‌ بی‌ رنگ و شنل سرخ گابریل که در همان نگاه اول پلیر را به یاد میاندازند تا طراحی شیطان که انرژی منفی‌ و نیروی شیطانی را به بازیکن منتقل می‌کند همگی‌ بسیار عالی‌ کار شده اند و قسمت طراحی شخصیت به نظرم به تنهایی‌ داستان و کات سین‌ها را جلو میبرد و ترکیب این قسمت با نور پردازی عالی‌ بازی باعث میشود که بتوان محیط‌های بازی و شخصیت‌ها را به طور کامل حس کرد.
ولی‌ اما طراحی دشمنان پایدار نیست،طراحی کلی‌ دشمنان خوب هست و بافت‌های بدن آنها به خوبی‌ طراحی شده اند به طوری که با نگاه کردن به آنها شاهد موجودات زمخت و سرد جهنمی هستیم،ولی‌ مشکل از جایی‌ ایجاد میشود که در بعضی‌ صحنه‌ها دشمنان بسیار زیبا و دارای بافت‌های متحیر کنند ظاهر میشوند ولی‌ در بعضی‌ دیگر شاهد دشمنانی با بافت‌های معمولی‌ هستیم که به هیچوجه قابل مقایسه با نمونه‌های قبلی‌ خود نیستند و به نظر میاید که تعلق به این قسمت از بازی ندارند و به طور مثل اگر در فاضلاب قرار می‌گرفتند بهتر می‌توانستند فضای آن‌ مکان را منتقل کنند!
ترکیب محیط مدرن با محیط قلعه خوب انجام گرفته است و قسمت‌های مختلف قلعه و بازتاب آنها در محیط مدرن به طور خیره کنند‌ای مشهود می‌باشد،محیط خود قلعه نیز همانند نسخه قبل زیبا کار شده است و با هر قدمی‌ که در آن‌ برمیدارید احساس قدم زدن در یک محیط تاریک ولی‌ در حال مرگ را دارید،اما اصرار بر ترکیب محیط مدرن با محیط کلاسیک و گوتیک قلعه باعث شده است که شاهد منظره‌های قرون وسطایی و گوتیک شماره قبل نباشیم و بر خلاف قولی‌ که داده شده بود محیط شهری بازی صرفاً یک محیط مدرن ساخته شده بر خرابه‌های یک قلعه هست و نه چیز دیگر! با قدم زدن در شهر به هیچ وجه به این موضوع فکر نمی‌کنید که روزی در این مکان یک ارتش توسط نیرو‌های تاریک سلاخی شده اند و یا قسمتی‌ از قلعه عظیم درکولا بوده است.
به طور خلاصه گرافیک بازی از نظر فنی دقیقاً همان چیزی هست که یک بازی عالی‌ در این سبک باید دارای آن‌ باشد،ولی‌ گرافیک هنری با وجود زیبایی‌ ظاهری نمیتواند جو قران وسطایی که حتا وجود آن‌ در زمان مدرن نیز مشهود است را به وجود آورد و به طور حتم امکان داشت که با بارز تر کردن خرابه‌های قلعه و یا حتا اضافه کردن فلش بک‌هایی‌ به بازی این جو را به وجود آورد.



بازی در بخش صدا گذاری بی‌ نقص است،در واقع در کنار طراحی شخصیت‌ها وجود این قسمت هم به تنهایی‌ قسمتی‌ از روایت بازی را به دوش می‌کشد،صداگذاری شخصیت‌ها دقیقاً بر اساس کاراکتر آنها در بازی انجام شده است،صدای بدون روح کنت و حالت بی‌ قرار و نگران زوبک مخصوصا در کنار هم معجون بسیار خوش مزه‌ای برای روایت داستان را به وجود آو‌رداند.
موسیقی تشکیل شده است از ترکیب موسیقی مدرن و کلاسیک با ضرباهنگ تند به هنگام مبارزات و موزیک مدیوال با تم‌ گوتیک به هنگام گشت و گذار که هر دو به موقع و در موقعیت‌های خوبی‌ قرار داده شده اند و باعث عمیق تر شدن تجربه گیمپلی میشوند.

قسمت صدا گذاری بازی به نظرم تنها قسمتی‌ است که هیچ ایرادی ندارد و یکی‌ از نکات مثبت خوب بازی می‌باشد.


و اما چیزی که قریب بر همه کسانی‌ که بازی را انجام داده اند به آن‌ اشاره کردند ضعف شدید در قسمت داستانی و پایانی ضعیف بر سه گانه هست.
به نظر من داستان بازی به خودی خود ایراد آنچنان بزرگی‌ ندارد،چیزی که باعث ضعیف شدن داستان و غیر منطقی‌ به نظر آمدن آن‌ شده است روایت به شدت غیر پایدار بازی هست،شروع بسیار طوفانی و سریع است به طوری که هر کسی‌ انتظار آن‌ را دارد که تا آخر شاهد روایتی کوبنده با‌Twistهای بسیار باشیم،ولی‌ شروع شدن بازی همان و ایستادن کلی‌ داستان بازی همان! پیشرفت داستان به گونه‌ای است که مانند یک ترن در چند دقیقه اول نصف راه را طی‌ می‌کند و در بالای کوه میماند و تا آخر بازی هم آنجا میماند و در چند دقیقه آخر با شدت هر چه تمام تر ادامه راه را می‌پیماید.در واقع بعد از مراحل اولیه و آشکار شدن داستان،بازی هیچگونه سعی‌ در ادامه دادن به روایت آن‌ به طور کنترل شده نمیکند و فقط با برداشتن قدم‌هایی‌ بسیار کوتاه به راه خود ادامه میدهد به طوری که تا ماموریت آخر بازیکن هیچگونه ایده کلی‌ در مورد داستان و اتفاق‌های در حال وقوع جز اینکه باید جلوی یه چیزی را بگیرد ندارد،و در آخر نیز بازی با ریختن یک باره همه اتفاقات بر سر بازیکن و ارایه یک پایان گنگ باعث سردرگمی هر چه تمام تر پلیر میشود.در واقع این روایت ضعیف داستان هست که باعث ناکارآمد به نظر آمدن داستان میشود و به راحتی‌ میشد با ارایه روایتی بهتر و ارایه دلیلی‌ برای هر قدم باعث حتا عالی‌ شدن داستان و تبدیل شدن پایان بازی به یکی‌ از بهترین پایان‌ها شد.

شخصیت پردازی‌ها عالی‌ هستند،در واقع هر شخصیت نقش خود را برای بازی دارد و هیچکدام از شخصیت‌ها (حتا دشمنان کوچک)صرفاً برای کشته شدن نیستند،توضیحات دقیق در مورد‌Loreهای موجودات مختلف نیز به این موضوع کمک می‌کند که بازی کن یک دید علیتی نسبت به همه شخصیت‌ها داشته باشد و هر شخصیت در جای خود باعث و بانی‌ اتفاقات در حال وقوعِ باشد.

خود داستان نیز خوب هست،هر کس که آشنایی جزئی با داستان دراکولا و افسانه‌های اروپا داشته باشد میتواند به راحتی‌ با داستان ارتباط برقرار کند و آن را دوست داشته باشد ،بسیاری از غیر منطقی‌‌هایی‌ که به آن‌‌ها اشاره شده است را می‌توان به دو گانگی شخصیت دراکولا ربط داد. ولی‌ متاسفانه روایت ضعیف باعث شده است که داستان کلاسیک بازی که می‌توانست ادامه‌ای بسیار عالی‌ برای شماره قبل باشد در خود خفه شود و حتا شانس ارایه خود را به بازیکن نداشته باشد.

داستان بازی با وجود اینکه ریشه‌ای قوی دارد و حتا با شخصیت پردازی بهتر پتانسیل تبدیل شدن به یک داستان کلاسیک عالی‌ را دارد ولی‌ با روایت ضعیف شانس رشد خود را در طول بازی از دست میدهد و به هیچ وجه نمی‌تواند به چیزی که می‌خواهد دست یابد.



به طور کلی‌ LOS 2 عنوانی هست که با وجود ضعف فنی در اکثر بخش‌ها و داشتن امتیاز‌های پایین و دید منفی‌ نسبت به آن‌،به خوبی‌ توانسته نقش یک بازی که هدفش سرگرم کردن بازی کن هست را ایفا کند و به نظر من دلیل محکمی برای این هست که در یک بازی امتیاز‌های منتقدان هیچ چیزی را تعیین نمیکند.

8/10
 
خسته نباشید برادر
شاید بعضی انتقاد ها صحیح باشه اما چون میدونم پتانسیل این سری خیلی بیشتر از اونیه که تو این نسخه نشون دادن خوب دلم میسوزه که ای کاش وفادار میموند تا اینکه بخواد عامه پسند باشه
به قول معروف:اینش سزا نبود...
 
Homefront
یه بازی کاملا تقلیدی و بی ارزش :| از سری cod. گیم پلی بازی به شدت بی مزه و تکراری هست و گرافیک بازی هم خیلی بده. بازیش در حد بازی هایی مثل modern combat هست!
5/10
 
Homefront
یه بازی کاملا تقلیدی و بی ارزش :| از سری cod. گیم پلی بازی به شدت بی مزه و تکراری هست و گرافیک بازی هم خیلی بده. بازیش در حد بازی هایی مثل modern combat هست!
5/10

مرد مومن من زمان خودش بازی کردم باهاش حال نکردم چه برسه به الان یه بازی با شبیه ساز می زدی خیلی بیشتر حال می داد
 
lordsofshadow2logo_22256.nphd.jpg


CastleVania 2

همین اول بگم بنظر بازی شاهکار بود..خلاصه ی کلامم

بازی برخلاف تمام نقد ها و بازتابهای بدی که از سوی منتقدین و گیمرها مواجه شد از نظر من یک بازی استاندارد و قابل قبول بود..همه جوره شمارو سرگرم میکنه..واقعا ارزش خریدن رو داشت.درست شبیه کتاب قصه هایی که مادربزرگا میخونن و بچه ها میخابن.داستان این بازی شما رو تو خودش غرق میکنه..اوایل تو ذهنتون معما ایجاد میکنه و کم کم که جلو میرید به جوابشون میرسید. دراکولای قصه ی ما یه سروگردن بالاتر از نسخه ی یکش ظاهر شد.از همه نظر بازی بهتراز نسخه ی یکش بود و بنظرم خیلی بی انصافیه که این بازی امتیاز 4 از10 هم تو کارنامه ش باشه..
من نمیدونم ملاک نمره دادنشون چیه..گرافیک بازی که فوق العاده زیبا و عالی بود و هیچ بشری نمیتونه بهش ایراد بگیره..واسه یه بازی H&S خیلی زیادی هم بود...فریم دهی فوق العاده عالی و جزو معدود بازیهایی بود که تو 2013-14 منتشر شدن و اینقدر فریم عالی داشتن..موسیقی بازی شاهکار بی بدیل و بی نقص..هرجا که لازم بود واستون ساز زدن و شما رو تا اوج بردن با موسیقی سمفونیکشون... نکته ی خیره کننده ی بازی از ابتدا تا انتها سایه زنی و نورپردازی فوق العاده ی بازی بود.کاملا حس REAL بودن رو بهتون القا میکنه..گیم پلی بازی بسیار روون تر از نسخه ی 1 و درگیرکننده تر بود.. وجود امکانات زیاد جهت مبارزه با دشمن هم خوب بود هم بد..بعضی جاها آسون میکرد بازی رو ولی بنظرم نیاز بود و به جا...انیمیشن ها وحرکات و عکس العمل های گبریل هم که غوغا کرده بود.. اوج هنرمندی تیم سازنده ی بازی موقع طراحی مبارزه با BoSS FiGht ها بود که میشه به جرئت گفت طراحی Boss ها و حرکاتشون یکی از بهترین ساخته های دست بشر بوده تو این سبک..همه جوره عالی بود گیم پلی ولی نقص هایی داشت..تو زمان حال شما درنظر بگیرید مجبوریم برای حل بعضی معماها تبدیل به موش بشیم و واقعا جای تامل داره که چطور گبریل SATAN رو شکست میده بعد درمقابل نگهبانهای دنیای مدرن هیچ کاری ازدستش به جز مردن برنمیاد.. یکی دیگه از نقاط ضعف گیم پلی وجود بعضی دشمنای مزاحم بود..بعضیاشون واقعا اعصابتون رو خرد میکنن ولی میشد در حد میانه و وسط بزارنشون تو بازی نه اینکه اگه محل رو اشتباه بری باهاشون مواجه بشی..یکی از بهترین مراحل بازی صحنه ی روایت داستان
مرد اسباب بازی ساز تو تئاترشهر بود که بسیارررر حال کردم..انتخاب دیالوگها هم به نظرم خیلی عالی بود و اگه انگلیسیتون خوب باشه میفهمید که عمرا نمیشه به سناریو و یا حداقل به متن دیالوگهایی که رد و بدل میشد گیر بدید..! اگه انگلیسیتون خوبه حتما تیک Subtitle رو بزنید چون میخکوب میشید...گبریل هم اوج خشم خودش رو موقع KO کردن Boss ها نشون میداد..صحنه های دکمه زنی "QTE" هم به مراتب بهتر از نسخه ی قبل بود.. تنها ایراد داستان و بازی اینه که بعد از کشتن شیطان میتونستن بهتر جمع بندی کننش..فکر کنم داستانشون رو باز گذاشتن..گبریل میخاست با کشتن زوبک و شیطان از نیروی صلیب استفاده کنه و به مرگ حقیقی برسه و فناناپذیری خودش رو ازبین ببره..تو این نسخه به این مساله خوب پرداخته نشد..

من به بازی از 10 نمره 9میدم..

آخرین بازی ای بود که تو سال 1392 رفتم و خوشحالم که یک بازیه بی نظیر و شاهکار و به یادموندنی با ارزش تکرار بسیار بالا بود...امیدوارم تا باشه ازین بازیای سرگرم کننده..عیدتون مبارک.:x
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or