بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 118
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
اين لينك‌ها كه به ناكجاآباد هستن. مي‌شه جاي ديگه آپ كني؟ اگه You are not here رو هم داري و اونم آپ كني ديگه محشره
تشكر فراوان
 
آخرین ویرایش:

S0HEIL

کاربر سایت
Mar 16, 2008
1,547
سلام به تمامی ساکنان تاپیک تپه خاموش!
من یه یه ماهی بخاطر درس و دانشگاه و همین طور خرید PS3 وقت نکردم حسابی به سایت سر بزنم،ولی امشب که تونستم بیام ، مستقیم اومدم تو این تاپیک!
می خواستم بگم که بشدت منتظر خاطرات شکسته شده هستم وامیدوارم یجوری بتونم رو PS3 بازیش کنم...
از تمام دوستانی هم که با پستهاشون تاپیک رو زنده نگه می دارند ممنونم!واقعا" حال می کنم وقتی پستهای با عشق بروبچ اینجا رو می بینم:love:...
 

arthas

کاربر سایت
Jan 24, 2006
414
نام
آرشام
اوووووووووووه
من نبودم اینجا چه خبرا شده ...
جمعتون جمعه ! خنگتون کم بود که منم بعد از چند روز در به دری (مصاحبه دانشگاه) بالاخره رسیدم !
ای ول ... آدم حال می کنه بروبچه های سایلنت هیلی رو یه جا جمع می بینه ! :((
پ.ن : این شکلک اشک شوقه !
خبر خیلی بدی دارم برات !
یا قرآن ... شوخی نکن ! :biggrin1:
این قسمت که جمعه قرار بود up بشه و الانم کار ترجمش تموم شده و فقط یه ویرایش و اضافاتش مونده اصلا و ابدا بدرد شما نمیخوره ! چون شماره ی چهارم رو بازی نکردی و این متن هم یه big spoil از شماره چهارم میشه برات .
البته باز به نظر خودت بسته است ولی اگر می خوای جذابیت داستانی فوق العاده ی شماره ی چهارم ( از این لحاظ من این شماره رو توی رتبه ی دوم قرار میدم ) برات کم نشه توصیه می کنم این آپدیت رو نخونی .
خیلی دوست داشتم چیزی بنویسم که شما هم استفاده کنی ولی خب ناگزیرم چون متون به هم پیوسته اند. :blushing:
خب شما که توصیه می کنی نخونم ، نمی خونم ! البته من یه چیزی فکر می کنم اشکان جان !
ببین گفته ی من درسته ؟
درسته که داستان 1 و3 ..... و داستان 2 و 4 به هم ربط دارند ؟ (با توجه به اینکه من هنوز نرسیدم به 4 خودم نمی تونم بگم!)
ویرایش:

تو شماره ی یک بود این صحنه !
واقعا شرمنده .... اصلا حواسم نبود .... شما درست میگی
تو 1 بود این صحنه ....:smile:
بسیار بسیار عالی .
فکر کنم دیگه نیازی به من و امثال من برای کمک نداری.
بسیار لذت بردم.
خواهش می کنم ....
این چه حرفیه ؟ شما استاد مایی .... هنوز یادم نرفته اون موقع ها که هی (مثل الانم) عین خنگولا سوال می پرسیدم و جوابم رو می دادی ! بالاخره ما هم شاگرد شماییم دیگه !
والبته (قبلا هم گفتم) مسعود و محمد مهدی عزیز !
در ضمن .... من فقط یک ثانیه از تصورات لحظه هایی که توی سایلنت هیل دارم می چرخم رو بیان کردم ! اگه بخوام داستان یک روزم رو تو اونجا بنویسم که .......
پ.ن : آخه من وقتی از سایلنت هیل exit می کنم تازه تو افکارم شروع می کنم به چرخ زدن توی شهر ... شاید خنده دار باشه اما برای خودم گاهی اوقات داستان های گشت و گذار هام رو می نویسم ! :blushing:
سلام
مخلص ارشام جان هم هستم
همين‌جام هيچ وقت جاي دوري نمي‌رم :biggrin1: مگه توي سايلنت هيل;)

دقيقاً و چقدر زيبا گفتي. خيلي خيلي زيبا:clap:
با اجازه به اشارات زيباي بالا اين موارد رو هم اضافه مي‌كنم:
چراغ‌هاي راهنمايي كه هنوز كار مي‌كنن و انگار همه ساكنين شهر در لحظه ورود شما نيست شدن شايد هم قايم شدن و از پنجره خونه‌هاشون دارن به ما نگاه مي‌كنن. هيولا‌هايي كه بعضي وقت‌ها حتي ترحم برآنگيز به نظر ميان. به نظرم سايلنت هيل ما رو مجبور به ترسيدن نمي‌كنه بلكه به ما اين رو ميگه كه چرا و به چه علت بايد بترسيم.
خودم شخصاً يه حس خاص نسبت به SH1 دارم به خاطر اينكه دروازه ورودم به سايلنت هيل بود. من دوبار حس تنهايي وحشتناكي رو تجربه كردم. اولي سالها پيش بود تو ارگ بم قبل از خراب شدن. اون زمان SH رو نديده بودم ولي زمان بازي كردن به ياد اون خاطره افتادم. حس تنها بودن توي شهري كه 1000 سال پيش انسانهايي اونجا زندگي مي‌كردن و داري الان قدم جاي پاي اونا مي‌ذاري. تنوري رو ديدم كه مي‌شد حرارت آتيش داخلش رو بعد از قرن‌ها حس كرد. بار دوم همين چند وقت پيش بود جمعه شب تنهايي رفتم بهشت زهرا تو قطعه‌هاي قديميش فقط با يه چراغ‌قوه چرخ زدم. حسي كه هنوز براي خودم هم ناشناخته مونده.
اين رو از طرف خودم مي‌گم اما براي من سايلنت هيل فقط يه بازي نيست و خودم رو سايلنت هيل باز نمي‌دونم. من سايلنت هيل رو زندگي مي‌كنم.
تا يادم نرفته لازمه بگم اين‌ها رو هم تا حدود زيادي از تحليل نوشته شده توسط اساتيد NEMESIS‌ و Horror_08 دارم و صميمانه همين‌جا ازشون تشكر مي‌كنم.
خیلی ممنون مسعود ...
واقعا درخور این همه تایید هستم ؟؟؟؟؟؟؟
متن شما هم زیبا و جالب بود !
عزیز دلم جناب آرتاس !!!
جانم شهام جان ؟
ترس فوق العاده سایلنت هیل 1 رو اگر واقعا درک کنید مطمئنا اون گرافیک به اصطلاح پشه شما کاملا نادیده گرفته می شه ... ( مشکل اکثر بچه هایی که از گرافیک بازی های قدیمی ایراد می گیرن اینه که از وسطهای بازی وارد بازی می شن و اون بازی های قدیمی براشون جذاب نیست . نامهربانی هایی که باخیلی از بازیهای دیگه اتفاق افتاده مثل DOOM3 که جد بزرگش یعنی DOOM و DOOM2 و Final DOOM رو فراموش کردن و البته جد بزرگش یعنی Wolf 3D )
شما احتمالا از وضعیت من اطلاع نداشتی که این متن رو نوشتی ؟
من همین چند ماه پیش توسط شهر (سایلنت هیل) فراخونده شدم و از همون شماره 1 شروع کردم به رشد کردن میون گناهکارای (player های) سایلنت هیل !
برای (حداقل) من گرافیک خیلی مهم نیست ! توی اون پستم هم اشاره کردم که اگه یه بازی رو دوست داشته باشی و واقعا از روی علاقه بازیش کنی (و نه صرفا از روی تفریح یا برای وقت گذرونی) گرافیک در اصطلاح پشه اش هم برات جذاب نشون داده می شه !
البته به نظر من سال 99 اون گرافیک واقعا چیز خوبی بوده !
منم مثل خیلی دوستای دیگه با سایلنت هیل 1 ترسیدم و گاهی اوقات از روی صندلیم پریدم هوا ! نمونه اش آشنایی با اولین monster سری که همون خفاش ها بودن ... اگه خاطرت باشه اولین بار وقتی اون خانومه پلیسه (اسمش رو هر کاری می کنم یادم نمیاد) تو اون کافه تفنگ رو بهت می ده بهت می گه : مواظب باش هر موقع که واقعا لازمت شد ازش استفاده کنی و درست بعد از چند لحظه اون خفاشه شیشه رو می شکنه و میاد داخل !
من اون موقع داشتم سکته می زدم ... شنیده بودم بازی ترسناکه اما فکر نمی کردم همون اول کار بخواد منو غافلگیر کنه !
واقعا داستان ترسناکی داشت با شخصیت پردازی هاش و البته صحنه سازی هاش.
کاملا موافقم ! شخصیت پردازی داستان بازی واقعا محشره !
طوریه که مخاطب خیلی راحت با هری میسون (یا حالا جیمز یا هدر و یا بقیه کرکترها) ارتباط برقرار می کنه و چه بسا خودش رو جای اونا می بینه !
برای مثال من واقعا خودم رو توی زندگی عادی به جای جیمز می دیدم !
اکثر اتفاق هایی که برای اون میفتاد ، یه جورایی به یه شکل و نحو دیگه ای برای منم افتاده و همین باعث می شد که من بهش نزدیک بشم !
یا مثلا من فکر می کنم افراد زیادی اطراف من باشن که خصوصیات ادی ، لورا یا ماریا رو داشته باشن و خیلیا تو زندگی من مثل دکتر کافمن میان و میرن اما اثرات عمیقی لابلای صفحه های زندگی من می ذارن !
شاید هم درگیری با سایلنت هیل باعث شده من اینجوری فکر کنم ! نمی دونم ....
اما به هر حال در این مورد کاملا موافقم !
و از طرف دیگه صحنه سازی ها و مخصوصا استفاده از کادرهای سینماتیک توی بازی واقعا به حس ترسناک بودنش کمک می کنه !
اول SH2 رو خاطرتون هست بچه ها ؟
جیمز که از دستشویی میاد بیرون ، با یه longshot (نمای باز) از رودخونه سایلنت هیل و درخت های پارک روبرو می شیم که می خواد اینو به ما بفهمون که آهای تازه وارد ! اینجا تنهایی .... اینجا یه جایی مثل L.A نیست که تو تموم خیابوناش آدم ببینی !
و دقیقا هم همین می شه !
وقتی به لورا ، ادی و ماریا می رسیم واقعا نمی خوایم کات سن ها رو رد کنیم ! چون بعد از این همه تنها بودن الان وجود یه هم نوع واقعا به آدم حس زنده بودن می ده !
1ـ محیط گنگ از همون ابتدای شروع بازی .
یا به عبارتی وجود مه نامعلوم توی شهر .... (از نظر من )
4ـ درسته ph برای خودش عظمتی داره ولی خداوکیلی کدومتون از غول اول سایلنت هیل ( منظورم همون جانور مارمولک ماننده ) تونستین دفعه اول جون سالم به درببرید ؟ کدومتون نترسیدید ؟
مگه می شه کسی ازش نترسه ؟
به نظر من اگه کسی بگه از اون غول نترسیده یا داره دروغ می گه یا خیلی در وجود شهامت خودش اغراق می کنه یا اینکه cheat زده و خون نامحدودی داشته !
5ـ فکر نمی کنین عبور از جاده ای که کفش سنگفرش آهنه و تلق تلق صدای آهن میاد شمارو خیلی دیوونه می کنه ؟
منو عصبانی می کرد چون همش فکر می کردم داخل یه زندانی راه می رم که به اندازه یه شهر بزرگه و به اندازه دل یه دختر سوخته و شکنجه شده تنها و تاریکه !
6ـ ترسناکترین قسمت سایلنت هیل از نظر من که امیدوارم شما هم نظرتون همین باشه وقتی هست که آژیر به صدا درمیاد و یه هو شهر دگرگون می شه . تو سایلنت هیل 1 وقتی برای اولین بار از در سه قفله بیرون میاید این اتفاق می افته . من خودم از اونجا تا در مدرسه سه بار دچار آنفاکتوس شدم !!!! ( البته از حق نگذریم صدای خش خش رادیو که یه دفعه بلند می شه و به شما می گه که دارین بدبخت می شین کلی ترس ایجاد می کنه )
قبول دارم .... درسته ! ولی نه ترسناک تریننقطه اش !
منم اینجاها رو واقعا سکته می زدم تا رد کنم !
البته اولین بار توی فیلمش از این صحنه ترسیدم !
و اونقدر ترسیدم که تا چند لحظه سیستم رو pause کرده بودم و جرات نمی کردم دوباره playــش کنم ! شاید فکر کنید الکی می گم با دارم اغراق می کنم !
وقتی رز می خواست وارد اون زیر زمین که یه راه پله سرد و عمیق (عین راه پله های آب انبار های قدیمی) داشت ، بشه آژیر به صدا در اومد و هوا تاریک شد ! رز یه فندک (از این آمریکاییا) در آورد تا محیطش رو روشن کنه اون وقت با کلی monster روبرو شد !
شاید هم به خاطر این بوده که من از بچگی از آب انبار توی شب می ترسیدم ! شهر ما آب انبار زیاد داره ! همش بهمون می گفت شب که می شه جن میاد تو آب انبار و اونجا عروسی می گیره ... اگه بری اونجا دنبالت می کنن !
اینجا هم این صحنه هم دقیقا همون خاطرات ترسناک کودکی من رو جلوی چشمام زنده کرد !
همون آژیر زدن و تاریک شدن هوا کافی بود تا آدم از ترس ..... چی بگم والا ؟
8ـ کدومتون آخر بازی وقتی اومدین حلقه ارو از رو کمد برداشتین یهو بازی رو سرتون خراب شد هیچ نترسیدین ؟
ببخشید ... من این مورد یادم نمیاد !
یا شاید باهاش روبرو نشدم !
می شه یکی صحنه اش رو برام توصیف کنه ؟؟؟ ممنون ! :smile:
12ـ اولین جمله سایلنت هیل 1 وقتی سی دی رو می زارین تو دستگاه رو خوندین ؟ معنیش رو می دونین ؟
[FONT=&quot]The fear of blood tends to create fear for the flesh [/FONT]
ترسی که از وجود خون ایجاد می شود منجر به ایجاد ترس جسمی می شود ...
و بعد عکسی از آلیسا ... یعنی شما از همون اول بازی درگیر ترس می شین . ترس تو وجودتون می ره و شما رو از ادامه کار می ترسونه ...
این رو هم من ندیدم !
من تو PC بازی می کنم ! ممکن هست برا من نیومده باشه ؟
شایدم دقیق یادم نمیاد !
ببخشید خیلی طولانی شد و خیلی چرندیات بلغور کردم !!!!
بزرگواری شهام جان !
سلام
شاید تکراری باشه اما تو سایت زیر تاریخ ریلیز سایلنت هیل : خاطرات شکسته رو زده 30 اکتبر یعنی دو هفته دیگه

http://www.videogamesblogger.com/20...-memories-release-date-is-october-13-2009.htm

دو تا کلیپ از گیم پلی هم گذاشته که لینکاش رو می زارم ...
http://trailers.gametrailers.com/gt_vault/11129/t_silenthillsm_gc2k9_cam_gt.flv
http://trailers.gametrailers.com/gt_vault/11129/t_silenthillsm_dev_wt.flv
خواهشا اگه ممکنه بچه هایی که اطلاع دارن صحتش رو تأیید کنن ...

اینطور که نوشته برای Wii و Playstation2 و PSP

Silent Hill: Shattered Memories has a release date of October 30th, 2009 according to Amazon UK. In the US the date falls on November 3rd, 2009. The game will be released on Wii, PlayStation 2 and PSP.

کلیپ دومیش واقعا منو تکون داد ...
یاد خیلی از چیزها افتادم ... وقتی اسم شریل رو صدا می زنه با اون صدا گذاری محشرش ...
سایت vgreleases هم همین اطلاعات رو داده .....
ظاهرا که درسته !
البته من تا بخوام 3 رو تموم کنم و برم تو 4 و origin رو بزنم تو رگ و یه نگاهی به homecoming بندازم حتما دیگه SM هم اومده ! :biggrin1:
تازه همه اینا رو که نوشتم یه تحلیل خوندن هم می خواد که باید براش وقت گذاشت !
سلام
اين لينك‌ها كه به ناكجاآباد هستن. مي‌شه جاي ديگه آپ كني؟ اگه You are not here رو هم داري و اونم آپ كني ديگه محشره
تشكر فراوان
تایید می شه !
لینکا خرابن !
اگه داریشون قربون دستت بزار .... مرسی
-----------------

پ.ن : چه طولانی شد این سوال جوابا و نقل قولا .........:blushing:
 

arthas

کاربر سایت
Jan 24, 2006
414
نام
آرشام
اشکان عزیز ...
بابت آپدیت تحلیل خیلی ممنون !
هر کار کردم نتونستم جلوی خودم رو بگیرم . یه ناخونک زدم با اجازه ت ! :p
البته زیاد نخوندم که یه موقع spoil نشه برام ... فقط یه نگاه سطحی که قوه ی سایلنت هیلیم یه خورده ار..ضا بشه !
مرسی ....
من یه نکته ای برخورد کردم و یه سوال هم دارم !
اول نکته رو می گم !
لوکیشن : آرشیو کلیسا
هدر از دست این همه monster توی شهر خسته و ناراحت به نظر می رسید و از این موضوع شکایت کرد !
وینست گفت : واقعا ؟ واقعا اونا برای تو هیولا به نظر می رسن ؟
هدر جا خورد و ترسید .
وینست گفت : فقط شوخی کردم !
ولی به نظر من وینسنت شوخی نمی کرد ! نظر شماها هم همینه ؟
-----------
و اما سوالی که برام پیش اومده !
این افراد توی اون تصاویر توی کلیسا بودن .... اول می شه بگین اینا کین ؟
و دوم این که چکاره ان ؟ و کجای داستان سری به وجود اینا اشاره شده/می شه ؟
St Nicholas==Miraculous Hands, A Doctor of God
St Alessa==Mother of God, Daughter of God
St Jennifer == Unwavering Faith Under Death's Blade
ممنون !
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
کلیپ دومیش واقعا منو تکون داد ...
یاد خیلی از چیزها افتادم ... وقتی اسم شریل رو صدا می زنه با اون صدا گذاری محشرش ...

این درست که تو این بازسازی چهره ها تغییرات اساسی داشتند ( گرچه خوشایند نیست ولی قابل تحمله ) ، اما کسی که هری ازش میپرسه کی هستی و اون جواب من دالیام از لحاظ سنی تفاوت فاحشی با دالیایی که ما میشناسیم داره . که این با روند داستانی بازی مشکل داره که اصلا قابل قبول نیست .
همچین چیزی میتونه خاطرات فراموش نشدنیمون از شماره ی 1 رو خدشه دار کنه که من اصلا نمیتونم همچین چیزی رو تحمل کنم .
ببخشید ... من این مورد یادم نمیاد !
یا شاید باهاش روبرو نشدم !
می شه یکی صحنه اش رو برام توصیف کنه ؟؟؟ ممنون !

نمیشه رو به رو نشده باشی .
تو قسمتی که بعد از پارک بهش وارد میشی باید چند تا چیز رو روی در اتاق آلسا استفاده کنی تا در باز بشه و برای مبارزه آخر بری . یکی از این وسایل یه خنجر هست که توی آشپزخونه به در یک فریزر هست وقتی اون رو برمیداری باید جاش یه حلقه بزاری اگر نزاری وقتی می خوای ازدر خارج شی از تو فیرزر یه موجودی بیرون میاد و کار شما تمومه. اگر هم بزاری باز وقتی میخوای بیای بیرون یهو صدای شدبد کوبیده شدن چیزی به در فریزر رو می شنوی ولی چون در بسته است برات اتفاقی نمیفته.

این رو هم من ندیدم !
من تو PC بازی می کنم ! ممکن هست برا من نیومده باشه ؟
شایدم دقیق یادم نمیاد !

نه چون من با pc هم بازی کردم همچین مشکلی نبوده . وقتی آهنگ اول بازی (همونی که مسعود عزیز برای دانلود گذاشت ) شروع میشه و شما دمو رو میبینی همون اول این جمله رو مینویسه(قبل از اینکه عکس آلسا نشون داده بشه ). احتمالا دیدی و توجه نکردی .
اشکان عزیز ...
بابت آپدیت تحلیل خیلی ممنون !



قابلی نداشت!

اول نکته رو می گم !
لوکیشن : آرشیو کلیسا
هدر از دست این همه monster توی شهر خسته و ناراحت به نظر می رسید و از این موضوع شکایت کرد !
وینست گفت : واقعا ؟ واقعا اونا برای تو هیولا به نظر می رسن ؟
هدر جا خورد و ترسید .
وینست گفت : فقط شوخی کردم !
ولی به نظر من وینسنت شوخی نمی کرد ! نظر شماها هم همینه ؟

نه به نظر من شوخی نمیکرد چون باید میدید. اگر ما میگیم لورا هیولاها رو نمیدید به این خاطر بود که شهر نمی خواست اما چه دلیلی داره که شهر بخواد از وینسنت محافظت کنه ؟
من هم این حرف وینسنت برام عجیب بود ولی کمی که فکر کردم دیدم چیزی هست که ما میدونیم اینکه وینسنت که میدونه این موجودات می تونند هیولا نباشند چون از وقایع و کیفیت اتفاقات به خاطر حضور گسترده اش توی فرقه مطلع بود ، می خواست تلنگری به هدر بزنه و نسبت به آدم کشی مشکوکش کنه.
و اما سوالی که برام پیش اومده !
این افراد توی اون تصاویر توی کلیسا بودن .... اول می شه بگین اینا کین ؟
و دوم این که چکاره ان ؟ و کجای داستان سری به وجود اینا اشاره شده/می شه ؟
St Nicholas==Miraculous Hands, A Doctor ofGod
St Alessa==Mother of God, Daughter of God
St Jennifer == UnwaveringFaith Under Death's Blade

باید قسمت انسانهای مقدس فرقه رو از تحلیل بخونی کاملا روشن خواهی شد . با تشکر از محمد مهدی که این روزا جاش خیلی خالیه اینجا و من شدیدا دلتنگ برگشتش به این تاپیکم .

..................
راستی دوستانی که تحلیل رو خوندن نظری پیشنهادی انتقادی چیزی ندارن ؟
 
آخرین ویرایش:

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
این درست که تو این بازسازی چهره ها تغییرات اساسی داشتند ( گرچه خوشایند نیست ولی قابل تحمله ) ، اما کسی که هری ازش میپرسه کی هستی و اون جواب من دالیام از لحاظ سنی تفاوت فاحشی با دالیایی که ما میشناسیم داره . که این با روند داستانی بازی مشکل داره که اصلا قابل قبول نیست .
همچین چیزی میتونه خاطرات فراموش نشدنیمون از شماره ی 1 رو خدشه دار کنه که من اصلا نمیتونم همچین چیزی رو تحمل کنم .

قبول دارم ...
برای منم درک یک هری میسون عینکی و میمون مانند ( از در و دیوار بالا میره ، جلل الخالق !!! ) ، یک داهیلای 28 ساله و یک شهر یخی ( به جان خودم یاد Frozen Throne افتادم ) خیلی خیلی سخت بوده اما از اینکه می دونم می تونم یه سایلنت هیل دیگه ارو بازی کنم واقعا خوشحال شدم . البته نباید بزاریم کاراکترهای جدید و متفاوت با گذشته و صحنه سازی های عجیب ذهنیتی که نسبت به سایلنت هیل پیدا کردیم رو از بین ببره . به زبان دیگه نباید بزاریم Lost memories ما Lost memories بشه ...

واما ....
به دلیل درخواستهای مکرر وبی شمار شما عزیزان !!!! ( چه از خود راضی ) کلیپ هایی که در پست های قبلی مشکل داشتن رو براتون آپلود کردم . امیدوارم ازش لذت ببرین ...

کلیپ اول مربوط به اجرای زندۀ آکیرا یامائوکا :

کلیپ دوم به خاطر mbazicenter عزیز که همون کلیپ Youre not here هستش :

کلیپ سوم هم اجرای زنده خانم سینتیای گرامی !!! :
 
آخرین ویرایش:

arthas

کاربر سایت
Jan 24, 2006
414
نام
آرشام
دموها رو دیشب دیدم !
فقط یه جمله می شه در موردش گفت : خداحافظ ترس روانشناسانه !
آخه چرا باید Tomb Raider رو با تم ترسناک بسازن و بعد به اسم سایلنت هیل به مردم غالب کنن ... این همه بپر بپر برای چی آخه ؟
اون اشاره گر موس اونجا به چه کاری میاد مثلا ؟
ابهت دالیای شماره 3 کجا و دالیای تو این دموها کجا ؟
دالیای SM بیشتر شبیه به زنای ....... خیابون بود ! اون جایی هم که فهمیدم این کرکتر همون هری میسونه باور نکردم !
لا اقل یک درصد شبیه به هری میسون اصلی چهره پردازی می کردن بد نبود !
اما از لحاظ صدا می شد بهش امیدوار بود ....
شهرش هم دیگه اون ترس سایلنت هیلی رو نداره ! معماها هم که همه مکانیکی شدن !
فکر کنم طرفدارای سایلنت هیل با یه تراژدی خیلی وحشتناک روبرو بشن !
پ.ن : کار رو که بسپری به نا اهلش همین می شه دیگه !

wiiرایش :
اقا شهام بابت زحمتی که برای اپلود کشیدی ممنون .
شب دانلودشون میکنم ، ترافیکم ته کشیده !
بازم ممنون . اگه بازم کلیپ پیدا کردی برمون بزار !

نمیشه رو به رو نشده باشی .
تو قسمتی که بعد از پارک بهش وارد میشی باید چند تا چیز رو روی در اتاق آلسا استفاده کنی تا در باز بشه و برای مبارزه آخر بری . یکی از این وسایل یه خنجر هست که توی آشپزخونه به در یک فریزر هست وقتی اون رو برمیداری باید جاش یه حلقه بزاری اگر نزاری وقتی می خوای ازدر خارج شی از تو فیرزر یه موجودی بیرون میاد و کار شما تمومه. اگر هم بزاری باز وقتی میخوای بیای بیرون یهو صدای شدبد کوبیده شدن چیزی به در فریزر رو می شنوی ولی چون در بسته است برات اتفاقی نمیفته.
آهان ... حالا یادم اومد .... مرسی ! :smile:
نه چون من با pc هم بازی کردم همچین مشکلی نبوده . وقتی آهنگ اول بازی (همونی که مسعود عزیز برای دانلود گذاشت ) شروع میشه و شما دمو رو میبینی همون اول این جمله رو مینویسه(قبل از اینکه عکس آلسا نشون داده بشه ). احتمالا دیدی و توجه نکردی .
احتمالا .... شایدم یادم نمیاد !
نه به نظر من شوخی نمیکرد چون باید میدید. اگر ما میگیم لورا هیولاها رو نمیدید به این خاطر بود که شهر نمی خواست اما چه دلیلی داره که شهر بخواد از وینسنت محافظت کنه ؟
من هم این حرف وینسنت برام عجیب بود ولی کمی که فکر کردم دیدم چیزی هست که ما میدونیم اینکه وینسنت که میدونه این موجودات می تونند هیولا نباشند چون از وقایع و کیفیت اتفاقات به خاطر حضور گسترده اش توی فرقه مطلع بود ، می خواست تلنگری به هدر بزنه و نسبت به آدم کشی مشکوکش کنه.
خب وینسنت خودش یکی از اعضای فرقه است ‍! اینو خودش می گه ... وبعد هم می گه من مثل دالیا نیستم !
آخه وینسنت هم با لحنی گفت : " شوخی کردم" که آدم به شک می فته که آیا داره دروغ می گه ! یا راست ؟
 

S0HEIL

کاربر سایت
Mar 16, 2008
1,547
اشکان جان و شهام جان سلام
اینجوریها هم که شماها فکر می کنید نیستش و سازنده ها تو SM نیومدن سن شخصیتها و قیافه شون رو کلا" تغییر بدن!
در مورد سن،یادتون باشه که سن واقعی هیچ کدوم از شخصیتهای سایلنت هیل تا بحال اعلام نشده!(تو بخش معرفی کاراکترهای سایلنت هیل فوروم هم اگه برید،می بینید جلوی سن تمام کاراکترهای سری Unknown نوشته!)
در مورد قیافه ها هم توجه داشته باشید که هری میسون یه نویسنده اس و طبیعیه که عینکی باشه!(البته خودم می دونم تو سایلنت هیل 1 عینکی نبود)
در مورد دالیا هم باید بگم که جایی ندیدم که گفته باشن تو خاطرات شکسته شده 28 ساله اس!(البته جوونش کردن ولی 28 سالش نیست)
محیط یخ زده شهر هم بنظرم نکته منفی نیست و برفش جو بازی رو خیلی شبیه سایلنت هیل1 کرده!
دموها رو دیشب دیدم !
فقط یه جمله می شه در موردش گفت : خداحافظ ترس روانشناسانه !
آخه چرا باید Tomb Raider رو با تم ترسناک بسازن و بعد به اسم سایلنت هیل به مردم غالب کنن ... این همه بپر بپر برای چی آخه ؟
اون اشاره گر موس اونجا به چه کاری میاد مثلا ؟
ابهت دالیای شماره 3 کجا و دالیای تو این دموها کجا ؟
دالیای SM بیشتر شبیه به زنای ....... خیابون بود ! اون جایی هم که فهمیدم این کرکتر همون هری میسونه باور نکردم !
لا اقل یک درصد شبیه به هری میسون اصلی چهره پردازی می کردن بد نبود !
اما از لحاظ صدا می شد بهش امیدوار بود ....
شهرش هم دیگه اون ترس سایلنت هیلی رو نداره ! معماها هم که همه مکانیکی شدن !
فکر کنم طرفدارای سایلنت هیل با یه تراژدی خیلی وحشتناک روبرو بشن !
پ.ن : کار رو که بسپری به نا اهلش همین می شه دیگه !
سلام آرتاس جان
دالیا تو جوونیش دقیقا" این تیپی بوده دیگه!
اگه فیلم روان شناسی زیاد دیده باشی خودت می دونی که زنهای خشکه مذهب افراطی مثل دالیا،تو جوونیشون یه جور دیگه بوده ان و بر اثر یه شوک تو زندگیشون،از این رو به این رو شدن...
در مورد اشاره گر هم باید بگم که فقط تو نسخه Wii هستش!
کلا" بنظرم یکم زیادی کم لطفی کردی!سازنده ها که نمی تونستن صورت هری میسون رو دقیقا" مثل مدل صورتش تو PS1 بدون جزئیات و ساده بسازن!بنظر من که صورتش هیچ فرقی با نسخه PS1 نداره(فقط جزئیاتش بیشتر شده)
در مورد ترسش هم بنظرم نمی شه از روی یه دمو قضاوت کرد!باید تا زمان عرضه بازی صبر کنیم!
کلا" این بازی 0 بگیره یا 20 برای من هیچ فرقی نمی کنه!چون من سایلنت هیل خورم و سایلنت هیل چه خوب باشه چه بد،من باید بگیرمش تا آخرش برم!
پ.ن:فقط خدا کنه هر چه زودتر شبیه ساز PS2 برای PS3 بیاد...!:blushing:
 
آخرین ویرایش:

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
اشکان جان و شهام جان سلام
اینجوریها هم که شماها فکر می کنید نیستش و سازنده ها تو SM نیومدن سن شخصیتها و قیافه شون رو کلا" تغییر بدن!
در مورد سن،یادتون باشه که سن واقعی هیچ کدوم از شخصیتهای سایلنت هیل تا بحال اعلام نشده!(تو بخش معرفی کاراکترهای سایلنت هیل فوروم هم اگه برید،می بینید جلوی سن تمام کاراکترهای سری Unknown نوشته!)
در مورد قیافه ها هم توجه داشته باشید که هری میسون یه نویسنده اس و طبیعیه که عینکی باشه!(البته خودم می دونم تو سایلنت هیل 1 عینکی نبود)
در مورد داهلیا هم باید بگم که جایی ندیدم که گفته باشن تو خاطرات شکسته شده 28 ساله اس!(البته جوونش کردن ولی 28 سالش نیست)
محیط یخ زده شهر هم بنظرم نکته منفی نیست و برفش جو بازی رو خیلی شبیه سایلنت هیل1 کرده!
قربونت برم ...
28 سال رو من همینطوری گفتم ولی خوب رو تجربیاتم !!!! یه لحظه به ذهنم خطور کرد 28 ساله است . در ضمن من نگفتم حتما قیافه اش شبیه به کاراکتر PS1 باشه که ... حداقل شبیه به کاراکتر دموهای سایلنت هیل PS1 که می تونه باشه ؟؟؟ البته بازم می گم دیدن دمو هاش منو یاد خیلی چیزهای قدیمی انداخت و به قولی مو به تنم سیخ کرد ...
عزیز ...
درسته جایی ذکر نشده که داهیلا سنش چند ساله ولی خداوکیلی این داهیلایی که شما تو این سایلنت هیل می بینی همون داهیلا 50 و اندی سال تو سایلنت هیل 1 هستش ؟ سن این یکی رو هم رو تجربیاتم گفتم ها !!!!
 
آخرین ویرایش:

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
سن واقعی هیچ کدوم از شخصیتهای سایلنت هیل تا بحال اعلام نشده
مگه اعلام شدنش مهمه ؟ ببینم مگه تمام تحلیل هایی که ما از بازی کردیم بر اساس شماره های قبلی نبوده.من با هیچکدوم از تغییرات ایجاد شده توی shh مخالفت قطعی نکردم ( گرچه نحوه و کیفیتش جای بحث داره ) چون چیزی رو از گذشته بازی ریز سوال نبرده بود ! اما اینجا چی؟ اگر ما به راحتی توی شماره ی اول میپذیریم که دالیا رییس فرقه است به خاطر لحن قاطع و قیافه ی جا افتادشه. من اول هم گفتم تغییرات چهره ای صورت گرفته توی این شماره قابل تحمله ( عینک داشتن یا نداشتن هری یا بیرون بودن نصف سینه ی سیبل برای من در درجه ی صدم اهمیت قرار داره ) اما اینکه کسی که کل داستان شماره ی اول گردش میچرخه رو بیایم 20 سال جوون ترش کنیم و به قول آرشام شبیه استریپتیزها درش بیاریم دیگه تغییر چهره محسوب نمیشه. این کار رسما گند میزنه به تمام تحلیل ها و ایده های ما درباره ی خود دالیا و قدرت و قدمتش توی فرقه . اینکه دالیا توی شماره ی اول 45-50 ساله طراحی شده بود از روی معده که نبوده ! دلیل داشته .
از نطر من یک خط قرمز برای سازندگان بازی وجود داره اون هم سیر داستانی بازی هستش اگر بخواند از این خط قرمز عبور کنند مطمئنا بازی رو به فنا میدند و دیگه طرفدار قدیمی در بین سایلنت هیل بازها از بین میره.

جایی ندیدم که گفته باشن تو خاطرات شکسته شده 28 ساله اس
28 نه 30 ، 30 نه 32 ، بالاخره تفاوت 15-20 ساله رو که نمیشه منکر شد.

من امیدوارم این موضوع ختم به خیر بشه و منتظر ریلیز بازی میمونم ولی خب مطمئنا دیگه واکنشی که بازسازی شماره ی اول نشون داده خواهد شد مثل واکنش های بعد از shh نیست الان دیگه بحث خاطرات میون هست .
اگه فیلم روان شناسی زیاد دیده باشی خودت می دونی که زنهای خشکه مذهب افراطی مثل دالیا،تو جوونیشون یه جور دیگه بوده ان و بر اثر یه شوک تو زندگیشون،از این رو به این رو شدن...
جوونیش ؟ یعنی می خوای بگی توی این شماره قراره دالیا زمان جوونیش رو به نمایش بگذاره وقتی که هری و سیبل یا به دنیا نیومده بودند یا خیلی بچه بودند ؟
یعنی دارن وقایع رو قبل از ورود دالیا به فرقه بازسازی میکنند ؟ به نظرت همچین چیزی ممکنه ؟
 

m_fisher

کاربر سایت
Apr 7, 2007
182
نام
میلاد
در جمعتون غریبه هستم ولی همیشه این تاپیکو چک میکردم و میکنم سایلنت بازی هستش که من از شماره یکش باهاش زندگی کردم و تا آخرین شمارش رو هم تموم کردم به نظرم زیباترین شمارش هم شماره 1 بازی بود یه حسی به آدم میداد ...
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
مخلص همه اساتيد! 3-2 روز اينترنتم قطع بود نمي‌تونستم بيام. داشتم ديوونه مي‌شدم ولي بلاخره وصل شد. از همه دوستان بابت لطفي كه به حقير دارن متشكرم.
شهام جان، دستت درد نكنه بابت آپلود دوباره كليپ‌ها. دارم دانلودشون مي‌كنم. دمت گرم
من امیدوارم این موضوع ختم به خیر بشه و منتظر ریلیز بازی میمونم ولی خب مطمئنا دیگه واکنشی که بازسازی شماره ی اول نشون داده خواهد شد مثل واکنش های بعد از shh نیست الان دیگه بحث خاطرات میون هست .
جوونیش ؟ یعنی می خوای بگی توی این شماره قراره دالیا زمان جوونیش رو به نمایش بگذاره وقتی که هری و سیبل یا به دنیا نیومده بودند یا خیلی بچه بودند ؟
یعنی دارن وقایع رو قبل از ورود دالیا به فرقه بازسازی میکنند ؟ به نظرت همچین چیزی ممکنه ؟
برای منم درک یک هری میسون عینکی و میمون مانند ( از در و دیوار بالا میره ، جلل الخالق !!! ) ، یک داهیلای 28 ساله و یک شهر یخی ( به جان خودم یاد Frozen Throne افتادم ) خیلی خیلی سخت بوده اما از اینکه می دونم می تونم یه سایلنت هیل دیگه ارو بازی کنم
من هم با دوستان ديگه موافقم. اين بازي بدجوري خاطرات ما رو مي‌شكنه
يك حقيقت تو تمام سري بازي‌ها و فيلم تكرار شده و اون هم آتش سوزي مهيب سايلنت هيل هستش. اون وقت توي اين بازي سكانس‌هايي يخي مي‌بينيم كه با عنصر آتش جور در نمي‌آد.
هيولاهاي تمام سري به نوعي برگرفته از دنياي درون كاراكترها هستن مخصوصاً قسمت اول بازي. به نظرتون هيولاهاي SM چه ربطي با كاراكترهايي مثل آلسا دارن؟
راستي يه مطلب ديگه درباره SH2. رفتم نامه مري رو بررسي كنم ديدم اينطوري شده
011hth.jpg
 
آخرین ویرایش:

arthas

کاربر سایت
Jan 24, 2006
414
نام
آرشام
در مورد قیافه ها هم توجه داشته باشید که هری میسون یه نویسنده اس و طبیعیه که عینکی باشه!(البته خودم می دونم تو سایلنت هیل 1 عینکی نبود)
عینک داشتن هری زیاد مهم نیست ...
اما منی که همین تازگی ها sh1 رو بازی کردم هری رو نشناختم ! تازه قبل از این دموهای بحث برانگیز یه والپیپیر از این آقای هری عزیز و جدید گرفته بودم !
من نمی گم هریـــه توی گیم پلی ... حداقل هری توی دموهای sh1
چطور وقتی sh3 زده می شه هری همون هریه ؟ یا حداقل شبیه به همون هریه ؟
این هری که ما توی این دموها دیدیم نه فقط از لحاظ صورت بلکه از لحاظ تناسب اندامی و حرکت هم با هری که تو ذهنمون بود فرق داشت !
سلام آرتاس جان
سلام سهیل جان !
دالیا تو جوونیش دقیقا" این تیپی بوده دیگه!
بر اساس کدوم مدرک ؟
اگه فیلم روان شناسی زیاد دیده باشی خودت می دونی که زنهای خشکه مذهب افراطی مثل دالیا،تو جوونیشون یه جور دیگه بوده ان و بر اثر یه شوک تو زندگیشون،از این رو به این رو شدن...
آخه سهیل عزیز ...:smile:
این که نشد دلیل ! مگه هر کی تو زندگیش انحراف داره می ره سمت مذهب ؟ تو خیلی از همون فیلم های روانشناسی (و حتی در ژانرهای دیگه) هم می بینیم که زنای پاک و معصوم در ادامه راه زندگی به انحراف کشیده می شن !
و بعدش هم .... مثلا چه شوکی توی زندگی باعث می شه یه زن این شکلی ، در آینده بشه یکی از رهبران فرقه ؟
در مورد اشاره گر هم باید بگم که فقط تو نسخه Wii هستش!
این رو خودم متوجه شدم ! میگم سبک بازی horrorـــه که سازنده ها یه خورده با اکشن ژانگولری (Action-Adventure) و یه کم simulation اشتباهش گرفتن !
به نظر من وجود معماهای مرتبط با دسته توی سایلنت هیل فقط یه معنی می ده !
کمبود ایده
کلا" بنظرم یکم زیادی کم لطفی کردی!سازنده ها که نمی تونستن صورت هری میسون رو دقیقا" مثل مدل صورتش تو PS1 بدون جزئیات و ساده بسازن!بنظر من که صورتش هیچ فرقی با نسخه PS1 نداره(فقط جزئیاتش بیشتر شده)
به نظر من نتونستن چون عجله کردن توی ریلیز بازی ...
و هم اینکه این کاره نبودن !
در مورد ترسش هم بنظرم نمی شه از روی یه دمو قضاوت کرد!باید تا زمان عرضه بازی صبر کنیم!
کلا" این بازی 0 بگیره یا 20 برای من هیچ فرقی نمی کنه!چون من سایلنت هیل خورم و سایلنت هیل چه خوب باشه چه بد،من باید بگیرمش تا آخرش برم!
پ.ن:فقط خدا کنه هر چه زودتر شبیه ساز PS2 برای PS3 بیاد...!:blushing:
آهان !
و اما در مورد ترس ....
یه ضرب المثلی هست که میگه سالی که نکوست از بهارش پیداست !
اینی که من دیدم ترس روانشناسانه اصلا نمی دونه چی هست ! فقط با دلهره انداختن و غافلگیر کردن می ترسونه ... که به نظر من نشون دهنده ی ضعف فیلم (بازی) نامه است !
چون ترسش فقط یکبار مصرفه !
چطور دوستای عزیزمون (و حتی خودم) بعد از گذشت 10 سال با شنیدن آهنگ sh1 و یادآوری خاطراتش مو به تنشون سیخ می شه ؟ (چه برسه که دوباره بازیش کنن)
الان شما صد بار هم که sh1 تا 4 رو که بازی کنی می ترس .... چون غافلگیری خیلی کم داره ! و همین (ترس روانشناسی و استفاده کم و بهینه از عنصر غافلگیری) باعث این اتفاق می شه !
در ضمن تمام این اتفاق ها در حالی میفته که شما پایان هر 4 قسمت رو می دونی چی می شه ! اما باز هم که وارد بازی می شی ، می ترسی ......
نمی ترسی ؟؟؟؟؟:smile:
یه لحظه به ذهنم خطور کرد 28 ساله است .
منم همین حدس رو می زدم !
اصلا اگه اسمش رو نمی گفت که نمی شناختمش !

اینکه دالیا توی شماره ی اول 45-50 ساله طراحی شده بود از روی معده که نبوده ! دلیل داشته .
و به نظر من یکی از دلایلش هم می تونه این باشه که پذیرفتن یک زن جوان به عنوان یکی از رهبران فرقه واقعا غیر ممکنه !

از نطر من یک خط قرمز برای سازندگان بازی وجود داره اون هم سیر داستانی بازی هستش اگر بخواند از این خط قرمز عبور کنند مطمئنا بازی رو به فنا میدند و دیگه طرفدار قدیمی در بین سایلنت هیل بازها از بین میره.
که من فکر می کنم از اون خط قرمز رد شدن !
طرفدار های قدیمی از بین نمی رن ! به نظر من طرفدار های قدیمی تو همون سایلنت هیل قدیم می مونن و ترجیح می دن وارد باغ وحش های یخ زده نشن ! :biggrin1:
جوونیش ؟ یعنی می خوای بگی توی این شماره قراره دالیا زمان جوونیش رو به نمایش بگذاره وقتی که هری و سیبل یا به دنیا نیومده بودند یا خیلی بچه بودند ؟
یعنی دارن وقایع رو قبل از ورود دالیا به فرقه بازسازی میکنند ؟ به نظرت همچین چیزی ممکنه ؟
درسته ! همچین چیزی ممکن نیست !
مگه اینکه بگیم مثلا دالیا چشمه آب جاودانگی رو پیدا کرده و ازش نوشیده و عمر جاویدان داره ! (که دیگه استان می ره تو مایه های warcraft و امثالهم)
اگه کسی فکر می کنه امکان پذیره خواهشا منو قانع کنه !
در جمعتون غریبه هستم ولی همیشه این تاپیکو چک میکردم و میکنم سایلنت بازی هستش که من از شماره یکش باهاش زندگی کردم و تا آخرین شمارش رو هم تموم کردم به نظرم زیباترین شمارش هم شماره 1 بازی بود یه حسی به آدم میداد ...
به جمع کوچک ولی داغ ما خوش اومدی غریبه !
یه سوالی .....
منظورتون از آخرین شماره کدومش بود ؟
من هم با دوستان ديگه موافقم. اين بازي بدجوري خاطرات ما رو مي‌شكنه
يك حقيقت تو تمام سري بازي‌ها و فيلم تكرار شده و اون هم آتش سوزي مهيب سايلنت هيل هستش. اون وقت توي اين بازي سكانس‌هايي يخي مي‌بينيم كه با عنصر آتش جور در نمي‌آد.
به نکته خوبی اشاره کردی !
اما اگه بیان ادعا کنن که اتفاقات SM قبل از سوختن شهر میفته چی ؟

پ.ن : من فکر می کنم سازنده های این بازی زیادی Crysis بازی کردن و یه جورایی جو گرفتتشون یهویی دنیا رو یخ زده می کنن! البته داور اصلی زمان هستش و وقتی بازی ریلیز بشه معلوم می شه تیم جدید چی تو چنته داره !


wiiرایش :
مسعود اون نامه رو چیکار کردی این شکلی شد ؟
 
آخرین ویرایش:

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
آرشام جان یه لطفی کن بیا این 3 تا پست پشت سر همت رو ویرایش کن بکن یه پست !:-"
به نظرم زیباترین شمارش هم شماره 1 بازی بود یه حسی به آدم میداد ...
به به میبینم به جمع متعصبین شماره ی اول اینجا داره اضافه میشه.
راستي يه مطلب ديگه درباره SH2. رفتم نامه مري رو بررسي كنم ديدم اينطوري شده
اولین باره که همچین چیزی میبینم میتونی بگی کجای بازی هستی و چرا این اتفاق اقتاد ؟

آهان !
و اما در مورد ترس ....
یه ضرب المثلی هست که میگه سالی که نکوست از بهارش پیداست !
اینی که من دیدم ترس روانشناسانه اصلا نمی دونه چی هست ! فقط با دلهره انداختن و غافلگیر کردن می ترسونه ... که به نظر من نشون دهنده ی ضعف فیلم (بازی) نامه است

من هم با دوستان ديگه موافقم. اين بازي بدجوري خاطرات ما رو مي‌شكنه
يك حقيقت تو تمام سري بازي‌ها و فيلم تكرار شده و اون هم آتش سوزي مهيب سايلنت هيل هستش. اون وقت توي اين بازي سكانس‌هايي يخي مي‌بينيم كه با عنصر آتش جور در نمي‌آد.
البته دوستان برای بحث در مورد تمام زوایای بازی زوده به خصوص در مورد حس ترس توی بازی چون اطلاعاتی که ما دراختیار داریم در حد دو تا دمو بیشتر نیست . و حس ترس توی بازی هم چیزی نیست که به این سادگی ها بشه در موردش نظر داد. شاید برای من هم اولین بار که یه شات از بازی دیدم زیاد قابل حضم نبود ولی شاید حرفی برای گفتن داشته باشه که بتونه قانعمون کنه .
حتی همین موضوع دالیایی که مطرح کردم هم نمیشه در موردش رای داد شاید اصلا این موضوع فقط یه شوخی باشه با طرفدارا ( من امیدوارم اینطور باشه ) ، مثلا چه میدونم شاید این دالیا اصلا دالیا یی که ما میشناسیم نباشه .
برای همین هست که میگم باید منتظر ریلیز بازی بود .

این extra چه فرقی با خود بازی داره ؟ می شه توضح بدین ؟
خب فرقش همین لباس و اسلحه انلیمیتد و این حرفاست دیگه.
اسلحه رو از کجا می شه دید ؟
یه اسلحه ای هست به اسم heather beam که دیدنی نیست یه اشعه است که از دست های هدر بیرون میاد و برای دو پایان دیگه باید استفاده بشه.

پ.ن : خیلی وقت بود که تاپیک رو اینقدر گرم ندیده بودم .
یعنی داستانش با داستان اصلی فرق نمیکنه؟
خیر. به هیچ وجه. اصلا. ( البته با هدر بیم میتونی پایان های مخالف رو بدست بیاری . ولی تو طول بازی نه )
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر