اگه زنده بمونم و حس و حالش رو داشته باشم، هر چند ماه یه بار به بازیهایی که با گیمپس تجربه کردم امتیاز میدم که خودم هم در آینده یادم بمونه نظرم در موردشون چی بوده.
شاید یه سری از بازیها هم مخصوص نسل نهم نباشن، ولی چون قبلاً نتونسته بودم بازی کنم الآن در موردشون مینویسم.
Forza Horizon 5
10/10
+ گیمپلی به شدت عالی و مفرح که تعادل خفنی بین حال و هوای آرکید با فیزیک مناسب ایجاد کرده و هم حس فان آرکید رو داره و هم مسابقات حرفهای و درست حسابی رو ارائه میده.
+ گرافیک محشر، از جزئیات بالای ماشینها و محیطها تا نورپردازی و افکتها و کلاً همه چیز، اون هم توی یه بازی اپنورلد 60fps.
+ فهرست درجه یک از ماشینهای متنوع که واقعاً بعضی وقتها فکر میکردم دیگه زیادهروی کردن و کاش تعدادشون کمتر بود که بشه با هرکدوم وقت بیشتری گذروند!
بیشتر از ۵۰۰ تا ماشین که هر کلاس و طبقه و سال و کشوری رو شامل میشه و از ماشین سهچرخ که به درد حرکت توی دهکدههای کوچیک میخوره تا سوپر اسپورتهای مخوف و کامیون و باگی و... خلاصه ترکیب عجیبی از ماشینها داره این بازی که کمتر جایی مشابهش رو دیدم.
+ تنوع بالا توی مسابقات و بخشهای فان و جالب در کنار بخشهای رسمیتر
+ صداگذاری درجه یک ماشینها
+ محتوای هفتگی که تنوع خیلی خوبی داره و باعث میشه آدم از ماشینهای متنوع استفاده کنه و جوایز جالبی هم به دست بیاره.
- نکته منفی خاصی ندیدم که روی تجربه بازی اثر بذاره ولی اگه بخوام خیلی گیر بدم، دو تا موضوع هست. یکی تعداد آهنگهای بازی که به نظرم برای یه ریسینگ با این عظمت کم هستن. کیفیتشون خوبه ولی وقتی دهها ساعت بازی میکنی، بعد از یه مدت تکراری میشن.
- کل بخشهای داستانی با حضور شخصیتهای انسانی!
من از قدیم مخالف اضافه شدن داستان و آدمیزاد به بازیهای ریسینگ بودم و توی FH5 هم تنها بخشهای بازی که اذیتم میکردن، همینها بودن. یعنی از نوع صحبتها و دیالوگها تا صداپیشگی، بدجوری روی اعصابم بود! یه حالت اغراقآمیزی هم توی حرف زدنشون داشتن و به زور میخواستن همه چیز رو جذاب و خفن نشون بدن و مثلاً یه Wow ساده رو میگفتن «واهاعاعو»!
Ori and the Will of the Wisps
10/10
+ گرافیک هنری بنیانفکن، در حد زیباترین تابلوهای نقاشی
+ گیمپلی جذاب و اعتیادآور با کیفیت بالا
+ حس و حال مترویدونیایی درجه یک
+ موسیقیهای فوقالعاده
+ داستان عالی و شخصیتهای دوستداشتنی
+ به شدت خفن در زمینه درآوردن اشک مخاطب!
نسخه اول هم این مدلی بود و همون اوایل بازی یه کاری کرد که شماره چشمهام بالا رفت از شدت اشک ریختن، و اینجا هم دوباره نابودمون کرد. مثل اون صحنهای که
کودکی اون جغد زشته رو نشون میده که چطوری بقیه جونورها طردش کردن و باعث شدن به اینجا برسه، تا پایان بازی و عاقبت «اوری». ولی جایی که دیگه رسماً روح و روانم رو به هم ریخت و الآن که باز بهش فکر میکنم هم میخواد اشکم دربیاد، اون صحنه بعد از مبارزه با جغده بود که با یه حالت مظلومانهای رفت سر مزار پدر و مادرش و پناه برد به اونها...
- تموم شدن بازی!
کاش دو برابر این طول میکشید!
Psychonauts 2
9.5/10
+ داستان عالی و شخصیتپردازیهای فوقالعاده
+ صداپیشگیهای درجه یک
+ گیمپلی متنوع و باحال با امکانات فراوان
+ گرافیک هنری زیبا
+ اون مرحلهای که
باید اعضای گروه موسیقی رو دور همدیگه جمع میکردیم. واقعاً چیز عجیبی بود و ذوبم کرد از شدت زیبایی و خلاقیت!
+ اون بخش از بازی که
حالت پروپاگاندا داره و پیشزمینه داستان رو به شکل موزیکال دنبال میکنیم و در حالی که سوار وسیله تفریحی هستیم، یه آهنگی هم پخش میشه که به شدت جالبه!
- اندک مشکلاتی توی المانهای پلتفرمی
- امکان رد کردن بعضی از آیتمها و بخشهای جانبی. کلاً این قضیه توی بازیها خیلی آزارم میده که مثلاً دو تا راه جلوم هست و میخوام اول وارد مسیر فرعی بشم و آیتمها و چیزهای مختلف رو به دست بیارم و بعد برم سراغ مسیر اصلی، ولی بعضی وقتها نشونهی درستی به آدم داده نمیشه و اشتباهی میریم توی مسیر اصلی و بعدش کاتسین میاد و دیگه نمیشه برگشت توی اون یکی مسیر.
Children of Morta
9.5/10
+ یه بازی درجه یک که نشون میده تیمهای ایرانی هم میتونن بترکونن و کاری کنن که هم استانداردهای جهانی رو داشته باشن و هم حس و حال ایرانی.
+ صداپیشه ایرانی، اون هم با صدای فوقالعاده زیبا
+ داستان جالب و شخصیتهای باحال که هرکدوم قدرتهای خاص خودشون رو داشتن و تنوع بالایی به مدل مبارزات میدادن.
+ گیمپلی بسیار اعتیادآور و جذاب با استفاده مناسب از المانهای روگلایک
+ گرافیک هنری خیلی خوب
+ موسیقیهای شنیدنی
- یه سری باگها در زمینه صداگذاری و جملاتی که گوشه و کنار بازی نوشته میشد.
- با وجود روگلایک بودن، بعضی وقتها تنوع توی رندوم بودن محیطها کم بود و اگه یه ذره بیشتر تغییر پیدا میکردن، بهتر بود.
Narita Boy
9.5/10
+ یه بازی متفاوت و منحصربفرد که مشابهش رو خیلی کم دیدم.
+ اتمسفر محشر و دنیای جذاب
+ گرافیک هنری فوقالعاده
+ بمب نوستالژی برای جماعت دهه ۶۰
+ داستان جالب و یک سری بخشهای تأثیرگذار
+ پایان محشر که
خبر از تغییر سبک بازی میده و ایشالا اگه نسخه بعدی ساخته بشه، وارد سبک Beat 'em up میشه و از حالت شمشیری درمیاد.
+ موسیقیهای گوشنواز. فقط این دو تا رو گوش کنین و لذت ببرین (تازه ترکیب موسیقیها با اتمسفر بازی و اون مراحل باعث میشه چند برابر خفنتر هم بشن):
+ در مجموع یکی از اون بازیهایی هست که بعیده به این زودیها از ذهنم خارج بشه. از اون بازیهایی که یه لذت خاصی به آدم میدن و یه جوری توشون غرق میشی که ایراداتشون رو به سختی میبینی!
- گیمپلی بازی میتونست یه ذره سختتر و پیچیدهتر باشه.
- المانهای پلتفرمی کیفیت خیلی بالایی نداشتن.
- بعضی جاها ۶۰ خط پشت سر هم نوشته میشد و اگه اینا کوتاهتر بودن، بهتر بود.
Death's Door
9/10
+ دنیای زیبا و تماشایی با شخصیتهای مثبت و منفی باحال
+ گیمپلی اعتیادآور و باکیفیت
+ انواع و اقسام آیتمها و محلهای مخفی که ارزش زیادی به گشت و گذار توی بازی میدن.
+ گرافیک هنری فوقالعاده
+ موسیقیهای درجه یک و به شدت گوشنواز
- عدم وجود نقشه. البته توی این مدل بازیها، کلاً نقشه شبیه فحش میمونه و سازندهها از قصد سراغش نمیرن، ولی برای کسی مثل من که حافظهش داغونه، نداشتن نقشه خیلی مصیبته.
Halo Infinite
9/10
+ گیمپلی درجه یک که کمتر رقیبی بین شوترهای کنسولی داره و به شدت لذتبخشه.
+ آزادی عمل بسیار بالا در مبارزات و استفاده از امکانات محیطی
+ قلاب انداختن مسترچیف که به تنهایی کلی جذابیت بازی رو بالا برده و الآن دیگه نمیتونم Halo رو بدون قلاب تصور کنم!
+ داستان جالب که هم حس و حال عظیم همیشگی رو داشت و هم یه حالت شخصیتر در ارتباط با مسترچیف.
+ شخصیت The Weapon از هر نظر، چه صداپیشگی و چه شکل و شمایل و از همه مهمتر شخصیتپردازی و دیالوگهاش که باعث میشد یه موجود دوستداشتنی باشه و ترکیبی از لحظات تلخ و شیرین رو رقم بزنه. کلاً ایشون توی همین بازی یه کاری کرد که نسبت به کل حضور Cortana توی بازیهای قبلی بیشتر باهاش حال کردم.
+ شخصیتهای منفی. نمیتونم بگم خیلی پیچیده و خاص بودن، ولی حال و هوای باحالی داشتن و یه جورایی به فضای بازی میخوردن. یه حسی بهم میدادن شبیه این فیلمهای رزمی که طرف مرحله به مرحله جلو میره و یکییکی شخصیتها رو از سر راه برمیداره تا به رئیسشون برسه.
+ موسیقی که همیشه جزو نقاط قوت Halo بوده و اینجا هم خیلی خوب بود.
+ گرافیک بازی هم با اینکه جای بهتر شدن داشته و اگه نسل قبل محدودش نمیکرد خیلی جالبتر میشد، ولی باز در نوع خودش خوبه، مخصوصاً از نظر نورپردازی.
+ طراحی محیطهای داخلی هم فوقالعاده هست و نشون میده که سازندههای بازی اگه بخوان سراغ یه اثر خطی با محیطهای محدود برن، میتونن خیلی کارها بکنن. به عنوان کسی که از قدیم عاشق این مدل طراحیهای مرموز و فضایی بودم، خیلی لذت بردم از اون بخشها.
+ برجهای پروپاگاندا!
- اپنورلد بودن بازی بهش آسیبی نزده بود، ولی به نظرم میشد استفادههای بیشتری از این قضیه کرد و مأموریتهای فرعی جالبتری طراحی کرد.
- هندلینگ وسایل نقلیه. نمیدونم من پیر شدم یا نحوه کنترل وسایل نقلیه نسبت به قبل بدتر شده بود. توی نسخههای قبلی مشکل خاصی با این قضیه نداشتم، ولی اینجا نمیتونستم مثل آدم ۱۰ ثانیه رانندگی کنم!
البته طراحی محیطها هم توی این قضیه نقش داشت و خیلی جاها به خاطر درخت و سنگ و... نمیشد راحت با ماشین حرکت کرد.
The Artful Escape
9/10
+ طراحی هنری درجه یک، از محیطها تا جک جونورها و همه چیز.
+ موسیقیهای محشر
+ حس و حال موزیکال و گیتاری!
+ مبارزات موزیکال که حس و حال Guitar Hero رو زنده میکردن.
- بیش از حد کوتاه بود و دوست داشتم خیلی بیشتر از اینا طول بکشه.
- کلاً چیزی به نام سختی نداشت و اگه بعضی جاها مثل مبارزات موزیکال یه ذره سختتر میشد، خیلی بیشتر حال میکردم.
A Plague Tale: Innocence
8.5/10
+ اتمسفر خفن
+ گرافیک به شدت عالی و جزو بهترینهای نسل جدید
+ گیمپلی متفاوت با ایدههای جذاب
+ فیزیک موش!
+ داستان جالب که به خوبی مخاطب رو تا آخر دنبال خودش میکشونه.
+ صداپیشگی عالی شخصیتها، مخصوصاً پسرک
- اگه کوتاهتر بود، بهتر بود.
- خستهکننده شدن در بعضی بخشها
Unpacking
8.5/10
+ ایده درجه یک در مورد جا دادن وسایل مختلف توی خونه
+ به شدت آرامشبخش و لطیف
+ روایت جالب داستان، بدون کاتسین و دیالوگهای طولانی و...
+ گرافیک هنری ساده ولی زیبا
- بسیار کوتاه! به نظرم میشد چند تا مرحله بیشتر داشته باشه.
- با اینکه یه سری اتفاقات جالب توی بازی میافته، ولی باز میشد کارهای متفاوتتری هم بکنن که مراحل یه ذره تفاوت بیشتری با همدیگه پیدا کنن.
Guardians of the Galaxy
8.5/10
+ داستان جالب و شخصیتهای باحال با شخصیتپردازیهای خیلی خوب، هم در بخش مثبت و هم منفی.
+ صداپیشگیهای فوقالعاده برای تکتک شخصیتها
+ طراحی شخصیتها واقعاً عالی بود (Star-Lord یه ذره پایینتر از بقیه). یعنی ترکیب طراحی و صداپیشگی شخصیتها جوری بود که گروه نگهبانان کهکشان توی این بازی رو به فیلمهای مارول ترجیح میدم.
مخصوصاً Drax که واقعاً غوغا بود و از نوع صحبت کردن تا دیالوگها و کُندذهنیش در مورد بعضی جملات، خیلی باحال از آب در اومده بود.
+ گیمپلی نسبتاً خوب که البته میتونست بهتر هم باشه.
+ گرافیک تکنیکی خوب توی حالت 60fps. من کلاً وقتی یه بازی حالت 60fps داشته باشه، دیگه نمیتونم سراغ 30fps برم و اینجا هم با اینکه یه حالت ری تریسینگ هم داشت و چند بار توی جاهای مختلف که حس میکردم قشنگ میشه امتحانش کردم، باز به نظرم اصلاً در حدی ارزش نداشت که فریم ریت نصف بشه.
+ گرافیک هنری خوب در بعضی بخشها.
+ موسیقیهای لیسانسی درجه یک و معروف
+ کازمو!
- گیمپلی با وجود کیفیت تقریباً خوبش، جای کار بیشتری داشت. البته هر چی جلوتر رفتم بهتر شد و برخلاف ساعتهای اول که حتی نزدیک بود کنار بذارمش، به تدریج بیشتر ازش لذت بردم و از اواسط بازی به بعد هم ترکیب قدرتهای شخصیتها خیلی لذتبخش بود. ولی باز یه حس شُل و وِلی توی بعضی لحظات داشت که کاش این حس کمتر بود.
- گرافیک هنری بعضی از بخشهای بازی رو دوست نداشتم و نوع رنگآمیزیها با سلیقهم جور نبود. من کلاً عاشق بازیهای رنگارنگ هستم، ولی اینجا دیگه زیادی صورتی و زرد و اینا میدیدیم.
- میشد استفاده بیشتری از پتانسیل سفینه برای مبارزات هوایی بکنن و اگه روش وقت میذاشتن، راحت میتونست یه سری بخشهای جذاب به بازی اضافه کنه. حالا نه در حد Ace Combat، ولی به عنوان یه بخش جانبی خیلی پتانسیل داشت.
- باگهای اساسی توی بعضی از بخشها که مجبورم میکرد از اول چکپوینت رو لود کنم.
Yakuza 6
8.5/10
+ یه دنیای جالب و جذاب که با اینکه نسخههای قبلی یاکوزا رو تجربه نکرده بودم (به جز Judgment که ارتباط مستقیمی با این سری نداره)، به خوبی توش غرق شدم. البته طبیعیه که لذتی که طرفدارهای قدیمی این مجموعه میبرن، از کسی مثل من که یهویی پریده توی نسخه ششم بیشتره ولی خوندن همون خلاصه داستانهای قبلی که توی خود بازی ارائه میشه، کفایت میکرد که کم و بیش با داستان و شخصیتها آشنا بشم و بتونم از اول تا آخر ماجرا رو دنبال کنم.
+ شخصیتپردازیهای مناسب، از اصلیها تا بروبچ هیروشیما و شخصیتهای خبیث و...
+ سورپرایزهای داستانی خفن.
+ مسخره بازیهای معروف ژاپنی در قالب مأموریتهای فرعی و حرکات عجیب و غریب شخصیتها!
- انجام بعضی از کارهای تکراری برای هزاران بار، مثل مبارزات که با وجود امکانات زیادی که میداد، خیلی سریع تکراری میشد و هی چند نفر میریختن سرمون و میترکیدن و گروه بعدی و...
- میشد کوتاهتر باشه و این همه کِش نیاد.
- بعضی اتفاقات بیمنطق که البته توی آثار ژاپنی طبیعیه.
Kingdom Hearts 3
8/10
+ یه دنیای عظیم و رنگارنگ با تنوع بسیار بالا توی محیطها و شخصیتها
+ غرق شدن در حس و حال نوستالژیک انیمیشنهای دیزنی
+ گیمپلی خوب با امکانات بسیار زیاد
+ در مورد داستان نمیتونم نظر دقیقی بدم، چون نسخههای قبلی رو بازی نکردم و اینجا هم یه سری از کاتسینها رو رد کردم، ولی از بعضی بخشهای داستانی خوشم اومد و اواخرش هم با اینکه آشفته شده بود، حس و حال جالبی داشت.
+ گرافیک خوش آب و رنگ و زیبا
+ موسیقیهای قشنگ
- مرحله Big Hero 6
- کِش اومدن بیش از حد بعضی از بخشهای بازی
- نفهمیدن یه سری از موارد داستانی که البته ایراد از خودم بود!
- طراحی زشت شخصیتهای منفی
The Ascent
8/10
+ گیمپلی جذاب و بسیار اعتیادآور
+ گرافیک فوقالعاده
+ حس و حال شلوغ و خر تو خر!
+ اتمسفر عالی
- بعضی جاها حس و حال تکراری پیدا میکرد.
- بعضی وقتها حرکت بین مأموریتها الکی طولانی میشد و اگه سیستم Fast Travel بهتری داشت، بازی هم کیفیتش بالاتر میرفت.
- باگهای آزاردهنده
Gears of War 4
8/10
+ گیمپلی عالی، حتی با اینکه نسبت به نسخههای قبلی تغییر خیلی خاصی هم نکرده و سالها از معرفی این گیمپلی توی GeoW میگذره.
+ گرافیک بسیار خوب، با وجود اینکه بازی برای ۵ سال قبل بوده.
- شخصیتهای جدید اصلاً جذابیت شخصیتهای قبلی رو نداشتن و انگار همینطوری اومده بودن که فقط داستان جلو بره. یعنی ابهت مارکوس فینیکس و همراهانش کجا و این جوونکها کجا! حالا عیبی هم نداره که مثلاً داستان سراغ نسل جوون رفته باشه و به تدریج باتجربهتر بشن، ولی کلاً به نظرم شخصیتپردازی خوبی نداشتن.
- در مجموع داستان رو زیاد دوست نداشتم و به نظرم خیلی هولهولکی پیش رفت و میشد مقدمهچینی بهتری داشته باشه. پایان هم خوب نبود و اصلاً اون حسی که باید بهم منتقل میکرد رو نکرد.
- بخشهای Hordeمانند توی داستان اصلی.
Halo 5: Guardians
8/10
+ گیمپلی خوب و دلچسب
+ گرافیک مناسب، حتی بعد از گذشت سالها
+ بعضی بخشهای حماسی
+ بعضی المانهای داستانی
- بعضی دیگه از المانهای داستانی!
کلاً به نظرم داستانش بد نبود، ولی نحوه روایتش رو دوست نداشتم.
- نچسب بودن لاک و تیمش و دشواری توی ارتباط برقرار کردن باهاشون
- بعضی مراحل و مأموریتهای خستهکننده
Dirt 5
7.5/10
+ گیمپلی نسبتاً خوب برای سبکی که در نظر داشتن. قابل مقایسه با بهترینهای ریسینگ نیست، ولی در مجموع قابل قبوله و البته کمی شُل!
+ تنوع متوسط در پیستها و مسابقات
+ حس و حال مهیج
- گرافیک هنری به شدت دافعهبرانگیز برای سلیقه من
- کیفیت نهچندان خوب ماشینها در مقایسه با ریسینگهای معروف دیگه
- زور زدن بیش از حد برای جذاب نشون دادن بازی
- تکراری شدن بعد از چند ساعت
The Dark Pictures Anthology: Man of Medan
7.5/10
+ گرافیک فوقالعاده
+ حس ترس نسبتاً خوب، ولی نه خیلی زیاد. یعنی من که معمولاً به بدبختی بازیهای ترسناک رو انجام میدم هم خیلی به فنا نرفتم!
+ یه سری ایدههای جالب در داستان و گیمپلی
- کیفیت پایین حرکت در محیط که بعضی جاها یادآور بازیهای دوران PS1 بود که هنوز سازندهها خوب با نحوه حرکت توی محیطهای سهبعدی آشنا نشده بودن!
- اقدامات احمقانه شخصیتها که البته توی این جور آثار ترسناک، معمولاً اتفاق میافته!
- بعضی از انتخابها و تصمیمهای لحظهای، لذت گیمپلی رو خراب میکردن.
Exo One
7/10
+ یک تجربه متفاوت و عجیب که وسط بقیه بازیها میتونه تنوع خوبی برای آدم ایجاد کنه.
+ گرافیک قشنگ با مناظر دیدنی (البته نه اگه از فاصله خیلی نزدیک به بافتهای محیط نگاه کنیم)
+ اتمسفر خوب
- گیمپلی با وجود بعضی ویژگیهای جالبش، مشکلاتی هم داشت و حتی تا اواخر بازی هم کنترل بازی رو به شکل کامل یاد نگرفتم و بعضی جاها توی در و دیوار میرفتم!
- بازی کوتاه بود، ولی به نظرم حتی کوتاهتر هم میتونست باشه.
The Gunk
7/10
+ محیطهای سرسبز و رنگارنگ که حس خیلی خوبی به آدم میدن و یه حالت خمیری باحالی دارن.
+ گرافیک هنری قشنگ که بعضی جاها با نورپردازی خوب ترکیب میشه و صحنههای زیبایی رو خلق میکنه.
+ استفاده از وسیله اصلی بازی یه حالت لذتبخشی داره.
- داستان پندآموز، ولی زیادی کودکانه!
- عدم استفاده کامل از پتانسیلهایی که بازی داشت و میتونست خیلی بهتر از اینا باشه.
- بیش از حد آسون بود و اگه یه ذره سختتر میشد، لذتش هم بالاتر میرفت.
- میتونست معماها و پازلهای جالبی داشته باشه، ولی خبر خاصی از این چیزها نبود.