بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
سلام دوستان من تازه با این انجمن آشنا شدم ! به سایلنت هیل هم علاقه ی شدیدی دارم، اولین بار نسخه ی origins رو توی ps2 بازی کردم و خوشم اومد بعد نسخه ی HC رو توی اکس باکس تموم کردم و توی کامپیورتر یه ترتیب 1-4-2-3 رو تموم کردم و الان هم در حال بازی Shattered memories با شبیه ساز هستم.

سلام به همگی...به به داش مهراد...بچه ها هوای این داش مهراد مارو داشته باشین من گفتم بیاد اینجا....پسر گلیه و مثل خودمون دیوونه سایلنت هیل!(ببخشید که از این لفظ استفاده کردم!)
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
واقعا حیف!! سایلنت هیل 3 فوق العاده بود! به نظرم توی این شماره همه چیز به اوج خودش رسیده بود, داستان بازی هم عالی بود. عاشق اون فضای صنعتی, کهنه, زنگ زده بازی هستم من!:x
قبلاً هم گفتم که از دید من توی چهار شماره اصلی شماره سه ضعیفتر از بقیه است !
منظور خاصی هم نداشتم خواستم یه مخالفتی کرده باشم دور همی:d
سلام به همگی...
مسعودی باو نیستیا ! ما منتظر SH extra هستیم ها برادر !
=====
برای آخرین بار از عزیزان درخواست عاجزانه دارم که لیست خودشون رو قرار بدن !
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
قبلاً هم گفتم که از دید من توی چهار شماره اصلی شماره سه ضعیفتر از بقیه است !
منظور خاصی هم نداشتم خواستم یه مخالفتی کرده باشم دور همی:d
از دید من نیز شماره 4 ضعیفترین نسخه میباشد!:d برای چی شماره سوم ضعیفترین نسخه ست؟:d
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
از دید من نیز شماره 4 ضعیفترین نسخه میباشد!:d
جدّاً با اون داستان چطوری دلت میاد ؟:d
برای چی شماره سوم ضعیفترین نسخه ست؟:d
اینجوری نیست که بحث فنی داشته باشم روش بالاخره هر چهار شماره فوق‌العاده بودن ، ولی کمتر از بقیه تو حس بازی فرو رفتم .
دلیلش هم صرفاً نکات ریز داستانیه ، به نظرم شخصیتهای فرعی شماره سوم به باقی نمیرسن ، حضور دالیا ، لیزا و سیبل تو شماره اول ، آنجلا :x ، ادی ، ماریا تو شماره دوم ، جوزف و والتر توی شماره چهارم اینقدر قوی و تاثیرگذار بود که داگلاس و وینسنت و کلادیا به اندازه اونها راضیم نکردن .
داستان بازی ساده تر از سه شماره دیگه بود و پیچ و خمهای کمتری داشت ! چون بازی تو ادامه شماره اول ساخته میشد طبیعی هم بود !
به طور کلی به نظرم ، کار تیم سایلنت توی پرداخت داستانیه این شماره از باقی شماره‌ها آسونتر بود !
یه دلیل کاملاً شخصی هم دارم این که با هدر به اندازه کافی ارتباط برقرار نکردم ! (الآن آتوسا میاد کلم میکنه )
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
جدّاً با اون داستان چطوری دلت میاد ؟:d
من که جسارت نکردم! داستان فوق العاده بود!:d
اینجوری نیست که بحث فنی داشته باشم روش بالاخره هر چهار شماره فوق‌العاده بودن ، ولی کمتر از بقیه تو حس بازی فرو رفتم .
دلیلش هم صرفاً نکات ریز داستانیه ، به نظرم شخصیتهای فرعی شماره سوم به باقی نمیرسن ، حضور دالیا ، لیزا و سیبل تو شماره اول ، آنجلا :x ، ادی ، ماریا تو شماره دوم ، جوزف و والتر توی شماره چهارم اینقدر قوی و تاثیرگذار بود که داگلاس و وینسنت و کلادیا به اندازه اونها راضیم نکردن .
داستان بازی ساده تر از سه شماره دیگه بود و پیچ و خمهای کمتری داشت ! چون بازی تو ادامه شماره اول ساخته میشد طبیعی هم بود !
به طور کلی به نظرم ، کار تیم سایلنت توی پرداخت داستانیه این شماره از باقی شماره‌ها آسونتر بود !
یه دلیل کاملاً شخصی هم دارم این که با هدر به اندازه کافی ارتباط برقرار نکردم ! (الآن آتوسا میاد کلم میکنه )
خب من دلایلی دیگری برای ضعیف خوندن این شماره دارم.:d اولین دلیلم هم شخصیتی به اسم هنری هست! اصلاََ با این بشر حال نمیکنم من, به نظرم بین شخصیت های سایلنت هیل, ضعیفترین شخصیت پردازی رو هنری داشت! هر چند والتر سالیوان فوقالعاده بود!:d دوم این که بازی نسبت به سه نسخه اول عناصر اکتشافی خیلی کمتری داشت. سوم این که معماهای زیادی نداشت(سوای اون زندان آبی), اکشن بازی هم نسبت به نسخه های قبلی بیشتر شده بود تا حدودی! بعد یه مدت هم به نظرم بازی خسته کننده میشد, مخصوصاََ این که باید دوباره مراحل رو تکرار کنی! و ارزش تکرار بازی هم نسبت به نسخه قبلی کمتر بود. شماره سوم هر دفعه که بازی رو تموم میکردی یه چیزه جدیدی باز میکرد لعنتی!:x:d و در آخر هم موسیقی بازی به نظرم از سه نسخه قبلی ضعیفتر بود (سوای آهنگ menu و ROA)...
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
معماهای زیادی نداشت(سوای اون زندان آبی), اکشن بازی هم نسبت به نسخه های قبلی بیشتر شده بود تا حدودی!
اینکه ضعیفترین معماها رو توی چهار داشتیم که شکی نیست ، حتی ضعیفترین سیستم مبارزاتی رو هم میشه اضافه کرد !
ه نظرم بین شخصیت های سایلنت هیل, ضعیفترین شخصیت پردازی رو هنری داشت!
چون داریم در مورد 4 شماره اول حرف میزنیم ، فرض میکنم منظورت بین همون ها بوده وگرنه با حضور گلابی به نام تراویس گریدی با این انتخاب کلاً بهت شک میکردم :d
همیشه با این که شخصیت پردازی هنری مشکل داره مخالف بودم ، به نظر من هنری جور دیگه ای نمیشد تصویر بشه ، برای اینکه بشه تمرکز داستان رو روی والتر نگه داشت مجبور بودیم هنری رو یه آدم نه چندان مردمی ، تودار و سرد ببینیم ، اینطوری برداشتمون یه برداشته صادقانه میشد بدون اینکه احساساتی که به هنری داریم توش تاثیر بگذاره ! به نظر من هنری به معنای واقعی کلمه دریافت کننده خرد بود !
بعد یه مدت هم به نظرم بازی خسته کننده میشد, مخصوصاََ این که باید دوباره مراحل رو تکرار کنی! و ارزش تکرار بازی هم نسبت به نسخه قبلی کمتر بود.شماره سوم هر دفعه که بازی رو تموم میکردی یه چیزه جدیدی باز میکرد لعنتی!:x:d
این جا بحث شخصی میشه ! از دید منی که ملاکم برای بازی کردن گرفتن پایانهای متفاوته ، چهارتا پایان شماره چهار انگیزه بیشتری نسبت به شماره سه با سه پایان میداد !

موسیقی رو هم که من توی 4 شماره اول تقریباً یکی میبینم کار آکیرای بزرگ رو ، گرچه موسیقی های شماره اول برام خاطره انگیزتره !
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,299
نام
shahab
خب حالا که بحث سر شماره 3و 4 شد ه....

خب بنظر من اگه از نظر داستان بخواهیم بگیم. شماره 4 بعد از شماره2 رتبه 2 هست. ولی اگه از نظر ترسناک تر بودن و گیم پلی بگیم شماره 3 بی نظیر است.
شخصیت پردازی هنری در 4 شماره اول از همه واقعا ضعیف تر قبلا ها هم درباره اش بحث بوده:d هدر کجا هنری کجا...:p
در مورد موسیقی بازی باید بگم من با شماره4 بیشتر حال کردم. تا شماره3....البته سر این موضوع بحث زیاده.{نظر شخصی مد نظر}:d
در مورد مراحل هم بنظرم جفتشون عالی بودن ولی انصافا شماره3 بهتر بود.;;)
ای ای به معما های 4 شماره چیزی نگید...واقعا همشون عالی بودن.:x هنوز بازی نیومده که معما هایی مثل این 4 شماره داشته باشه.
 

abouzar337

کاربر سایت
Jul 2, 2009
687
دوستان چرا کسی چیزی از شماره 2 و کیفیتش نمیگه؟ /:) داستان به اون خوبی( از نظر داستانی که رتبش رو هم دیدن دیگه ;)) ... با اون شخصیت هاش جیمز و آنجلا... موسیقی هم عالی( حتی یک عدد جعبه موزیک ببینید چه میکنه تو این قسمت :x) معماش هم خوب بوده و مخصوصا تو دوران خودش خیلی جذاب.
در کل آدم دلش میخواد بره سایلنت هیل خونه بخره :d
من در کل این 4 شماره با HC هم( دعوا نداریم سر این یکی ها :p)... از شماره 4 کمتر خوشم اومد( کلیت علاقه شخصی نه از نظر داستان).. چون یه حالت نابودی بهم دست میداد.. سر درد عجیبی میگرفتم :| ( شاید تاثیر پذیریش بالا بوده :d)
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,299
نام
shahab
دوستان چرا کسی چیزی از شماره 2 و کیفیتش نمیگه؟ /:) داستان به اون خوبی( از نظر داستانی که رتبش رو هم دیدن دیگه ;)) ... با اون شخصیت هاش جیمز و آنجلا... موسیقی هم عالی( حتی یک عدد جعبه موزیک ببینید چه میکنه تو این قسمت :x) معماش هم خوب بوده و مخصوصا تو دوران خودش خیلی جذاب.
من در کل این 4 شماره با HC هم( دعوا نداریم سر این یکی ها :p)... از شماره 4 کمتر خوشم اومد( کلیت علاقه شخصی نه از نظر داستان).. چون یه حالت نابودی بهم دست میداد.. سر درد عجیبی میگرفتم :| ( شاید تاثیر پذیریش بالا بوده :d)
درسته رفیق..این تاثیر پذیریش بالا بوده...یادمه وقتی هنری رو می دیدم...افسردگی وجودم رو می گرفت.:d
شماره2 برترینه به همه هم اثبات شده....کسی هست که بگه نه...که در ان موقع کله هرمی بر او نازل می شود:p
در کل آدم دلش میخواد بره سایلنت هیل خونه بخره :d
خونه گرون شده ها....:-"
:d
 

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
قبلاً هم گفتم که از دید من توی چهار شماره اصلی شماره سه ضعیفتر از بقیه است !
منظور خاصی هم نداشتم خواستم یه مخالفتی کرده باشم دور همی:d

مسعودی باو نیستیا ! ما منتظر SH extra هستیم ها برادر !
=====
برای آخرین بار از عزیزان درخواست عاجزانه دارم که لیست خودشون رو قرار بدن !

سلام اشکان جان...باور کن این یکی دو ماهه خیلی گرفتاری های وحشتناکی داشتم!:-s:d خلاصه من شرمنده شما و بعضی از دوستامم...باشه روی چشمم بزودی میذارم;)
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
برای آخرین بار از عزیزان درخواست عاجزانه دارم که لیست خودشون رو قرار بدن !
چه لیستی اشکان جان؟
من که جسارت نکردم! داستان فوق العاده بود!:d

خب من دلایلی دیگری برای ضعیف خوندن این شماره دارم.:d اولین دلیلم هم شخصیتی به اسم هنری هست! اصلاََ با این بشر حال نمیکنم من, به نظرم بین شخصیت های سایلنت هیل, ضعیفترین شخصیت پردازی رو هنری داشت! هر چند والتر سالیوان فوقالعاده بود!:d دوم این که بازی نسبت به سه نسخه اول عناصر اکتشافی خیلی کمتری داشت. سوم این که معماهای زیادی نداشت(سوای اون زندان آبی), اکشن بازی هم نسبت به نسخه های قبلی بیشتر شده بود تا حدودی! بعد یه مدت هم به نظرم بازی خسته کننده میشد, مخصوصاََ این که باید دوباره مراحل رو تکرار کنی! و ارزش تکرار بازی هم نسبت به نسخه قبلی کمتر بود. شماره سوم هر دفعه که بازی رو تموم میکردی یه چیزه جدیدی باز میکرد لعنتی!:x:d و در آخر هم موسیقی بازی به نظرم از سه نسخه قبلی ضعیفتر بود (سوای آهنگ menu و ROA)...
شما با قسمت بولد شده یک فروند از اینها دریافت میکنید: /:)
:d
نه دیگه امیر. اکشنش خیلی کمتر بود. یعنی افتضاح بود. یه جز یه لوله و یه کلت بقیه چیزها یا میشکستن یا به درد نمیخوردن. دشمنا هم که خدا رو شکر نمیمردن/:):d ولی توی شماره های قبلی لااقل یه شات گان میگرفتی دستت اعتماد به نفس از چشمات میزد بیرون:d این همون شات گان رو هم نداشت:(
در مورد تکرار مرحله به نظرم با وجود اینکه قربانیها اینبار بر علیه-ت میشدن یه جور هیجان و اضطراب خاصی به آدم دست میداد. از طرفی هم انگار یه چیزی تغییر کرده بود.

بقیه موارد رو هم که اشکان گفت:p
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
دوستان چرا کسی چیزی از شماره 2 و کیفیتش نمیگه؟ /:) داستان به اون خوبی( از نظر داستانی که رتبش رو هم دیدن دیگه ;)) ... با اون شخصیت هاش جیمز و آنجلا... موسیقی هم عالی( حتی یک عدد جعبه موزیک ببینید چه میکنه تو این قسمت :x) معماش هم خوب بوده و مخصوصا تو دوران خودش خیلی جذاب.
در کل آدم دلش میخواد بره سایلنت هیل خونه بخره :d
خو بحث سر کیفیت بالاتر نیست ، سر کیفیت پایینتره :d، فکر نمیکنم هیچ احدی وجود داشته باشه که sh2 رو ضعیفترین شماره این 4 نسخه بدونه البته جز تنی چند از سایتهای معلوم‌الحال:lol:!
=========
چه لیستی اشکان جان؟
:arrowd:
خب پس شد همون ترسناک ترین مکان (مخوف ترین لوکیشن;;)) ، حالا میرسیم مرحله بعد یعنی گزینه ها !
فکر کنم همون کاری که برای بهترین ساندترک انجام دادیم اینجا هم میتونیم انجام بدیم :
1- فاضلابهای شماره اول
2- ساختمان زندگی هنری بعد از باز شدن در
3- هزارتوی شماره دوم
4- بعد از رسیدن به کلیسای دوم شهر تا قبل از مبارزه با پروانه شماره اول

این هم لیست آریا! میگذارم که اگر تا موقع تغییر نظرسنجی از بن درنیومد سرش بدون کلاه نمونه :

باقی بچه ها هم لیست گذاشته بودن ولی خب اگر خواستن با توجه به این که بحث لوکیشن هست نه صرفاً صحنه ترسناک دوباره لیست بگذارن !
اگر هم پیشنهاد دیگه ای در مورد نحوه گزینه ها دارین بدین !
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
شما با قسمت بولد شده یک فروند از اینها دریافت میکنید: /:)
:d
نه دیگه امیر. اکشنش خیلی کمتر بود. یعنی افتضاح بود. یه جز یه لوله و یه کلت بقیه چیزها یا میشکستن یا به درد نمیخوردن. دشمنا هم که خدا رو شکر نمیمردن/:):d ولی توی شماره های قبلی لااقل یه شات گان میگرفتی دستت اعتماد به نفس از چشمات میزد بیرون:d این همون شات گان رو هم نداشت:(
در مورد تکرار مرحله به نظرم با وجود اینکه قربانیها اینبار بر علیه-ت میشدن یه جور هیجان و اضطراب خاصی به آدم دست میداد. از طرفی هم انگار یه چیزی تغییر کرده بود.

بقیه موارد رو هم که اشکان گفت:p

/:)
علی توی سایلنت هیل 4 بیشتر روی melee combat تمرکز شده بود و هم این که تعداد هیولاها زیادتر از نسخه های قبلی شده بود و این خب برای یه بازی مثل سایلنت هیل سمه!:d توی مصاحبه سال 2005 هم Imamura در مورد اکشن شدن سایلنت هیل 4 صحبت کرده بود و گفته بود:
[LTR]
We wanted more melee combat in SH4, but realized from fan reaction that there was just too much action, regardless of it being melee or not. That kind of action doesn't make the atmosphere creepy anymore, but kind of obnoxious.[/LTR]
بعدش این تکرار محیط واقعاََ عذاب آور بود علی برای من!(نظر شخصی, حالا اگر دلت خواست بحث میکنیم تا به یه توافقی برسیم!):d ببین DMC4 هم یه همچین مشکلی داشت به نظرم! در بازی با دانته باید به طرز عذاب آوری اون مراحلی رو که یک بار با nero رفتی دوباره با دانته تکرار کنی!:d با این که گیم پلی بازی عوض شده بود ولی با این حال برای من یه حالت خسته کننده و عذاب آوری داشت!:d
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
خب اینم لوکیشن های من:

1- بعد از بازی کردن در 3 قفله شماره اول که شهر کلا تاریک میشه
2- کل مدرسه
3- بیمارستان با اون صدای درهای نکبتش/:)
4- شماره دوم هم کله هرمیون!/:) هر محلی که اون توش باشه
5- مترو شماره چهارم برای دفعه دوم
6- خونه هنری وقتی والتر توشه/:)
7- برای Origin هم مُتل و تیمارستان که عینا یه هزارتو بودن

/:)
علی توی سایلنت هیل 4 بیشتر روی melee combat تمرکز شده بود و هم این که تعداد هیولاها زیادتر از نسخه های قبلی شده بود و این خب برای یه بازی مثل سایلنت هیل سمه!:d توی مصاحبه سال 2005 هم Imamura در مورد اکشن شدن سایلنت هیل 4 صحبت کرده بود و گفته بود:

We wanted more melee combat in SH4, but realized from fan reaction that there was just too much action, regardless of it being melee or not. That kind of action doesn't make the atmosphere creepy anymore, but kind of obnoxious.​

بعدش این تکرار محیط واقعاََ عذاب آور بود علی برای من!(نظر شخصی, حالا اگر دلت خواست بحث میکنیم تا به یه توافقی برسیم!):d ببین DMC4 هم یه همچین مشکلی داشت به نظرم! در بازی با دانته باید به طرز عذاب آوری اون مراحلی رو که یک بار با nero رفتی دوباره با دانته تکرار کنی!:d با این که گیم پلی بازی عوض شده بود ولی با این حال برای من یه حالت خسته کننده و عذاب آوری داشت!:d
امیر خودت حساب کن از اول بازی:d تعداد جونورایی که میکشی کم هستن. شاید یه خاطر نمردن قربانیا و اینکه هر جایی از در و دیوار میان بیرون و پرسه میزنن هست که میگن اکشن بازی زیاد بوده. آره مثلا توی جنگل یه خورده اکشنش زیاد شده بود ولی اونجا کسی واینمیستاد بجنگه:d معمولا از این در تا در بعدی رو چهار نعل میدوید:d
در مورد تکراری شدن محیط ها هم یه چیزی رو باید در نظر گرفت. اگر دنبال شکافیدن محیط ها هستی که خب آره حق با توئه چون قبلا شکافتوندیشون:d ولی در مورد DMC بیشتر بازیکنا درگیر گیم پلی دانته میشن و کاری به محیط نداره (خودم مثلا). چون DMMC به کل در مورد گیم پلی هست (جل الخالق:d توی تاپیک SH بحث DMC میشه:bighug:)
در مورد شخصیت هنری هم درسته یه خورده (در واقع بیش از حد:d) عجیب میزنه ولی همچین افرادی واقعا توی جامعه هستن. یعنی به چشم دیدم. یه جورین که انگار نمیدونن چه اتفاقی داره اطرافشون میوفته. انگار بین 2تا دنیا در رفت و آمدن:d البته تعدادشون انگشت شماره ولی خب وجود دارن.

پ.ن: چیزی که واضحه اینه که توی شماره سوم Uzi میگیری دستت و دشمنا رو آبکش میکنی
yahoo_4.gif
ولی توی شماره چهارم امنیتت زیر خط فقره خداییش
yahoo_4.gif
تا جایی که توی خونه-ت هم ظاهر میشن و به خودت میگی برم توی اون دنیا بیشتر در امانم:))
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر