بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 118
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
فکر نمیکردم برای PC نیومده باشه DP ;;)
نیومده دیگه. لعنت به کونامی:gunner:
این Book Of Memories چه جوریه داستانش ، خوبه؟؟ داستان بازی در مورد چیه؟؟؟
راستش منم بازیش نکردم ولی خیلی‌ها نظرشون اینه
:-&
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
این Book Of Memories چه جوریه داستانش ، خوبه؟؟ داستان بازی در مورد چیه؟؟؟
اگه میخوای دیدت نسبت به سایلنت هیل تبدیل بشه به :-& و اگه میخوای خیلی معجزه آسا گند زده بشه به تمام خاطراتت اونم یهویی، حتما باید بازیش کنی. اصلا یه must have هستش!
(تازه خیلی مودبانه گفتم :d )
من نمیدونم کدوم احمقی از این بازی خوشش میاد :d (امیدوارم همون یه احمق ببینه بلکه آدم بشه :)) )
 

Big Band

کاربر سایت
Jul 25, 2012
2,667
اگه میخوای دیدت نسبت به سایلنت هیل تبدیل بشه به :-& و اگه میخوای خیلی معجزه آسا گند زده بشه به تمام خاطراتت اونم یهویی، حتما باید بازیش کنی. اصلا یه must have هستش!
(تازه خیلی مودبانه گفتم :d )
من نمیدونم کدوم احمقی از این بازی خوشش میاد :d (امیدوارم همون یه احمق ببینه بلکه آدم بشه :)) )
بازی کردن خودشم لازم نیست. کافیه آدم یه اسکرین شات از DLC جیمز و هدر ببینه:|:D
پ.ن: من تازه فهمیدم آهنگ Silent Hill تو Downpour رو بند Korn ساخته. یعنی مصداق برای از عرش به فرش کوبیده شدن سری از این بهتر نمیتونین پیدا کنین:D
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
نمیدونم این مورد میدونید یا نه! اما آقای Naoto Ōshima طراح کرکتر سونیک و دکتر اگمن هم عضو تیم سایلنت بوده, البته جزء اعضای کلیدی تیم نبوده. ایشون Graphic System Programmer سایلنت هیل 1 و Effect Programmer سایلنت هیل 3 بوده. یکی از دوستان هم توی تویتر از ماساهیرو پرسید و اون هم تایید کرد این مورد رو.

Naoto Ōshima همونیه که وسط نشسته:d
The_Original_Sonic_Team.jpg
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
جامعه‌ی بازی‌سازی ژاپن از لحاظ تعادا متخصص کوچیکه و حق هم داره. این طبیعی هست. اما برام جالبه سونیک و سایلنت هیل. :-?
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
صبحتون بخیر :d
آخه کدوم گیمری تو این ساعت بیداره؟!:-b(:|
چــــــی!؟ :blink: همونیکه نشسته اون وسط میگه: " دست دست " ؟ :-/
مجلس گرم‌کن هستن ایشون.
===========================
میگم دقت کردید چقدر چهره‌ی مری الیزابت پیر شده؟ امیدوارم صداش همون باشه.
 

asi_1447

کاربر سایت
Oct 27, 2010
1,395
نام
احسان
تازه downpour رو تموم کردم!!! خسته نباشم واقعا! به عنوان یه فن سرسخت سری باید زودتر از اینها می رفتم سراغش! نادانی کردم. خدایان منو ببخشن :D
مشکلی که من با بازی داشتم کمبود بخش های otherworld بازی بود. بازی که تموم شد کلا 1 ساعت و 30 دقیقه تو otherworld بودم. حتی کمتر از زمانی که سرم تو journal بود!!! :D باید قسمت های داخل شهر رو هم بعضی جاهاشو تو otherworld میساختن!
من به بقیه کاری ندارم اصلا اما ترسناک ترین بازی سایلنت هیل واسه من این بازی بود! تمام! یعنی انتظار نداشتم که تو این سن دیگه از سایلنت هیل بترسم اما اشتباه فکر می کردم! منتقدان هم همگی ########### !!!

 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
تازه downpour رو تموم کردم!!! خسته نباشم واقعا! به عنوان یه فن سرسخت سری باید زودتر از اینها می رفتم سراغش! نادانی کردم. خدایان منو ببخشن :D
مشکلی که من با بازی داشتم کمبود بخش های otherworld بازی بود. بازی که تموم شد کلا 1 ساعت و 30 دقیقه تو otherworld بودم. حتی کمتر از زمانی که سرم تو journal بود!!! :D باید قسمت های داخل شهر رو هم بعضی جاهاشو تو otherworld میساختن!
من به بقیه کاری ندارم اصلا اما ترسناک ترین بازی سایلنت هیل واسه من این بازی بود! تمام! یعنی انتظار نداشتم که تو این سن دیگه از سایلنت هیل بترسم اما اشتباه فکر می کردم! منتقدان هم همگی ############ !!!
اول اینکه ورودتون رو به تاپیک خوش‌آمد میگم.:welcome:
دوم اینکه بنده هم به بقیه کاری ندارم اما 2 نکته رو خواستم بگم
1- احسان جان توقع شما از بازی سایلنت هیل فقط ترسیدن و ترساندنه؟
2- اون جمله‌ی آخر در شأن طرفداران نیست. لطفاً ویرایش بفرمایید.:)
 
آخرین ویرایش:

asi_1447

کاربر سایت
Oct 27, 2010
1,395
نام
احسان
سلام

اول اینکه ورودتون رو به تاپیک خوش‌آمد میگم.:welcome:
دوم اینکه بنده هم به بقیه کاری ندارم اما 2 نکته رو خواستم بگم
1- احسان جان توقع شما از بازی سایلنت هیل فقط ترسیدن و ترساندنه؟
2- اون جمله‌ی آخر در شأن طرفداران نیست. لطفاً ویرایش بفرمایید.:)
دفعه اولم نیست که اینجا میام! :D
1- نه، اما خوب ترسیدم دیگه چکار کنم. به نظرم ترسناک تر از بقیه ی شماره های سری بود! چون تونست منو تو این سن بترسونه. من اخیرا 1و2و3 رو یه دور واسه بار چندم بازی کردم. به نظرم 1 از همه ترسناک تر بود(تا قبل از اینکه اینو بازی کنم) ترسناک بودن یه فاکتوره فقط! نه اینکه من فقط دنبال ترسناک تر بودن باشم! نه! این سایلنت هیل بهترین سایلنت هیل نبود! اصلا! اما ترسناک ترین بود!
2- باشه!
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
دفعه اولم نیست که اینجا میام! :D
ولی پست اول تون بود.;)
1- نه، اما خوب ترسیدم دیگه چکار کنم. به نظرم ترسناک تر از بقیه ی شماره های سری بود! چون تونست منو تو این سن بترسونه. من اخیرا 1و2و3 رو یه دور واسه بار چندم بازی کردم. به نظرم 1 از همه ترسناک تر بود(تا قبل از اینکه اینو بازی کنم) ترسناک بودن یه فاکتوره فقط! نه اینکه من فقط دنبال ترسناک تر بودن باشم! نه! این سایلنت هیل بهترین سایلنت هیل نبود! اصلا! اما ترسناک ترین بود! !
خب خودتون ته حرف بنده رو فرمودید.:d
2- باشه
ممنون.
 

asi_1447

کاربر سایت
Oct 27, 2010
1,395
نام
احسان
سلام

ولی پست اول تون بود.;)
واقعا؟؟؟ نمیدونم! شاید. فکر کنم یه پست دادم! شایدم ندادم :D یادم نیست!
حالا از اینا گذشته بین ماموریت های فرعی بازی ماموریت کلکسیون عکس ها که آخرش به قبرستونو اونجاها میشکه خیلی جالب بود. ماموریت سینما هم خوب بود. منتها خیلی تاریک بود. به زور باید جلو پاتو میدیدی! اما یکی از بهترین لحظات لحظه ی ورود به اتاق هنری تو سایلنت هیل 4 بود! اون موقع ها یادمه هنری از پنجره ی اتاقش که به بیرون نگاه میکرد ساختمون های روبرو خیلی مرتفع تر بودن. خیابون ها هم گشاد تر بودن! اینجا حتی از بالکن اتاق هم ورودی مترو معلوم نیست. (شاید به خاطر مه باشه) تو سایلنت هیل 4 این ساختمونه پارکینگ هم داشت!
سوال بعدی :
اینجا کجاست؟ چرا من ندیدم؟ :Dشایدم دیدم منتها الان یادم نمیاد :D
Downpour_Halo.jpg
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
واقعا؟؟؟ نمیدونم! شاید. فکر کنم یه پست دادم! شایدم ندادم :D یادم نیست!
حالا از اینا گذشته بین ماموریت های فرعی بازی ماموریت کلکسیون عکس ها که آخرش به قبرستونو اونجاها میشکه خیلی جالب بود. ماموریت سینما هم خوب بود. منتها خیلی تاریک بود. به زور باید جلو پاتو میدیدی! اما یکی از بهترین لحظات لحظه ی ورود به اتاق هنری تو سایلنت هیل 4 بود! اون موقع ها یادمه هنری از پنجره ی اتاقش که به بیرون نگاه میکرد ساختمون های روبرو خیلی مرتفع تر بودن. خیابون ها هم گشاد تر بودن! اینجا حتی از بالکن اتاق هم ورودی مترو معلوم نیست. (شاید به خاطر مه باشه) تو سایلنت هیل 4 این ساختمونه پارکینگ هم داشت!
سوال بعدی :
اینجا کجاست؟ چرا من ندیدم؟ :Dشایدم دیدم منتها الان یادم نمیاد :D
Downpour_Halo.jpg
آپارتمان هنری توی سایلنت هیل 4 در شهر اشفیلدـه. این اتاقی که توی DP هست صرفاََ یه Easter Egg ـه...
===========
یه مورد هست توی سایلنت هیل 3 که خیلی وقته فکر منو مشغول کرده!:dیجورایی نشون دهنده اینه که هدر داره آدم های معمولی رو میکشه!
توی Special Treatment Room بر روی دیوار یه یادداشت پیدا میکنیم که در رابطه با پرستاری به اسم کریستی هست. کریستی به خاطر کتک زدن یکی از بیماران 12 ساعت توی یکی از اتاقهای Special Treatment بستری میشه. زمانی که هدر وارد قسمت Special Treatment Room میشه, یکی از اتاق ها قفله و وقتی که در رو باز میکینم, توی اتاق یه پرستار هست! البته پرستاری به شکل هیولا! به نظر میرسه این پرستاری که به شکل هیولاست همون کریستی ـه که به خاطر خشونت برای 12 ساعت به یکی از اتاق های Special Treatment فرستاده میشه.
توی LM هم در مورد پرستارهای سایلنت هیل 3 نوشته شده که: شاید آنها پرستاران معمولی بودند که به هیولا تبدیل شدند ولی جزئیات در این مورد نامشخص است.

SH3-188.jpg
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,692
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
یه مورد هست توی سایلنت هیل 3 که خیلی وقته فکر منو مشغول کرده!:dیجورایی نشون دهنده اینه که هدر داره آدم های معمولی رو میکشه!
توی Special Treatment Room بر روی دیوار یه یادداشت پیدا میکنیم که در رابطه با پرستاری به اسم کریستی هست. کریستی به خاطر کتک زدن یکی از بیماران 12 ساعت توی یکی از اتاقهای Special Treatment بستری میشه. زمانی که هدر وارد قسمت Special Treatment Room میشه, یکی از اتاق ها قفله و وقتی که در رو باز میکینم, توی اتاق یه پرستار هست! البته پرستاری به شکل هیولا! به نظر میرسه این پرستاری که به شکل هیولاست همون کریستی ـه که به خاطر خشونت برای 12 ساعت به یکی از اتاق های Special Treatment فرستاده میشه.
توی LM هم در مورد پرستارهای سایلنت هیل 3 نوشته شده که: شاید آنها پرستاران معمولی بودند که به هیولا تبدیل شدند ولی جزئیات در این مورد نامشخص است.

View attachment 51189
خیر سرشون LM‌ رو دادن بیرون که در مورد بازی توضیح بدن. بیشتر ابهام ایجاد کرده تا رفع ابهام. :|
خب بنده می خوام یه چیزی در این مورد بگم.
هدر، اگه نگیم خود آلساست، تو بدترین حالت وارث ذهن و افکار اونه و کسی نمیتونه این رو رد کنه. پس این جهنم رو خودش ایجاد کرده.
3 حالت وجود داره
1- دشمنان توی بازی واقعاً هیولا هستند.
2- دشمنان توی بازی انسان‌ها و موجودات عادی هستند که به هیولا تبدیل‌ شده‌اند.
3- دشمنان توی بازی انسان‌ها و موجودات عادی هستند اما به چشم بیننده هیولا دیده میشن.
در هر سه حالت، این موضوع نتیجه‌ی کار آلساست و الان به هدر ارث رسیده. ما تا قبل از شماره‌ی 3 با این موضوع برخوردی نداریم. زمانی که هدر باید به یاد بیاره چه کرده.
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
سلام

خیر سرشون LM‌ رو دادن بیرون که در مورد بازی توضیح بدن. بیشتر ابهام ایجاد کرده تا رفع ابهام. :|
خب بنده می خوام یه چیزی در این مورد بگم.
هدر، اگه نگیم خود آلساست، تو بدترین حالت وارث ذهن و افکار اونه و کسی نمیتونه این رو رد کنه. پس این جهنم رو خودش ایجاد کرده.
3 حالت وجود داره
1- دشمنان توی بازی واقعاً هیولا هستند.
2- دشمنان توی بازی انسان‌ها و موجودات عادی هستند که به هیولا تبدیل‌ شده‌اند.
3- دشمنان توی بازی انسان‌ها و موجودات عادی هستند اما به چشم بیننده هیولا دیده میشن.
در هر سه حالت، این موضوع نتیجه‌ی کار آلساست و الان به هدر ارث رسیده. ما تا قبل از شماره‌ی 3 با این موضوع برخوردی نداریم. زمانی که هدر باید به یاد بیاره چه کرده.
از اونجایی که هدر قاتل پدرش و لئونارد رو به شکل هیولا میبینه(به علاوه قضیه کریستی), گزینه سوم محتمل تر به نظر میرسه!
------
در مورد سایلنت هیل 2 هم توی تاپیک تحلیل مطالب جالبی نوشته شده:
کلید Woodside Apt در دست یک هیولا هستش و در ضمن کنار هیولا یک نقشه هست که مکان ورودی به Woodside Apt روش مشخص شده...پس هیولا نقشه رو کشیده , کلید رو بدست آورده و قبل از رسیدن به WSA کشته شده...این دیگه از اون هیولاهاست !
-
یک موجود کشته شده ی دیگه رو میتونین توی خیابونها پیدا کنین که چند تا نوشته در کنارش روی زمین افتاده : "من میخوام تمام چیزهایی رو که تا الان دیدم بنویسم...شاید یه طوری به دردت بخوره...اگه دارای اینو میخونی به احتمال زیاد به این معنی هست که من تا الان مردم..." آیا این نوشته توسط یک هیولا نوشته شده ؟ خیر توسط یک انسان نوشته شده و فقط جیمز هستش که این انسان مرده رو مثل یک هیولا میبینه...
-
جاییکه اولین هیولای بازی رو کشتین رو یادتونه ؟ بعد از بیرون اومدن از Brookhaven Hospital به اونجا برید و یه نگاهی بهش بندازین...میبینید که جلوی همون دروازه ایی که اون هیولا رو کشتین رو با نوارهای زردرنگ بستن و یک خط "بررسی پلیس" دور تا دور محل قتل کشیده شده...
پس اگه یک هیولا رو بکشی پلیسها میان و اونجا رو به عنوان یک محل قتل انسان بررسی میکنن ؟! نه عزیزانم...کسی که کشته بودین از اول هم یک انسان بوده که شما متفاوت از بقیه میدیدینش ! در واقع تا اینجا هیولاهایی که کشته بودین همه انسان بودن فقط شما اونها رو اشتباه میدیدین !
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر