بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 118
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
اين هم موسيقي همون لحظه‌ي زيبا
http://www.2shared.com/file/9079105/f077d6/Magdalene.html

خدا بد نده ارشام خان. ايشالا هرچه زودتر خوب ميشي دست «آيلين» رو مي‌گيري ميري پدر صاب‌بچه «والتر» رو در مياري.:biggrin1:
*منم با ديدار موافق نيستم. به همون دليلي كه راديو رو از تلويزيون جذاب‌تر مي‌كنه.
*با اين يكي هم موافق نيستم. به نظرم بهتره تحليل روال خودش رو طي كنه و عقب و جلو نره. ولي باز هم هرچي اشكان خان بگن بنده قبول دارم.
 

arthas

کاربر سایت
Jan 24, 2006
414
نام
آرشام
منم در مورد تحلیل با بچه ها موافقم ! درسته روز شماری می کنم واسه تحلیل کرکترها ولی اگه تحلیل روال عادی خودش رو طی کنه خیلی بهتره !
در مورد قرار با اشکان موافقم ! یعنی خوب هست در حد یه جلسه هم رو ببینیم و یه کلوب سایلنت هیلی راه بندازیم واسه یکی دو روز اما خب اشکان راست میگه ، جمع کردن بچه ها از سراسر کشور خب یه خورده نمی شه ...... :biggrin1:
خدا بد نده ارشام خان. ايشالا هرچه زودتر خوب ميشي دست «آيلين» رو مي‌گيري ميري پدر صاب‌بچه «والتر» رو در مياري.
بد نبینی مسعود جان ! سرماخوردگی یه طرف .... بی حالی و سنگینی سر داشتن هم یه طرف ... همش عین معتادا خوابم میگیره و بی حالم ! حوصله ام به هیچی نمی رسه این روزا ! خوب بشم باید برم پدر این والتر رو دربیارم ببینم واسه چی میگن 12 نفر رو کشته ؟
در مورد آهنگ هم ممنون .... همین الانه دانلودش کردم ! (عنوان " مدیر روابط عمومی تاپیک " خیلی بهت میاد:smile:) اما چیزی ندارم که باهاش گوش کنم ! نه اسپیکر و نه هدست ! میریزم الان رو گوشی موبایل و گوش می کنمش !

پ.ن2:قراره موضوع تحقیق روانشناسی عمومی این ترم من در مورد سایلنت هیل باشه:cheesygri یعنی باید سری سایلنت هیل رو بطور کلی از لحاظ روانشناسی بررسی کنم...
بنظرتون فقط کاراکترها و دشمنا رو از لحاظ روانشناسی بررسی کنم یا اینکه فلسفه روانشناسی بوجود اومدن فرقه و آداب و رسوم ها رو هم بهش اضافه کنم؟
کلش هم می خوام حداکثر 20-30 صفحه شه و تا آخر آذر هم وقت دارم PDF اش کنم و برسونمش بدست استاد:D
لطفا" یه راهنمایی هم در این مورد بهم بکنید...
در این مورد " تاپیک تحلیل " خیلی می تونه بهت کمک کنه !
وقتی هم میگی بطور کلی می خوای از نظر رونشناسی بررسیشون کنی خب طبیعتا باید از اداب و رسوم و فرقه هم صحبت کنی ! نه ؟
ولی اینکه بخوای تو 20 - 30 صفحه مطلب رو ببندی یه خورده سخته ! من فکر می کنم خیلی بیشتر از اینا بشه !

راستی سهیل منظورت اون پیانوست که یه معما داشت باید 2 تا قطعه رو براش جور می کردی ؟ قبل از اینکه بری اتاق 302 (درست گفتم شماره اتاق رو ؟ همونی که جیمز با ماری اجاره اش کرده بودن ! ) ؟

بچه ها من یه سوالی پرسیده بودم چند صفحه قبل احتمالا ندیدینش . اگه کسی جوابش رو می دونه بهم بگه خیلی ممنون می شم ! اینه :
خب صحبت از قدرت هدر شد .... توی بازی هم زیاد به قدرت داشتن هدر اشاره می شد اما من هیچ موقع نفهمیدم این قدرت هدر چیه که همه می گن ؟ قدرت خاصی نداشت که !
حالا اگه منظور اون Beam هستش توضیح بده لطفا که من بفهمم !
و یه چیز دیگه ... ارتباط اون موجودی که هدر بالا آورد با اسم کلادیای بعد از خوردن اون موجود (غول آخر بازی) چیه ؟
آخه یه جا اسم اون غول رو خوندم " خاطرات آلسا " ... یعنی MEMORY OF ALESSA
در مورد معماهاش هم قبول دارم ... خیلی خوب بود ... .
 
آخرین ویرایش:

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
من که از خدامه تحلیل کاراکترها رو تو آپدیت بعدی ببینم ولی اگه خودتون فکر می کنید الان گذاشتنش اشتباهه ، هر موقعی که طبق روال عادی بهش رسیدید یا صلاح دونستید بذاریدش...
با اين يكي هم موافق نيستم. به نظرم بهتره تحليل روال خودش رو طي كنه و عقب و جلو نره. ولي باز هم هرچي اشكان خان بگن بنده قبول دارم.
منم در مورد تحلیل با بچه ها موافقم ! درسته روز شماری می کنم واسه تحلیل کرکترها ولی اگه تحلیل روال عادی خودش رو طی کنه خیلی بهتره !
خوبه ! همونطور که گفتم من هم اینجوری راحتترم.
یه تحلیل کوچیک در مورد کاراکترهای SH:Homecoming هست که فکر کنم کونامی داده بیرون و من تو سایلنت هیل فوروم دیدمش...
بنظرتون می ارزه ترجمه اش کنم بذارم اینجا؟
بعله ! چرا كه نه ! فقط به شرطي كه قانون اسپويلو رعايت كني.
قراره موضوع تحقیق روانشناسی عمومی این ترم من در مورد سایلنت هیل باشه:cheesygri یعنی باید سری سایلنت هیل رو بطور کلی از لحاظ روانشناسی بررسی کنم...
بنظرتون فقط کاراکترها و دشمنا رو از لحاظ روانشناسی بررسی کنم یا اینکه فلسفه روانشناسی بوجود اومدن فرقه و آداب و رسوم ها رو هم بهش اضافه کنم؟
کلش هم می خوام حداکثر 20-30 صفحه شه و تا آخر آذر هم وقت دارم PDF اش کنم و برسونمش بدست استاد:biggrin1:
لطفا" یه راهنمایی هم در این مورد بهم بکنید...
بخش اول تاپيك تحليل و بخصوص مبحث روانشناسي ذهن و قدرت ذهن ميتونه ايده ي عالي براي تحقيقت بهت بده ، هر وقت ايده رو انتخاب و كارت رو شروع كردي بگو تا هر كمكي از دست من حداقل بر مياد انجام بدم.

راستی سهیل منظورت اون پیانوست که یه معما داشت باید 2 تا قطعه رو براش جور می کردی ؟ قبل از اینکه بری اتاق 302 (درست گفتم شماره اتاق رو ؟ همونی که جیمز با ماری اجاره اش کرده بودن ! ) ؟
نه منظورش پيانويي بود كه لورا داش باهاش آهنگ ميزد توي اولين برخورد با لورا توي هتل جايي كه بحث تولد لورا ( يكي از ابهام برانگيزترين نقاط شماره دوم ) پيش اومد .

و یه چیز دیگه ... ارتباط اون موجودی که هدر بالا آورد با اسم کلادیای بعد از خوردن اون موجود (غول آخر بازی) چیه ؟
آخه یه جا اسم اون غول رو خوندم " خاطرات آلسا " ... یعنی MEMORY OF ALESSA
در مورد معماهاش هم قبول دارم ... خیلی خوب بود ... .
اشتباه متوجه شدي اون غول آخر بازي اسمش god بود ، اون موجودي كه به نام memory of alessa معروف هست هيولاي داخل پارك بود كه خيلي شبيه به خود هدر بود.
در مورد قدرت هدر هم بدون كه اگه داراي قدرت نبود هيچ دليلي نداشت كه كلاديا اونرو فرابخونه . هدر بيم هم كه به صورت اشعه اي از دست هدر بيون ميومد هم نشوني از قدرتش بود يه چيزي رو .

پاينده باشيد .
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
به به ! میبینم که تاپیک دوباره رفت تو کما !
تاپیک تحلیل به روز شد.
این هم عکس seal of solomon که توی تحلیل در موردش صحبت کردم.
از نظراتتون بی بهرم نذارید .
پاینده باشید.
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
نفست حق اشكان‌خان.
هرچي تحليل جلوتر ميره مطالبش داره شگفت‌انگيزتر ميشه. چيزي درباره نشان Halo of the sun هم هست؟
 

FARAVARTISH

کاربر سایت
Feb 25, 2009
150
نام
از همین اسما
سلام
من داشتم در مورد سایلنت هیل کمی تحقیق می کردم که به این لینک برخوردم که به نظرم جالب اومد. جالب تر (در واقع مسخره تر) استفاده ی سازنده های فیلم سایلنت هیل از واقعیت شهر سنترالیا است و باز هم جالب تر (یعنی همون مسخره تر) استفاده دابل هلیکس از مولفه های فیلم در هوم کامینگ.
The real silent hill
http://www.offroaders.com/album/centralia/Silent-Hill.htm

راستی من بعضی وقت ها به صحبت یامائوکا در مورد ساخته شده سایلنت هیل به دست ژاپنی ها اشاره می کنم که در زیر لینک مصاحبه رو میارم. امیدوارم که براتون امیدوار کننده باشه.
I think there may be another Silent Hill game developed in Japan someday. But I also think we will still have more Silent Hill games by the developers outside Japan
http://www.music4games.net/Features_Display.aspx?id=329
 

S0HEIL

کاربر سایت
Mar 16, 2008
1,547
قبل از هر چیز از اشکان جان به خاطر آپدیت تاپیک تحلیل تشکر می کنم...
راستی سهیل منظورت اون پیانوست که یه معما داشت باید 2 تا قطعه رو براش جور می کردی ؟ قبل از اینکه بری اتاق 302 (درست گفتم شماره اتاق رو ؟ همونی که جیمز با ماری اجاره اش کرده بودن ! ) ؟
والا درست یادم نمیاد پیانوئه معما داشت یا نه ، ولی فکر کنم همون پیانویی بود که لورا باهاش پیانو زد...(اشکان هم گفت)
سلام
من داشتم در مورد سایلنت هیل کمی تحقیق می کردم که به این لینک برخوردم که به نظرم جالب اومد. جالب تر (در واقع مسخره تر) استفاده ی سازنده های فیلم سایلنت هیل از واقعیت شهر سنترالیا است و باز هم جالب تر (یعنی همون مسخره تر) استفاده دابل هلیکس از مولفه های فیلم در هوم کامینگ.
The real silent hill
http://www.offroaders.com/album/centralia/Silent-Hill.htm
عجب تحقیقی!!!:)
اگه اینجوری باشه که می شه گفت نصف بیشتر المانها و داستان سری سایلنت هیل از کتابهای استفان کینگ گرفته شده !
خیالت راحت ، اگه این چیزا حقیقت داشت منتقدا تو نقداشون می گفتن...پس زیاد خودت رو خسته نکن .
راستی من بعضی وقت ها به صحبت یامائوکا در مورد ساخته شده سایلنت هیل به دست ژاپنی ها اشاره می کنم که در زیر لینک مصاحبه رو میارم. امیدوارم که براتون امیدوار کننده باشه.
I think there may be another Silent Hill game developed in Japan someday. But I also think we will still have more Silent Hill games by the developers outside Japan
http://www.music4games.net/Features_Display.aspx?id=329
اگه خبر واقعی باشه-که با توجه به منبعش غیر ممکن می دونم واقعی باشه،ایشون نظر شخصیش رو گفته و نظر شخصی هم هیچ چیزی رو تغییر نمی ده...واقعیت اینه که یامائوکا یه آهنگسازه نه رئیس کونامی...
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
نفست حق اشكان‌خان
قبل از هر چیز از اشکان جان به خاطر آپدیت تاپیک تحلیل تشکر می کنم...
اشکان دمت گرم
بابت تحلیل ممنون !
ممنون دوستان.
هرچي تحليل جلوتر ميره مطالبش داره شگفت‌انگيزتر ميشه. چيزي درباره نشان Halo of the sun هم هست؟
ای بابا اختیار داری مگه میشه تحلیل به این جامعی در مورد همچین مسئله مهمی که الان 2سال و نیمه آواتار منه و 1 سالی هم هست که تو امضامه چیزی نگفته باشه .
بخش 13 قسمت دوم یعنی بخش بعدی که آخرین بخش قسمت دوم تحلیل هم هست به طور کامل به این نماد اختصاص داره و کاملا تحلیلش میکنه .
اتفاقا خودم هم خیلی به این بخش علاقمندم.

من داشتم در مورد سایلنت هیل کمی تحقیق می کردم که به این لینک برخوردم که به نظرم جالب اومد. جالب تر (در واقع مسخره تر) استفاده ی سازنده های فیلم سایلنت هیل از واقعیت شهر سنترالیا است و باز هم جالب تر (یعنی همون مسخره تر) استفاده دابل هلیکس از مولفه های فیلم در هوم کامینگ.
The real silent hill
عجب تحقیقی!!!:)
اگه اینجوری باشه که می شه گفت نصف بیشتر المانها و داستان سری سایلنت هیل از کتابهای استفان کینگ گرفته شده !
خیالت راحت ، اگه این چیزا حقیقت داشت منتقدا تو نقداشون می گفتن...پس زیاد خودت رو خسته نکن .
ای خدااااا...:mad:
 

Throne4naik

کاربر سایت
Nov 3, 2007
64
نام
Danial
با سلام

اشکان جان اومدم یه تشکر بکنم ازت رفیق بابت مطالب خوبت. البته من الان یه مدتی میشه کشیدم از سایلت بیرون لامذهب بد چیزی بود تو 3-4 سالی که گیرش بودم اصلآ زندگیم رنگ شادی ندید:D

الان متنات و دارم پرینت میکنم حالا تو یه فرصت مناسب با رفقا می خونیمشون که عین قبل دپ نشیم!!:D

اما خودمونیم شاهکاریه ها. گیم پلی و گرافیک و ایناش زیاد به مزاجم خوش نمیاد اما داستانش همشو جبران میکنه حتی اون بازی موبایلشم که نقد نوشتم براش از خیلی از بازیای پرفروش الان داستان غنی تری داشت.

به هر حال موفق باشی و امیدوارم به کارت با همین پایداری ادامه بدی;)
 

arthas

کاربر سایت
Jan 24, 2006
414
نام
آرشام
چرا زندگیت رنگ شادی ندید ؟
من که زندگیمو از این رو به اون رو کرد
در ضمن . اشکان تو این تاپیک اعجوبه اییه برا خودش .
اشکان دمت گرم بابت تحلیل .
در یتیم خونه رو باز کردم .
راستی بچه ها این ارواحی که از دیوارا در میومدن و توی جنگل بودن هیچ جوری نمیمیرن ؟
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
سلام
نفست حق اشكان خان
ممنون.
با سلام

اشکان جان اومدم یه تشکر بکنم ازت رفیق بابت مطالب خوبت.
به به ! برادر دانیال. کجا میرید شماها یهو چند وقت پیداتون نمیشه.
خواهش دارم عزیز .
البته من الان یه مدتی میشه کشیدم از سایلت بیرون لامذهب بد چیزی بود تو 3-4 سالی که گیرش بودم اصلآ زندگیم رنگ شادی ندید:biggrin1:
نمیدونم یا من مشکل دارم یا تو :biggrin1: چون من بدون این شهز دپرسم و در کنارش شاد.
به هر حال موفق باشی و امیدوارم به کارت با همین پایداری ادامه بدی;)
ممنون ازت. تو هم موفق باشی.
راستی بچه ها این ارواحی که از دیوارا در میومدن و توی جنگل بودن هیچ جوری نمیمیرن ؟
فعلا نه ! ولی یه کم که پیش بری تو بازی وسایلی برای این منظور پیدا میکنی.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
چرا زندگیت رنگ شادی ندید ؟
من که زندگیمو از این رو به اون رو کرد
در ضمن . اشکان تو این تاپیک اعجوبه اییه برا خودش .
اشکان دمت گرم بابت تحلیل .
در یتیم خونه رو باز کردم .
راستی بچه ها این ارواحی که از دیوارا در میومدن و توی جنگل بودن هیچ جوری نمیمیرن ؟
سلام
اتفاقاً اشكان جان ابزارش رو هم تو آخرين بخش تحليل گفت.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر