در عین اینکه مایکروسافت برای لانج کنسول نسل بعدی خودش یعنی Xbox Series X آماده میشود، کمپانی برای جهشی جاهطلبانه در صنعت گیمینگ هم آماده است و این فقط محدود به کنسول نیست.
درست مثل معرفی سختافزاری قدرتمند، آنها در پی شروع طیفی از نوآوریهایند که بازتابکننده تغییر عمیق در پروسه عرضه، فروش و تجربه کردن بازیهاست. منظور، سرویسهای به صرفه و اقتصادی مثل گیمپس یا پروژه xCloud است.
همه اینها برای خودش خیلیست ولی به نظر میرسد که ماهیت متناقضی داشته باشند. از یک طرف، مایکروسافت میخواهد به وسیله بازیهای 60دلاریاش، کنسول و وسایل جانبیاش را بفروشد و از طرف دیگر، روی سرویسی نتفلیکس-استایل و پروژهای ابریمحور برای استریم بازیها حساب باز کردهست که در نهایت آدم را نسبت به خرید Xbox بینیاز میکنند.
حتی با وجود Xbox All Access، مایکروسافت شیوهای جدید برای خرید کنسول را بهوجود آورده است. (مترجم: با این شیوه، شما کنسول فعلی را با کنسول جدید تاخت میزنید و مبلغی که باید سر بدهید را در اقساط دو ساله، پرداخت میکنید. پیش از این، برای خرید گوشیها این شیوه رایج بود.)
در نوع خودش، سری ایکس نسبت به ایکسباکس وان، جهش سختافزاری چشمگیری است اما در حین معرفی، فقط تمرکزش روی سریعتر بودن بازیها و سرعت لود آنها نبود. این نسل قرار است انقلابی باشد؛ آن هم در این زمینه که مردم چگونه بازی میکنند، نه اینکه چی بازی میکنند.
طی مصاحبههایی با تحلیلگران برتر، ما تلاش کردیم که فکر مایکروسافت در مورد گیمینگ در ده سال آینده را بخوانیم و همینطور، آنها چهجور دیدگاهی به سری ایکس دارند؛ نه فقط به عنوان یک کنسول جدید بلکه به عنوان جزیی از کلی بزرگ برای رسیدن به مدنظرهای کمپانی در صنعت گیمینگ.
بنا به چیزی که در این مصاحبهها رد و بدل شد، برای ما آشکار شد که مایکروسافت سر نسل جدید، مجموعهای از ریسکها را انجام داده تا هم جایگاهش را در بازار سنتی کنسولها تضمین کند و هم برای رقیبهای جدیدترش مثل آمازون و گوگل که کلاود را به عنوان پلتفرم اصلی در نظر گرفتهاند، آماده دفاع باشد.
مایکروسافت این را متوجه شده است که قدرت در داشتن طرفداران متعهد است و این دسته از افراد، فقط با بازیهای چشمگیر جذب میشوند. ولی به موازات آن فهمیده که نسل جدیدی از بازیبازها هم در راه است که راحتی، آزادی عمل، ارتباطات و مهمتر از همه قدرت و وفاداری برایشان در ارجحیت است.
اینطوری در نظر بگیریم؛ با کنسول Xbox Series X، مایکروسافت قمار خود را برای آینده صنعت گیم بسته است.
نگرش اسپنسر
در مصاحبههای اخیر، فیل اسپنسر تقریباً سرنخهایی میدهد که تفکرشان به چه نحو است. در پادکستی، سه نکته را ایراد میکند و این نکتهها قابل توجهاند؛ نه به این خاطر که منحصراً در مورد آینده است بلکه همه آنها ذاتاً متغیرند.
پالیگان برای این مطلب، درخواست یک مصاحبه با اسپنسر یا بالاردهایها را داد اما درخواستمان رد شد.
اسپنسر گفت که مایکروسافت میخواهد «بازیها را از بند دستگاهها آزاد کند» و برای اینکه مثالش را جا بیاندازد، محبوبترین بازیهای جهان را مثال زد. «وقتی شما بپرسید که روی کدام پلتفرم، فورتنایت را بازی کردی، جواب یکجورایی، بله است! همین ماینکرفت خودمان همه جا قابل بازی است.» اضافه میکند که بازی کردن در دستگاههای مختلف «چیزی است که ما در مایکروسافت، ساعتها برای آن وقت گذاشتهایم.» یکی از دغدغههایشان این بود که بازیها غالبا از ابتدا برای کنترلرها ساخته میشوند. «مردم چطوری میتوانند بازیهای ایکسباکس را بازی کنند وقتی که نه ایکسباکس دارند یا پیسی؟ ما خیلی کار داریم در این قسمت و تمرکز ما فعلا روی همین است.»
- تعهد ادامهدار به کنسولهای خانگی
با وجود پذیرفتن آیندهای که در آن چنددستگاهی رایج است (بیشتر به لطف سرویسهای ابری) مایکروسافت همچنان برای فروش سختافزار برنامه دارد. «من فکر میکنم که تا ده سال آینده یا بیشتر، به تلویزیون خانهام کنسول وصل خواهم کرد. بازی کردن با تلویزیونم برای من بهترین راه خواهد بود اما گاهی اوقات من جلوی تلویزیونم نیست ... و اینجاست که کلاود وارد میشود.»
- اعتقادی راسخ بر سرویسها در کنار هشدارها
«گیمپس از لحاظ تجاری که امروزه کارآمد است و در آیندهها هم با رشدی که میکند، همینطور خواهد بود. شما برای کلیک کردن روی بازی بعدی، هیچی نمیخواهد پرداخت کنید.» اما معتقد هم نیست که آینده صنعت گیمینگ را سرویسها رقم بزنند. «دید ما اینگونهست که فقط و فقط یک مدل تجاری مطلق وجود نداشته باشد.» اضافه میکند که صنعت گیم باید «چالاکی در کسب درآمد را بپذیرد.»
تحلیلگران و تصویر بزرگتر
تحلیلگران به سرمایهگذاران مشاوره میدهند و اغلب مواقع، امکان دسترسی به اطلاعات سطح بالا در کمپانیها را دارند. شرکتها از این تحلیلگران به عنوان کاغذ پیاچ خود برای ایدههای جدید و استراتژیهای ریسکی استفاده میکنند. تحلیلگران با مدیر عامل شرکتها، ناهار دوستانه میخورند و حرفهای شفاهیشان با آنها، موجب اطمینان خاطر سرمایهگذاران میشود. اما خبرنگاران و افراد رسانهای، به زحمت از این فرصتها گیرشان میآید.
«مثل خیلی از کمپانیهای صاحب کنسول، مایکروسافت فهمیده که محدودیتی وجود دارد در فروختن دستگاه نسبتاً گرونی که روی آن میشود (فقط) بازی کرد.» این گفته پیرس هاردینگ-رولز، مدیر شرکت تحلیلگری آمپر است. «بنابراین، آنها استراتژیشان را از فروختن کنسولهای بیشتر به فروختن محتوای بیشتر با استفاده از نام Xbox در غالب سرویسها، تغییر دادهاند. مردم میخواهند که به بازیها دسترسی داشته باشند ولی نه الزاماً روی کنسولها.»
مایکل پکتر، تحلیلگر ارشد در شرکت وِدبوش، حتی پیشبینی خیلی رُکتری دارد:« من فکر میکنم که جفت مایکروسافت و سونی تشخیص میدهند که دوران جبرگرایی در بازار گیمینگ دارد به سر میرسد.»
ادامه میدهد :« سر جمع، کمپانیهای فروشنده کنسول، 250 میلیون کنسول هر نسل میفروشند. این یعنی حدوداً 150 میلیوننفر در این بازار وجود دارند چون خیلی از این افراد، بیشتر از یک کنسول میخرند. در کنار این هم، شاید 100 میلیون گیمر PCباز داشته باشیم و این نهایت ظرفیت بازار است.»
پکتر، در سرویسها و استریمینگ از طریق کلاود، پتانسیل زیادی برای رشد میبیند. اما این پتانسیلها طبیعتاً رقبای دیگری را هم به بازار جذب میکند، من جمله گوگل و آمازون.
«سقف بازار صنعت استریمینگ به هر کسی که اینترنت دارد، محدود میشود. که با این اوصاف، 2.5 میلیارد نفر به آن دسترسی دارند. این شامل حال مادرتان هم میشود که اصلا بازی نمیکند اما این عدد شامل رفیق شما که با هم به مدرسه میروید و میخواهید Madden بازی کنید هم میشود. اما نه در حدی که برای آن یک کنسول بخرید، در حدی که حق اشتراک یک سرویس ابری را بدهید و بعد ... بوووم.»
پکتر میگوید که مایکروسافت «به طرز خارقالعادهای آماده است» چون که خودش دارای زیرساختهای کلاود است و همینطور میتواند تولید محتوا کند. (مترجم: 15 استودیو و ...)گوگل هم که الان کارش را با وجود شروع بد استادیا، آغاز کرده است. آمازون هم در راه است اما مایکروسافت یک رابطه مستقیمی با گیمر دارد. آنها بازیهایی مثل هیلو دارند. همینطور در زمینه کلاود هم جزو بزرگترینها در جهاناند.»
اد تامس، تحلیلگر گلوبال دیتا تکنولوژی هم نظری مشابه دارد :« مایکروسافت در حال جایگیری خودش برای رهبری مخاطبهای چند دستگاههست. گیمپس و ایکس کلاود نشانههایی از فهم آنها هستند برای این نکته که ما وارد دنیایی میشویم که برای تجربه بازیهای مشخص، نیازی به داشتن یک دستگاه نیست.»
وقتی که تامس از بازیهای مشخص صحبت میکند، منظورش بازیهای فرستپارتیست که هویت برند را تعریف میکنند مثل هیلو، گیرز و فورتزا. در گذشتهای دور، این بازیها، سیستمسلر شناخته میشدند که مردم را به مشتریهای وفادار برند تبدیل می کردند و باعث میشدند که آنها از باقی گزینهها صرف نظر کنند. این همان مدل «تیغ صورت و تیغههاست» که در آن کمپانیها، سودشان را از بازیها درمیآورند، روی کنسولهایی کمسود.
حتی نینتندو هم اجازه میدهد که برخی بازیهایش روی دستگاههای غیرِ نینتندویی ظاهر بشوند، مثل بازیهای موبایل. اما مایکروسافت به دنبال اجرای این استراتژی است که کنسول جدیدی عرضه کند و در همان حین، بازاری را باز کند که بازیهای باارزش روی پلتفرمهای غیر مایکروسافتی قابل تجربه باشد.
این یک سوال تحریک برانگیز را پیش میکشد: اگر کلاود، آینده این صنعت است و مدل «تیغ صورت و تیغهها» در حال محو شدن است، پس هدف کنسول چیست؟
تفکر هپروتی مایکروسافت
دستاوردهای مایکروسافت همیشه با هدفهایی که داشته، انطباق نداشته است. ایکسباکس اورجینال در سال 2001 به عنوان آخرین شانس PC خانگی جلوی پلیاستیشن 2 سونی عرضه شد. هرچند، ایکسباکس موفقیت کلی بود اما موفقیت پلیاستیشن 2 بسیار چشمگیرتر بود. گرچه، این پایان کار PCهای خانگی نبود و آنها به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل شدهاند.
در 2005، وقتی که مایکروسافت ظاهراً قبول داشت که کنسولها قرار است به مرکز سرگرمیها تبدیل شوند، کنسول X360 را به عنوان دریچهای برای رسیدن به «یک میلیارد آدم»ـی که دنبال محتوا ساده و بازیهای کژوال بودند، معرفی کرد! گرچه X360 بیشتر با موفقیتهایش در زمینه آنلاین گیمینگ شناخته میشود و نه آن هدف «یک میلیارد نفر» پلیر.
شاید ایکسباکس وان، فاحشترین نمونه تفکر هپروتی مایکروسافت بود. کینکت با محوریت قرار گرفتن در هنگام عرضه، قرار بود سرآغاز تغییر عادت در خواسته مشتریها باشد. منظور این است که ما با تکان دادن دست و بازو، کانال تلویزیون را تغییر میدادیم یا شاخ غول میشکستیم و پیتزا را به صورت آنلاین سفارش میدادیم. با ارتقای مقام اسپنسر بود که تازه کمپانی فهمید که باید اهدافی محتاطانهتر انتخاب کند.
هاردینگ-رولز در این مورد میگوید:« وقتی که مدیرها ابتکار عمل را در کمپانیهای تکنولوژی به دست میگیرند، همیشه دنبال ایدههای بزرگی برای آیندهاند. آنها دنبال ارزشگذاری در بازارند، آن هم در بلندمدت.»
با ایکسباکس سری ایکس، مایکروسافت یک مشکل کلی دارد: اگر آینده صنعت، بیپلتفرمیست و کلاود و سرویسها حرف اول و آخر را میزنند (یا شاید دیگر مدلهای تجاری)، پس دیگه سازندگان کنسول، نمیتوانند با این دستگاه معجزههای تکنولوژیک انجام بدهند.
اگر حرفهای اسپنسر جدی گرفته بشود، ما قادر خواهیم بود که بازیهای جدید فرستپارتی ایکسباکس را روی تلویزیون بازی کنیم، بدون اینکه نیازی به کنسول داشته باشیم یا میتوانیم روی تبلتها و تلفنها هم تجربه کنیم. کمپانیها میتوانند یک کنسول بهصرفه عرضه کنند، فقط برای اینکه با کلاود کار کند. همین دستگاه هم میتواند ایکسباکس نام بگیرد و همینطور هم، کاربران PC هم نرمافزار ایکسباکس را نصب کنند و اشتراک گیمپس را بخرند.
با این اوصاف، کنسول داشتن به طرز دراماتیکی از مرکز توجه به حاشیه هل داده میشود. میشود یک گزینه تجللی، نه نیاز مبرم.
تامس میگوید:« آنها میخواهند هر دو طرف را داشته باشند. آنها به این حقیقت تکیه کردهاند که مشتریها، به دو دسته پیگیر و گذری تقسیم میشوند.»
افراد پیگیر همیشه خوشحال میشوند که برای بهترین تجربه، پول بیشتری خرج کنند، حتی اگر قابلیتهای انحصاری چیز دیگری را از دست بدهند و سری ایکس، به حدی هم خوب هست که بشود به کلاود زیرچشمی نگاه کرد. (مترجم: منظورش اولویت اول با سری ایکس است.)
مایکل پکتر معتقد است که مایکروسافت با سری ایکس، جایگاه بهتری پیدا میکند. خصوصاً با کمک گیمپس که یک پکیج همه چیز تمامِ ماهیانهست.
«میلیونها از کاربران آیفون، وقتی که گوشی را میخرند، دنبال برنامههای اشتراکی ماهیانهاند و وقتی گوشی جدید میآید، سران اپل میدانند که مردم گوشی را خواهند خرید. (مترجم: با همان شیوه تاخت زدن و مبلغی را سر دادن به صورت قسطی) این دقیقا مدلیست که مایکروسافت الان با ایکسباکس وان و All Access در حال انجامش است. من مطمئنم که برای سری ایکس هم چنین برنامهای را اجرا میکنند تا مردم به خرید سرویسها ترغیب شوند.»
یکی از نمایندگان مایکروسافت به پالیگان گفت که برنامه Xbox All Access با بازخورد گرفتن، ادامه پیدا میکند و در آینده به تکامل میرسد و آن مشتریای که توانسته اقساط خود را در 18 ماه پرداخت کند، برای خرید سری ایکس هم به این روش، مورد صلاحیت قرار میگیرد.
در حقیقت، کلاود میتواند تبلیغی باشد برای خرید کنسول. تامس میگوید: «حتی اگر شما نیازی ندارید که کنسولی گرانقیمت خریداری کنید و فقط با کلاود کار را پیش ببرید، شاید از این تجربه لذت ببرید و برای لذت بیشتر هم یک کنسول بخرید.»
وارد کلاود شوید
مایکروسافت، ایکسکلاود را وارد فاز آزمایش عمومی کرده است. یکی از نمایندگان مایکروسافت به ما گفت که «در حال توسعه است» و اطلاعات بیشتری را در اختیار ما قرار نداد. در ژانویه، مدیر کل مایکروسافت، ساتیا نادلا گفت این فاز آزمایشی، محدود به چندهزار نفر است.
هاردینگ-رولز میگوید: «تغییری در صنعت گیم در راه است، در زمینه خرید سختافزار و بازی کردن. در چند سال بعدی، خیلی از افراد با سرویسهای کلاود گیمینگ راضی خواهند بود.»
«سرویس ابری یعنی اینکه نیازی نیست چند دلار پول بیزبان را خرج کنسول کنید.» تامس ادامه میدهد: «این سرویس، گیمرهای گذری را راضی میکند؛ همانهایی که به بازیها علاقه دارند اما نه در اندازه ولخرجی. این گیمرها میدانند که هر موقع دیگر دلشان بازی نخواهد، اشتراک را لغو میکنند.»
اما همانطور که در لانچ مشکلدار استادیا دیدیم، کلاود حالا حالاها کار دارد؛ چه از لحاظ پذیرفتگی و چه از لحاظ تکنولوژی.
هاردینگ-رولز در این باب میگوید: «از جنبه تبلیغاتی، کلاود گیمینگ هنوز زیر سوال است. ما باید این نکته را به یاد داشته باشیم که کلاود هنوز امتحان خود را پس نداده است. عرضه کلاود خیلی خرج در بر دارد و بهراحتی هم اجرا نمیشود. اگر شما مثل مایکروسافت، تکنولوژیاش را دارید، پس آشکارا راههایی وجود دارد که هزینههایش را پایین بیاورید: سرورها، سیستم کولینگ و ... . اما همچنان راه انداختن سرور GPUدار کلی هزینه برمیدارد. خیلی بیشتر از راهاندازی سرور دانلود برای کنسولها.»
پکتر در این مورد میگوید: «بعضی از دارندگان کنسول ایکسباکس به سمت استریمینگ خواهند رفت و مایکروسافت میخواهد که این قبیل مشتریها را نگه دارد اما در عین حال، دلش میخواهد که گیمرهای هاردکور را هم نگه دارد. کسانی که برای بهترین تجربه خرج میکنند.»
تعهد مایکروسافت به کلاود خیلی جدی است. با برنامه Game Stack، مشخص شد که مایکروسافت به تردپارتیها از طریق کلاود، کلی تکنولوژی وخدمات میرساند و از صف مشتریها میشود به سونی اشاره کرد که طی توافقنامهای، تصمیم به استفاده از تکنولوژی مایکروسافت در حیطه کلاود گرفته است.
هاردینگ-رولز: «ایکسکلاود، به دسترس افراد بیشتری درمیآید و از این طریق هم کسب درآمد میکند اما مایکروسافت با Game Stack برای خودش راهِ در رویی هم گذاشته است و به عنوان یک سازنده، شما میتوانید از خدمات آنها استفاده کنید تا محتواهایتان را بسازید، عرضه کنید و بهبود ببخشید؛ در کنار اینکه مخاطب هم جذب میکنید. این راه در رو، حتی امکان فراهم ساختن، موقعیتهای بزرگتری برای مایکروسافت به همراه دارد.»
بهشت سرویسهای اشتراکی
مدت طولانیای میشود که بازیها با قیمت 50 تا 60 دلار فروخته میشود و MMOها هم اشتراکی عرضه میشوند. بازیهای موبایل هم از پرداختهای درونبرنامهای تغذیه میکنند. حتی خیلی از بازیهای مِیناستریم (جریان اصلی) هم نان خودشان را از محتوای دانلودی و لوت باکس و بستههای الحاقی درمیآورند.
در حین اینکه پلیاستیشن پلاس و ایکس باکس لایو گلد، هسته اصلی متقاضیهای سرویسهای اشتراکی را نشان میدهند ولی کلاً صنعت گیمینگ به عنوان صنعتی معروف است که اقبال بالایی به مدل اشتراکی نشان نمیدهد. با وجود تلاشهای تباهشده در طول این سالها، اینجا نه خبری از نتفلیکس هست، نه دیزنیپلاس، نه اسپاتیفای، نه آدیِبل.
این بیشتر به ذات و تاریخچه صنعت گیم برمیگردد. استریمکردن بازیها هم به طرز قابل توجهی با استریم موسیقی و ویدیوها فرق دارد. با این حال پذیرفته شده که این مُدلهای تجاری امتحانشان را پس دادهاند و برای همین است که کمپانی سخت در تلاشاند تا بازیبازها را به سمت سرویسها سوق بدهند.
در همین راستا، گیمپس تلاشی جاهطلبانهست؛ بازیهای فرستپارتی، تردپارتیهای متنوع، ایندیهای عجیب و غریب و یک مجموعهای از بازیهای کلاسیک و قدیمیتر، همگی در این سرویس پیشنهاد میشوند. برای دارندگان ایکسباکس وان، اشتراک گیمپس، ماهانه 10 دلار (یا اکانت التیمیت، 15 دلار) هزینه در بردارد که هنوز مایکروسافت آمار رسمی مشترکین را نمیدهد ولی میگوید که نسبت به گزارش مالی قبلی، دوبرابر شده است. (مترجم: در حقیقت، این مطلب قبل از گزارش جدید مایکروسافت نوشته شده است. مایکروسافت تعداد مشترکین را ده میلیون نفر اعلام کرده است.)
حین گفتگوی اسپنسر با تد پرایس (موسس اینسومنیاک گیمز) در پادکستی، او روی موردی مانور داد: «مردم بازیهای جدیدتر را بیشتر بازی میکنند، برای ساعتهای بیشتر. این یعنی چی؟ یعنی اینکه کمتر تلویزیون نگاه میکنند!» اساساً، سرویسهایی مثل گیمپس با نتفلیکس رقابت میکنند. این نگرش با گزارشی مالی که از سوی سازمان مشاورهای جهانی دلویت عرضه شد، شکل گرفت؛ در این گزارش، اشاره شده که افراد نسل جدیدتر و متولد قرن 21، بیشتر برای سرویسهای گیمینگ پول خرج میکنند تا سریالهای تلویزیونی.
«مدل اشتراک سرویس، چیزیست که آنها مد نظر دارند.» این گفته هاردینگ رولز است: «داشتن استودیوهای فرستپارتی و عرضه در روز نخست هم که برای آنها، آوانتاژ است. مایکروسافت از لحاظ اقتصادی برای این کار تواناست.»
«مایکروسافت در حال افزایش جمعیت پایه مشترکین است و این برای آنها دست بالاتریست نسبت به کمپانیهایی مثل آمازون.» پکتر ادامه میدهد: « آنها دائم در حال پیشرفتاند. این دقیقا مشابه موقعیست که فیسبوک جلوی گوگل پلاس سربلند شد. مادر شما در فیسبوک اکانت دارد، چرا جمع کند، برود روی گوگل پلاس؟»
آزمون و خطا
اسپنسر دوست دارد بگوید که هرچی آدم بیشتر بازی کنند، بهتر است؛ در واقع تمام ساعتهایی که بازی میکنند به پول کلان تبدیل میشود. حق با اوست، اما هنر اصلی جاییست که مردم به این تغییر عادتها ترغیب شوند، خصوصا به مدلهای جدیدی که به ظهور میرسند.
در گذشته، مایکروسافت کنسولهایی را عرضه میکرد که با خود و بدش، نشانگر نگرش آنها به مقوله گیمینگ و سرگرمی و تغییرات آنها بود. اغلب اوقات اشتباه میکردند، اما دلیل نمیشود که کمپانی خود را برای تغییرهای آینده در موضع قدرت قرار ندهد.
اسپنسر آنقدر انسانیت دارد که بفهمد بعضی سوالها، سوال میمانند: «من نمیخواهم طوری رفتار کنم که انگار پیشگویم و همه را در آینده دیدهام.» این را به پرایس میگفت: «من هم مثل شما، مسافر این مسیرم.»
صادقانهترین حرفش، این اعتراف است: «ما قطعا چیزهایی را امتحان خواهیم کرد که جواب نخواهند داد. من یک لیست بلندبالا از این چیزها دارم.»
منبع