Unpopular Opinion Center | [قوانین پست اول مطالعه شود]

[Z-fan]

با عرض سلام خدمت همه کاربرهای عزیز این انجمن
احتمالا برای شما هم شده که سلیقه گیمینگ تون و نظرات تون در مورد مباحث مختلف با چیزی که به صورت عمومی مورد قبوله اختلاف زیادی داره. نظر شما نظر منفور و ناپسندیه و با جریان غالب همخونی نداره.​

این جا جاییه که میتونید این نظرات تون رو بدون هیچ پیش داشت و رودربایستی ای به اشتراک بذارید​

چند تا قانون رو باید رعایت کنید در این خصوص :

1. قبل از هر چیز تو متن نظراتتون احترام به سلایق همدیگه رو مد نظر قرار بدید و سعی کنید به هیچ وجه متن تون جنبه توهین آمیزی نداشته باشه
2. نظر Unpopular شما باید فقط در مورد ویدیوگیم باشه.
3. مهم تر از قانون قبل، حتما نظرتون Unpopular Opinion باشه. این که بگید Ride to Hell Retribiution بازی مزخرفی بود یا این بازی ای که هفتصد تا نمره کامل و کلی جایزه برده بهترین بازی تاریخه، Unpopular Opinion محسوب نمیشن. حتی اگه ده بیست نفر یه گوشه ای خلافش رو بهتون گفته باشند.
4. به هیچ وجه نظرات همدیگه رو جهت تمسخر و ایجاد بحث و درگیری نقل قول نکنید. اگه کسی با احترام نظرشو در مورد چیزی گفته که مخالف نظر شماست، شما حق ندارید با بی احترامی باهاش برخورد کنید. و اگه نظر شخصی با بی احترامی همراه بود، پست مربوطه رو گزارش کنید تا رسیدگی شه
5. و مهم تر از هر چیز از قوانین کلی انجمن نظیر ادبیات مناسب، عدم ارسال پست های سیاسی و مذهبی، ارسال عکس های حجیم و... حتما رعایت کنید

موفق باشید.

 

[Ƥ.s.Y.c.H.o]

آخرش گفتی اگه آقایی دورشو خط بکش ولی اگه خانوم باشیم رو نگفتی
البته من پسرم : ))

منم تو دیت اول واقعا همین حس رو داشتم قلبم داشت میومد بیرون
حس میکردم اون از من خیلی بهتره و اصن واسه چی میخواد با من بیاد بیرون واقعا wtf!!! اصن همینکه جواب سلامم رو داشت میداد واسم کافی بود ...
بعد نمی‌خواستم خودم رو زیاد نیازمند بهش نشون بدم . آخه وقتی یکی میبینه که اوه چقد این از من خوشش میاد پس بیام اذیتش کنم... واقعا به نظرم خیلی مضخرفه

اول که منو دید بهم گفت از عکسات خوشگل تری
Wtf
حدود ۳ ساعت بیرون تو ماشین الکی می‌چرخیدیم و حرف میزدیم و من واقعا کنارش حس راحتی میکردم و خودم بودم اعتماد به نفس داشتم با اینکه اون اگه مثلا ۱۰ باشه من در مقابلش ۱ ام : )))))
تو ماشین موقع حرف زدن وقتی داشت از کار و زندگیش می‌گفت فهمیدم که ما جفتمون واقعا خیلی فقیریم

بعد ازینکه شب برگشتم خونه اینجوری بودم که این بزور داشت منو تحمل می‌کرد و واقعا واسه اینکه ناراحت نشم وسط راه پیادم نکرد : ))))

موقع ای که داشتم عکساشو نگاه میکردم با خودم گفتم ممکنه این آخرین باری باشه که از نزدیک دیدمش ولی حس خیلی خوبی بود تا اینکه یه پیام واسم اومد که توش واسم نوشته بود شب بخیر عزیزم

Wtf
حس میکنم هیپنوتیزم شده یا منو واقعا با یه نفر دیگه اشتباه گرفته : ))))
یا ازون معجون عشق هری‌پاتر یه نفر به خوردش داده...
آخه واقعا من خودم خودمو تو آینه میبینم خودمو دوس ندارم اون چجوری منو دوست داره خیلی عجیبه واسم : ))))

جرعت حقیقت بازی کرده داداش ... دوستاش گفته بودن احتمالا فقط یه دیت، این دیگه زیادی تو نقشش فرو رفته

Spoiler

شوخی میکنم حالا پس فردا زنت میشه حالا بیا و درستش کن

Spoiler

بعد یه سوال، تو اگر پسری، پس چرا از استیکرای دخترونه استفاده میکنی

 

[victor hogo]

آخرش گفتی اگه آقایی دورشو خط بکش ولی اگه خانوم باشیم رو نگفتی
البته من پسرم : ))

منم تو دیت اول واقعا همین حس رو داشتم قلبم داشت میومد بیرون
حس میکردم اون از من خیلی بهتره و اصن واسه چی میخواد با من بیاد بیرون واقعا wtf!!! اصن همینکه جواب سلامم رو داشت میداد واسم کافی بود ...
بعد نمی‌خواستم خودم رو زیاد نیازمند بهش نشون بدم . آخه وقتی یکی میبینه که اوه چقد این از من خوشش میاد پس بیام اذیتش کنم... واقعا به نظرم خیلی مضخرفه

اول که منو دید بهم گفت از عکسات خوشگل تری
Wtf
حدود ۳ ساعت بیرون تو ماشین الکی می‌چرخیدیم و حرف میزدیم و من واقعا کنارش حس راحتی میکردم و خودم بودم اعتماد به نفس داشتم با اینکه اون اگه مثلا ۱۰ باشه من در مقابلش ۱ ام : )))))
تو ماشین موقع حرف زدن وقتی داشت از کار و زندگیش می‌گفت فهمیدم که ما جفتمون واقعا خیلی فقیریم

بعد ازینکه شب برگشتم خونه اینجوری بودم که این بزور داشت منو تحمل می‌کرد و واقعا واسه اینکه ناراحت نشم وسط راه پیادم نکرد : ))))

موقع ای که داشتم عکساشو نگاه میکردم با خودم گفتم ممکنه این آخرین باری باشه که از نزدیک دیدمش ولی حس خیلی خوبی بود تا اینکه یه پیام واسم اومد که توش واسم نوشته بود شب بخیر عزیزم

Wtf
حس میکنم هیپنوتیزم شده یا منو واقعا با یه نفر دیگه اشتباه گرفته : ))))
یا ازون معجون عشق هری‌پاتر یه نفر به خوردش داده...
آخه واقعا من خودم خودمو تو آینه میبینم خودمو دوس ندارم اون چجوری منو دوست داره خیلی عجیبه واسم : ))))

گفتم اگه آقایی دور اینا رو خط بکش بخاطر اینه که تو این روابط خرجی که مرد می‌کنه خیلی بیشتره و براش سنگین تر تموم میشه
اتفاقا برا خانوم ها قیافه و ظاهر جزو اولویت های آخره(قد بلند داشتن براشون مهمتر از خوش تیپی هس) البته نه‌که تیپ مهم نباشه هست ولی نه در اون حد!
بیشتر نوع رفتار و شخصیت و معرفت، پوشش لباس و تمیز و باکلاس بودن ظاهر مهمه و صد البته اینکه دست به جیبت خوبه یا نه

 

[Ƥ.s.Y.c.H.o]

آره. یه آشنایی دارم که اقامت اسپانیا گرفته. البته ۸-۹ ماه از سال رو به خاطر کارش اینجاست
۷-۸ سال پیش به واسطه سرمایه‌گذاری رفت اونجا و کارت اقامت موقت گرفت و بعد با یه نفر که شهروندی اونجا رو داشت ازدواج کرد و اقامت دائم گرفت
دیدگاهش اینه که اسپانیا مهاجر پذیر نیست. نه به این خاطر که دولت یا مردمش ضد مهاجرین باشن، بلکه برای مهاجرین جذابیت نداره.
کشورهایی مثل کانادا و استکبار جهانی که به شدت در حال توسعه هستن مهاجر پذیر محسوب میشن نه کشورهای خسته و آروم که سال تا سال خبری ازشون نیست.
البته نظر ایشونه. من توی زندگیم غربی‌ترین جایی که رفتم تبریز بوده.

برای من همون سانتیاگو برنابئو و بازی های رئالش کافیه
بیشتر از لحاظ کار و سبک زندگی مد نظرم هست که چطوریه؟ من شخصا آمریکا رو نمیپسندم یبار هم بحثش شد گفتم برادر خودم 4امین سالش رو داره تو یکی از بهترین ایالت های آمریکا سپری میکنه و کاملا راضیه.
ولی هم دوره هم ساعتش به تایم بازی های فوتبال نمیخوره. اصلا فوتبالی نیستن، بخاطر همین اروپا رو باید انتخاب کنم.
از بین کشور های اروپایی هم هلند و اسپانیا و فنلاند و نروژ مد نظرم هست. بین اینها کدوم...

البته فعلا که اسیر دوران نامقدس ام، ولی میخوام از الان جامو مشخص کنم که چه کار چه تحصیل بدونم کجا هدفمو مشخص کنم.

 

[victor hogo]

برای من همون سانتیاگو برنابئو و بازی های رئالش کافیه
بیشتر از لحاظ کار و سبک زندگی مد نظرم هست که چطوریه؟ من شخصا آمریکا رو نمیپسندم یبار هم بحثش شد گفتم برادر خودم 4امین سالش رو داره تو یکی از بهترین ایالت های آمریکا سپری میکنه و کاملا راضیه.
ولی هم دوره هم ساعتش به تایم بازی های فوتبال نمیخوره. اصلا فوتبالی نیستن، بخاطر همین اروپا رو باید انتخاب کنم.
از بین کشور های اروپایی هم هلند و اسپانیا و فنلاند و نروژ مد نظرم هست. بین اینها کدوم...

البته فعلا که اسیر دوران نامقدس ام، ولی میخوام از الان جامو مشخص کنم که چه کار چه تحصیل بدونم کجا هدفمو مشخص کنم.

من تا دو سال پیش که گیم‌میزدم دو تا فرند فنلاندی داشتم که هر روز باهاشون دیویژن میزدم. زن و شوهر بودن و بعدا جدا شدن ولی هر دو بیکار بودن و در به در دنبال شغل می‌گشتن‌و‌ میگفتن پیدا کردن شغل خوب تو فنلاند خیلی سخته.
ولی بیمه بیکاری یا چیزی شبیهش رو‌ میگرفتن که باهاش امورات زندگیشون میگذشت

 

[BoxBox]

خب

جرعت حقیقت بازی کرده داداش ... دوستاش گفته بودن احتمالا فقط یه دیت، این دیگه زیادی تو نقشش فرو رفته

Spoiler

شوخی میکنم حالا پس فردا زنت میشه حالا بیا و درستش کن

Spoiler

بعد یه سوال، تو اگر پسری، پس چرا از استیکرای دخترونه استفاده میکنی

خیلی چیزا رو نمیشه گفت خودت سعی کن بفهمی دیگه : ))))))

 

[Amir09]

این فکته آنپ

برای من همون سانتیاگو برنابئو و بازی های رئالش کافیه
بیشتر از لحاظ کار و سبک زندگی مد نظرم هست که چطوریه؟ من شخصا آمریکا رو نمیپسندم یبار هم بحثش شد گفتم برادر خودم 4امین سالش رو داره تو یکی از بهترین ایالت های آمریکا سپری میکنه و کاملا راضیه.
ولی هم دوره هم ساعتش به تایم بازی های فوتبال نمیخوره. اصلا فوتبالی نیستن، بخاطر همین اروپا رو باید انتخاب کنم.
از بین کشور های اروپایی هم هلند و اسپانیا و فنلاند و نروژ مد نظرم هست. بین اینها کدوم...

البته فعلا که اسیر دوران نامقدس ام، ولی میخوام از الان جامو مشخص کنم که چه کار چه تحصیل بدونم کجا هدفمو مشخص کنم.

درک میکنم عاشق فوتبالی ولی بنظرم اگه میخوای مهاجرت کنی معیارهای خیلی مهم تری از فوتبال هست مگر اینکه مهاجرت ورزشی کنی.
آمریکا هم انقدر مهاجر امریکا جنوبی داره که عشق فوتبالن اگه دنبال پایه میگردی. مثلا فینال CL میبینی توی sports bar جای سوزن انداختن نیست. البته اینم بستگی داره کجای امریکا باشه.
ولی اگه میخوای بری بازیها رو از نزدیک ببینی به کشورهای اسکاندیناوی رفتن فایده خاصی نداره اونا هم عشق هاکی اند. همون اسپانیا، انگلیس، آلمان، فرانسه، پرتغال ،ایتالیا تمرکز کن. البته بجز انگلیس و آلمان از بین این کشورا بقیش زیاد جای موندن نیست و برای کار آخرش باید مهاجرت کنی.

 

[J. Constantine]

برای من همون سانتیاگو برنابئو و بازی های رئالش کافیه
بیشتر از لحاظ کار و سبک زندگی مد نظرم هست که چطوریه؟ من شخصا آمریکا رو نمیپسندم یبار هم بحثش شد گفتم برادر خودم 4امین سالش رو داره تو یکی از بهترین ایالت های آمریکا سپری میکنه و کاملا راضیه.
ولی هم دوره هم ساعتش به تایم بازی های فوتبال نمیخوره. اصلا فوتبالی نیستن، بخاطر همین اروپا رو باید انتخاب کنم.
از بین کشور های اروپایی هم هلند و اسپانیا و فنلاند و نروژ مد نظرم هست. بین اینها کدوم...

البته فعلا که اسیر دوران نامقدس ام، ولی میخوام از الان جامو مشخص کنم که چه کار چه تحصیل بدونم کجا هدفمو مشخص کنم.

اگر دستم بهت می رسید بدون درنگ، حتی لحظه ای هم شک نمیکردم که خرخرتو بجوئم فقط! مرد حسابی داداشت آمریکاس ناز میکنی؟ یا تا سال دیگه میری آمریکا یا خودت میدونی! شما یه لحظه به لذتی که میتونی تو خاک آمریکا داشته باشی فکر کن با گفتن مرگ بر آمریکا تو خاک خودش!!! اینه که برو آمریکا، فوتبال چیه؟ اونوخ من در به در دنبال فامیل میگردم خارج، همه رفتن افغانستان

 

[Kirk-Hammedd]

فکر کن با گفتن مرگ بر آمریکا تو خاک خودش!!!

View attachment 1677273819100.mp4

 

[just_p30]

قرار بود جواب سوال منو بدینا
بحث رفت سمت راه های درمان افسردگی...
----
خب من بتازگی با یه نفر قراره برم دیت و قراره که با هم بریم بیرون با ماشینش

اینارو بگو

 

[Ƥ.s.Y.c.H.o]

این فکته آنپ

درک میکنم عاشق فوتبالی ولی بنظرم اگه میخوای مهاجرت کنی معیارهای خیلی مهم تری از فوتبال هست مگر اینکه مهاجرت ورزشی کنی.
آمریکا هم انقدر مهاجر امریکا جنوبی داره که عشق فوتبالن اگه دنبال پایه میگردی. مثلا فینال CL میبینی توی sports bar جای سوزن انداختن نیست. البته اینم بستگی داره کجای امریکا باشه.
ولی اگه میخوای بری بازیها رو از نزدیک ببینی به کشورهای اسکاندیناوی رفتن فایده خاصی نداره اونا هم عشق هاکی اند. همون اسپانیا، انگلیس، آلمان، فرانسه، پرتغال ،ایتالیا تمرکز کن. البته بجز انگلیس و آلمان از بین این کشورا بقیش زیاد جای موندن نیست و برای کار آخرش باید مهاجرت کنی.

حاجی ساعت بازی های صبح ساعت 8-9 عه، فکر کن فینال سی ال رو صبح ببینی همین برادرم مثل خودم رئالی بود، 4 سالی که اونجاست یه بازی درست حسابی ندیده، الان بزور بدونه چند تا سی ال داریم
اغلب ساعت کار یا تحصیل هست بازی ها...

علاوه بر اون فاصله زیادبا ایران هم هست.
اگر اشتباه نکنم +20 ساعت رو هوایی ... حالا این وسط باید تو فرودگاه ها بمونی مگر مستقیم از تهران به جی اف کی بزنند خدا بخواد

اگر دستم بهت می رسید بدون درنگ، حتی لحظه ای هم شک نمیکردم که خرخرتو بجوئم فقط! مرد حسابی داداشت آمریکاس ناز میکنی؟ یا تا سال دیگه میری آمریکا یا خودت میدونی! شما یه لحظه به لذتی که میتونی تو خاک آمریکا داشته باشی فکر کن با گفتن مرگ بر آمریکا تو خاک خودش!!! اینه که برو آمریکا، فوتبال چیه؟ اونوخ من در به در دنبال فامیل میگردم خارج، همه رفتن افغانستان

داداشمم از این تهدیدا زیاد میکرد حریفم نشد.
حالا تا اون موقع فرصت هست. آمریکا خیلی در دسترس تره. از لحاظ تحصیلی در حد 2-3 قطعا آمریکا میرم، ولی برای زندگی آینده و کار به کشورهای دیگه فکر میکنم.

 

[Kirk-Hammedd]

آمریکا خیلی در دسترس تره. از لحاظ تحصیلی در حد 2-3 قطعا آمریکا میرم، ولی برای زندگی آینده و کار به کشورهای دیگه فکر میکنم.

حالا ترو خدا بیا برو شاید خوشت اومد.

 

[BoxBox]

جوری که همتون فکر میکنین طرف مقابل دختره
: )))))))))))
خوبه ادامه بدین

 

[XsmokeX]

جوری که همتون فکر میکنین طرف مقابل دختره
: )))))))))))
خوبه ادامه بدین

 

[.::PUИK::.]

جوری که همتون فکر میکنین طرف مقابل دختره
: )))))))))))
خوبه ادامه بدین

رنگین کمونه برناممونه

 

[Batsy]

من ۹ صبح به‌ تنها چیزی که میتونم فکر کنم اینه چطور نور خورشید رو از صورتم بردارم که تا ۱۲ بتونم بخوابم
-------
اقا من جدیدا یه مشکلی واسم پیش اومده که وقتی از خواب پا میشم شدیدا استرس دارم و قلبم حسابی تند میزنه طوریکه که انگار یه اتفاق خیلی بد افتاده ولی نمیدونم چی. بعد از حدود ۱۰ دیقه کم میشه و تا نیم ساعت بعدش از بین میره ولی خب واقعا اذیتم داره میکنه و زده به معده ام، و باعث سوزش معده‌ام شده
یه داستان دیگه هم که پیش اومده اینه همیشه مغزم یه چی پیدا میکنه که سرش استرس داشته باشه و هر مسئله ای که حل میشه بلافاصله یه چیز دیگه (و خیلی بی اهمیت بعضی وقتا) پیدا میکنه که سرش دهنمو سرویس کنه.
دمنوش ممنوشی چیزی نیست یکم بهتر کنه وضعیت رو یا روانشناس لازمم؟(خانواده گارد دارن روی روانشناس و فکر میکنن آدمای روانی میرن پیششون تیپیکال خانواده ایرانی )

منم دقیقا مشکل تو رو دارم البته شاید بدتر مثلا در حدی ک شوهر خالم عمل قلب داشت من از استرس ریده بودم تو خودم (با اینکه نه زیاد با طرف حال میکنم نه اصلا میبینمش) ولی پسرش همون ساعت عمل داشت رو گوشیش حکم بازی میکرد دیگه در حدی این استرس منو گ*#ید ک رفتم روانپزشک ، البته اینم بگم من علاوه بر استرس و اضطراب خیلی زیاد ، ADHD هم دارم ک وقتی با رونپزشک صحبت کردم گفت اول باید استرست رو برطرف کنیم بعد بریم سراغ ADHD ، خلاصه ک دو تا قرص بهم داد اسمشون یادم نیست تو خونه هستن ، ولی گفت هر روز بخور دیگه فقط مشکل اینه ک خواب آور هستن ولی عادت میکنی بعد از ی مدت خصوصا اینجور ک گفتی مشکلی بابت صبح ها نداری و میتونی بخوابی ، من خودم صبحا ساعت 7 باید بیدار بشم ، روزای تعطیل ولی تا ساعت 1 ظهر خوابم ، دیروز تا ساعت 2 ظهر خواب بودم(البته دکتر گفت شب ساعت 8 9 بخور ولی من 12 شب خوردم) ، قرار شد این قرصا رو یک ماه بخورم و برم پیشش ، 10 اسفند میشه یک ماه و باید برم پیشش باز، تا الان قرصا بی تاثیر نبودن ولی خب من هنوزم استرسی میشم بعضی وقتا مث همین جریان شوهر خالم ، در کل این مشکل با دمنوش و این چیزا برطرف نمیشه و تنها راه حل اینه بری دکتر و سریعتر برو چون بالاخره خیلی خیلی بهتر میشی نسبت ب قبل .

حاجی ساعت بازی های صبح ساعت 8-9 عه، فکر کن فینال سی ال رو صبح ببینی همین برادرم مثل خودم رئالی بود، 4 سالی که اونجاست یه بازی درست حسابی ندیده، الان بزور بدونه چند تا سی ال داریم
اغلب ساعت کار یا تحصیل هست بازی ها...

علاوه بر اون فاصله زیادبا ایران هم هست.
اگر اشتباه نکنم +20 ساعت رو هوایی ... حالا این وسط باید تو فرودگاه ها بمونی مگر مستقیم از تهران به جی اف کی بزنند خدا بخواد


داداشمم از این تهدیدا زیاد میکرد حریفم نشد.
حالا تا اون موقع فرصت هست. آمریکا خیلی در دسترس تره. از لحاظ تحصیلی در حد 2-3 قطعا آمریکا میرم، ولی برای زندگی آینده و کار به کشورهای دیگه فکر میکنم.

داداش من حاضرم همین الان برم بزنم زیر گوش ژاوی و لاپورتا و مسی و طرفدار شموشک نوشهر بشم ازون طرف برم آمریکا
مرد حسابی ملاک مهاجرتت رو گذاشتی دیدن بازی های رئال؟! فرار کن برو لامصب داریم ب گ#ا میریم ، بعدشم تو اینم در نظر بگیر قسمت عمده مهاجرت زبان هستش و الان انگلیسی همه یا حداقل کسایی اینجا هستن متوسط رو ب بالا هستش در بدترین حالت ، حالا بخوای بری اسپانیا دهنت صاف میشه اسپانیایی یاد بگیری

تو دیت اول چیا معمولا به هم میگین یا از هم چی می‌پرسین؟ کلا چه کارایی انجام میدین (البته منظورم دکتر بازی نیست )
میشه بگین خیلی مهمه

ما رفتیم ی دوری با ماشین زدیم بعد رفتیم یکی از شهرهای نزدیک شهر خومون ک کلا 20 دقیقه راه داره ، دیگه رفتیم شربت نسترن خوردیم تو ی باغی و یسری از خاطرات دانشگاه رو تعریف کردیم ( هم دانشگاهی بودیم ولی رشته هامون فرق داشت ) دیگه همین بیشتر خاطره گفتیم و خندیدیم ، بعدشم بردم رسوندمش و خودم فک میکردم حال نکرد باهام و ریدم دیگه ماشینم رو بردم کارواش و پیش خودم گفتم بهش پیام نمیدم دیگه ک غرورم جریحه دار نشه خلاصه با ی حالت دپ نشسته بودم تو کارواش دیدم خودش پیام داد بهم گفت چرا بهم پیام نمیدی ؟ منم گفتم حس کردم باهام حال نکردی و نخواستم دیگه بیشتر کش بدم جریان رو اونم گفت نه ازت خوشم اومد و همین فکرو در مورد تو کردم و اینا دیگه خلاصه اوکی شدیم با هم