درسته ولی منظورم شخصیت پردازی در حد ویجر نبود! یه شخصیتی که بتونیم باهاش ارتباط برقرار کنیم! تو کل اسکایریم از Riften گرفته تا Solitude همه ما رو ستایش میکنند و از اینکه یه قاتل ازدها و یه ازدها زاده هستیم ازمون تشکر میکنند! ولی شخصیت ما در برابرش هیچ کاری نمیتونه انجام بده! دریغ از یه دیالوگ صوتی! البته گستردگی دنیای اسکایریم و میلیون ها دیالوگ بازی دلیل خوبی برای سرپوش گذاری به این هست که سازنده گان انجام دادند. شاید هم موضوع چیز دیگه ای باشه!.... به طور کلی منظورم رو بد رسوندم......
در رابطه با شپرد من شماره دو رو بازی کردم ولی شماره 3 رو نه! شپرد من و تو که میگی بازم خیلی بهتر از دراگون برن ساخته شده! حداقل چهارتا دیالوگ داره! همون تصمیم گیری هاش هم با این که کاملا دست ماست حتی جنسیت شپرد ولی کاملا این موضوع رو به پلیر ثابت میکنه که با یه شخصیت مرده متحرک:d مثل دراگون برن طرف نیست! گرچه حرف شما در باره ویچر و تفاوت زیادش در شخصیت پردازی با دراگون بورن و شپرد کاملا درسته.
خب ما هم داریم حرفتو تایید میکنیم دیگه:d گفتم که دراگون برن شخصیت پردازی نداره و مسلما شپرد خیلی بهتره:d
کلا توی سری TES شخصیت اول هیچ وقت حرف نمیزنه. شاید سازنده ها میخواستن با این کار همزاد پنداری بیشتری رو با مخاطب ایجاد کنن که بازیکن فکر کنه اون دراگون بورن خودشه مثلا.
نمونه-ش دکتر فریمن از Half Life هست که یه کلمه هم حرف نمیزنه ولی هزاران کشته و مرده داره:d
درسته ولی منظورم شخصیت پردازی در حد ویجر نبود! یه شخصیتی که بتونیم باهاش ارتباط برقرار کنیم! تو کل اسکایریم از Riften گرفته تا Solitude همه ما رو ستایش میکنند و از اینکه یه قاتل ازدها و یه ازدها زاده هستیم ازمون تشکر میکنند! ولی شخصیت ما در برابرش هیچ کاری نمیتونه انجام بده! دریغ از یه دیالوگ صوتی! البته گستردگی دنیای اسکایریم و میلیون ها دیالوگ بازی دلیل خوبی برای سرپوش گذاری به این هست که سازنده گان انجام دادند. شاید هم موضوع چیز دیگه ای باشه!.... به طور کلی منظورم رو بد رسوندم......
در رابطه با شپرد من شماره دو رو بازی کردم ولی شماره 3 رو نه! شپرد من و تو که میگی بازم خیلی بهتر از دراگون برن ساخته شده! حداقل چهارتا دیالوگ داره! همون تصمیم گیری هاش هم با این که کاملا دست ماست حتی جنسیت شپرد ولی کاملا این موضوع رو به پلیر ثابت میکنه که با یه شخصیت مرده متحرک:d مثل دراگون برن طرف نیست! گرچه حرف شما در باره ویچر و تفاوت زیادش در شخصیت پردازی با دراگون بورن و شپرد کاملا درسته.
Dragonborn که اصلا شخصیت و کاراکتری نداشت !! این بشر حتی اسم از قبل تعیین شده هم نداشت !! کلا وجود خارجی نداره ! .
شاید شپرد کمی و فقط کمی بهتر از دراگونبورن باشه ! اونم میتونم بزارم جای اینکه حداقل شپرد یه چهره پیش فرض و اسم پیش فرض داره ولی بازهم دقیقا همون ضعف های دراگونبورن رو داره و میشه گفت انگاری هیجی نداره !!
کلا شپرد شخصیتی هست که بازیباز ازش میسازه و نه یه شخصیت ثابت . کاراکتری هم که برای همه متفاوت باشه بنظرم بنظرم با اینکه یه هنر و تکنیک فوق العاده برای بازی میشه ولی به هیچ وجه جای ستایش و مقایسه بین شخصیت هایی مثل گرالت و وینسنت نداره !
نمونه-ش دکتر فریمن از Half Life هست که یه کلمه هم حرف نمیزنه ولی هزاران کشته و مرده داره:d
خب ما هم داریم حرفتو تایید میکنیم دیگه:d گفتم که دراگون برن شخصیت پردازی نداره و مسلما شپرد خیلی بهتره:d
کلا توی سری TES شخصیت اول هیچ وقت حرف نمیزنه. شاید سازنده ها میخواستن با این کار همزاد پنداری بیشتری رو با مخاطب ایجاد کنن که بازیکن فکر کنه اون دراگون بورن خودشه مثلا.
نمونه-ش دکتر فریمن از Half Life هست که یه کلمه هم حرف نمیزنه ولی هزاران کشته و مرده داره:d
دقیقا! منم همچین فکری میکنم ولی نمیتونم سکوتش رو تحمل کنم!:d حداقل یه سلامی یه علیکی هم میکرد بد نبود:dیه دوتا فحش هم میگفت بد نبود:d اون دکتر بحثش جداست! اصلا حرف بزنه تحریمش میکنم:d
تمامی طرفداران فاینال فانتیزی همین قدر بودن
کلا من از فاینال بدم می یاد مثلا باید با چندتا نوشته به حریف همله کنی نسخه حالا نمی دونم کدوم نسخه بود که لانتیک با یه پسره ای که شبیه اژدها شده میجنگه نحوه جنگیدنشو دیدم خیلی راحت شیک سی دی رو در اوردم و انداختم سطل اشغال
اول اینکه توی سیتادل همه نوع نژادی هست. پس این مورد که نژادهای دیگه رو ندیدن نقض میشه. اصلا یه لحظه پیش خودت فرض کن خونه همسایه رو دزد بزنه. و قبل از اونم همسایه بغلیشو دزد زده باشه. احیانا تو یه کم هشیار تر نمیشی و امنیت رو بالا تر نمیبری؟
حتما باید دزد خونه-تو بزنه تا قبول کنی که این دزد وجود خارجی داره؟ اونم توی یه جایی مثل سیتادل که از هر نژاد یه کانسیلور داره و همه خبرها از اونجا منعکس میشن و مخصوصا سیتادل نسخه سوم که اصلا یه قسمتش برای پناهنده های نژادهای مختلف هست. سیتادل مثل پایتخت عمل میکنه. هر چی بگه بقیه باید قبول داشته باشن. یعنی از این جمعیت سیتادل یه نفر هم قبول نمیکنه ریپرها حمله کردن؟ هیچ رقمه این موضوعی که میگی قابل قبول نیست. شاید این چیزا رو نبینیم ولی احساس میکنیم اون چیزی که قراره بوده باشه، الان نیست.
میدونم کروگان ها یه خورده خل وضعن و همیشه برای جنگ و دعوا له له میزنن ولی انتظار داشتم رکس که بزرگترین کروگان هست یه خورده سنگین تر رفتار کنه. رفتارش نشون میده در وحله اول با توریان ها جنگ داره تا با ریپرها!
علی یه بار دیگه جملم رو با دقت بخونی میفهمی اون تیکه " نه نژادهای دیگه" مربوط به مهم بودن براشون بود نه اینکه ندیده باشن!!!
ضمن این که فقط از چهار نژاد کنسولر داریم و نه همه نژادها,پس حرفت درست نیست!!!!
من نمیگم قبول نمی کنن که ریپرها حمله کردن میگم میگم نمی خوان این واقعیت رو که جنگ مربوط به اونا هم میشه رو بپذیرن,حاضر نمیشن زندگی راحتشون رو ول کنن و واسه همین اون جو سیتادل تا قبل از حمله بهش اینجوری هست به جز همون نکته ای که بهش اشاره کردی اون قسمت پناهندگان,اونجا کسانی رو میبینی که جنگ رو دیدن و حس کردن و خطر ریپرها رو درک,واسه همین جو اونجا با جاهای دیگه سیتادل متفاوته و اون بار غم رو داره,در واقع این نهایت هنر بایوور رو میرسونه!
اون قسمت رکس هم دقیقا رکس اینجوری هست,شخصیت کروگانها هم باید اینجوری باشه,این که جنگ با تورینها و کله شقیشون ادامه داشته باشه و حتی ریپرها هم اجازه همکاری باهاشون رو نده!!!
دقیقا ما با توجه به اون وضعیتی که توش هستیم اوضاع رو بررسی میکنیم. بله توی شماره دوم اینقدر مهم بود که حتی وقتی که آلایانس ها فکر میکردن مرده، سربروس بدن متلاشی شده شپرد رو پیدا میکنه و با چه خرج هنگفتی و به مدت 2 سال اونو احیا میکنه و هر چی لازم داره رو بهش میدن و هر تصمیمی بگیره باهاش موافقت میکنن. بازم میگم ارگان های دیگه فکر میکردن شپرد مرده و بعدش هم که فهمیدن زنده هست، کاری به کارش نداشتن. اینا همه به بازیکن حس قدرت میده.
اما الان توی نسخه سوم و با توجه به حضور همه نژادها، شپرد دیگه اون شپرد شماره اول نیست. اون قدرت و عظمتی که داشت احساس نمیشه. در بهترین حالت هم سطح بقیه هست و در کنار اونا تصمیم میگیره یا در واقع بگیم بالاتر از شپرد وجود دارن و نمیذارن شپرد هر کار خواست انجام بده حتی با اینکه میدونن یه بار کل کهکشان رو نجات داده و حمله کالکتورها رو خنثی کرده.
توی شماره دوم هم وقتی برای دادگاه تالی جمع میشیم، نظر شپرد رو میخوان که حرف اول و آخر رو بزنه.
اول شماره دوم که همه خفن بودنش از شماره اول نشات میگیره و ربطی به شماره دوم نداره,این نکته هایی که میگی باید وجود داشته باشه,چون تو شماره سوم دیگه جهان مثل قبل نیست که یکپارچه و متحد باشه و یکی که یه چیزی گفت همه گوش کنن,تو این قسمت تقریبا همه جدا از هم کار میکنن,سالارینها کاری به باقی ندارن,آساریها فقط Thessia واسشون مهمه,تورینها فقط واسه نجات Palaven میخوان با کروگانها همکاری کنن و کروگانها هم فقط واسه درمان جنفیج!!!این بخشی از اتمسفر و فضای بازی هست,وظیفه شپرد هم همینه که همه رو متحد کنه تا هرکسی جدا و واسه خودش نجنگه ولی همین موضوع قدرت و عظمتش رو نشون میده,این که اون فقط توانایی این کار رو داره و هر کس دیگه ای باشه اصلا باقی نژادها بهش گوش نمیکنن!!!!
بذار بقیه حرفای بی ربط به این موضوعات رو ببریم توی اسپویلر:
آفرین خودتم داری میگی که در وحله اول، داستان برات مهمه. اما داستان یکی از وجوه سبک RPG هست و از نظر گیم پلی و جو اتمسفر و .... هم باید بهش توجه داشت. به خاطره همینه که رفتی سراغ بازی های بایوویر یا ویچر.
منم از DAII خوشم اومد اما نظر من تعیین نمیکنه چی خوبه یا چی بده. صد البته بازی مشکلات زیادی از قبیل تکراری شدن مکان ها، ضعف شخصیت پردازی و نبود اون گیم پلی تقریبا واقع گرای شماره اول و ...
اما در مورد اسکایریم و این که میگیی اتمسفرش شبیه جک میمونه:
دقیقا از همون اول که صدای موسیقی میاد و میفهمی یه فراری هستی، اتمسفر غمگین بازی شروع میشه و با حمله اژدها، کل اسکایریم رو پوشش میده. با هر کس که حرف میزنی به یه دلیلی ناامیده و این میتونه مربوط به اژدها باشه که فکر میکنن پایان دنیا هست یا شورش استورم کلاک ها. دقت کردی رنگ بندی بازی در بیشتر اوقات خاکستری هست؟ موسیقی بازی 50% جو و اتمسفر غمگین بازی رو به دوش میکشه.
در واقع بهتره اینجور بگم اسکایریم با استفاده از فضای بازی و رفتار NPC ها، اتمسفرشو میرسونه. تو حتی میتونی وقتی بارون میاد بری کنار یه دریاچه وایسی و و به موسیقی گوش بدی که چجوری تو رو تحت تاثیر میذاره.
یه نظرم نظر شخصی وقتی درسته که بر پایه یه سری مستندات باشه و بین یک سری به صورت توافق باشه.
الان من حرفتو قبول ندارم. DS یه بازی کاملا یونیک و منحصر به فرد بود که برای اولین بار یه نحوه روایت جدید رو وارد داستان کرد. امیدوارم منو ببخشی مجتبی ولی 20 ساعت بازی کردن DS در واقع هیچ چیزی رو نشون نمیده. در واقع توی این 20 ساعت فقط داری دور خودت میچرخی. من بعد از 70-80 ساعت بازی کردن تازه فهمیدم جریان چیه. این هنر میازاکی کارگردان بازی رو میرسونه که تونسته بدون هیچ دیالوگ یا کات سین خاصی، اون جو فوق العاده ناامید کننده و تاریک بازی رو به مخاطبش برسونه. و مطمئنم فکر میکنی DS اصلا داستان نداره (این یه چیزی هست که بین خیلیا مشترکه) ولی برعکسه. صد در صد به گستردگی باقی بازیا نیست ولی داستانش به قدری فوق العاده هست که جای زیادی برای بحث کردن میگذاره. این نوع سبک داستان سرایی رو من فقط توی سری Silent Hill دیدم که هنوزم با گذشت 7-8 سال، بازم علامت سوال باقی گذاشته و نکته جالبه اینجور داستان سرایی اینجاست که به عقیده خود سازنده ها و حتی خود ماها، هر چی بگی درسته و در واقع بازی قوه تخیل تو رو محک میزنه.
در نهایت میخوام اینو بگم مجتبی،
تو میتونی هر چیزی رو که مطابق میلت هست بازی کنی و در موردش نظر بدی ولی نمیتونی در مورد چیزی که خوشت نمیاد یا به اندازه کافی توی بحرش نرفتی و بازیش نکردی، نظر کاملی بدی. تو باید ببینی هر بازی RPG رویچه چیزی مانور میده و بر اساس همون قضاوت کنی نه اینکه مثلا به خاطر شخصیت پردازی بری DS بازی کنی و بگی بازی خوبی نیست. چون DS شخصیت پردازی نداره.
مثل این میمونه بگیم Outlast چرا خنده دار نیست. خب این حرف شبیه جکه و فقط هم برای خودمون مهمه و برای بقیه پشیزی هم ارزش نداره.
پ.ن:
منظور من از بد بودن ME3 از این جهته که میگم یه خورده سطح پایین ساخته شده و اگر بیشتر وقت میگذاشتن، میتونستن جزئیات بیشتری رو اضافه کنن.
من نگفتم اتمسفر بازی شبیه جک میمونه گفتم در مقایسه با مس افکت شبیه جک هست,این دوتا جمله خیلی فرق می کنه با هم!!!!
بله اتمسفر اسکایریم خیلی خوبه ولی این بار اتمسفر فقط روی دوش لوکیشن ها و موسیقی هست واصلا شخصیت پردازی دخالتی توش نداره,چون کلا اسکایریم شخصیت پردازی نداره و نهایتا هر کسی 20 خط دیالوگ بیشتر نداره و همین ضعفش رو نسبت به مس افکت نشون میده,مس افکت علاوه بر موسیقی و لوکیشنها با استفاده از شخصیتهاش و دیالوگهاش این اتمسفر رو خلق می کنه که خیلی تاثیر گذارتر و بهتر از اسکایریم هست!!!!
در مرود DS هم وقتی یه بازی نتونه مخاطب رو بعد از 20 ساعت بازی کردن جذب کنه و به قول خودت تازه با 70 ساعت یه چیزایی دستت بیاد چه ارزشی داره؟؟؟بازی همون ابتدا باید میخش رو محکم بکوبه مثل مس افکت 2 و 3!!!!
این ویژگی که میگی اصلا خوب نیست و یه نقطه ضعف اساسی واسه بازی هست!!!!!
اصولا سبک RPG یک سری المانهای مهم داره که یکی از اونا شخصیت پردازی هست و نمیشه گفت یه بازی RPG شخصیت پردازی نداره ولی این ضعف نیست,مثل این میمونه که بگی یه بازی SH اصلا المان ترس نداره,یا سبک شوتر اصلا تنوع اسلحه نداشته باشه!!!
یه سری چیزها جز واجبات یه سری سبکها هست و این حرف اشتباهی هست که نداشتن شخصیت پردازی یه RPG واسش ضعف طلقی نمیشه!!!
- نظر شما در مورد نتيجه اين نظرسنجي ( X vs Y ) و شكست Vincent چيه؟!
Tetsuya Nomura: بعد از ديدن نتيجه نظرسنجي و كسب تنها 39 راي توسط Vincent به اين نتيجه رسيدم كه نبايد اجازه بدم حتي يك شماره از سري FF هم به دست مردم ايران به ويژه افراد فعال تو اين تاپيك بيفته.
- فرودگاه ايران؟! براي چي؟
Tetsuya Nomura: كمي كه بيشتر فكر كردم ديدم اينكه تنها FF رو محدود و از ورودش به ايران ممانعت كنم كافي نيست من تا 5 دقيقه ديگه كاتانا به دست وارد شهر ميشم.
- كاتانا براي چي؟!
Tetsuya Nomura: واضحه براي جدا كردن سر عاملين اين فساد يعني مژتبي ( Tetsuya نمي تونه "ج" رو درست تلفظ كنه )، علي و بازم علي...
علی یه بار دیگه جملم رو با دقت بخونی میفهمی اون تیکه " نه نژادهای دیگه" مربوط به مهم بودن براشون بود نه اینکه ندیده باشن!!!
ضمن این که فقط از چهار نژاد کنسولر داریم و نه همه نژادها,پس حرفت درست نیست!!!!
من نمیگم قبول نمی کنن که ریپرها حمله کردن میگم میگم نمی خوان این واقعیت رو که جنگ مربوط به اونا هم میشه رو بپذیرن,حاضر نمیشن زندگی راحتشون رو ول کنن و واسه همین اون جو سیتادل تا قبل از حمله بهش اینجوری هست به جز همون نکته ای که بهش اشاره کردی اون قسمت پناهندگان,اونجا کسانی رو میبینی که جنگ رو دیدن و حس کردن و خطر ریپرها رو درک,واسه همین جو اونجا با جاهای دیگه سیتادل متفاوته و اون بار غم رو داره,در واقع این نهایت هنر بایوور رو میرسونه!
اون قسمت رکس هم دقیقا رکس اینجوری هست,شخصیت کروگانها هم باید اینجوری باشه,این که جنگ با تورینها و کله شقیشون ادامه داشته باشه و حتی ریپرها هم اجازه همکاری باهاشون رو نده!!!
اول شماره دوم که همه خفن بودنش از شماره اول نشات میگیره و ربطی به شماره دوم نداره,این نکته هایی که میگی باید وجود داشته باشه,چون تو شماره سوم دیگه جهان مثل قبل نیست که یکپارچه و متحد باشه و یکی که یه چیزی گفت همه گوش کنن,تو این قسمت تقریبا همه جدا از هم کار میکنن,سالارینها کاری به باقی ندارن,آساریها فقط Thessia واسشون مهمه,تورینها فقط واسه نجات Palaven میخوان با کروگانها همکاری کنن و کروگانها هم فقط واسه درمان جنفیج!!!این بخشی از اتمسفر و فضای بازی هست,وظیفه شپرد هم همینه که همه رو متحد کنه تا هرکسی جدا و واسه خودش نجنگه ولی همین موضوع قدرت و عظمتش رو نشون میده,این که اون فقط توانایی این کار رو داره و هر کس دیگه ای باشه اصلا باقی نژادها بهش گوش نمیکنن!!!!
من نگفتم اتمسفر بازی شبیه جک میمونه گفتم در مقایسه با مس افکت شبیه جک هست,این دوتا جمله خیلی فرق می کنه با هم!!!!
بله اتمسفر اسکایریم خیلی خوبه ولی این بار اتمسفر فقط روی دوش لوکیشن ها و موسیقی هست واصلا شخصیت پردازی دخالتی توش نداره,چون کلا اسکایریم شخصیت پردازی نداره و نهایتا هر کسی 20 خط دیالوگ بیشتر نداره و همین ضعفش رو نسبت به مس افکت نشون میده,مس افکت علاوه بر موسیقی و لوکیشنها با استفاده از شخصیتهاش و دیالوگهاش این اتمسفر رو خلق می کنه که خیلی تاثیر گذارتر و بهتر از اسکایریم هست!!!!
در مرود DS هم وقتی یه بازی نتونه مخاطب رو بعد از 20 ساعت بازی کردن جذب کنه و به قول خودت تازه با 70 ساعت یه چیزایی دستت بیاد چه ارزشی داره؟؟؟بازی همون ابتدا باید میخش رو محکم بکوبه مثل مس افکت 2 و 3!!!!
این ویژگی که میگی اصلا خوب نیست و یه نقطه ضعف اساسی واسه بازی هست!!!!!
اصولا سبک RPG یک سری المانهای مهم داره که یکی از اونا شخصیت پردازی هست و نمیشه گفت یه بازی RPG شخصیت پردازی نداره ولی این ضعف نیست,مثل این میمونه که بگی یه بازی SH اصلا المان ترس نداره,یا سبک شوتر اصلا تنوع اسلحه نداشته باشه!!!
یه سری چیزها جز واجبات یه سری سبکها هست و این حرف اشتباهی هست که نداشتن شخصیت پردازی یه RPG واسش ضعف طلقی نمیشه!!!
یه سری نژادها که کلا کانسیلور نمیخوان مثل Vorcha و Batarian و Volous ها. اینا تمام کاری که میکنن دزدی و غارته. در واقع نکته جالبی بود ازشون کانسیلور نگذاشتن تو بازی.
اون قسمت حرفت رو هم آره. اشتباه گرفتم منظورت رو.
اما از اون طرف منظورم من این نبود که نژادها بهش گوش نمیدن. چرا، شپرد در طول شماره اول و دوم با موقعیت ها و شخصیت هایی روبرو شده که الان داره نتیجه-ش رو میبینه. در واقع بیشتر هم تیمیاش هستن که الان برای خودشون کسی شدن و شپرد رو پشتیبانی میکنن.
منظورم من خود کانسیل بود. الان که بحث شماره سوم میشه، میبینیم که خود کانسیل اصلا به حرف شپرد کاری نداره و شپرد اون شپرد شماره اول نیست که به کانسیل گزارش میداد و اونا بر اساس حرفاش تصمیم میگرفتن.
خب مشکل اینجاست تو شخصیت پردازی رو به تنهایی مثلا 50% یه بازی حساب میکنی و عملا جایی برای باقی المان ها نمیذاری. اگر اسکایریم شخصیت پردازی نداره در طرف مقابل ME موسیقی و لوکیشن نداره. در واقع در مقایسه با اسکایریم، ME این 2 تا ویژگی رو به کل نداره! به نظرت لوکیشن های ME به پای اسکایریم میرسن؟ و همینطور موسیقیش؟ لوکیشن های ME تشکیل شده از فضاهای مدرن و فضایی و که با تکنولوژی پوشونده شده و هر قسمت از کهکشان میری همین موضوع تکرار میشه و حس دژاوو به آدم دست میده مگر اینکه پا توی یه سیاره بذاری و روی سطح اون ماموریت داشته باشی. الان رو چه حساب میگی تاثیر گذار تر از اسکایریم هست؟ جز اینکه نظر شخصی خودته؟ اسکایریم از نظر Lore و مجموعه دست نوشته های تاریخی به معنای کلمه ME رو قورت میده. الان من بگم تاثیر گذار تر از ME هست؟
در مورد DS من اون چیزی که گفتم مربوط به داستانش بود. وگرنه توی همون 1 ساعت اول جو ناامید کننده بازی خیلیا رو از ادامه-ش منصرف میکنه و از پا میندازه. رک و راست بگم خودم رو هم از پا انداخت و اصلا امیدی به ادامه بازی نداشتم ولی ادامه دادم و نتیجه-ش رو هم دیدم و اتفاقا یه قسمت از بازی به طرز جالبی این موضوع رو بهت القا میکنه که همیشه امیدی هست. این رو بهش میگن هنر که بتونی یه آدم رو از اوج ناامیدی به سمت امید ببریش.
و در ضمن جایی نوشته شده که داستان باید توی 1 یا 2 ساعت اول بار خودش رو ببنده و میخش رو بکوبه؟ این حرفا و قوانین فقط مختص خودت هستن و برای بقیه اینجوری نیست و DS همون اول میخش رو بدجور هم میکوبه و به بازیکن نشون میده قرار نیست بهش باجی داده بشه! و داستانش هم توی همون کات سین اول گفته میشه ولی جزئیاتش میمونه در طول بازی آشکار میشه اگر بتونی از جو اامید کننده و اتمسفر سیاهش جون سالم به در ببری، نتیجه-ش رو هم میبینی که خب تو به اون قسمت نرسیدی.
به قول خودت یه سری چیزا واجباتن اما لزوما همه چیز نیستن. چیزی که واضحه برای تو 50% بازی شخصیت پردازی هست و 50% دیگه-ش داستان و بر عکس این برای تو خوب نیست چون تو تمام المان های بازی ها رو فدای این 2 تا موضوع میکنی.
دقت کن اینا همه قوانینی هستن که تو برای خودت نوشتی و قرار هم نیست همه اینجوری باشن. تو عملا بقیه بازی ها رو به خاطر این 2تا موضوع میبری زیر سوال جدا از اینکه بدونی نقطه قوتشون چیه و کاری هم نداری چیه.
این چیزیه که من زیاد ازت دیدم و به جرات میتونم بگم دقیقا هم همینطوری هست.
پ.ن: جالب تر وقتی میشه بدونیم ویژگی مشترک تمام این موضوعات اینه که به طرز عجیبی بازی های بایوویر از تمام بازی ها بهتر هستن و هیچ نقصی ندارن و باقی بازیا ناقصن!
یه سری نژادها که کلا کانسیلور نمیخوان مثل Vorcha و Batarian و Volous ها. اینا تمام کاری که میکنن دزدی و غارته. در واقع نکته جالبی بود ازشون کانسیلور نگذاشتن تو بازی.
اون قسمت حرفت رو هم آره. اشتباه گرفتم منظورت رو.
اما از اون طرف منظورم من این نبود که نژادها بهش گوش نمیدن. چرا، شپرد در طول شماره اول و دوم با موقعیت ها و شخصیت هایی روبرو شده که الان داره نتیجه-ش رو میبینه. در واقع بیشتر هم تیمیاش هستن که الان برای خودشون کسی شدن و شپرد رو پشتیبانی میکنن.
منظورم من خود کانسیل بود. الان که بحث شماره سوم میشه، میبینیم که خود کانسیل اصلا به حرف شپرد کاری نداره و شپرد اون شپرد شماره اول نیست که به کانسیل گزارش میداد و اونا بر اساس حرفاش تصمیم میگرفتن.
خب مشکل اینجاست تو شخصیت پردازی رو به تنهایی مثلا 50% یه بازی حساب میکنی و عملا جایی برای باقی المان ها نمیذاری. اگر اسکایریم شخصیت پردازی نداره در طرف مقابل ME موسقیقی و لوکیشن نداره. در واقع در مقایسه با اسکایریم ME این 2 تا ویژگی رو به کل نداره! به نظرت لوکیشن های ME به پای اسکایریم میرسن؟ و همینطور موسیقیش؟ لوکیشن های ME تشکیل شده از فضاهای مدرن و فضایی و که با تکنولوژی پوشونده شده و هر قسمت از کهکشان میری همین موضوع تکرار میشه مگر اینکه پا توی یه سیاره بذاری و روی سطح اون ماموریت داشته باشی. الان رو چه حساب میگی تاثیر گذار تر از اسکایریم هست؟ جز اینکه نظر شخصی خودته؟ اسکایریم از نظر Lore و مجموعه دست نوشته های تاریخی به معنای کلمه ME رو قورت میده.
در مورد DS من اون چیزی که گفتم مربوط به داستانش بود. وگرنه توی همون 1 ساعت اول جو ناامید کننده بازی خیلیا رو از ادامه-ش منصرف میکنه. جایی نوشته شده که داستان باید توی 1 یا 2 ساعت اول بار خودش رو ببنده؟ این حرفا و قوانین فقط مختص خودت هستن و برای بقیه اینجوری نیست و DS همون اول میخش رو بدجور هم میکوبه و به بازیکن نشون میده قرار نیست بهش باجی داده بشه! اگر بتونی از جو اامید کننده و اتمسفر سیاهش جون سالم به در ببری، نتیجه-ش رو هم میبینی که خب تو به اون قسمت نرسیدی.
به قول خودت یه سری چیزا واجباتن اما لزوما همه چیز نیستن. چیزی که واضحه برای تو 50% بازی شخصیت پردازی هست و 50% دیگه-ش داستان و بر عکس این برای تو خوب نیست چون تو تمام المان های بازی ها رو فدای این 2 تا موضوع میکنی.
دقت کن اینا همه قوانینی هستن که تو برای خودت نوشتی و قرار هم نیست همه اینجوری باشن. تو عملا بقیه بازی ها رو به خاطر این 2تا موضوع میبری زیر سوال جدا از اینکه بدونی نقطه قوتشون چیه و کاری هم نداری چیه.
این چیزیه که من زیاد ازت دیدم و به جرات میتونم بگم دقیقا هم همینطوری هست.
پ.ن: جالب تر وقتی میشه بدونیم ویژگی مشترک تمام این موضوعات اینه که به طرز عجیبی بازی های بایوویر از تمام بازی ها بهتر هستن و هیچ نقصی ندارن و باقی بازیا ناقصن!
توی شماره اول رکس یه کروگان بدبخت و تنها بود که میخواست یه درمان واسه جنوفیج پیدا کنه و توی Virmire هم قشنگ بدبختیش معلومه و میره کنار آب وایمیسه و بی خود به صخره اونجا شلیک میکنه و اگر باهاش مخالفت کنی میتونی بزنی همونجا از هستی ساقطش کنی. توی شماره دوم هم داره کلن Urdnot رو اداره میکنه و ما خیلی باهاش حرف نمیزنیم. من که خنده توی این شخصیت ندیدم مگر توی شماره 3.
ببخشید وسط بحث تخخصصیتون:d من وقتی مس افکت1 رو بازی میکردم، چون از قبل برام لو رفته بود Wrex تو نسخه ی دوم جزو اعضای گروهمون نیست، تقریبا تو تمام مراحل اصلی Wrex رو حتما با خودم میبردم. اتفاقا یه سری شوخی هاش اینقدر جالب بود که واقعا موندگار شدن تو ذهنم!
(البته دقیق یادم نیست)مثلا همون اوایل بازی که رفته بودیم لیارا رو پیدا کنیم، وقتی نجاتش دادیم متوجه شدیم ساختمون داره خراب میشه، شپرد هم جوکر رو صدا کرد که بیاد کمکشون، وقتی جوکر گفت داره میاد Wrex با یه لحن فوق العاده ای گفت اگه اینجا بمیریم خودم میرم میکشمش:d
یا مثلا من بعد از هر مرحله ی اصلی میرفتم با اعضای تیمم حرف میزدم، یه بار وقتی با Wrex صحبت میکردم شروع کرد به تعریف کردن یه داستان از گذشته، که توسط یه نفر(دیپلماتی چیزی بود به نظرم!) استخدام شده بود تا یکی رو بکشه و طرف هم آشنا از آب دراومده بود! با آب و تاب فراوان شروع کرد به تعریف کردن که وقتی فهمیدن Wrex قراره اونو بکشه چقدر باهمدیگه خندیدن:d و اینکه چطور طرفو نجاتش داده و چطور باهاش آشنا بوده و اینا، هر دوسه جمله هم میزد زیر خنده، من واقعا ترکیده بودم پشت PC ! خیلی جالب حرف میزد. باز میگم دقیق یادم نیست همشو:d
از این تیکه ها خیلی زیاد داشت تو بازی. یا مثلا وقتی تو آسانسور میرفتیم و باید یه مدت صبر میکردیم بعضی وقت ها شروع میکرد با اون یکی عضو تیم صحبت کردن، و دیالوگ هاش واقعا جالب بود!
اینکه میگی Wrex یه کروگان بدبخت بود و بدبختی از سرو روش میبارید واقعا بی انصافیه بابا:d اتفاقا اون خشونت و سرسختی Wrex رو به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده بودن، wrex کسی بود که بارها همنژادی های خودش رو کشته بود(به گفته ی خودش) ولی حاضر بود به خاطر درمان همنژادی هاش دخل بزرگترین مامور کشهکشان یعنی یه spectre رو بیاره!
پ.ن: حالا هی به شپرد چیز میگید که شخصیت پردازیش به اندازه ی بقیه ی اعضاش نیست قبول ، ولی جدی دور امثال Wrex و Garrus و Thane و Mordin رو خط بکشید خدایی نمیشه ازشون ایراد گرفت:d
:d
:d
:d
Google