امتياز اعضای بازی سنتر به عناوین پلتفرم های Xbox

'USG Ishimura'

CEC Engineer Isaac Clarke
کاربر سایت
xbg.jpg

خب نسل نهم کنسولها هم با عرضه 2 کنسول مایکروسافت یعنی Xbox Series X و Xbox Series S شروع شد.
همه ما دیر یا زود کنسولهای نسل جدید رو میخریم و بازیهای جدید رو بازی میکنیم.
به رسم هر نسل، تاپیکی زده میشه تا اعضا نظرات و نمراتشون رو مورد بازیهای این 2 کنسول اعلام کنن.
فقط توجه داشته باشید که صحبت در مورد بازیها رو به تاپیک خودش محدود کنید تا اینجا رو موضوع اصلیش متمرکز بمونه.​
 
آخرین ویرایش:
من مثلاً می‌خواستم هر چند وقت یه بار یه امتیازی به بازی‌هایی بدم که روی اکس‌باکس (بخوانید گیم‌پس) تجربه کردم، ولی کلاً فراموش شد رفت! :دی بیشتر از سه سال از پست قبلی می‌گذره و برای همین تعداد بازی‌ها خیلی زیاده و فعلاً یه بخش رو می‌ذارم و بعداً هم بخش دوم.

Hi-Fi Rush
10/10
+ یکی از دوست‌داشتنی‌ترین بازی‌های عمرم که از طرفی حس و حال آثار قدیمی رو داره و از طرف دیگه پُر از خلاقیته.
+ گیم‌پلی مبتنی بر ریتم و موسیقی که همیشه عاشق این جور سبک‌ها هستم و حالا با اکشن جذابی ترکیب شده و واقعاً چیز محشریه.
+ گرافیک هنری خوش آب و رنگ
+ موسیقی‌های عالی
+ کاراکترهای جالب با صداپیشگی خوب
+ سورپرایزهای مختلف در داستان و گیم‌پلی
- ندارد!

Norco
9.5/10
+ من هیچ‌وقت اهل بازی‌های ماجرایی اشاره و کلیک نبودم و سبک سختی برام محسوب می‌شه. :دی ولی این بازی چیز متفاوتی بود و کاری کرد که واقعاً لذت بردم از این سبک. برخلاف خیلی از این مدل بازی‌ها که با وجود کیفیت بالا از بی‌منطقی رنج می‌برن (مثلاً باید هر آیتم رو صد جا امتحان کنی و آخرش مشخص می‌شه که باید بستنی رو توی دماغ فلان کاراکتر فرو می‌کردی)، Norco از این نظر خیلی خوب بود و کم پیش می‌اومد که حالت بی‌منطق داشته باشه و البته بیشتر هم دیالوگ‌محور بود تا آیتم‌محور.
+ گرافیک هنری قشنگ و پیکسلی
+ موسیقی‌های زیبا
+ مینی‌گیم‌های جالب
+ داستان فوق‌العاده با پایان عجیب!
+ اتمسفر عالی
- چیزی یادم نمیاد!

Immortality
9.5/10
+ یکی از شگفتی‌های این سال‌های صنعت بازی که با خلاقیت‌های خودش تونست انقلابی در زمینه «فیلم‌های تعاملی» (که چیز جدیدی هم محسوب نمی‌شن و برمی‌گردن به دهه‌ها قبل) ایجاد کنه.
+ شوک بزرگ در اون لحظه‌ای که برای اولین بار متوجه می‌شی اینا فقط یه سری ویدیوی خشک و خالی نیستن و می‌شه با عقب و جلو بردن‌شون به ماجراهای عجیبی رسید.
+ داستان و شخصیت‌پردازی جالب
+ بازی‌های خوب بازیگرها
- ندارد!

Outer Wilds
9/10
+ یکی از خلاقانه‌ترین آثار صنعت بازی با ایده‌های محشر
+ حس گشت و گذار توی سیارات و محیط‌های مختلف فوق‌العاده از آب در اومده. روبرو شدن با بعضی از اتفاقات واقعاً فراموش‌نشدنیه و شاید تا آخر عمر توی ذهن آدم بمونه.
+ موسیقی‌های زیبا
+ داستان جالب و اتفاقات تأثیرگذار با یه پایان درجه یک
+ معماهای تر و تمیزی که حل کردن‌شون حس خیلی خوبی به آدم می‌ده.
- گیم‌پلی توی بعضی بخش‌ها اندکی شل و ول هست و هدایت سفینه هم هرچند بعد از مدتی راحت‌تر می‌شه، ولی همچنان تا آخر یه ذره سخته.

Teenage Mutant Ninja Turtles: Shredder's Revenge
9/10
+ برآورده شدن یکی از آرزوی گیمی بنده که همیشه دوست داشتم نسخه جدیدی از TMNT به سبک بازی‌های NES و سگا جنسیس ساخته بشه.
+ گیم‌پلی مفرح و جذاب با حضور شخصیت‌های مختلف
+ گرافیک هنری عالی، با طراحی‌هایی که به سری ۱۹۸۷ وفادار هستن.
- کاش یه ذره طولانی‌تر بود.
- بازی در حالت تک‌نفره روی درجات سختی بالا یه ذره دردناک می‌شه! :دی نمی‌دونم به خاطر سالمندی هست یا کلاً نوع طراحی بازی این‌طوری بوده که در حالت چندنفره خیلی راحت‌تره. مثلاً Streets of Rage 4 رو تک‌نفره هم خیلی خوب جلو می‌رفتم، ولی این واقعاً بعضی جاهاش سخت بود!

Scorn
9/10
+ یکی از سنگین‌ترین و فجیع‌ترین اتمسفرهایی که توی بازی‌های ویدیویی دیدم.
+ گرافیک هنری حیرت‌انگیز، با حال و هوای آثار H. R. Giger که از طراحی جونورها تا محیط‌ها، واقعاً چیز عجیبیه و خشونت بنیان‌فکن هم اوضاع رو وخیم‌تر می‌کنه.
+ پایان محشر و جالبی که به شدت تلخ و ناامیدکننده هست و می‌تونه هر بشری رو افسرده کنه!
- کوتاه بود.
- سیستم چک‌پوینت بازی مشکلات اساسی داشت و یه بار بازی رو انقدر جای بدی ذخیره کرد که نزدیک بود کلاً ولش کنم.

Yakuza: Like a Dragon
9/10
+ داستان زیبا با حضور کلی کاراکتر مثبت و منفی و خاکستری جذاب که اکثراً شخصیت‌پردازی‌های جالبی دارن و گل سر سبدشون هم ایچیبان هست که تونست با این بازی تبدیل به محبوب قلوب بشه.
+ مبارزات نوبتی جالب با قابلیت‌های متنوع
+ خل و چل بازی‌های عجیب و اتفاقات غریب که یکی از ویژگی‌های کلیدی این مجموعه هستن.
- تکراری شدن بازی در بعضی بخش‌ها
- بخش Yokohama Underground جزو بدترین مراحل این سال‌ها برای من بود و مبارزات تکراری پشت سر هم توی یه محیط زشت و محدود، واقعاً داشت روح و روانم رو نابود می‌کرد.

A Plague Tale: Requiem
9/10
+ داستان جذاب و تأثیرگذار با یه پایان قشنگ
+ یکی از بهترین گرافیک‌های صنعت بازی
+ شبیه‌ساز سیل موش، این بار با کیفیتی بالاتر از قبل که تعدادی از دیدنی‌ترین ست‌پیس‌های صعنت بازی رو ترتیب می‌ده.
+ گیم‌پلی خوبی که پیشرفت‌هایی نسبت به قبل داشته.
+ موسیقی‌های زیبا
- یکی دو بخش از بازی، خسته‌کننده و تکراری بود و با اندکی تغییرات می‌شد بهتر از این بشه.
- محدود بودن به 30fps در زمان عرضه

Yakuza 0
9/10
+ داستان و شخصیت‌پردازی‌های خوب و اتفاقات جالب
+ گیم‌پلی مناسب با امکانات متنوع
+ ماجیمای عزیز!
- مثل بقیه نسخه‌های این مجموعه، بعضی جاها یه ذره کِش میاد و آب توش بستن.

Immortals Fenyx Rising
8.5/10
+ یکی از بازی‌های خوب یوبیسافت در این سال‌ها که متأسفانه اون‌طور که باید و شاید بهش توجه نشد و دنیای جالبش شاید برای همیشه به فنا رفت و نمی‌تونیم دنباله‌هاش رو ببینیم.
+ برداشت طنزی از اساطیر یونان باستان که هرچند بعضی جاها طنزش خیلی جالب نیست، ولی بعضی جاهای دیگه خوب از آب در اومده و بامزه شده.
+ گیم‌پلی اعتیادآور که من رو ده‌ها ساعت سرگرم کرد.
+ گرافیک هنری قشنگ و موسیقی‌های زیبا
+ پازل‌های تر و تمیز
- یه سری ایرادات فنی و باگ‌هایی که با اینکه به اصل بازی آسیب نزدن، ولی اتفاقات عجیبی رو رقم می‌زدن و مثلاً باعث شدن نصف اچیومنت‌ها برام باز نشه!
- دنیای بازی می‌تونست یه ذره متنوع‌تر باشه، با مأموریت‌های جانبی بیشتر.

High on Life
8.5/10
+ طنز درجه یک و در عین حال سخیف (از نوع خوبش!)
+ سلاح‌های سخنگو با شخصیت‌پردازی‌های خنده‌دار و کاراکترهای خل و چل و بامزه
+ گیم‌پلی مناسب که با اینکه خیلی کیفیت عجیب و غریبی نداره، ولی بد هم نیست و به خوبی جواب می‌ده.
+ گرافیک هنری جالب
+ ایده‌های جالبی مثل سالن سینما که می‌شه رفت داخلش نشست و یه فیلم کامل رو از اول تا آخر دید، در کنار کاراکترهایی که وسطش چرت و پرت می‌گن! :دی
- بعضی جاها شاید طنزش درنیاد و یه ذره افت کنه.
- اندک مشکلات فنی

Nobody Saves the World
8.5/10
+ تعداد بسیار زیادی شخصیت که هرکدوم ویژگی‌های خاص خودشون رو دارن و تنوع بالایی به گیم‌پلی می‌دن.
+ گرافیک هنری خوش آب و رنگ
+ موسیقی‌های قشنگ
- تکراری شدن بازی بعد از مدتی
- جای زیادی برای کوتاه‌تر شدن داشت

Gears 5 + Hivebusters
8.5/10
+ گیم‌پلی عالی
+ گرافیک خوبی که همچنان بعد از چند سال دیدنیه.
+ به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد دنیای بازی و پیشینه بعضی از شخصیت‌ها
+ Hivebusters بهترین چیزی هست که The Coalition ساخته و خیلی لذت‌بخش بود.
- با اینکه نسبت به Gears of War 4 بهتر بود، ولی باز با تریلوژی اصلی فاصله داشت.
- بعضی از بخش‌های خسته‌کننده

Lost in Random
8.5/10
+ گیم‌پلی متفاوت و جالب با محوریت تاس
+ گرافیک هنری محشر و خمیری‌مانند
+ طراحی جالب شخصیت‌ها و موجودات مختلف
+ موسیقی‌های زیبا
+ داستان جذاب
- تکراری شدن مبارزات و خسته‌کننده بودن بعضی از بخش‌ها

PowerWash Simulator
8.5/10
امتیاز معنوی: 10/10
+ یکی از اعتیادآورترین تجربه‌های عمرم، در نقش یه بنده خدایی که باید در و دیوار و وسایل مختلف رو بشوره! :دی واقعاً ازش لذت بردم و از این نظر لایق امتیاز کامله، ولی خب اگه بخوام براساس کیفیت بهش امتیاز بدم، ۸.۵ خوبه.
+ مدل‌های مختلف از ابزار شستشو که هرکدوم برای اهداف متفاوتی به کار می‌رن و عمق بیشتری به بازی می‌دن.
- پتانسیل زیادی برای متنوع‌تر شدن مأموریت‌ها داشت.

Chorus
8.5/10
+ یه تجربه فضایی متفاوت که کنترل یکی از سریع‌ترین وسایل نقلیه دنیای بازی رو برعهده بازیکن می‌ذاره و حس و حال خیلی خوبی داره.
+ گیم‌پلی جذاب که البته باید بهش عادت کرد. اوایل ممکنه یه ذره سخت باشه، ولی بعد از یه مدت که باهاش بیشتر آشنا می‌شین، خیلی لذت‌بخش می‌شه.
+ گرافیک تماشایی
- داستانش بد نبود، ولی یه جوری بود! به نظرم نحوه روایتش خوب نبود و به یه شکلی پیش می‌رفت که بعد از مدتی اهمیتش رو برای من از دست داد.

Metal: Hellsinger
8.5/10
+ اثری خلاقانه که سبک شوتر رو با المان‌های ریتمی ترکیب می‌کنه و معجون جالبی تحویل می‌ده.
+ اتمسفر جالب متال
+ موسیقی‌های جذاب، از جمله آهنگی از سرژ تانکیان عزیز!
- بعضی جاها برای منِ پیرمرد یه ذره شلوغ و خر تو خر می‌شد و نمی‌فهمیدم چی به چیه!
- گرافیکش بد نیست، ولی به نظرم می‌تونستن استایل هنری رو یه ذره تغییر بدن که تمرکز آدم روی ریتم مبارزات بیشتر بشه.

Venba
8.5/10
+ یه بازی هندی با محوریت آشپزی! :دی
+ داستان ساده ولی دلنشین و زیبا
+ موسیقی‌های هندی عالی!
+ گیم‌پلی چیز خیلی خاصی نداره و یه سری مینی‌گیم آشپزی رو شامل می‌شه، ولی حس خوبی به آدم می‌ده و من از این مدل مینی‌گیم‌ها خوشم میاد
- به طرز بی‌رحمانه‌ای کوتاه! تا اومد شروع بشه تموم شد و اگه طولانی‌تر بود، خیلی خوشحال می‌شدم.

Quantum Break
8/10
+ داستان پُر پیچ و خمی که تا آخر بازیکن رو دنبال خودش می‌کشونه.
+ گرافیک فوق‌العاده‌ای که همچنان بعد از سال‌ها تماشایی هست.
+ گیم‌پلی جذاب با قدرت‌های جالب
- بازی می‌تونست تنوع بیشتری داشته باشه.
- بخش‌های سینمایی رو دوست نداشتم. از یه طرف به نظرم حواس مخاطب رو از دنیای بازی پرت می‌کنن و از طرف دیگه هم وسطش قطع و وصل می‌شد و گند زد به تجربه داستان! یعنی مجبور می‌شدم بعد از تموم کردن هر بخش، برم توی اینترنت و فیلم پایانی رو ببینم و بعدش بخش بعدی رو شروع کنم. :دی

Tinykin
8/10
+ اثری با حال و هوای بازی Toy Story 2 که خیلی حس و حال بازی‌های دوران PS1 رو به آدم می‌ده.
+ گرافیک هنری قشنگ
+ دنیای خلاقانه با حضور جک جونورهای کوچیک و بامزه که هرکدوم قابلیت‌های خاص خودشون رو دارن.
- گیم‌پلی در مجموع خوبه، ولی بعضی جاها یه ذره شلخته می‌شه و با یه ذره پولیش بیشتر، می‌تونست بهتر از این بشه.

Scarlet Nexus
8/10
+ گیم‌پلی متنوع با حضور شخصیت‌های مختلف
+ گرافیک هنری خوب
+ داستان جالب با غافلگیری‌های مختلف
+ صداپیشگی باکیفیت شخصیت‌ها
+ حس و حال انیمه‌ای
- بیش از حد طولانی بود و می‌تونست کوتاه‌تر باشه. تازه من فقط یه دور تمومش کردم و اگه درست یادم باشه، اصل ماجرا اینه که دو دور تموم کنیم تا داستان رو از دو زاویه مختلف ببینیم.
- گرافیک بازی در کنار زیبایی‌ها، از جهاتی هم کثیفه و جا برای بهتر شدن داشته.

Maneater
8/10
+ ایفای نقش کوسه!
+ گیم‌پلی فان و مفرح که لِوِل‌آپ شدن توش خیلی حس خوبی داره.
+ طنز بامزه و خز (از قصد این‌طوریه، نه اینکه نکته بدی محسوب بشه)
+ خشونت بالا
- بعضی جاها حس شلخته‌ای داشت و می‌تونست یه ذره تر و تمیزتر باشه.
- نیاز به تنوع بیشتری داشت.

Road 96
8/10
+ یه بازی ماجرایی خلاقانه و متفاوت با حال و هوایی که کمتر مشابهش رو دیدم.
+ نحوه روایت داستان و مدل خاص پیش‌روی در بازی با حضور کاراکترهای مختلف که هر دفعه اتفاقی برای کاراکتر اصلی می‌افته و مثلاً دستگیر می‌شه یا می‌میره و بعدش با کاراکتر بعدی بازی می‌کنیم، در حالی که بیشتر از قبل با شخصیت‌های مختلف داستان آشنا شدیم.
- اندکی شعاری، ولی نه در حدی که خیلی اذیت کنه.
- دوست داشتم کنترل بیشتری روی ماجراهای بازی داشتم و بعضی جاها اتفاقات ناخواسته‌ای می‌افتاد که اعصابم رو خرد می‌کرد!

Jurassic World Evolution 2
8/10
+ مدیریت باغ وحش دایناسوری!
+ تنوع فوق‌العاده دایناسورها و امکانات مختلف برای نگهداری از اون‌ها
+ سناریوهای جالب برای مواقع خطر و بیماری و فرار دایناسورها
+ گرافیک مناسب با توجه به سبک بازی
- اندکی پیچیده برای بنده! کلاً این سبک بازی‌های مدیریتی از قدیم برام سخت بودن و خیلی کم سراغ‌شون می‌رم. ولی این یکی چون دایناسور داشت، گفتم یه امتحانی بکنم و با اینکه خیلی لذت بردم، ولی بعضی جاها به بن‌بست می‌رسیدم و مراکز سرگرمی که می‌ساختم به فنا می‌رفتن! :دی

Wo Long: Fallen Dynasty
8/10
+ گیم‌پلی جذاب و اعتیادآور
+ بعضی از باس‌های خفن و فراموش‌نشدنی
+ بخشی از موسیقی‌های بازی
- معضلی به نام تکراری شدن
- داستان بازی به شکل جالبی روایت نمی‌شد و از یه جایی به بعد کلاً اهمیتش رو برای من از دست داد.
- گرافیک بازی باید خیلی بهتر از این بود و همچین چیزی برای دوران فعلی جالب نیست.

Prodeus
8/10
+ عطر و طعم لذت‌بخش شوترهای کلاسیک
+ گیم‌پلی جذاب و باکیفیت
+ گرافیک نوستالژیک و باحال
- بیش از حد شلوغ و آشفته توی بعضی از بخش‌ها
- از یه جایی به بعد خیلی تکراری می‌شد.

Life is Strange: True Colors
7.5/10
+ داستان نسبتاً خوب که بعضی جاها خیلی آروم پیش می‌ره، ولی بعضی جاها هم جذابیت‌های خاص خودش رو داره.
+ شخصیت‌های بازی اکثراً خوب شخصیت‌پردازی شدن، ولی جای کار بیشتری هم داشتن.
+ گرافیک و موسیقی‌های خوب
- بعضی از تصمیم‌های بازیکن اهمیت خاصی توی داستان ندارن.
- یه سری بخش‌ها خیلی کِش میان.

Planet of Lana
7.5/10
+ گرافیک هنری زیبا
+ طراحی جالب موجودات مختلف، از ربات‌ها تا جونور گوگولی همراه‌مون
+ موسیقی‌های گوش‌نواز
- کنترل نه‌چندان خوب کاراکتر در بعضی از بخش‌ها
- حوصله سربر بودن بعضی قسمت‌ها
- صدای اعصاب‌خردکن کاراکتر اصلی و بقیه آدم‌ها که یه سری اصوات نامفهوم رو انقدر به کار می‌بردن که حالم داشت به هم می‌خورد!

As Dusk Falls
7.5/10
+ داستان جالب و نحوه روایت عالی
+ احتمالاً ارزش بالای تصمیمات بازیکن توی اتفاقات مختلف. از این نظر می‌گم احتمالاً که فقط یه حدس هست و مطمئن نیستم! :دی ولی با توجه به چیزی که توی بازی دیدم، به نظر می‌رسه از این مدل بازی‌های ماجرایی نیست که ۵۰۰ تا تصمیم جلوت می‌ذارن و در نهایت همه اینا به ۲،۳ تا نتیجه ختم می‌شه.
- خسته‌کننده شدن بازی در بعضی از بخش‌ها
- سبک بصری بازی رو زیاد دوست نداشتم. شاید نشه گفت مشکل خاصی داره و می‌تونه برای خیلی‌ها هم جذاب باشه، ولی به دل من ننشست و بیشتر از اینکه هنری باشه، یه حس چیپ و سطح پایینی داشت.

Somerville
7.5/10
+ گرافیک هنری خوب
+ داستان نسبتاً جالب با یه سری غافلگیری‌ها
- ایراداتی در گیم‌پلی و نحوه حرکت در محیط
- با اینکه بازی از جهاتی خوب بود، ولی یه جورایی ناامیدکننده هم بود و با توجه به اینکه انتظار یه چیزی شبیه Limbo و Inside رو داشتم، اصلاً نتونست به پای اون‌ها برسه.
 
1752510420376.png
Dante's Inferno (2010)
(Xbox 360)

نکات مثبت: طراحی محیطی جذاب و تجسم‌یافته از جهنمِ «کمدی الهی»؛ سیستم مبارزات جذاب و آغشته با کمبوهای اعتیادآور؛ بخش معماهای سرگرم‌کننده؛ کات‌سین‌های خوب؛ پرهیز از ارائه صفحه لودینگ‌های طولانی
نکات منفی: دوربین ناکارآمد در بخش پلتفرمر؛ باس‌فایت‌های آسان؛ روایت گیج‌کننده داستان؛ رویکرد تکراری بازی در 20 دقیقه پایانی

Score: 8.5

پ.ن 1: بالاخره بعد از سه بار خرابی دیسک، تمومش کردم!
پ.ن2: جواهری در نسل هفتم؛ جوابی به ادانماهای نسل هشتم و نهم 🦆 :D
پ.ن 3: درود بر این نسل تکرارنشدنی و مرگ بر بازی‌های امروزی!​
 
1755494641571.png
Brothers in Arms: Hell's Highway (2008)
(Xbox 360)

نکات مثبت: یکی از واقع‌گرایانه‌ترین بازی‌های جنگ جهانی دوم؛ ترکیب بی‌نظیر گان پلی و سیستم کاورگیری؛ نبردهای جذاب و واقع‌گرا؛ لنداسکیپ خوش رنگ و لعاب
نکات منفی: افت فریم در کات‌سین‌ها و مقداری لگ در جریان بازی؛ گان پلی ضعیف در بُعد اول‌شخص؛ طراحی نه‌چندان جالب صورت شخصیت‌ها

Score: 8

 
View attachment 389296
Brothers in Arms: Hell's Highway (2008)
(Xbox 360)

نکات مثبت: یکی از واقع‌گرایانه‌ترین بازی‌های جنگ جهانی دوم؛ ترکیب بی‌نظیر گان پلی و سیستم کاورگیری؛ نبردهای جذاب و واقع‌گرا؛ لنداسکیپ خوش رنگ و لعاب
نکات منفی: افت فریم در کات‌سین‌ها و مقداری لگ در جریان بازی؛ گان پلی ضعیف در بُعد اول‌شخص؛ طراحی نه‌چندان جالب صورت شخصیت‌ها

Score: 8

هدایت جوخه های مختلفش خیلی جذاب بود، خیلی هم کارایی داشتن و اینکه واقعا بدون تاکتیک درست اصلا نمیشد جلو رفت
 
1757129482153.png
Enslaved: Odyssey to the West 2010
(Xbox 360)

نکات مثبت: گرافیک جذاب و روان؛ طراحی خوب چهره و فیزیک انیمیشن‌ها؛ روایت سینمایی و هیجان‌انگیز؛ مکانیزم ساده پلتفرمینگ؛ صداپیشگی عالی شخصیت‌ها (ازجمله اندی سرکیس)
نکات منفی: دوربین گیج‌کننده؛ مقداری لگ و افت فریم در مراحل پایانی بازی؛ چپتر 13 خسته‌کننده

Score: 8.5

پ.ن: مرگ بر بازی‌های نسل هشتم و نهم! :D 🦆
 
Assassin's Creed Syndicate
من نمی‌دونم چطوری یک بازی با این اتمسفر خفن ، و داستانی عالی و گیم پلی نسبتا عالی از دستم در رفته بود...
نکات مثبت بازی خیلی زیاد و خوب بودن نسبت به این اساسین های جدید
گرافیک هیولای و باور نکردنی بعد این همه سال
اتمسفر تیره و تاریک
طراحی نسبتا گوتیک محیط
طراحی عالی نقشه بازی
سیستم ارتقا نسبتا کوتاه و مفید بازی
موسیقی های خوب
طراحی شخصیت های اصلی و فرعی خیلی عالی و شخصیت پردازی خوبی هم داشتن
سیستم مبارزه بازی خیلی خوب بود ولی یکم هم عجیب و غریب بود یکم تمام کننده ها خیلی طولش میدادن
و در آخر هم واقعا حس و حال یک اساسین واقعی رو میداد مثل همون اساسین های قبلی منو بازی هم شبیه نسخه دوم بود
در کل بازی خیلی قابل احترامی بود امضای این سری همین شکل بازی بود ولی یک سری رگ های هم درس داشت سیستم لول آپ نقشه و پیشبرد کمپ ها که در آخر به همین سیستم پیشرفته ای که در سه گانه بعدی تبدیل شد بنظرم غیر از سیستم مبارزه خیلی بهتر از یونیتی بود البته کمتر هم باگ داشت
در کل ۸ از ۱۰
ببخشید شرمنده من این بازی رو کامپیوتر تموم کردم نمی‌دونم اشتباه شد اومد اینجا لطف یکی به بخش امتیاز دهی قسمت کامپیوتر انتقال بده...
 
Clair Obscur: Expedition 33
10/10
+ یکی از بزرگ‌ترین غافلگیری‌های بنده در ۳۰ و خرده‌ای سال گیمری
+ سیستم مبارزات عالی که گیم‌پلی نوبتی رو با مواردی مثل QTE و پری به بهترین شکل ممکن ترکیب کرده
+ تعدادی از بهترین موسیقی‌های صنعت سرگرمی. بازی‌هایی زیادی داریم که موسیقی‌های قشنگی دارن، ولی کمتر چیزی رو در حد این بازی یادم میاد که این تعداد موسیقی درجه یک و محشر داشته باشه. یعنی خیلی از بازی‌ها نهایتاً چند تا قطعه عالی دارن و یه سری قطعه خوب و متوسط، ولی Expedition 33 شاید ۲۰،۳۰ تا قطعه فوق‌العاده داشت. از غم‌انگیز و تأثیرگذار تا حماسی و اکشن و حتی موارد کمدی و جالب.
+ صداپیشگی درجه یک شخصیت‌های مختلف
+ گرافیک هنری زیبا و طراحی‌های تر و تمیز، از آدم‌ها و جک جونورها تا محیط‌ها.
+ داستان به شدت زیبایی که از همون دقایق اول مخاطب رو خفت و به بهترین شکل ممکن غرق می‌کنه و پشت سر هم اتفاقات جالب رو جلوش می‌ذاره، به همراه شخصیت‌پردازی عالی برای اکثر افراد.
+ نحوه روایت داستان که گذشته از کاتسین‌های تماشایی با کارگردانی عالی، به شکل جذابی از طریق نوشته‌ها هم دنبال می‌شه و مثلاً می‌فهمیم اعضای فلان گروه تا این نقطه اومدن و توسط یه جونور مخوفی شهید شدن. گروه نمی‌دونم چندم مسئولیت نصب اون قطعات برای بالا رفتن از موانع رو داشته. اون یکی گروه از بروبچ پهلوونی تشکیل شده بوده که انقدر قدرت بالایی داشتن که لباس‌ها رو مزاحم کارشون می‌دیدن و لخت(!) می‌پریدن وسط میدون و با دشمنان مبارزه می‌کردن و...
+ طنز محشر. بازی به طور کلی خیلی غم‌انگیزه، ولی بعضی جاها یه دفعه یه سکانس کمدی شکل می‌گیره و یه شخصیت خل و چل یا دیالوگ خاصی از راه می‌رسه که آدم رو منهدم می‌کنه!
- نداشتن نقشه. البته توی ۹۰٪ مراحل مشکلی ایجاد نمی‌کرد، ولی بعضی جاها ترجیح می‌دادم یه نقشه‌ای دم دست باشه.
- نداشتن ژورنال و منویی برای اطلاع از اینکه تا این لحظه چه کردیم و چه مأموریت‌های جانبی رو دنبال می‌کنیم. برای یه آلزایمری مثل من واقعاً همچین چیزی عذاب‌آور بود و از یه جایی به بعد مجبور شدم خودم یادداشت‌برداری کنم! :دی
- باس‌فایت Simon به نظرم طراحی خوبی نداشت. دشمن‌های سخت توی بازی‌ها دو حالت دارن، یا سختی منطقی دارن که حتی اگه خیلی هم فجیع باشه باز یه مفهومی توش هست، یا سختی اعصاب‌خردکن که به نظرم این یکی از گروه دوم بود. برخلاف یه سری از دشمن‌ها و باس‌های بازی که سختی منطقی داشتن و مبارزه باهاشون با وجود این سختی لذت‌بخش بود، این باس فقط از نظر طراحی کاراکتر و اتمسفر و موسیقی خوب بود ولی از نظر گیم‌پلی به دلم ننشست. آمار دقیقی که طبیعتاً ندارم ولی حدس می‌زنم حداقل ۹۰٪‌ افرادی که شکستش دادن، از اون روش‌های تک‌ضرب و فلان و چنان استفاده کردن که تفاوت خاصی با چیت زدن ندارن و شاید فقط ۱۰٪ یا کمتر تونسته باشن واقعاً در یک مبارزه طبیعی برنده بشن.
البته انقدر نکات مثبت بازی زیاده و چیزهای منفی کمه که دیگه گیر دادم به این بنده خدا! :دی ولی یکی از دلایل گیر دادن این بود که برای من آخرین بخش بازی محسوب می‌شد و دوست داشتم خداحافظی بهتری با این شاهکار داشته باشم. هر چند واقعاً آسیب خاصی هم به این تجربه درجه یک نزد و همچنان جزو بهترین بازی‌های عمرم به حساب میاد.

Hollow Knight: Silksong
10/10
+ گیم‌پلی فوق‌العاده که هم هسته اولیه خیلی خوبی داره و هم امکاناتی که به تدریج در اختیار بازیکن قرار می‌ده (مثل Crestها و ابزار مختلف) باعث می‌شن هر کسی به سبک خودش بازی رو پیش ببره.
+ طراحی نقشه عالی که اون رو تبدیل به یکی از بهترین مترویدونیاهای تاریخ می‌کنه. اکثر مناطق جالب طراحی شدن و راه‌های ارتباطی بین اون‌ها هم خیلی خوب کار شده.
+ گرافیک هنری بسیار زیبا
+ موسیقی‌های محشر
+ طنز باحال و کاراکترهای بامزه، هم از نظر طراحی و هم صداگذاری.
+ پُر از رامز و رمز در گوشه و کنار دنیای عظیم بازی.
+ درجه سختی مناسب. برخلاف یه سری حواشی که دور بازی شکل گرفت، به نظرم یکی از خوش‌ساخت‌ترین بازی‌ها از نظر درجه سختی هست و به مراتب استانداردتر از نسخه قبلی. به طور میانگین شاید سخت‌تر از Hollow Knight باشه، ولی حداقل برای من به جز باس آخر، خبری از سختی وحشتناک و بیش از حد نبود و فکر می‌کنم اگه آدم بتونه با گیم‌پلی بازی سازگار بشه و در عین حال همه سوراخ سنبه‌های محیط‌ها رو بگرده و به تدریج قدرتمندتر بشه، اصلاً سختی بی‌قاعده و غیراستانداردی نداره.
+ Needolin که شاید در نگاه اول چیز خیلی خاصی نباشه، ولی بعد از یه مدت آدم به خودش میاد و می‌بینه کنار هر کاراکتری در حال استفاده از این هست و خیلی فضای بامزه و جالبی داره که عزیزان یه دفعه شروع می‌کنن به آواز خوندن! :دی
- ندارد!

Lies of P
9.5/10
+ یکی از بهترین سولزلایک‌هایی که تجربه کردم.
+ گیم‌پلی خوب و باکیفیت، در کنار سلاح‌ها و امکانات متنوع
+ گرافیک هنری چشم‌نواز
+ موسیقی‌های گوش‌نواز
+ داستان هرچند شاهکار نیست، ولی در حد خودش خوبه و برداشت متفاوتی از دنیای پینوکیو به حساب میاد و منتظرم ببینم توی بازی بعدی که احتمالاً برداشتی از The Wizard of Oz باشه، چه می‌کنن. اون دنیا پتانسیل خیلی بالایی برای تبدیل شدن به اثری مثل Lies of P با اتمسفر خفن داره و امیدوارم باز هم بترکونن.
- نمی‌دانم!

Indiana Jones and the Great Circle
9/10
+ شبیه‌سازی حس و حال فیلم‌های ایندیانا جونز توی یک بازی ویدیویی به بهترین شکل ممکن
+ گیم‌پلی بخش‌های ماجرایی و حل معما خیلی خوبه.
+ گرافیک قشنگی که بعضی جاها تا مرز فوق‌العاده هم پیش می‌ره.
+ داستان جالب و شخصیت‌های مثبت و منفی جذاب.
+ طنز عالی، هم در صحنه‌های فیزیکی و کمدی اسلپ‌استیک و هم دیالوگ‌ها.
- گیم‌پلی اکشن خیلی ضعف داره که البته تا حدودی هم منطقیه. به هر حال ایندیانا جونز بیشتر یه شخصیت ماجراجو هست که دنبال گنج و اماکن باستانی می‌گرده، نه یه سرباز حرفه‌ای. ولی چون قابلیت‌های اکشن و سلاح‌های متنوع برای بازی تدارک دیده شده، آدم انتظار داره گیم‌پلی این بخش‌ها هم کیفیت مناسبی داشته باشه.
- خسته‌کننده بودن بعضی قسمت‌ها.

Sea of Stars
9/10
+ یکی از دوست‌داشتنی‌ترین تجربه‌های این سال‌های من، با اتمسفر درجه یکی که واقعاً گشت و گذار توی دنیای بازی رو لذت‌بخش می‌کرد.
+ گیم‌پلی نوبتی جذاب، با قابلیت‌هایی مثل پری کردن و QTE
+ شخصیت‌های باحال و داستان جالب
+ موسیقی‌های فوق‌العاده
+ گرافیک پیکسلی قشنگ
+ DLC بازی هم فوق‌العاده بود و یه حالت شخصی‌تری نسبت به نسخه اصلی داشت، با کاراکترهای جالب و مینی‌گیم‌های متفاوت.
- گیم‌پلی با وجود کیفیت بالا، بعد از مدتی تکراری می‌شه و اگه تنوع بیشتری داشت می‌تونست بازی رو از این هم بهتر کنه.
- بعضی جاها انقدر میزان دیالوگ‌ها زیاده که آدم دیگه کلافه می‌شه و می‌خواد سریع رد کنه تا به گیم‌پلی برسه.

Cocoon
9/10
+ طراحی یک دنیای متفاوت و دیدنی با گرافیک هنری زیبا
+ گیم‌پلی جالب با المان‌های خلاقانه
+ معماهای مناسب که نه بیش از حد آسون هستن و نه در حدی سخت که آدم مجبور بشه هی سراغ راهنما بره.
- یادم نمیاد!

South of Midnight
9/10
+ موسیقی‌های بنیان‌فکن و به شدت زیبا، در حدی که همین قضیه به تنهایی بازی رو چند پله برای من بالا برد.
+ اتمسفر عالی که به خوبی تونسته حس و حال ایالت‌های جنوبی آمریکا رو شبیه‌سازی کنه، اون هم در کنار المان‌های فانتزی جالب.
+ استفاده مناسب از افسانه‌های جنوب آمریکا.
+ گرافیک هنری تماشایی و طراحی جالب آدم‌ها و جک جونورها.
+ باس‌های جالب که کاش تعدادشون بیشتر بود.
- اکشن بازی در حد متوسطی هست و خیلی بد نیست، ولی بعد از مدتی به شدت تکراری می‌شه. یعنی اگه باس‌ها رو در نظر نگیریم، کل بخش اکشن خلاصه می‌شه توی یه سری محیط‌های محدود که هی دشمن از در و دیوار می‌ریزه و دیگه از یه جایی به بعد می‌شه چشم‌بسته هم بازی کرد. به نظرم با اندکی تغییرات توی این قضیه، می‌شد بازی رو از این هم بهتر کرد. اگه نمی‌خواستن سراغ این کار برن هم اصلاً بخش‌های مبارزه رو کمتر می‌کردن و بازی بیشتر حالت ماجرایی و گشت و گذار توی محیط‌ها رو پیدا می‌کرد و اون‌طوری بیشتر راضی بودم.

Chants of Sennaar
9/10
+ یک اثر خلاقانه در ارتباط با زبان‌های مختلف
+ پازل‌های جالب و دلنشین که نه آسون هستن و نه خیلی سخت (به جز اندک مواردی که از توان من خارج بودن). پازل‌هایی که شما رو به متخصص زبان‌شناسی تبدیل می‌کنن و حس کسی رو پیدا می‌کنین که مثلاً در حال رمزگشایی از خط میخی و ترجمه‌ش به زبان امروزیه!
+ گرافیک هنری جالب و رنگ‌آمیزی‌های متفاوت.
+ غافلگیری‌هایی مثل این موضوع که بازی با افسانه معروف برج بابل در ارتباطه.
- چیز خاصی یادم نمیاد.

Harold Halibut
8.5/10
+ یک اثر هنری متفاوت با حال و هوای خمیری و استاپ‌موشن.
+ اتمسفر خاص و حالت هنری شبیه فیلم‌های معناگرایانه!
+ داستان جالب و شخصیت‌های متنوع که خیلی خوب با اتمسفر خاص بازی همراه می‌شن.
+ یه سری از سکانس‌های اواخر بازی که حالت سورئال و عجیبی پیدا می‌کنه و واقعاً جالبه.
- بعضی جاها بیش از حد کُند می‌شه! :دی یعنی دیگه قشنگ می‌زنه روی دست ژانر سینمای آهسته (Slow Cinema).
- اگه گیم‌پلی یه ذره متنوع‌تر بود و مثلاً پازل‌های جالبی بهش اضافه می‌شد، می‌تونست سطحش رو بالاتر ببره.
- بعضی از باگ‌ها و ایرادات گرافیکی که معلوم نیست چطوری از زیر دست سازنده‌ها در رفتن. مثلاً توی بعضی از لوکیشن‌ها، یه حالت برفکی و خرابی در بعضی نقاط به چشم می‌خوره که برای همچین سبک محدودی، می‌شد به راحتی رفع بشه.

Doom: The Dark Ages
8.5/10
+ به عنوان یه پیرمرد Doomباز که از نسخه‌های کلاسیک شروع کردم و تا امروز همه بازی‌های Doom رو دوست داشتم، این نسخه برام حالت عجیبی داره. بعضی جاهاش فوق‌العاده بود و بعضی جاها پایین‌تر از سطح انتظارم، ولی به طور کلی تجربه خیلی خوبی بود.
+ گیم‌پلی مثل همیشه عالی و حتی بهتر از قبل. کمتر شوتر اول شخصی داریم که بتونه همچین کیفیتی رو ارائه بده.
+ سلاح‌های متنوع که هرکدوم حالت‌های مختلفی هم دارن و این حالت‌ها واقعاً کارایی دارن، نه اینکه فقط نقش دکور رو برای شلوغ‌تر کردن بازی داشته باشن. هم مدل‌های متفاوت از سلاح‌های کلاسیک خوب از آب در اومدن و هم سلاح‌های جدید، و شاتگانش هم محشره و شاید بهترین شاتگان سری Doom.
+ گرافیک فوق‌العاده که در کنار زیبایی‌های بصری، بسیار هم روون و تر و تمیزه.
+ داستان جالب و دنیایی که باعث می‌شه سری Doom خیلی عظیم‌تر از قبل بشه و در کنار ماجراهای جهنم که همیشه داشتیم و دنیاهای جدیدی که توی نسخه‌های ۲۰۱۶ و Eternal اضافه شدن، الآن به جاهای بیشتری هم سر می‌زنیم و حتی پای جونورها و دنیاهای Cthulhuطور هم به Doom باز شده!
+ در کنار دشمن‌های جدید و متفاوتی که برای بازی در نظر گرفته شدن، طراحی جدیدِ اکثر دشمن‌های قدیمی هم عالیه. Impهای کلاسیک با نام Imp Stalker برگشتن و از شکل و شمایل تا نحوه راه رفتن لاتی‌شون، فوق‌العاده‌ست! یا مثلاً Cacodemonها خیلی عجیب و غریب شدن و با اینکه با مدل‌های قبلی متفاوت هستن (که البته دلیل داره) ولی به شخصه باهاشون حال کردم. حتی در اتفاقی جالب، یکی از دشمن‌های Doom 3 یعنی Vagary هم وارد بازی شده که انتظارش رو نداشتم! این وسط فقط با Pinkyهای جدید حال نکردم و با اینکه از نظر گیم‌پلی جالب هستن و نقش وسیله حمل و نقل رو ایفا می‌کنن، ولی طراحی‌شون در حد مدل‌های قبلی نبود به نظرم.
+ اژدهاسواری به شدت لذت‌بخش بود و کاش بیشتر بود! اون حالت نیمه‌ریتمی برای جاخالی از شلیک دشمنان، خیلی حال می‌داد و بدم نمیاد اصلاً یه بازی جمع و جور ۲،۳ ساعته بسازن فقط برای اژدهاسواری!
- هرچقدر نیمه دوم بازی فوق‌العاده و ۱۰/۱۰ بود، نیمه اول زیاد با سلیقه من جور نبود و در حد ۷/۱۰ بود. شاید هنوز به فضای جدیدش عادت نکرده بودم، نمی‌دونم. هرچی که بود، با جلوتر رفتن توی بازی خیلی بهتر شد.
- متأسفانه جزو اون گروهی هستم که به نظرم موسیقی‌های بازی جای کار خیلی بیشتری داشتن. اصلاً بحث مقایسه با میک گوردن نیست و بدون در نظر گرفتن شاهکارهای اون توی نسخه‌های قبلی هم موسیقی‌های این نسخه برام جالب نبودن. ۳،۴ جا اوج گرفتن و خیلی خوب شدن (مخصوصاً یه سری از بخش‌های پایانی)، ولی اکثر اوقات یا خیلی معمولی با حس و حال تکراری بودن، یا بعضی جاها به جای اینکه موسیقی باشن، سوهان روح بودن و یه سری اصوات بی‌نظم و ترتیب. در حدی که بعضی وقت‌ها حس می‌کردم شاید مشکل از نحوه تنظیم موسیقی هست، نه خود موسیقی.
- از بخش‌های تایتان‌سواری زیاد خوشم نیومد. از نظر ارائه حس عظمت خوب بودن، ولی یه حالت حوصله‌سربر و خسته‌کننده‌ای برام داشتن.
- به طور کلی بازی جوری هست که باید بیشتر از اینا ازش لذت می‌بردم و نمی‌دونم چرا این طوری شد. احتمالاً توی شرایط خوبی سراغش نرفتم و این قضیه روی تجربه بازی اثر گذاشته. به نظرم شرایطی که آدم توی اون به سراغ فیلم و بازی می‌ره، خیلی روی لذتش تأثیر مثبت یا منفی می‌ذاره و حدس می‌زنم اگه در آینده یه بار دیگه بازی رو توی وضعیت بهتری تجربه کنم، بیشتر ازش لذت می‌برم.

Like a Dragon Gaiden: The Man Who Erased His Name
8.5/10
+ به عنوان یه نسخه فرعی و کوتاه (البته کوتاه در مقایسه با استانداردهای یاکوزا! :دی)، اثر دوست‌داشتنی و خوبی بود.
+ داستان جالب و سکانس‌های به شدت تأثیرگذاری که یکی‌شون اشک ما رو بدجوری درآورد...
+ گیم‌پلی خوب و جذاب.
+ طنز خاص یاکوزا اینجا هم به چشم می‌خوره و یه بخشی از این طنز هم نمی‌دونم ناخواسته بوده یا با هدف قبلی. :دی با توجه به اتفاقات بازی همه می‌دونن که این بنده خدا کازوما هست، ولی به هر کی می‌رسه با جدیت می‌گه من اون آدم نیستم و اشتباه گرفتین! :دی باز ملت بهش می‌گن حاجی خجالت بکش! مگه خر گیر آوردی؟! ولی دوباره کازوما از رو نمی‌ره و هی تأکید می‌کنه که بنده شما رو نمی‌شناسم و نمی‌دونم چی می‌گین! :)) با اینکه بامزه بود، ولی یه جورایی انگار بهره هوشی کازوما رو پایین در نظر گرفتن که انقدر روی این موضوع واضح اصرار می‌کنه! :دی
- از خیلی جهات شبیه نسخه‌های دیگه یاکوزا هست و تکرار مکررات توی بخش‌های مختلفش وجود داره.

Senua's Saga: Hellblade II
8.5/10
+ اگه فقط گرافیک نهایی رو در نظر بگیریم و کاری با محدودیت‌های شدید گیم‌پلی و محیط‌های کوچیک و اجرا فقط به شکل 30fps (زمانی که من تجربه‌ش کردم، بدون آپدیت‌ها) نداشته باشیم، بالاترین چیزی هست که تا امروز دیدم. یه گرافیک حیرت‌انگیز که از طراحی کاراکترها تا محیط‌ها در حدی عالیه که بعضی جاها دست‌کمی از یک فیلم سینمایی نداره.
+ گیم‌پلی با اینکه خیلی محدوده، ولی سیستم مبارزاتش رو دوست داشتم و حس و حال خوبی می‌داد.
+ اتمسفر ویرانگر و محشر که مشابهش رو کم داریم.
+ صداگذاری درجه یک و کم‌نظیر
+ داستان و شخصیت‌های جالب
- گیم‌پلی به شدت محدود. با اینکه هدف ارائه یه تجربه سینمایی بوده، ولی باز هم می‌شد یه ذره المان‌های گیم‌پلی رو گسترش داد و چیزهای بیشتری بهش اضافه کرد.
- یه جورایی سریع و بی‌مقدمه تموم می‌شه و با اینکه پایانش رو دوست داشتم، ولی ترجیح می‌دادم مقدمه‌چینی بیشتری برای رسیدن به اون نقطه داشته باشیم.

Forza Motorsport
8.5/10
+ گیم‌پلی و فیزیک عالی
+ گرافیک بازی به طور کلی در سطح خیلی خوبیه و بعضی جاها هم فوق‌العاده می‌شه.
+ ماشین‌ها و پیست‌های متنوع که البته جای کار بیشتری داشته.
- یکی از ناامیدکننده‌ترین بازی‌های این سال‌ها برای من بود (ناامیدکننده لزوماً به معنای بد نیست). با توجه به سابقه درخشان T10 توی عرضه FMهای دو سالانه، انتظارم از این بازی بعد از ۶ سال خیلی بیشتر از این‌ها بود.
- نسخه‌های X1 رو تجربه نکردم، ولی بازی خیلی خشک‌تر از دوران اوج FM توی X360 هست. حس می‌کنم این قضیه به خاطر Forza Horizon بوده و بعد از موفقیت‌های اون مجموعه، T10 به این نتیجه رسیده که باید مسیر دو مجموعه کاملاً جدا بشه و گذشته از بحث گیم‌پلی، این موضوع حتی توی حال و هوای بازی هم تأثیر گذاشته و خبری از اون شادابی نسخه‌های X360 نیست و بخش Career هم جذابیت زیادی نداره و اون‌طور که باید و شاید به آدم پاداش نمی‌ده و تشویق نمی‌کنه.
- لیست ماشین‌های بازی خوبه، ولی سلیقه من GT و نسخه‌های قدیمی‌تر FM رو می‌پسنده. نصف لذتی که از اون بازی‌ها می‌بردم، به ماشین‌های متفاوت و خاص‌شون بود، از فولکس قورباغه‌های قدیمی و فلان مدل ماشین کلاسیک ۸ دهه قبل، تا ون و SUV و ماشین‌های شهری/جاده‌ای معمولی. ولی نسخه جدید FM اکثر این‌ها رو بی‌خیال شده و بیشتر به سمت حالتی رفته که می‌شه اون رو جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر در نظر گرفت. خیلی‌ها با این قضیه حال می‌کنن، ولی من دوست دارم در کنار سوپراسپرت‌های جدید و ماشین‌هایی که توی پیست‌های رسمی غوغا می‌کنن، سوار یه بنز قدیمی بشم و بیفتم توی جاده و با سرعت پایین حالش رو ببرم! :دی
- مشکلات فنی عجیب در هفته‌های اول. از ایرادات گرافیکی که حتی یکی دو بار در حدی بود که گفتم دیگه کنسول الآن منهدم می‌شه (از این حالت‌های شطرنجی که با خرابی کارت گرافیک پیش میاد)، تا ذخیره نکردن پیروزی‌ها که فقط مربوط به ما ایرانی‌ها و اینترنت داغون‌مون هم نبود و خیلی از خارجی‌ها هم از این قضیه می‌نالیدن که بعد از ۳،۴ تا مسابقه که می‌دادن، دفعه بعد مشخص می‌شد که چیزی ذخیره نشده و باید از اول رفت.

A Little to the Left
8.5/10
+ ارضای حس نظم به بهترین شکل ممکن! یعنی کافیه از اون آدم‌هایی باشین که دوست دارن همه‌چیز سر جای خودشون قرار بگیرن تا این بازی بهتون کلی حال بده. در حدی که بعضی‌ها بهش لقب OCD Simulator رو دادن! :دی
+ حال و هوای آرامش‌بخش و مهربانانه با مراحل متنوع.
+ حضور جالب گربه در طول بازی!
- کاش طولانی‌تر بود و یه ذره هم بخش‌های چالشی بیشتری داشت.

Jusant
8/10
+ یه گیم‌پلی جالب که مشابهش رو کم داریم، در ارتباط با صعود از کوه و موانع مختلف
+ گرافیک بسیار قشنگ و چشم‌نواز
+ جونور بامزه و گوگولی که باهامون همراه می‌شه.
+ پایان زیبا
- بعضی جاها امکان گم کردن مسیر وجود داره.
- می‌تونست کمی متنوع‌تر باشه.

A Short Hike
8/10
+ همون‌طور که از اسم بازی هم مشخصه، یه اثر کوتاه هست و شاید کلاً دو ساعت طول بکشه که وسط این همه بازی عظیم، اتفاق خوبی محسوب می‌شه. :دی
+ حس و حال زیبا و دوست‌داشتنی و گشت و گذار توی محیط‌های باصفا در کنار شخصیت‌های مهربون.
- بعضی جاها کنترل کاراکتر یه ذره سخت می‌شه.

Atomic Heart
8/10
+ اتمسفر فوق‌العاده
+ گرافیک هنری زیبا و طراحی‌های محشر ربات‌ها و لوکیشن‌ها
+ موسیقی‌های درجه یک و عالی
+ بعضی از بخش‌های داستان
+ طنز جالب و دیالوگ‌های بامزه بعضی از ربات‌ها که البته بعضی جاها دیگه زیادی اغراق‌آمیز و گل‌درشت می‌شه.
- مشکلات تکنیکی
- درجه سختی از استاندارد خاصی پیروی نمی‌کنه و بعضی جاها آسونه و بعضی جاها خیلی سخت.
- بعضی از دشمن‌های بازی به شکل بی‌پایانی ریسپاون می‌شن و لذت گشت و گذار توی محیط‌ها رو نابود می‌کنن. اگه اینا نبودن، دوست داشتم خیلی بیشتر توی دنیای بازی بگردم، ولی دیگه حالم به هم خورد انقدر سر راهم سبز می‌شدن.

Starfield
8/10
+ تعداد بسیار زیادی سیاره برای گشت و گذار
+ بعضی از داستان‌های جانبی و شخصیت‌پردازی بعضی از کاراکترها خوب کار شده.
+ ساخت و ساز سفینه واقعاً جالبه و با اینکه سیستمش برای خودم یه ذره پیچیده بود، ولی کسی که دل به کار بده می‌تونه چیزهای خیلی باحالی طراحی کنه.
+ گان‌پلی به مراتب بهتر از Fallout
- ساختار بازی از جهات مختلف تاریخ مصرفش گذشته و با اینکه از بعضی لحاظ مدرن به نظر می‌رسه، ولی هسته اصلی انگار برمی‌گرده به نسل هفتم. این قضیه از بعضی بخش‌های گیم‌پلی شروع می‌شه تا چیزهایی مثل بعضی از انیمیشن‌ها یا مثلاً نحوه صحبت کردنِ خشکِ کاراکترها که هنوز توی همون حال و هوای سال‌ها قبل باقی مونده و با استانداردهای روز سازگار نشده.
- گرافیک در بعضی محیط‌ها خوبه (مخصوصاً جاهای صنعتی)، ولی بعضی بخش‌ها هم جای کار خیلی بیشتری داشته و در عین حال 30fps هم بود (زمانی که من تجربه‌ش کردم، قبل از آپدیت‌ها) که برای همچین گرافیکی جای دفاع نمی‌ذاشت و لودینگ‌ها هم به جای خود.
- داستان اصلی بد نبود، ولی خیلی خوب هم نبود.

Call of Duty: Black Ops 6
8/10
+ آخرین نسخه CoD که تا قبل از این تموم کرده بودم، Black Ops 2 در سال ۲۰۱۲ بود و بعدش دیگه هیچ‌کدوم از نسخه‌ها رو انجام نداده بودم به جز یدونه که تا اواسطش رفتم و ولش کردم (فکر کنم Black Ops 4 بود، ولی مطمئن نیستم). بعد از سال‌ها دوری از CoD، این نسخه برام لذت خاص خودش رو داشت و برگشتم به خاطرات قدیم.
+ گیم‌پلی/گان‌پلی بسیار خوب و باکیفیت.
+ اون بخش از بازی که محیط بزرگ می‌شه و حالت سندباکس پیدا می‌کنه رو خیلی دوست داشتم.
+ داستان جالب و اتفاقات عجیبی که انتظارشون رو نداشتم.
- همچنان بعد از سال‌ها شباهت زیادی به نسخه‌های نسل هفتم داره که البته از جهتی هم طبیعیه و به هر حال جزئی از DNA این سری هست، ولی منتظر تغییرات بزرگ‌تری بودم.
- یه سری از بخش‌های از بازی بیش از حد کِش میان و خسته‌کننده می‌شن.

Solar Ash
7.5/10
+ گیم‌پلی بازی در بخش پلتفرمری خیلی خوب و روون هست. در ابتدا سخت به نظر می‌رسه و انگار کاراکتر لیز می‌خوره، ولی کافیه آدم بهش عادت کنه تا کلی حال بده.
+ اتمسفر زیبا و حضور توی یه دنیای متفاوت و مرموز.
+ بخش‌های پایانی خیلی قشنگ بودن.
- گرافیک هنری برای سلیقه من اصلاً خوب نبود! بندگان خدا کلی تلاش کردن که بازی رو با یه حس و حال هنری خاصی ارائه بدن، ولی این مدل رنگ‌آمیزی‌ها به دلم نمی‌شینه و کاش یه جور دیگه بود.

The Bookwalker
7.5/10
+ یه بازی ماجرایی اشاره و کلیک متفاوت که شما رو وارد کتاب‌های مختلف می‌کنه و خلاقیت‌های روایی جالبی داره.
+ اتمسفر باحال
+ طراحی هنری زیبا
+ بخش‌های واقعی که حالت اول شخص دارن و اتفاقاتی جالبی توی اون‌ها می‌افته.
- بازی بعد از مدتی خسته‌کننده می‌شه.
- عمق خیلی زیادی نداره.

Need for Speed: Unbound
7.5/10
+ گیم‌پلی مناسب
+ گرافیک زیبا با استایل هنری جالب و متفاوت
+ موسیقی‌های متنوع و بامزه! من در حالت عادی از این جور موسیقی‌ها زیاد خوشم نمیاد، ولی نمونه‌های جالبی برای این بازی انتخاب شده بودن و بعضی‌هاشون حس و حال خوبی داشتن.
- نداشتن قابلیت Fast Travel که باعث می‌شه بعضی وقت‌ها جون آدم دربیاد تا بخواد از فلان نقطه به فلان جا برسه.
- رابط کاربری و منوهای آشفته.
- پلیس اعصاب‌خردکن. در مجموع بدم نمیاد از حضور پلیس توی این جور بازی‌های ریسینگ، ولی فقط در صورتی که کیفیتش خوب باشه و آدم رو روانی نکنه. نه اینکه تا مسابقه رو تموم می‌کنی، بیفته دنبالت و لذت مسابقه کوفتت بشه.
- بازی رو خیلی جلو نرفتم و حداقل تا اینجایی که تجربه کردم، اصلاً خوب پول نمی‌داد و خریدن ماشین‌های دلخواه خیلی سخت بود.
- زر زدن بیش از حد شخصیت‌ها که باعث شد از یه جایی به بعد کلاً صداشون رو قطع کنم! :|

The Callisto Protocol
7/10
+ گرافیک فوق‌العاده و به شدت تماشایی
+ اتمسفر سینمایی درجه یک
+ گیم‌پلی نسبتاً خوب
- داستان کلیشه‌ای
- از یه جایی به بعد به طرز فجیعی تکراری می‌شه. یعنی دیگه از اواسط بازی جوری می‌شه که به جز اندک سکانس‌هایی، همه جا یه سری اتفاقات تکراری می‌افته که هزار بار توی ساعات قبلی تجربه کردیم و چیز جدیدی نداره.
- این رو نمی‌دونم باید توی بخش مثبت بذارم یا منفی: بازی با وجود اصرارش روی ترسناک بودن، به نظرم در اون حد ترسناک نبود! منفی از این نظر که خب به هدف‌شون نرسیدن و مثبت از این نظر که بنده به عنوان یه گیمر ترسو، هیچ مشکلی با تجربه این اثر نداشتم و خیلی راحت تمومش کردم. :دی

Battletoads
7/10
+ گیم‌پلی نسبتاً خوب و سرگرم‌کننده
+ گرافیک هنری شاید خیلی خوب نباشه، ولی در حد مناسبیه.
+ طنز بازی توی جاهایی که خوب از آب در اومده جالبه، ولی بعضی جاها هم خیلی سخیفه!
- بعضی جاها گیم‌پلی اون طور که باید و شاید خوب جواب نمی‌ده و روون نیست.
- یه حس خز و داغونی توی بازی وجود داره که باعث می‌شه ناخودآگاه سطح کیفیتش پایین بیاد و نمی‌دونم چطوری توضیحش بدم! :دی
 
Clair Obscur: Expedition 33
10/10
+ یکی از بزرگ‌ترین غافلگیری‌های بنده در ۳۰ و خرده‌ای سال گیمری
+ سیستم مبارزات عالی که گیم‌پلی نوبتی رو با مواردی مثل QTE و پری به بهترین شکل ممکن ترکیب کرده
+ تعدادی از بهترین موسیقی‌های صنعت سرگرمی. بازی‌هایی زیادی داریم که موسیقی‌های قشنگی دارن، ولی کمتر چیزی رو در حد این بازی یادم میاد که این تعداد موسیقی درجه یک و محشر داشته باشه. یعنی خیلی از بازی‌ها نهایتاً چند تا قطعه عالی دارن و یه سری قطعه خوب و متوسط، ولی Expedition 33 شاید ۲۰،۳۰ تا قطعه فوق‌العاده داشت. از غم‌انگیز و تأثیرگذار تا حماسی و اکشن و حتی موارد کمدی و جالب.
+ صداپیشگی درجه یک شخصیت‌های مختلف
+ گرافیک هنری زیبا و طراحی‌های تر و تمیز، از آدم‌ها و جک جونورها تا محیط‌ها.
+ داستان به شدت زیبایی که از همون دقایق اول مخاطب رو خفت و به بهترین شکل ممکن غرق می‌کنه و پشت سر هم اتفاقات جالب رو جلوش می‌ذاره، به همراه شخصیت‌پردازی عالی برای اکثر افراد.
+ نحوه روایت داستان که گذشته از کاتسین‌های تماشایی با کارگردانی عالی، به شکل جذابی از طریق نوشته‌ها هم دنبال می‌شه و مثلاً می‌فهمیم اعضای فلان گروه تا این نقطه اومدن و توسط یه جونور مخوفی شهید شدن. گروه نمی‌دونم چندم مسئولیت نصب اون قطعات برای بالا رفتن از موانع رو داشته. اون یکی گروه از بروبچ پهلوونی تشکیل شده بوده که انقدر قدرت بالایی داشتن که لباس‌ها رو مزاحم کارشون می‌دیدن و لخت(!) می‌پریدن وسط میدون و با دشمنان مبارزه می‌کردن و...
+ طنز محشر. بازی به طور کلی خیلی غم‌انگیزه، ولی بعضی جاها یه دفعه یه سکانس کمدی شکل می‌گیره و یه شخصیت خل و چل یا دیالوگ خاصی از راه می‌رسه که آدم رو منهدم می‌کنه!
- نداشتن نقشه. البته توی ۹۰٪ مراحل مشکلی ایجاد نمی‌کرد، ولی بعضی جاها ترجیح می‌دادم یه نقشه‌ای دم دست باشه.
- نداشتن ژورنال و منویی برای اطلاع از اینکه تا این لحظه چه کردیم و چه مأموریت‌های جانبی رو دنبال می‌کنیم. برای یه آلزایمری مثل من واقعاً همچین چیزی عذاب‌آور بود و از یه جایی به بعد مجبور شدم خودم یادداشت‌برداری کنم! :دی
- باس‌فایت Simon به نظرم طراحی خوبی نداشت. دشمن‌های سخت توی بازی‌ها دو حالت دارن، یا سختی منطقی دارن که حتی اگه خیلی هم فجیع باشه باز یه مفهومی توش هست، یا سختی اعصاب‌خردکن که به نظرم این یکی از گروه دوم بود. برخلاف یه سری از دشمن‌ها و باس‌های بازی که سختی منطقی داشتن و مبارزه باهاشون با وجود این سختی لذت‌بخش بود، این باس فقط از نظر طراحی کاراکتر و اتمسفر و موسیقی خوب بود ولی از نظر گیم‌پلی به دلم ننشست. آمار دقیقی که طبیعتاً ندارم ولی حدس می‌زنم حداقل ۹۰٪‌ افرادی که شکستش دادن، از اون روش‌های تک‌ضرب و فلان و چنان استفاده کردن که تفاوت خاصی با چیت زدن ندارن و شاید فقط ۱۰٪ یا کمتر تونسته باشن واقعاً در یک مبارزه طبیعی برنده بشن.
البته انقدر نکات مثبت بازی زیاده و چیزهای منفی کمه که دیگه گیر دادم به این بنده خدا! :دی ولی یکی از دلایل گیر دادن این بود که برای من آخرین بخش بازی محسوب می‌شد و دوست داشتم خداحافظی بهتری با این شاهکار داشته باشم. هر چند واقعاً آسیب خاصی هم به این تجربه درجه یک نزد و همچنان جزو بهترین بازی‌های عمرم به حساب میاد.

Hollow Knight: Silksong
10/10
+ گیم‌پلی فوق‌العاده که هم هسته اولیه خیلی خوبی داره و هم امکاناتی که به تدریج در اختیار بازیکن قرار می‌ده (مثل Crestها و ابزار مختلف) باعث می‌شن هر کسی به سبک خودش بازی رو پیش ببره.
+ طراحی نقشه عالی که اون رو تبدیل به یکی از بهترین مترویدونیاهای تاریخ می‌کنه. اکثر مناطق جالب طراحی شدن و راه‌های ارتباطی بین اون‌ها هم خیلی خوب کار شده.
+ گرافیک هنری بسیار زیبا
+ موسیقی‌های محشر
+ طنز باحال و کاراکترهای بامزه، هم از نظر طراحی و هم صداگذاری.
+ پُر از رامز و رمز در گوشه و کنار دنیای عظیم بازی.
+ درجه سختی مناسب. برخلاف یه سری حواشی که دور بازی شکل گرفت، به نظرم یکی از خوش‌ساخت‌ترین بازی‌ها از نظر درجه سختی هست و به مراتب استانداردتر از نسخه قبلی. به طور میانگین شاید سخت‌تر از Hollow Knight باشه، ولی حداقل برای من به جز باس آخر، خبری از سختی وحشتناک و بیش از حد نبود و فکر می‌کنم اگه آدم بتونه با گیم‌پلی بازی سازگار بشه و در عین حال همه سوراخ سنبه‌های محیط‌ها رو بگرده و به تدریج قدرتمندتر بشه، اصلاً سختی بی‌قاعده و غیراستانداردی نداره.
+ Needolin که شاید در نگاه اول چیز خیلی خاصی نباشه، ولی بعد از یه مدت آدم به خودش میاد و می‌بینه کنار هر کاراکتری در حال استفاده از این هست و خیلی فضای بامزه و جالبی داره که عزیزان یه دفعه شروع می‌کنن به آواز خوندن! :دی
- ندارد!

Lies of P
9.5/10
+ یکی از بهترین سولزلایک‌هایی که تجربه کردم.
+ گیم‌پلی خوب و باکیفیت، در کنار سلاح‌ها و امکانات متنوع
+ گرافیک هنری چشم‌نواز
+ موسیقی‌های گوش‌نواز
+ داستان هرچند شاهکار نیست، ولی در حد خودش خوبه و برداشت متفاوتی از دنیای پینوکیو به حساب میاد و منتظرم ببینم توی بازی بعدی که احتمالاً برداشتی از The Wizard of Oz باشه، چه می‌کنن. اون دنیا پتانسیل خیلی بالایی برای تبدیل شدن به اثری مثل Lies of P با اتمسفر خفن داره و امیدوارم باز هم بترکونن.
- نمی‌دانم!

Indiana Jones and the Great Circle
9/10
+ شبیه‌سازی حس و حال فیلم‌های ایندیانا جونز توی یک بازی ویدیویی به بهترین شکل ممکن
+ گیم‌پلی بخش‌های ماجرایی و حل معما خیلی خوبه.
+ گرافیک قشنگی که بعضی جاها تا مرز فوق‌العاده هم پیش می‌ره.
+ داستان جالب و شخصیت‌های مثبت و منفی جذاب.
+ طنز عالی، هم در صحنه‌های فیزیکی و کمدی اسلپ‌استیک و هم دیالوگ‌ها.
- گیم‌پلی اکشن خیلی ضعف داره که البته تا حدودی هم منطقیه. به هر حال ایندیانا جونز بیشتر یه شخصیت ماجراجو هست که دنبال گنج و اماکن باستانی می‌گرده، نه یه سرباز حرفه‌ای. ولی چون قابلیت‌های اکشن و سلاح‌های متنوع برای بازی تدارک دیده شده، آدم انتظار داره گیم‌پلی این بخش‌ها هم کیفیت مناسبی داشته باشه.
- خسته‌کننده بودن بعضی قسمت‌ها.

Sea of Stars
9/10
+ یکی از دوست‌داشتنی‌ترین تجربه‌های این سال‌های من، با اتمسفر درجه یکی که واقعاً گشت و گذار توی دنیای بازی رو لذت‌بخش می‌کرد.
+ گیم‌پلی نوبتی جذاب، با قابلیت‌هایی مثل پری کردن و QTE
+ شخصیت‌های باحال و داستان جالب
+ موسیقی‌های فوق‌العاده
+ گرافیک پیکسلی قشنگ
+ DLC بازی هم فوق‌العاده بود و یه حالت شخصی‌تری نسبت به نسخه اصلی داشت، با کاراکترهای جالب و مینی‌گیم‌های متفاوت.
- گیم‌پلی با وجود کیفیت بالا، بعد از مدتی تکراری می‌شه و اگه تنوع بیشتری داشت می‌تونست بازی رو از این هم بهتر کنه.
- بعضی جاها انقدر میزان دیالوگ‌ها زیاده که آدم دیگه کلافه می‌شه و می‌خواد سریع رد کنه تا به گیم‌پلی برسه.

Cocoon
9/10
+ طراحی یک دنیای متفاوت و دیدنی با گرافیک هنری زیبا
+ گیم‌پلی جالب با المان‌های خلاقانه
+ معماهای مناسب که نه بیش از حد آسون هستن و نه در حدی سخت که آدم مجبور بشه هی سراغ راهنما بره.
- یادم نمیاد!

South of Midnight
9/10
+ موسیقی‌های بنیان‌فکن و به شدت زیبا، در حدی که همین قضیه به تنهایی بازی رو چند پله برای من بالا برد.
+ اتمسفر عالی که به خوبی تونسته حس و حال ایالت‌های جنوبی آمریکا رو شبیه‌سازی کنه، اون هم در کنار المان‌های فانتزی جالب.
+ استفاده مناسب از افسانه‌های جنوب آمریکا.
+ گرافیک هنری تماشایی و طراحی جالب آدم‌ها و جک جونورها.
+ باس‌های جالب که کاش تعدادشون بیشتر بود.
- اکشن بازی در حد متوسطی هست و خیلی بد نیست، ولی بعد از مدتی به شدت تکراری می‌شه. یعنی اگه باس‌ها رو در نظر نگیریم، کل بخش اکشن خلاصه می‌شه توی یه سری محیط‌های محدود که هی دشمن از در و دیوار می‌ریزه و دیگه از یه جایی به بعد می‌شه چشم‌بسته هم بازی کرد. به نظرم با اندکی تغییرات توی این قضیه، می‌شد بازی رو از این هم بهتر کرد. اگه نمی‌خواستن سراغ این کار برن هم اصلاً بخش‌های مبارزه رو کمتر می‌کردن و بازی بیشتر حالت ماجرایی و گشت و گذار توی محیط‌ها رو پیدا می‌کرد و اون‌طوری بیشتر راضی بودم.

Chants of Sennaar
9/10
+ یک اثر خلاقانه در ارتباط با زبان‌های مختلف
+ پازل‌های جالب و دلنشین که نه آسون هستن و نه خیلی سخت (به جز اندک مواردی که از توان من خارج بودن). پازل‌هایی که شما رو به متخصص زبان‌شناسی تبدیل می‌کنن و حس کسی رو پیدا می‌کنین که مثلاً در حال رمزگشایی از خط میخی و ترجمه‌ش به زبان امروزیه!
+ گرافیک هنری جالب و رنگ‌آمیزی‌های متفاوت.
+ غافلگیری‌هایی مثل این موضوع که بازی با افسانه معروف برج بابل در ارتباطه.
- چیز خاصی یادم نمیاد.

Harold Halibut
8.5/10
+ یک اثر هنری متفاوت با حال و هوای خمیری و استاپ‌موشن.
+ اتمسفر خاص و حالت هنری شبیه فیلم‌های معناگرایانه!
+ داستان جالب و شخصیت‌های متنوع که خیلی خوب با اتمسفر خاص بازی همراه می‌شن.
+ یه سری از سکانس‌های اواخر بازی که حالت سورئال و عجیبی پیدا می‌کنه و واقعاً جالبه.
- بعضی جاها بیش از حد کُند می‌شه! :دی یعنی دیگه قشنگ می‌زنه روی دست ژانر سینمای آهسته (Slow Cinema).
- اگه گیم‌پلی یه ذره متنوع‌تر بود و مثلاً پازل‌های جالبی بهش اضافه می‌شد، می‌تونست سطحش رو بالاتر ببره.
- بعضی از باگ‌ها و ایرادات گرافیکی که معلوم نیست چطوری از زیر دست سازنده‌ها در رفتن. مثلاً توی بعضی از لوکیشن‌ها، یه حالت برفکی و خرابی در بعضی نقاط به چشم می‌خوره که برای همچین سبک محدودی، می‌شد به راحتی رفع بشه.

Doom: The Dark Ages
8.5/10
+ به عنوان یه پیرمرد Doomباز که از نسخه‌های کلاسیک شروع کردم و تا امروز همه بازی‌های Doom رو دوست داشتم، این نسخه برام حالت عجیبی داره. بعضی جاهاش فوق‌العاده بود و بعضی جاها پایین‌تر از سطح انتظارم، ولی به طور کلی تجربه خیلی خوبی بود.
+ گیم‌پلی مثل همیشه عالی و حتی بهتر از قبل. کمتر شوتر اول شخصی داریم که بتونه همچین کیفیتی رو ارائه بده.
+ سلاح‌های متنوع که هرکدوم حالت‌های مختلفی هم دارن و این حالت‌ها واقعاً کارایی دارن، نه اینکه فقط نقش دکور رو برای شلوغ‌تر کردن بازی داشته باشن. هم مدل‌های متفاوت از سلاح‌های کلاسیک خوب از آب در اومدن و هم سلاح‌های جدید، و شاتگانش هم محشره و شاید بهترین شاتگان سری Doom.
+ گرافیک فوق‌العاده که در کنار زیبایی‌های بصری، بسیار هم روون و تر و تمیزه.
+ داستان جالب و دنیایی که باعث می‌شه سری Doom خیلی عظیم‌تر از قبل بشه و در کنار ماجراهای جهنم که همیشه داشتیم و دنیاهای جدیدی که توی نسخه‌های ۲۰۱۶ و Eternal اضافه شدن، الآن به جاهای بیشتری هم سر می‌زنیم و حتی پای جونورها و دنیاهای Cthulhuطور هم به Doom باز شده!
+ در کنار دشمن‌های جدید و متفاوتی که برای بازی در نظر گرفته شدن، طراحی جدیدِ اکثر دشمن‌های قدیمی هم عالیه. Impهای کلاسیک با نام Imp Stalker برگشتن و از شکل و شمایل تا نحوه راه رفتن لاتی‌شون، فوق‌العاده‌ست! یا مثلاً Cacodemonها خیلی عجیب و غریب شدن و با اینکه با مدل‌های قبلی متفاوت هستن (که البته دلیل داره) ولی به شخصه باهاشون حال کردم. حتی در اتفاقی جالب، یکی از دشمن‌های Doom 3 یعنی Vagary هم وارد بازی شده که انتظارش رو نداشتم! این وسط فقط با Pinkyهای جدید حال نکردم و با اینکه از نظر گیم‌پلی جالب هستن و نقش وسیله حمل و نقل رو ایفا می‌کنن، ولی طراحی‌شون در حد مدل‌های قبلی نبود به نظرم.
+ اژدهاسواری به شدت لذت‌بخش بود و کاش بیشتر بود! اون حالت نیمه‌ریتمی برای جاخالی از شلیک دشمنان، خیلی حال می‌داد و بدم نمیاد اصلاً یه بازی جمع و جور ۲،۳ ساعته بسازن فقط برای اژدهاسواری!
- هرچقدر نیمه دوم بازی فوق‌العاده و ۱۰/۱۰ بود، نیمه اول زیاد با سلیقه من جور نبود و در حد ۷/۱۰ بود. شاید هنوز به فضای جدیدش عادت نکرده بودم، نمی‌دونم. هرچی که بود، با جلوتر رفتن توی بازی خیلی بهتر شد.
- متأسفانه جزو اون گروهی هستم که به نظرم موسیقی‌های بازی جای کار خیلی بیشتری داشتن. اصلاً بحث مقایسه با میک گوردن نیست و بدون در نظر گرفتن شاهکارهای اون توی نسخه‌های قبلی هم موسیقی‌های این نسخه برام جالب نبودن. ۳،۴ جا اوج گرفتن و خیلی خوب شدن (مخصوصاً یه سری از بخش‌های پایانی)، ولی اکثر اوقات یا خیلی معمولی با حس و حال تکراری بودن، یا بعضی جاها به جای اینکه موسیقی باشن، سوهان روح بودن و یه سری اصوات بی‌نظم و ترتیب. در حدی که بعضی وقت‌ها حس می‌کردم شاید مشکل از نحوه تنظیم موسیقی هست، نه خود موسیقی.
- از بخش‌های تایتان‌سواری زیاد خوشم نیومد. از نظر ارائه حس عظمت خوب بودن، ولی یه حالت حوصله‌سربر و خسته‌کننده‌ای برام داشتن.
- به طور کلی بازی جوری هست که باید بیشتر از اینا ازش لذت می‌بردم و نمی‌دونم چرا این طوری شد. احتمالاً توی شرایط خوبی سراغش نرفتم و این قضیه روی تجربه بازی اثر گذاشته. به نظرم شرایطی که آدم توی اون به سراغ فیلم و بازی می‌ره، خیلی روی لذتش تأثیر مثبت یا منفی می‌ذاره و حدس می‌زنم اگه در آینده یه بار دیگه بازی رو توی وضعیت بهتری تجربه کنم، بیشتر ازش لذت می‌برم.

Like a Dragon Gaiden: The Man Who Erased His Name
8.5/10
+ به عنوان یه نسخه فرعی و کوتاه (البته کوتاه در مقایسه با استانداردهای یاکوزا! :دی)، اثر دوست‌داشتنی و خوبی بود.
+ داستان جالب و سکانس‌های به شدت تأثیرگذاری که یکی‌شون اشک ما رو بدجوری درآورد...
+ گیم‌پلی خوب و جذاب.
+ طنز خاص یاکوزا اینجا هم به چشم می‌خوره و یه بخشی از این طنز هم نمی‌دونم ناخواسته بوده یا با هدف قبلی. :دی با توجه به اتفاقات بازی همه می‌دونن که این بنده خدا کازوما هست، ولی به هر کی می‌رسه با جدیت می‌گه من اون آدم نیستم و اشتباه گرفتین! :دی باز ملت بهش می‌گن حاجی خجالت بکش! مگه خر گیر آوردی؟! ولی دوباره کازوما از رو نمی‌ره و هی تأکید می‌کنه که بنده شما رو نمی‌شناسم و نمی‌دونم چی می‌گین! :)) با اینکه بامزه بود، ولی یه جورایی انگار بهره هوشی کازوما رو پایین در نظر گرفتن که انقدر روی این موضوع واضح اصرار می‌کنه! :دی
- از خیلی جهات شبیه نسخه‌های دیگه یاکوزا هست و تکرار مکررات توی بخش‌های مختلفش وجود داره.

Senua's Saga: Hellblade II
8.5/10
+ اگه فقط گرافیک نهایی رو در نظر بگیریم و کاری با محدودیت‌های شدید گیم‌پلی و محیط‌های کوچیک و اجرا فقط به شکل 30fps (زمانی که من تجربه‌ش کردم، بدون آپدیت‌ها) نداشته باشیم، بالاترین چیزی هست که تا امروز دیدم. یه گرافیک حیرت‌انگیز که از طراحی کاراکترها تا محیط‌ها در حدی عالیه که بعضی جاها دست‌کمی از یک فیلم سینمایی نداره.
+ گیم‌پلی با اینکه خیلی محدوده، ولی سیستم مبارزاتش رو دوست داشتم و حس و حال خوبی می‌داد.
+ اتمسفر ویرانگر و محشر که مشابهش رو کم داریم.
+ صداگذاری درجه یک و کم‌نظیر
+ داستان و شخصیت‌های جالب
- گیم‌پلی به شدت محدود. با اینکه هدف ارائه یه تجربه سینمایی بوده، ولی باز هم می‌شد یه ذره المان‌های گیم‌پلی رو گسترش داد و چیزهای بیشتری بهش اضافه کرد.
- یه جورایی سریع و بی‌مقدمه تموم می‌شه و با اینکه پایانش رو دوست داشتم، ولی ترجیح می‌دادم مقدمه‌چینی بیشتری برای رسیدن به اون نقطه داشته باشیم.

Forza Motorsport
8.5/10
+ گیم‌پلی و فیزیک عالی
+ گرافیک بازی به طور کلی در سطح خیلی خوبیه و بعضی جاها هم فوق‌العاده می‌شه.
+ ماشین‌ها و پیست‌های متنوع که البته جای کار بیشتری داشته.
- یکی از ناامیدکننده‌ترین بازی‌های این سال‌ها برای من بود (ناامیدکننده لزوماً به معنای بد نیست). با توجه به سابقه درخشان T10 توی عرضه FMهای دو سالانه، انتظارم از این بازی بعد از ۶ سال خیلی بیشتر از این‌ها بود.
- نسخه‌های X1 رو تجربه نکردم، ولی بازی خیلی خشک‌تر از دوران اوج FM توی X360 هست. حس می‌کنم این قضیه به خاطر Forza Horizon بوده و بعد از موفقیت‌های اون مجموعه، T10 به این نتیجه رسیده که باید مسیر دو مجموعه کاملاً جدا بشه و گذشته از بحث گیم‌پلی، این موضوع حتی توی حال و هوای بازی هم تأثیر گذاشته و خبری از اون شادابی نسخه‌های X360 نیست و بخش Career هم جذابیت زیادی نداره و اون‌طور که باید و شاید به آدم پاداش نمی‌ده و تشویق نمی‌کنه.
- لیست ماشین‌های بازی خوبه، ولی سلیقه من GT و نسخه‌های قدیمی‌تر FM رو می‌پسنده. نصف لذتی که از اون بازی‌ها می‌بردم، به ماشین‌های متفاوت و خاص‌شون بود، از فولکس قورباغه‌های قدیمی و فلان مدل ماشین کلاسیک ۸ دهه قبل، تا ون و SUV و ماشین‌های شهری/جاده‌ای معمولی. ولی نسخه جدید FM اکثر این‌ها رو بی‌خیال شده و بیشتر به سمت حالتی رفته که می‌شه اون رو جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر در نظر گرفت. خیلی‌ها با این قضیه حال می‌کنن، ولی من دوست دارم در کنار سوپراسپرت‌های جدید و ماشین‌هایی که توی پیست‌های رسمی غوغا می‌کنن، سوار یه بنز قدیمی بشم و بیفتم توی جاده و با سرعت پایین حالش رو ببرم! :دی
- مشکلات فنی عجیب در هفته‌های اول. از ایرادات گرافیکی که حتی یکی دو بار در حدی بود که گفتم دیگه کنسول الآن منهدم می‌شه (از این حالت‌های شطرنجی که با خرابی کارت گرافیک پیش میاد)، تا ذخیره نکردن پیروزی‌ها که فقط مربوط به ما ایرانی‌ها و اینترنت داغون‌مون هم نبود و خیلی از خارجی‌ها هم از این قضیه می‌نالیدن که بعد از ۳،۴ تا مسابقه که می‌دادن، دفعه بعد مشخص می‌شد که چیزی ذخیره نشده و باید از اول رفت.

A Little to the Left
8.5/10
+ ارضای حس نظم به بهترین شکل ممکن! یعنی کافیه از اون آدم‌هایی باشین که دوست دارن همه‌چیز سر جای خودشون قرار بگیرن تا این بازی بهتون کلی حال بده. در حدی که بعضی‌ها بهش لقب OCD Simulator رو دادن! :دی
+ حال و هوای آرامش‌بخش و مهربانانه با مراحل متنوع.
+ حضور جالب گربه در طول بازی!
- کاش طولانی‌تر بود و یه ذره هم بخش‌های چالشی بیشتری داشت.

Jusant
8/10
+ یه گیم‌پلی جالب که مشابهش رو کم داریم، در ارتباط با صعود از کوه و موانع مختلف
+ گرافیک بسیار قشنگ و چشم‌نواز
+ جونور بامزه و گوگولی که باهامون همراه می‌شه.
+ پایان زیبا
- بعضی جاها امکان گم کردن مسیر وجود داره.
- می‌تونست کمی متنوع‌تر باشه.

A Short Hike
8/10
+ همون‌طور که از اسم بازی هم مشخصه، یه اثر کوتاه هست و شاید کلاً دو ساعت طول بکشه که وسط این همه بازی عظیم، اتفاق خوبی محسوب می‌شه. :دی
+ حس و حال زیبا و دوست‌داشتنی و گشت و گذار توی محیط‌های باصفا در کنار شخصیت‌های مهربون.
- بعضی جاها کنترل کاراکتر یه ذره سخت می‌شه.

Atomic Heart
8/10
+ اتمسفر فوق‌العاده
+ گرافیک هنری زیبا و طراحی‌های محشر ربات‌ها و لوکیشن‌ها
+ موسیقی‌های درجه یک و عالی
+ بعضی از بخش‌های داستان
+ طنز جالب و دیالوگ‌های بامزه بعضی از ربات‌ها که البته بعضی جاها دیگه زیادی اغراق‌آمیز و گل‌درشت می‌شه.
- مشکلات تکنیکی
- درجه سختی از استاندارد خاصی پیروی نمی‌کنه و بعضی جاها آسونه و بعضی جاها خیلی سخت.
- بعضی از دشمن‌های بازی به شکل بی‌پایانی ریسپاون می‌شن و لذت گشت و گذار توی محیط‌ها رو نابود می‌کنن. اگه اینا نبودن، دوست داشتم خیلی بیشتر توی دنیای بازی بگردم، ولی دیگه حالم به هم خورد انقدر سر راهم سبز می‌شدن.

Starfield
8/10
+ تعداد بسیار زیادی سیاره برای گشت و گذار
+ بعضی از داستان‌های جانبی و شخصیت‌پردازی بعضی از کاراکترها خوب کار شده.
+ ساخت و ساز سفینه واقعاً جالبه و با اینکه سیستمش برای خودم یه ذره پیچیده بود، ولی کسی که دل به کار بده می‌تونه چیزهای خیلی باحالی طراحی کنه.
+ گان‌پلی به مراتب بهتر از Fallout
- ساختار بازی از جهات مختلف تاریخ مصرفش گذشته و با اینکه از بعضی لحاظ مدرن به نظر می‌رسه، ولی هسته اصلی انگار برمی‌گرده به نسل هفتم. این قضیه از بعضی بخش‌های گیم‌پلی شروع می‌شه تا چیزهایی مثل بعضی از انیمیشن‌ها یا مثلاً نحوه صحبت کردنِ خشکِ کاراکترها که هنوز توی همون حال و هوای سال‌ها قبل باقی مونده و با استانداردهای روز سازگار نشده.
- گرافیک در بعضی محیط‌ها خوبه (مخصوصاً جاهای صنعتی)، ولی بعضی بخش‌ها هم جای کار خیلی بیشتری داشته و در عین حال 30fps هم بود (زمانی که من تجربه‌ش کردم، قبل از آپدیت‌ها) که برای همچین گرافیکی جای دفاع نمی‌ذاشت و لودینگ‌ها هم به جای خود.
- داستان اصلی بد نبود، ولی خیلی خوب هم نبود.

Call of Duty: Black Ops 6
8/10
+ آخرین نسخه CoD که تا قبل از این تموم کرده بودم، Black Ops 2 در سال ۲۰۱۲ بود و بعدش دیگه هیچ‌کدوم از نسخه‌ها رو انجام نداده بودم به جز یدونه که تا اواسطش رفتم و ولش کردم (فکر کنم Black Ops 4 بود، ولی مطمئن نیستم). بعد از سال‌ها دوری از CoD، این نسخه برام لذت خاص خودش رو داشت و برگشتم به خاطرات قدیم.
+ گیم‌پلی/گان‌پلی بسیار خوب و باکیفیت.
+ اون بخش از بازی که محیط بزرگ می‌شه و حالت سندباکس پیدا می‌کنه رو خیلی دوست داشتم.
+ داستان جالب و اتفاقات عجیبی که انتظارشون رو نداشتم.
- همچنان بعد از سال‌ها شباهت زیادی به نسخه‌های نسل هفتم داره که البته از جهتی هم طبیعیه و به هر حال جزئی از DNA این سری هست، ولی منتظر تغییرات بزرگ‌تری بودم.
- یه سری از بخش‌های از بازی بیش از حد کِش میان و خسته‌کننده می‌شن.

Solar Ash
7.5/10
+ گیم‌پلی بازی در بخش پلتفرمری خیلی خوب و روون هست. در ابتدا سخت به نظر می‌رسه و انگار کاراکتر لیز می‌خوره، ولی کافیه آدم بهش عادت کنه تا کلی حال بده.
+ اتمسفر زیبا و حضور توی یه دنیای متفاوت و مرموز.
+ بخش‌های پایانی خیلی قشنگ بودن.
- گرافیک هنری برای سلیقه من اصلاً خوب نبود! بندگان خدا کلی تلاش کردن که بازی رو با یه حس و حال هنری خاصی ارائه بدن، ولی این مدل رنگ‌آمیزی‌ها به دلم نمی‌شینه و کاش یه جور دیگه بود.

The Bookwalker
7.5/10
+ یه بازی ماجرایی اشاره و کلیک متفاوت که شما رو وارد کتاب‌های مختلف می‌کنه و خلاقیت‌های روایی جالبی داره.
+ اتمسفر باحال
+ طراحی هنری زیبا
+ بخش‌های واقعی که حالت اول شخص دارن و اتفاقاتی جالبی توی اون‌ها می‌افته.
- بازی بعد از مدتی خسته‌کننده می‌شه.
- عمق خیلی زیادی نداره.

Need for Speed: Unbound
7.5/10
+ گیم‌پلی مناسب
+ گرافیک زیبا با استایل هنری جالب و متفاوت
+ موسیقی‌های متنوع و بامزه! من در حالت عادی از این جور موسیقی‌ها زیاد خوشم نمیاد، ولی نمونه‌های جالبی برای این بازی انتخاب شده بودن و بعضی‌هاشون حس و حال خوبی داشتن.
- نداشتن قابلیت Fast Travel که باعث می‌شه بعضی وقت‌ها جون آدم دربیاد تا بخواد از فلان نقطه به فلان جا برسه.
- رابط کاربری و منوهای آشفته.
- پلیس اعصاب‌خردکن. در مجموع بدم نمیاد از حضور پلیس توی این جور بازی‌های ریسینگ، ولی فقط در صورتی که کیفیتش خوب باشه و آدم رو روانی نکنه. نه اینکه تا مسابقه رو تموم می‌کنی، بیفته دنبالت و لذت مسابقه کوفتت بشه.
- بازی رو خیلی جلو نرفتم و حداقل تا اینجایی که تجربه کردم، اصلاً خوب پول نمی‌داد و خریدن ماشین‌های دلخواه خیلی سخت بود.
- زر زدن بیش از حد شخصیت‌ها که باعث شد از یه جایی به بعد کلاً صداشون رو قطع کنم! :|

The Callisto Protocol
7/10
+ گرافیک فوق‌العاده و به شدت تماشایی
+ اتمسفر سینمایی درجه یک
+ گیم‌پلی نسبتاً خوب
- داستان کلیشه‌ای
- از یه جایی به بعد به طرز فجیعی تکراری می‌شه. یعنی دیگه از اواسط بازی جوری می‌شه که به جز اندک سکانس‌هایی، همه جا یه سری اتفاقات تکراری می‌افته که هزار بار توی ساعات قبلی تجربه کردیم و چیز جدیدی نداره.
- این رو نمی‌دونم باید توی بخش مثبت بذارم یا منفی: بازی با وجود اصرارش روی ترسناک بودن، به نظرم در اون حد ترسناک نبود! منفی از این نظر که خب به هدف‌شون نرسیدن و مثبت از این نظر که بنده به عنوان یه گیمر ترسو، هیچ مشکلی با تجربه این اثر نداشتم و خیلی راحت تمومش کردم. :دی

Battletoads
7/10
+ گیم‌پلی نسبتاً خوب و سرگرم‌کننده
+ گرافیک هنری شاید خیلی خوب نباشه، ولی در حد مناسبیه.
+ طنز بازی توی جاهایی که خوب از آب در اومده جالبه، ولی بعضی جاها هم خیلی سخیفه!
- بعضی جاها گیم‌پلی اون طور که باید و شاید خوب جواب نمی‌ده و روون نیست.
- یه حس خز و داغونی توی بازی وجود داره که باعث می‌شه ناخودآگاه سطح کیفیتش پایین بیاد و نمی‌دونم چطوری توضیحش بدم! :دی
ساندترک Doom رو یک بار به نظرم به صورت جداگانه گوش کن چون مشکل اصلیش واقعا همون میکس داخل بازی هست و خیلی جاها بخش combat رو پخش نمیکنه. مثلا ترک Into the Void که محبوب خیلی ها هست دلیلش اینه که از معدود ترک هایی هست که میکس دینامیکش مشکل نداره و ترک درست رو در جا و زمان درست پخش میکنه
 
Gears of War Reloaded

gr.jpg

9/10
خب بازی نیازی به تعریف من نداره همون بازی عالی قبلی با فریم ریت و رزولوشن بهتر
گیم پلی و اکشن بازی هیچ وقت خسته کننده نمیشه
مرور اون شخصیتهای دوستداشتنی نسخه اول حس خوبی داره
روی گیم پس هم موجوده ارزش تجربه داره 💚

 
آخرین ویرایش:
Clair Obscur: Expedition 33
10/10
+ یکی از بزرگ‌ترین غافلگیری‌های بنده در ۳۰ و خرده‌ای سال گیمری
+ سیستم مبارزات عالی که گیم‌پلی نوبتی رو با مواردی مثل QTE و پری به بهترین شکل ممکن ترکیب کرده
+ تعدادی از بهترین موسیقی‌های صنعت سرگرمی. بازی‌هایی زیادی داریم که موسیقی‌های قشنگی دارن، ولی کمتر چیزی رو در حد این بازی یادم میاد که این تعداد موسیقی درجه یک و محشر داشته باشه. یعنی خیلی از بازی‌ها نهایتاً چند تا قطعه عالی دارن و یه سری قطعه خوب و متوسط، ولی Expedition 33 شاید ۲۰،۳۰ تا قطعه فوق‌العاده داشت. از غم‌انگیز و تأثیرگذار تا حماسی و اکشن و حتی موارد کمدی و جالب.
+ صداپیشگی درجه یک شخصیت‌های مختلف
+ گرافیک هنری زیبا و طراحی‌های تر و تمیز، از آدم‌ها و جک جونورها تا محیط‌ها.
+ داستان به شدت زیبایی که از همون دقایق اول مخاطب رو خفت و به بهترین شکل ممکن غرق می‌کنه و پشت سر هم اتفاقات جالب رو جلوش می‌ذاره، به همراه شخصیت‌پردازی عالی برای اکثر افراد.
+ نحوه روایت داستان که گذشته از کاتسین‌های تماشایی با کارگردانی عالی، به شکل جذابی از طریق نوشته‌ها هم دنبال می‌شه و مثلاً می‌فهمیم اعضای فلان گروه تا این نقطه اومدن و توسط یه جونور مخوفی شهید شدن. گروه نمی‌دونم چندم مسئولیت نصب اون قطعات برای بالا رفتن از موانع رو داشته. اون یکی گروه از بروبچ پهلوونی تشکیل شده بوده که انقدر قدرت بالایی داشتن که لباس‌ها رو مزاحم کارشون می‌دیدن و لخت(!) می‌پریدن وسط میدون و با دشمنان مبارزه می‌کردن و...
+ طنز محشر. بازی به طور کلی خیلی غم‌انگیزه، ولی بعضی جاها یه دفعه یه سکانس کمدی شکل می‌گیره و یه شخصیت خل و چل یا دیالوگ خاصی از راه می‌رسه که آدم رو منهدم می‌کنه!
- نداشتن نقشه. البته توی ۹۰٪ مراحل مشکلی ایجاد نمی‌کرد، ولی بعضی جاها ترجیح می‌دادم یه نقشه‌ای دم دست باشه.
- نداشتن ژورنال و منویی برای اطلاع از اینکه تا این لحظه چه کردیم و چه مأموریت‌های جانبی رو دنبال می‌کنیم. برای یه آلزایمری مثل من واقعاً همچین چیزی عذاب‌آور بود و از یه جایی به بعد مجبور شدم خودم یادداشت‌برداری کنم! :دی
- باس‌فایت Simon به نظرم طراحی خوبی نداشت. دشمن‌های سخت توی بازی‌ها دو حالت دارن، یا سختی منطقی دارن که حتی اگه خیلی هم فجیع باشه باز یه مفهومی توش هست، یا سختی اعصاب‌خردکن که به نظرم این یکی از گروه دوم بود. برخلاف یه سری از دشمن‌ها و باس‌های بازی که سختی منطقی داشتن و مبارزه باهاشون با وجود این سختی لذت‌بخش بود، این باس فقط از نظر طراحی کاراکتر و اتمسفر و موسیقی خوب بود ولی از نظر گیم‌پلی به دلم ننشست. آمار دقیقی که طبیعتاً ندارم ولی حدس می‌زنم حداقل ۹۰٪‌ افرادی که شکستش دادن، از اون روش‌های تک‌ضرب و فلان و چنان استفاده کردن که تفاوت خاصی با چیت زدن ندارن و شاید فقط ۱۰٪ یا کمتر تونسته باشن واقعاً در یک مبارزه طبیعی برنده بشن.
البته انقدر نکات مثبت بازی زیاده و چیزهای منفی کمه که دیگه گیر دادم به این بنده خدا! :دی ولی یکی از دلایل گیر دادن این بود که برای من آخرین بخش بازی محسوب می‌شد و دوست داشتم خداحافظی بهتری با این شاهکار داشته باشم. هر چند واقعاً آسیب خاصی هم به این تجربه درجه یک نزد و همچنان جزو بهترین بازی‌های عمرم به حساب میاد.

Hollow Knight: Silksong
10/10
+ گیم‌پلی فوق‌العاده که هم هسته اولیه خیلی خوبی داره و هم امکاناتی که به تدریج در اختیار بازیکن قرار می‌ده (مثل Crestها و ابزار مختلف) باعث می‌شن هر کسی به سبک خودش بازی رو پیش ببره.
+ طراحی نقشه عالی که اون رو تبدیل به یکی از بهترین مترویدونیاهای تاریخ می‌کنه. اکثر مناطق جالب طراحی شدن و راه‌های ارتباطی بین اون‌ها هم خیلی خوب کار شده.
+ گرافیک هنری بسیار زیبا
+ موسیقی‌های محشر
+ طنز باحال و کاراکترهای بامزه، هم از نظر طراحی و هم صداگذاری.
+ پُر از رامز و رمز در گوشه و کنار دنیای عظیم بازی.
+ درجه سختی مناسب. برخلاف یه سری حواشی که دور بازی شکل گرفت، به نظرم یکی از خوش‌ساخت‌ترین بازی‌ها از نظر درجه سختی هست و به مراتب استانداردتر از نسخه قبلی. به طور میانگین شاید سخت‌تر از Hollow Knight باشه، ولی حداقل برای من به جز باس آخر، خبری از سختی وحشتناک و بیش از حد نبود و فکر می‌کنم اگه آدم بتونه با گیم‌پلی بازی سازگار بشه و در عین حال همه سوراخ سنبه‌های محیط‌ها رو بگرده و به تدریج قدرتمندتر بشه، اصلاً سختی بی‌قاعده و غیراستانداردی نداره.
+ Needolin که شاید در نگاه اول چیز خیلی خاصی نباشه، ولی بعد از یه مدت آدم به خودش میاد و می‌بینه کنار هر کاراکتری در حال استفاده از این هست و خیلی فضای بامزه و جالبی داره که عزیزان یه دفعه شروع می‌کنن به آواز خوندن! :دی
- ندارد!

Lies of P
9.5/10
+ یکی از بهترین سولزلایک‌هایی که تجربه کردم.
+ گیم‌پلی خوب و باکیفیت، در کنار سلاح‌ها و امکانات متنوع
+ گرافیک هنری چشم‌نواز
+ موسیقی‌های گوش‌نواز
+ داستان هرچند شاهکار نیست، ولی در حد خودش خوبه و برداشت متفاوتی از دنیای پینوکیو به حساب میاد و منتظرم ببینم توی بازی بعدی که احتمالاً برداشتی از The Wizard of Oz باشه، چه می‌کنن. اون دنیا پتانسیل خیلی بالایی برای تبدیل شدن به اثری مثل Lies of P با اتمسفر خفن داره و امیدوارم باز هم بترکونن.
- نمی‌دانم!

Indiana Jones and the Great Circle
9/10
+ شبیه‌سازی حس و حال فیلم‌های ایندیانا جونز توی یک بازی ویدیویی به بهترین شکل ممکن
+ گیم‌پلی بخش‌های ماجرایی و حل معما خیلی خوبه.
+ گرافیک قشنگی که بعضی جاها تا مرز فوق‌العاده هم پیش می‌ره.
+ داستان جالب و شخصیت‌های مثبت و منفی جذاب.
+ طنز عالی، هم در صحنه‌های فیزیکی و کمدی اسلپ‌استیک و هم دیالوگ‌ها.
- گیم‌پلی اکشن خیلی ضعف داره که البته تا حدودی هم منطقیه. به هر حال ایندیانا جونز بیشتر یه شخصیت ماجراجو هست که دنبال گنج و اماکن باستانی می‌گرده، نه یه سرباز حرفه‌ای. ولی چون قابلیت‌های اکشن و سلاح‌های متنوع برای بازی تدارک دیده شده، آدم انتظار داره گیم‌پلی این بخش‌ها هم کیفیت مناسبی داشته باشه.
- خسته‌کننده بودن بعضی قسمت‌ها.

Sea of Stars
9/10
+ یکی از دوست‌داشتنی‌ترین تجربه‌های این سال‌های من، با اتمسفر درجه یکی که واقعاً گشت و گذار توی دنیای بازی رو لذت‌بخش می‌کرد.
+ گیم‌پلی نوبتی جذاب، با قابلیت‌هایی مثل پری کردن و QTE
+ شخصیت‌های باحال و داستان جالب
+ موسیقی‌های فوق‌العاده
+ گرافیک پیکسلی قشنگ
+ DLC بازی هم فوق‌العاده بود و یه حالت شخصی‌تری نسبت به نسخه اصلی داشت، با کاراکترهای جالب و مینی‌گیم‌های متفاوت.
- گیم‌پلی با وجود کیفیت بالا، بعد از مدتی تکراری می‌شه و اگه تنوع بیشتری داشت می‌تونست بازی رو از این هم بهتر کنه.
- بعضی جاها انقدر میزان دیالوگ‌ها زیاده که آدم دیگه کلافه می‌شه و می‌خواد سریع رد کنه تا به گیم‌پلی برسه.

Cocoon
9/10
+ طراحی یک دنیای متفاوت و دیدنی با گرافیک هنری زیبا
+ گیم‌پلی جالب با المان‌های خلاقانه
+ معماهای مناسب که نه بیش از حد آسون هستن و نه در حدی سخت که آدم مجبور بشه هی سراغ راهنما بره.
- یادم نمیاد!

South of Midnight
9/10
+ موسیقی‌های بنیان‌فکن و به شدت زیبا، در حدی که همین قضیه به تنهایی بازی رو چند پله برای من بالا برد.
+ اتمسفر عالی که به خوبی تونسته حس و حال ایالت‌های جنوبی آمریکا رو شبیه‌سازی کنه، اون هم در کنار المان‌های فانتزی جالب.
+ استفاده مناسب از افسانه‌های جنوب آمریکا.
+ گرافیک هنری تماشایی و طراحی جالب آدم‌ها و جک جونورها.
+ باس‌های جالب که کاش تعدادشون بیشتر بود.
- اکشن بازی در حد متوسطی هست و خیلی بد نیست، ولی بعد از مدتی به شدت تکراری می‌شه. یعنی اگه باس‌ها رو در نظر نگیریم، کل بخش اکشن خلاصه می‌شه توی یه سری محیط‌های محدود که هی دشمن از در و دیوار می‌ریزه و دیگه از یه جایی به بعد می‌شه چشم‌بسته هم بازی کرد. به نظرم با اندکی تغییرات توی این قضیه، می‌شد بازی رو از این هم بهتر کرد. اگه نمی‌خواستن سراغ این کار برن هم اصلاً بخش‌های مبارزه رو کمتر می‌کردن و بازی بیشتر حالت ماجرایی و گشت و گذار توی محیط‌ها رو پیدا می‌کرد و اون‌طوری بیشتر راضی بودم.

Chants of Sennaar
9/10
+ یک اثر خلاقانه در ارتباط با زبان‌های مختلف
+ پازل‌های جالب و دلنشین که نه آسون هستن و نه خیلی سخت (به جز اندک مواردی که از توان من خارج بودن). پازل‌هایی که شما رو به متخصص زبان‌شناسی تبدیل می‌کنن و حس کسی رو پیدا می‌کنین که مثلاً در حال رمزگشایی از خط میخی و ترجمه‌ش به زبان امروزیه!
+ گرافیک هنری جالب و رنگ‌آمیزی‌های متفاوت.
+ غافلگیری‌هایی مثل این موضوع که بازی با افسانه معروف برج بابل در ارتباطه.
- چیز خاصی یادم نمیاد.

Harold Halibut
8.5/10
+ یک اثر هنری متفاوت با حال و هوای خمیری و استاپ‌موشن.
+ اتمسفر خاص و حالت هنری شبیه فیلم‌های معناگرایانه!
+ داستان جالب و شخصیت‌های متنوع که خیلی خوب با اتمسفر خاص بازی همراه می‌شن.
+ یه سری از سکانس‌های اواخر بازی که حالت سورئال و عجیبی پیدا می‌کنه و واقعاً جالبه.
- بعضی جاها بیش از حد کُند می‌شه! :دی یعنی دیگه قشنگ می‌زنه روی دست ژانر سینمای آهسته (Slow Cinema).
- اگه گیم‌پلی یه ذره متنوع‌تر بود و مثلاً پازل‌های جالبی بهش اضافه می‌شد، می‌تونست سطحش رو بالاتر ببره.
- بعضی از باگ‌ها و ایرادات گرافیکی که معلوم نیست چطوری از زیر دست سازنده‌ها در رفتن. مثلاً توی بعضی از لوکیشن‌ها، یه حالت برفکی و خرابی در بعضی نقاط به چشم می‌خوره که برای همچین سبک محدودی، می‌شد به راحتی رفع بشه.

Doom: The Dark Ages
8.5/10
+ به عنوان یه پیرمرد Doomباز که از نسخه‌های کلاسیک شروع کردم و تا امروز همه بازی‌های Doom رو دوست داشتم، این نسخه برام حالت عجیبی داره. بعضی جاهاش فوق‌العاده بود و بعضی جاها پایین‌تر از سطح انتظارم، ولی به طور کلی تجربه خیلی خوبی بود.
+ گیم‌پلی مثل همیشه عالی و حتی بهتر از قبل. کمتر شوتر اول شخصی داریم که بتونه همچین کیفیتی رو ارائه بده.
+ سلاح‌های متنوع که هرکدوم حالت‌های مختلفی هم دارن و این حالت‌ها واقعاً کارایی دارن، نه اینکه فقط نقش دکور رو برای شلوغ‌تر کردن بازی داشته باشن. هم مدل‌های متفاوت از سلاح‌های کلاسیک خوب از آب در اومدن و هم سلاح‌های جدید، و شاتگانش هم محشره و شاید بهترین شاتگان سری Doom.
+ گرافیک فوق‌العاده که در کنار زیبایی‌های بصری، بسیار هم روون و تر و تمیزه.
+ داستان جالب و دنیایی که باعث می‌شه سری Doom خیلی عظیم‌تر از قبل بشه و در کنار ماجراهای جهنم که همیشه داشتیم و دنیاهای جدیدی که توی نسخه‌های ۲۰۱۶ و Eternal اضافه شدن، الآن به جاهای بیشتری هم سر می‌زنیم و حتی پای جونورها و دنیاهای Cthulhuطور هم به Doom باز شده!
+ در کنار دشمن‌های جدید و متفاوتی که برای بازی در نظر گرفته شدن، طراحی جدیدِ اکثر دشمن‌های قدیمی هم عالیه. Impهای کلاسیک با نام Imp Stalker برگشتن و از شکل و شمایل تا نحوه راه رفتن لاتی‌شون، فوق‌العاده‌ست! یا مثلاً Cacodemonها خیلی عجیب و غریب شدن و با اینکه با مدل‌های قبلی متفاوت هستن (که البته دلیل داره) ولی به شخصه باهاشون حال کردم. حتی در اتفاقی جالب، یکی از دشمن‌های Doom 3 یعنی Vagary هم وارد بازی شده که انتظارش رو نداشتم! این وسط فقط با Pinkyهای جدید حال نکردم و با اینکه از نظر گیم‌پلی جالب هستن و نقش وسیله حمل و نقل رو ایفا می‌کنن، ولی طراحی‌شون در حد مدل‌های قبلی نبود به نظرم.
+ اژدهاسواری به شدت لذت‌بخش بود و کاش بیشتر بود! اون حالت نیمه‌ریتمی برای جاخالی از شلیک دشمنان، خیلی حال می‌داد و بدم نمیاد اصلاً یه بازی جمع و جور ۲،۳ ساعته بسازن فقط برای اژدهاسواری!
- هرچقدر نیمه دوم بازی فوق‌العاده و ۱۰/۱۰ بود، نیمه اول زیاد با سلیقه من جور نبود و در حد ۷/۱۰ بود. شاید هنوز به فضای جدیدش عادت نکرده بودم، نمی‌دونم. هرچی که بود، با جلوتر رفتن توی بازی خیلی بهتر شد.
- متأسفانه جزو اون گروهی هستم که به نظرم موسیقی‌های بازی جای کار خیلی بیشتری داشتن. اصلاً بحث مقایسه با میک گوردن نیست و بدون در نظر گرفتن شاهکارهای اون توی نسخه‌های قبلی هم موسیقی‌های این نسخه برام جالب نبودن. ۳،۴ جا اوج گرفتن و خیلی خوب شدن (مخصوصاً یه سری از بخش‌های پایانی)، ولی اکثر اوقات یا خیلی معمولی با حس و حال تکراری بودن، یا بعضی جاها به جای اینکه موسیقی باشن، سوهان روح بودن و یه سری اصوات بی‌نظم و ترتیب. در حدی که بعضی وقت‌ها حس می‌کردم شاید مشکل از نحوه تنظیم موسیقی هست، نه خود موسیقی.
- از بخش‌های تایتان‌سواری زیاد خوشم نیومد. از نظر ارائه حس عظمت خوب بودن، ولی یه حالت حوصله‌سربر و خسته‌کننده‌ای برام داشتن.
- به طور کلی بازی جوری هست که باید بیشتر از اینا ازش لذت می‌بردم و نمی‌دونم چرا این طوری شد. احتمالاً توی شرایط خوبی سراغش نرفتم و این قضیه روی تجربه بازی اثر گذاشته. به نظرم شرایطی که آدم توی اون به سراغ فیلم و بازی می‌ره، خیلی روی لذتش تأثیر مثبت یا منفی می‌ذاره و حدس می‌زنم اگه در آینده یه بار دیگه بازی رو توی وضعیت بهتری تجربه کنم، بیشتر ازش لذت می‌برم.

Like a Dragon Gaiden: The Man Who Erased His Name
8.5/10
+ به عنوان یه نسخه فرعی و کوتاه (البته کوتاه در مقایسه با استانداردهای یاکوزا! :دی)، اثر دوست‌داشتنی و خوبی بود.
+ داستان جالب و سکانس‌های به شدت تأثیرگذاری که یکی‌شون اشک ما رو بدجوری درآورد...
+ گیم‌پلی خوب و جذاب.
+ طنز خاص یاکوزا اینجا هم به چشم می‌خوره و یه بخشی از این طنز هم نمی‌دونم ناخواسته بوده یا با هدف قبلی. :دی با توجه به اتفاقات بازی همه می‌دونن که این بنده خدا کازوما هست، ولی به هر کی می‌رسه با جدیت می‌گه من اون آدم نیستم و اشتباه گرفتین! :دی باز ملت بهش می‌گن حاجی خجالت بکش! مگه خر گیر آوردی؟! ولی دوباره کازوما از رو نمی‌ره و هی تأکید می‌کنه که بنده شما رو نمی‌شناسم و نمی‌دونم چی می‌گین! :)) با اینکه بامزه بود، ولی یه جورایی انگار بهره هوشی کازوما رو پایین در نظر گرفتن که انقدر روی این موضوع واضح اصرار می‌کنه! :دی
- از خیلی جهات شبیه نسخه‌های دیگه یاکوزا هست و تکرار مکررات توی بخش‌های مختلفش وجود داره.

Senua's Saga: Hellblade II
8.5/10
+ اگه فقط گرافیک نهایی رو در نظر بگیریم و کاری با محدودیت‌های شدید گیم‌پلی و محیط‌های کوچیک و اجرا فقط به شکل 30fps (زمانی که من تجربه‌ش کردم، بدون آپدیت‌ها) نداشته باشیم، بالاترین چیزی هست که تا امروز دیدم. یه گرافیک حیرت‌انگیز که از طراحی کاراکترها تا محیط‌ها در حدی عالیه که بعضی جاها دست‌کمی از یک فیلم سینمایی نداره.
+ گیم‌پلی با اینکه خیلی محدوده، ولی سیستم مبارزاتش رو دوست داشتم و حس و حال خوبی می‌داد.
+ اتمسفر ویرانگر و محشر که مشابهش رو کم داریم.
+ صداگذاری درجه یک و کم‌نظیر
+ داستان و شخصیت‌های جالب
- گیم‌پلی به شدت محدود. با اینکه هدف ارائه یه تجربه سینمایی بوده، ولی باز هم می‌شد یه ذره المان‌های گیم‌پلی رو گسترش داد و چیزهای بیشتری بهش اضافه کرد.
- یه جورایی سریع و بی‌مقدمه تموم می‌شه و با اینکه پایانش رو دوست داشتم، ولی ترجیح می‌دادم مقدمه‌چینی بیشتری برای رسیدن به اون نقطه داشته باشیم.

Forza Motorsport
8.5/10
+ گیم‌پلی و فیزیک عالی
+ گرافیک بازی به طور کلی در سطح خیلی خوبیه و بعضی جاها هم فوق‌العاده می‌شه.
+ ماشین‌ها و پیست‌های متنوع که البته جای کار بیشتری داشته.
- یکی از ناامیدکننده‌ترین بازی‌های این سال‌ها برای من بود (ناامیدکننده لزوماً به معنای بد نیست). با توجه به سابقه درخشان T10 توی عرضه FMهای دو سالانه، انتظارم از این بازی بعد از ۶ سال خیلی بیشتر از این‌ها بود.
- نسخه‌های X1 رو تجربه نکردم، ولی بازی خیلی خشک‌تر از دوران اوج FM توی X360 هست. حس می‌کنم این قضیه به خاطر Forza Horizon بوده و بعد از موفقیت‌های اون مجموعه، T10 به این نتیجه رسیده که باید مسیر دو مجموعه کاملاً جدا بشه و گذشته از بحث گیم‌پلی، این موضوع حتی توی حال و هوای بازی هم تأثیر گذاشته و خبری از اون شادابی نسخه‌های X360 نیست و بخش Career هم جذابیت زیادی نداره و اون‌طور که باید و شاید به آدم پاداش نمی‌ده و تشویق نمی‌کنه.
- لیست ماشین‌های بازی خوبه، ولی سلیقه من GT و نسخه‌های قدیمی‌تر FM رو می‌پسنده. نصف لذتی که از اون بازی‌ها می‌بردم، به ماشین‌های متفاوت و خاص‌شون بود، از فولکس قورباغه‌های قدیمی و فلان مدل ماشین کلاسیک ۸ دهه قبل، تا ون و SUV و ماشین‌های شهری/جاده‌ای معمولی. ولی نسخه جدید FM اکثر این‌ها رو بی‌خیال شده و بیشتر به سمت حالتی رفته که می‌شه اون رو جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر در نظر گرفت. خیلی‌ها با این قضیه حال می‌کنن، ولی من دوست دارم در کنار سوپراسپرت‌های جدید و ماشین‌هایی که توی پیست‌های رسمی غوغا می‌کنن، سوار یه بنز قدیمی بشم و بیفتم توی جاده و با سرعت پایین حالش رو ببرم! :دی
- مشکلات فنی عجیب در هفته‌های اول. از ایرادات گرافیکی که حتی یکی دو بار در حدی بود که گفتم دیگه کنسول الآن منهدم می‌شه (از این حالت‌های شطرنجی که با خرابی کارت گرافیک پیش میاد)، تا ذخیره نکردن پیروزی‌ها که فقط مربوط به ما ایرانی‌ها و اینترنت داغون‌مون هم نبود و خیلی از خارجی‌ها هم از این قضیه می‌نالیدن که بعد از ۳،۴ تا مسابقه که می‌دادن، دفعه بعد مشخص می‌شد که چیزی ذخیره نشده و باید از اول رفت.

A Little to the Left
8.5/10
+ ارضای حس نظم به بهترین شکل ممکن! یعنی کافیه از اون آدم‌هایی باشین که دوست دارن همه‌چیز سر جای خودشون قرار بگیرن تا این بازی بهتون کلی حال بده. در حدی که بعضی‌ها بهش لقب OCD Simulator رو دادن! :دی
+ حال و هوای آرامش‌بخش و مهربانانه با مراحل متنوع.
+ حضور جالب گربه در طول بازی!
- کاش طولانی‌تر بود و یه ذره هم بخش‌های چالشی بیشتری داشت.

Jusant
8/10
+ یه گیم‌پلی جالب که مشابهش رو کم داریم، در ارتباط با صعود از کوه و موانع مختلف
+ گرافیک بسیار قشنگ و چشم‌نواز
+ جونور بامزه و گوگولی که باهامون همراه می‌شه.
+ پایان زیبا
- بعضی جاها امکان گم کردن مسیر وجود داره.
- می‌تونست کمی متنوع‌تر باشه.

A Short Hike
8/10
+ همون‌طور که از اسم بازی هم مشخصه، یه اثر کوتاه هست و شاید کلاً دو ساعت طول بکشه که وسط این همه بازی عظیم، اتفاق خوبی محسوب می‌شه. :دی
+ حس و حال زیبا و دوست‌داشتنی و گشت و گذار توی محیط‌های باصفا در کنار شخصیت‌های مهربون.
- بعضی جاها کنترل کاراکتر یه ذره سخت می‌شه.

Atomic Heart
8/10
+ اتمسفر فوق‌العاده
+ گرافیک هنری زیبا و طراحی‌های محشر ربات‌ها و لوکیشن‌ها
+ موسیقی‌های درجه یک و عالی
+ بعضی از بخش‌های داستان
+ طنز جالب و دیالوگ‌های بامزه بعضی از ربات‌ها که البته بعضی جاها دیگه زیادی اغراق‌آمیز و گل‌درشت می‌شه.
- مشکلات تکنیکی
- درجه سختی از استاندارد خاصی پیروی نمی‌کنه و بعضی جاها آسونه و بعضی جاها خیلی سخت.
- بعضی از دشمن‌های بازی به شکل بی‌پایانی ریسپاون می‌شن و لذت گشت و گذار توی محیط‌ها رو نابود می‌کنن. اگه اینا نبودن، دوست داشتم خیلی بیشتر توی دنیای بازی بگردم، ولی دیگه حالم به هم خورد انقدر سر راهم سبز می‌شدن.

Starfield
8/10
+ تعداد بسیار زیادی سیاره برای گشت و گذار
+ بعضی از داستان‌های جانبی و شخصیت‌پردازی بعضی از کاراکترها خوب کار شده.
+ ساخت و ساز سفینه واقعاً جالبه و با اینکه سیستمش برای خودم یه ذره پیچیده بود، ولی کسی که دل به کار بده می‌تونه چیزهای خیلی باحالی طراحی کنه.
+ گان‌پلی به مراتب بهتر از Fallout
- ساختار بازی از جهات مختلف تاریخ مصرفش گذشته و با اینکه از بعضی لحاظ مدرن به نظر می‌رسه، ولی هسته اصلی انگار برمی‌گرده به نسل هفتم. این قضیه از بعضی بخش‌های گیم‌پلی شروع می‌شه تا چیزهایی مثل بعضی از انیمیشن‌ها یا مثلاً نحوه صحبت کردنِ خشکِ کاراکترها که هنوز توی همون حال و هوای سال‌ها قبل باقی مونده و با استانداردهای روز سازگار نشده.
- گرافیک در بعضی محیط‌ها خوبه (مخصوصاً جاهای صنعتی)، ولی بعضی بخش‌ها هم جای کار خیلی بیشتری داشته و در عین حال 30fps هم بود (زمانی که من تجربه‌ش کردم، قبل از آپدیت‌ها) که برای همچین گرافیکی جای دفاع نمی‌ذاشت و لودینگ‌ها هم به جای خود.
- داستان اصلی بد نبود، ولی خیلی خوب هم نبود.

Call of Duty: Black Ops 6
8/10
+ آخرین نسخه CoD که تا قبل از این تموم کرده بودم، Black Ops 2 در سال ۲۰۱۲ بود و بعدش دیگه هیچ‌کدوم از نسخه‌ها رو انجام نداده بودم به جز یدونه که تا اواسطش رفتم و ولش کردم (فکر کنم Black Ops 4 بود، ولی مطمئن نیستم). بعد از سال‌ها دوری از CoD، این نسخه برام لذت خاص خودش رو داشت و برگشتم به خاطرات قدیم.
+ گیم‌پلی/گان‌پلی بسیار خوب و باکیفیت.
+ اون بخش از بازی که محیط بزرگ می‌شه و حالت سندباکس پیدا می‌کنه رو خیلی دوست داشتم.
+ داستان جالب و اتفاقات عجیبی که انتظارشون رو نداشتم.
- همچنان بعد از سال‌ها شباهت زیادی به نسخه‌های نسل هفتم داره که البته از جهتی هم طبیعیه و به هر حال جزئی از DNA این سری هست، ولی منتظر تغییرات بزرگ‌تری بودم.
- یه سری از بخش‌های از بازی بیش از حد کِش میان و خسته‌کننده می‌شن.

Solar Ash
7.5/10
+ گیم‌پلی بازی در بخش پلتفرمری خیلی خوب و روون هست. در ابتدا سخت به نظر می‌رسه و انگار کاراکتر لیز می‌خوره، ولی کافیه آدم بهش عادت کنه تا کلی حال بده.
+ اتمسفر زیبا و حضور توی یه دنیای متفاوت و مرموز.
+ بخش‌های پایانی خیلی قشنگ بودن.
- گرافیک هنری برای سلیقه من اصلاً خوب نبود! بندگان خدا کلی تلاش کردن که بازی رو با یه حس و حال هنری خاصی ارائه بدن، ولی این مدل رنگ‌آمیزی‌ها به دلم نمی‌شینه و کاش یه جور دیگه بود.

The Bookwalker
7.5/10
+ یه بازی ماجرایی اشاره و کلیک متفاوت که شما رو وارد کتاب‌های مختلف می‌کنه و خلاقیت‌های روایی جالبی داره.
+ اتمسفر باحال
+ طراحی هنری زیبا
+ بخش‌های واقعی که حالت اول شخص دارن و اتفاقاتی جالبی توی اون‌ها می‌افته.
- بازی بعد از مدتی خسته‌کننده می‌شه.
- عمق خیلی زیادی نداره.

Need for Speed: Unbound
7.5/10
+ گیم‌پلی مناسب
+ گرافیک زیبا با استایل هنری جالب و متفاوت
+ موسیقی‌های متنوع و بامزه! من در حالت عادی از این جور موسیقی‌ها زیاد خوشم نمیاد، ولی نمونه‌های جالبی برای این بازی انتخاب شده بودن و بعضی‌هاشون حس و حال خوبی داشتن.
- نداشتن قابلیت Fast Travel که باعث می‌شه بعضی وقت‌ها جون آدم دربیاد تا بخواد از فلان نقطه به فلان جا برسه.
- رابط کاربری و منوهای آشفته.
- پلیس اعصاب‌خردکن. در مجموع بدم نمیاد از حضور پلیس توی این جور بازی‌های ریسینگ، ولی فقط در صورتی که کیفیتش خوب باشه و آدم رو روانی نکنه. نه اینکه تا مسابقه رو تموم می‌کنی، بیفته دنبالت و لذت مسابقه کوفتت بشه.
- بازی رو خیلی جلو نرفتم و حداقل تا اینجایی که تجربه کردم، اصلاً خوب پول نمی‌داد و خریدن ماشین‌های دلخواه خیلی سخت بود.
- زر زدن بیش از حد شخصیت‌ها که باعث شد از یه جایی به بعد کلاً صداشون رو قطع کنم! :|

The Callisto Protocol
7/10
+ گرافیک فوق‌العاده و به شدت تماشایی
+ اتمسفر سینمایی درجه یک
+ گیم‌پلی نسبتاً خوب
- داستان کلیشه‌ای
- از یه جایی به بعد به طرز فجیعی تکراری می‌شه. یعنی دیگه از اواسط بازی جوری می‌شه که به جز اندک سکانس‌هایی، همه جا یه سری اتفاقات تکراری می‌افته که هزار بار توی ساعات قبلی تجربه کردیم و چیز جدیدی نداره.
- این رو نمی‌دونم باید توی بخش مثبت بذارم یا منفی: بازی با وجود اصرارش روی ترسناک بودن، به نظرم در اون حد ترسناک نبود! منفی از این نظر که خب به هدف‌شون نرسیدن و مثبت از این نظر که بنده به عنوان یه گیمر ترسو، هیچ مشکلی با تجربه این اثر نداشتم و خیلی راحت تمومش کردم. :دی

Battletoads
7/10
+ گیم‌پلی نسبتاً خوب و سرگرم‌کننده
+ گرافیک هنری شاید خیلی خوب نباشه، ولی در حد مناسبیه.
+ طنز بازی توی جاهایی که خوب از آب در اومده جالبه، ولی بعضی جاها هم خیلی سخیفه!
- بعضی جاها گیم‌پلی اون طور که باید و شاید خوب جواب نمی‌ده و روون نیست.
- یه حس خز و داغونی توی بازی وجود داره که باعث می‌شه ناخودآگاه سطح کیفیتش پایین بیاد و نمی‌دونم چطوری توضیحش بدم! :دی
سلام اینا چند سال طول کشید؟
 
سلام اینا چند سال طول کشید؟
این پست و پست قبلی روی هم حدود ۳.۵ سال! :دی
تعدادشون زیاده، ولی بخش عمده‌ای از این بازی‌ها اَبَرطولانی نیستن و از ۲ ساعت(!) تا ۱۴،۱۵ ساعت طول می‌کشن و تعداد طولانی‌ها کم‌تره. از طرف دیگه هم متأسفانه یا خوشبختانه چون اهل آنلاین نیستم (به جز بعضی روزها Fortnite Festival به یاد Guitar Heroهای قدیم)، خبری از اعتیاد به اون جور بازی‌ها نیست که اعتیاد به شدت وقت‌گیریه و برای همین زمان بیشتری برای بازی‌های تک‌نفره دارم. :دی
تازه هنوز لیست بازی‌هایی که توی ۳ سال اخیر روی PS5 انجام دادم رو آماده نکردم! :-"
 
این پست و پست قبلی روی هم حدود ۳.۵ سال! :دی
تعدادشون زیاده، ولی بخش عمده‌ای از این بازی‌ها اَبَرطولانی نیستن و از ۲ ساعت(!) تا ۱۴،۱۵ ساعت طول می‌کشن و تعداد طولانی‌ها کم‌تره. از طرف دیگه هم متأسفانه یا خوشبختانه چون اهل آنلاین نیستم (به جز بعضی روزها Fortnite Festival به یاد Guitar Heroهای قدیم)، خبری از اعتیاد به اون جور بازی‌ها نیست که اعتیاد به شدت وقت‌گیریه و برای همین زمان بیشتری برای بازی‌های تک‌نفره دارم. :دی
تازه هنوز لیست بازی‌هایی که توی ۳ سال اخیر روی PS5 انجام دادم رو آماده نکردم! :-"
این پست و پست قبلی روی هم حدود ۳.۵ سال! :دی
تعدادشون زیاده، ولی بخش عمده‌ای از این بازی‌ها اَبَرطولانی نیستن و از ۲ ساعت(!) تا ۱۴،۱۵ ساعت طول می‌کشن و تعداد طولانی‌ها کم‌تره. از طرف دیگه هم متأسفانه یا خوشبختانه چون اهل آنلاین نیستم (به جز بعضی روزها Fortnite Festival به یاد Guitar Heroهای قدیم)، خبری از اعتیاد به اون جور بازی‌ها نیست که اعتیاد به شدت وقت‌گیریه و برای همین زمان بیشتری برای بازی‌های تک‌نفره دارم. :دی
تازه هنوز لیست بازی‌هایی که توی ۳ سال اخیر روی PS5 انجام دادم رو آماده نکردم! :-"

ما منتظر نقد بازی های PS5 هستیم
هیچ نمیریم، تو‌ اون تاپیک نشستیم :D

جدا همیشه از نقدهای بی غرض، ملو و معصومانه و گوگولی مگولی اریا دایناسور‌لذت بردم :D
با یادی از دیگر اریا های اسبق فروم :D
 
Keeper

Screenshot_20251125_201531_Samsung Internet.jpg

7.5/10

سازنده بازی استدیو دابل فاین هستش
که سازنده بازی محبوب سایکوناتس ۲ هم هست.
بازی بشدت ساده رنگی رنگی آرام
و حال خوب کن هستش.
کلا سبک خاصی داره اگه از بازی های ساده
و رنگی خوشتون میاد از دستش ندید.​
 
Silent hill 2 remake

حقیقتا منتظر این عنوان بودم و بعد ماجراهای سایلنت هیل اف روی شاپ ها که یهو از روی استور نیجریه حذف شد (هرچند سایلنت هیل اف رو هم خریدم ) بیش از پیش منتظر این بازی بودم . و تقریبا ثانیه های اولی روی شاپها اومد تهیه اش کردم .اینم بگم کلا رزیدنت ایول پلیرم (اسم فن رو نمیگم چون فنی که تعصبی باشه و ایراد های فلان بازی رو نبینه مطلقا نیستم ) . من این بازیو روی سریز ایکس انجام دادم مد کوالیتی که ۳۰ فریم بود اصلا توجه منو جلب نکرد اما پرفورمنس بهتر بود ولیکن رزولوشن پایین توی ذوق میزد . داستان این بازی همه میدونن شاهکار هست و من خودمم ادمی هستم که به کارما شدید اعتقاد دارم ، واقعا داستانش رو شاهکار میدونم . از داستان که بگذریم می رسیم به گیم پلی جایی که به شخصه برام خیلی مهمه و مهمترین اصل توی بازی ها هست. این استودیوی بلوبر تیم که بازی رو ریمیک کرده اونقدرا تجربه زیادی توی ریمیک کردن مثل کپکام ندارد و لول دیزاینینگ بازی مثل همون نسخه دوم زیاد جالب نیست حالا خواستن دقیق همه چیو ریمیک کنن ولی بنظرم اونجور که بقیه از بازی تعریف میکردن عالی نبود لول دیزاینینگ خوب نبود و میتونست بهتر باشه مطلب بعدی پازل های بازی هست الان شما رزیدنت ایول های کلاسیک رو بازی کنید و بعد برید سروقت نسخه های ریمیک میبینید پازل ها دستخوش تغییراتی شدن و امروزی تر شدن خیلی ها شون هم شاید حذف شده ولی نکته ازار دهنده سایلنت هیل ۲ برای من پازل ها بود .مطلب بعدی کمبات بازی بود که اونم میتونست بهتر باشه .در کل تجربه متوسطی برای من بود و اونجور هایپی برای خیلیا داشت برای من نداشت .نمره من با ارفاق ۷
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or